eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰قصه پرچمهای #یازهرا (سلام الله علیها )و یا حسین (علیه السلام) 🔹در مدت زمانی که #محمدحسن (رسول) در
7⃣7⃣0⃣1⃣ 🌷 💠سبک زندگی شهدا 🔰به حلال و حرام⭕️ خدا خیلی اهمیت می‌داد. در استفاده از اموال بشدت مراقبت داشت. اهل امر به معروف و نهی از منکر بود. 🔰روزی که جنازه‌اش⚰ را آوردند خانه و به داخل اتاقش بردند، جوانش دور جنازه💫 جمع شده بودند، گریه می‌کردند و می‌گفتند: دیگر نیست به ما بگوید نکن، تهمت نزن⛔️ 🔰حتی یادم هست باری که خواست به سوریه برود، آمد ۱٠٠ هزار💰 تومان به من داد. گفت بابا این من است. برایم رد کن. من دیگر نمی‌کنم. در مراقبت چشـم👀 از حرام، در رعایت ، به ریزترین👌 مسائل توجه داشت. 🔰 به بهشت زهرا🌷 می‌رفت و پس از نماز جماعت مغرب📿 و زیارت مزار شهدا، می رفت آن قبرهای را که رنگ نوشته‌هایش رفته بود، با قلم✍ بازنویسی می‌کرد. قلم‌هایش🖊 را هنوز نگه داشتیم. 🔰بعد از آن به زیارت حضرت (علیه السلام) می‌رفت و در مراسم احیای حاج منصور ارضی شرکت می کرد✅ وتا صبح🌥 آنجابود. این برنامه ثابت اش بود. 🔰صبح می‌آمد خانه🏘 استراحت مختصری می‌کرد و دوباره بلند می‌شد و می رفت بیرون. هیچ وقت نبود❌ وقتی که شده بود، سر مـزارش🌷 مداح میگفت: تا حالا هیچ وقت نکردی. الآن وقت استراحتت است! شب و روز🌓 در تلاش و کوشش بود، برای اینکه و تقـوایش را محکم🤛 کند. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
⭕️ #گناه‌های_کوچک 💢یک روز مریم آمد و گفت: به من یک روز #مرخصی بده. رفت و شب برگشت، دیدم سخت راه می رود! پرسیدم: #تصادف کردی⁉️ 💢جوابی #نداد... پاپیچش شدم تا بالاخره گفت که روی لوله‌های #نفت که خدا می‌داندتوی آفتابـ☀️داغ #خوزستان چقدر داغ می‌شدند #پابرهنه راه رفته! 💢پرسیدم: #چرا این کار رو کردی؟ گفت: #غافل شده بودم این کار رو باید می کردم تا یادم بیاید چه آتشی🔥 در آخرت منتظر من است. گفتم: تو که کاری جز #خدمتکاری نمی کنی. 💢گفت: فکر می‌کنی! بعضی اشاره‌ها، بعضی سکوت های #نابه_جا؛ همه‌ی اینها #گناهای کوچیکیه که تکرار می کنیم و برامون #عادی می‌شن😔 #شهیده_مریم_فرهانیان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
هنگام رفتن از مادر بزرگش #خداحافظی کرد... مادر بزرگش گفت: آقا حجت! کجا؟ گفت: مناطق عملیاتی جنوب...
عکس ها رو گذاشت روی میز! ↫کدومش بنظرت بیشتر با دلت❤️ بازی میکنن؟☺️ ↫کدومش نگاهت👀 میکنه؟! ↫کدومش باهات میزنه؟! 🔺مات موندم😟 اینهمه عکس که همشون داشتند... نمی دونم چرا یاد افتادم‼️ 🔻سریع گفتم: بگو کدومشون رفت💔؟ یه لحظه مکث کرد و با یه کوچیک که از ته دل نبود و بیشتر ناراحتی بود گفت: همونی که تو هاش ازعشق آسمونیش، پهلو شکسته می خوند😔 🔺جوابشو با دادم سرشو انداخت پایین😔 وگفت: شهید حجت الله رحیمی🌷 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#حاج_آقا_پناهیان: 🌴هر کی آرزو داشته باشه خیلی خدمت کنه #شهید میشه. یه گوشه دلت❣ جا بده، #شهدا بغلت کردند💞 🌴ما به چشم دیدیم اینارو. از این شهدا #مدد بگیرید. مدد گرفتن از شهدا🌷 رسمه. دست بذار رو خاک #قبر_شهید بگو #حسین! به حق این شهید یه نگاه به ما بکن😔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
شهدا -شهسواری_1395-2-10-20-40.mp3
6.78M
🎧صوت 🎤حجت الاسلام 💠عنایت شهدا به جوان گنهکار 🔻 🔻 🔻 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢به نقل ازيك فرمانده در #حلب 🔸به #سید گفت: چند تا نیرو زبده بهم بده اونم گفت: برو پیش #سیاوشی باهاش
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ❣همیشه #لبخند میزد.حتی تو لحظات #سخت و دشوار زندگی. هرجا زندگی اخم خودش رونشون #امیر میداد اون فقط لبخند😍 میزد. ❣دنیـ🌏ـا براش کوچک بود انقدر خلاصه که به #راحتی_گذشت #شهید_امیر_سیاوشی #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📡 #خانواده_متعالی_در_قرن_21 🌺خانواده موفق من✌ #قسمت_سی_و_ششم 🔺🔹🔸📎🔗 استاد پناهیان: 🔷برای اص
❣﷽❣ 📡 خانواده موفق : جنگ و دعوا عامل کاهش رزق و روزی ⛔️🔹🔹🔹🔹❌ استاد پناهیان: 👈اثر وضعی ازدواج اینه که روزی رو زیاد میکنه ⬆️💰💰 اگه کسی ازدواج کرد و روزیش زیاد نشد👈 اشکال رو جایی دیگه ببینه ویا بگه خدا خواسته من فقیر باشم 👇 چون من "مهم ترین کار" واسه کسب روزی یعنی همون "ازدواج" رو انجام دادم 🚥من کاری ندارم به استثناهایی که خودشون احیانا در کسب روزی یه مقدار بی عرضگی کردن. خب اون یه مسئله جدا گانه ای است که خب همیشه یه استثناهایی داریم که در موردش باید صحبت کرد ولی در کل ازدواج روزی انسان رو زیاد می کنه. ✅🔰 👌 یه نکته دیگه هم در همین اثر عرض کنم تا به آثار اخلاقیش برسیم این اثر اگر دقیق بهش نگاه کنیم بعد ازدواج میشه یه کاری کرد که اثر پول دار شدن و ازدیاد روزی بهتر خودشو نشون بده 😊👇 زن و شوهر اگه قلبی و زبانی توی رفتارشون با هم موافق باشن معمولا روزیشون زیاد میشه 😘💰✅ اما اگه به هم بد و بیراه بگن و تو دلشون به هم "کینه" داشته باشن معمولا روزیشون قفل میشه 🔴❌ مثلا یه وامی بناست برسه چون با هم دعوا دارن نمیرسه! ⛓❌ روایت داریم "همسر موافق" موجب برکت زندگی انسانه! یکیتون کوتاه بیایید هر دوتاتون کوتاه بیایید ما الان تو جزییات دستورات اخلاقی نمیخواهیم وارد بشیم ولی زیاد شدن رزق و روزی در اثر ازدواج امر قطعی هست. 💯💯💯 اگه کسی بخواد تقویتش کنه ، توافق بین زن و شوهر عجیب روزی رو زیاد میکنه... یکدلی روزی رو خیلی بیشتر زیاد میکنه ❤️👆 اگه یکدلی هم نبود، حد اقل همزبانی هم بکنن خوبه. که دعوا پیش نیاد ملائکه دارن میبینن.... تو رو خدا یکم معنوی تر نگاه کنیم به ازدواج... ✨👆 آی زن و شوهرایی که جلوی مهمون همدیگه رو دعوا نمیکنید... و قشنگ صدا میزنید😍؛ جلو ملائکه ی خدا هم همینو رعایت کنید 👆✅ ملائکه دارن نگاه میکنن... 👀 شما وقتی که تنها تو خونه هستید چهار تا ملائکی که محرم هم هستن اونها حضور دارن ...تا باهم بداخلاقی میکنید اینها ناراحت میشن 😔 درای آسمون یکدفعه بسته میشه.. راه نزول روزیها بسته میشه.. اثر طبیعی ازدواج که تقویتشم میشه کرد.... 🚫آقا این همه میگن دعوا نکنید خدا دوست نداره و ... بابا به خاطر خدا نه! یه تمرینی کنید چند روز توی خونه دعوا نکنید. ببینید وضعیت اقتصادیتون بهتر میشه یا نه؟! حله؟ ✔️امتحانش ضرری نداره. تا همسرت خواست باهات دعوا کنه بگو شرمنده من یک هفته به استادم قول دادم دعوا نکنم!☺️ ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
امام زمان عج_۶۴.mp3
5.56M
58 ✍دعا میکنی و اجابت نمیشود! فریاد میزنی و صدایت به آسمان نمیرسد! دست می گشایی وبه دامان کسی گیر نمیکند! هشدار❗️ ازچشمانش که بیفتی؛ ازچشم آسمان نیز خواهی افتاد👆👆 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم❣ لحظه لحظه بوى #ظهور مى آید عطر ناب #گل🌸 حضور مى آید سبز مردى از قبیله #عشق ساده و #سبز و صبور مى آید... #اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجــ🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─ بخنــد جانا ڪه #لبخنــد تو در قاب دلم❤️ نقش بسته است اما حرفـــ من این است ڪاش این #لبخنــد لبخنـد #رضایتــــ باشد... #شهید_محمد_معافی #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
bandegi ba neshat.panahian.mp3
1.55M
🎙واعظ: حاج آقا #پناهیان ○ بندگی با نشاط ○ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
چہ #نجواهایـی داشتی با شهـــــــدا که حکم #خادمی شهدا اینقدر زود تبدیل شد به #هم‌نشینی با شهـدا ...
يکبار سيد از بار سيب زميني خريد، بارش خيلي خوب نبود، فرستاد تهران وبرگشت خورد. با قيمت پايينتري بارش رو فروخت و مقداري کرد. گفتم سيد چرا موقع خريد دقت نکردي گفت اشکال نداره، خودم ميدونستم بارش خيلي خوب نيست، اما اون کشاورز بنده خدا دستش بود، ميشناختمش آدم زحمتکشي بود. خواستم به اون بنده خداکرده باشم. حتي اگرخودمم ضرر کنم، اشکال نداره خدا باماست حرفهاي سيد براي ماعجيب بود. اما سيد کارميکرد. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Shahat.tartil-joz.08.mp3
7.21M
💿 #ترتیل⇧⇧ ◀️ جزء هشتم قرآن کریم 🎙 #استاد_شحات_محمد_انور 🔸حجم: ۷ مگابایت ✨التماس‌ دعا✨ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
6285551_766.mp3
4.15M
💿 #تندخوانی⇧⇧ ◀️ جزء هشتم قرآن کریم 🎙 #استاد_معتز_آقایی 🔸حجم: ۴ مگابایت ✨التماس‌ دعا✨ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
زمانی که #عقد کردیم من پیش دانشگاهی را هنوز تمام نکرده بودم....❤️☺️ عبدالله #صبح‌ها می آمد مرا می ب
✨🌸✨🌸✨🌸 ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ 12 سال ﻣﺤﺎﻓﻆ رئیس جمهور سابق، دکتر #احمدی_نژاد ﺑﻮﺩ ﻭ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ #ﺣﻔﺎﻇﺖ ﺍﺯ ﺷﺨﺼﯿﺖ‌ﻫﺎ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺩﺭ ﻋﻘﺐ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﺪ، ﻃﺮﻑ ﮐﻪ ﻧﺸﺴﺖ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺮﻭﺩ ﻭ ﺟﻠﻮ ﺑﻨﺸﯿﻨﺪ. ﺭﻭﺯ #ﻋﺮﻭﺳﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﺳﺎﻟﻦ ﺑﺒﺮﺩ، ﺩﺭ ﻋﻘﺐ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻣﻦ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﺪﻡ ﺑﻌﺪ ﺧﻮﺩﺵ ﺗﺎ ﺭﻓﺖ ﺟﻠﻮ ﺑﻨﺸﯿﻨﺪ، ﻓﯿﻠﻤﺒﺮﺩﺍﺭ ﮔﻔﺖ: ﺩﺍﺭﯼ ﭼﮑﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ!؟ﺧﻨﺪﯾﺪ ﮔﻔﺖ: ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺣﻮﺍﺳﻢ ﻧﺒﻮﺩ. ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﺳﺎﻟﻦ #ﺍﺫﺍﻥ ﺭﺍ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻭ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﺍﺫﺍﻥ ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻦ ﭘﺨﺶ ﺷﻮﺩ ﻭ #ﻧﻤﺎﺯ_ﺟﻤﺎﻋﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﭘﺎ ﮐﺮﺩ. ﺁﺧﺮ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﮐﻨﻢ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺖ ﺑﻮﺩ ﭼﻮﻥ ﺗﮏ ﺩﺧﺘﺮ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻣﺎ ﺍﺯﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﮐﺴﯽ ﻣﺜﻞ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ ﻗﻮﺕ ﻗﻠﺐ میگرفتم. #شهید_عبدالله_باقری🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃❣🍃❣🍃 🌷خانواده #شهید مغنیه به یک #مهمانی خانوادگی بزرگ دعوت بودند. محل مهمانی در منطقه #الغبیری بود
🍃🌺🍃🌺🍃 ❣زیبا بود، اما مانند بعضی ها زیباییش را به رخ آدمها نکشید و برای خودش نخرید. ❣جهاد بود و شدجهادی در راه خدا رفت و خدا شد ❣از بین آدمهای زمینی به فرشته آسمانی تبدیل شد، تا یاد دهد میشود از زمین به آسمان ها کوچ کرد و شد. 🌷 ۹۸ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های مجید #سخت کار کردن و دست و دل بازی‌اش بود. ❣خیلی کار می‌کرد و شب که به
🍃✨🍃✨🍃✨ تا پیش از خیلی پسر شری بود، همیشه چاقو در جیبش بود، خالکوبی هم داشت. وقتی از سفر کربلا برگشت مادرش ازش پرسیده بود چه چیزی از امام حسین ع خواستی؟! مجید گفته بود یه نگاه به گنبد امام حسین ع کردم و یه نگاه به گنبد حضرت عباس ع انداختم و گفتم سه چهار ماه قبل رفتن به سوریه به کلی شد، بعد از اون همیشه در حال دعا و گریه بود. نمازهایش را اول وقت میخواند خودش همیشه میگفت نمیدانم چه اتفاقی برایم افتاده که دوست دارم همیشه دعا بخوانم و گریه کنم و در حال عبادت باشم. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃✨🍃✨🍃✨ تا پیش از #سفر_کربلا خیلی پسر شری بود، همیشه چاقو در جیبش بود، خالکوبی هم داشت. وقتی از سفر
8⃣7⃣0⃣1⃣ 🌷 💠ماجرای خواب حضرت زهرای 🔰همه این‌ها بهانه‌های مجید بود و داشت دوران می‌گذراند. آن‌جا بهش گفته بودند باید سریع باشید👌 و خوب بتوانید بدوید🏃 چون تو می‌کشی، نفس کم‌ می‌آری. 🔰بعد از هشت روز به پدرش گفت: آقا دیدید قلیان نکشیدم🚭 بابایش هم خوشحال شد. به گفتم به خدا مجید کار‌هایی انجام می‌دهد که ما متوجه آن نشویم❌ پدرش هم گفت: نه، مجید می‌خواهد من باشم. 🔰کم‌کم دیدیم مجید شب‌ها🌙 نمی‌رود، اما خانه🏡 هم نیست، فکر می‌کردیم با دوست‌هایش سولقان و کن می‌رود، اما مجید تمام آن شب‌ها آموزشی برای می‌رفت. 🔰دو👥 یا سه نفر به ما گفتند مجید می‌خواهد برود، خیلی بهم ریختیم. چون آشنا داشتیم این پادگان و آن پادگان زنگ زدیم☎️ که راست است می‌خواهد سوریه برود؟! گفتند بله. 🔰به تک تک زنگ زدیم که اگر مجید قرار شد برود تمام مسیر‌ها به رویش بسته باشد⛔️ و ما اجازه ندادیم که برود. ولی به ما گفتند که حالا ایرادی ندارد حالا که را کنار گذاشته اجازه دهید در این دوره ها باشد✅ 🔰ولی کم کم جدی شد و به همه اطرافیان گفت هوای را داشته باشید من عازم هستم🚌 آن شب پای چپم گرفت و اصلا حرکت نکرد و خیلی جدی درد⚡️ گرفت و بیمارستان رفتیم. آن‌جا با هر آمپولی که به پای من زدند باز نمی‌شد🚫 🔰گفته بود خواب (س) را دیده است. به مجید گفتم، داداش بگو که نمی‌روم، اما نگفت که نگفت😔 هر شب یکی از به خانه می‌آمد تا من را راضی کند و برای رفتن مجید بدهم. 🔰بعد از این ماجرا‌ها همه می‌دانستیم مجید شب‌ها می‌رود، یک شب لباس‌هایش🛁 را خیس کردم و‌ گفتم اگر خانه آمد🏘 می‌گویم لباس‌ها است و بهت نمی‌دهم. 🔰یک روز آمد خانه و گفت: راحت شدید؛ همه رفتند. ما هم گفتیم خدا را شکر که . 💥اما مجید چیز دیگری بود و مجید قرار بود با پرواز بعدی🛫 به سوریه اعزام شود. 🔰متوجه شد که چاره‌ای نیست و هر بار که حرف از رفتن می‌زند من می‌شوم و هم رضایت نمی‌دهد❌ گذشت تا زمانی که یک روز سرخاک‌⚰ یکی از آشناهایمان رفته بودیم. همه بهش گفته بودند در بازار آهن تنهاست و تو تک پسر👱 خانه هستی، چه طوری دلت می‌آید بروی⁉️ 🔰گفته بود: حضرت زهرا(سلام الله علیها) را دیدم و بهم گفتند: یک بعد از اینکه بیای سوریه، میای پیش خودم💞 می‌دیدم که تا این اندازه شیطون و سرحال بود و می‌خندید، این هفته‌های آخر خیلی اشک می‌ریخت😭 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
•{ #پس_زمینه ♥️🌿 #شهید_مجید_قربانخانی 🌸}• 🍃🌹🍃🌹 @shahed_sticker