[بخش ۲ از ۲]
💠 مهمترین سیاستها و راهکارها برای توسعۀ گفتمان بیانیۀ گام دوم انقلاب:
۱. تولیدِ «مدل بومی گفتمانسازی» و عمل به الزامات و اقتضائات آن
۲. استفاده از دستاوردهای عقلانی و عقلائی مطرح در عرصۀ گفتمانسازی، مثل موردِ «رؤیای آمریکایی»
۳. تعیین یا تولید یک «نهاد»، بهعنوانِ «متولی موضوع گام دوم انقلاب» (مثل مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت)، با هدفِ «راهبری ستادی»
۴. تولیدِ «ادبیات گام دوم انقلاب» و فربهسازی هدفمند این ادبیات
۵. تلاش برای «مستندسازی بیانیه»، بهکمکِ «آیات»، «روایات»، «گزارههای علمی» و «واقعیتهای میدانی»
۶. تأکید بر «عقلانیت بیانیه» و نشاندادن این عقلانیت به مخاطب
۷. جلوگیری از «تأثیر منفی تغییر دولتها» بر روند اجرائیشدن بیانیه
۸. الزامِ «پیوست بیانیه» برای تمامی پیشنهادها، طرحها و برنامههای ارائهشده در کشور (مثل الزام پیوست فرهنگی) و مطالبۀ این پیوست از «مسئولان» و «نامزدهای انتخاباتی»
۹. اولویتدادن به توسعۀ گفتمان بیانیۀ گام دوم در میان حوزویان و دانشگاهیان
۱۰. تمرکز ویژه روی مسئلۀ «خودسازی» و زمینهسازی برای تحقق و توسعۀ آن در فضاهای مختلف
۱۱. تلاش پُرحجم برای «کادرسازی» و تربیت نیروی انسانی متناسب با «طراز بیانیه»
۱۲. سرمایهگذاری خاص روی بحثِ «کلاننگری» و نهادینهسازی آن در جامعه
۱۳. توجه ویژه به «فعالیتهای تطبیقی و مقایسهای»، با الهام از محتوای بیانیه (مثل مقایسۀ شرائط بعد از انقلاب با شرائط پیش از انقلاب، مقایسۀ انقلاب اسلامی با انقلابهای دیگر و مقایسۀ چالشهای انقلاب در ابتداء پیروزی با چالشهای انقلاب در امروز)
۱۴. تمرکز بر «فعالیتهای هنری و رسانهای»، بهمنظور شکستنِ «محاصرۀ تبلیغاتی دشمن» در «جنگ روایتها» (با لحاظ تأکید رهبر معظم انقلاب بر ضعف جبهۀ انقلاب در این عرصه و تأثیر آن بر امیدآفرینی)
۱۵. طراحی و راهاندازیِ «رویدادهای علمی و هنری مختلف»، با دبیرخانههای دائمی
۱۶. طراحی و راهاندازی دورههایی مثلِ «بینهایتشو» و «هیسطوری»
۱۷. ضرورت نقشآفرینی ویژه از سوی «صداوسیما»، با تولید برنامههای مختلف، خصوصا برنامههایی برای «گفتگوهای چالشی»، میان موافقان و مخالفان بیانیه
۱۸. وارد کردن محتوای بیانیه به «متون درسی»
۱۹. استفاده از شرائط شکلگرفته بعد از غائلۀ اخیر و تبدیل تهدید موجود در آن به فرصت، بهکمکِ «پالایش نظام» در سه حوزۀ «برنامهها، ساختارها و نیروها»، بر اساس محتوای بیانیه و بهمنظور سرعتدادن به فرایندِ «دولتسازی، جامعهسازی و تمدنسازی»
۲۰. اثباتِ «درخشندگی و برجستگی بیانیه» و استناد به آن، برای اثباتِ «حقانیت رهبر معظم انقلاب» و دفاع از شخصیت حقیقی و حقوقی ایشان (خصوصا با لحاظ هجمهها و اهانتهای اخیر)
🏷 #نوشتار #یادداشت #رهبر_معظم_انقلاب #انقلاب_اسلامی #بیانیه_گام_دوم_انقلاب #گفتمانسازی #کلاننگری #آیندهنگاری #خودسازی #کادرسازی #هنر #رسانه #جنگ_روایتها #متن_درسی #پالایش_نظام
🆔 @Smh_Doaei
🔰 نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
▪️ گذری بر تفاوتهای «مهدی نصیری» با «شهید آوینی» در «نقد تجدد»
✍️ سید محمدحسین دعائی
🔸 چندی پیش مقالهای با عنوانِ «آوینی و افسانه بیطرفی تکنولوژی مدرن» به قلم جناب آقای نصیری منتشر شد؛ مقالهای که نویسنده در آن، ابتداء به بیان نظرات خود دربارۀ ماهیت تکنولوژی مدرن و نسبت آن با اسلام و آموزههای دینی پرداخته و سپس اندیشههای سلالۀ سلسلۀ سادات و دودۀ شجرۀ طوبای شهادت، یعنی شهید سعید سید مرتضی آوینی رحمة الله علیه در این حوزه را بر نظرات خویش منطبق میداند. غافل از آنکه هر دو بخش مقالۀ مذکور، محل اشکال است.
🔹 مطالبی که جناب آقای نصیری، بهشکل مختصر در این مقاله بیان میکند را پیش از این، مفصلا در کتاب «اسلام و تجدد» تشریح کرده است؛ کتابی که در کنار دیگر آثار و سخنان مخدوش نویسنده دربارۀ موضوعاتی همچون «فلسفه و عرفان اسلامی»، نیازمند فصل مشبعی از نقادی است. حتی میتوان گفت که ریشۀ نگاه تار و بیهویت او به «حکمت و معنویت ناب شیعی» را باید در زاویۀ غلط دید او نسبت به «هویت دین» و «حقیقت هستی» جستوجو کرد؛ زاویۀ دیدی که با دقت در ابعاد کتاب «اسلام و تجدد»، بهخوبی میتوان مختصات آن را بهدست آورد.
🔸 بهعنوان مقدمۀ بحث، باید توجه داشت که: افراد صاحبنظر در حوزۀ نسبت «دین» و «تکنولوژی» یا «دین» و «رسانه» (بهعنوان یکی از مهمترین مصادیق تکنولوژیهای مدرن) را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد: قائلان به «تعامل»، «تناسب» و «تقارب» این دو پدیده و قائلان به «تعارض»، «تناقض» و «تضاد» آنها. قائلان به «تعارض دین و تکنولوژی» یا «ذاتگرایان»، با درنظرگرفتن ذات و هویتی مستقل برای هر یک از دو پدیدۀ «دین» و «تکنولوژی» یا «رسانه»، آنها را دارای اقتضائاتی مختص به خود و متعارض با دیگری دانسته و ترکیب یا تعامل آنها را زمینهساز تغییر و تخریب هویت هر یک از این دو میپندارند. اما قائلان به «تعامل دین و تکنولوژی»، در سه دستۀ «ابزارگرایان»، «کارکردگرایان» و «فرهنگگرایان»، هر یک بهنحوی، تعامل این دو پدیده را ممکن و بلکه لازم میدانند.
🔹 بهطور طبیعی و بر اساس روند منطقی بحث، برای فهم و تبیین نسبت «دین» با «تکنولوژی» یا «رسانه»، ابتداء باید فهم واقعی و تبیین صحیحی از هویت هر یک از این پدیدهها داشت. چرا که فهم و تبیین یک نسبت، بدون فهم و تبیین طرفین آن نسبت، ممکن نیست. از همین رو «دینشناسی» از یک سو و «تکنولوژیشناسی» از سوی دیگر، برای نسبتسنجی میان «دین» و «تکنولوژی» امری ضروری است؛ و به همین خاطر با ضعف در مرحلۀ «دینشناسی» یا نقص در فضای «تکنولوژیشناسی»، نتیجه بحث در نسبتسنجی میان این دو پدیده نیز تابع اخس مقدمتین بوده و محکوم به حکم بطلان است. بسیار دیدهایم رسانهشناسانی را که بهجهت قصور در شناخت دین، سر از ویرانههای تجدد غربی درآورده و یا دینشناسانی را که بهخاطر خطای در فهم رسانه، پا در بیابان تحجر و جمود نهادهاند. در این میان، طبیعی است که حال بیخبران از دو سوی ماجرا، از همه وخیمتر باشد.
🔸 سخن جناب آقای نصیری در یادداشت مورد بحث نیز اگر چه عموما ناظر به بحث «تکنولوژیشناسی» است، اما بهانضمام مطالب ایشان در کتاب «اسلام و تجدد» که حوزۀ «دینشناسی» را نیز پوشش میدهد، ظاهرا مصداق همین دسته سوم است. توضیح مطلب آنکه: ...
📌 متن کامل یادداشت در: yun.ir/ien0a8
🏷 #نوشتار #نقد #شهید_آوینی #مهدی_نصیری #دین #تجدد #تکنولوژی #رسانه
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
▪️ گذری بر تفاوتهای «مهدی نصیری» با «شهید آوینی» در «نقد تجدد»
✍️ سید محمدحسین دعائی
🔸 چندی پیش مقالهای با عنوانِ «آوینی و افسانه بیطرفی تکنولوژی مدرن» به قلم جناب آقای نصیری منتشر شد؛ مقالهای که نویسنده در آن، ابتداء به بیان نظرات خود دربارۀ ماهیت تکنولوژی مدرن و نسبت آن با اسلام و آموزههای دینی پرداخته و سپس اندیشههای سلالۀ سلسلۀ سادات و دودۀ شجرۀ طوبای شهادت، یعنی شهید سعید سید مرتضی آوینی رحمة الله علیه در این حوزه را بر نظرات خویش منطبق میداند. غافل از آنکه هر دو بخش مقالۀ مذکور، محل اشکال است.
🔹 مطالبی که جناب آقای نصیری، بهشکل مختصر در این مقاله بیان میکند را پیش از این، مفصلا در کتاب «اسلام و تجدد» تشریح کرده است؛ کتابی که در کنار دیگر آثار و سخنان مخدوش نویسنده دربارۀ موضوعاتی همچون «فلسفه و عرفان اسلامی»، نیازمند فصل مشبعی از نقادی است. حتی میتوان گفت که ریشۀ نگاه تار و بیهویت او به «حکمت و معنویت ناب شیعی» را باید در زاویۀ غلط دید او نسبت به «هویت دین» و «حقیقت هستی» جستوجو کرد؛ زاویۀ دیدی که با دقت در ابعاد کتاب «اسلام و تجدد»، بهخوبی میتوان مختصات آن را بهدست آورد.
🔸 بهعنوان مقدمۀ بحث، باید توجه داشت که: افراد صاحبنظر در حوزۀ نسبت «دین» و «تکنولوژی» یا «دین» و «رسانه» (بهعنوان یکی از مهمترین مصادیق تکنولوژیهای مدرن) را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد: قائلان به «تعامل»، «تناسب» و «تقارب» این دو پدیده و قائلان به «تعارض»، «تناقض» و «تضاد» آنها. قائلان به «تعارض دین و تکنولوژی» یا «ذاتگرایان»، با درنظرگرفتن ذات و هویتی مستقل برای هر یک از دو پدیدۀ «دین» و «تکنولوژی» یا «رسانه»، آنها را دارای اقتضائاتی مختص به خود و متعارض با دیگری دانسته و ترکیب یا تعامل آنها را زمینهساز تغییر و تخریب هویت هر یک از این دو میپندارند. اما قائلان به «تعامل دین و تکنولوژی»، در سه دستۀ «ابزارگرایان»، «کارکردگرایان» و «فرهنگگرایان»، هر یک بهنحوی، تعامل این دو پدیده را ممکن و بلکه لازم میدانند.
🔹 بهطور طبیعی و بر اساس روند منطقی بحث، برای فهم و تبیین نسبت «دین» با «تکنولوژی» یا «رسانه»، ابتداء باید فهم واقعی و تبیین صحیحی از هویت هر یک از این پدیدهها داشت. چرا که فهم و تبیین یک نسبت، بدون فهم و تبیین طرفین آن نسبت، ممکن نیست. از همین رو «دینشناسی» از یک سو و «تکنولوژیشناسی» از سوی دیگر، برای نسبتسنجی میان «دین» و «تکنولوژی» امری ضروری است؛ و به همین خاطر با ضعف در مرحلۀ «دینشناسی» یا نقص در فضای «تکنولوژیشناسی»، نتیجه بحث در نسبتسنجی میان این دو پدیده نیز تابع اخس مقدمتین بوده و محکوم به حکم بطلان است. بسیار دیدهایم رسانهشناسانی را که بهجهت قصور در شناخت دین، سر از ویرانههای تجدد غربی درآورده و یا دینشناسانی را که بهخاطر خطای در فهم رسانه، پا در بیابان تحجر و جمود نهادهاند. در این میان، طبیعی است که حال بیخبران از دو سوی ماجرا، از همه وخیمتر باشد.
🔸 سخن جناب آقای نصیری در یادداشت مورد بحث نیز اگر چه عموما ناظر به بحث «تکنولوژیشناسی» است، اما بهانضمام مطالب ایشان در کتاب «اسلام و تجدد» که حوزۀ «دینشناسی» را نیز پوشش میدهد، ظاهرا مصداق همین دسته سوم است. توضیح مطلب آنکه: ...
📌 متن کامل یادداشت در: yun.ir/ien0a8
🏷 #نوشتار #نقد #شهید_آوینی #مهدی_نصیری #دین #تجدد #تکنولوژی #رسانه
🆔 @Smh_Doaei