eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 و طابت الارض التي فیها دفنتم... ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 #رویای_نیمه_شب #قسمت_نه 🌷 پدربزرگ با دست‌مال ابریشمی ، اشکش را پاک کرد. – بله ، راست گفتید. همان
💔 – باید بودید و قیافه‌اش را می‌دیدید. همین‌طور چهارشاخ مانده بود. بعد هم تعظیم‌کنان راهش را کشید و رفت. برایم جالب بود که پدربزرگ ، همه چیز را به آن روشنی به یادداشت. – این پسر خیلی بازی‌گوش بود. حالا هم خیلی یک‌دندگی می‌کند. مراعات منِ پیرمرد را نمی‌کند. مثل دخترها خجالتی است. دلش می‌خواهد یا توی زیرزمین با کوره و بوته وَر برود و یا آن بالا بنشیند و گوشواره و النگو بسازد. به زور دستش را گرفتم و آوردمش کنار خودم. ببینید هنوز هم این کاغذها را سیاه می‌کند. هرروز با این طرح‌ها مخم را می‌خورد. ابوراجح خیلی نصیحتش می‌کند ، اما کو گوش شنوا؟! احساس کرد زیاد حرف زده است. – ببخشید! آدم ، پیر که می‌شود ، به زبانش استراحت نمی‌دهد. آن‌قدر از دیدن شما خوش‌حال شدم که نمی‌دانم دارم چه می‌گویم. خدایا تو را سپاس! مادر ریحانه به گوشواره‌ای اشاره کرد. – آمده‌ایم گوشواره‌ای برای ریحانه بگیریم. البته او با قناعت آشناست و برای زینت‌آلات‌ لَه‌لَه نمی‌زند ، اما ما هم وظیفه‌ای داریم. آن جفت گوشوارهٔ ارزان را بیرون آوردم و روی مخملی صورتی که حاشیه‌ای گل‌دوزی شده داشت ، گذاشتم. حال خودم را نمی‌فهمیدم. گیج شده بودم. باور نمی‌کردم که پس از سال‌ها باز ریحانه را می‌بینم. انگار عزیزترین کسم از سفری دور و طولانی برگشته بود. می‌خواستم رفتاری پسندیده و متین داشته باشم ، اما نمی‌توانستم. نگاهم این‌طرف و آن‌طرف می‌پرید. می‌ترسیدم ریحانه و پدربزرگ متوجه رفتارم شده باشند. مادر ریحانه گوشواره‌ها را برداشت تا به دخترش نشان دهد. خاطره‌های کودکی به ذهنم هجوم آورده بود. روزگاری با ریحانه هم‌بازی بودم و حالا پسندیده نبود که حتی نگاهش کنم. دیگر آن کودکان دیروز نبودیم. گذشت زمان با آنچه در چنته داشت ، بین ما دیواری نامریی کشیده بود. پدربزرگ با حالتی دل‌پذیر ، دستش را دراز کرد. مادر ریحانه گوشواره‌ها را کف دست او گذاشت. 🍂 ادامه دارد ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #رویای_نیمه_شب #قسمت_ده – باید بودید و قیافه‌اش را می‌دیدید. همین‌طور چهارشاخ مانده بود. بعد ه
💔 – نه خانم ، این اصلاً در شأن ریحانهٔ عزیز ما نیست. کسی که حافظ قرآن است و احکام و تفسیر می‌داند ، باید گوشواره‌ای از بهشت به گوش کند. ما متأسفانه چنین گوشواره‌ای نداریم ، ولی بگذارید ببینم کدام یک از گوشواره‌هایی که داریم ، برای دخترم برازنده است. پدربزرگ از پشت قفسه‌ها بیرون آمد و به گوشواره‌ای زیبا و گران‌بها که من طراحی کرده و ساخته بودم ، اشاره کرد. خوش‌حال شدم که آن را برای ریحانه انتخاب کرده بود ؛ هرچند بعید می‌دیدم که مادرش زیربار قیمت آن برود. گوشواره را بیرون آوردم و به پدربزرگ دادم. – طراحی و ساخت این گوشواره ، کار هاشم است. حرف ندارد! مادر ریحانه گوشواره‌ها را گرفت و برانداز کرد. – واقعاً قشنگند ، ولی ما چیزی ارزان‌قیمت می‌خواهیم. پدربزرگ به جای اولش برگشت. – اجازه بفرمایید! من می‌خواهم نظر ریحانه‌خانم را بدانم. تو چه می‌گویی دخترم؟ خیلی ساکتی. کنجکاوانه به ریحانه نگاه کردم تا ببینم چه می‌گوید. شبحی از صورتش را در نور دیدم. همان ریحانهٔ روزگار گذشته بود. از وقتی آمده بود ، به جعبهٔ آیینهٔ کنارش نگاه می‌کرد. انگار جواهرات مغازه برایش جذابیتی نداشتند. دستش را باز کرد و دو دیناری را که در آن بود نشان داد. – شما مثل همیشه مهربانید ، اما فکر می‌کنم این دو سکه به اندازهٔ کافی گویا باشند. 🍂 ادامه دارد ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #رویای_نیمه_شب #قسمت_یازده – نه خانم ، این اصلاً در شأن ریحانهٔ عزیز ما نیست. کسی که حافظ
💔 آهنگ صدایش آشنا ، اما آرام و غمگین بود. پدربزرگ خندید و گفت :«چه نکته‌سنج و حاضرجواب!» مادر ریحانه گوشواره‌ها را روی مخمل گذاشت. با نگاهش گوشواره‌های قبلی را جست‌وجو کرد. پدربزرگ گوشواره‌های گران‌بها را توی جعبهٔ کوچکی که آستر و جلدش مخمل قرمز بود ، گذاشت. جعبه را به طرف مادر ریحانه سُراند. – از قضا قیمت این گوشواره‌ها دو دینار است. در دلم به پدربزرگ آفرین گفتم. از خدا می‌خواستم که ریحانه صاحب آن گوشواره‌ها شود. قیمت واقعی‌اش ده دینار بود. یک هفته روی آن زحمت کشیده بودم. چهار زن وارد مغازه شدند. پدربزرگ ، آن‌ها را به دو فروشندهٔ دیگر حواله داد. مادر ریحانه جعبه را به طرف پدربزرگم برگرداند. – می‌دانم که قیمتش خیلی بیشتر از این‌هاست. نمی‌توانیم این‌ها را ببریم. پدربزرگ ابروها را درهم فرو برد. جعبه را به جای اولش برگرداند. – به خدا قسم ، باید ببریدش! این گوشواره از روز اول برای ریحانه ساخته شده. شما آن دو دینار را بدهید و بروید. من خودم می‌دانم و ابوراجح. بلأخره من و او ، پس از سی سال دوستی ، خُرده‌حساب‌هایی با هم داریم. پدربزرگ با زبانی که داشت ، هرطور بود آن‌ها را راضی کرد گوشواره‌ را بردارند و ببرند. وقتی ریحانه دو دینار را روی پارچهٔ گل‌دوزی شده گذاشت ، مادرش گفت :« این دست‌مزد گلیم‌هایی است که دخترم بافته. حلال و پاک است.» پدربزرگ سکه‌ها را برداشت و بوسید. آن‌ها را در دست من گذاشت. 🍂 ادامه دارد ... 💞 @aah3noghte💞
💔 ....🌹🕊کار کـردن تو امام زمان (عج) رو عشقه! هر جا لازم باشه کار ڪنم ، چہ در جنگ، چہ در کارخانه... 📚منبع:ققنوس و آتش ص ۷۵ ‌ ... 💞 @aah3noghte💞
✍ شبی در پیش است که؛ قرار است درهای آسمان را باز کنند ... و مَحرم‌مان کنند به حریمِ بارگاهی که "لا یمسّهُ الّا المطهّرون " آنجا حکمرانی می‌کند! قرار است درها را باز کنند و ... و همه‌ی ما ته‌مانده‌ها و جامانده‌ها و پَلاسیده‌های زمین را، یکجا تطهیر کنند و ... به حریمِ هم‌نشینی‌ِشان راه دهند! 🌟 الهَــــنا ؛ با این سر و وضعِ یک لا قَبا ؛ مایه‌ی آبروریزی‌ات در این ضیافت نیستیم؟ این لحظه‌های آخر، منتی می‌گذاری، دَستی به سر و رویمان بکشی؟ خجالت، می‌کُشد ما را .... 🌜 ... 💕 @aah3noghte💕
💔 فواید روزه گرفتن از نظر علم پزشکی ✨در ۶ روز نخست ماه مبارک رمضان حرارت بدن ۱/۵ درجه پایین می آید که افرادی که دارای عفونت هستند، عفونت بدن کاهش پیدا می کند. ✨از روز ۶ اُم ماه مبارک رمضان تا ۱۰ اُم عفونت های بدن دفع پیدا می کنند و همچنین کلسیم مازاد از بدن خارج می شود، معده شروع به پاکسازی می کند و مواد زائد را خارج می کند. ✨از روز ۱۰ اُم تا ۱۴ اُم ماه مبارک رمضان پاکسازی سیستم عصبی و تقویت سیستم عصبی انجام می گیرد. ✨از روز ۱۴ اُم تا ۲۱ اُم ماه مبارک رمضان پاکسازی عروق و قلب انجام می گیرد. غلظت خون در این روز ها پاکسازی و تخلیه می شود. ✨۲۱ اُم تا ۳۰ اُم ماه مبارک رمضان تمامی عفونتها و مواد زائد از بدن بیرون می رود. ✨در پایان ماه مبارک رمضان با بدنی سالم و تصفیه شده از مواد زائد روبرو هستیم به شرط تغذیه ای صحیح در ماه رمضان پیشاپیش ماه رمضان مبارک🌹🌹 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 از مردم گول خوردیم:/ ... 💞 @aah3noghte💞
💔 ✨تازه داماد شهید✨ ...🕊🌹اولین دیدار ما در اواخر مردادماه در شبستان حرم حضرت عبدالعظیم بود. حدود دو ساعت با هم صحبت کردیم و حجب و حیای آقا وحید من را جذب کرد،آقا وحید به قدری خصوصیات مثبت داشت که من به خطرات و شرایط کاری او فکر نمی‌کردم ما 5 شهریور ماه 98 نامزد شدیم و بیشتر رفت‌وآمد‌های ما در آن دوران بود؛ چون بعد از عقدمان در 17 آبان‌ماه، شرایط آشوب در عراق پیش آمد که رفت‌وآمد سردار سلیمانی و آقا وحید به عراق بیشتر شد؛ به همین خاطر ما در دوره عقد زیاد همدیگر را نمی‌دیدیم. همسر شهید درباره آرزوی شهادت همسرش می‌گوید: «در روز عقد، من به آقاوحید گفتم: «در لحظه جاری شدن خطبه عقد هر دعایی کنی مستجاب می‌شود.» آقا وحید خوشحال شد و لحظه‌ای به فکر رفت و پرسید: «هر دعایی؟!» گفتم: «بله.» بعد از شهادت آقا وحید مطمئن شدم که او برای شهادتش دعا کرده بود و دو ماه بعد از عقدمان دعایش به اجابت رسید. . ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 🍃🌹‍ شروع ماه مبارک رمضان 🌹🍃‍ چهارشنبه 1400/01/25 ماه رمضان ماه پربرکتیه. خیلی ها نمیتونن روزه بگیرن. اما در رحمت خدا به روی همه بازه. تو هم مثل من این دعاها را به دوستات یادآوری کن؛ به این امید که از باغ دعاشون، یه گل استجابت هدیه بگیرى!!! خوندن این دعا و انجام این اعمال، درهای حاجت، خیر و برکت و فراوانی و رحمت خدا را بر هر کسی که انجام بده باز میکنه. 💐اعمال و دعای مخصوص شب اول ماه رمضان: 1️⃣ غسل 2️⃣خواندن دعای جوشن کبیر 3️⃣خواندن "سوره ی فتح" به نیت دور ماندن از بلا تا سال بعد 4️⃣رسول خدا(ص) فرموندن هر کسی شب اول ماه رمضان چهار رکعت نماز بخواند و بعد از حمد، پانزده مرتبه سوره ی توحید را بخواند، آنقدر ثواب دارد، که کسی جز خدای سبحان نمیتواند ثواب آن را بشمارد! 5️⃣دعای شب اول ماه مبارک: ✨«رَبّى وَرَبُّكَ اللّهُ رَبُّ الْعالَمينَ اَللّهُمَّ اَهِلَّهُ عَلَيْنا بِالاْمْن وَالاِْيمانِ وَالسَّلامَةِ وَالاِْسْلامِ وَالْمُسارَعَةِ اِلى ما تُحِبُّوَتَرْضى اَللّهُمَّ بارِكَ لَنا فى شَهْرِنا هذا وَارْزُقْنا خَيْرَهُ وَعَوْنَهُ وَاصْرِفْ عَنّا ضُرَّهُ وَشَرَّهُ وَبَلاَّئَهُ وَفِتْنَتَهُ ✨پروردگارِ من و تو، پروردگار عالم است . بار الها اين ماه را بر ما نو كن و بدرقه ی راهمان امنيت، ايمان، سلامتى، اسلام و پيشى گرفتن در آنچه تو را خوشنود میکند قرار ده! خدايا در این ماه به ما بركت ده و خير و خوبى را روزى ما كن و مارا از زيان اين ماه و شر و بلا و فتنه اش دور بدار! خیلی ها گرفتارن و خیلی ها حاجات کوچیک و بزرگ دارن. لطفا به همه یادآوری کنید. دوست خوبم، ما را در روز آخر ماه شعبان نه به بهای لياقت بلکه به رسم رفاقت، دعا کنید. ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 😔 ای تُف به این کثافتِ دنیایِ بی شما لعنت به خویِ وحشیِ انسانِ بی شما 💙 یک و ، برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت پدر به یاد حضرت باشیم🙏🏼🌿 ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 +خدایا!ما که قراره همه مون بمیریم! اما میشه مرگ ما رو شهادت قرار بدی؟ نه که از مرگ ترسی باشه ها نه! فقط میترسم از اینکه مثل شهدا وجه الهی رو نبینم😔 🍃 +اول زندگی بعد مرگم و هدفمند قرار بده قربونت برم♥️
شهید شو 🌷
💔 #طنز_جبهه 🌸نماز جماعت همیشه ﻣﻮﻗـﻊ ﻧﻤـﺎز ﺟﻤﺎﻋـﺖ ، ﻣـﺸﻜﻞ داﺷـﺘﻴﻢ رﻛﻌﺖ اول ﺑﻌﻀﻲ ﻫﺎ ﺑـﻪ ﻣﻮﻗـﻊ ﻧﻤـﻲ ر
💔 🌸كلوا و اشربوا حتي تنفجروا وقتي مدت‌ها از چادر و سنگر دور افتاده بودند و چيزي برای خوردن گیرشان نيامده بود و حالا فرصتي دست داده بود تا تلافي «مافات» كنند، هر كس چيزي مي‌گفت و از آن جمله به جاي آيه «كلوا و اشربوا و لا تسرفوا »، عبارت «كلوا و اشربوا » يش را مي‌گفتند و بعد خودشان اضافه مي‌كردند كه: « حتي بلغت الحلقوم » « ما استطعتم من قوه » و بالاخره: « حتي تنفجروا »... و بعد همه با هم: مي‌گفتند و مي‌خوردند و مي‌خنديدند.😂😂 عکس،تزیینی است ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 امیر المومنین علیه السلام : اجر بیشتر از کسی نیست که قدرت گناه دارد اما عفّت می ورزد.🥀 📚نهج البلاغه حکمت 474 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 الحمدلله... رسیدیم به ماه مهمانی... به به... به میزبان مهربان، بخشنده، توبھ‌پذیر و جبران کننده خدایا... منّت گذاشتی و ما را به ماه رحمتت رساندی اما خجلت از این داریم که لباس گناهِ ما برای این ضیافت مناسب نیست... شرمساریم که در میان بندگان خوبت وصله‌ی ناجوریم😔 ساعات آخر است... یا توّاب! این وصله ناجور را از گناهان پاک کن یا مبدّل السیئات بالحسنات... خودت می دانی و ڪَرَمت... ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #شکرگزاری 🙏 روز بیست و پنجم (سرنخ معجزه) زندگی حکم شوخی را دارد، لازم است نقش بازی کنیم تا
💔 🙏 روز بیست و ششم (شکرگزاری برای اشتباهات) صدمات خود را به حکمت و خرد تبدیل کن(اپرا وینفری) هر اشتباهی موهبتی است در جامه ی مبدل، تمرین امروز به تو اثبات می کند که در درون تو هرخطایی که باشد مواهب الهی بزرگی نهفته است. کودک در حین یادگیری دوچرخه سواری و یا نوشتن کلی اشتباه مرتکب می شود اما نظرمان راجب او تغییر نمی کند چون میدانیم درحال یادگیری است، و با گذشت زمان ماهر خواهد شد، پس چرا بزرگسالان در هنگام خطا اینقدر سختگیر هستند؟ طبق قانون جذب ما اشتباهی را بارها و بارها انجام میدهیم تا پیامدش به ما لطمه بزند و ما از آن درس بگیریم، برای درس گرفتن اول باید اشتباه خود را بپذیریم، و اهمیتی به ملامت کردن دیگران ندهیم، تو انسانی و دچار خطا می شوی، و این یکی از عالی ترین موارد درباره انسان است. اما تو باید از اشتباهاتت درس بگیری در غیر این صورت زندگیت پر از رنج خواهد شد، چگونه درس بگیریم؟ با شکرگزاری... ✅تمرین هر قدر اشتباهت بزرگ باشد با شکرگزاری می توانی آن را به مواهب الهی تبدیل کنی، امروز راجع اشتباهی در زندگیت که مرتکب شدی فکر کن، بزرگ یا کوچک... اشتباهی که هنوز احساست را جریحه دار میکند، دروغی، خیانتی، و... حال درین اشتباه دنبال موارد قابل شکرگزاری باش، اینجا برای کمک به تو دو سوال مطرح است 1)از این اشتباه چه چیزی یاد گرفتی؟ 2) موارد خوب حاصل از این اشتباهت چیست؟ مهمترین شکرگزاری در این تمرین شکرگزاری بابت تک تک درسهایی است که گرفتی... درس گرفتن آینده ات را بهتر می کند، خوب دقت کن، ده مورد مثبت این اشتباه را پیدا کن و در دفترچه ات بنویس بطور مثال اگر ازدواج نا موفق داشتید اینگونه تمرین را کامل کنید: اسم فرد مورد خطاب قرار بدید و بگویید از تو سپاسگزارم چون باعث شدی یاد بگیرم قوی باشم. از تو سپاسگزارم چون زندگی کنار تو به من یاد داد تا اعتماد به نفس پیدا کنم، از تو سپاسگزارم چون باعث شدی عاقل تر شوم از تو سپاسگزارم چون زندگی در کنار تو باعث شد آدمهای بهتری را بشناسم و... به شدت تاکید میکنم بهتراست اشتباهی را انتخاب کنی که در موردش حس ناخوشایندی داری ... 💕 @aah3noghte💕
💔 اَللَّهُمَّ مَا كَانَ فِي قَلْبِي مِنْ شَكٍّ أَوْ رِيبَهٍ أَوْ جُحُودٍ أَوْ قُنُوطٍ أَوْ فَرَحٍ أَوْ بَذَخٍ أَوْ بَطَرٍ أَوْ خُيَلاَءَ خدايا آنچه در دلم مي باشد از شك يا ترديد يا انڪار يا نااميدے يا خوشے هواپرستانه يا ڪبر يا سرڪشی يا خودبينی أَوْ رِيَاءٍ أَوْ سُمْعَهٍ أَوْ شِقَاقٍ أَوْ نِفَاقٍ أَوْ كُفْرٍ أَوْ فُسُوقٍ أَوْ عِصْيَانٍ أَوْ عَظَمَهٍ أَوْ شَيْ ءٍ لاَ تُحِبُ يا ريـا يا ميل به شهرت يا نفاق افڪنے يا دورويی يا ڪفر يا نافرمانی يا گنـاه يا فخرفروشے يا هرچه كه تو دوست نداری..، فَأَسْأَلُكَ يَا رَبِّ أَنْ تُبَدِّلَنِي مَكَانَهُ إِيمَاناً بِوَعْدِكَ وَ وَفَاءً بِعَهْدِكَ وَ رِضًا بِقَضَائِكَ پس از تو درخواست مي كنم اے پروردگارم ڪه آنها را تبديل ڪنے به ايمان به وعده ات و وفای به پيمانت و خشنودي به قضايت وَ زُهْداً فِي الدُّنْيَا وَ رَغْبَهً فِيمَا عِنْدَكَ وَ أَثَرَهً وَ طُمَأْنِينَهً وَ تَوْبَهً نَصُوحاً أَسْأَلُكَ ذَلِكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ و پارسايے در دنيا و رغبت به آنچه نزد توست، و انتخاب نيكو و آرامش و توبه خالص، همه اينها را از تو درخواست مي كنم اے پروردگار جهانيان. 😔 ... 💕 @aah3noghte💕
2_5451673371169262259.mp3
8.88M
💔 🌟 پَرسه‌ای شاعرانه حوالیِ یک اسم از أسماء جوشن کبیر .... سحر اول ؛ اسم شریف ¤ واحد مؤسسه منتظران منجی ـ با صدای "سامان کجوری" ـ آهنگسازی "یحییٰ عباسی " ـ تنظیم " امید اردلان " ـ و به قلم "سپیده پوررجب" ... 💕 @aah3noghte💕
💔 سحر اول ماه است مدد تو بده اذنِ به همه نوکرها تو این سحرهای زیبا برای هم دعا کنیم و چه دعایی بهتر از ؟ و چه عاقبتی بخیرتر از شهادت؟🥀 ... 💞 @aah3noghte💞