eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
یکی از دوستان و همرزمان شهید حسین ولایتی فر نقل می کرد که: وقتی در آن سر و صدا و شلوغی و #هیاهو هم
افتخار نسل ما... #حسین همیشه می گفت:از افتخارات نسل ما اینه که داریم تو #عصر و زمانی زندگی می کنیم که قراره #اسرائیل تو اون دوره و به دست ما #نابود بشه... #شهید_حسین_ولایتی_فر 🌷 #شهید_ترور_اهواز 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂 يك دلگيـ💔ـر دلم گفت: بگويم، بنويسم✍ كه ↫چرا به انسان نرسيدست ↫چرا آب💧 به انسان نرسيدست ↫و هنوزم كه هنوز است، عشق به پايان نرسيدست⁉️ بگو دل‌خسته ز شيراز بيايد بنويسد📝 كه هنوزم كه هنوز است چرا گم‌گشته به كنعان نرسيدست❓ وچرا كلبه احزان به گلستـ🌸ـان نرسيدست عصر اين وجود كنار دل هر بي‌دل💕 آشفته شود حس كجايي ؟😭 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢در 20 سالگی جذب #سپاه شد. دوره‌های #تکاوری را پشت سر گذاشته بود✅ محل خدمت #حسین بعد از گذراندن دوره
افتخار نسل ما... #حسین همیشه می گفت:از افتخارات نسل ما اینه که داریم تو #عصر و زمانی زندگی می کنیم که قراره #اسرائیل تو اون دوره و به دست ما #نابود بشه... #شهید_حسین_ولایتی_فر 🌷 #شهید_ترور_اهواز 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
این #جمعه_ها بی تو تماشایی ندارد تا تو نیایی #عصر زیبایی ندارد دارم یقین روزی تو می آیی👤 وگرنه هجران بدون #وصل معنایی ندارد گر دل به امید #ظهورت خوش نباشد امروز ما امید فردایی ندارد😔 در #غیبت طولانی ات دریاب مارا شیعه بجز تو هیچ مولایی ندارد😭 تو ذوالفقار #انتقام اهلبیتی #زهرا🏴 به جزنام تو آوایی ندارد #اللهم_عجل_لولیک_الفرج💔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1 زندگی 🔻به روایت: همسرشهیــد 2⃣1⃣ 🔮یک روز که مصطفی آمده بود دیدنم گفت: این جا دیگر چه کاری داری؟ وسایلت را بردار برویم خانه خودمان🏠 گفتم: چشم. مسواک و شانه و ... را گذاشتم داخل یک نایلون و به مادرم گفتم من دارم می روم. گفت: کجا؟ گفتم: خانه شوهرم، به همین سادگی می خواستم بروم خانه شوهرم، اصلا متوجه نبودم مسائل اعتبار را. مادرم فكر کرد شوخی می کنم😁 من اما ادامه دادم: فردا می آیم بقیه وسایلم را می برم. 🔮مادر عصبانی شد، زد سر مصطفی و خیلی بد با او صحبت کرد که تو دخترمو دیوانه کردی! تو دخترمو جادو کردی! تو... بعد یک حالت شوک به او دست داد و افتاد روی زمین😧 آمد بغلش کرد، بوسیدش. مامان همین طور دست و پایش می لرزید و شوکه شده بود که چی دارد می گذرد. من هم دنبال او و دستپاچه. مادرم می گفت دیوانه کردی! همین الآن طلاقش بده. دخترم را از جادویی که کرده ای آزاد کن! 🔮حرف هایی که می زد دست خودش نبود🚫خود ماهم شوکه شده بودیم. انتظار چنین حالتی را از مادرم نداشتیم. مصطفی هر چه می خواست کند بدتر می شد و دوباره شروع می کرد، بالاخره مصطفی گفت: باشد، من طلاقش می دهم. مادرم گفت: همین الان! مصطفی گفت: همین الآن می دهم! مادرم انگار که باورش نشده باشد پرسيد: قول می دهی⁉️ مصطفی گفت الان طلاقش می دهم به یک شرط ... 🔮من خیلی ترسیدم. داشت به طلاق می کشید. مادرم حالش بد بود. مصطفی گفت به شرطی که خود ایشان بگوید، طلاقش می دهم✅ من نمی خواهم شما این طور ناراحت باشید. مامان رو کرد به من و گفت: بگو می خواهم. گفتم: باشه مامان فردا می روم، می روم طلاق می گیرم. آن شب با مصطفی نرفتم. مادرم آرام شد و دو روز بعد که بابا از مسافرت آمد🚌 جریان را برایش تعریف کردند. پدرم خیلی مرد عاقلی بود. مادرم تا وقتی بابا آمد، هم چنان سر حرفش بود و اصرار داشت که طلاق بگیرم. 🔮بابا به من گفت: ما طلاق گیری نداریم. در عین حال اگر خودتان می خواهید جدا شويد💕 الآن وقتش است و اگر می خواهید ادامه بدهيد با همه این شرایط که... گفتم: بله همه این شرایط را مي پذيرم. بابا گفت پس بروید. دیگر شما را نبینم و دیگر برای ما درست نكنيد، چه قدر به غاده سخت آمده بود این حرف ... برگشت و به نیم رخ مصطفی👤 که کنار او راه می رفت، نگاه کرد... ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚 #رمان_شهدایی 🌷 #خاطرات_شهید_یوسف_کلاهدوز ↶° به روایت: همسرشهید 4⃣ #قسمت_چهارم #مادر و پدر هم سخت
📚 🌷 ↶° به روایت: همسرشهید 5⃣ . 🔴 از یک ‌هفته که خواستیم برگردیم آقایوسف می‌گفت «بمونید. آقا گفته شمارو نگه دارم تا خودش برگرده.» اما من باید برمی گشتم. داشتم. خودش برایمان بلیط گرفت و ما را رساند ترمینال.🍃 🔶این یک هفته که بودم، بیش تر  از شغل و ارتشی بدم آمد. «این دیگه چه کاریه❓ نه شب🌛 داره نه روز 🌤. از فردات نداری.» از شانس ما به حسن مأموریت بود.🍃 🔵سه ماه بعد یک ‌روز که از برگشتم، دیدم یکی ار خاله هایمان آمده دیدنمان. خاله ریز ریز خندید😃 و همانطور که با حرف می زد، با چشم و ابرو به من اشاره می کرد، بهم گفت «اومدم تو» تعجب کردم. این خاله ام نداشت.🍃 🔶گفتم «شما که نداری خاله.» گفت «از طرف دوست حسن آقا رَب پرست اومدم. نیست❓ رفته بودی ، حسن تورو به یوسف کلاهدوز معرفی کرده.»✔️ گفتم « نه خاله من اصلا توی فکر و این حرف ها نیستم. بعد هم، من ابداً زن جماعت نمی شم.»🍃 🔴خاله جواب داد: «یعنی چی❓ خیلی دلت بخواد. جوون به این خوبی و سر به زیری. و سر به راه. از تیپ و قیافه هم که چیزی کم نداره. هم که درست حسابیه. با حقوق سر موقع.» هر چه گفتم «اتفاقاً من از همین شغلش خوشم نمی آد» نکرد.🍃 🔷 کرد « تو که خوب نمی شناسیش. حالا بزار یک با هم صحبت کنید. اگر باز هم جوابت نه بود، کن‌. بعد بگو استخارمون بد اومده. اما من یک چیزی بهت بگم. این آقا یوسف از حسن خودمون هم بهتره. یه چیزی میگم یه چیزی میشنوی. همه ی پسرهای خاله بتول میگن این دیگه از حسن هم بهتره.»🍃 🔶 دیدم خاله دارد ناراحت می شود گفتم « از الان میدونم که جوابم منفیه، ولی حالا یک جلسه صحبت می کنیم. بعدش هم میگم استخارمون بد اومد ها.» خاله قبول کرد و با خوشحالی گفت «پس من میرم وعده کنم.» فردا شبش آقا یوسف تنها آمد خانه ی ما. پدر و مادرش# مشهد بودند.🍃 🔵 بودند « اختیار با خودته. برو بپسند. بعداً ما میایم.» گویا خیلی دوست نداشت خانه ی مردم برود . خجالت می کشید. برای همین هم انتخاب را به عهده ی خودش گذاشته بود.🍃 . 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🕊 #افلاکیان_خاکی 22 📖 بعد از شهادتش یکی از دوستان، صحنه ی عاشورا را در خواب دیده بود و اینکه شهدای
🌀ذکر و یاد مهدی در رفتارهای او تاثیر فوق العاده‌ای داشت . دعای فرج و دعا 🤲برای سلامتی امام ، همیشه وِرد زبانش بود . امکان نداشت بدون دعای فرج، به خواندن دعا، قرآن 📖یا زیارت عاشورا کند؛ انگار میکرد که بدون دعای فرج، اعمالش مقبول نیست . 🌀 دعا برای فرج، در رأس همه حاجات و دعاهایش بود . هر وقت قرار بود کسی به برود، یا در التماس دعا گفتن‌های مرسوم، میگفت: برای امام زمان خیلی دعا کنید . اگر قرار بود به زیارت برود، نشانه‌ای میداد تا به یاد او بیفتد و بعد تأکید میکرد: وقتی یاد من افتادی، برای امام زمان دعا کن . 🍀 🌀 بعد از ، یکی از دوستان، صحنه‌ی عاشورا را در خواب دیده بود و اینکه وطنمان نیز، در میدان جنگ در حال یاری امام حسین بودند . آن بنده‌ی خدا در بین شهدا، آقا جواد را دیده بود که جلو آمده و به او گفته بود: ما در حال یاری کردن حسین هستیم، خیلی کار داریم . شما هم باید برای ظهور آماده شوید؛ چندان دور نیست . را برای ظهور آماده کنید تا بتوانید امام را یاری کنید .🍁 راوی: همسر شهید 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#باب_الجواد..🌺🍃 🔹همیشه تو سفر #مشهد، دوست داشت موقع ورود به حـرم #امام_رضا عليه‌السلام از ورودى "با
#‌از‌وصیت‌نامه‌‌ 🍁از برادران و دينيم مي‌خواهم كه مطيع امر رهبري باشند و بدانند كه تا زماني كه حسين (ع) نيامده ولي امر مسلم است. برادران و گوش به فرمان رهبر باشيد كه حرف رهبر حرف امام زمان (عج) است و نگذاريد حرف ولي امر زمين بماند. 🍁در زمان فتنه‌ها گوش به فرمان رهبر باشيد و مطيع امر ولي خود باشيد نگذاريد دشمنان 🐲بين قوميت‌ها اعم از ترك، لر، عرب، ، كرد و... و مذاهب و اديان اختلاف بيافكنند. مراقب توطئه دشمن باشيد و از دعواهاي شيعه و سني پرهيز كنيد و همديگر را با چشم هم وطن ببينيد. 🍁ايران اسلامي بايد لواي ولي فقيه همبستگي و همدلي خود را حفظ كند تا آسيبي نبيند. هر شخص يا فرد يا گروهي كه بر ضد ولايت فقيه فعاليت كند يا قصد تضعيف ولايت فقيه و رهبر را داشته باشد بلاشك برضد صاحب الزمان (عج) هم فعاليت خواهد كرد چون از حق خارج شده است، هركس در حريم ولايت مطيع باشد 🍁 هيچ وقت نخواهد شد و در آخر زمان سربلند خواهد بود و اين مانند روز روشن است كه اشخاصي كه ولي‌فقيه را نپذيرند در ظهور امام زمان (عج) و نخواهند پذيرفت. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh