Part10_نمایش من زنده ام.mp3
12.53M
💔
#ڪتاب_صوتی
قسمت دهم...♥
#نمایش
#من_زنده_ام
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
پیشنهاددانلود👌
💔
#شکرگزارباشیم
خدایا بابت فردا و فردا های زیبایی که برام رقم میزنی
شکرگزارم🤲🏻
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
فرا رسیدن سالروز شهادت حضرت سکینه بنت الحسین علیهماالسلام را به محضر مقدّس حضرت ولیّ عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف و همهی شیعیان و منتظران تسلیت عرض مینمائیم.
شیخ ابراهیم کفعمی رحمةاللهعلیه در مصباح نقل میکند:
عصر عاشورا وقتی #حضرت_سکینه سلاماللهعلیها در گودی قتلگاه، بدن قطعه قطعه شدهی پدر را شناخت و در آغوش گرفت، از شدّت مصیبت، غش کرد و در آن حال شنید که #امام_حسین علیهالسلام میفرمایند:
"شِيعَتِي مَا إِن شَرِبتُم رَيَّ عَذبٍ فَاذكُرُونِي
أَو سَمِعتُم بِغَرِيبٍ أَو شَهِيدٍ فَاندُبُونِي"
اای شیعیان من! هرگاه آب گوارا نوشیدید،
تشنگیِ مرا یاد کنید و هرگاه سخنی دربارهی غریب
یا شهیدی شنیدید، بر غربتِ من نوحه و گریه کنید.
مصباح (کفعمی)، ص۷۴۱
🥀همپای خطر همسفر زینب بود
🥀همراز نماز سحر زینب بود
🥀یک لحظه نشد ز عمه جانش غافل
🥀پروانه صفت دور و بر زینب بود
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕 رمان امنیتی ⛔️ #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت22 چشما
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕 رمان امنیتی ⛔️ #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت23 کمیل سرخوشانه میخندد؛ انگارنهانگار که در بیابان منتهی به تدمر، نزدیک مرز داعش و دولت سوریهایم: نترس، کسی نمیبینه. میپرسم: اونا کِی مُرده بودن؟ از وقتی عضو داعش شدن؟ -نه. از وقتی که بهجای خدا، هوای نفسشون رو پرستیدن و فکر کردن با کشتار مردم بیگناه میتونن به خدا برسند. از وقتی اسلام واقعی رو، با اسلام بدلیِ داعش اشتباه گرفتن و به جای این که مسلمون بشن، تبدیل شدن به حیوون وحشیای که به زن و بچه بیگناه مردم رحم نمیکنه...اسلامی که اینها دارن، از کفر هم بدتره. بعد چند قدم نزدیکتر میشود و نگاهی به زخم دستم میاندازد: هوم...خوب شد تیر نخوردی. خراشیده و رفته. سرم را تکان میدهم: کار خدا بود. *** قضیه کمی پیچیده بود؛ نمیدانستم باید سراغ کدام یکی بروم. میدانستم وقتی این مُهرهها را گذاشتهاند توی ویترین، یعنی بعید است بتوان از آنها به راحتی به مُهرههای اصلی رسید. پرینت حساب جلال نشان میداد احتمالا بابت همین مدیریتش، دارد مزد میگیرد. مزد ناچیزی میدادند؛ اما برای جلال همین هم غنیمت بود. سمیر هرماه پول درشتی از طرف یک بانک اماراتی دریافت میکرد و بخشی از آن پول را به جلال میداد و بقیهاش را خرج خوشگذرانیاش میکرد. چاره نبود؛ فعلا همینها را داشتیم. از پشت میزم بلند شدم و چهارزانو نشستم کف زمین اتاقم. سرم را به کف دستم تکیه دادم و چشمانم را بستم. سردی سرامیکهای زمین به بدنم نفوذ میکرد و باعث میشد ذهنم تا حرم امام رضا علیهالسلام و سنگهای حرمش پر بکشد. یادش بخیر، گاهی با کمیل میرفتیم مشهد. یکی دو روزه میرفتیم و برمیگشتیم. کمیل وارد حرم که میشد، کفشهایش را درمیآورد. حتی در صحنها هم بدون کفش راه میرفت. میگفت خاک پای زائرها تبرک است. وقتهایی که مینشستیم روی سنگهای سرد حرم، تمام التهاب درونمان فروکش میکرد. مغزمان خنک میشد؛ آرام میشدیم. زیر لب زمزمه کردم: السلام علیک یا علی بن موسی الرضا... و نفس عمیقی کشیدم. عطر حرم، خودش را از مشهد تا اتاقم رساند و ریههایم را پر کرد. همانطور که نشسته بودم، دست دراز کردم و پرونده را از روی میز برداشتم و یکبار دیگر خواندم. تازه ذهنم کشیده شد به گروه خرید و فروش اسلحه که مدیر آنها هم سمیر و جلال بودند. نمیفهمیدم؛ اگر اینها آدمهای ویترینی بودند، پس چرا کار به این خطرناکی را هم انجام میدادند؟ اصلا سمیر که آدم این حرفها نبود... یک قاعدهای هست که میگوید اگر میخواهی چیزی را پنهان کنی، آن را بگذار جایی که در دید همه باشد. باید پوشش سمیر و جلال را کنار میزدم تا برسم به مُهرههای اصلی. از اتاقم بیرون زدم و موبایل غیرکاریام را تحویل گرفتم. بخاطر امنیت پایین نرمافزار تلگرام، نصب کردنش روی گوشی شخصی هم ریسک بود چه رسد به گوشی کاری. درضمن، نمیشد موبایلی که روی آن تلگرام نصب باشد را ببرم داخل ساختمان تشکیلات. داخل حیاط نشستم و اینترنت گوشی را روشن کردم. وارد گروه شدم؛ پیام خاصی نیامده بود؛ فقط سمیر چندتا فیلم و عکس گذاشته بود برای تبلیغ. گذاشتم فیلمها دانلود شوند؛ سرعت اینترنت خیلی کند بود. تا دانلود بشوند، وارد لیست اعضای گروه شدم. به نام و عکس پروفایل هیچکدام نمیخورد خانم باشند؛ اما بعید نبود خیلیها با پروفایل پسرانه وارد شده باشند؛ از جمله نامیرا که پروفایلش، جنسیتش را نشان نمیداد. کسی بجز جلال و سمیر ادمین نبود. دوباره رفتم که ببینم فیلمها دانلود شدهاند یا نه. فقط یکی دانلود شده بود که بازش کردم. چشمتان روز بد نبیند؛ فیلمی از مراسمهای شیعیان افراطی بود و سرشار از لعن و توهین به مقدسات اهلسنت. دلم میخواست سرم را بکوبم به درخت کنارم. یکی نیست به اینها بگوید نتیجه لعن و توهین علنی شما، میشود سرهای بریده شیعیان در کشورهای دیگر. حالا هرچقدر بیاییم و اثبات کنیم که مراجع شیعه و شیعیان واقعی، دنبال پررنگ کردن اختلافات نیستند و به مقدسات اهلسنت توهین نمیکنند، فایده ندارد. گروههای تندروی وهابی و سلفی برای جنایاتشان دنبال بهانه میگردند که به لطف تشیع انگلیسی، بهانه هم دارند. اگر کمی ریزبین باشی، میتوانی ببینی که یک دست پنهان، میخواهد شیعه و سنی را از هم جدا کند و بینشان اختلاف بیندازد. پاهایم دیگر رمق ندارند. هرچه نزدیکتر میشوم، زمین سبزتر میشود و تعداد خانههای روستایی بیشتر؛ هرچند خالی از سکنهاند و خرابه. از جاده اصلی خارج شدم و مسیر را طوری آمدم که به تور ماموران داعش یا خودمان نیفتم. #ادامه_دارد... #به_قلم_فاطمه_شکیبا #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞 کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آیدی #کانال_آه...
💔
به خدا قسم اگر هزار بار داعش جان مرا بگیرد
و دوباره جان به تنم برگردد
براۍبار #هزارویکم هم تا پاۍ #جان براۍ دفاع از اسلام و میهنم میجنگم.
#شهید_علی_قاسمی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#قرار_عاشقی
ولـیالان ، دقیقـاتـویهمیـنساعـت
درستـشایـنبـودتـویصحـنانقـلابو همیـنسـردیهـوانشستـهبودیـموزیـارت خاصـهامـامرضـامیخوندیـموچشآمـون
ازاشـكخیـسبـود💔 :)
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
#امام_رضآی_دلم
#دلتنگ_حرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#قرار_دلتنگی 😔
ربیع نمی آید
مگر زمانی که تو بیایی...🌱
#بهارمن 🌸
یک #آیت_الکرسی و #سه_صلوات، برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت پدر
#سلام_امام_زمانم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
به یاد حضرت باشیم🙏🏼🌿
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
میگن پا قلبِ دومه!...
-حواسمونباشه پامونرو کجا میذاریم؛
کمکم قلبمونهم به همون سمتمیره!
•مراقبِ قلبامون باشیم🌱•
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 لبخند گلی زیباست ... و هر ڪسے ... بهترین گلها را مے چیند ؛ خدا هم ... تو را براے خود چید ... #ش
💔
حاج حسین یکتا میگفتن:
صداقت و شهادت
اتفاقی همقافیه نشدهاند،
اگر صادق باشیم
حتما شهیدمیشویم :)♥️
[ليَجْزِيَاللَّهُالصَّادِقِينَبِصِدْقِهِم]
معرفی میکنم یکی از بنده های صادق خدا #جواد_محمدی
#شهید_جواد_محمدی
#حاج_حسین_یکتا
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 #آه... #شهادت را به بها مےدهند #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
💔
#آه...
توان ما
به اندازه ی اتصال ما با خداست
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕