ابَر ذلّت
ابَر ذلّت! ابر خفّت! ابر ظلمت! ابر نکبت!
کدامین ناقصالعقلی تو را خوانده ابر قدرت؟!
مگر نه کدخدای این دِهِ آشفته بودی تو!
چه شد پس آن همه صولت؟! کجا رفت آن همه شوکت؟!
تمام هیبت پوشالیات از دست رفت امروز
شدند آری! همه سرمایهداران تو بیقیمت
تو از این باتلاق تلخ بیرون میزدی بیشک
اگر میشد برایت قصهی عینالاسد عبرت
خلیج خوکها را میشناسی؟! خانهات آنجاست!
به سوی خانهات برگرد، ای دیوانه با سرعت!
نبینم این طرفها باز پیدایت شود احمق!
نبینم این طرفها باز پیدایت شود نکبت!
✍🏻 #سیدعلیرضا_شفیعی
🏷 #شعر_ضداستکباری
🇮🇷 @Shere_Enghelab
سرزمین مقدس
تو سرزمین مقدس تو باصفا بودی
تو جلوهگاه مقامات انبیا بودی
پر از ترنم یاد خداست حافظهات
معطر از نفس انبیاست حافظهات
تو سرزمین عروج و تو وادی معراج
ولی به روی گلوی تو چکمۀ تاراج
هوا عوض شد و بادی وزید و طوفان شد
بهار دستخوش هجمۀ زمستان شد
تفنگ کهنۀ تو خالی از فشنگ مباد
در این نبرد، تو را لحظهای درنگ مباد
میان دست تو سنگی که هست سجیل است
حریف ابرههها غیرت ابابیل است
غمت مباد که زخمیست دست خالی تو
چرا که خیمه زده فتح در حوالی تو
غمت مباد که فرعون یکهتاز شدهست
که ایستادگی تو حماسهساز شدهست
اگرچه هجمۀ طغیان گرفته دریا را
بزن به نیل دوباره عصای موسی را
همیشه بر سر پیمان خود بمان، ای قدس
بمان و سورۀ «والفتح» را بخوان، ای قدس
بیا که دشمنت افتاده از نفس امروز
مبارک است! رهایی، تو از قفس امروز
ببین که نسل تو نسل قیام و فریاد است
برای چیدن زیتون تازه آمادهست
«رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند»
در آسمان تو باران نور نزدیک است
بایست! مژده که صبح ظهور نزدیک است
✍🏻 #سیدعلیرضا_شفیعی
🏷 #مقاومت_اسلامی | #روز_قدس
🇮🇷 @Shere_Enghelab
نگاه چارهساز حاج قاسم...
صدای دلنواز حاج قاسم...
من و اندوه بیپایان... من و اشک...
تو و آغوش باز حاج قاسم...
✍🏻 #سیدعلیرضا_شفیعی
🏷 #شهدای_کرمان
🇮🇷 @Shere_Enghelab
شهید
کاش اسم تو آخرین کلامم باشد
پروانه شدن حُسن ختامم باشد
مانند کبوتران در خون خفته
عنوان «شهید» قبل نامم باشد
✍🏻 #سیدعلیرضا_شفیعی
🏷 #شهادت | #شهدا
🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در آسمان تو باران نور نزدیک است
بایست! مژده که صبح ظهور نزدیک است...
✍🏻 #سیدعلیرضا_شفیعی
🏷 #وعده_صادق | #تنبیه_متجاوز
🇮🇷 @Shere_Enghelab
پرچم توحید
تکبیر میگفتند سرتاسر
ذَرّات عالم همزبان با تو
گویا زمین را بال و پر دادی
نزدیکتر شد آسمان با تو
غوغا بهپا شد ناگهان غوغا!
محشر بهپا شد ناگهان محشر!
این شهر بیجان بود، زندان بود
شد زنده اما ناگهان با تو
در دستهایت پرچم توحید
راهی شدی سوی نماز عید
پشت سر تو مرد و زن صف بست
همراه شد پیر و جوان با تو
الله اکبر! این چه تصویریست!
الله اکبر! این چه تکبیریست!
از جذبۀ تکبیر و تهلیلت
جاری شد این رود روان با تو
نعلین را از پا در آوردی
این وادی طور است؟ نه! طوس است
فرعونیان را بر میآشوبد
همراهی مستضعفان با تو
جانم به تکبیری که اینگونهست
ویرانگر افسون مأمون است
فرجام کاخ ظلم ویرانیست
این است ختم داستان با تو
✍🏻 #سیدعلیرضا_شفیعی
🏷 #شعر_رضوی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش اسم تو آخرین کلامم باشد
پروانه شدن حُسن ختامم باشد
مانند کبوتران در خون خفته
عنوان «شهید» قبل نامم باشد
✍🏻 #سیدعلیرضا_شفیعی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
ابَر ذلّت
ابَر ذلّت! ابر خفّت! ابر ظلمت! ابر نکبت!
کدامین ناقصالعقلی تو را خوانده ابر قدرت؟!
مگر نه کدخدای این دِهِ آشفته بودی تو!
چه شد پس آن همه صولت؟! کجا رفت آن همه شوکت؟!
تمام هیبت پوشالیات از دست رفت امروز
شدند آری! همه سرمایهداران تو بیقیمت
تو از این باتلاق تلخ بیرون میزدی بیشک
اگر میشد برایت قصۀ عینالاسد عبرت
خلیج خوکها را میشناسی؟! خانهات آنجاست!
به سوی خانهات برگرد، ای دیوانه با سرعت!
نبینم این طرفها باز پیدایت شود احمق!
نبینم این طرفها باز پیدایت شود نکبت!
✍🏻 #سیدعلیرضا_شفیعی
🏷 #شعر_ضداستکباری
🇮🇷 @Shere_Enghelab