eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
228 ویدیو
55 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
آیت الله خویی و شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها !!!! 🤔 : ❓ ابوالقاسم خوئی و افسانه شهادت !!! ابواݪقاسم خوئۍ در مورد برخورد دوخليفه اول ( ابوبڪر و عمر ) با اهل بيت ميگوید: [حكم به اسلام ظاهرى غاصبين حق اميرمؤمنان ميدهيم براى اينكه به ظاهر ناصبى نبوده اند] دلالت کلام ایشان خارج از دو مورد نیست: 1 _ قتل حضرت زهرا رضی الله عنها و شکست پهلو و سقط جنین ایشان به حق بوده و نصب و دشمنی با اهل بیت بحساب نمیاد !!! 2_ شهادت و قتل حضرت زهرا رضی الله عنها افسانه ای بیش نیست !!! 💠💠 👌ما در دو پاسخ ذیل مفصلا ثابت کرده ایم که آیت الله خویی عقیده به مصائب فاطمه صدیقه سلام الله علیها و شهادت ایشان داشته اند : https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4590 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4630 ✍حال در پاسخ به شبهه وهابی گفتنی است که وهابی در انتساب مطلب مذکور به آیت الله خویی امانت داری را رعایت نکرده است !!!! ❕آیت الله خویی معتقد است که آن ناصبی که در فقه به عنوان نجس معرفی شده است , کسی نیست که به انگیزه مادی و رسیدن به دنیا به جنگ با امام معصوم ع می رود و در عین حال اعتقاد به امامت او را دارد , چنین کسی که به خاطر دنیا با امام معصوم ع دشمنی می کند اما اعتقاد به امامت و محبت امام معصوم ع دارد , ناصبی نجس در فقه محسوب نمی شود اگر چه چنین فردی در واقع از کفار و ملحدین بدتر و پست تر است : " و إن أُريد منهم مَن خرج على إمام عصره من غير نصب العداوة له و لا استحلال لمحاربته بل يعتقد إمامته و يحبه، إلّا أنه لغلبة شقوته و مشتهيات نفسه من الجاه و المقام ارتكب ما يراه مبغوضاً للّٰه سبحانه فخرج على إمام عصره، فهو و إن كان في الحقيقة أشد من الكفر و الإلحاد " 📚موسوعه الامام الخوئی ج ٣ ص ٦٩ ❕با توجه به قاعده فوق , آیت الله خویی معتقد است که ابوبکر و عمر مصداق ناصبی نجس در فقه نیستند , زیرا دشمنی آنان با امیر مومنان و فاطمه صدیقه سلام علیهما به خاطر دنیا و منافع دنیوی بوده است , اما با این حال اعتقاد به شان و جایگاه آنها داشته اند , بنابراین چون آنان اعتقاد به شان و جایگاه اهلبیت ع داشته اند اما به خاطر دنیا و منافع دنیوی با اهل بیت ع دشمنی کردند , مصداق ناصبی نجس در فقه نیستند , اگر چه در واقع به خاطر ظلمهایشان از کفار و ملحدین وضعیتشان بدتر است : "و أما لو أريد منهم مطلق من خرج على الإمام عليه السّلام طمعا‌ للرّئاسة و الوصول إلى الأغراض الدنيويّة من المال و الجاه، مع الاعتقاد بإمامته، و الاعتراف بسيادته ... فيشكل اندراجه في عنوان الناصب، إذ المراد بالنصب نصب العداوة و البغضاء، و هذا ليس من مصاديقه. و من هنا يحكم بإسلام الأوّلين الغاصبين لحق أمير المؤمنين عليه السّلام إسلاما ظاهريا لعدم نصبهم- ظاهرا- عداوة أهل البيت، و إنما نازعوهم في تحصيل المقام، و الرئاسة العامة، مع الاعتراف بما لهم من الشأن و المنزلة، و هذا و إن كان أشد من الكفر و الإلحاد حقيقة إلّا أنه لا ينافي الإسلام الظاهري، و لا يوجب النجاسة المصطلحة. " 📚فقه الشيعة - كتاب الطهارة، ج ٣ ص: ١٣٨ ❕بر همین اساس مرحوم سید جعفر عاملی نیز پیرامون شبهه مذکور پاسخ می دهد که نسبت مذکور به آیت الله خویی نسبت صحیحی نیست , زیرا ایشان معتقد بوده که دشمنی ابوبکر و عمر با اهل بیت به خاطر دنیا و منافع دنیوی بوده اما آنان معتقد به شوون عالیه حضرت علی ع و فاطمه س بوده اند , لذا طبق برخی از نقلها آنان پس از انجام آن وقایع هولناک در قبال فاطمه س از کرده خود اظهار پشیمانی می کردند و به نزد حضرت فاطمه س میرفتند تا از آنان بگذرد , این عملکرد نشان از آن دارد که آنها معتقد به شان والای حضرت فاطمه س بودند اما به خاطر دنیا با ایشان دشمنی کردند و آن وقایع را اتفاق زدند , لذا چون دشمنی به خاطر دنیا بوده و در عین حال آنان معتقد به شوون اهلبیت ع بوده اند , ناصبی نجس در فقه نیستند !!!! بنابراین سخن آیت الله خویی به معنای انکار شهادت حضرت فاطمه س و مصائب وارده بر ایشان توسط ابوبکر و عمر نیست : "أما ما نقلتموه عنه من أنه قدس سره لا يرى عمر ناصبياً . . فهو أيضاً لا يفيد في تصحيح نسبة إنكار ما جرى على الزهراء عليها السلام إليه . . أن هؤلاء قد فعلوا ما فعلوه ، طمعاً بالحكم والسلطان ... وأن ما صدر منهم لم يكن لأجل بغضهم لهم بل كان أمراً قادهم إليه الغضب والحرص على مصلحة الأمة ، ثم ادعوا الندم على ذلك ، وأظهروا أنهم يريدون نيل رضا الزهراء عليها السلام . . وهذا لا يعني أنه ينفي كسر الضلع ، والضرب ، وإسقاط الجنين ، بل هو يعني أنهم إذا كانوا يدَّعون الندم على ما فعلوه ، ويدعون الحب للزهراء عليها السلام ، فلا يصح وصفهم بالنواصب ، لأن الناصبي هو من أظهر البغض وأعلنه . . فلا معنى أن ينسب للسيد الخوئي أمراً لم يقله . . " 📚مختصر مفید , سید جعفر عاملی ج ٩ ص ٨٧ @Rahnamye_Behesht
عمل تغییر جنسیت در افراد دو جنسه !!!! 🤔 : ❓شبهه ای درمورد آیه ۱۱۹ سوره نساء مطرح کردن که درمورد دگرگونی (دست بردن) در آفرینش خداوند ... که از زبان شیطان بیان شده ... یکی دوتا از بچه ها مشکل دارن و گواهی پزشکی دارن مبنی براینکه ترنس هستند متاسفانه و میگن اینایی که خلقتشون اینطور هست و مراجع هم اجازه جراحی میدن پس این آیه چی میگه؟ ❗️❗️❗️ 💠💠 👌آیه مورد اشاره که مورد استناد برخی در ممنوعیت جراحی های مربوط به جنسیت نیز قرار گرفته است , آیه 134 سوره نساء است که در آیه مذکور خداوند از زبان شیطان نقل می کند که پس از رانده شدن از درگاه الهی می گفت ؛ « لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّه‏ » « ( بندگانت )را امر می کنم تا آفرینش خدا را تغییر دهند » ❕افراد مورد اشاره استدلال می کنند که تغییر در آفرینش اولیه الهی و انجام جراحی ها و ... از وسوسه ها و نفوذات شیطان محسوب می شود و تغییر خلقت خداوند بوده و حرام است . ❕این استدلال مورد تایید روایات نیست , چنان که برخی محققین در این رابطه می گویند : "ما می گوییم در اين صورت ( که استدلال فوق صحیح باشد ) از خيلى از كارها بايد جلوگيرى كنيد مانند جرّاحى براى جداسازى انگشت ششم و يا جدا كردن دوقلوهاى به هم چسبيده و يا تركيب انواع گياهان با هم و توليد گياهان جديد یا حتی کوتاه کردن موهای بدن ، کشیدن دندان و ... كه اينها همه تصرّف در خلق اللَّه است و بايد بگوئيد همه حرام است، در حالى كه هيچ كدام حرام نيست. ❕آیه مذکور اشاره به آن دارد كه خداوند در نهاد اولى انسان توحيد و يكتاپرستى و هر گونه صفت و خوى پسنديده ‏اى را قرار داده است ولى وسوسه‏ هاى شيطانى و هوى و هوسها، انسان را از اين مسير صحيح منحرف ميسازد و به بيراهه‏ ها مى ‏كشاند و خلقت اولیه انسانی را تغییر می دهد ، شاهد اين سخن آيه 30 سوره روم است. «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ‏ « روى خود را متوجه آئين خالص توحيد كن همان سرشتى كه خداوند از آغاز، مردم را بر آن قرار داده و اين آفرينشى است كه نبايد تبديل گردد اين است دين صاف و مستقيم » 👌از امام باقر و امام صادق علیهما السلام نيز نقل شده كه منظور از آن تغيير فطرت توحيد و فرمان خدا است (تفسیر تبیان ج3 ص334 ) ❕بنابراین آیه فوق اشاره به فطرت اللَّه است، يعنى من اينها را وسوسه مى‏ كنم تا فطرت اللَّه را تبديل به كفر كنم‏ ، . پس آيه مربوط به توحيد و شرك است و ربطى به جرّاحى و شبيه‏ سازى و ... ندارد. " 📚کتاب النکاح ، مکارم شیرازی ج 2 ص 133 _ تفسیر نمونه ج 4 ص 137 ❕در روایاتی با صراحت تصریح شده است که مقصود آیه از تغییر در خلقت خداوند , تغییر دین و دستورات خداوند و مخالفت با اوامر الهی و ایجاد بدعت در دین به دستور شیطان توسط افراد گمراه شده توسط شیطان است و آیه ارتباطی با مسائل مربوط به جراحی و ... ندارد : "عن جابر، عن أبي جعفر (عليه السلام)، في قول الله وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ، قال: «أمر الله بما أمر به» - عن جابر، عن أبي جعفر (عليه السلام)، في قول الله: وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ، قال: «دين الله». " 📚البرهان في تفسير القرآن، ج‏2، ص: 175 ❕در مورد عمل تغییر جنسیت گفتنی است که متاسفانه امروزه عمل های تغییر جنسیتی که واقع می شود و افراد به تصور اینکه گمان می کنند از افراد جنس مخالف خود هستند , دست به عمل تغییر جنسیت می زنند , چنین عملکردی مورد تایید دین نیست , زیرا چنین نیست که در واقع این افراد دو جنسه باشند که مثلا در واقع زن باشند اما آلت مردانه داشته باشند یا در واقع مرد باشند اما آلت زنانه داشته باشند . 👌معمولا افراد مذکور به واسطه تربیت ناصحیح یا تزریق برخی هورمنها به صورت کاذب تمایلات جنس مخالف را پیدا میکنند نه آنکه در واقع و حقیقت از افراد جنس مخالف خود محسوب شوند , بنابراین عملهای تغییر جنسیتی که هم اکنون رواج پیدا کرده است , نمی تواند به صورت مطلق مورد تایید دین باشد . ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 ❕برخی مشروعیت عمل تغییر جنسیت را برای دو گروه جایز می دانند و می نویسند : " بعضى افراد برحسب ظاهر، هويّت دو جنسى دارند. اينان دوگونه‏اند: 1. اشخاصى كه يك جنسيت در آنان پنهان و جنسيت ديگر آشكار است، مانند كسى كه در آغاز تولّد به ظاهر پسر بوده، ليكن با گذشت زمان، نشانه‏هاى زن بودن در او نمايان گشته است؛ به‏گونه‏اى كه متخصّصان فن بر زن بودن وى گواهى داده و وجود آلت تناسلى را در او همچون قطعه گوشتى زايد شبيه آلت دانسته‏اند. عكس آن نيز ممكن است. 2. اشخاصى كه آلت تناسلى مرد و زن، هر دو را دارند. در فقه از چنين كسى به خنثى تعبير شده است و از ديرباز در كلمات فقها به تبعيّت روايات، مطرح است. ❕خنثى بر دو گونه است: مشكل و غير مشكل. جنسيت خنثاى مشكل- به دليل عدم وجود علائم شرعى در وى كه بتوان به يكى از دو جنس زن و مرد ملحق كرد- معلوم نيست. به همين دليل احكام ذكر شده در فقه درباره او مبتنى بر احتياط است؛ برخلاف خنثاى غير مشكل كه جنسيت وى به دليل وجود علائم شرعى، شناخته شده است و در نتيجه به يكى از دو جنس مرد يا زن ملحق مى‏شود. " 📚فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏2، ص: 553 ❕این قضیه با شرح و تفصیل بیشتری مورد بیان برخی دیگر قرار گرفته و می گویند : "گاه انسانهاى دو جنسى يافت مى‏شود كه واجد دو جنس مذكّر و مؤنّثند! كه خداوند متعال آنها را به عنوان نمونه و عبرت ديگران آفريده است. ❕اين افراد استثنايى بر دو دسته‏اند: 1. كسانى كه يك جنس آنها اصلى و جنسيّت ديگرشان فرعى است. مثل اينكه جنسيتّ اصلى زن و جنسيّت مرد فرعى است، يا بالعكس. چنين افرادى با يك عمل جرّاحى، جنسيّت فرعى خود را از بين برده و با تقويت جنسيّت اصلى بوسيله هورمونها ومانند آن يك جنسى كامل العيار مى‏شوند. به اين عمليّات جراحى، تغيير جنسيّت گفته مى‏شود. 2. كسانى كه هر دو جنسيّت آنها اصلى است، كه البتّه اين دسته بسيار كم و نادرند و در برخى از روايات آمده كه يك نمونه از اين دسته در عصر حضرت على عليه السلام وجود داشت. زنى كه از همسرش بچّه‏دار شد، و بر اثر آميزش با كنيزش او را بچّه‏دار كرد! 👌در چنين فرضى نيز مى‏توان يك جنسيّت را با عمل جرّاحى از بين برد، و جنسيّت دوم را تقويت كرد و يك جنسى شد . ❕تغيير جنسيّت در دو صورت بالا شرعاً نيز اشكالى ندارد ، ولى در غير اين دو مورد مشروع نيست؛ زيرا تغيير جنسيّت حقيقى صورت نمى‏گيرد. و متأسفانه اين نوع تغيير جنسيّت‏ها در غرب عموماً و در آمريكا بالخصوص فراوان است. مردان كامل العيارى كه با تغييرى ظاهرى خود را به شكل زنان در مى‏آورند! و زنان كامل العيارى كه با تغييرى ظاهرى خود را به شكل مردان در مى‏آورند! اين كار نوعى بيمارى محسوب مى‏شود، و سرچشمه‏هاى مختلفى دارد، كه به برخى از آنها بصورت خلاصه اشاره مى‏شود: 1. استفاده بى‏جا از هورمونهاى جنس مخالف؛ زنان از هورمونهايى كه ويژگيهاى مردانه ايجاد مى‏كند، و مردان از هورمونهايى كه ويژگيهاى زنان ايجاد مى‏كند، استفاده مى‏نمايند. 2. رفتار نامناسب پدر و مادر، در طرز لباس پوشانيدن بچّه‏ها، و نوع تربيت آنها، و حتّى شكل نوازش فرزندان، در چنين واكنشهاى غير طبيعى مؤثّر است. ❕در هر حال، تغيير جنسيّتهاى كاذب يكى از مفاسد دنياى امروز به شمار مى‏رود، كه البتّه بخشى از آن جنبه تفنّنى و خوشگذرانى دارد!" 📚سوگندهای پربار قرآن , مکارم شیرازی , ص 305 @Rahnamye_Behesht
⚫️فرا رسیدن سالروز وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها را تسلیت می گوییم : 1⃣مناقب آن بانوی بزرگوار : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1933 2⃣آیا واقعیت دارد که شمر برادر حضرت ام البنین سلام الله علیها و دایی فرزندان ایشان بوده است !!!! 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4224
14.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺دلائل بطلان تناسخ !!! ▫️در کلیپ فوق در رد نظریه تناسخ و بازگشت مجدد به زندگی دنیا پس از مرگ که مورد شک و شبهه عده ای برای فریب جوانان قرار گرفته است , توضیحات خوبی داده ایم . @Rahnamye_Behesht
12.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️دفاع و حمایت مولوی عبدالحمید از بهائیان !!!!
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
▫️دفاع و حمایت مولوی عبدالحمید از بهائیان !!!!
نقدی بر مولوی عبدالحمید در مورد حمایتش از بهائیان !!!! ❕چند هفته ای است که مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی امام جمعه مسجد مکی زاهدان در خطبه های نماز جمعه از بهائیان دفاع و حمایت کرده و نظام اسلامی را در مورد بهائیان مورد هجوم و تخریب قرار می دهد . 🔸کانال رسمی او بخشی از سخنانش در این رابطه را چنین منعکس می کند که عبدالحمید می گوید : " حتی غیرمسلمانان هم حقوق انسانی دارند و حتی اگر نسل‌های گذشته مذاهبی مانند بهائیان هم مرتد شمرده می‌شوند، نباید این حکم را به نسل‌ جدید تسری داد و در حق آنان تبعیض قائل شد.» . «یکی نوشته بود که فلانی می‌گوید بهایی‌ها مسلمان هستند. ما می‌گوییم بهایی‌ها حقوق انسانی و حقوق شهروندی دارد و اگر کسی خدا را هم قبول نداشته باشد، حقوق انسانی دارد. اینکه در گذشته یکی از اسلام برگشته و به راه دیگری رفته یا ختم نبوت را انکار کرده، آن گذشته است و نسل جدیدی آمده که نمی‌توان آن‌ها را مرتد دانست.» 🌐https://t.me/molanaabdolhamid/5469 👌متاسفانه این مولوی جاهل توجه ندارد که مشکل ما با بهائیان به خاطر مسلمان نبودن یا ارتداد آنان نیست تا مولوی عبدالحمید با استدلال مذکور بخواهد از آنان دفاع کند !!! ❕ما می گوییم بهائیان سربازان آمریکا و اسرائیل برای از بین بردن اسلام هستند و به اصطلاح مصداق کافر حربی هستند که تمام سعی شان در از بین بردن اسلام است . روشن است که دفاع کردن از گروه کفار حربی به هیچ عنوان معقول و پسندیده نیست . ❕مرجع تقلید شیعیان , آیت الله مکارم شیرازی به روشنی متذکر این نکته شده و می گوید : " مى‏دانيم مسأله بهائيگرى در شرايط كنونى تنها يك مسأله مذهبى نيست بلكه بيشتر جنبه سياسى دارد و قرائن فراوانى در دست است كه آنها به نفع بيگانگان فعاليّت مى‏كنند و دفاع شديد مجالس قانون‏گذارى بعضى از كشورهاى‏ غربى از آنها از جمله اين قرائن است. بنابراين در چنين شرايطى نمى‏توان با آنها به عنوان گروهى كه مى‏خواهند در اين مملكت زندگى مسالمت‏آميز داشته باشند نگاه كرد و آنها در واقع محارب هستند. " 📚استفتاءات جديد، ج‏1، ص: 348 ❕و ادامه دادند : " اين گروه جزء كفّار محاربند و در دامان استعمار پرورش يافته‏اند. " 📚استفتاءات جديد، ج‏2، ص: 503 ❕مرحوم امام خمینی نیز معتقد بود که بهائیان از مصادیق کفار حربی اند و در موردشان چنین می گفت : " صهيونيسم و بهاييت به وجود آمده، كه مردم را گمراه مى‏كند و از احكام و تعاليم اسلام دور مى‏سازد. آيا هدم اين مراكز كه به اسلام لطمه مى‏زند وظيفه ما نيست. آيا براى ما كافى است كه فقط نجف را داشته باشيم؟ كه آن را هم نداريم. آيا بايد در قم بنشينيم و عزا بگيريم، يا بعكس بايد مردم زنده و فعالى باشيم؟" 📚ولايت فقيه،حكومت اسلامى، ص: 129 ❕رهبری انقلاب , آیت الله خامنه ای نیز در بیانات متعددی متذکر شدند که بهائیان مصداق کافر حربی اند , مثلا در موردی فرمودند : " اسلام و مذهب مقدّس جعفرى سدّى است در مقابل اجانب و عمّال دست‌نشانده‌ى آنها _ چه راستى و چه چپى _ و روحانيت كه حافظ آن است سدّى است كه با وجود آن، اجانب نميتوانند به نحوى كه دلخواه آنها است، با كشورهاى اسلامى و خصوصْ با كشور ايران رفتار كنند، لهذا قرنها است كه با نيرنگهاى مختلف براى شكستن اين سد نقشه ميكشند: گاهى از راه مسلّط كردن عمّال خبيث خود بر كشورهاى اسلامى، و گاهى از راه ايجاد مذاهب باطله و ترويج بابيت و بهائيت " 📚هندسه‌ی انقلاب، ص 245 ❕و فرمودند : " ترويج بهائيت و ترويج شبكه‌ى كليساهاى خانگى؛ براى سست كردن پايه‌هاى ايمان مردم به‌خصوص نسل جوان توسط دشمنان اسلام تلاش ميشود. " 📚بینات ایشان در تاریخ 1389/7/27 به نقل از مقالاتی از اندیشه نامه‌ی انقلاب اسلامی، ص 158 ❕و در مورد سابقه‌ى نفوذ عمّال اسرائيل در بدنه‌ى رژيم پهلوى فرمودند : "آقايان بايد توجّه فرمايند كه بسيارى از پستهاى حسّاس به دست اين فرقه [بهائيت] است كه حقيقتاً عمّال اسرائيل هستند. " 📚هندسه‌ی انقلاب، ص 405 ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 ❕بر همین اساس در این رابطه برخی می نویسند : " بهائيت به دليل عدم اقبال در ميان توده‌ى مردم مسلمان ايران، همواره سعى كرده است، به نوعى حمايت كشورهاى استعمارگر را جلب كرده و از اين رهگذر، اهداف خود را پيش بَرَد. تاريخ بهائيت را از اين حيث مى‌توان به سه بخش تقسيم كرد: از ابتداى ادعاى باب در 1844 تا 1917 يعنى زمان تشكيل اتحاد جماهير شورى كه رهبران بهائى تحت حمايت روسيه تزارى بوده‌اند. دوره دوم از 1917 تا 1948 زمان تشكيل دولت غاصب اسرائيل كه بهائيت تحت‌الحمايه انگلستان قرار گرفته است. از 1948 به بعد كه همزيستى مسالمت‌آميز با دولت اسراييل را تجربه كرده و عملاً تحت نفوذ محفل ملى آمريكا بوده است. 🔸 از مختصات دوره‌ى اول مى‌توان به تلاش سفير روسيه براى جلوگيرى از اعدام بهاءاللّٰه پس از ماجراى ترور ناصرالدين شاه در سال 1268 قمرى (تلخيص تاريخ، ص 648؛ الكواكب الدرية، ج 1، ص 336)، تشكر بهاءاللّٰه از امپراطور روسيه و دعا در حق او بابت همكارى سفير روسيه در ماجراى اخير (قرن بديع، ص 227)، دعاى عبدالبهاء براى امپراطور روس (مصابيح هدايت، ج 2، ص 282)، حضور بهائيان و انتشار كتب متعدد و تبليغ ايشان در عشق‌آباد اشاره كرد (الكواكب الدرية، ج 2، ص 70). 🔸از مختصات دوره‌ى دوم مى‌توان به سفر عبدالبهاء به انگلستان، تحصيل شوقى افندى در دانشگاه آكسفورد، اعطاى نشان نايت هود و لقب «سِر» به عبدالبهاء (قرن بديع، ص 625) بابت كمك به نظاميان انگلستان در نبرد با قواى عثمانى در جنگ اول جهانى و دعاى عبدالبهاء براى جرج پنجم پادشاه انگلستان براى گسترش عدالت در سرزمين فلسطين (مكاتيب، ج 3، ص 347) و پيام تسليت چرچيل به مناسبت مرگ عبدالبهاء (قرن بديع، ص 637) اشاره كرد. 🔸دوره‌ى سوم نيز با مشخصاتى همچون عدم اعتراض تشكيلات بهائى به اقدامات وحشيانه‌ى صهيونيست‌ها در ظلم آشكار به مردم مظلوم فلسطين، تأييد و حمايت از تشكيل دولت اسرائيل توسط شوقى، وعده‌ى الهى دانستن تشكيل دولت اسراييل توسط عبدالبهاء و شوقى، اذعان روحيه ماكسول همسر شوقى به يكى بودن سرنوشت بهائيت و اسرائيل و تعبير او از «حلقه‌هاى يك زنجير» بودن بهائيت و اسرائيل قابل تشخيص است (حلقه‌هاى يك زنجير، سراسر كتاب)." 📚دانشنامه کلام اسلامی، ج 2 ، ص 317 ❕جهت مطالعه بیشتر در مورد ارتباط بهائیان با دشمنان اسلام برای از بین بردن اسلام می توانید به کتب ذیل مراجعه کنید : 📚بهائیت و آمریکا , نوشته احمد رهدار _ بهائیت و انگلیس , نوشته موسی نجفی _ بهائیت و صهیونیسم , نوشته جمعی از نویسندگان _ بهائیت و اسرائیل و حکومت پهلوی , نوشته جمعی از نویسندگان _ روابط بهائیت با سیا و کاخ سفید , نوشته جمعی از نویسندگان ❕بر این اساس در فتوای مولوی عبدالرحمان سربازی که رکن علمی اهلسنت در بلوچستان است , در مورد بهائیان آمده است : " در باطل و الحادی بودن مذهب آنان هیچ شکی نیست . موالات و مودت و محبت قبلی به آنان به هیچ صورت جایز نیست , مدارات با بهائیان نباید منجر به تعظیم و توقیر آنان شود " 📚فتاوای جامعه الحرمین الشریفین چابهار , زیر نظر عبدالرحمان سربازی , ص 69 _ 70 ❕البته در کتاب فوق در صفحه 70 , مواسات با بهائیان به جهت انسانی را جایز دانسته است مگر آنکه ثابت شود که آنان کفار حربی اند که ما روشن کردیم که بهائیان مصداق کفار حربی اند . ❕با این تفاصیل باید از مولوی عبدالحمید سوال کرد که چگونه از گروهی که دشمن اسلام هستند , حمایت و پشتیبانی می کنی و بر خلاف حکم صریح خداوند عمل می کنی !!!!! 👌خداوند در قرآن در این رابطه فرمود : " هرگز از كافران پشتيبانى مكن. " " فَلا تَكُونَنَّ ظَهِيراً لِلْكافِرِين‏ " ( قصص 86 ) 👌و در آیه دیگر خداوند با صراحت از همراهی با کفار حربی که در صدد نابودی اسلام هستند نهی می کند و می فرماید : " خداوند تنها شما را از دوستى كسانى نهى مى‏كند كه در امر دين با شما پيكار كردند، و شما را از خانه‏هايتان بيرون راندند، يا به بيرون راندن شما كمك كردند از اينكه با آنها دوستى كنيد، و هر كس آنها را دوست دارد ظالم و ستمگر است. " " إِنَّما يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ أَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى‏ إِخْراجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ " ( ممتحنه 9 ) @Rahnamye_Behesht
مقدار عمر نوح علیه السلام و قوم او !!!! 🤔 : ❓حضرت نوح علیه السلام ۹۵۰ سال حدودا پیامبری کرد.پس عمر شریفش مثلا هزار سال بوده.اما پسرش و همسرش هم آیا اینقدر عمر کردند؟ آیا دلیلی داریم که پسرش مثلا در سن نهصد سالگی او به دنیا آمده؟ و اگر بله آیا همسرش هم در پیری زایمان کرده؟ گویا در طول نبوت طولانی او دوازده نفر به او ایمان آوردند آیا آنها هم عمر طولانی داشتند یا اواخر کار به او ایمان آوردند.❗️❗️❗️ 💠💠 👌قرآن تصریح می کند که نوح علیه السلام نهصد و پنجاه سال در میان قومش بود , چنان که می فرماید : "ما نوح را به سوى قومش فرستاديم و او در ميان آنها هزار سال، الا پنجاه سال، درنگ كرد اما سرانجام طوفان آنها را فرو گرفت در حالى كه ظالم بودند." " وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‏ قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسِينَ عاماً فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ وَ هُمْ ظالِمُون‏ " ( عنکبوت 14 ) ❕مفسرین می گویند که مدت مزبور تنها اشاره به مدت دعوت نوح علیه السلام قبل از طوفان است و الا عمر نوح بیشتر از نهصد و پنجاه سال بوده است , چنان که در تفسیر المیزان می خوانیم : "از ظاهر آيه برمى‏آيد كه اين مدت يعنى هزار الا پنجاه ( یا نهصد و پنجاه سال ) مدت دعوت نوح (ع) بوده، يعنى فاصله بين بعثت او، و وقوع طوفان، كه قهرا چند سال هم قبل از بعثت و بعد از طوفان زندگى كرده، بنا بر اين فرموده قرآن با گفته تورات در اين باره مغاير است، چون تورات گفته كه نهصد و پنجاه سال مدت عمر او بوده‏ است " 📚ترجمه تفسير الميزان، ج‏16، ص: 170 👌در روایات ما عمر نوح علیه السلام تقریبا دو هزار و پانصد سال بیان شده است , چنان که در نقلی امام صادق علیه السلام فرمود : " نوح علیه السلام دو هزار و پانصد سال زندگانى كرد بدين شرح 1- پيش از بعثت 850 سال 2- پس از بعثت ميان قوم خود 950 سال 3- پس از نزول از كشتى كه آب طوفان فرو كشيد و شهرسازى كرد و اولاد خود را در شهر هاجا داد 700 سال‏ " عَاشَ نُوحٌ ع أَلْفَيْ سَنَةٍ وَ خَمْسَمِائَةِ سَنَةٍ مِنْهَا ثَمَانُمِائَةٍ وَ خَمْسُونَ سَنَةً قَبْلَ أَنْ يُبْعَثَ وَ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عاماً وَ هُوَ فِي قَوْمِهِ يَدْعُوهُمْ وَ سَبْعُمِائَةِ عَامٍ بَعْدَ مَا نَزَلَ مِنَ السَّفِينَةِ وَ نَضَبَ الْمَاءُ " 📚کمال الدین ج 2 ص 523 ❕در مورد عمر قوم نوح ع که شامل زن و فرزند نوح ع هم می شود , در روایاتی آمده است که عمرشان سیصد سال بوده است , چنان که امام صادق ع فرمود : " عمر قوم نوح سیصد سال، سیصد سال بود. " "كَانَتْ أَعْمَارُ قَوْمِ نُوحٍ ع ثَلَاثَمِائَةِ سَنَةٍ ثَلَاثَمِائَةِ سَنَةٍ. " 📚کمال الدین ج 2 ص 523 _ اثباه الوصیه ص 33 ❕یا در نقل دیگری , عمر سیصد ساله قوم نوح چنین ترسیم شده است که نقل می کنند : " سه قرن بر قوم او می گذشت و هرکدام از آن‌ها فرزند کوچکش رامی آورد و بر سر نوح علیه السلام می‌ایستادند و می‌گفتند: ای فرزندم اگر بعد از من ماندی از این دیوانه اطاعت مکن. " "مَضَى ثَلَاثَةُ قُرُونٍ مِنْ قَوْمِهِ ... " 📚قصص الانبیاء راوندی ص 84 _ بحار الانوار ج 11 ص 287 👌بنابراین عمر انسانها در زمان نوح علیه السلام تا سیصد سال بوده است و با این وجود نیز عمر نوح علیه السلام در میان آنها عمر بیشتر و خارق العاده و معجزه گونه ای داشته است , چنان که در تفسیر نمونه در این رابطه می خوانیم : " البته اين عمر طولانى در مقياس عمرهاى زمان ما بسيار زياد است و هيچگاه طبيعى به نظر نمى‏رسد، ممكن است ميزان عمر در آن ايام با امروز تفاوت داشته، اصولا قوم نوح چنان كه از بعضى مدارك به دست مى‏آيد عمر طولانى داشتند و در اين ميان خود نوح نيز فوق العاده بوده است، ضمنا اين نشان مى‏دهد كه ساختمان وجود انسان به او امكان عمر طولانى مى‏دهد. " 📚تفسير نمونه، ج‏16، ص: 230 ❕بنابراین عمر همسر و فرزند نوح علیه السلام هم در هنگام طوفان و غرق شدن در همین محدوده سیصد سال و کمتر بوده است . 👌در مورد ایمان آورندگان به نوح علیه السلام هم قرآن می گوید که تعداد آن کم و قلیل بوده است : "ما آمَنَ مَعَهُ إِلاَّ قَلِيل‏ " " جز عده كمى به او ايمان نياوردند " ( هود 40 ) ❕این تعداد کم مومن در روایات هشتاد تن معرفی شده اند : " عن أبي جعفر ع في قول الله: «وَ ما آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ» قال: كانوا ثمانية " 📚تفسير العياشي، ج‏2، ص: 148 👌و با توجه به آنکه در روایات افراد نجات یافته و سوار کشتی شده از قوم نوح هشتاد تن معرفی شده است , استفاده می شود که این هشتاد تن از افرادی بوده اند که در آخر امر به نوح علیه السلام ایمان آورده بودند و نسلهای قبلی بی ایمان مرده بودند : " فَنَزَلَ نُوحٌ بِالْمَوْصِلِ مِنَ السَّفِينَةِ مَعَ الثَّمَانِينَ وَ بَنَوْا مَدِينَةَ الثَّمَانِين‏ " 📚تفسير القمي، ج‏1، ص: 328 @Rahnamye_Behesht
دیدگاه اسلام در مورد اجیر شدن !!! 🤔 : ❓آیا واقعیت دارد که در روایات شیعه از اجیر شدن منع شده است ? با توجه به آنکه امروز اکثر مشاغل دولتی و خصوصی به صورتی است که افراد به استخدام بخش عمومی یا خصوصی در می آیند آیا این روایات توجیه پذیر است? آیا این نکته این مطلب را ثابت نمی کند که دستورات اسلام برای امروز بشر کاربرد ندارد !!!!! 💠💠 👌اجیر شدن در اسلام نه تنها منعی ندارد بلکه در مواردی که تامین هزینه زندگی متوقف بر اجیر شدن است , ممدوح و پسندیده هم می باشد . ❕خداوند در قرآن تصریح به مشروعیت اجیر شدن کرده و در رابطه با چرایی اختلاف استعداد میان مردمان می فرماید : " تا يكديگر را تسخير و با هم تعاون كنند " " لیتخذ بعضهم بعضا سخریا " ( زخرف 32 ) ❕مفسرین در شرح آیه فوق در مورد اجاره و تسخیر در زندگی اجتماعی انسانها می نویسند : " هر گروهى امكانات و استعدادها و آمادگيهاى خاصى دارند كه در يك رشته از مسائل زندگى مى‏توانند فعاليت كنند، طبعا خدمات آنها در آن رشته در اختيار ديگران قرار مى‏گيرد، همانگونه كه خدمات ديگران در رشته‏هاى ديگر در اختيار آنها قرار مى‏گيرد، خلاصه استخدامى است متقابل، و خدمتى است طرفينى، و به تعبير ديگر هدف تعاون در امر زندگى است و نه چيز ديگر. ❕ناگفته پيداست كه اگر همه انسانها از نظر هوش، و استعداد روحى و جسمى، يكسان باشند هرگز نظامات اجتماعى سامان نمى‏يابد، همانگونه كه اگر سلولهاى تن انسان از نظر ساختمان و ظرافت و مقاومت همه شبيه هم بودند نظام جسم انسان مختل مى‏شد، سلولهاى بسيار محكم استخوان پاشنه پا كجا و سلولهاى ظريف شبكه چشم كجا؟، هر كدام از اين دو ماموريتى دارند كه بر طبق آن ساخته شده‏اند. مثال زنده‏اى كه براى اين موضوع مى‏توان گفت همان استخدام متقابلى است كه در دستگاه تنفس، و گردش خون، و تغذيه، و ساير دستگاههاى بدن انسان است كه مصداق روشن" لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيًّا" است (منتها در شعاع فعاليتهاى داخلى بدن) آيا چنين تسخيرى مى‏تواند اشكال داشته باشد؟!" 📚تفسير نمونه، ج‏21، ص: 50 👌همینطور مشروعیت اجاره در جریان حضرت موسی و شعیب علیهما السلام مورد بیان خداوند قرار گرفته است : " يكى از آن دو (دختر) گفت: پدرم! او را استخدام كن، چرا كه بهترين كسى را كه استخدام مى‏توانى كنى آن كس است كه قوى و امين باشد - (شعيب) گفت: من مى‏خواهم يكى از اين دو دخترم را به همسرى تو در آورم به اين شرط كه هشت سال براى من كار كنى، و اگر آن را تا ده سال افزايش دهى محبتى از ناحيه تو است، من نمى‏خواهم كار سنگينى بر دوش تو بگذارم و ان شاء اللَّه مرا از صالحان خواهى يافت - (موسى) گفت (مانعى ندارد) اين قراردادى ميان من و تو باشد، البته هر كدام از اين دو مدت را انجام دهم ستمى بر من نخواهد بود (و من در انتخاب آن آزادم) و خدا بر آنچه ما مى‏گوئيم گواه است. " " قالَتْ إِحْداهُما يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِين‏... " ( قصص 26 تا 28 ) ❕بر همین اساس امام کاظم علیه السلام در پاسخ سؤال محمّد بن سنان در باره اجير شدن فرمود : "خوب است. عيبى ندارد، اگر اندازه توانش را در نظر بگيرد. موسى عليه السلام خودش را اجير كرد و با او شرط شد و [شعيب‏] گفت: «اگر خواستى، هشت [سال‏] و اگر خواستى، ده [سال برايم كار كن‏]». خداوند عز و جل در اين باره فرموده است: « [به اين شرط] كه هشت سال براى من كار كنى، و اگر ده سال را تمام گردانى، اختيار با توست»." "صالِحٌ لا بَأسَ بِهِ إذا نَصَحَ قَدرَ طاقَتِهِ، قَد آجَرَ موسى‏ عليه السلام نَفسَه‏... " 📚الکافی ج 5 ص 90 ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 ❕امیر مومنان علیه السلام هم در مشروعیت و لزوم قرار داد اجاره در میان انسانها فرمود : "خداوند سبحان به ما خبر داد كه اجاره، يكى از راه‏هاى گذران زندگى مردمان است؛ زيرا او، از روى حكمت خويش، خواست‏ها و اراده و ساير حالات [و خصوصيات‏] آدميان را متفاوت آفريد و اين [تفاوت‏ها] را مايه امرار معاش خَلق قرار داد. و اجاره، آن است كه يك فرد، فرد ديگرى را براى [اداره كردن‏] مِلك خود و معاملاتش و كارها و اعمال و دارايى‏هايش اجير كند. ❕ اگر هر فردى از ما، خواه پادشاه باشد يا غير او، ناچار بود كه بنّاى خودش يا نجّار خودش باشد و يا در انواع صنايع، خود، صنعتگر خويش باشد و تمام نيازهاى خود را (از قبيل تعمير لباس و ديگر نيازهايش) خود به عهده بگيرد، امور عالم سامان نمى‏گرفت و مردم از عهده اين كار بر نمى‏آمدند و در انجام دادن آن، در مى‏ماندند؛ امّا خداوند، با تدبير استوار خويش، ميان خواست‏ها و توانايى‏هاى آدميان، تفاوت نهاد تا هر يك به كارى بپردازد و [به كمك هم‏] نيازهاى خويش را بر آورند و به وسيله يكديگر، امور معاش خود را كه مايه صلاح حالشان است، بچرخانند و هر يك به وسيله ديگرى رفع نياز كند. " فَأَخبَرَنا سُبحانَهُ أنَّ الإِجارَةَ أحَدُ مَعايِشِ الخَلقِ، إذ خالَفَ بِحِكمَتِهِ بَينَ هِمَمِهِم وإرادَتِهِم وسائِرِ حالاتِهِم، وجَعَلَ ذلِكَ قِواماً لِمَعايِشِ الخَلقِ، وهُوَ الرَّجُلُ يَستَأجِرُ الرَّجُلَ في ضَيعَتِهِ وأعمالِهِ وأحكامِهِ وتَصَرُّفاتِهِ وأملاكِهِ.... " 📚بحار الانوار ج 90 ص 48 👌بنابراین قرارداد اجاره و استخدام در زندگی اجتماعی انسانها امری مسلم و پذیرفته شده آیات و روایات است . ❕تنها در روایاتی آمده است که اگر انسان بتواند با تجارت و کسب و کار مستقل معیشت خود را بگذراند , در این صورت بهتر است که به اجاره دیگران برای سامان دهی معیشت خود در نیاید , چنان که در روایتی آمده است که عمّار ساباطى می گوید : " به امام صادق عليه السلام گفتم: انسان [مى‏تواند خودش‏] تجارت كند، و اگر خودش را اجير كند (براى ديگرى كارگرى نمايد) نيز همان مقدارى كه از تجارت خودش به دست مى‏آورد، به او داده مى‏شود [. آيا خودش تجارت كند يا اجير ديگرى شود؟] ❕امام عليه السلام فرمود: «خودش را اجير نكند؛ بلكه از خداوند عز و جل طلب روزى كند و به تجارتْ دست بزند؛ زيرا هر گاه خودش را اجير كند، مانع روزىِ [بيشتر] خود شده است». " " قُلتُ لِأَبي عَبدِ اللَّهِ عليه السلام: الرَّجُلُ يَتَّجِرُ فَإِن هُوَ آجَرَ نَفسَهُ اعطِيَ ما يُصيبُ في تِجارَتِهِ؟فَقالَ: لا يُؤاجِرُ نَفسَهُ ولكِن يَستَرزِقُ اللَّهَ عز و جل ويَتَّجِرُ؛ فَإِنَّهُ إذا آجَرَ نَفسَهُ حَظَرَ عَلى‏ نَفسِهِ الرِّزقَ. " 📚وسائل الشیعه ج 17 ص 239 ❕بنابراین روایات کراهت اجیر شدن آنجایی است که خود انسان بتواند با کسب و کار مستقل معیشتش را سامان دهد , در این صورت بهتر است که فرد به اجاره دیگران در نیاید زیرا روشن است : درآمدی که از کسب و کار مستقل حاصل می شود به مراتب بیشتر از درآمدی است که در قرار داد اجاره به انسان می رسد . @Rahnamye_Behesht