«#مصطفی_طهوری»
یکی از #همرزمان و #دوستان نزدیک #شهید_شمسی_پور که از سال ۶۴ با این #شهید #والا_مقام #آشنا می شود در #گفت_و_گو با #خبرنگار رودآور می گوید:
علی آقا #ورزشکار ماهری بود و ما از #ورزش #دوچرخه_سورای با یکدیگر #آشنا شدیم و در #جنگ_تحمیلی نیز با هم بودیم.
وی با بیان اینکه شمسی پور #محبوب #محجوب #باگذشت و #متواضع و همیشه #خندان بود،
اظهار کرد:
#شهید_شمسی_پور #اخلاق #حسنه و صورتی همیشه خندان داشت، در #ولایتمداری #زبانزد بود و در #فرمانبری از فرمانده خود یعنی #شهید_چیت_سازیان #نمونه یک #رزمنده واقعی. شهید شمسی پور مدتی نیز #مسئولیت #بسیج_ورزشکاران #سپاه #رئیس_هیئت_دوچرخه_سواری، #مسئول_تربیت_بدنی #سپاه_استان، و #رئیس_هیئت_مدیر#خانه_تیراندازی #همدان را بر عهده می گیرد. #همرزم_شهید شمسی پور به #حیا و #تیزهوشی این #شهید بزرگوار اشاره کرد و افزود: از آنجا که علی آقا ارادت ویژه ای به فرمانده خود شهید چیت سازیان داشت، تمام #سعی و #تلاشش بر آن بود تا خود را در رفتار، کردار و منش به مانند #شهید_چیت_سازیان سازد و این شهید برای علی آقا یک الگو بود.
❤️❤️🌺🌺🌺❤️❤️
#همدان
گلزار_شهدا
دوری از #شهادت حتی با یک #نگاه_به_نامحرم
#همرزم_شهید:
یک روز برای تهیه مواد غذایی به #دمشق #محله_ی_زینبیه رفتیم .
آنجا بر خلاف اسمش #خانم های #بی_حجابی زیادی دارد،
وقتی #حسین این وضعیت را دید گفت من نمیام،
خودت خرید کن بعد بیا باهم می بریم داخل ماشین.
وقتی خرید کردم و برگشتم دیدم حسین داخل ماشین نیست.
تعجب کردم،
قراربود داخل ماشین باشد تا من برگردم،
چند ساعت همان محل را گشتم ولی اثری از حسین نبود.
تصمیم گرفتم خودم تنها بروم،
به دلیل مسائل امنیتی نباید خیلی در آن #منطقه صبر کنیم.
داخل ماشین که شدم دیدم حسین #کف_ماشین نشسته و سر خود را روی صندلی های ماشین گذاشته،
تعجب کردم، گفتم چرا اینطور نشسته ای؟
گفت:
رفت و آمد خانم های بدحجاب زیاد است، ترسیدم چشمم بیفتد و از شهادت دور شوم.
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
سینه تان بوی #شهادت ندهد #شهید نمی شوید
#همرزم_شهید:
در حال رفتن به #حرم_حضرت_زینب (س) بودیم که #حسین شروع کرد از شهادت گفتن.
می گفت:
اگه می خواهید شهید بشوید باید #خالص باشید،
به #مادیات #دنیوی #دل نبندید که میان سینه تان را بو می کنند اگه بوی شهادت می داد به بالا می برند.
اول باید از خود #بی_بی_زینب (س) و #ائمه_اطهار #طلب کنید
و دوم اینکه از همه چی این دنیا #پدر #مادر #زن و #بچه و #دارایی هایت #دل بکنی.
چون شهادت آسان نیست و شهادت را به هر کسی نمی دهند.
تنها کسانی به این #درجه_والا دست پیدا می کنند که #سعادت و #لیاقت اش را داشته باشند.
از #ماشین پیاده شدیم اشک در چشمانش #حلقه زده بود.
مسافت کمی را طی کردیم که رسیدیم به درب ورودی #حرم.
از #بازرسی که رد شدیم تا چشمش به #گنبد افتاد شروع کرد زار زار #گریه کردن.
بعد اینکه #زیارت کردیم و خواستیم برگردیم پاهایش شل شده بود.
نمی توانست راه بره.
می گفت: چجوری از این جا دل بکنم.
آخرش هم #برات_شهادت را همان شب گرفت.
#ارادت_خاصی به #علی_ابن_موسی_الرضا (ع) داشت که شب شهادتش هم مصادف شد با سالروز شهادت امام رضا (ع).
خیلی #صاف و #ساده و #اهل_اشک و #گریه بود.
هر زمان با خودش #خلوت می کرد به یک جا خیره می شد و اشک می ریخت.
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
🍃🌸#همرزم_شهید:
در اولین روز #آزاد شدن اولین گروه #آزادگان
عراقیها یکی از بچههای ما را شهید کردند.
وضعیت #اردوگاه بسیار ملتهب بود.
میخواستند عدهای از منافقین را به عنوان آزاده جا بزنند که ما فهمیدیم و درگیر شدیم.
عراقیها احساس کردند نقشهشان بر بادرفته و از بیرون به ما تیراندازی کردند. #حسین_پیراینده مورد اصابت قرار گرفت و به شهادت رسید.
دو هفته درگیری و #اعتصاب و مجلس ختم داشتیم.
🍃🌸پیکر #شهید پیراینده را بعد از 12 سال در مبادله برخی اسرای عراقی با شهدای ما وقتی از قبر خارج کردند میبینند پیکر سالم است.
😔💔😔
عراقیها برخی از #شهدا را که از قبر خارج کردند بدنشان سالم بود،
سراغ عُلمایشان رفتند و آنها گفتند اینها از اولیاءالله هستند.
🍃🌸در #معراج_شهدا بدن این شهید بزرگوار را من به همراه برادرش و بچههای معراج دوباره کفن کردیم.
ما جریان را شنیده بودیم ولی خودمان ندیده بودیم. بدنی که 12 سال زیر خاک چیزی نشود 100 سال هم بماند عیب نمیکند.
بچههای معراج میگفتند چهار ماه پیش قرار بود مبادله انجام شود و عراقیها بهانه میآوردند.
مبادله انجام نمیشد و علتش این بود که وقتی پیکر شهید پیراینده را از قبر خارج میکنند میبینند بدن سالم است.
دو ماه زیر آفتاب میگذارند اتفاقی نمیافتد و فکر میکنند رابطهای بین سر با سلامت بدن وجود دارد.
به همین خاطر سر را جدا میکنند. (خدا لعنتشون کنه)
😔
جلوی سر را برداشته و داخل سر را خالی کرده بودند.
باز اتفاقی نیفتاده بود واسید و آهک روی بدن ریختند و همین باعث شد پوست روی بدن از بین برود.
#مزار_شهید : قطعه ۵۰ #بهشت_زهرا "س"
رفیق شهیدم
#خاطره
یادم هست...
درماموریت سال ۹۲ اشنویه
که هوای بسیار سرد وبرفی داشت و پایگاه ما در عمق خاک !عراق قرارداشت ، روزها هوا #سرد و #برفی بود
وموقع =نگهبانی اگر خودت را تکان نمی دادی تبدیل به #آدم_برفی میشدی و شرایط جوری بود که هر کس به فکر خودش بود .
ولی جواد بطرهای آب را داخل سبد پلاستیکی روی چراغ نفتی به دیوار سوله ی آهنی می بست تا گرم شود ونیروها برای دستشویی و #وضو از آن استفاده کنند ...
#راوی #همرزم_شهید جواد
#رفیق_شهیدم
🕊🥀 رفیق شهیدم
🆔 @Refighe_Shahidam313
-┄┅═✼ 🍂🍃🍂 ✼═┅┄-