eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
156 دنبال‌کننده
468 عکس
263 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ نظامی پر مفسده بمثابه بتکده‌ای بنام کعبه! خیلی‌ها بنده از را جویا می‌شوند و آنرا (با توجه به روحیه نقادانه و انقلابی بنده از یکطرف و عدم هرگونه وابستگی تشکیلاتی به حکومت و جیره‌خواری در آن از طرف دیگر) شگفت‌انگیز تلقی می‌کنند! بعضیا هم جسورانه می‌پرسند؛ حاجی! مگر چقدر گرفته‌ای که اینهمه در حمایت از نظام، سنگ‌تمام گذاشته‌ای؟! بلی! بنده علیرغم مشارکت جان‌نثارانه در اضمحلال رژیم پلید پهلوی و برپائی و پیشبرد انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی، هیچگاه دارای هیچ سمتی در مناصب حتی کوچک نظام نبوده‌ام بجز همکاری‌های مقطعی با برخی نهادهای عمومی و مثلاً ولائی که با پلیدی‌ها و پلشتی‌های جاری در آن‌ها هم مبارزه کردم ولیکن حریف نشدم و نهایتا فقط خودم حذف شدم! اما چرا علیرغم آنکه آنهمه جفا دیدم اما وفا ورزیدم و می‌ورزم؟! بعضی‌ها عتاب تندتری بخرج می‌دهند؛ تو که عمری برای نظام، خود را فدا کردی و در سن بالای شصت سالگی، برای تأمین هزینه معالجه عزیزانت، ناچاراً آلونک خود را فروختی و حال برای مستأجری در حتی جنوب پایانه جنوب، از پرداخت اجاره‌بهای آن هم عاجز شده‌ای و حتی قارقارکی هم زیر پات نیست که لااقل هنگام تردد در شهر به هنگامه اغتشاشات کرگدن‌های ویرانگر و کروکودیل‌های غارتگر مورد هتاکی و فحاشی اوباش و فواحش قرار نگیری و به زمین و زمان و هر کس و ناکثی بدهکاری و وقتی هم که کارگاه اختراعات فنی‌مهندسی‌ت به یغما رفت و ورشکسته شدی از طرف نظام هیچگونه حمایتی دریافت نکردی ووو... چرا باز هم به حمایت و دفاع از این نظام ادامه می‌دهی؟! نظامی که اصلاً نمی‌خواهد امثال تو را ببیند تا چه رسد به اینکه لطفی در حق‌شان بکند! ووو... و البته عبارات تندتر و بدتری که نثارم کرده‌اند و تمایلی به بازگوئی آن‌ها در این‌جا ندارم. تا آنجا که با آن‌ها نیز بعلت توهین به نظام و ارکان آن، قطع دوستی کرده‌ام! زیرا وقتی نفوذ کلام خود در کاهش تیزی ضدیت آن‌ها با ولایت و نظام را ناکارآمد می‌یابم، چاره‌ای بجز قطع رابطه باقی نمی‌ماند. حتی بعضی از دوستان توصیه می‌کنند؛ تو که آدم خلاقی هستی و دهها اختراع فنی مهندسی داری که به درد بشریت می‌خورد و‌ در ایران به نتیجه نمی‌رسی، چرا نمی‌روی خارج قبل از آنکه همه این ایده‌های مختلف را با خود به گور ببری؟! مخلص کلام آنکه عده‌ای از دوستان مرا احمق تصور می‌کنند که همچنان پای نظام و ملت مانده‌ام! و براستی از مدافع نظام بودن بنده متحیر هستند! و اینکه آب در هاون می‌کوبم! واقعیت آن است که اگر جمهوری اسلامی ایران را عاری از مُفسد و مَفسده بنامیم، خود و دیگران را فریب داده‌ایم که چنین مشئمه‌ای (تطهیر مطلق نظام) از بنده بسی دور است. همچنانکه اگر آن‌را غریق مُفسدین و مفاسد مختلفه بدانیم ایضاً به خبط و خطا رفته‌ایم که ایضاً چنین تهمتی (تکفیر و تفسیق مطلق نظام) از بنده بسیار بعید است. زیرا که کم نیستند کسانی که در درون نظام، مؤمنانه و مخلصانه در مسیر پیشرفت و تعالی ملت و نظام در تکاپوی خستگی‌ناپذیری هستند و امور فاخری را به منصه ظهور می‌رسانند و ای‌بسا همانند بنده گرفتار بی‌مهری‌ها و کم‌لطفی‌های فراوان از طرف مسئولین! و اما اینکه نظام جمهوری اسلامی ایران، بصورت نسبی، آلوده به کثافات ریز و درشت و متنوع و خسارت‌زای روزافزون هست، هیچ شک و تردیدی نیست و اتفاقاً قریب باتفاق عمر بنده عمدتاً صرف شناسائی در سطح ریشه‌یابی و تکاپو برای ریشه‌کنی (بعضاً موفق و بعضاً ناکام) آن‌ها شد. و اما اینکه این نظام هم همانند سایر حکومت‌های دنیا آلودگی نسبی دارد و می‌توان به دیده اغماض به آن‌ها نگریست و سخت نگرفت! توجیه بلاوجهی است. لااقل از نظر بنده، نهضت+نظام دو رکعت نماز است که بدون طهارت، هیچ معنا و مفهومی ندارد. نماز اسلامی، نیایشی نیست که قرین هر نجاستی باشد ولو در حد باد روده! بنده، نظام جمهوری اسلامی ایران را همان کعبه مقدسی می‌بینم که درون و برون آن آکنده از انواع بت‌های ریز و درشت است و تبدیل به بت‌کده‌ای شهیر گشته ولیکن وقتی سپاه ابرهه مسیحی‌ها بتحریک یهودی‌ها (که بالاخره خداپرستان عصر بوده‌اند!) برای انهدام آن، لشگرکشی می‌کند، خدا در مقام ، آنها را درهم می‌شکند! در سال چرا خدا از دفاع کرد در حالیکه آنجا مملو از بت‌های طوایف عرب بود و هیچ نشانه‌ای از توحید در آن دیده نمی‌شد؟! نظام ج.ا.ا. حتی اگر عجالتاً بت‌کده‌ای بیش نباشد (که انواع خودفروخته‌های به شیطان و هوای نفس و اجانب از سر و کول آن بالا می‌روند!) باز هم ارزش دفاع و حمایت را دارد و حتی اگر به هیچ قله‌ای هم نزدیک نشده باشیم! همچون مسجدالحرام، «وُضِعَ للناس» است و «حفظ آن از أوجب واجبات است» و باید باقی بماند. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۹ شهریور ۱۴۰۲ 💠کانال اطلاع‌رسانی حم؛ 🆔 @chelcheraaqHM 💠
💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» (یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع): 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe ✅ بفرست برای دیگران 🌹🙏
📌سخنان پنجاه سال پیش رهبر انقلاب دربارۀ کنگره جهانی اربعین 🔸رهبر اربعینی! نیم قرن پیش؛ یعنی زمانی که هنوز مراسم اربعین، به شکوه امروز شکل نگرفته بود، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۵۲ مصادف با روز جمعه ۲۰ صفر سال ۱۳۹۴ هجری قمری در جریان سلسله جلساتی در مسجد امام حسن (ع) در مشهد مقدس که به شرح و تفسیر خطبه‌های نهج‌البلاغه اختصاص داشت، به‌مناسبت تقارن با شب اربعین حسینی، تحلیلی تاریخی و جامع از چرایی اهمیت زیارت اربعین ارائه دادند. 🔻متن بیانات ایشان به شرح زیر است: 🔹می‌دانید یکی از علائم ایمان زیارت اربعین است؟ بنده نمی‌دانم این روایت چقدر صحیح است، اصراری هم ندارم که بگویم معنای این روایت همین است که من گمان کرده‌ام، واقعش هم این است که احتمال می‌دهم معنایش یکی از شقوق و احتمالات دیگری باشد که در این زمینه بیان می‌شود؛ امّا اگر این احتمال هم که من می‌گویم باشد، مؤیّد فراوانی دارد؛ «زیارة الاربعین». 🔹شیعه یک جمع متفرقی بود. یک جامعه‌ای بود که در یک جا، در یک مکان زندگی نمی‌کردند. در مدینه بودند، در کوفه بودند، در بصره بودند، در اهواز بودند، در قم بودند، در خراسان بودند، اطراف و اکناف بلاد. اما یک روح در این کالبد متفرق و در این اجزا متشتت در جریان بود. 🔹مثل دانه‌های تسبیح یک رشته و یک نخ همه این‌ها را به هم وصل می‌کرد. چه بود آن رشته؟ رشته اطاعت و فرمانبری از مرکزیت تشیع، از رهبری عالی تشیع یعنی امام. همه این رشته‌ها به آنجا متصل می‌شد. قلبی بود که به همه اعضا فرمان می‌داد. و به این ترتیب تشیع یک سازمان و یک تشکیلاتی بود. ممکن بود دو نفر از حال هم خبر نداشته باشند اما بودند کسانی که از حال همه با خبر بودند. اطاعت و فرمانبری آنها به حساب بود، فریاد زدنشان از روی دستور بود، سکوتشان بر طبق نقشه بود. 🔹همه چیزشان با حساب بود. فقط یک عیبی کار آنها داشت و آن اینکه همدیگر را کمتر می‌دیدند. اهل یک شهر، شیعیان یک منطقه البته یکدیگر را می‌دیدند. اما یک کنگره جهانی لازم بود برای شیعیان روزگار ائمه (ع). 🔹این کنگره جهانی را معین کردند. وقتش را هم معین کردند. گفتند در این موعد معین در آن کنگره هر کس بتواند شرکت کند. آن موعد روز اربعین است و جای شرکت، سرزمین کربلا است. چون روح شیعه روح کربلایی است‌، روح عاشورایی است. در کالبد شیعه تپش روز عاشورا مشهود است. شیعه هر جا که هست دنباله‌روی عاشورای حسین است. این هم که می‌بینی همه جا این تپش‌هایی که در شیعه مشهود شده‌، از آن مرقدِ پاک ناشی شده. این شعله‌هایی بوده که از آن روح مقدس و پاک و از آن تربت عالی مقدار سرکشیده. به جان‌ها و روح‌ها رسیده. انسان‌ها را به گلوله‌های داغی تبدیل کرده و آنها را به قلب دشمن فرو برده. 🔹بنابراین مسئله اربعین یک مسئله مهمی است‌، اربعین یعنی میعاد شیعیان در یک کنگره بین‌المللی و جهانی برای سرزمینی که خودش خاطره‌انگیز است آن سرزمین‌. سرزمین خاطره‌ها است‌، خاطره‌های باشکوه‌، خاطره‌های عزیز، سرزمین شهدا، مزار کشته‌شدگان راه خدا، اینجا جمع بشوند تشیع‌، پیروان تشیع و دست برادری و پیمان وفاداری هر چه بیشتر بدهند. 🔹اگر امروز هم بتوانند شیعیان آن سرزمین پاک و مقدس را یک چنین میعادی قرار بدهند. البته بسیار کار بجا و جالبی خواهد بود و همین دنباله‌گیری از راهی است که از ائمه هدی (ع) به ما ارائه دادند. 🚩 سخنرانی در مسجد امام حسن مجتبی (ع) / مشهد ۲۴ اسفند ۱۳۵۲ 👈 منبع 📡@atashnews ☝️از پیام‌های دریافتی☝️ ✅ دعوت آیةالله خامنه‌ای در سال ۱۳۵۲ از شیعیان به حضور اربعینی در کربلا 💠 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» (یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع): 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
🔻حجاب در گذار از عهد نهضت به نهاد 🖊 مهدی جمشیدی کسانی معتقدند همچنان که در جریان «انقلاب»، امام خمینی وارد جزئیات ظاهری و رفتاری نشدند و یک جبهۀ مشترک بر ضد پهلوی تشکیل دادند و حتی از زنان بی‌حجاب نیز برای مبارزه، استقبال کردند، باید در روند «حکومت» نیز همان تجربه در پیش گرفته می‌شد و حاکمیت، جامعه را از این نظر، گرفتار شکاف و اختلاف نمی‌کرد و بخش‌هایی از جامعه را در مقابل خودش قرار نمی‌داد. اگر در آن دورۀ تاریخی، حجاب یک امر فرعی بوده است، امروز نیز باید منزلتی بیش از گذشته نیابد و ملاک جبهه‌بندی و صف‌آرایی قرار نگیرد؛ چنان‌که انقلاب بر اساس همین منطق عام و تکثّرگرایانه به پیروزی رسید. این منطق، خاص انقلاب‌کردن نیست، بلکه حکومت‌کردن نیز باید بر مدار آن باشد و حکومت در مقام تدبیر جامعه، از ارزش‌های آغازین انقلاب فاصله نگیرد. در این باره باید به نکاتی پرداخت. ۱. نباید انتظار داشت که در دورۀ نهضت، امام خمینی بگویند حجاب، الزامی است؛ چون ایشان در آن دوره، «فقیه مبسوط‌الید» نبوده است و نمی‌توانسته جامعه را تدبیر کند. ساختارهای رسمی و قانون و تصمیم‌گیری حاکمیتی در اختیار دیگران بود و ایشان از این نظر در حاشیه بوده است. عزم به سوی ایجاد انقلاب نیز به همین سبب بود که چرخش ایجاد شود و نگاه دینی، صدرنشین گردد. سبک دین‌داری مردم و تعریف آن در اختیار امام خمینی نبوده که بتوان وضع آن دوره را به تصمیم امام نسبت داد. ازاین‎‌‌رو، نمی‌توان همۀ احکام و اوصاف «دورۀ نهضت» را به «دورۀ نهاد»، نسبت داد و از هر دو، توقع یکسان داشت. رسول اکرم در «مکه»، سخنی از منع برهنگی و شراب و ... نگفت اما در «مدینه»، شرع را جرعه‌جرعه به کام جامعه ریخت. امام خمینی نیز پس از تحقق انقلاب، اجرای احکام شرع را طلبید و از آن جمله، حجاب را. مسألۀ اصلی در دورۀ نهضت، تحقق انقلاب است؛ چراکه اگر انقلاب پیروی شود، هدف‌ها و آرمان‌های اسلامی نیز در قالب ساختارهای رسمی و حاکمیتی، واقعیت عینی خواهند یافت. بدین‌جهت، باید در این دورۀ خاص که هنوز بسترها و مقدمات فراهم نشده است، زمینۀ انقلاب را آماده کرد و اجرای ارزش‌ها را به دورۀ بعدی واگذار نمود. ۲. اینکه امام خمینی، آشکارا در همان دوران به کشف حجاب و ولنگاری در مناسبات و پوشش زنان اعتراض می‌کند، چه معنایی دارد؟ جز این است که موضع امام حتی در همان دوران نیز، پذیرش کشف حجاب و برهنگی نیست؟! یکی از قوی‌ترین دلایل امام خمینی برای راه‌اندازی نهضت، همین سبک زندگیِ تجددی بود که ایشان به صراحت از آن به فساد و فحشا و برهنگی تعبیر می‌کرد. بنابراین امام خمینی، این سبک از دینداریِ آغشته به تجدد را برنتافت و به رسمیّت نشناخت، بلکه در گفتارها و بیانیه‌های انقلابی خویش، آن را محکوم کرد و یکی از ریشه‌های نهضت برشمرد. تعارض امام خمینی با حکومت پهلوی، تعارض سیاسیِ محض نبود که معطوف به شخص شاه یا نوع حکومت باشد، بلکه ایشان به این امور به عنوان مقدمه‌ای برای برپایی جامعۀ توحیدی می‌نگریست. هدف امام خمینی از کسب قدرت سیاسی، ایجاد تحول قدسی در جامعه بود. ۳. جریان تجددی در زمینۀ سبک زندگی - که از جمله ظهوراتش در دورۀ پیشاانقلابی، کشف حجاب بود - چاره‌ای جز «همراهی با نهضت امام» نداشت؛ چون پیرامون هیچ‌یک از شخصیت‌ها و دعوت‌ها و رویدادهایش، راهپیمایی شکل نمی‌گرفت. این جریان از نظر سیاسی با حکومت پهلوی سرِ سازگاری نداشت، اما در عین حال، نه شخصیتی داشت که بتواند پرچم رهبری را به دست بگیرد و نه بدنۀ اجتماعیِ جدی و گسترده‌ای. ازاین‌رو، همواره در حاشیۀ راهپیمایی‌ها بود. آمدن‌ و پیوستن اینان به جریان نهضت و انقلاب، به معنی تأیید و حمایت امام نبود، و اگر هم پس از استقرار نهاد و آغاز اجرای شریعت، سرخورده شدند و روی برتافتند، نباید اعتراض و اعراض‌شان را برآمده از خطای انقلاب دانست. واضح است که با گذار از «نهضت» به «نهاد» و کنار گذاشته‌شدن دشمن مشترک، اختلاف‌ها سر بر می‌آورند و «فاصله‌های فکری» نمایان می‌شوند. این امر، خصوصیت ذاتیِ انقلاب اجتماعی است. انقلاب از آغاز، آرمان‌های خود را با صراحت اعلام کرد و همۀ خواسته‌های خویش را در سایۀ دین، معنا نمود. این تصور که انقلاب اسلامی، اجرای شریعت را در عرصۀ عمومی نخواهد طلبید و سبک زندگیِ تجددی را به رسمیت خواهد شناخت، توهم خودساختۀ نیروهای تجددی و بدنۀ اجتماعی‌شان بود. ☝️از پیام‌های دریافتی☝️ نقدونظر گذر از... به...! «گذر» اگر بمفهوم عبور از «مرحله‌ای پایان‌یافته» و ورود به «مرحله‌ای سامان‌یافته» باشد در باره و ، به دلیل هر دو مطلوب، تصور سزامندی نیست. در ، امرین «نهضت+نظام» دو قلوی تفکیک‌ناپذیری هستند ولیکن لازمست که بین آن‌دو ، و هماهنگی برقرار باشد که مهمترین هنر و است. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠 اطلاع‌رسانی حم 🆔 @chelcheraaqHM 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☫﷽☫ شاکله شخصیتی انسان‌ها (بخش ۰۱): مقدمه؛ سال‌ها (بویژه در اغتشاشات ۱۴۰۱ که دو بار در قالب عمامه‌پرانی و عمامه‌ربائی به عمامه بنده سوءقصد شد!) در صدد تحریر این مقاله بودم و هر بار به عللی به تعویق می‌افتاد. در سفر گروهی اخیرمان به مراسم در کربلای معلی هم ذهنم عجولانه درگیر ابعاد این مبحث بود که از کجا و چگونه آنرا آغاز، تبویب، تنظیم و (بر کدام نکات) تأکید کنم؟ عجولانه بعلت مضاعف بودن ضرورت نگاشت آن در آستانه سالگرد اغتشاشاتِ که ناگهان یکی از همسفران در توهم وحشتناکی فرو رفت! او برخی از همراهان را گرگ پنداشت و خود را چوپانی که باید گلّه را نجات بخشد! بسیار زشت و اقدام نامعقول وی موجب چند دستگی یاران گردید و برای بنده که معمولاً موی سفید را هم از ماست بیرون می‌کشم، مایه تعجب و معمائی که باید به راز آن پی ببرم. هرچه بیشتر فکر و ریشه‌یابی کردم، عمدتاً رم کردن آن دوستمان را هم اتفاقاً دارای ریشه در مسائلی یافتم که در صدد تحریر و تبیین آن بودم! ⁉️ چرا عده‌ای از انسان‌ها ناگهان رم می‌کنند؟! روانشناسی اغتشاش‌گرها ❓چه کسانی مستعد پیوستن به اغتشاشات هستند؟ پیشتازی تک‌احتمالی‌های بدبین ❓علت تفرقه مسلمانان به چهار فرقه (تابعین، ناکثین، قاسطین و مارقین) چیست؟ ❓چرا تابعین در ، سه فرقه می‌گردند (لاحقین، زاهقین و مارقین)؟! ❓گفتار و رفتار دیگران را چگونه تحلیل کنیم که قرین حقیقت باشد؟ تا گرفتار گناه‌آلود نشویم؟ در این سلسله مقالات، سعی می‌کنیم از زاویه نوینی، این مسائل را مورد توجه و بررسی قرار بدهیم. بدیهی‌ست که هر انسانی بر مبنای خود رفتار می‌کند. این مسئله، در قرآن مجید هم موضوعیت دارد و یک مقوله دینی‌ست: «قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَىٰ شَاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَىٰ سَبِيلًا» (قرآن/سوره اسراء/آیه۸۴) بگو: هر كس بر ساختار و خُلق و خوى خويش عمل مى‌كند، پس پروردگارتان داناتر است به كسى كه به هدايت نزديك‌تر است. از این آیه شریفه، این مفهوم خطیر، قابل برداشت است که؛ گمراهی و ضلالت انسان‌ها را در عملکرد متأثر از آن‌ها باید جستجو کرد. برخی از مفسرین در ذیل آیه مذکور نوشته‌اند: «امام صادق عليه‌السلام در بحث از نيّت و اينكه نيّت از عمل بهتر [مهمتر] است، اين آيه را تلاوت فرمود؛ «يَعْمَلُ عَلى‌ شاكِلَتِهِ» (از كوزه همان برون تراود كه در اوست) «شاكله»، به معناى ساختار و بافت روحى انسان است كه در اثر وراثت و تربيت و فرهنگ‌ اجتماعى براى انسان پيدا مى‌شود. بعضى «شاكله» را به معناى فطرت گرفته‌اند، در حالى كه فطرت‌ها يكدست و ثابت است و آنچه در انسان‌ها متفاوت است، انگيزه‌ها، خلق و خوى، عادات و بافت فكرى و خانوادگى افراد است و عمل هر كس هم در گرو آنهاست. رفتار انسان برگرفته از شخصيّت فكرى و روحى و اخلاقى اوست. چون رفتارها ريشه در حالات و عادات دارد، بايد از انگيزه‌ها و خوگرفتن‌هاى نابجا پرهيز كرد تا اعمال نابجا به صورت ملكه در نيايد.» (تفسیر نور/محسن قرائتی) ولیکن این شاکله‌ها و عوامل تشکیل‌دهنده آن‌ها را باید به دقت مورد شناسایی قرار داد: انسان‌ها در مواجهه با هر پدیده‌ پیرامونی خود از جمله و نیز دیگران، بطور کلی دو گروه هستند؛ ۱) ۲) ❓شما از کدام گروه هستید؟ (تک‌احتمالی یا چنداحتمالی؟) و هر دو گروه از لحاظ نحوه نگرش و ارزیابی پدیده‌های پیرامونی خود، بطور کلی به سه دسته؛ ، و قابل تقسیم هستند. ❓شما از کدام دسته هستید؟ (خوشبین یا بدبین؟) در ضریب ماتریسی این شعب خمسه، خطرناک‌ترین انسان‌ها؛ «بدبین‌های تک‌احتمالی» هستند. اینها چنانچه به وقوع پدیده‌ها و رفتارهای دیگران، بیاندیشند، با اولین احتمالی که به ذهن محدودنگرشان می‌رسد برانگیخته شده و اگر از خوش‌بین‌ها باشند، معمولاً فریب می‌خورند و اگر از بدبین‌ها باشند ایضاً بلافاصله دست به اقدام می‌شوند. این عده معمولاً علاوه بر خودشان برای دیگران هم دردسرساز می‌شوند. ذهن معمولاً علیل اینها قادر نیست به احتمال دوم یا بیشتر بیاندیشد یا اینکه تک‌احتمال خود را بدون بحال خود رها نماید. زیرا از هم ناتوان است. اولین گمانه‌زنی این‌ها آخرین گمانه آنهاست! فلذا اگر احتمال اول‌شان (تنها احتمالی که به ذهن‌شان خطور می‌کند و آنرا ۱۰۰٪ قطعی می‌پندارند و سراغ هیچ احتمال دیگری هم نمی‌روند!) غلط باشد و با بدبینی آن‌ها عجین گردد، هیچ دست‌کمی از نخواهند داشت، العیاذ بالله کلمه «أهدی» در ... ...ادامه دارد👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2514سیدمحمدحسینی(منتظر) شهریور ۱۴۰۲ 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» (یک از هزاران) 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏
☫﷽☫ شاکله شخصیتی انسان‌ها (بخش ۰۲): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2512 بخش قبلی☝️ کلمه «أهدی» در آیه مذکور، بمعنای «هدایت‌یافته‌تر» گویای آنست که یک مطلب نسبی است و مطلق‌بردار نیست. فلذا با درجات متعددی از هدایت قابل درصدبندی مواجهیم. یعنی کسانی هدایت‌یافته هستند و کسانی هم هدایت‌یافته‌تر! ولیکن تک‌احتمالی‌ها قادر به درک این نیستند و طبق عادت مألوف و معمول خود، همه‌چیز را سیاه یا سفید می‌بینند و هیچ اعتقادی به هیچ رنگ دیگری ندارند! انسان‌ها را یا هدایت‌یافته می‌پندارند یا گمراه و ضلیل! حد وسطی برای کسی قائل نیستند فلذا با دیگران یا می‌ورزند یا که قاعدتاً هر دو بیراهه است. این‌گونه انسان‌ها معمولاً مستبدینی هستند که «تنها برداشت» خود را مطلقا «درست‌ترین برداشت» تلقی می‌کنند و نسبت به دیگران به می‌پردازند و اگر در صحنه‌های وارد شوند تبدیل می‌شوند به کرگدن‌های ویرانگر یا کوروکودیل‌های غارتگر! «تک‌احتمالی‌های بدبین» بعنوان خطرناک‌ترین انسان‌های جامعه، معمولا به هیچ صراطی مستقیم نمی‌شوند و نصیحت‌ناپذیرند و با مفهومی بنام کاملاً بیگانه هستند و لذا بحث و مذاکره با آن‌ها معمولاً بی‌ثمر و بلکه بدنتیجه است! این مریض‌القلب‌ها معمولاً زمانی متوجه خبط و خطای خود شده و نادم می‌شوند که مرتکب جنایت یا خیانت شده و دیگر کار از کار گذشته است. اکثر فریب‌خورده‌ها که براحتی اسیر نیرنگ شیادها می‌شوند، از همین «انسان‌های تک‌احتمالی» هستند ولیکن از نوع آن‌ها. البته خوشبینی و بدبینی، فرع بر تک‌احتمالی آنهاست. یعنی نوع تک‌احتمالی می‌تواند تعیین‌کننده باشد و کسی را بسمت بدبینی یا خوش‌بینی سوق دهد. به همین علت، انسان‌های تک‌احتمالی گاهی هستند و گاهی خوشبین و لذا چندان ثباتی در خود ندارند. این‌ها را بعلت (dogmatism) می‌توان و هم نامید. و از آنجا که «تنهااحتمال» متبادر به ذهن‌شان معمولاً می‌باشد، آن‌ها را هم می‌توان نامید. بر اساس توهم و آمادگی برای ، بدترین مصیبت دامن‌گیر اینهاست. قرآن کریم، آن‌ها را «فی قلوبهم مرض» معرفی می‌کند. یعنی یا که از مصادیق ملعونین هستند. (که فقط در سوره احزاب بدانها اشاره شده است) شامل سه قسم از انسان‌هاست (، و ) که لیاقت و قابلیت در را ندارند و بر فرض است که آن‌ها را شناسایی، بازداشت و محاکمه نماید و محکومیت آنها یا و یا است. خطرناک بودن اینها بعلت اقدام عاجل آنهاست که البته کاملاً قابل انتظار است زیرا هیچ مجالی به خود نمی‌دهند که قبل از و خود به احتمالات دیگر حتی لحظه‌ای فکر بکنند و بعضاً اینها را هم می‌نامند!! این‌ها همان‌هایی هستند که تنها به قاضی رفته و راضی برمی‌گردند! و برای این‌ها کاملاً بی‌معنی‌ست. وجود چنین انسان‌هایی در (حکومتی و قدرتی)، برای جامعه بسی مضرّ و وحشتناک است. آیا هسته‌های گزینش ادارات، فرمول و فرمت‌هایی برای شناسایی چنین افرادی دارند تا از ورود یا ارتقاء آن‌ها در مراتب اداری و تشکیلاتی، پیشگیری کنند؟ در پیش است و ، چگونه باید تشخیص بدهند که به «کاندیدهای تک‌احتمالی» رأی ندهند؟ البته بعید نیست که تک‌احتمال اینها گاهی قرین واقعیت باشد که در اینصورت آن‌ها باصطلاح به خال زده و برنده میدان و معرکه می‌شوند. ولیکن این ، به ریسک و خطر نهفته در روش و منش رفتاری مرسوم و معمول اینها نمی‌ارزد. در مقابل «افراد تک‌احتمالی»، افرادی هستند که آن‌ها را باید «چند احتمالی» (از دو احتمال لغایت احتمالات حتی نیم‌درصدی متعدد!) نامید. تعداد این عده از انسان‌ها در علت‌یابی گفتارها و رفتارهای دیگران و پدیده‌های پیرامونی، معمولاً تابع میزان بدبینی و خوش‌بینی آنهاست. هرچه خوشبین‌تر باشند تعداد احتمالات ذهنی‌شان، کمتر می‌شود و هرچه بدبین‌تر باشند بر تعداد احتمالات آن‌ها افزوده می‌گردد. بر خلاف گروه تک‌احتمالی که اهل اقدام عاجل هستند، اینها معمولاً گرفتار ، ، نامعقول، ایستائی بی‌وجه و می‌شوند و فرصت‌های لازمه را بر باد می‌دهند و بسیاری از ، معطل می‌ماند. اینها آنچنان اسیر احتمالات مختلف و گمانه‌زنی‌های گوناگون و بلکه می‌شوند که تحقیق و توزین آنها جهت رسیدن به ، مجال هر اقدام فوری و لازم را از آن‌ها سلب می‌کند. ... ادامه دارد👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2517سیدمحمدحسینی(منتظر) شهریور ۱۴۰۲ 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏
6.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 مظهر اسلام دو چیز است:قرآن،۱۴ معصوم.اگر این دو خطا کردند از اسلام بیرون برو. 🔰عضو شوید👇👇👇👇👇 🌹 @saberin31333 🌷🌺🌸❤️🌸🌺🌷 ☝️از پیام‌های دریافتی☝️ نقدونظر علمای ربانی البته از شوخی گذشته، آخوندها بطور کلی سه دسته‌اند؛ گفت؛ پاکند و پوکند و پلید! آری! دو دسته ( و ) همان‌هایی هستند که (ص) فرمودند؛ کمر مرا شکستند! این دو عده در واقع، کمر را شکستند ولیکن دسته سوم هستند که «مبلغین رسالات الله» و «فقهای آل‌الله» هستند و مکلف به تبعیت و تقلید از آنان هستند و اگر امروز حرفی برای گفتن از اسلام ( و ) در دنیا هست، به برکت و آنان است که در رأس این جریان اصیل الهی، همانا است. حفظهم الله ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» (یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع): 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
☫﷽☫ شاکله شخصیتی انسان‌ها (بخش ۰۳): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2514 بخش قبلی☝️ در و ؛ تک‌احتمالی‌ها گرایش به مروق داشته و را تشکیل می‌دهند و چنداحتمالی‌ها گرایش به زهوق داشته و را تشکیل می‌دهند. این گرایشات در بین بدبین‌های هر دو طیف مذکور، شدیدتر است و با فاصله بیشتری دارند. در هر دو طیف تک‌احتمالی و چنداحتمالی (بویژه مستعدین بدبینی) و اوهام گناه‌آلود موج می‌زند. فلذا (که مفهوم را می‌نامد)، تذکر و هشدار می‌دهد که: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجتَنِبوا كَثيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعضَ الظَّنِّ إِثمٌ ۖ وَ لا تَجَسَّسوا وَ ... وَ اتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ تَوّابٌ رَحيمٌ» (سوره الحجرات/آیه ۱۲) ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها است؛ و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید؛ و... و تقوای الهی پیشه کنید که خداوند توبه‌پذیر و مهربان است! قاعدتاً این هشدار شامل احتمالات هر دو طیف یک‌احتمالی و چنداحتمالی می‌باشد. یکی از عرصه‌های ظریف و خطیر و ، علاج همین سوءظن آثمین هر دو طیف و و و ضد گوئی ماجراست. (آثمین یعنی گنهکارانی که مرتکب می‌شوند که قرآن بعضی _ در مفهوم بسیاری _ از «احتمالات جدی گرفته شده» را بدان توصیف می‌کند) طرداً للباب، اشاره کنم که «امربمعروف و نهی از منکر» فریضتینی متعلق به و لاحقین است نه (زاهقین) و (مارقین) که هیچکدام لیاقت آنرا ندارند. یعنی مارقین و تک‌احتمالی‌ها بر عهده زاهقین و چنداحتمالی‌های راکد نیست همچنانکه خیرخواهی برای زاهقین و راکدین، خارج از عهده مارقین و منحطین است. زیرا امر و نهی این دو طیف بجای افزودن و ارتقاء صرفاً بر (رکود و انحطاط) آن‌ها می‌افزاید و تشدید می‌کند. فلذا فریضه امرونهی از جانب چنداحتمالی‌های واقع‌بین که راشدین و لاحقین هستند، معتبر، موجه و صحیح است وگرنه دخالت تک‌احتمالی‌ها و چنداحتمالی‌های بدبین، خرابکاری‌های بیشتری به بار می‌آورد. جهت استکمال مطلب، استماع این سخنرانی (حجة‌الاسلام؛ دکتر ناصررفیعی در بیان فرازی از زیارت و )، خالی از لطف نیست👇 http://player.iranseda.ir/islam-player/?g=262028&w=45&VALID=TRUE تک‌احتمالی‌های و نیز چنداحتمالی‌های ، از مصادیق بارز مریض‌القلوب هستند. (نهاد باطنی و شخصیت) این‌ها چنان بیمار و خطرناک است که قرآن، آن‌ها را هم‌ردیف و در ، تعریف می‌کند و اینکه باید از و با دیگران، بگیرند. این در سطح ، و ، قابل اقدام است! در مفهوم : ❓ در حوزه دینی از چه عنوان و جایگاهی برخوردار است؟ نویسنده‌ای در مقاله‌ای به نشانی؛ https://www.google.com/amp/s/article.tebyan.net/Article/AmpShow/257519 چنین آورده است: «بررسی واژه قلب نشان می‌دهد که این کلمه در معنا و مفهوم، نزدیک‌ترین واژه در به اصطلاح شخصیت در است. واژه «قلب» و جمع آن «قلوب» بیش از ۱۲۰ بار در به‌کار رفته است.» در اینجا عجالتاً پرداختن به قلب در مفهوم شخصیت، مطمح نظر نگارنده نیست و این مطلب را از آن جهت پیش کشیدم که بودن شاکله شخصیتی را مورد اشاره قرار بدهم (و حال آنکه یک مطلوب ارزشمند الهی است). یعنی شاکله شخصیتی انسان‌ها معمولاً حالت ثابت و یکنواختی ندارد و بلکه همچون قلب مستمراً در انقلاب و دگرگونی است. زیرا شاکله شخصیتی هر انسانی تحت‌الشعاع عواملی است که ارکان آن‌ها عبارتند از؛ ۱) عوامل وراثتی ۲) عوامل محیطی ۳) عوامل تقویمی ۴) عوامل ارادی این عوامل، نفوذ یکسانی ندارند و در کمّ و کیف و نیز فرد به فرد، متغیر هستند و هر کدام درصدهای متغیری دارند. می‌توانیم فرض کنیم که ابتداءبساکن، سهم هر کدام از عوامل؛ «وراثتی، محیطی و تقویمی» حدود ۳۰٪ و بلکه بیشتر است و سهم عامل؛ «اراده»، حدود ۱۰٪ و بلکه کمتر! ولیکن بمرور زمان این درصدها تغییر می‌کنند تا آنجا که ای‌بسا سهم اراده و قوه اختیاریه در تشکیل شاکله شخصیتی انسان به بالای ۷۰٪ نائل می‌گردد و سهم هر کدام از عوامل سه‌گانه وراثت، محیط و تقویم به زیر ۱۰٪ اما هرگز نباید تصور کرد که سهم سه‌گانه جبری «وراثت، تقویم و محیط» کاملاً مضمحل می‌گردند که بسیار بعید و بلکه محال است. ...ادامه دارد👇 ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) شهریور۱۴۰۲ 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» (یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع): 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏
الصّادق ( عَنْ سُفْیَانَ‌بْنِ‌عُیَیْنَهًَْ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ اللَّهِ (وَ النِّیَّهًُْ أَفْضَلُ مِنَ الْعَمَلِ أَلَا وَ إِنَّ النِّیَّهًَْ هِیَ الْعَمَلُ ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ عزّوجلّ قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلی شاکِلَتِهِ یَعْنِی عَلَی نِیَّتِهِ. امام صادق (علیه السلام)- سفیان‌بن‌عیینه گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمود: نیّت از عمل بهتر و مهمتر است، حتّی نیت همان عمل است؛ سپس کلام خدا را تلاوت فرمود: قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلَی شَاکِلَتِهِ؛ یعنی براساس نیّتش. تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۳۳۴  الکافی، ج۲، ص۱۶/ بحارالأنوار، ج۶۷، ص۲۳۰/ وسایل الشیعهًْ، ج۱، ص۵۱/ نورالثقلین/ البرهان ☝️از پیام‌های دریافتی☝️ 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» (یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع): 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
الصّادق ( إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ النَّارِ فِی النَّارِ لِأَنَّ نِیَّاتِهِمْ کَانَتْ فِی الدُّنْیَا أَنْ لَوْ خُلِّدُوا فِیهَا أَنْ یَعْصُوا اللَّهَ أَبَداً وَ إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ الْجَنَّهًِْ فِی الْجَنَّهًِْ لِأَنَّ نِیَّاتِهِمْ کَانَتْ فِی الدُّنْیَا أَنْ لَوْ بَقُوا فِیهَا أَنْ یُطِیعُوا اللَّهَ أَبَداً فَبِالنِّیَّاتِ خُلِّدَ هَؤُلَاءِ وَ هَؤُلَاءِ ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ تَعَالَی قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلی شاکِلَتِهِ قَالَ عَلَی نِیَّتِهِ. امام صادق (علیه السلام)- اهل جهنّم در آن جاویدان و ابدی می‌شوند، زیرا در دنیا قصد و نیّتشان این بود که اگر در آن ماندگار شوند، خدا را نافرمانی کنند و اهل بهشت در آن جاویدان می‌شوند؛ زیرا در دنیا قصد و نیّتشان این بود که اگر در آن ماندگار شوند، خدا را بندگی‌کنند، هریک از این دو به‌خاطر نیّتشان ابدی و جاویدان شدند. قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلَی شَاکِلَتِهِ. و فرمود: یعنی براساس نیّتش. تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۳۳۴  الکافی، ج۲، ص۸۵/ بحارالأنوار، ج۸، ص۳۴۷/ علل الشرایع، ج۲، ص۵۲۳/ المحاسن، ج۲، ص۳۳۰/ العیاشی، ج۲، ص۳۱۶/ وسایل الشیعهًْ، ج۱، ص۵۰/ مستدرک الوسایل، ج۱، ص۹۲/ نورالثقلین/ البرهان ☝️از پیام‌های دریافتی☝️ 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» (یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع): 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
الرّضا ( إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَهًِْ أُوقِفَ الْمُؤْمِنُ بَیْنَ یَدَیْهِ فَیَکُونُ هُوَ الَّذِی یَلِی حِسَابَهُ فَیَعْرِضُ عَلَیْهِ عَمَلَهُ فَیَنْظُرُ فِی صَحِیفَتِهِ فَأَوَّلُ مَا یَرَی سَیِّئَاتُهُ فَیَتَغَیَّرُ لِذَلِکَ لَوْنُهُ وَ تَرْتَعِشُ فَرَائِصُهُ وَ تَفْزَعُ نَفْسُهُ ثُمَّ یَرَی حَسَنَاتِهِ فَتَقَرُّ عَیْنُهُ وَ تُسَرُّ نَفْسُهُ وَ تَفْرَحُ رُوحُهُ ثُمَّ یَنْظُرُ إِلَی مَا أَعْطَاهُ مِنَ الثَّوَابِ فَیَشْتَدُّ فَرَحُهُ ثُمَّ یَقُولُ اللَّهُ لِلْمَلَائِکَهًِْ هَلُمُّوا الصُّحُفَ الَّتِی فِیهَا الْأَعْمَالُ الَّتِی لَمْ یَعْمَلُوهَا قَالَ فَیَقْرَءُونَهَا فَیَقُولُونَ وَ عِزَّتِکَ إِنَّکَ لَتَعْلَمُ أَنَّا لَمْ نَعْمَلْ مِنْهَا شَیْئاً فَیَقُولُ صَدَقْتُمْ نَوَیْتُمُوهَا فَکَتَبْنَاهَا لَکُمْ ثُمَّ یُثَابُونَ عَلَیْهَا. امام رضا (علیه السلام)- روز قیامت که می‌شود بنده‌ی مؤمن در محضر الهی احضار می‌گردد و خداوند مهربان، خود عهده‌دار حساب مؤمن می‌شود و اعمال او ارائه داده می‌شود پس از نگاه به نامه‌ی اعمال، اوّلین چیزی که می‌بیند گناهان است رنگ چهره‌اش تغییر نموده و لرزه بر اندامش می‌افتد و شدیداً ناراحت می‌گردد؛ سپس کارهای نیک و حسناتش را می‌بیند و موجب روشنایی چشم و مسرّت خاطر و آسایش و خرسندی روحش می‌شود. بعداً ثواب‌ها و عطایای الهی را می‌بیند سرور و خوشحالیش افزایش می‌یابد؛ سپس خداوند مهربان به ملائکه می‌فرماید صورت آن اعمالی که این مؤمنین آن‌ها را انجام نداده ولی برای آن‌ها ضبط شده بیاورید آن‌ها را ملائکه می‌آورند و اینان آن نامه‌ی اعمال را می‌خوانند و عرض می‌کنند: «الها! تو خود می‌دانی که این همه‌ی اعمال نیک را ما اصلاً انجام نداده‌ایم». خداوند می‌فرماید: «درست است این کارها را عملی نکرده‌اید ولی نیّت شما این بود که این اعمال را انجام دهید و همان حسن نیّت شما را همانند عمل و انجام کار قرار دادیم و آن اعمال را برای شما ثبت نموده و پاداش آن‌ها را می‌دهیم». تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۳۳۴  بحارالأنوار، ج۶۷، ص۲۰۴/ مستدرک الوسایل، ج۱، ص۹۱/ نورالثقلین/ البرهان ☝️از پیام‌های دریافتی☝️ 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» (یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع): 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe