eitaa logo
شعر انقلاب
2.4هزار دنبال‌کننده
407 عکس
123 ویدیو
1 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر
مشاهده در ایتا
دانلود
غیرت بگذار پدر کبوترت پر بزند طعنه به رگ غیرت لشکر بزند یک تیر گرفتم از سپاه دشمن تا تیر به پیکر تو کمتر بزند ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
عطش آن روز خزان به باغ و گلشن دادند بر فتنه و بیعت‌شکنی تن دادند حرف لب تشنه و عطش تنها نیست این طایفه آب را به کشتن دادند ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
غنچه‌های خزان کودکان زنده زنده می‌سوزند با دروغ قشنگ آزادی می‌شود خنده‌هایشان گریه می‌پرد از نگاهشان شادی چادر بی‌پناهی آن‌ها رنگ تاریک کینه می‌گیرد بین آغوش مادری تنها کودکی بی‌بهانه می‌میرد خوابشان رنگ آتش و خون است چشمشان در خیال صد موشک طعم بازی برایشان گنگ است چه غریب است در رفح کودک کودکان رفح پر از غصه کودکان رفح پر از داغ‌اند بال و پرهایشان همه زخمی غنچه‌های خزان یک باغ‌اند ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
علی علی زره که بپوشد، همین‌که راه بیفتد عجیب نیست که دشمن به اشتباه بیفتد همین که اسم علی آمده‌ست در دل میدان بس است تا گذر مرگ بر سپاه بیفتد... علی‌ست، مثل علی می‌دهد پناه گدا را اگر به خانۀ او راه بی‌پناه بیفتد... جوان اگر به جوان حسین دل بسپارد دگر نمی‌شود اصلا پی گناه بیفتد تمام ‌شب سر راهش نشسته‌ام به امیدی که راه دوست بر این عبد روسیاه بیفتد ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
ساحل امن شهادت قلم! از جای خود برخیز اگر داری توانش را وضو از خون کن و بنویس شرح داستانش را.. اگر داغی‌ست بر دل یوسف و داود را، این است: که رویش را ندید آن و که نشنید این اذانش را امام کعبه وقتی دید، دشت از دشنه لبریز است به قربانگاه خواند اول، رسول مهربانش را چه آغوش است یا رب! ساحل امن شهادت را که در این موجۀ خون، داده است از کف عنانش را چنان از یاد برده هستی خود را که می‌بخشد به هر تیغی که سمت او می‌آید باز جانش را! بریزد خاک بر فرق سر دنیا... که حق دارد، هر آن پیری که در خون خفته می‌بیند جوانش را عبایی که جهان را زیر بال خویش می‌گیرد به تنگ آمد که باز آرد به خیمه دودمانش را :: در این اقلیم می‌خوانند لیلاهای دلداده به گوش گاهواره عاشقانه داستانش را به جبهه می‌فرستد شیرمردش را همان مادر که در تابوت خواهد دید مشتی استخوانش را... ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
عطر شهادت می‌وزد عطر شهادت در هوای هیأتت بر مشام عاشقان بی‌ریای هیأتت نوحه می خواند گلوی حاج قاسم بهر تو ای خوشا آنان که سر دادند پای هیأتت یوسف خود را فدا کردند و گریان تواند جان فدای گریۀ یعقوب‌های هیأتت بی پسر گشتند اما تا ابد در سوگ توست شیون ام‌البنین‌ها جای جای هیأتت یا حسین آید هنوز از حنجر اسکندری آن حبیب سربلند سرجدای هیأتت سال‌ها گفتیم و گوییم «ای شهید تشنه‌لب» بعد یا مظلوم‌های باصفای هیأتت ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مکتب شهادت این سرزمین نامش فلسطین است باری خاک دلیران و دیار جان‌نثاری مهد شکوه و مسقط الراس صلابت آیینه‌دار مکتب خون و شهادت.. ما شیرمردانی به رزم آماده داریم قاسم سلیمانی و فخری‌زاده داریم در بطن خویش آیات محکم کم نداریم امثال طهرانی مقدم کم نداریم آنان که بر فرق عدو سجیل بودند دنبال محو نام اسرائیل بودند ایمان اگر شد با عمل همره غمی نیست ما سهممان خون است و خون سهم کمی نیست بر پرچم ما نقش خون مانده‌ست یک عمر ما را به غیر از زخم حاشا مرهمی نیست صهیون اگر دیو سپید هفت‌سر شد هرگز مپندارد که ما را رستمی نیست این خانه بیت العنکبوت است و بداند سد است اگر این خانه سد محکمی نیست صهیون زند از پشت خنجر رسمش این است تنها فقط خون ناجی این سرزمین است.. هرگز مدار از سامری هیچ انتظاری موسی بر این موساد نفرین کرد باری دریا اگر طغیان کند ماییم سَدّش هرگز نترسانده‌ست ما را جزر و مَدّش باید بخوانیم از حضیض و اوج‌هایش از این شب تاریک و بیم موج‌هایش اهریمنان هیزم‌‌کشانی بس حقیرند آتش بیار اغتشاشات اخیرند ای سامری تا کی فریب و کشته‌سازی؟ نفرت پراکندن به دنیای مجازی ای سامری تا کی به بت‌ها سجده کردن؟ سودی نخواهی برد از این گوساله‌بازی.. دنیا تماشا کن چراغ راه ما را فریادهای جاء نصر الله ما را ما پیروان شیر احزاب و حنینیم دلدادگان نسل اِحدَ الحُسنَیَینیم مردم! مبادا پیش دشمن ساده باشید ای لشکر صاحب‌زمان! آماده باشید اربابمان می‌گفت اگر که دین ندارید ای حق‌ستیزان لااقل آزاده باشید اربابمان می‌گفت قبل از دادن جان باید که بر معشوق خود دلداده باشید اربابمان از صدر زین افتاد بر خاک این‌گونه باید خاکی و افتاده باشید در پای ارباب ارباً اربا گشت قاسم قاسم شوید و مست از این باده باشید این پرچم حق است و حق پس دادنی نیست این پرچم از دستان ما افتادنی نیست ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
وفا آن تشنه‌لبی که منصب سقّا داشت وقتی به حریم علقمه پای گذاشت برداشت کفی آب و، به لب برد و نخورد «غیرت» به تماشای «وفا» قد افراشت ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
درس عباس‌ها مذاکره نیست حرکت از منا شروع شد و در تب کربلا به اوج رسید روی لب‌های تشنه گل کرد و بر روی نیزه‌ها به اوج رسید آل سفیان شد استحاله و بعد، مسخ شد در یهود و آل سعود ظلم با شیوۀ معاصر قرن در زمین خدا به اوج رسید حرکت را حسین معنا کرد -شیعه در انحصار ذلت نیست- لفظ هیهاتِ کربلای حسین با همین محتوا به اوج رسید صلح با شمر تا ابد ممنوع درس عباس‌ها مذاکره نیست فکر کن با خودت که ظهر دهم کار سقا کجا به اوج رسید؟! گرچه ممسوس ذات الله است اکبر از اوج خویش آگاه است ارباً اربا شد و در آن صحرا در میان عبا به اوج رسید عشق، پیر و جوان نمی‌فهمد خون پیران چکید و اوج گرفت خون شش‌ماهه بر زمین نچکید از همان ابتدا به اوج رسید ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
پیروزی خون عباس که بوسه زد به چشمانش تیر شد شوق علمداری او عالمگیر پیشانی او شکست، اما پیچید آوازۀ پیروزی خون بر شمشیر ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
برادرم... افتاده بود در دل صحرا برادرش مانند کوه، یکه و تنها، برادرش با آن همه سوار و کمان‌دار و نیزه‌دار دیگر نبود فاصله‌ای تا برادرش... بسیار سربلند و سرافراز مانده بود در غربتی به وسعت دنیا برادرش خطی عمود در افق دید کهکشان شطی که بود شعله‌ور اما برادرش... یک عمر بود مشق شب لاله‌های باغ یک مشک آب، علقمه، مولا، برادرش :: حالا منم که پاک، دل از دست داده‌ام در شعری از برادر او تا برادرم حالا منم که همنفسم روی خاک‌هاست حالا منم که در دل صحرا برادرم... با خون وضو گرفته و لب تشنه و غریب افتاده است از نفس آنجا برادرم با مادری که جای پدر را گرفته بود رفتم کنار پنجره، حالا برادرم ـ بی‌دست و پا و خسته و آرام روی تخت گردیده بود غرق تماشا برادرم ده ماه بعد، گوشۀ گلزار بود و من... سنگی سفید بود و چه زیبا برادرم در خواب ناز بوی خدا را گرفته بود آنجا کنار تربت صدها برادرم... ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
لب‌تشنۀ لبیک بشتاب برادر دلیرم، بشتاب عباس تویی، تازه فراتی دریاب چون بود شهید عشق در کرب‌وبلا لب‌تشنۀ لبیک، نه لب‌تشنۀ آب ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
آسمان سرخ شهیدان بگو به خصم، اگر باغشان بهار ندارد اگر شکوفه ندارد، اگر انار ندارد اگر نمایش ایثار و اقتدار ندیدند اگر بزرگی‌شان دیگر اعتبار ندارد در این دیار برای شهادتی که الهی‌ست میان این همه عاشق، دلی قرار ندارد بگو به خصم، در این باغ؛ باد نامه‌رسان است چه باک غنچۀ پرپرشده مزار ندارد در این دیار اگر دشمنی به صحنه بیاید به طور حتم دگر فرصت فرار ندارد.. بگو به خصم، که تاریخ را به خون نکشاند به خون کشیدن تاریخ افتخار ندارد تو پر گشودی و رفتی به دوردست، کبوتر کسی به غیر افق از تو انتظار ندارد شبیه صخره بلندی، شبیه رود خروشان شبیه برکه غریبی، شبیه زمزمه جوشان :: به خاک بوسه زدی راه انقلاب بماند که عشق اوج بگیرد، که ظلم خواب بماند تو لاله بودی و پرپر شدی که خانه به خانه همیشه رایحۀ روشن گلاب بماند تو سنگ دست گرفتی، تفنگ دست گرفتند مقدّر است که این جنگ بی‌حساب بماند.. دعای کودکی‌ات سال‌هاست ورد زبان‌هاست خدا کند دشمن، خانه‌اش خراب بماند سزاست وصف تو را با تمام شهر بگویند قرار نیست فقط عکس تو به قاب بماند.. تو کیستی؟ گلِ در خون نشسته گوشۀ صحرا چراغ کوچک و سوزان کنج مسجدالاقصی :: رسیده است به دریا دوباره موج خطرها به ماهیان برسد با صدای آب خبرها گلی شبیه تو افتاده است کنج خیابان کبوتران عزادار ریختند چه پرها چه‌قدر شهر عزادار مادران شهید است چه‌قدر داغ پسر می‌رسد برای پدرها چه‌قدر باغ غم‌انگیز می‌شود تو نباشی چه‌قدر دلهره دارند از درخت، تبرها.. عجیب نیست به یاد شهاب‌های مصمّم ستاره سر بگذارد شبی به کوه و کمرها.. بخند و باور کن، آبشار می‌رسد از راه به افتخار تو فردا بهار می‌رسد از راه :: دل بزرگ، دل پر امید، گریه ندارد دلی که رفت و به دریا رسید، گریه ندارد.. به افتخار به عکس تو چشم دوخته مادر نه گریه‌ای، نه فغانی، شهید گریه ندارد تو رفته‌ای و شهادت سعادت است همیشه چرا عزاداری؟ صبح عید گریه ندارد مبارکت باشد، آسمان سرخ شهیدان کبوترانه کسی پر کشید، گریه ندارد تو پر گشودی و این ابتدای شادی و شور است که روسیاهی کاخ سفید گریه ندارد به سنگ‌ها برسانید افتخار همین است که ایستاده بمانند، اقتدار همین است.. ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
غم کودکان به خون خفته زمان نشستن، زمان دعا نیست به سجاده ماندن برادر روا نیست چه طوفانی از قدس برخاست، آیا بَعَثنا عَلَیکُم عِباداً لَنا نیست؟! کجا مانده پای تو ای اربعینی! مگر آخر راه تو کربلا نیست؟ غم کودکان به خون خفته آیا برای تو ای روضه‌خوان آشنا نیست؟ محرّم گلو پاره می‌کردی از غم! گلوی تو را قدر یک آه جا نیست؟ فلسطین بمیرد، شرف سربریده‌ست که جز غیرت امروز بر نیزه‌ها نیست حسینی که من می‌شناسم، برادر! همین جاست امروز، در بوریا نیست اگر مرد میدان حرفی، بماند که مرز عمل عرصهٔ ادّعا نیست به أین الحسینی که از دل نخواندیم عزیزی می‌آید که محتاج ما نیست ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
یزیدی نشوی هشدار که یار ناامیدی نشوی زنهار که غرقه در پلیدی نشوی رفتند حسینیان و گلگون‌کفنان هشدار در این عرصه یزیدی نشوی ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
با حسین بن علی بر حسین بن علی یا با حسین بن علی؟ با یزید بن یهودی یا حسین بن علی؟ حرف شمشیر و دلت آخر یکی شد یا دو تا؟ چیست تکلیف تو آیا با حسین بن علی؟ اینکه می‌آید صدایش بانگ هل من ناصر است از گلوی کیست این آوا؟ ... حسین بی علی در کدامین صف نشستی در سپاه کیستی؟ چون خدا تنهاست حق، تنها حسین بن علی شور، شیدایی، جنون، مستی، به خون غلتیدگی لفظ عشق‌اند این همه، معنا حسین بن علی جان حسین بن علی جانان حسین بن علی دین حسین بن علی دنیا حسین بن علی می‌توان با تیغ، کِی حبل‌المتین را سر برید؟ نخل طوبی، عروة الوثقی حسین بن علی تشنۀ سیرابِ دریا دل یل ام البنین کشتۀ جاوید و نامیرا حسین بن علی کعبه خواهد زد به سینه، سنگ او را تا ابد کربلایش قبلۀ دل‌ها حسین بن علی :: در شکوه واقعه، ای کاش پرپر می‌شدیم در کنارت روز عاشورا! حسین بن علی! ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
نشناسی اگر... با این‌که دم از خطبه و تفسیر زدی در لشکر ابن سعد شمشیر زدی نشناسی اگر یزید وقت خود را شاید به حسین وقت خود تیر زدی ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
یاری آیا نیست؟ نبود غیر حرامی، به هرطرف نگریست ولی خروش برآورد: «یاری آیا نیست؟» مخاطبش چه کسی بود روز عاشورا؟ به جز من و تو خطاب حسین با چه کسی‌ست؟ چه گفت با بشریت در آن دیار غریب که قرن‌های پیاپی بشر شنید و گریست؟.. چه داند آن‌که به ذلت خوش است، کیست حسین؟ چه داند آن‌که خموشی گزید، زینب کیست؟ چه کس به غیر اباالفضل در جهان دانست به وقت خون و خطر، معنی برادر چیست؟ دوام مسند و نان است و نام، همت ما! در این زمانه خدا را چه کس حسینی زیست؟ ستم ز هر که زند سر، نسب برد به یزید شرف، اگر به جهان ماند، از حسین علی‌ست ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
یا ساقی العطاشا در غزه، هزار طفل غمگین، تشنه‌ست صد لاله و صدهزار نسرین، تشنه‌ست برگرد و برای کودکان آب بیار! یا حضرتِ عباس! فلسطین تشنه‌ست ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مرگ سرخ بزرگ فلسفۀ قتل شاه دین، این است که مرگ سرخ بِه از زندگیِ ننگین است حسین مظهر آزادگی و آزادی‌ست خوشا کسی که چنینش مرام و آیین است نه ظلم کن به کسی، نی به زیر ظلم برو که این مرام حسین است و منطق دین است همین نه گریه بر آن شاه تشنه‌لب کافی‌ست اگر چه گریه بر آلام قلب، تسکین است ببین که مقصد عالیِ وی چه بود ای دوست! که درک آن سبب عزّ و جاه و تمکین است فراز نی سر وی گر رود، نباشد باک که سرفرازی طاها و آل یاسین است اگرچه داغ جوان تلخ‌کام کردش، گفت که مرگ در ره حفظ شرف چه شیرین است ز خاک مردم آزاده بوی خون آید نشان سروری و راه رهبری این است ز خون سرخ شهیدان کربلا «خوشدل» دهان غنچه و دامان لاله رنگین است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شهید پیروز جز سبط نبی، شهید پیروزی نیست در عشق،‌ چراغ عالم‌افروزی نیست از صبح ازل گرفته تا شام ابد چون روز حسین در جهان روزی نیست ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
جهاد اکبر چه کردی یا حسین بن علی در ظهر عاشورا که شد آیینه‌دار صبح محشر ظهر عاشورا حقیقت هر طرف در جستجوی خویش می‌گردد مقابل باز می‌بیند در آخر ظهر عاشورا چه خواند از چشم‌هایت کز صف دشمن به تو پیوست شهید اولت حرّ دلاور، ظهر عاشورا؟ اگرچه واژه‌ساز کربلا شور عطشناکی‌ست شد اینک چشمه‌ساری رشک کوثر ظهر عاشورا.. هماره حجت هیهات منا الذله خواهد ماند جهاد اکبر از حلقوم اصغر ظهر عاشورا تمام پاره‌های خاک اکنون کربلای توست یکایک روزها هر یک مکرّر ظهر عاشورا پس از تو دور دور عشق، دور عاشقان تا حشر که می‌چرخد مدار عاشقی بر ظهر عاشورا ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
گریۀ بیداری ما داعیۀ ظلم‌شناسی داریم در مرثیه، لهجه‌ای سیاسی داریم هم‌سنگر گریه‌های ما بیداری‌ست از روضه قرائتی حماسی داریم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
نیزه‌هاست پیشِ رو خیمه‌ها محاصره‌ست تیغ‌هاست بر گلو دشنه‌هاست پشتِ سر، نیزه‌هاست پیشِ رو روی خاک پیکری‌ست، روی نیزه‌ها سری‌ست قصّه را شنیده‌ایم بندبند، مو به مو قصّه را شنیده‌ایم، قصدِ راه کرده‌ایم شرحِ ماجرا بس است لب ببند قصّه‌گو! نیست، نیست نخل‌زار، پشت رقصِ این غبار نیزه‌زارِ دشمن است، دشمن است روبه‌رو در مسیرِ مردها صف کشیده دردها زخم‌ها نفس‌نفس، زهرها سبوسبو عدّه‌ای ولی هنوز گرمِ بازیِ خودند یا خزیده در سکوت یا اسیرِ های‌وهو شاهراه ما بلاست، راه شاه کربلاست جز به خون نمی‌کنند عاشقانِ او وضو عاقبت برای او پیشِ چشم‌های او غرقِ خون‌شدن مرا آرزوست آرزو! ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
خریدار حق حق بود، ولی چه سود! بازار نداشت آن سو که کسی گوش بدهکار نداشت از لقمۀ ناروا شکم‌ها پر بود این بود که حرف او خریدار نداشت ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab