دشتهای شعلهور شامات
آن بزدلان سوار به ارّابه
-بی زحمت مقاتله- برگشتند
تا بچهشیر باخت قمارش را
کفتارها به هلهله برگشتند
شد دُور، دُور چرتکهاندازان
بازیچهٔ محاسبه شد میدان
پس صفرهای از عدم آویزان
از نو به این معادله برگشتند
از بطن گاو شیرده جدّه
گوسالهٔ طلا متولد شد
تا دوستان یکدلهٔ چوپان
با گرگهای این گَله برگشتند
از دشتهای شعلهور شامات
خون هزار یوسف ما جوشید
تا نابرادران برادرکش
مست از سر معامله برگشتند
پس صبح کو؟ کبود شد این دنیا
در چنگ فتنه ماند بشر، تنها
قابیلیان به صحنهٔ جرم اما
بعد از هزار سلسله برگشتند
تقویم، شرمسار ورق میخورد
تاریخ، کنج کافه عرق میخورد
خیل سیاسیونِ کمآورده
با روزنامهباطله برگشتند
بستند باز بیشرفان با هم
خونخوارها و خوشعلفان با هم
همسو شدند بیطرفان با هم...
شمر و سنان و حرمله برگشتند
✍🏻 #میلاد_عرفانپور
🏷 #شعر_اعتراض | #تحولات_سوریه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
حسرت
در حسرت لحظهٔ خوش آزادی
در آرزوی شکفتن در شادی
ای شام سیاه، در پی صبح سپید
«از چاله درآمدی به چاه افتادی»
✍🏻 #حسن_زرنقی
🏷 #تحولات_سوریه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
سقوط
تمام شهر اگر ناگهان سقوط کند
قرار نیست که ایمانمان سقوط کند
وطن حکایت عشق است، مال دنیا نیست
که با معاملۀ این و آن سقوط کند!
ز پادشاهیِ سلطانحسینها چهعجب
که با محاصرهای اصفهان سقوط کند
خدا نیاورد آن روز را که مملکتی
ز بیکفایتی حاکمان سقوط کند
به عافیتطلبان نرخ ترس و سازش را
خبر دهید، که بازارشان سقوط کند
نگاه زخمی شهری به استقامت توست
مباد سنگرت ای قهرمان سقوط کند
بت بزرگ قرار است تکهتکه شود
به پای بتشکن داستان سقوط کند
عزیز! یوسف خود را به عالمی نفروش
چهغم که ارزش پول جهان سقوط کند!
✍🏻 #مهدی_جهاندار
🏷 #تحولات_سوریه
🇮🇷 @Shere_Enghelab