4⃣4⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰ابتداي آشنايي من با #مصطفي، درس ايشان تازه تمام شده بود📚 و مراحل اداري استخدام #سپاهش هنوز طي نشده بود❌ به همين خاطر دركنار دايياش👥 در بازار (پخش مرغ) مشغول كار بود.
🔰اين كار را ادامه داد تا اينكه در دي ماه سال 1391📆كارش را رسماً در #سپاه آغاز كرد و پاسدار شد✌️ و به جمع #سبزپوشان پيوست💞
🔰من تا حدودي با زندگي و همراهي با يك فرد #نظامي آشنا بودم👌 عموها و داييهاي خودم هم نظامي بودند. براي همين از سختي و #مشكلات مسير زندگي خانوادههاي نظامي اطلاع داشتم✅ و ميدانستم بيشترين مسئوليتها در نبود همسران💕 به عهده #زنان خانواده است.
🔰ايشان معتقد بود كه بايد #زنده باشم و به كشورم🇮🇷 و #رهبرم خدمت كنم و در صورتي كه صادقانه و با غيرت خدمت كنم، مرگ عادي هم مثل #شهادت است.
🔰اما خوب به ياد دارم چند روز قبل از رفتنش🚌 با #مادرش شوخي ميكرد و ميخنديد و ميگفت من #شهيد ميشوم🌷 و تو هم #مادر_شهيد ميشوي. مادرش هم ميگفت مصطفي بس است😊 همسرت #باردار است اين حرفها چيست كه ميزني⁉️ مصطفي هم در جواب مادرش ميگفت: اگر من تصادف💥 كنم بهتر است يا #شهيد شوم؟
🔰مصطفي علاقه زيادي به #دفاع_مقدس داشت و به فيلمهايي🎥 كه در باره جنگ و دفاع مقدس و روايت زندگي شهدا🌷 بود خيلي علاقه نشان ميداد. اواخر خيلي فيلمهاي مربوط به صحنههاي #جنگ و كارش را ميديد. علاقه عجيبي💖 به شغل #پاسدارياش داشت.
🔰من و #مصطفي سه سال و يك ماه و چهار روز با هم💞 بوديم و حاصل زندگيمان هم #يك فرزند پسر چهار ماهه است به نام #اميرحافظ كه 57 روز بعد از شهادت🕊 پدرش يعني 12 بهمن 94 ساعت 5/9 #صبح به دنيا آمد.
#شهید_مصطفی_شیخ_الاسلامی
#شهید_مدافع_حرم🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔹لحظهاي كه #اميرحافظ به دنيا آمد و من صداي🎵 گريهاش را شنيدم، فقط #مصطفي را از اعماق وجودم❤️ صدا ميزدم
🔸و واقعا احساس ميكردم مصطفي مثل #هميشه دستانش در دستان من💞 است و #آرامم ميكند😌 نبودن مصطفي در آن شرايط، #سخت بود اما تلخ نبود❌
🔹شايد فكركنيد اغراق ميكنم اما من #حضور_مصطفي را احساس ميكنم💖 جاي مصطفي #هيچ_وقت خالي نيست🚫 چون مصطفي (همانطور كه خودش برايم نوشته)📝 #هميشه پيش من و پسرم است. من واقعاً هنوز در كنار مصطفي دارم زندگي ميكنم😍
#شهید_مصطفی_شیخ_الاسلامی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣﷽❣
📡
#خانواده_متعالی_در_قرن_21
#قسمت_دوم
🔆💯🔺🔺🔺🔺🌺
استاد پناهیان:
اونایی که دنبال کمالات معنوی هستند بیشتر از سر سجاده ی "نماز شب "
و بیشتر از "ارتباط گسترده ی اجتماعی و خدماتی" که میتونه برای دیگران فراهم کنه ،
و حتی بیشتر از " تنظیم روابط فردی با خداوند"
👈ارتباطی که انسان با "خانواده" داره تعیین کننده است برای رشد معنوی انسان.
👆👌👆👆
بعضی اوقات انقدر امور دنیایی وآخرتی ما وابسته میشه به خانواده که در روایات که در این جلسه ی اول بحث هرگز نمیتونم روایات رو به زبان جاری کنم!!!
عجایبی هست از حقایق عالم در اهمیت خانواده که وقتی انسان در معارف دینی اونها رو میبینه تعجب میکنه!
قبل اینکه به عرضه ی آدما نگاه کنید باید به خانواده نگاه کنید.
🔴والا خدا اصلا اجازشو نمیده که طرف بدون درست کردن خانوادش بخواد کاری کنه!
🔴
مثه این میمونه که طرف با قد متوسط بخواد عضو تیم بسکتبال بشه!
خب نمیتونه!
😘
شرط اولی که برای بسکتبال لازمه باید مثلا قد 170 به بالا داشته باشه
نمیشه شرکت کنه ...قدش کوتاهه نمیتونه در بازی شرکت کنه...اصلا
راهش نمیدن!😏
از قد شروع میکنن.
خیلی چیزا در مسائل معنوی
وقتی خداوند متعال تقدیرهایی رو تدبیر میکنه "از خانواده شروع میکنه "
خانواده فوق العاده اهمیت داره ...
بچه مذهبیا قبل از کار فرهنگی برای بقیه
تکلیفشون رو با خانوادشون روشن کنن...
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_5829994616249647133.mp3
1.65M
#فایل_صوتي_امام_زمان 22
❌یه وقت فکر نکنی:
چون امام زمانت توی غیبته،
همه حقوقِ امام، از گردنِ تو ساقطه!
نـــــــــــه✋
همین امروز راهی به سمتـــش باز کن:
فردا خیـــلی دیــــــــره👆👆
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_5780463674707674015.mp3
4.04M
⏯ #نوآهنگ زیبای #امام_زمان(عج)
🍂غروب #جمعه ها دلا❣
🌾به #یاد_تو پر میزنه
🍂هر کی تو این ناکجاها
🌾یه جایی رو #در میزنه
🎤 #محمد_یاس
👌بسیار زیبا
#غروب_جمعه...💔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#عاشقانه_شهدا❤
حتی غذا درست کردن هم بلد نبودم.🙈
اولین غذایی که بعد از عروسیمون درست کردم، استانبولی بود.😋
از مادرم تلفنی پرسیدم. شد سوپ!!!🍜
آبش زیاد شده بود.کاسه کاسه کردم گذاشتم سر سفره. 🍵
منوچهر می خورد و به به و چه چه می کرد!😍😋
خودم رغبت نکردم بخورم!😖
روز بعد گوشت قلقلی درست کردم.☺
شده بود عین قلوه سنگ.😐تا من سفره رو آماده کنم منوچهر چیده بودشون رو میز و باهاشون تیله بازی میکرد...!!😁
قاه قاه می خندید و می گفت: چشمم کور، دندم نرم تا خانم آشپزي یاد بگیرن هرچی درست کنن می خوریم حتی قلوه سنگ 😂
و واقعا می خورد...!!😳
به من می گفت: دونه دونه بپز. یک کم دقت کنی یاد میگیری 😘
#همسر_شهید_منوچهر_مدق
پ.ن:داستان عاشقانه زندگی این شهید بزرگوار و همسرشون رو میتونین در کانالمون مطالعه بفرمایید👇👇
رمان #اینک_شوڪران
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
📚 #رمان
❣🌸 #حوالـےعطــرِیــاس🌸❣
7⃣6⃣ #قسمت_شصت_وهفتم
سمیرا در حالیکه با گل توی دستش ور میرفت گفت:
_میای باهاش فال بگیریم😅
نگاهم درحالیکه به گل بود گفتم:
_فال؟!!!😕
+آره دیگه، همین که گلبرگاشو بکنیم
_وای از دست تو دختر، اون از کارات تو گلزار شهدا، اینم از فال گرفتنت🙁
خندید و گفت:
_مگه چیه، چیکار کردم خب😄
خندیدم😁 و فقط سری از تاسف تکون دادم، یعنی این دختر آدم نمیشد ..
قرار بود امروز بریم 🎥سینما که من پیشنهاد دادم بریم 🇮🇷گلزار،🇮🇷
گرچه سمیرا اول مخالفت کرد ولی تونستم راضی اش کنم،
البته آخرش پشیمون شدم از دست کارای سمیرا ..😆
انقدر تو گلزار اومد و رفت،
یه بار گل بخره برا خودش،
یه بارم گیر داده بود با شهدا یه بستنی بزنیم،
یه بار هم شروع کرد به سلفی گرفتن که ترجیح دادم دیگه برگردیم خونه
قبل اینکه اوضاع بدتر بشه ..😆😅
نفسمو دادم بیرون که گفت:
_خب شروع میکنم،
کمی فکر کرد و گفت:
_ آهان!
گلبرگ اول رو کند و گفت:
_یه خاستگار خوب میاد برام😄
گلبرگ بعدی:
_یه خاستگار بد میاد😄
و همینجور ادامه میداد،
دیگه واقعا از خنده نمیدونستم چیکار کنم😂
#ادامه_دارد...
💌نویسنده: بانوگل نرگــــس
#کپی_بدون_نام_نویسنده_حرام
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣🌸 #درحوالـےعطــرِیــاس🌸❣
8⃣6⃣ #قسمت_شصت_وهشتم
من- سمیرا خیلی دیوونه ای
به صورت خیلی جدی گفت:
_حواسم رو پرت نکن جای حساسشه😐😄
من فقط به کاراش می خندیدم😂
دیگه گلبرگ ها داشت تموم می شد، آخریش رو کند و گفت:
_یه خواستگار خوب میاد😄
بعدم با خوشحالی گفت:
_ آخ جووون😍
خندیدم و گفتم: 😁
_آخرش من دیوونه میشم از دستت دختر
کمی هر دومون خندیدیم😄😁 که پرسیدم:
_حالا خاستگار خوب از نظرت یعنی چی؟؟
- یعنی اینکه خوب باشه دیگه، خوش اخلاق، پولدار، خوش قیافه، با شخصیت، تحصیل کرده…😎😜
- خب حالا اگه همه شرایط رو داشته باشه بجز اینکه خیلی ام پولدار نباشه چی؟!😇
یه کم قیافشو کج و کوله کرد و گفت:
_خب حالا باید ببینم اخلاق و شخصیتش خوب هست یا نه!!😌
- خب اگه یه کمی هم رو حجابت حساس باشه چی؟!!😊
نگاهم کرد و گفت:👀🙁
_وای یعنی یه دیوونه باشه مثل تو
- خواهش میکنم عزیزم، پذیرای توهینات سبزتان هستیم😁✋
- خب راست میگم دیگه، آدم این همه عبادت میکنه که چی، پس خودمون چی، عشق و حالمون چی میشه☹️
- خب سمیرا جان، ما عبادت میکنیم که شاید تو مسیر بندگی قرار بگیریم، اصل عبد شدنه نه عابد شدن!! 😊☝️
- اینا که گفتی یعنی چی؟!!!😟
سرمو تکون دادم و گفتم:
_هیچی ولش کن😊
کمی تو سکوت قدم زدیم تا کوچه مون راهی نمونده بود،
تو این سالها که با سمیرا دوست بودم تمام تلاشمو تو موقعیت های مختلف بکار میبستم که بتونم کمکش کنم تا #تغییر کنه،
ولی نمی خواستم مستقیم وارد بحث بشم،
اما هر بار هم تقریبا با شکست روبرو میشدم،🙁
باید یه چیزی دل سمیرا رو میلرزوند ..💓🙈
#ادامه_دارد...
💌نویسنده: بانوگل نرگــــس
#کپی_بدون_نام_نویسنده_حرام
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_55658442.mp3
5.25M
⏯ #زمینه احساسی
#شهــــدا🕊🌷
❣اون گلهای #یاسی
★که لاله لاله🌷 جون دادن
❣رسم #عاشق💞 شدن
★به ماها نشون دادن
🎤🎤 #مهدی_سلحشور
فوق زیبا👌👌
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#شهـــدا🕊🌷
مانده ام از #کدامتان
★بنویسم..
★بخوانم..
★بشنوم..
↫هر کدامتان را #صفتی ست
که شُهره✨ شده اید به آن
↫هر کدامتان را #اخلاقی ست
که جادوانه💖 شده اید به آن..
💥اما می دانم
همهی شما را اگر #خلاصه کنم
می شود #عبد👌
و تمام پیام تان💌 را اگر خلاصه کنم..
می شود #عبــــد
دعاکنیدماراتاعبدخداشویم🙏
#دعا_کنید...
#شهدا_گاهی_نگاهی
#شبتون_شهدایی🌙
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍂تفکـ💭ـر فرهنگی جالبی داشت! او یک چادر⛺️ در راه نجف تا #کربلا راه اندازی کرد و نمایشگاه تصاویر #نبرد با داعش👹 را برای زائران اربعین قرار داد.
🍀شیخ #هادی برای این نمایشگاه بسیار زحمت کشید؛ به طوری که طی چند #شبانه_روز کمتر از سه ساعت🕰 خوابید.
🍂اما از آنجا که عاشقـ❤️ #گمنامی بود، همین که نمایشگاه آغاز شد به #نجف برگشت!
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#اطلاعیه_مهم
اعزام #خادمین_شهدای_برادر جهت امدادرسانی به سیل زدگان لرستان
خادمین داوطلب برادر جهت هماهنگی و اعزام نام و نام خانوادگی به همراه شماره همراه و استان محل سکونت خود را به آی دی @shahidanekhodaiy110 در ایتا و یا سروش ارسال نمایید.
16 فروردین 98
#خادمان_شهدا_همچون_شهدا_در_کنار_مردم👌❣
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
5⃣4⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠گذری کوتاه بر زندگی شهید مدافع حرم
🔰شهید روح اله صحرایی در تاریخ📆 62/10/24 در روستای #پلک_سفلی از توابع شهرستان آمل متولد شد👶
در دوران #کودکی پر جنب و جوش بود و در نبود #پدر که در جبهههای جنگ تحمیلی بودند ، در خانه🏘 پدربزرگ زندگی می کردند.
🔰دوران ابتدایی را در #مدرسه دوازده فروردین و دوران راهنمایی را در مدرسه شهید بزرگی، سپری کرد📚 و از اول راهنمایی شروع به نماز📿 و #روزه کردند و دوره متوسطه را در دبیرستان لسانی گذراند
🔰از همان زمان فعالیت خود را در #مهدیه_آمل شروع کردند و با علاقه❤️ در مراسمات #مذهبی شرکت میکردند.
بعد از گرفتن دیپلم تجربی،با اینکه بخاطر جانبازی پدر از رفتن به سربازی #معاف بودند⛔️ ولی با علاقه به سربازی رفتند و در #ارتش خدمت کردند،چون اعتقاد داشتند که با تحمل سختیها😓 باید #مرد شد.
🔰بعد از پایان #سربازی به دنبال کار در چند جا مشغول شد💥اما هیچ کدام از این موقعیت ها نتوانست❌ رضایتمندی ایشان را براورده کند و دلش جای دیگری💕 بود
🔰هفته ای دو بار به #سپاه آمل میرفت و میپرسید: سپاه نیرو نمی گیرد⁉️تا بلاخره پیگیری هایش جواب داد😃 و نام نویسی کردند📝 و با سماجت و علاقه زیاد، چند ماهی طول کشید تا وارد #سپاه شدند.
#شهید_روح_الله_صحرایی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh