حضرت شعیب میگفت : گناه نکنید که خدا بر شما بلا نازل میکند.. یکی آمد و گفت من خیلی هم گناه کردم ولی خدا اصلا بلایی بر من نازل نکرده! خداوند به حضرت شعیب وحی میکند که به او بگو اتفاقا تو سر تا پا در زنجیر هستی.. آن فرد از حضرت شعیب درخواست نشانه میکند. خداوند میگوید به او بگو که عباداتش را فقط به عنوان تکلیف انجام میدهد و هیچ لذتی از آنها نمیبرد.. امام صادق علیه السلام فرمودند: خداوند كمترين كاري كه درباره گناهکار انجـام مـیدهد اين است كـه او را از لـذّت مـناجـات محـروم مي‌سـازد. 📚|معراج‌السعادة صفحه673 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

📖 #چهار #سفارش خداوند به حضرت #موسی علیه‌السلام ❤ #امیرالمؤمنین علی علیه السلام: 🔻خداوند تبارک و تعالی به حضرت موسی(ع) چنین وحی کرد: ⬅️ ای موسی چهار سفارش به تو دارم: 1️⃣ تا زمانی‌که مطمئن نیستی گناهانت آمرزیده شده به عیوب دیگران مشغول مشو. 2️⃣ تا زمانی که مطمئن نیستی گنج های من تمام شده در مورد روزی خود اندوهگین مباش. 3️⃣ تا زمانی که از زوال پادشاهی من اطمینان نداری به کسی جز من امید مبند. 4️⃣ تا زمانی که مطمئن نیستی شیطان مرده، از مکر او ایمن مباش. 📗 خصال شیخ صدوق/ج1/ص217 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

‍ ⚜ ⚜تاثیر بسیار ذکر «لاحول و لا قوه الا بالله» امام صادق (ع) فرموده است : 🍃هرگاه از قدرتمند، یا چیز دیگری ناراحت و اندوهناک شدید، ذکر «لاحول و لا قوه الا بالله» را زیاد تکرار کنید، زیرا این ذکر کلید گشایش هرگونه گرفتاری و ناراحتی است، و گنجی است از گنجهای بهشت.» و نیز فرمود: رسول اکرم (ص) فرمود: 🍃«ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله» نود و نه درد را شفا می دهد که ساده ترین آنها اندوه است.» و نیز فرمود: «در شب معراج ابراهیم خلیل بر من گذر کرد، و گفت: به امتت امر کن در بهشت، بسیار درخت نشاء نمایید که زمینش وسیع و خاکش پاک است.» گفتم «نشاء بهشت» چیست؟ پاسخ داد: لا حول و لا قوه الا بالله •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

#حساب_کتاب ✍ از صبح که چشم باز می‌کنی، تا شب که چشم فرو می‌بندی، چند کلمه، خرج می‌کنی ؟ آری خرج ... - کلماتی که از ما صادر می‌شوند، خرج دارند! ومحل تأمین این هزینه، روحِ ماست ... کلمات از روح کَنده می‌شوند ... برای همین هم هست که کلام بعضی‌ها آرامت میکند و کلام بعضی‌ها، منقبضت ... ※ مراقب باش، آنقدر کلمه خرج نکنی، که روحت، سر سجاده، توانِ بلند شدن نداشته باشد... یا آنقدر با اظهار نظرهای بیهوده، از روحت هزینه ندهی، که وقت خواب، جانِ پرواز بسمت خوابهای زیبا را از آن بگیری ... ✓ امروز، از همین الآن ... تا شب، #حساب_کتاب کلماتت را داشته باش! ★ هرجایی که می‌شود حرف نزنی ... نزن! و هرجا که باید حرف بزنی؛ به کوتاهترین اما نغزترین و پرمهرترین کلام، پاسخت را به زبان بیار ... ostad_shojae ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

🟢 به خدا توکل کن، ولش کن!!! یک تلقی رایج و وارونه از توکل #شهید_مطهری ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

امیرالمؤمنین علیه السلام: شفاى دردهاى خود را از قرآن بجوييد و در سختیها و گرفتاری‌هايتان، از آن كمك بخواهيد؛ چرا كه در آن، درمان بزرگ‏ترين دردهاست و آن، درد كفر و نفاق و انحراف و گم‏راهى است... هر كس كه قرآن در روز قيامت، برايش شفاعت كند، شفاعت می‌شود و هر كس كه قرآن در روز قيامت، از او شكايت كند، محكوم می‌گردد از خطبه 176 نهج البلاغه •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾

⚜ #تلنگر 🔹به شیطان گفتم: «لعنت بر شیطان»! لبخند زد. پرسیدم: «چرا می خندی؟» پاسخ داد:«از حماقت تو خنده ام می گیرد» پرسیدم: «مگر چه كرده ام؟» گفت: «مرا لعنت می كنی در حالی كه هیچ بدی در حق تو نكرده ام» با تعجب پرسیدم: «پس چرا زمین می خورم ؟! » جواب داد: «نفس تو مانند اسبی است كه آن را رام نكرده ای. نفس تو هنوز وحشی است؛ تو را زمین می زند.» پرسیدم: «پس تو چه كاره ای؟» پاسخ داد: (( هر وقت سواری آموختی، برای رم دادن اسب تو خواهم آمد؛ فعلاً برو سواری بیاموز 🔹امام علی علیه‏ السلام : هر کس به حساب نفس خود رسیدگی کند به عیبهایش آگاه شود. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

🌺🌿چه کنم #خدا به من رحم‌ کند؟ کسی آمد خدمت نبی مکرم اسلام عرض کرد یا رسول الله چه کنم خدا به من رحم بکند فرمود سه کار بکن 1⃣ اِرحَمْ نَفسَكَ ، 2⃣ و ارحَمْ خَلقَ اللّه ِ 3⃣يَرحَمْكَ اللّه ُ 📚تفسیر معین، ص580 ✅اول به خودت رحم بکن ما گناه که می‌کنیم بدن جهنمی می‌شود بی‌رحمی است زیادی که می‌خوریم بدن لطمه می‌خورد به خود رحم کردن همه چیز را شامل می‌شود به جسم به روح نگاه به نامحرم کردن دروغ که می‌گویی حافظه ات ضعیف می‌شود داری به خودت بی‌رحمی می‌کنی دروغ حافظه ات را ضعیف می‌کند فحاشی نمی‌گذارد دعایت مستجاب شود پس اول به خودت رحم بکن بعد فرمود به مردم رحم کن حدیث هم داریم اِرْحَم تُرْحَم 📚بحاالانوار، ج 74، ص 394 ✅سوم فرمود به خلق خدا یعنی حیوانات درختان موجودات طبیعت محیط زیست آب دریا کل خلقت در واقع یک کلمه اگر می‌خواهیم در دایره‌ی رحمت الهی وارد شویم رحم کنیم یعنی آقای عزیز به خانواده ات پدر عزیز به فرزندانت راننده‌ی عزیز به مسافرت کاسب عزیز به مشتری هایت کارمند گرامی به ارباب رجوع اگر همه به هم رحم کنیم خدا هم به ما ان شاء الله رحم می‌کند. #دکتر_رفیعی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

یــا قـاضی الحاجـات... دوشنبـــه... صدمرتبه... #ذکرروز👆دوشنبه یاقاضی الحاجات(ای برآورنده حاجتها)×صد #نماز_روز_دوشنبہ ✍🏻هرکس نمــاز2شنبه رابخواندثواب۱۰حج و۱۰عمره برایش نوشته شود 2رکعت ؛ درهر رکعت بعدازحمد یک آیة‌الکرسی ،توحید ،فلق وناس بعد از سلام۱۰ استغفار •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

✅چگونه دعا کنیم ✍امام صادق(ع)فرمودند: خداوند دعایی را که از روی غفلت و بی توجهی واز قلب غافل باشد؛ اجابت نمی‌فرماید پس وقتی دعا می کنی دل بده و با توجه دعا کن و آنگاه یقین کن که خدای تعالی خواهد اجابت کرد. 🙏{ اوقات دعا کردن } 1) هنگام باریدن باران 2)هنگام قرائت قرآن 3) هنگام وزیدن باد ها 4) هنگام نماز وتر (قنوت‌نماز) 5)بعد از دمیدن سپیده صبح 6) بعد از اذان ظهر و مغرب 📚نصایح ص۴۶۵۳و همان۲۷ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

بسم الله الرحمن الرحیم✨ رمان #در_آسمانم_برایت_جایی_نیست... #قسمت_245 میزد. تمامِ اینها را از دور و به چشم دیده بود. سیگار را پشتِ سیگار آتش زده بود و زیر لب زمزمه کرده بود: "باالخره نوبتِ منم میشه... فعال رو با سهمِ من خوش باش جنابِ نیکنام!" سردردش عود کرده بود. آنقدر محیب و مهارناشدنی که دیگر جوشانده های عجیب و غریبِ گیاهانِ آفریقای جنوبیِ ماریا هم جوابگویش نبود! مانند همیشه به روش خودش تحمل کرده بود. ساعتی زیرِ آب یخ و تگری! پاکتی سیگار و خاموشی مخوف و مسکوتِ اتاقش! صبح امروز ولی طور دیگری از خواب برخاسته بود. قبل از باز شدنِ چشمانش لبخندش بر لب نشسته بود و زمزمه کرده بود" یک ماهه بی رقیب آغاز شد" میدانست فرصت چندانی ندارد. برای برگرداندن نیل و تصاحب دوباره ی زندگی برباد رفته اش فرصتی نداشت. باید که از همین امروز شروع میکرد. برای اولین بار بعد از مدت ها به صبحانه ی مکلف و بی نقصِ ماریا نه نگفت! بشکن زنان وارد سالن غذاخوری شد و با مادرش همراه شد. هنگام رفتن هم بوسه ای بر گونه اش نشاند و دوباره وارد اتاقش شد. بهترین لباسش را انتخاب کرد. هوا رو به سردی بود. پاییز از راه رسیده بود! پیراهن شکالتی و تک کتِ کرمی رنگش را با شلواری به همان رنگ انتخاب کرد. رو به روی میز توالتش ایستاد و پاهایش را کمی از هم باز کرد. سوت زنان انگشتان آغشته به ژل اش را میان موهای لخت و بلندش فرو میبرد. زنگ موبایلش به صدا درآمد. پوفی کرد و دکمه ی پخش رو فشرد. _بگو بابابزرگ! _غول تشن کجایی از دیشب تا حاال؟ میدونی چند بار زنگ زدم نفله؟ لبخندِ پلیدی زد. از موهایش دل نمیکند. _عمته.. نگفتم با بزرگت درست صحبت کن؟ _پارسا بخدا اعصاب مصاب ندارما.. میگم بنال بینم کجایی؟ کشوی میزش را باز کرد و ساعت قیمتی اش را بیرون کشید. _با لیدیِ کوچیک راندِوو دارم.. چطور؟ صدای پوف عصبیِ ایمان را از پشت گوشی شنید. _پس هنوز خونه ای خبرت؟ اخمهایش در هم شد. _ایمان کوپنت داره تموم میشه ها؟ چی میخوای؟ کمی آرامتر شد. _میگم برادرِ من.. عزیزِ من.. دوستِ گرامیِ من. خواهش میکنم. التماس میکنم منم در جریان غلطایی که میکنی بذار. خسته شدم انقدر مثل سگ دوبرمن افتادم پشتت! خنده ی بلندی کرد. اگر هر زمان دیگری بود تلخ میشد اما امروز نه! امروز خوشی اش زایل نشدنی بود! _تو کار و زندگی نداری؟ برو کارکن. دختر بازی کن. چه میدونم زن بگیر! مگه من میگم بشو دُمِ من؟ _دِ مردِ حسابی نگرانتم. یه لشکر و کردی خون به دلِ خودت. خدا میدونه چه نقشه هایی توی سرته که صدات انقدر شنگول میاد. با خنده ی بلندی دیگر گوشی را از پخش خارج کرد و روی گوشش گذاشت. همزمان از اتاق هم خارج شد. بوی عطر مست کننده و همیشگی اش فضای خانه را پر کرده بود! _میرم که سهممو بگیرم. این گربه ی چهارچنگولی که من میبینم دم به تله نمیده ایمان. مگر اینکه از حس های مادرانش بهره ببرم! پشتِ خط چند لحظه سکوت شد. سوار ماشین شد و آینه ی جلو را تنظیم کرد. دستی به عروسکِ زیبای کنارِ دستش کشید. _به مغزت فشار نیار مهندس. یه قرارِ نیمه تموم با پرنسس دارم! _داری از بچه استفاده میکنی؟ خجالت بکش! اخمش درهم شد. _بحثِ بهار جداست. ربطی به نیل و این جریانا نداره! 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 نویسنده: ناشناس ڪپے با ذڪر نام نویسنده بلامانع است🌹 @Reyhaneh_show

پارت جدیدمونه😍☝️☝️ #در_آسمانم_برایت_جایی_نیست... 😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍 پرش بھ قسمت اول رمان👇👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950 🌺 @Reyhaneh_show 🍃🌺