مسافر من
خورشید به خون نشستهام، آه! رسید
آهِ منِ دلشکسته تا ماه رسید
ای عمّه! کمک کن که ز جا برخیزم
انگار مسافر من از راه رسید!
✍🏻 #سیدمحمد_بابامیری
🏷 #شعر_عاشورایی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
معزّ المؤمنین
سیاست داشت، اما مثل حیدر بود در میدان
که تیغ تیز میدان میدهد سَیّاس را برهان
سراسر عزت و فتح است و باطل کردن نیرنگ
اگر هم بسته باشد مجتبی با دشمنش پیمان..
حسن تنها نه در منزل اسیر حیلۀ زن بود
که بین لشکر خود بود تنها بین نامردان
حسن البته تنها نیست وقتی در کنار او
حسین و زینبش هستند با عباس یک گردان
به بازو حرز حیدر، بر سرش عمامۀ احمد
به روی لب همیشه ذکر مادر داشت تا پایان
بپرس از کوچهها بعد از علیبنابیطالب
کدامین شانه در تاریکی شب میبَرَد اَنبان؟
کسی که گرد فرشش را تبرک میبرد جبریل
نشسته با موالی روی خاک و خورده آب و نان
مُعزّ المؤمنین است او بپرس از مردم نجران
کریم اهلبیت است او بپرس از سورۀ انسان..
✍🏻 #سعید_تاجمحمدی
🏷 #امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
🇮🇷 @Shere_Enghelab
سلمان
بیا باران شو و جاری شو و بردار سدها را
به پیکارِ «نخواهد شد» بیاور «میشود»ها را
ببین، کورُش هم اینجا خواب بیداری نمیبیند
به سوی زندگی بشتاب و بگذار این جسدها را
تو را بانگ بلال از دور سوی خویش میخواند
برای خسروان بگذار لحن باربدها را
صدای روشنی میآید از ژرفای نخلستان
سبد بردار پر کن از مناجاتش سبدها را
غریبی در دیار خویشتن؟ مهمان شهری شو
که «اهل بیت» میخوانند آنجا نابلدها را
کرامت را ببین، پیغمبران شهر دانایی
به تدبیر تو میبندند راه عبدودها را
✍🏻 #محمدکاظم_کاظمی
🏷 #سلمان_فارسی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
نایب الزّیاره
ای نسیم صبحدم که از کنار ما عبور میکنی
زودتر اگر رسیدی و
دست و صورتی به گوشۀ ضریح او کشیدی و
از شمیم وصل شادمان شدی،
لطف کن
از تمام شاخهها و برگها
رودها و چشمهها
کوهها و تپّهها
از تمام گامها، شتابها، درنگها
با دلی شکسته، یاد کن
لطف کن
از تمام بازماندهها
از تمام غنچههای بیپناهِ غزّه و عراق و شام
از عقیقهای بییمن
از اویسهای بیقرَن
از کبوترانِ تشنه و به هم فشردۀ منا
با دلی شکسته، یاد کن
ای نسیم صبحدم، سفر به خیر
نایبالزّیاره باش!
✍🏻 #سیدمهدی_موسوی
🏷 #زیارت_اربعین
🇮🇷 @Shere_Enghelab
نذر کربلا
دلم کجاست تا دوباره نذر کربلا کنم
و این گلوی تشنه را شهید نیزهها کنم
برآن شدم که بغض سرخ این گلوی خسته را
شبی دوباره وقف آن صدای آشنا کنم
برآن شدم که دستهای ناشکیب خویش را
فدای آن دو دست پاک از بدن جدا کنم
شما اسیر دستهای پر فریب شب شدید
و من برآن شدم به آفتاب اقتدا کنم...
مرا به عاشقی، مرا به مرگ سرخ خواندهاند
دلم کجاست تا دوباره نذر کربلا کنم
✍🏻 #سیدمهدی_احمدی
🏷 #شعر_عاشورایی | #زیارت_اربعین
🇮🇷 @Shere_Enghelab
شاهراه آسمان
بر شاهراه آسمان پا میگذارم
این کفشها دیگر نمیآید به کارم
آوردهام آهِ دلِ جاماندهها را
سنگینی آن بغضها شد کولهبارم
آوارهتر از رودها، صحرا به صحرا
خود را به امواج خروشان میسپارم
پاداش حج، در هر قدم! اجر کمی نیست
در این صفا تا مروه طی شد روزگارم
خرما تعارف میکند، لبخند شوقی
از پینههای دستهایش شرمسارم
تیر هزار و سیصد و هشتاد و هشت است
تا کربلا زخم تنت را میشمارم
این ازدحام شهر، خلوتگاه راز است
من هم دلم را با تو تنها میگذارم
ذکر مصیبت میکند لبهای خشکت
بر زخمهای تو چگونه خون نبارم؟
در کربلای غربت تو، تاب ماندن...
از کربلایت پای برگشتن ندارم
من آمدم، بیشک تو هم میآیی آخر
ای مهربان! ای روشنیبخشِ مزارم!
از راه برمیگردم اما از تو هرگز...
✍🏻 #عباس_همتی
🏷 #زیارت_اربعین
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هجرت شقایق
زد سوگ سرخ یاران بار دگر شررها
بر جمع همسرایان بر خیل همسفرها
از وادی سپیده پیکی ز ره رسیده
کز هجرت شقایق بازش بود خبرها
غوغای مادران است دشنام بر پلیدان
چاووش این شهیدان غمنالۀ پدرها
باران سوگ و ماتم بارد دوباره نمنم
از ابر بیقراری بر سینهها و سرها
باور نمی کند دل دزدیده خصم قاتل
با پنجۀ شقاوت از باغ حق ثمرها
گویید خصم دون را، زنجیری جنون را
ماییم در مصافت آمادۀ خطرها
ما از عشیرۀ خون، رویینتنان عشقیم
شمشیر ما شهادت ایمانمان سپرها
هرگز نمیتواند این باغ را بسوزد
طوفان آتشافروز با یاری تبرها
آیین پرگشودن کی میتوان زدودن
سوزند گر ز مرغان اینگونه بال و پرها
خفاش اگر بریزد خون ستاره، غم نیست
باشد شبان تیره آبستن سحرها
این امت دلاور زین پس بسانِ کوثر
زاید بسی رجایی بسیار باهنرها
✍🏻 #سیدحسن_حسینی
🏷 #شهید_رجایی | #شهید_باهنر
🇮🇷 @Shere_Enghelab
پا در رکاب عشق
اراده کن که جهانی به شوق راه بیفتد
به سینۀ همه، آن شور دلبخواه بیفتد
پیادهها همه پا در رکاب عشق تو باشند
و سایۀ علمت بر سر سپاه بیفتد
بجوشد از دل سنگش هزار چشمۀ زمزم
نگاهتان که به هر سنگ روسیاه بیفتد
کسی که روضه به روضه شکست پای غم تو
چطور باز در اندیشۀ گناه بیفتد؟
عجیب نیست که در گیر و دار حنجر و خنجر
گذار این همه عاشق به قتلگاه بیفتد
زمان زمان غریبی عشق نیست مبادا
دوباره لشکر دشمن به اشتباه بیفتد!
✍🏻 #فاطمه_عارفنژاد
🏷 #زیارت_اربعین
🇮🇷 @Shere_Enghelab
رزمایش
هرچند که آسمان سراسر دود است
با چشم دلت نگاه کن مشهود است
موکب موکب، قدم قدم، صف در صف
رزمایش لشکرکشی موعود است
✍🏻 #مهدی_زارعی
🏷 #زیارت_اربعین | #شعر_انتظار
🇮🇷 @Shere_Enghelab
حب الحسین یجمعنا
جاده در پیش بود و بیوقفه
سوی تقدیر خویش میرفتیم
در صفوف پیادگانِ بهشت
موج در موج پیش میرفتیم
شعرِ کشف و شهودمان در راه
غرق تصویر و فکر و عاطفه بود
وصل، ابعاد تازهای مییافت
اربعین، بهترین مکاشفه بود
تا مقام خلوص و یکرنگی
راه کم مانده بود و من مشتاق
پیِ هر گام جلوهگر میشد
کوچهباغی به ساحت اشراق
قصد کردم کمی درنگ کنم
موکب برگزیدهای دیدم
روی دیوارهای کاگلیاش
پرچم داغدیدهای دیدم
نقش خورشیدِ ترمهکوب شده
روی پرچم دل مرا میبُرد
چشمهای به خون نشستۀ او
زائران را به کربلا میبرد
بغض کردم کمی جلو رفتم
میزبان آمد و تبسم کرد
بیتکلف درست مثل خودم
عربی فارسی تکلم کرد
گفتم: اشلونک، ایها الساقی؟
- حرفها داشت در دل تنگش -
گفت: شُکراً! مرا هوایی کرد
استکانهای چای پررنگش
گوشهای دنج چای نوشیدم
غرق در بغض و حیرت و نجوا
به خودم آمدم... یکی میگفت:
«موکب اهل سنت است اینجا»
بغض آنقدر پافشاری کرد
که سرانجام گونهام تر شد
لحن نجوای من عوض شده بود
حیرتم با جنون برابر شد
سر بیتن هنوز هم بر نی
داشت آیاتی آشنا میخواند
لبِ خورشیدِ ترمهکوب شده
اهل توحید را فرا میخواند
✍🏻 #علیرضا_سالکی
🏷 #زیارت_اربعین | #وحدت_اسلامی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هیهات منا الذله
این همه آیینگی از انعکاس آه کیست؟
چشمهها در رودرود غصۀ جانکاه کیست؟
جادههای پیش پا افتاده بسیارند، لیک
ای دل راهی! حواست هست که این راه کیست؟
بندگی یعنی عطش، تنها شدن، بیسر شدن
او که دل شد بندهاش، خود بندۀ درگاه کیست؟
انتقامی سرخ بعد از انتظار سبز ماست
لالههای این چمن در حسرت خونخواه کیست؟
هر کران پژواکی از «هیهات منا الذله» است
این که آتش زد به عالم جملۀ کوتاه کیست؟...
✍🏻 #رضا_یزدانی
🏷 #زیارت_اربعین
🇮🇷 @Shere_Enghelab
شهادت مکرّر
سرفههای خشک نیمهشب
از گلوی تو سرک کشیده است
خسخس تنفّست طنین ذکرِ «هو»ست
جوهر صدای تو
تلفّظ لغات را رقیق کرده است
جنس این صدا چهقدر فرق میکند
این جرقّهای که سینۀ تو را خراش داده است
از لبت زبانه میکشد
تا که انفجارهای احتمالی میان راه را
چون عصای معجزه ببلعد و نهان کند
بغض شیمیاییات فضای روضه را عمیق کرده است
ای دم تو گرم!
ای دم تو دلپذیر!
درد مزمنت شهادت مکرّر است
با پیاده آمدن
بیشتر نفس بگیر
بیشتر شهید شو
✍🏻 #سیدمهدی_موسوی
🏷 #زیارت_اربعین | #جانبازان_شیمیایی
🇮🇷 @Shere_Enghelab