eitaa logo
شعر انقلاب
2.4هزار دنبال‌کننده
363 عکس
100 ویدیو
1 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 تقدیم به بانوی گرامی نسیبه علی‌پرست همسر شهید مدافع حرم، سجاد طاهرنیا نسیبه باش دل من، نسیبه‌ای که خطر کرد همان‌که در اُحُد از جان و مال خویش گذر کرد.. نسیبه باش همان‌که حُنین شاهد او بود همان‌که چادر غیرت برای معرکه سر کرد نسیبه را بشِناس و نسیبه‌های زمان را همان‌که مانده به دل‌ها، همان‌که عزم سفر کرد که بعد رفتن یارش، نبود صبر و قرارش که ذره ذره غمش در دل زمانه اثر کرد تمام دغدغۀ او ظهور بود و امامش از آنچه غیر امام و قیام بود حذر کرد نسیبه باش دل من! پر از وقار و پر از نور که در سیاهی دوران به جز نسیبه ضرر کرد ✍🏻 🇮🇷 @Shere_Enghelab
یاران شهید گفتم که: دلت؟ گفت: لبالب ز امید گفتم: سخنت؟ گفت: شعار توحید گفتم: به چه ره بایدمان رفتن؟ گفت: آن راه که می‌روند یاران شهید ✍🏻 🗓 سال‌روز شهادت محمدحسین حدادیان [۱اسفند۱۳۹۶] 🇮🇷 @Shere_Enghelab
صدای توست که پیچیده است در نفس کوه که گفته است که یک رأی بازتاب ندارد؟! ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
جوان حسین علی زره که بپوشد، همین‌که راه بیفتد عجیب نیست که دشمن به اشتباه بیفتد همین که اسم علی آمده‌ست در دل میدان بس است تا گذر مرگ بر سپاه بیفتد... علی‌ست، مثل علی می‌دهد پناه گدا را اگر به خانۀ او راه بی‌پناه بیفتد... جوان اگر به جوان حسین دل بسپارد دگر نمی‌شود اصلا پی گناه بیفتد تمام ‌شب سر راهش نشسته‌ام به امیدی که راه دوست بر این عبد روسیاه بیفتد ✍🏻 🏷 علیه‌السلام | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
حُبُّ الوطن گسترده شد در این ولایت خوان هفتم روزی ایران می‌رسد از مشهد و قم «حُبُّ الوطن» ثبت است در قاموس ایران لبریز ایمان است اقیانوس ایران باید در این دوران، جهانی گام برداشت در هر زمینه، آسمانی گام برداشت در این ولایت آسمان‌ها خاک‌بوس است این مُلک، زیر پرچم شمس الشموس است اکنون که گام دوم این انقلاب است ایران پس از یک چله، تیری پرشتاب است.. ما در مسیر قله‌های اقتداریم در گردباد فتنه، کوهی استواریم کوهیم و هم‌دوش دماوندیم آری رودیم و در آغوش اروندیم آری در راه حق، از معبر دنیا گذشتیم با اذن موسی از دل دریا گذشتیم ما شاهدان مشهد والفجر هشتیم یک گام از خط مقدم برنگشتیم ما با شهادت «افضل الاعمال» داریم تا مطلع الفجرِ فرج چشم انتظاریم «در خاطرم شد زنده ياد فاطميون» جاى شهيدان حرم خالی‌ست اكنون.. ما پاسداران حریم اهل‌بیتیم در رجم شیطان ما رَمیتَ اِذ رَمَیتیم ما اربعینی‌ها سپاه قدس داریم از کربلا آهنگ راه قدس داریم آن قبلۀ دل، مسجد ذوقبلتین است تکبیرة الاحرام، لبیکَ حسین است ما رهرو راه شهیدانیم آری ما بر سر این عهد می‌مانیم آری ما هم‌قسم با حاج قاسم ایستادیم مثل ابومهدی، مقاوم ایستادیم قاریِ قالوا رَبُّنَا اللّهیم امروز ثُمَ استَقامُوا... مردِ این راهیم امروز امروز مرز کفر با اسلام، شام است یعنی که دیگر مهلت صهیون تمام است ما وارثانِ فتح خیبر، بی‌قراریم امروز عزم محو اسرائیل داریم از «جاءَ نَصرُاللهِ وَ الفَتح» است پیدا «جاءَ الحَق... اِنّ الباطِلَ کانَ زَهُوقا».. وقت است تا اشعار پرشوری بخوانم جا دارد از «اقبال لاهوری» بخوانم تا چند در خوابی در این ملک جوان؟ خیز! ای دوست «از خواب گران، خواب گران خیز» هم لیلة القدر نظام است انتخابات هم مطلع الفجر قیام است انتخابات هر رأی ما امضای فرداهاست امروز این قطره‌ها را شور دریاهاست امروز هر رأی ما در حکم موجی بی‌کران است یک مشت محکم بر دهان دشمنان است.. ما شیعیان حیدر کرار هستیم آری «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» هستیم هر رأی ما در حکم یک برگ بَرَنده‌ست بر گردن گردن‌کشان، تیغی بُرَنده‌ست دنیا نگاهش بر حضور ماست آری هر رأی در ایران جهان‌آراست آری ما فتح خرمشهرها در پیش داریم تا سجده در بیت‌المقدس بی‌قراریم روح شهیدان ناظر آراست امروز چشم انتظارِ انتخاب ماست امروز هر شعبۀ آراء، میدان جهاد است هر رأی، نفی فتنه و فقر و فساد است مرد و زن ما مرد میدانند امروز «حُبُّ الوَطن» را قدر می‌دانند امروز.. ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
تنها دلیل دلخوشی‌ها از اشک‌ها، از خنده‌ها، از ما خبر داری هر لحظه از اندوه آدم‌ها خبر داری از کاسه‌های خالی از باران نخلستان از تشنگی، از قحطی خرما خبر داری این روزها تلخ‌اند، اینجا قند کمیاب است حتما خودت از تلخی دنیا خبر داری می‌روید از خاک یمن هر شب عقیقی سرخ از کودکان زخمی صنعا خبر داری شاید در آغوشت گرفتی کودکی را که با گریه می‌پرسد: تو از بابا خبر داری؟ شهری گرسنه در کنار کوهی از الماس از دزد معدن‌های اِفریقا خبر داری شاید نماز صبح گاهی در فلسطینی باران من! از اشک زیتون‌ها خبر داری دیوارهایش را نوازش می‌کند دستت از غصه‌های مسجدالاقصی خبر داری از مرگ گندم‌زار زیر چکمهٔ دشمن از مرگ، از سوغات امریکا خبر داری تنها نه از ما شیعه‌ها، از آه آن هندو وقتی توسل کرد بر بودا خبر داری شاید تو را نشناسد اما درد دل کرده شاید نمی‌بیند تو را، اما خبر داری فانوس‌ها هر شب به دنبال تو می‌گردند با گریه می‌پرسند: از دریا خبر داری؟ یکشنبه‌ها ناقوس با شوق تو می‌خواند از معبدی متروکه و تنها خبر داری هر صبح گنجشکان شکایت می‌کنند از ما از شکوهٔ گنجشک‌ها حتی خبر داری تنها دلیل دلخوشی‌های منی وقتی می‌دانم از حالم همین حالا خبر داری شمشیر صیقل می‌دهی در خیمه‌ات یعنی آری خبر داری تو از فردا خبر داری قانون شعرم را به هم می‌ریزم از شوقت آن صبح زیبا ذوالفقارت را که برداری ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
تا قدس راهی نیست ای کاش حتی یک خبر می‌داد از حال خود ما بی‌خبرها را تا اشک‌ها اعلام می‌کردند پایان امّا و اگرها را می‌آمد و در محضرش با شوق شعری برای قدس می‌خواندیم در عصر بت‌ها دستمان می‌داد با دست‌های خود تبرها را یک لشکر او از شهیدان و یک لشکرش جانباز و آزاده می‌‌آمد و تا خانه می‌‌آورد با خویش مفقودالاثرها را لبنان، فلسطین، سوریه، ایران در انتظار او که برگردد آبی بریزد بر سر آتش درمان کند داغِ جگرها را ای کاش... می‌دانم که می‌آید با او نماز جمعه می‌خوانیم در قدس، قدسی که نخواهد دید دیگر حضور فتنه‌گرها را ما تا ظهورش منتظر هستیم تا قدس راهی نیست، باید رفت ما در کتاب انبیا خواندیم باید گذر کرد این خطرها را باید برای جمعۀ موعود بیت‌المقدّس را به دست آریم ما به امام خویش مدیونیم قطعاً که از این بیشترها را آیینه و قرآن بیاور عشق! پوتین سربازیم را نو کن! باید به قصد قدس عازم شد باید که راهی شد سفرها را ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
قسم به فجر در ضیافت تولدت خاک در شکوه جنبشی دگر رخت زرد خویش را درید و تکان تازه‌ای به خویش داد هم بدین سبب به رود زد تا غبار تاخت ستمگران دهر را در گذار آب شست‌وشو دهد انتظار سهم ماست اعتراض نیز ما ظهور نور را به انتظار با طلوع هر سپیده آه می‌کشیم ای دلیل جنبش زمین، قسم به فجر تا تولد بهار عدل در جهان ظالمان دهر را به دار می‌کشیم گوش را به نبض تند خاک می‌دهیم گام عادلی بزرگ را منتظر، شماره می‌کند در بهار، اعتراف سبز باغ را شنیده‌ام که می‌شکفت اذن رویش بهار را تو داده‌ای :: باور گلی به ذهن ساقه‌های سبز لیک خود چو غنچه‌ای صبور بسته مانده‌ای رسم غنچه نیست بسته ماندن غنچه‌های نرگس این زمان به ناز باز می‌شوند ما ظهور عطر را ز غنچه تا به گل شدن انتظار می‌کشیم خاک تشنه است و ما از این کویر خندقی به سمت جویبار می‌کشیم... :: آفتاب از جبین پاک تو طلوع می‌کند در فضای پاک چشم روشنت محو می‌شود غروب می‌کند ایستاده‌ای بلند روشنان ماهتاب را نظاره می‌کنی با تو آسمان تولدی دوباره یافت پیشوای کاروان عشق! کاروان حماسه می‌سراید این‌چنین: انتظار سهم ماست اعتراض نیز منجیا، یقین تو نیز منتظر چشم بر اشارۀ خدا نشسته‌ای! ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
دورۀ مستضعفان نام تو ای خورشید! عالمگیر خواهد شد از نام‌ها روزی که دنیا سیر خواهد شد فردای زیبایی که شاهان خواب می‌بینند در دورۀ مستضعفان، تعبیر خواهد شد کابوس راهب‌های مال‌اندوز می‌آید جادوی کاهن‌ها چه بی‌تأثیر خواهد شد ناقوس‌ها بر طبل رسوایی که می‌کوبند ذکر شب گلدسته‌ها تکبیر خواهد شد وقتی که می‌آیی خدا خشنود خواهد بود از «لات» و «عزّی» خانه‌اش تطهیر خواهد شد.. از مرگ می‌ترسم در این دنیای دور از تو می‌ترسم از روزی که دیگر دیر خواهد شد ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شهیدانه سرباز و سرسپردۀ فرمان کیستید؟ نام‌آورید و در گرو نام نیستید در های و هوی مبهم نام و مقام‌ها بی‌نام و بی‌نشان، چه غریبانه زیستید.. از ما جدا نبوده مسیر عبورتان با ما به خنده آمده، با ما گریستید در شهر و کوه و دشت، به‌جز حال خوب ما با اسم مستعار به دنبال چیستید؟ در سایه‌اید و بر کفتان تیغ آفتاب باشد که در مقابل ظلمت بایستید آخر شهید و زنده‌ترینید تا ابد وقتی در این مسیر شهیدانه زیستید ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
من و تو وارث بهارانیم رأی ما سرنوشت می‌سازد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab