🔸راه برونرفت از این بحران، بازگشت به «اسلام ناب محمدی» است؛ اسلامی که نه در التقاط گم میشود و نه در تحجر اسیر. اسلام ناب، دستگاه محاسباتی هوشمندانهای دارد که هم به پیچیدگیهای زمانه اشراف دارد و هم از اصول تغییرناپذیر خود پاسداری میکند. این دستگاه محاسباتی، نه منفعلانه در برابر تحولات جهانی واکنش نشان میدهد و نه در مقابل آنان کرنش میکند، بلکه با تحلیل دقیق شرایط، از موضع «ابتکار و خلاقیت» به میدان میآید.
یکی از نمونههای عینی چنین رویکردی را میتوان در «بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی» مشاهده کرد. این بیانیه، بهمثابه نقشه راهی جامع، ضمن ارائه تحلیلی دقیق از نقاط قوت و ضعف گذشته، مسیر آینده را با اتکا به اصول اسلام ناب ترسیم میکند. برای پژوهشگران حوزه و دانشگاه، این بیانیه الگویی است که آنان را به مسئلهمحوری، ابتکار و پاسخگویی به نیازهای واقعی جامعه فرا میخواند.
🔸برخی از عزیزان درباره راهکارها پرسشهایی مطرح میکنند، و در پاسخ به این دغدغه، لازم است بدانیم راهکارهای متعددی برای مواجهه و رفع این بحران وجود دارد که در اینجا صرفاً به برخی از آنها بهصورت اجمالی اشاره میکنم:
۱-پیوند عمیق با میدان انقلاب اسلامی و ضرورت آنکه پژوهشگران، مسائل و موضوعات خود را مستقیماً از دل واقعیتهای جاری و زیستبوم پویای انقلاب استخراج نمایند.
۲-بازسازی نظام فکری و بازتعریف اولویت های پژوهشی برگزاری کارگاههای اندیشهورزی با محوریت آراء حضرت امام (ره) و حضرت آقا، میتواند زمینهساز این تحول باشد.
۳-توجه به ابعاد بینالمللی در پژوهشها
۴-تقویت دیپلماسی علمی پژوهشگران ۵-شناسایی مسائل کلیدی انقلاب ۶-تخصیص بودجه هدفمند ۷- تاسیس رشتههای میان رشتهای و تدوین سرفصل های بومی ۸-تشکیل گروه های علمی مشترک و ایجاد نهادهای پیوندی ۹-راهاندازی مجلات علمی با محوریت اندیشههای اسلام ناب ۱۰-مطالعه الگوهای بومی و نقد الگوهای غربی ۱۱-تشکیل شبکههای علمی بینالمللی و پروژههای مشترک ۱۲-آموزش تفکر استراتژیک و توجه به آیندهپژوهی ۱۳-کارکرد رسانهای و گفتمان سازی در فضایمجازی و ...
امید است در پژوهشهای آتی، این موارد با رویکردی عمیقتر و تحلیلیتر مورد واکاوی و تبیین قرار گیرند تا بتوان از رهگذر آنها، مبانی نظری مستحکمتری برای حل این مسئله ارائه نمود.
اما آنچه بهعنوان شاهکلید این مسیر باید تحقق یابد، تربیت و حضور دغدغهمندانی با افقهای بلند و ارادههایی استوار است که توانایی ترجمان این نظریات به عملیات را داشته باشند. تنها در پرتو چنین ارادههای جهادی و اندیشههای متعهد است که میتوان نظریهها را از قفسههای انتزاعی به گستره پویای واقعیت سوق داد.
https://rahamedia.net/?p=7303 | مشروح و مفصّل یادداشت را در سایت مطالعه فرمایید
🌐 رسانه حوزه انقلابی (رحا مدیا)
🆔 @rahamedia
🔰 بازخوانی هویت تمدنی و فرازمانیِ حضرت زهرا سلام الله علیها در آیینه مناسبات سیاسی و اجتماعی معاصر
🖌 سجاد انجمشعاع
__________________________________________________________
سالروز ولادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها فرصتی بیبدیل است برای بازنگری در جایگاه تاریخی، سیاسی و تمدنی این بانوی بزرگوار، نه صرفاً در مقام یک الگوی معنوی، بلکه بهعنوان منبع الهامبخش و نظریهپرداز در سپهر سیاسی و اجتماعی جهان معاصر. پرسش محوری این است: چگونه میتوان از آموزههای ایشان در بازآفرینی گفتمان ساختارمند در شرایط پیچیده و بحرانزده امروز بهره برد؟
۱. بازتعریف هویت زن در نظام فکری اسلامی
حضرت را باید تجسم عینی هویتی چندوجهی دانست که قادر است مرزهای میان معنویت و سیاست، خانواده و اجتماع، و جهاد و عبادت را درهم بشکند. ایشان، برخلاف قرائتهای تقلیلگرایانه از زن مسلمان، با ایفای نقشی بیبدیل در دفاع از ولایت و حقیقت، به نوعی پیشاهنگ نظریه «تعهد اخلاقی در سیاست» محسوب میشوند.
حضرت، فراتر از یک شخصیت تاریخی، مظهر جامعیتی است که در آن، زن به مثابه محور خانواده، خالق و متحولکننده جامعه معرفی میشود. این رویکرد، کاملاً متفاوت از دوگانهسازی افراطی مدرن میان نقشهای اجتماعی و فردی زن است.
در ادبیات معاصر دیپلماسی فرهنگی، «زنانهسازی قدرت نرم» یکی از موضوعات محوری است که میتوان آن را با نقش حضرت در تحکیم پایههای اجتماعی امت اسلامی مرتبط ساخت.
ایشان، در اوج سادهزیستی، منظومهای از ارزشهای والای انسانی را ارائه کردند که جامعه اسلامی را در برابر چالشهای متعدد، مصون نگاه داشت. الگویی که حضرت ارائه میدهد، نه تنها در سطح خانوادگی، بلکه در ساحتهای کلانتر همچون دیپلماسی اجتماعی و سیاسی نیز قابل اقتباس است.
۲. زن در جایگاه بازیگر راهبردی
این نظریه مبتنی بر فرضیهای است که زن، برخلاف تصور کلیشهای، نه حاشیهنشین تحولات، بلکه خود طراح و مبتکر آنهاست. خطبه فدکیه حضرت زهرا(س) نماد روشنی از این رویکرد است. این خطبه را میتوان به مثابه یک بیانیه دیپلماتیک تلقی کرد که در آن، ابعاد مختلف حقوق اقتصادی، عدالت اجتماعی و مشروعیت سیاسی مورد بازخوانی قرار گرفته است.
در اینجا، میتوان خطبه فدکیه را بهمثابه یک «مانیفست سیاسی اجتماعی» بازخوانی کرد:
۱. خطبه، سیاستورزی را به معنای مبارزهای برآمده از حقیقت میداند، نه قدرتطلبی محض.
۲. نقد اقتصادی ایشان از مصادره فدک، یادآور ضرورت بازتوزیع منابع اقتصادی به نفع مستضعفان است؛ مفهومی که امروز در گفتمان عدالتخواهانه جهانی به عنوان «عدالت بازتوزیعی» مطرح میشود.
۳. تحلیل موقعیتی و بازخوانی شرایط مبتلا به کشور
ایران معاصر، در فضای پرتنش منطقهای و بینالمللی، همچون فاطمیهای است که در میان تضادهای بزرگ قدرت، در پی دفاع از آرمانهای الهی و انسانی خویش است. سیاست خارجی جمهوری اسلامی، بهویژه در محور مقاومت، انعکاس همان راهبرد فاطمی است: ایستادگی در برابر قدرتهای طاغوتی، توأم با جهاد تبیین و ارائه مدلهای بومی مقاومت.
صرفاً به عنوان یک اشاره، تحریمهای اقتصادی علیه ایران را میتوان با مصادره فدک توسط حکومت وقت مقایسه کرد؛ در هر دو مورد، قدرتهای حاکم تلاش میکنند با محدودسازی منابع، مانع از تحقق اهداف عدالتمحور شوند. اما همانگونه که حضرت با خطابههای روشنگرانه خود، انسجام اجتماعی و مقاومت فکری را تقویت کردند، جمهوری اسلامی نیز از «اتحاد راهبردی با ملتهای آزادیخواه»، این فشارها را به فرصتی برای خودکفایی و پیشرفت تبدیل کرده است.
۴. از اندیشه فاطمی تا نظریه حکمرانی
اگر حضرت را پیشگام یک نظریه حکمرانی بدانیم، این نظریه متکی بر سه محور کلیدی خواهد بود:
۱. حقمداری: محوریت حق در تصمیمگیریهای سیاسی و اقتصادی، بهجای منافع زودگذر فردی یا جناحی.
۲. تعهد اجتماعی: مسئولیتپذیری حاکمان در قبال مستضعفان و اقشار آسیبپذیر.
۳. شفافیت و صداقت: ارائه الگوهایی از گفتار و کردار که در تناقض با اخلاق سیاسی رایج قرار ندارد.
امروز، در شرایطی که جهان شاهد بحرانهای ناشی از سیاستهای پوپولیستی و سلطهطلبانه است، الگوی فاطمی میتواند راهگشای سیاستگذاریهای عدالتمحور در سطح بینالمللی باشد.
بدانیم که دیپلماسی مقاومت در محور فلسطین، لبنان، یمن و عراق، امتداد خط مشی فاطمی در دفاع از حق و حقیقت است.
و باز هم بدانیم توسعه اقتصادی مبتنی بر اقتصاد مقاومتی و تولیدات داخلی و خودکفا، بازتاب آموزههای ایشان در مبارزه با مصادره اقتصادی قدرتهای استکباری است.
رسانه حوزه انقلابی | بدون مرز | نویسندگانحوزوی | جهاد تبیین | پایگاهخبری CmNews |
8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اشکهای حاجقاسم در روز تودیع فرماندهی سپاه کرمان
او با خروج از دیار کریمان، قدم در مسیر جاودانگی نهاد و «انسانِ جهانی» را در قاموس خویش معنا کرد.
گویی تاریخ، آخرین ورق کتابی را میبست که قهرمانش از جغرافیای محلی به افقی بیمرز پر میکشید؛ افقی که نقشهاش با خون شهیدان مقاومت رسم میشد.
https://virasty.com/Sajjad_Anjomshoa/1718430554547651492
هدایت شده از سجاد انجمشعاع | رواقِفکر
' از ولایتپذیری به ولایتمداری'
در معیت علامه مصباح ره
🖋سجاد انجمشعاع
▫️«ولایتپذیری» به منظور پذیرش و مقبولیت ولایت مطلقه فقیه و دستوراتش است. این مدلول اغلب به جنبههای نظری و اعتقادی و تئوریک اشاره دارد.
فرد ولایتپذیر، به مبانی و مضامین ولیفقیه ایمان دارد و رهنمودهای او را با قلبی مطمئن و اعتقادی ژرف پذیرا میشود.
▫️«ولایتمداری» به منظور عمل و کنش به دستورات و رهنمودهای ولیفقیه و تلاش برای اجرای آنها در زندگی فردی و اجتماعی است. این مدلول بیشتر به جنبههای عملی و اجرایی اشاره دارد.
▫️علامه محمدتقی مصباح یزدی بهعنوان یکی از برجستهترین متفکران و نظریهپردازان اسلامی معاصر، نقش بیبدیلی در تبیین و تعمیق مفهوم ولایت فقیه و تقویت روحیه ولایتمداری در میان اقشار مختلف جامعه اسلامی ایفا کرده است. این شخصیت فرزانه، با رویکردی ریشهدار و اصولی در حوزههای دینی و فلسفی، توانست از مبانی اسلامی و عقلانی برای دفاع از جایگاه رهبری در جامعه استفاده کرده و آن را به سطوح جدیدی از «معنا و عمل اجتماعی» ارتقا دهد. تحلیل علمی و پژوهشی از اندیشههای ایشان مستلزم بررسی دقیق تعامل بین معرفت دینی، سیاست و رسانه است که موجب تحول بنیادین در بینش و رفتار مردم نسبت به رهبری و ولایت فقیه شده است.
از دیدگاه فلسفی و دینی، علامه مصباح یزدی به گونهای عمل کرد که ولایت فقیه تنها یک مفهوم نظری باقی نماند، بلکه به «عنصری فعال و پویا در سیاست و اجتماع» تبدیل شود. در دوران پرچالش معاصر، او ولایت فقیه را به مثابه پایهای استوار برای حفظ وحدت و انسجام امت اسلامی تعریف کرد؛ نهادی که نه تنها مشروعیت دینی، بلکه مشروعیت عقلی و فلسفی جامعه را تضمین میکند. به عبارت دیگر، علامه مصباح با استناد به آموزههای اسلامی و تفسیرهای نوین از منابع وحیانی و عقلانی، ولایت فقیه را به عنوان یک «سیستم حکومتی مشروع و مدرن» برای جوامع اسلامی مطرح نمود که به شکل فعال و دینامیک در راستای مدیریت امور دنیوی و اخروی عمل میکند.
در رویکرد علامه مصباح، ولایت فقیه هم ریشه در عقلانیت اسلامی دارد و هم بر اساس نیازهای زمانه توجیه میشود. او با تأکید بر جایگاه بیبدیل رهبر در هدایت جامعه به سوی اهداف الهی، این نهاد را «ضامن تداوم مسیر انقلاب اسلامی» و مقابله با امواج گمراهکننده جهانی معرفی کرد. به باور ایشان، رهبری اسلامی تجلی قدرتی الهی است که در عین حال مسئولیتهای عظیم اجتماعی و سیاسی را به همراه دارد. از این رو، تأکید علامه مصباح بر ولایت فقیه تنها یک امر تئوریک نبود، بلکه ایشان همواره با تحلیلهای عمیق سیاسی و فرهنگی به دفاع از این نظریه پرداخت و آن را به «ضرورت عملی» تبدیل کرد.
https://rahamedia.net/?p=5067
https://eitaa.com/RevaghFekr
سجاد انجمشعاع | رواقِفکر
🔺آیا سیاست ظریفگونه توان مهار کینه شتری آمریکا را دارد؟
در رابطه با سخنان دکتر ظریف که میگوید «همیشه امکان مذاکره با آمریکا هست!» آیا مذاکره با کشوری که کارنامهاش مملو از خیانت و فشار حداکثری است، چیزی جز پذیرش دیکتههای او خواهد بود؟
آیا هنوز هم برخی نمیخواهند بفهمند که عرصه سیاست، میدان صلحطلبیهای بیپشتوانه نیست، بلکه آوردگاه قدرت است؟
مذاکره یا زمین بازی؟
در دنیای دیپلماسی، مذاکره یعنی بازی شطرنج قدرت؛ نه پهن کردن قالیچهای برای دستبوسی. آمریکا، این امپراتوری متزلزل، هیچگاه با ملتی که مستقل ایستاده باشد، «مذاکره» نکرده است؛ بلکه همیشه به دنبال ایجاد زمین بازیای بوده که قواعدش را خودش بنویسد و امتیازگیری را خودش تضمین کند. ظریف باید بداند که ما بازیکنیم، نه مهره.
رهبر معظم انقلاب، این کینه آمریکا را «کینه شتری» خواندند؛ تعبیری که با دقت تمام، خصومت ذاتی واشنگتن را بازنمایی میکند.
وقتی رهبر معظم انقلاب از کینه شتری آمریکا سخن میگویند، در حقیقت به جوهره سیاست خارجی آن اشاره دارند: کشوری که با زبان چماق و تحریم سخن میگوید و همواره به دنبال تسلیم طرف مقابل است، نه تعامل برابر.
از سرنگونی دولت مصدق تا کودتای نرم علیه انقلاب، از تحریمهای اقتصادی تا کارزار فشار حداکثری، آیا این تاریخ زهرآلود را میتوان با لبخند دیپلماتیک شست؟
برجام، شاهکار ظریف و تیمش، قرار بود ایران را وارد باشگاه قدرتهای جهانی کند؛ اما چه شد؟ خروج یکجانبه آمریکا، اعمال تحریمهای جدید و تحقیر ایران در مجامع بینالمللی، نتیجه اعتماد به دولتی بود که حتی به امضای خودش هم وفادار نماند.
آیا مذاکره دوباره با چنین کشوری، چیزی جز تکرار یک تجربه تلخ خواهد بود؟
آنچه ظریف به عنوان امکان همیشگی مذاکره مطرح میکند، گویی نگاهی رمانتیک به مفهوم مذاکره است.
آنچه ظریف به آن «تعامل» میگوید، در قاموس سیاست مقاومتی معنایی جز «تسلیم» ندارد. تعامل واقعی زمانی رخ میدهد که دو طرف در شرایطی برابر و از موضع قدرت مذاکره کنند، نه اینکه یکی طرف دیگر را زیر فشار اقتصادی خرد کند و او را به میز مذاکره بکشاند. این، تعامل نیست؛ «استعمار نرم» است.
به جای رویکردهای کلیشهای نظیر «همیشه امکان مذاکره وجود دارد»، ضروری است مفهوم تعامل در سیاست خارجی بازتعریف شود. تعامل، نه به معنای مذاکره بدون پیششرط، بلکه به معنای ایجاد سازوکارهایی است که بتواند رفتار قدرتهای بزرگ را مهار کند.
اگر دکتر ظریف به دنبال طرحی نو در دیپلماسی است، بهتر است به جای تکرار شعارهای مصرفگرا، راهبردی مبتنی بر دیپلماسی قدرتمحور ارائه دهد:
اتحادهای منطقهای: تقویت روابط با قدرتهای نوظهور مانند چین و روسیه.
آیا پرواضح نیست که تعامل واقعی، نه در کاخ سفید، بلکه در تعاملات راهبردی با بازیگران منطقهای و جهانی رقم میخورد؟
دیپلماسی عمومی: افشای سیاستهای ضدبشری آمریکا در عرصه جهانی.
تقویت اقتصادی: کاستن از وابستگی به دلار و ایجاد بلوکهای مالی مستقل.
دیپلماسی بدون درک عمیق از رفتار بازیگران جهانی، چیزی جز خیالبافی نیست. آمریکا گرگی است که لباس میش نمیپوشد، بلکه نقاب دیپلماسی بر صورت میگذارد. اگر هنوز کسانی در داخل کشور بر طبل تعامل با چنین دشمنی میکوبند، باید به یادشان آورد: این میدان، عرصه سیاست است، نه محفل خوشخیالی!
🖊سجاد انجمشعاع
https://eitaa.com/RevaghFekr
هدایت شده از شبهات؛ شبهه شناسی، گفتمانسازی و پاسخگویی
📍نشریه شبهات ـ شماره۳۱
🔹 صفحه ششم
🔸 آینهای در دل تاریکی
▪️عـلـی بـا اشــتیــاق پــرسیــد: «چــطور مـــیتـــوانیـــم بـــصیـــرت را بـــه دســت آوریم؟»دکتـــر مــرادی لبخندی زد و گفت: «بـرای یافتن بصیرت، باید سه کار انجام دهیـد: گذشته را بشناسید، آینده را پیشبینی کنید و حال را با عمق درک کنید؛ امـا ایـن کـار ساده نیست؛ باید تمرین کنید.»
▫️ منتظر پیشنهادها و انتقادهای سازنده شما در تکمیل و ارتقاء این نشریه خواهیم بود.
🖇 برای دانلود فایل پی دی اف و فایل تابلویی روی لینک زیر کلیک کنید:
https://shobahat.pasokh.org
کانال ایتایی:
➡️ @shobahat_mag
◄مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات (حوزههای علمیه)
➡️ @spasokh
🔺 سازوکار بصیرت
🖊سجاد انجمشعاع
______________________________________________________
بصیرت، در وهله نخست، امری فردی (Individual Trait) است که هر انسان باید برای دستیابی به آن تلاش کند. تقوا، تفکر انتقادی و مطالعه دقیق تاریخ، پایههای بصیرت را شکل میدهند. در سطح جمعی (collective trait)، بصیرت بهعنوان عنصری راهبردی، سیاستگذاران و رهبران جامعه را قادر میسازد تا از تلههای دشمن عبور کرده و مسیر صحیح را انتخاب کنند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی، در بیانی ماندگار، بصیرت را به "چشم بینا و قلب آگاه" تعبیر کردند و آن را شرط لازم برای همراهی با جریان حق دانستند. این تعبیر، بر لزوم بهرهگیری از عقلانیت و معرفت در کنار ایمان تأکید دارد و نشان میدهد که بصیرت، صرفاً یک مفهوم نظری نیست، بلکه راهکاری عملی برای هدایت جوامع و دستیابی به «إنَّما يَتَذَكَّرُ اُولو الأَلباب/رعد۱۹» است.
بصیرت، بهعنوان نگاهی جامع و ژرف در تحلیل امور، بر سه اصل اساسی استوار است:
1. کلاننگری در عین توجه به جزئیات
2. ژرفاندیشی در عین توجه به ظواهر
3. آیندهنگری در عین توجه واقعیات
این اصول، شالودهای برای دستیابی به فهمی دقیق و راهبردی از پدیدهها فراهم میکنند که درک درست از نسبت میان «اجزا و کلانساختارها» را ممکن میسازد. در این میان، تفاوت میان سه نوع نگرش «جزئی، کلی و کلان» نقشی حیاتی ایفا میکند.
نگرش جزئی(Micro perspective)، نگاهی محدود و سطحی به یک جزء خاص از پدیدههاست. بهعنوان مثال، تصور کنید پارچهای سبز رنگ توجه شما را جلب کند. این نگاه جزئی است؛ زیرا تنها یک عنصر از مجموعه را مورد ارزیابی قرار دادهاید.
نگرش کلی(Comprehensive Perspective)، سطحی فراتر از نگرش جزئی است. در این مرحله، اجزا در چارچوب یک مجموعه در نظر گرفته میشوند و نسبت میان آنها بررسی میشود. برای مثال، اگر همان پارچه سبز را در قالب پردهای با دوخت خاص تصور کنید و نتیجه بگیرید که این رنگ برای آن محیط مناسب نیست، شما به نگرشی کلی دست یافتهاید.
نگرش کلان(Macro perspective) اما فراتر از این است. در این نوع نگرش، نه تنها مجموعه و اجزای آن بهصورت یک کل دیده میشود، بلکه نسبت و ارتباط آن مجموعه با سایر ساختارها و محیط پیرامونی نیز تحلیل میشود. در مثال پرده، شما علاوه بر زیبایی رنگ و دوخت، هماهنگی آن با فضای کلی خانه را نیز در نظر میگیرید.
در مسائل سیاسی، نگرش کلان نقشی تعیینکننده دارد و نبود آن ممکن است به برداشتهای سطحی و قضاوتهای نادرست منجر شود. بهعنوان نمونه، ممکن است عملکرد ضعیف یک دولت، شما را به این نتیجه برساند که حمایت از آن منطقی نیست. این نوع قضاوت، حاصل نگرش جزئی است. اما اگر به نگاه کلان رهبر جامعه توجه کنید، خواهید دید که در شرایط حساس، حمایت از دولت به معنای حفظ انسجام نظام و پیشگیری از تضعیف ساختار حاکمیت در برابر تهدیدات خارجی است.
الذينَ يَذكُرُونَ اللّهَ قِيامًا وَقُعُودا وَعَلىٰ جُنُوبِهِم وَيَتَفَكَّرُونَ فِی خَلقِ السَّماواتِ وَالارض...
https://eitaa.com/RevaghFekr
هدایت شده از بر پا
*فصل سی و یکم خار و میخک*
✍حمید آقانوری
🔺روزی که سنوار فصل سیم و آخر رمان خار و میخک را در زندان تمام کرد، هیچ نشانی از پیروزی نبود.
۱۶ سال در زندان مانده بود و تازه بعدش هم شش سال دیگر در زندان ماند.
🔺 اگر او مثل ما بود در امکان صفر، به زندانبانش وعده طوفان الاقصی نمیداد: *روزی ما شما را اسیر خواهیم کرد!*
🔺 دوستی میگفت خدا اصلا داستاننویس خوبی نیست! داستان را به بنبست میکشاند و زمانی که هیچ امکانی نمانده، با یک حرکت شگفتانگیز گره را میگشاید! اصلا هیچ منطقی در داستانهایش حاکم نیست! به حدی فاش، در آخر داستانها با دست خدا، همه چیز حل میشود که اصلا در منطق انسان نمیگنجد!
🔺 به داستان گشودن نیل برای موسی، سرد کردن آتش برای ابراهیم، به معراج بردن عیسی نگاه کنید! راست میگوید!
🔺 فصل سی و یکم خار و میخک را باید امشب نوشت.
آقای سنوار تو راست میگفتی! در زمانی که بزرگترین رهبران مقاومت به شهادت رسیدند، در زمانی که غزه تقریبا با خاک یکسان شده، در زمانی که صهیونیستها خیلی مقاومتر از آن چه فکر میکردیم عمل کردند و دوستان کندتر از آنچه انتظار داشتیم حرکت کردند، هر آنچه تو میخواستی محقق شد. در زمانی که حتی نیستی که ثمره طراحی طولانیات را بچشی، خدا کار را تمام کرد و همان طرحی که تو و اسماعیل هنیه برای آتشبس نوشتید، اجرا شد!
🔺 پ ن ۱: غزه پیروز شد به رغم تمام کیدی که دشمن نشان داد.
الان فقط گریه میکنم
حس آن نوجوانی را دارم که ۱۲ بهمن ۵۷ در گروه سرود جلوی امام میخواندند
برخیزید
برخیزید
برخیزید ای شهیدان راه خدا!
🔺 پ ن ۲: روایت است که لایزال الله یوید هذا الدین بالرجل الفاسق
سنت خداست که دینش را به وسیله مرد فاسق یاری میکند!
این هم برای آنها که میگویند اگر ترامپ نبود این جنگ تمام نمیشد.
خدا آتشبس را به نهایت رساند!
🔺 آتشبس مبارک مردم غزه! مبارک قاسم سلیمانی، مبارک سید حسن نصرالله و یاران شهیدش، مبارک یحیی سنوار و اسماعیل هنیه و صالح عاروری، مبارک تمام مردان انصارالله
آتش بس مبارک سید مقتدر مظلوم ما! آتش بس مبارک سید علی خامنهای!
🔹 فراموش نمیکنیم: آتش بس شده است اما آتش، بس نیست! چون هنوز قدس آزاد نشده است.
@ali_mahdiyan