eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شو 🌷
💔 امشب براتون یه تمرین اوردم که فوق العاده ست؛ اون هم شکرگزاری بابت نفس😍 بابت همین نفسی که راحت دم
💔 آخیییییییی خدااااااااا❤️ آخه چققدر تو قشنگی😍 دلبر همه چیز تمام من😘 فدای اون صدای قشنگت بشه بندت... یعنی همه چیز تمامی عزیزم... آخه نقاشی به این قشنگی... بینی به این خوشگلی برام کشیدی😁 حرف نداره بینی من... چه راحت باهاش زندگی میکنم. چه قشنگه. خودم که خیلی باهاش حال میکنم☺️ چقدر عجیبه که شبها با اینکه من خواب میرم اما بینی من همچنان داره کار دم و بازدم رو به خوبی انجام میده. بدون خرو پف😂 من نفس میکشم بی سرو صدا در سکوت کامل🙈 اگه بگم همه ی اعضای بدنم مدیون بینی هستند اشتباه نگفتم خب تا نتونم نفس بکشم چطور میتونم ببینم،بشنوم،بخورم،راه برم،بنشینم،حرف بزنم و.... حتی اگه نمیتونستم به راحتی نفس بکشم بازم تا ابد مدیونت بودم. خب آخه من که طلبکارت نیستم که بگم چرا بینی به من ندادی😌 مگه من تو رو به خاطر داشتن این چیزا میخوام؟ من تو رو به خاطر خودت میخوام😇 ممنونم که بهم لطف کردی که اینقدر راحت میتونم نفس بکشم. ریه های سالمی دارم و بدون هیچ مشکلی تنفس میکنم.من مدیون همه‌ی اعضای بدنم هستم که دارن شبانه روز برای راحتی من کار میکنن تا من بتونم خوب بندگی کنم ... 💕 @aah3noghte💕 @fhn18632019
💔 ‏﴿وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ﴾ ‏خداجان! ما هم سائلیم. ... 💕 @aah3noghte💕
💔 لایق شهادت که باشی در سفر راهیان نور هم خدا شهادت نصیبت میکنه که در مقتل شهدا می شوی مهمان خاص شهدا حجت الله که در منش و خلق و خو شباهت زیادی به شهید همت داشت در بین دوستانش به همت نسل سوم معروف است... سالروزشهادت🥀 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 : ، ماه توبه است. از اذکاری كه درصورت توجه به معنایش مؤثراست «يامُقيل العَثَرات» است؛ ای كه لغزشها را اقاله میكنی! اقاله یعنی اگر توبه کنیم، طوری با ما معامله میكند که گویا گناهی مرتكب نشده‌ايم! اين ذكر اگر با حضورقلب در قنوت ياسجده گفته شود، توفيقاتی که گاهی با گناه سلب میشود، بازمیگردد. ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #عاشقانه_شهدایی💕 در جلسه خواستگاری به همسرش گفته بود «من سرباز هستم و می خواهم به سوریه بروم»
💔 💕 ❌ شرط عجیب در خواستگاری به هرکجای زندگی مصطفی که نگاه میکنم یک درس بزرگ به من میدهد غاده همسر و لبنانی میگوید: مصطفی درست مثل یک بچه دست مرا گرفت و قدم قدم مرا به اسلام آورد... برخورد مصطفی طوری بود که او چادری و شد! غاده میگوید وقتی مصطفی به من آمد مادرم به او گفت: شما نمیتوانید با او کنید. او دختری است که وقتی از خواب بیدار شده، تا برود و مسواک بزند تختش مرتب و لیوان حاضر بوده... شماهم که نمیتوانید برایش مستخدم بگیرید. وقتی که مصطفی این‌ها را شنید گفت: درست است که نمیتوانم برایش مستخدم بگیرم اما قول میدهم تا زنده ام تختش را مرتب و قهوه‌اش را آماده کنم. و تا قبل از شهادت اینطور بود!!! ظرفیت وجودی شهید چمران آنقدر بزرگ بود که خود را لحظه‌ای برتر از غاده ندید. حالا میتوانی درک کنی جمله مصطفی را: وقتی عقل عاشق شود عشق عاقل میشود و آنگاه شهید میشوی... ✍️ مصطفی معبودی 💍 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 ‏یا کاشِفَ الزّفَرات ای برطرف کننده های بلند و نفس های عمیق... ... 💕 @aah3noghte💕
💔 سیدِ ماست😳 سیداحمد جوانی بود کم سن و سال، با چهره‌ای جذاب و اخلاقی خوب ودل‌نشین. اولین بارش بودجبهه می‌آمد. روحیه‌ای سرزنده داشت.خیلی خونسرد و بی‌خیال بود. همین خونسردیش مراکلافه می‌کرد.🙄 هرچه اذیت وتهدید می‌کردم که باید ازاین سنگر بروی،قبول نمی‌کرد. سرش که به زمین می‌رسید، صدای خُروپُفش به هوا می‌رفت؛به همین خاطر معروف شده بود به «خیار پوست». هرچه اصرارکردم، غضب کردم و دادوفریاد راه انداختم که به سنگر دیگری برود، با آن سادگی وصفایش، می‌خندید ومی‌گفت: -آقاجون،تواگه منو بکُشی هم ازاین سنگربهتر پیدانمی‌کنم.😍 یکبار سرغذا عینکش رابرداشتم،درکاسۀ ماست فروکردم وبه چشمش زدم،ولی اوباخنده‌ گفت: -چقدر دنیاقشنگ شده.سفیدِسفید.تو اگه منو تیکه‌تیکه‌ بکنی، ازاین سنگرنمی‌رم. دوست دارم پهلوی شماباشم.😌 یکبار مقداری پنیر روی شیشه‌های عینکش مالیدم،آن را به چشم خودزدم، چوبی به عنوان عصابدست گرفتم ومثل گداها راه افتادم وسط کانال.سید ازخنده روده‌بر شده بود. من دیگرجلویش کم ‌آوردم.🙁 ازبس خوب بود و پاک،نمی‌خواستم درسنگرماباشد! تحمل این‌که چندروز بعد،این هم خواهد رفت، حالم رامی‌گرفت.😔 برای همین ترجیح ‌دادم اصلا باامثال او رفیق نشوم که داغ‌شان راهم نبینم، ولی سید موفق شد ومرا درطرح اخراج ازسنگر، شکست داد. عصرشنبه11بهمن1365درشلمچه، داخل سنگر درازکشیده بودیم. بین خواب وبیداری ناگهان دیدیم قوطی ماستی در دستی سیاه وگلی، جلوی درسنگر ظاهرشد.لحظه‌ای همان‌‌‌طور گذشت تااین‌که صاحب دست نمایان شد. سیداحمد بود یابقول بچه‌های سنگرخودمان«سیدِماست»🙃 ... 💕 @aah3noghte @hdavadabai
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا