eitaa logo
ریحــانہ شــ🌙ــو
998 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
87 فایل
یا رزاق؛ پارت جدید هر روز 😍 🆔 @Niai73 قسمت اول #درآسمانم_برایت_جایی_نیست...👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950" rel="nofollow" target="_blank">https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950 قسمت اول #بازگشت_گیسو 👇👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/897 قسمت اول #ریحانه_شو👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 🔴عاقبت وحشتناک فکر و حسرت گناه ✍مردي در كنار درب خانه اش نشسته بود. بانوئى به حمام معروف (( منجاب)) مى رفت ، ولى راه حمام را گم كرد، و از راه رفتن خسته شده بود، به اطراف نگاه مى كرد چشمش به مردی افتاد، نزد او آمد و از او پرسيد:حمام منجاب كجاست ؟ آن مرد به خانه خود اشاره كرد و گفت : حمام منجاب همين جاست . آن بانو به خيال اينكه حمام همانجاست ، به آن خانه وارد شد، آن مرد فورا درب خانه را بست و به سراغ او آمد و تقاضاى گناه كرد.زن دريافت كه گرفتار مرد هوسباز شده است ، حيله اي به ذهنش رسيد و گفت : من هم كمال اشتياق با تو بودن را دارم ، ولى چون كثيف هستم و گرسنه ، مقدارى عطر و غذا تهيه كن تا با هم بخوريم بعد در خدمتتان باشم . مرد قبول كرد و به خارج خانه رفت و عطر و غذا تهيه كرد و برگشت ، زن را در خانه نديد، بسيار ناراحت شد و آرزوى گناه با آن زن در دلش ماند و همواره اين جمله را مى خواند: ... اين الطريق الى حمام منجاب؟(( چه شد آن زنى كه خسته شده بود، و مى پرسيد راه حمام منجاب كجاست ))؟ مدتى از اين ماجرا گذشت تا اينكه در بستر مرگ افتاد، آشنايان به بالين او آمدند و او را به كلمه ((لا اله الا الله محمد رسول الله )) تلقين مى كردند او به جاى اين ذكر، همان جمله مذكور را در حسرت آن زن مى خواند، و با اين حال از دنيا رفت و عاقبت به شرشد 📚نفل از كتاب عالم برزخ ص 41 يا كشكول شيخ بهائى 1/232 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
☀️ امام حسن مجتبی (علیه‏‌السلام) : ✨ هشت نصیحت امام حسن مجتبی علیه السلام 1⃣ بخشش آن است که اما و اگری پیش از آن نباشد و منت گذاری درپی آن نیاید. 2⃣ بخشندگی پیش از درخواست از بزرگ‏ترین بزرگواری‏‌هاست. 3⃣ گناه را با کیفر مداوا مکن و در میان آن دو، راهی برای عذر خواهی بگذار. 4⃣ شوخی هیبت را می‏‌بلعد. 5⃣ انسان ساکت بر هیبت و وقار خود می‌‏افزاید. 6⃣ آن کس که از او چیزی بخواهند، آزاد است تا آن زمان که وعده دهد. و برده است، تا آن زمان که به وعده عمل کند. 7⃣ فرصت زودگذر است. و به کندی و سختی دوباره به دست می‏‌آید. 8⃣ نعمت‏ها تا زمانی که هستند ناشناخته‌‏اند و هنگامی که رخت بربستند، شناخته می‏‌شوند. 📚 معانی‌الأخبار، ص۲۵۷، ح۲ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨🌹 برای داشتن یک زندگی زیبا فرق نمی کند در چه خانه ای زندگی می کنی، چه لباسی می پوشی و یا حتی چند سال سن داری، زندگی را تو با ذهن خودت می سازی. اگر خودت را زندانیِ ذهن کنی نمی توانی زندگی زیبایی داشته باشی زیبایی ها در ذهن شکل می گیرند. پس زندگی رو سخت نگیر، زندگی رو محدود نکن در لباس و خانه و مقداری اسکناس. زندگی انقدرها کوچک نیست. زندگی وسیع است به وسعت فکر تو؛ و دریای اندیشه بی نهایت است. همه چیز به تفکر تو بستگی دارد به اینکه تو چه چیزی می‌خواهی و در زندگی به دنبال چه می‌ گردی. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
کرونا (ک/ر/و/ن/ا) یعنی: کلید روحانی واقعا ناکارآمد است 😕 ➖➖➖ کرونا (ک/ر/و/ن/ا) یعنی: کارنامه روحانی و نسخه آمریکایی 🤨 ➖➖➖ کرونا (ک/ر/و/ن/ا) یعنی: کُرنش روحانی وسط نعره آمریکا 🤔 ➖➖➖ کرونا ( ک/ر/و/ن/ا) یعنی: کفش روحانی وسط نقشه ایران 😏 ➖➖➖ کرونا (ک/ر/و/ن/ا) یعنی: کابینه روحانی و نابودی اقتصاد 😐 ➖➖➖ کرونا (ک/ر/و/ن/ا) یعنی: کابوس روحانی ول کن نیست اصلا 😷 ➖➖➖ کرونا (ک/ر/و/ن/ا) یعنی: کمپین روحانی و نغمه اصلاح طلبان 😒 ➖➖➖ کرونا (ک/ر/و/ن/ا) یعنی: کاسه روحانی و نیم کاسه اصلاح طلبان 🧐
💐 امام سجاد (علیه السلام) : 🌷 وقتی فرشته ها بشنوند که مومن در پشت سر برای برادر مومنش دعا می کند، و یا او را به خوبی یاد میکند،میگویند: چه خوب برادری هستی تو برای برادرت دعای خیر میکنی،با اینکه از تو غائب است و او را به خوبی یاد میکنی، هر آینه خدای عزوجل به تو میدهد، دوبرابر آنچه را درخواست کردی برای او، و از تو خوبی گوید دو برابر آنچه از او به خوبی گفتی و تو بر او فضیلت داری. 📚 بهجت الدعاء ص27 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
‌‌‌‌‌‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ امروز به عشاق حسین، زهـــرا دهد مزد عزا... یک عده را درمان دهد، یک عده بخشش در جزا یک عده را مشهد برد، یک عده را دیدار حج باشد که مزد ما شود، تعجیل در امر فــرج... 🌸ماه ربیع، ماه ولادت خورشید بی غروب، عشق بی پایان، جلوه صفات حسنای الهی، سرچشمه رحمت و عطوفت، مبارک باد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍁 مهربان‌تر با زنان ✍امام رضا علیه السلام: خداوند بزرگ نسبت به زنان مهربان‌تر از مردان است و مردی نیست که زنی از محارم خويش را شاد کند مگر آنکه خداوند او را در قيامت شاد خواهد‌ کرد. 📚وسائل الشیعه: ج ۲۱، ص۳۶۷ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍امام رضا علیه السلام: شما را توصیه می‌کنم به صبوری، و در طلب روزی حلال بودن، و صله ارحام و پیوند با اقوام و پرهیز کنید از دشمنی با مردم. همانا ما اهل بيت به هر كسی که با ما قطع رابطه کند، مى‌پيونديم و به كسى كه به ما بدى كند، نيكى مى‌كنيم. به خدا سوگند، فرجام نيك را، در اين مى‌بينيم. 📚الكافي، جلد ۲ ، صفحه ۴۸۸ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃﷽🌸🍃 ✍ تبعیض در مجرم‌گردانی، ممنوع ⁉️ آیا تا بحال را در و خیابان‌ها چرخانده‌اند؟ ✅ خداوند میفرماید؛ داشته باشید👌 🕋 ....وَ إِذا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ...(نساء/58) ⚡️چون حاکم بین مردم شوید به عدالت حکم کنید 👈 یعنی در رفتارمون تساوى و مساوات داشته باشیم. ⛔️هیچ‌گونه تبعیضی بین مجرمین قائل نشیم. 👇👇👇 🔻مثلا در جامعه‌ای که قانون تشهیر و وجود داره، خیانتکار چه فرد معمولی باشه، چه مسئول حکومتی و ... باید به همون شیوه بشه‌. 🗡قمه‌کش‌ها، دزدها و.... هستند، 😈 کسانی که به دست‌درازی میکنند هم هستند! 👈با این تفاوت که وقتی مسئولین به تعدی میکنند، یک معمولی نیستند❌ چون علیه مرتکب شدند😱 💯 پس باید به طریقی مجازات بشن که بین مردم، تحقیر و بشن تا درس عبرتی برای سایرین باشند که جرأتِ و و سوء استفاده نداشته باشند. ✨✨✨ ✅ اگر رفتار امام علی(ع) رو ببینید، رو برای اعمال میکرد! 👇👇👇 🔻امام علی(ع) وقتی از ابن هَرمَه(مأمور بازار اهواز) اطلاع پیدا کرد، به رفاعه نوشت: ☜فورا ابن هرمه را از مسئوليت بازار عزل کن، به خاطر ، او را زندانى كن و همه را از اين كار با خبر نما تا اگر شكايتى دارند، بگويند❗️ ☜در اين كار، نبايد كوتاهی شود و الاّ به بدترين وجه تو را از كار بركنار میكنم.😡 ☜اى رفاعه ! روزهاى جمعه ، او را از زندان خارج كن و سى و پنج بر او بزن و او را در ❗️😰 📚 دعائم الإسلام ✨✨✨ 🔚 از جامعه‌ای که بر اساس اسلام پایه‌گذاری شده، انتظار داریم؛ 👈برای اینکه جلوی گرفته بشه، تبعیض رو کنار بذارن و با روش امام علی(ع) با برخورد کنند.👌 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج
ریحــانہ شــ🌙ــو
بسم الله الرحمن الرحیم✨ رمان #در_آسمانم_برایت_جایی_نیست... #قسمت_277 سرمو تکونی دادم. _مرسی سام...
بسم الله الرحمن الرحیم✨ رمان ... من هم برای همین خواستم باهاتون صحبتی داشته باشم. شما از والدین خوش شانس در خصوص این بیماری هستین. گاهی حفره اونقدر بزرگ و خطرناک میشه که ما مجبور به عمل بچه های زیر یکسال میشیم! ولی خوشبختانه با وضعیت فعلی کودکتون میشه تا دوره پیش دبستانی با مراقبت ویژه و تحت درمان بودنش صبر کرد! صدای سام هم دست کمی از صدای مرتعش من نداشت. _یعنی تا اون موقع مشکلی پیش نمیاد؟ لبخند اطمینان بخشی به رومون زد. _انشااهلل که پیش نمیاد. البته باید تحت نظر باشه و بعد از ماه چهاردهم از از دارو استفاده کنه. در حال حاضر نگرانی وجود نداره. میتونید تشریف ببرید ولی براتون آدرس یکی از همکارای خوبم رو تو این مورد مینویسم. حتما تو اسرع وقت سری به مطبشون بزنید تا نمودار درمان و تاریخ مراجعه هاتون رو بهتون بگن. از جا بلند شدم. با پایی که اونقدر توی این چند ماه شل و سفت شده بود که دیگه رمقی براش نمونده بود. کشان کشان سمت در راه افتادم.سام هنوز پشت میز ایستاده بود و منتظر گرفتن آدرس از دکتر بود. دستمو به چهارچوب در گرفتم و با صدایی که از ته چاه بیرون میومد گفتم: _لطفا این موضوع بین خودمون بمونه! دست از نوشتن کشید. _منظورتون دکتر تهرانیه؟ سرمو تکون خفیفی دادم. _میتونم یه سوالی ازتون بپرسم؟ چشمای پر از سوالم و که دید پرسید: _چرا به بچه ها در مورد هفت ماهه به دنیا اومدنِ بچه سپردین؟ با ترس به سام خیره شدم که سرش و پایین انداخت و جدی گفت: _الزم بود خانوم دکتر.. مسائلی هست که اینو ایجاب میکرد.. میتونم خواهش کنم... _من چیزی به کسی نمیگم! شغلم ایجاب میکنه از مسائل حاشیه ای دور بمونم. برای بچه تونم آرزوی سالمتی دارم! آدرس رو به دست سام سپرد و گفت: _مراقب خانومتون باشید. استرس نه برای ایشون نه برای کودکشون خوب نیست. بچه خیلی عمیق با مادر ارتباط برقرار میکنه و متوجه کوچیکترین ناراحتی های مادر میشه. یکم قوی باشید. سرمو بیحال تکون دادم و از اتاق خارج شدم. چشمم به خاتون و نوزاد توی دستش افتاد. چشمه ی اشکم دوباره جوشید. روی صندلی کنارش نشستم و با همه توانم به خودم فشردمش. . . هنوز کامل از ماشین پیاده نشده بودم که چشمم به مردِ منتظر جلوی در افتاد. حقایق مثل پتکی محکم روی سرم فرود اومد. دیگه واقعا تحمل این همه درد رو نداشتم.. واقعا نداشتم! سام از جا پرید تا پیاده شه. دستم رو روی پاش گذاشتم. _بذار ببینم چی میخواد.. اینجوری بیخیال نمیشه. با کف دست به فرمون کوبید. _آخه چه حرفی واسه گفتن مونده نیل؟ با این حال و روزت؟ دستمو تکیه گاه بدنم کردم و از ماشین پیاده شدم. _کلیدارو بده.. یه ربع دیگه بیاید باال.. نگران منم نباشین! خواست چیزی بگه که خاتون از پشت گفت: _مصیبت ها رو داری میبینی مادر.. خوب فکراتو بکن. ببین تو این روزای سخت واقعا کی رو پیشت نیاز داری.. ما همینجا منتظریم. نگاهی به چشمای پر از ترس سام انداختم. _من خیلی وقته که میدونم کی رو پیشم نیاز دارم خاتون. نگران نباشین! 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 نویسنده: ناشناس ڪپے با ذڪر نام نویسنده بلامانع است🌹 @Reyhaneh_show
پارت جدیدمونه😍☝️☝️ ... 😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍 پرش بھ قسمت اول رمان👇👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950 🌺 @Reyhaneh_show 🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا