eitaa logo
سلوک تشکیلاتی
3.2هزار دنبال‌کننده
227 عکس
107 ویدیو
17 فایل
سلوک تشکیلاتی | محفلی برای فهم بهتر از تشکیلات ▪️ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید؛ 🌐 @SolookTashkilati (بله، ایتا، اینستاگرام، روبیکا، تلگرام) 🔸️وبسایت: http://www.Karavani.ir 🔹️ارتباط با ادمین: @Inf_solook
مشاهده در ایتا
دانلود
رفیق روزهای بندگی قسمت چهاردهم.mp3
4.45M
📻 : : ترتیل و صوت حزین 🔸 هرچیزی زینتی دارد و زینت قرآن صوت زیبا و نیکوست. "پیامبر اکرم (ص). 👈بله|ایتا|تلگرام|روبیکا|اینستاگرام Karavani.ir | @SolookTashkilati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 : ، سوره مبارکه نحل ✍ در سوره مبارکه نحل بعد از بیان این قاعده کلی که؛ "مَا عِندَكُمۡ يَنفَدُ وَ مَا عِندَ ٱللَّهِ بَاقٖ وَلَنَجۡزِيَنَّ ٱلَّذِينَ صَبَرُوٓاْ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ" (نحل؛ ۹۶) یعنی آنچه دنیایی و نزد شماست فانی و پایان پذیر است و آنچه اخروی و نزد خداست باقی و فنا ناپذیر است، می‌فرماید بر این قاعده عمل کنید و برای عمل اخروی که همان عمل ماجور عند الله است صبر کنید. که اگر این را داشته باشید اجر عمل شما ویژه و احسن است. 🔸 به بیان مرحوم علامه طباطبایی (رض) اینکه فرمود؛ "وَلَنَجۡزِيَنَّ ٱلَّذِينَ صَبَرُوٓاْ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ" (نحل؛ ۹۶) وعده مؤکدی است بر مطلق صبر، چه صبر بر اطاعت باشد و چه صبر بر ترک معصیت و چه صبر در برابر مصیبت، تنها قیدی که این مطلق دارد این است که این صبر در راه خدا باشد، چون سیاق با صبرهای دیگر سازگاری ندارد. (ترجمه المیزان، ج۱۲، ص ۴۸۸)
سلوک تشکیلاتی
🔸 #تدبر_در_قرآن : #جزء_چهاردهم، سوره مبارکه نحل ✍ در سوره مبارکه نحل بعد از بیان این قاعده کلی که؛
🔸 چنین عملی بر اساس صبر در مقابل ابتلائات دنیا برای خدا عمل صالح شمرده شده است لذا در آیه شریفه بعد می فرماید؛ "مَنْ عَمِلَ صَٰلِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَیٰ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُۥ حَيَوٰةً طَيِّبَةًۖ وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ" هر فرد مومنی زن یا مرد عمل صالح انجام دهد، به حیات طیبه که همان حیات عند الله است، زنده می‌شود و باز می‌فرماید جزای عمل صالح ایشان "بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ" خواهد بود. 🔸 در مورد این عبارت آیه شریفه اقوال مختلفی بیان شده است. برخی مفسرین گفته‌اند که تعبير به احسن دليل بر اين است كه اعمال نيك آنها همه يكسان نيست، بعضى خوب است و بعضى خوب تر، ولى خداوند همه را به حساب خوب تر مى گذارد، و پاداش خوب تر را به آنها مى دهد. (تفسیر نمونه، ج ۱۱، ص ۳۸۸) یعنی اگر صبر و استقامت داشته باشند جزای عمل آنها بر اساس بهترین عملی که انجام داده اند، داده خواهد شد. یعنی اگر در صبر داشته باشند نباید از اعمال میانه راه که چه بسا با غفلت یا اخلاص کم و ضعف نیت بوده نا امید باشند چرا که اگر در مسیر الهی صبور باشند و از راه نمانند و از ناملایمتی دنیا خسته نشوند، خداوند به فضل خود همه اعمال آنها را به اخلاص و نیت توحیدی نهایی آنها محاسبه خواهد کرد. 🔸 برخی مانند مرحوم علامه طباطبایی (رض) فرموده اند: "منظور این است که هر عمل از اعمال صالح صابران به بهتر از آنچه انجام داده اند و به احسن وجه جزا داده می شود." یعنی نماز ایشان اگرچه نقص هایی داشته اما اجر نماز کامل داده می شود. به بیان ایشان؛ از آیه شریفه بر‌می‌آید که صبر فی الله باعث کمال عمل می‌شود. (ترجمه المیزان، ج۱۲، ص۴۹۰) 🔸 به بیان مرحوم علامه (رض) منظور آیه شریفه مطلق است. لذا همان طور که سه صبر بر طاعت، معصیت و مصیبت در عرض هم را شامل می شود، بر اساس آیه ۲۰۰ سوره مبارکه آل عمران که فرمود؛ "يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱصْبِرُوا۟ وَ صَابِرُوا۟ وَ رَابِطُوا۟" (آل عمران؛ ۲۰۰) و بیان آن در تدبر جزء سوم و چهارم آمد، سه صبر طولی و لایه به لایه فردی، جمعی و در نسبت با امام را نیز شامل می شود. 🔸 بر این اساس بنا بر قول اول تفسیری، معنای آیه این می شود که اگر مومنین بعد از و کرد و انجام داد، در هر عملی که جمع انجام می دهد خداوند عمل جمع را با ملاک احسن نیت های افراد آن برای همه اجر می دهد. لذا در عمل جمعی ثواب و اجر تک تک افراد به وزان عمل مومن ترین و با اخلاص ترین فرد شرکت کننده در عمل داده می شود. 🔸 مثلا در نماز جماعت خداوند نماز همه را به وزان با اخلاص ترین افراد آن جماعت اجر می دهد و قبول می نماید. و از اینجا فلسفه عمل جمعی مانند و دعای جمعی و نیز اعمال اجتماعی صالح در تشکیلات ایمانی معلوم می شود. 🔸 بنا بر تفسیر دوم هم معنای صبر جمعی و تشکیلاتی بر عمل جمعی باقی و بلکه راقی است! اگر جمع تشکیلاتی مومنین در زمینه سازی ظهور و انتظار همراهی با امام زمان (عج) عمل جمعی برای جامعه سازی و اصلاح جامعه انجام داده و بر انتظار فرج که افضل صبرها نامیده شده صبر نماید وقتی در نهایت امام زمان (عج) ظهور کنند، عمل این افراد به احسن اعمال که اعمال امام زمان (عج) ملحق و بر اساس آن جزا داده می شود؛ "مَن ماتَ مُنتظِرا لهذا الأمرِ كانَ كَمَنْ كانَ مَع القائمِ في فُسْطاطِهِ" (الغیبه، ج۱، ص ۴۵۹) یعنی کسی که بر چنین صبر فعالی بر انتظار بر فرج صبر فردی و تشکیلاتی کند اما به زمان همراهی با امام و صبر بر طاعت امام نرسد اجر او مانند کسی است که در زمان ظهور در خیمه حضرت و از ملازمان ایشان است. اگر به عمل جمعی و تشکیلاتی اینگونه نگاه کنیم، به راحتی آن را از دست نداده و عمل فردی را بر آن ترجیح نخواهیم داد. 🔸 غرض سوره مبارکه نحل در انتهای سوره با تاکید بر همین صبر محقق می شود که تدبر در آن را بعهده خواننده وا می گذاریم؛ "وَ إِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا۟ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِۦۖ وَ لَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّٰبِرِينَ. وَ ٱصْبِرْ وَ مَا صَبْرُكَ إِلاَّ بِٱللَّهِۚ وَ لاَ تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لاَ تَكُ فِی ضَيْقٍ مِّمَّا يَمْكُرُونَ. إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوا۟ وَّ ٱلَّذِينَ هُم مُّحْسِنُونَ" (نحل؛ ۱۲۵-۱۲۸) بله | ایتا | تلگرام | روبیکا | اینستاگرام | تارنما 🌐 www.Karavani.ir |
رفیق روزهای بندگی قسمت پانزدهم.mp3
5.65M
📻 : : مراتب توجه و تدبر در قرآن 🔸 اگر قرآن را یک موجود زنده دیدیم که با ما گفتگو می‌کند، حیا اجازه نمی‌دهد هنگام مخاطبه با قرآن توجه ما جای دیگری باشد 👈بله|ایتا|تلگرام|روبیکا|اینستاگرام Karavani.ir | @SolookTashkilati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 : ، سوره مبارکه اسراء ✍ سوره مبارکه اسراء به بیان مرحوم علامه (رض) هدفی را دنبال می‌کند که عبارت است از تسبیح خدای تعالی. این سوره مطلب را با اشاره به داستان معراج رسول خدا (سیر عروج تنزیهی او) شروع می کند. 🔸 این تسبیح و تنزیه در کل سوره حاکم است از جمله تنزیه پیامبر (ص) و مومنین از غیر مومنین در قرائت و معراج قرآنی در آیات ۴۵ و ۴۶. به بیان استاد عابدینی آیه شریفه می فرماید؛ "وَ إِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجَاباً مَسْتُوراً" (اسراء: ۴۵) هنگامی که قرآن خوانده می شود، بین تو و کسانی که ایمان نمی آورند قرار می گیرد. یعنی با ، یک از سوی خداوند متعال ضمانت حفظ پیدا می کند و این یکی از جلوه های تسبیح الهی است.
سلوک تشکیلاتی
🔸 #تدبر_در_قرآن : #جزء_پانزدهم، سوره مبارکه اسراء ✍ سوره مبارکه اسراء به بیان مرحوم علامه (رض) هدفی
🔸 این یک تضمین از جانب خداوند برای حفظ تشکیلات ایمانی از دشمنان است چرا که به وعده الهی با قرائت قرآن؛ "وَ جَعَلْنَا عَلَیٰ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَ فِیٓ ءَاذَانِهِمْ وَقْرًا" (اسراء؛ ۴۶) گوش های شیاطین و دشمنان سنگین و دل هایشان سخت می شود، نمی توانند بفهمند که چه تصمیمات و تدابیری دارید. "وَ إِذَا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِی ٱلْقُرْءَانِ وَحْدَهُۥ وَلَّوْا۟ عَلَیٰٓ أَدْبَٰرِهِمْ نُفُورًا" (اسراء؛ ۴۶) از شنیدن آن در حالی که به تو پشت می‌کنن، اعراض می‌نمایند. 🔸 بر اساس روایات؛ "انّما یَعرِفُ القُرآنَ مَن خُوطِبَ بِه" از یک طرف خطاب این آیه پیامبر (ص) و ائمه (ع) هستتد. لذا قاری حقیقی امام زمان (عج) است. لذا اینکه خداوند می فرماید "وَ إِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجَاباً مَسْتُوراً" (اسراء: ۴۵) به اندازه ای که از ایمان حقیقی فاصله داریم دائما با قرائت قرآن، امام زمان (عج) و جلوه قرآن بر ایشان، ما از ایشان فاصله دار تر شده و در حجاب می رویم.. و این حجاب، از یک وجه حجاب نورانی است که عمل امام است و از یک جهت ظلمانی است که غفلت و عمل ما در عدم قرائت قرآن و تدبر و عمل به آن است و از یک طرف اگر اهل قرائت قرآن شویم، مخاطب این آیه شریفه به همان اندازه ما هستیم که همین نسبت بین ما و بین سایرین از غیر مومنین ایجاد می شود. 🔸 این نشان می دهد که قرائت قران عالم انسانی و روابط انسان با دیگران را شکل می دهد. روابط ما با مومنین و با غیر مومنین (الذین لا یومنون بالآخره) بر مدار قرائت قران شکل می گیرد. البته این اثر در مورد سایر اعمال هم هست اما در قرآن برای تعیین جهان انسانی و ارتباط انسان با مومنین و غیر مومنین اختصاص قرار داده شده است. 🔸 حتی اینکه تعامل و تقابل ما در حیات اجتماعی با چه کسانی شکل می گیرد، بر اساس این قاعده است. انسان ها از حیث اعتباری در یک حیات اجتماعی زندگی می کنند اما از حیث حقیقی حتی جهان ارتباطی انسان ها و تلاقی و تعاملات اعتباری آنها تابع سطح بندی هست که در نظام حقیقی انسانی رخ می دهد. از آنجا که قرآن اساس فطرت انسانی است سنخیت ساز است. مومنین همه در یک سطح پیوند نیستند. "بعضهم اولیا بعض.." و این روابط پیشامد ها و ارتباطات ظاهری انسانی را هم بر مدار قرائت قران شکل می دهد. 🔸 روایات هم بر اینکه ارواح مومنین "جُنود مُجَنَّدَه" یعنی سپاهیان رده بندی شده و لایه لایه هستند تاکید دارد و اشاره می کند که مانند یک لشگر که از گروهان و صف های رده بندی با درجات مختلف تشکیل شده و برخی نسبت به برخی هم رده و نسبت به برخی دیگر بالاتر و بلکه فرمانده هستند، روح هر مومنین هم سنخ خود را استشمام کرده و به او میل پیدا می کند و این امر باعث تلاقی دو مومن در نظام ظاهری هم می شود. " 🔸 لذا در همین سوره می فرماید؛ "يَوْمَ نَدْعُوا۟ كُلَّ أُنَاسِۢ بِإِمَامِهِمْۖ فَمَنْ أُوتِیَ كِتَابَهُۥ بِيَمِينِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِكَ يَقْرَءُونَ كِتَابَهُمْ وَ لاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلاً" (اسراء؛ ۷۱) هر امتی با امام خویش محشور می شود و بلکه به امام خود شناخته شده و دعوت می شود. و امت ها کتاب مشترکی دارند که حقیقت اعمال و سرنوشت محتوم و مقضی آنهاست و به سوی آن دعوت می شوند؛ "کلُّ أُمَّةٍ تُدْعَیٰٓ إِلَیٰ كِتَابِهَا" (جاثیه؛ ۲۸) 🔸 اگر انسان قاری قرآن شود و در آن تدبر نموده و به آیات آن عمل کند، به همان میزان قرآن در صفحات لوح وجود او نقش می بندد و کتاب وجودی انسان به قرآن که کتاب فطرت انسان است، نزدیک شود. تا جایی که به او گفته می شود این قرآن کتاب وجودی تو است بخوان و بالا برو؛ "فإنَّ دَرَجاتِ الجَنَّةِ على قَدرِ عَدَدِ آياتِ القرآنِ فيقالُ لقارِئ القرآنِ: اِقرَأْ و َارْقَ" (ثواب الاعمال، ج ۲، ص ۱۲۹) 🔸 اگر این قرائت، در یک شد ، به همان میزان کتاب آن تشکیلات ایمانی و امّت مومن به قرآن نزدیک می شود و در آخرت کتاب جمعی خود را می خوانند و با هم بالا می روند؛ "فَمَنْ أُوتِیَ كِتَابَهُۥ بِيَمِينِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِكَ يَقْرَءُونَ كِتَابَهُمْ" (اسراء؛ ۷۱) بله | ایتا | تلگرام | روبیکا | اینستاگرام | تارنما 🌐 www.Karavani.ir |
رفیق روزهای بندگی قسمت شانزدهم.mp3
5.56M
📻 : : پیام قرآن و مقام تخاطب 🔸 یکی از راه‌های ورود به تدبر در آیات قرآن و ایجاد انس و محبت به آن، این است که آیاتی را که قرائت می‌کنیم، اول خودمان را مخاطب آن قرار دهیم. 👈بله|ایتا|تلگرام|روبیکا|اینستاگرام Karavani.ir | @SolookTashkilati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 : ، سوره مبارکه طه ✍ سوره مبارکه طه خطاب به پیامبر اکرم (ص) است و متضمن داستان هایی است که نشان دهد در مواجهه با انذار و وعید الهی برخی اهل هدایت و برخی اهل ضلالت و شقاوت می شوند پس؛ "طه مَآ أَنزَلْنَا عَلَيْكَ ٱلْقُرْءَانَ لِتَشْقَیٰٓ إِلاَّ تَذْكِرَةً لِّمَن يَخْشَیٰ" (طه؛ ۱-۳) "ای محمد ما قرآن را نازل نکردیم که تو خودت را بیش از حد به سختی بیندازی چرا که فقط کسانی که خشوع و خشیّت در مقابل این کتاب داشته باشند متذکر خواهند شد. " پس تو فقط تذکر دهنده ای و برای هدایت بر دیگران سیطره و سلطه نداری؛ "فَذَكِّرْ إِنَّمَآ أَنتَ مُذَكِّرٌ لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ" (اعلی؛ ۲۱و۲۳)
سلوک تشکیلاتی
🔸 #تدبر_در_قرآن : #جزء_شانزدهم، سوره مبارکه طه ✍ سوره مبارکه طه خطاب به پیامبر اکرم (ص) است و متضمن
🔸 مهمترین داستان این سوره داستان عبرت آموز موسی (ع) در مواجه با فرعون و قوم خویش است. خداوند متعال ضمن بیان مسیر تربیتی حضرت موسی (ع) و عنایات خاصه الهی از کودکی تا آن زمان به او در رهایی از فرعون و.. بیان می کند که ای موسی تو را برای خودم آفریدم؛ "و ٱصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِی" (طه؛ ۴۱) در ادامه ماموریت او را ذکر می کند. یکبار خطاب به موسی (ع) و بار دوم خطاب به موسی و هارون (ع) امر می کند که؛ به سوی فرعون بروید چرا که او طغیانگر است؛ "ٱذْهَبَآ إِلَیٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُۥ طَغَیٰ" (طه؛ ۴۳) و با اینکه دو بار بی کم و کاست و تغییر عبارتی تاکید می کند که ماموریت این است که به سوی فرعون بروید چرا که طغیان کرده است؛ "إِنَّهُۥ طَغَیٰ" ولی دستور می دهد که با او با زبان خوش سخن بگوئید شاید متذکر شده یا از طغیان دست بردارد ؛ "فَقُولاَ لَهُۥ قَوْلاً لَّيِّنًا لَّعَلَّهُۥ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَیٰ" (طه؛ ۴۴) 🔸 به بیان حضرت امام (ره) خداوند بهترین بنده خود را که می فرماید برای خودم پرورش دادم! سال ها تربیت می کند و در سختی ها و ابتلائات آبدیده می کند تا توان و ظرفیت هدایت فرعون را که بدترین بنده او است پیدا کند. بر اساس این آیات درست است که بر دیگران برای ایشان غِلبه و سیطره نداریم و نمی توانیم کسی را اجبارا هدایت کنیم اما؛ 🔺اولا برای هدایت دیگران، به وزان طغیان و غفلت طرف مقابل، هادی باید ورزیده تر بوده و ظرفیت او بیشتر باشد. 🔻ثانیا از هدایت هیچکس نباید نا امید بود و باید به تکلیف انذار و دعوت عمل کرد. 🔺ثالثا هدایت اصل فراگیر است و به بهانه هدایت یک قوم‌، تکلیف هدایت یک فرد ساقط نمی شود ولو آن یک نفر فرعون باشد! 🔻رابعا به همه بندگان خدا باید به دیده رحمت نگاه کرد چرا که اولا همه تکوینا مخلوق خداوند و بنده و مورد عنایت او هستند و ثانیا به بدترین آنها امید هدایت هست. 🔺خامسا برای هدایت دیگران ابتدا نرم خویی و قول لیّن باید داشت چرا که انسان ها در مقابل نرمی و احسان خاشع و خاضع می شوند. 🔸 این تدبر هدایتی تربیتی در سوره طه مورد تصریح امام خمینی (ره) در مواجهه با محمدرضا شاه است. لذا امام (ره) ابتدا با شاه با قول لیّن مواجه می شود شاید که او هدایت شود؛ و در کتاب آداب الصلوه تصریح می کند که مصداق این آیه فرعون های زمانه ما هستند. 🔸 نحوه مواجه موسی و فرعون و سرپیچی و استکبار فرعون از پذیرش هدایت الهی و در مقابل انقلاب و تحول درونی و توبه سحره فرعون و رسیدن آنها به یقین در توحید نکات هدایتی و تربیتی فراوانی را در این سوره برای فعالان امر تربیت و تبلیغ دینی ارایه نموده است. بله | ایتا | تلگرام | روبیکا | اینستاگرام | تارنما 🌐 www.Karavani.ir |
رفیق روزهای بندگی قسمت هفدهم.mp3
4.49M
📻 : : حق تلاوت آیات قرآن 🔸 مراد از بجای آورد حق تلاوت آیات قرآن توقف و تامل در محتوا و مفاهیم آیات است. 👈بله|ایتا|تلگرام|روبیکا|اینستاگرام Karavani.ir | @SolookTashkilati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 : ، سوره مبارکه حج ✍ به بیان مرحوم علامه در تفسیر المیزان، سلوک انبیا (ع) در مسیر توحید، برای دیگران تشریع شده است یعنی راهی که انبیا طی کرده اند را خداوند متعال برای ما تشریع نموده است. کما اینکه بر اساس روایات بیان شده در اسرار عبادات، وضو و طهارت سنت حضرت آدم (ع) است که برای رجوع بعد از هبوط از آلودگی به طهارت ظاهر و باطن تشریع شده است و حج، سنت اتمام ابتلائات ابراهیمی است که برای امت سازی توحیدی تشریع شده و نماز سنت محمدی (ص) که در شب معراج تشریع شده است تا معراج طی شده پیامبر (ص) مسیر معراج مومنین امت او شود که؛ "الصلاة معراج المؤمن." منسک را به عبادت معنا کرده اند اما به حسب رجوع به آیات قرآن به نظر می رسد عمل عبادی که امتداد پیدا کرده و تکرار شود یا به تعبیری عبادتی که سنت گذاری شود منسک نامیده می شود.
سلوک تشکیلاتی
🔸 #تدبر_در_قرآن : #جزء_هفدهم، سوره مبارکه حج ✍ به بیان مرحوم علامه در تفسیر المیزان، سلوک انبیا (ع)
🔸 به عبارت دیگر عبادتی که در یک امت پایدار شده و امتداد یابد منسک نام دارد. لذا در سوره حج می فرماید خداوند برای هر امتی منسکی قرار داده که آن را بجای آورند؛ "لِّكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُۖ فَلاَ يُنَٰزِعُنَّكَ فِی ٱلْأَمْرِۚ وَ ٱدْعُ إِلَیٰ رَبِّكَۖ إِنَّكَ لَعَلَیٰ هُدًی مُّسْتَقِيمٍ" (حج؛ ۶۷). 🔸 این مناسک برای تثبیت ذکر خداوند در امت است؛ "وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا لِّيَذْكُرُوا۟ ٱسْمَ ٱللَّهِ" (حج؛ ۳۴). مناسک همان عبادات اجتماعی در هر امت هستند که منجر به تعظیم شعائر الهی در جامعه می شوند لذا قربانی کردن حجاج برای حج را در آیه ۳۴ این سوره مبارکه منسک و در آیه ۳۶ تعظیم شعائر الهی می داند و می فرماید؛ "ذَٰلِكَ وَ مَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ ٱللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَی ٱلْقُلُوبِ" (حج ۳۲). خود حج یکی از مهمترین مناسک اسلامی است که سنت ابراهیمی است. سعی صفا و مروه هاجر (س)، رجم شیطان توسط ابراهیم (ع) در ماجرای ابتلای ذبح فرزندش و نیز قربانی کردن گوسفند به جای ذبح اسماعیل بعنوان نماد قطع تعلق همه در تشریع حج سنت گذاری شده و به صورت منسک عبادی در آمده است. 🔸 لذا قرآن پس از بیان اتمام ابتلائات حضرت ابراهیم و قرار گرفتن او در مقام امامت امت؛ "وَ إِذِ ٱبْتَلَیٰٓ إِبْرَٰهِـۧمَ رَبُّهُۥ بِكَلِمَٰتٍ فَأَتَمَّهُنَّۖ قَالَ إِنِّی جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا" او را مشرف و مکلف به سنت گذاری حج می نماید و آیات قرآن از زبان ابراهیم (ع) امتداد این عمل عبادی در امت اسلام را بعنوان یک منسک از خداوند متعال طلب می کند؛ "وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِـۧمُ ٱلْقَوَاعِدَ مِنَ ٱلْبَيْتِ وَ إِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّآۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلسَّمِيعُ ٱلْعَلِيمُ. رَبَّنَا وَ ٱجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِن ذُرِّيَّتِنَآ أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَ أَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَ تُبْ عَلَيْنَآۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ" (بقره؛ ۱۲۷و۱۲۸). 🔸 سنت گذاری یک عمل صالح در یک و و بلکه در جامعه باعث امتداد عمل فرد در دیگران و پیوستگی دیگران به او به عنوان امام و پیشروی ایشان در آن عمل و شانیت و ماموم شدن دیگران نسبت به او می شود. لذا در روایات آمده است که؛ "مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً كَانَ لَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ" 🔸 اگر توجه داشته باشیم که بر اساس آیه شریفه؛ "فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ" (زلزال؛ ۶). اجر عمل حقیقت همان عمل است که در عالم آخرت ظهور می کند. پس اشتراک اجر عمل، یعنی عمل مشترک و مشارکت در عمل. پس کتاب جمعی و سرنوشت جمعی می سازد و لذا عمل جمعی هویت ساز و امت ساز است. 🔸 لذا برای اینکه یک وحدت و و امت واحده ای پیدا کند، عهد جمعی بر انجام عمل جمعی و سنت گذاری اعمال عبادی جمعی به صورت یک منسک قرار داده شده است. البته این اعمال عبادی جمعی باید سنت باشد نه بدعت! یعنی همان اعمال عبادی تشریع شده در شریعت خاتم را می توان در قالب قرار مشترک جمعی، سنت یک نمود و مناسک ایجاد کرد. تثبیت دعای فرج یا دعای عهد یا زیارت عاشورا یا قرائت قرآن به صورت جمعی بعنوان یک قاعده در یک تشکیلات می تواند نمونه این سنت گذاری و عهد جمعی باشد. 🔸 آثاری به مراتب عظیم‌تر از عهد فردی دارد و باعث توفیق جمعی و تحقق آثار جمعی می‌شود. هم‌چنان‌که دعای جمعی اجابت بالاتری را به همراه دارد، عهد جمعی نیز ایجاد می‌کند. پیمان‌های مکرر مؤمنان با یکدیگر، آن‌ها را در حرکت و سیر، متحد نموده و آن‌ها را حفظ می‌کند. 🔸 عهد جمعی باعث می‌شود، توفیقی که برای یکی از مؤمنان حاصل می‌شود، هم خود او بهره‌ی بیشتری ببرد و هم دیگران از توفیق او بهره‌مند شوند. در مراقبه‌ها و عهدهای جمعی، افراد مانند کوهنوردانی هستند که با طناب به یکدیگر متصل شده‌اند؛ اگر کسی لغزشی پیدا کند، دیگران او را نگه می‌دارند و نمی‌گذارند سقوط کند. ارتباطات جمعی در امور معنوی و عهدهای جمعی چنین خاصیتی دارند. بله | ایتا | تلگرام | روبیکا | اینستاگرام | تارنما 🌐 www.Karavani.ir |
رفیق روزهای بندگی قسمت هجدهم.mp3
5.47M
📻 : : نزول قرآن در شب قدر 🔸 امور مادی در عالم طبیعی تفسیر عینی آیات قران کریم است، فلذا سایر امور مادی و معنوی نیز در سایه نزول قرآن کریم تنزل پیدا می‌کنند. 👈بله|ایتا|تلگرام|روبیکا|اینستاگرام Karavani.ir | @SolookTashkilati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 : ، سوره مبارکه نور ✍ در آیه ابتدایی سوره مبارکه نور ضمن تصریح بر فریضه بودن این سوره و احکام بیان شده در آن، آیات این سوره را آیات بینات برای متذکر شدن مومنین می داند. در آیه دوم این سوره ابتدا حکم قطعی فحشاء (زنا) را اجرای حد شرعی صد ضربه تازیانه بیان کرده و تصریح می کند که در این حکم هیچ دلسوزی و سهل گیری نباید داشت. بعلاوه حکم باید در ملاء عام و در منظر مومنین باشد تا جنبه بازدارندگی در آن که فلسفه احکام جزائی است محقق شود. در آیه سوم هم حکم منع ازدواج مومنین با چنین افرادی و نوعی جداسازی آنها از در لایه دیگری از بازدارندگی بیان شده است. 🔸 این حدود شرعی نسبت به عاملین فحشاء یک روی سکه بازدارندگی از شیوع فحشا و منکر در جامعه است. اما روی دیگر آن جلوگیری از شیوع لسانی و رسانه ای فحشا و قبح شکنی از آن است. لذا پس از این حکم بلافاصله در آیات بعد حکم نسبت ناروا دادن رابطه نامشروع به مومنین را بیان می کند: "وَ ٱلَّذِينَ يَرْمُونَ ٱلْمُحْصَنَٰتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا۟ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَآءَ فَٱجْلِدُوهُمْ ثَمَٰنِينَ جَلْدَةً وَ لاَ تَقْبَلُوا۟ لَهُمْ شَهَٰدَةً أَبَدًاۚ وَ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلْفَٰسِقُونَ" (نور؛ ۳) اگر کسی نسبت ناروای این عمل فحشا را به کسی بدهد و نتواند چهار شاهد عینی فراهم آورد، خود آن فرد مدعی محکم به حد هشتاد ضربه تازیانه و عدم قبولی ابدی شهادت از اوست. (مگر به شرط توبه که در آیه بعد آمده و کیفیت استثنای شرط توبه آن بحث فقهی خارج از بحث ما است.)
سلوک تشکیلاتی
🔸 #تدبر_در_قرآن : #جزء_هجدهم، سوره مبارکه نور ✍ در آیه ابتدایی سوره مبارکه نور ضمن تصریح بر فریضه ب
🔸 احکام پس از این آیات در مورد نسبت ناروا دادن به مومنین است و به بیان مرحوم علامه؛ از آیات بر می‌آید که به بعضی از بستگان رسول خدا (ص) نسبت فحشاء دادند و نسبت دهندگان چند نفر بوده و داستان را در میان مردم منتشر کرده و دست به دست گردانده‌اند، و نیز به دست می‌آید که بعضی از منافقین یا بیماردلان در اشاعه این داستان کمک کرده‌اند، چون به طور کلی اشاعه فحشاء در میان مؤمنین را دوست می‌داشتند، و لذا خدا این آیات را نازل کرده، و از رسول خدا (ص) دفاع فرمود.(نور؛ ۱۱-۱۴) 🔸 از این آیات بر می آید که همانگونه که شیوع عملی فحشا منکر است، نسبت دادن آن به مومنین و قبح شکنی و شیوع لسانی آن هم منکر است. از یک سو حکم قطعی و سنگین فحشای جنسی بدون هیچ مماشاتی بیان شده و از جهتی هم اثبات آن با شهادت چهار شاهد همزمان با شرایط خاص به گونه ای است که فقط فساد و فحشای آشکار علنی و موارد خاص تجاوز به عنف حاد افشا شده و حد جاری شود. واضح است که در شریعت اسلام بنا بر پرده پوشی و ایجاد شرایط توبه و اصلاح در خفا است و بنا بر قبح شکنی و افشای فساد مخفیانه و خصوصی در جامعه و برخورد جزائی با آن نیست. البته حساب فساد عمومی و اجتماعی از فساد و گناه شخصی فردی جدا است. 🔸 بر اساس آیه شریفه؛ "يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱجْتَنِبُوا۟ كَثِيرًا مِّنَ ٱلظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ ٱلظَّنِّ إِثْمٌۖ وَ لاَ تَجَسَّسُوا۟" (حجرات؛ ۱۲) سوء ظن و تجسس در حریم خصوصی برای افشای فحشا و منکر موجود هم اجازه داده نشده و اصل بر تغافل است چه رسد به ظن سوء یا شنیده های غیر قطعی.البته این تغافل عملی به معنای تغافل رهبران جامعه از فهم واقعیت جامعه هم نیست! اما شدت برخورد با فحشاء منکر، هم با شیوع عملی آن است و هم با قبح شکنی و شیوع خبری و رسانه ای آن. تا جایی که می فرماید؛ "إِذْ تَلَقَّوْنَهُۥ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَ تَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُم مَّا لَيْسَ لَكُم بِهِۦ عِلْمٌ وَ تَحْسَبُونَهُۥ هَيِّنًا وَ هُوَ عِندَ ٱللَّهِ عَظِيمٌ" (نور؛ ۱۵) یعنی به خاطر بیاورید زمانی را که این شایعه را از زبان یکدیگر می‌گرفتید، و با دهان خود سخنی می‌گفتید که به آن یقین نداشتید؛ و آن را کوچک می‌پنداشتید در حالی که نزد خدا بزرگ است. بعد هم قاعده کلی بیان می کند که قابل تسرّی به همه مفاسد و منکرات اجتماعی است؛ "إِنَّ ٱلَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ ٱلْفَاحِشَةُ فِی ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِی ٱلدُّنْيَا وَ ٱلْأَخِرَةِۚ وَ ٱللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ" (نور؛ ۱۹) یعنی کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنان در دنیا و آخرت است که خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید! 🔸 نهایتا هم تکلیف را یکسره کرده و می فرماید؛ "يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لاَ تَتَّبِعُوا۟ خُطُوَاتِ ٱلشَّيْطَانِۚ وَ مَن يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ ٱلشَّيْطَانِ فَإِنَّهُۥ يَأْمُرُ بِٱلْفَحْشَآءِ وَ ٱلْمُنكَرِۚ وَ لَوْ لاَ فَضْلُ ٱللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُۥ مَا زَكَیٰ مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَ لَٰكِنَّ ٱللَّهَ يُزَكِّی مَن يَشَآءُۗ وَ ٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيم" (نور؛ ۲۱) یعنی ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از گامهای شیطان پیروی نکنید! هر کس پیرو شیطان شود گمراهش می‌سازد، زیرا او به فحشا و منکر فرمان می‌دهد! و اگر فضل و رحمت الهی بر شما نبود، هرگز احدی از شما پاک نمی‌شد؛ ولی خداوند هر که را بخواهد تزکیه می‌کند، و خدا شنوا و داناست! 🔸 گاهی نقل و انتشار اخبار درست ولی ضد فرهنگی جامعه خود اشاعه فحشا است و پیروی از خطوات شیطان. گاهی نقل آمار صحیح از منکرات در جایی که لازم نیست و برای غیر متولیان امر اصلاح جامعه اشاعه فحشا و قبح شکنی از عمل منکر است. 🔸 گاهی در از روی دلسوزی این اخبار مفاسد اجتماعی نقل و نشر داده می شود غافل از آنکه ما خود در خطوات شیطان اسیر شده و آمر به منکر شده ایم! گاهی گناه و فساد غیر علنی فرد را در مجموعه های به ظاهر فرهنگی و تربیتی به رخ فرد می کشیم به بهانه اصلاح فرد که این خود گناهی است نا بخشودنی! اصل در تربیت بر تغافل است و نه افشای سرّ نه فرد گناه کار حق افشای گناه خویش را دارد و نه کسی که به صورت اتفاقی مطلع می شود حق افشای سرّ نزد خود او یا دیگران را دارد! 🔸 برخورد های جزائی و عملی با فحشا عموما در موارد فساد عامدانه و از روی تجرّی و فسق علنی است و از باب مصلحت بازدارندگی اجتماعی است و ورود به حوزه خصوصی و گناهان شخصی افراد جایز نیست مگر مواردی که مصلحتی خاص اجتماعی در کار باشد که تشخیص آن به عهده مجتهد دینی است. بله | ایتا | تلگرام | روبیکا | اینستاگرام | تارنما 🌐 www.Karavani.ir |
🤲 التماس دعا...
رفیق روزهای بندگی قسمت نوزدهم.mp3
4.89M
📻 : : همراهی قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام 🔸 اگر کسی با قرآن مرتبط شود اما حقیقت آن را عین امام نبیند، با بدن قرآن مرتبط شده اما از مراتب بالای آن که به تعبیری تاویل قرآن است، هیچ بهره‌ای نبرده و در ظاهر متوقف شده است. 👈بله|ایتا|تلگرام|روبیکا|اینستاگرام Karavani.ir | @SolookTashkilati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 : ، سوره مبارکه فرقان ✍ این که نزول تدریجی قرآن برای همه عالمیان انذار دهنده است "نَزَّلَ ٱلْفُرْقَانَ عَلَیٰ عَبْدِهِۦ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا" (فرقان؛ ۱) نکته مهم این سوره در آیه اول است. سوره مبارکه فرقان در سراسر آیات شریفه خود که تفصیل این آیه اول است، بیان دقیقی دارد که نشان می دهد همانگونه که پس از عهد پیامبر (ص) نزول دفعی قرآن حقیقتی دارد که فراتاریخی است و در هر شب قدر بر قلب امام مداوم است، نزول تدریجی قرآن در طول سال هم حقیقتی دارد که بر امت پیامبر (ص) مداوم است. 🔸 به بیان مرحوم علامه طباطبایی (رض) آیات زیر همه ابعاد نزول دفعی قرآن در شب قدر را بیان می کند؛ آیات سوره دخان که بیان کننده نزول کتاب مبین در شب مبارکی است؛ "حمٓ وَ ٱلْكِتَابِ ٱلْمُبِينِ إِنَّآ أَنزَلْناهُ فِی لَيْلَةٍ مُّبَٰرَكَةٍۚ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ" (دخان؛ ۱-۳) که مبدا نزول را کتاب مبین و ظرف زمانی آن را شب مبارکی می داند. 🔸 آیات سوره مبارکه یوسف؛ :الٓرۚ تِلْكَ ءَايَاتُ ٱلْكِتَابِ ٱلْمُبِينِ  إِنَّآ أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ" (یوسف؛ ۱-۲) که باز مبدا نزول یا حقیقت قرآن را کتاب مبین می داند و نازل شده آن را قرآن عربی معرفی می کند و نشان می دهد آن کتاب مبین وقتی در شب مبارک نازل شده به صورت این قرآن عربی نازل شده است.
سلوک تشکیلاتی
🔸 #تدبر_در_قرآن : #جزء_نوزدهم، سوره مبارکه فرقان ✍ این که نزول تدریجی قرآن برای همه عالمیان انذار د
🔸 و آیات سوره قدر؛ "إِنَّآ أَنزَلْنَاهُ فِی لَيْلَةِ ٱلْقَدْر" (قدر؛ ۱) که بر اساس آیات فوق روشن می شود ضمیر "ه" آن به کتاب مبین بر می گردد و روشن می کند که آن لیله مبارکه شب قدر است که این قرآن از آن حقیقت کتاب مبین الهی در این زمان نازل شده است. 🔸 همه این آیات که فعل أَنزَلْنَاهُ از مصدر انزال در آن آمده اشاره به نزول دفعی کل حقیقت قرآن در شب قدر به صورت جمعی دارد و به بیان بسیاری از بزرگان یکی از معانی قرآن همین حقیقت جمعی و کلی آیات کتاب الهی است. 🔸 در مقابل در آیات سوره فرقان که می فرماید؛ "تَبَارَكَ ٱلَّذِی نَزَّلَ ٱلْفُرْقَانَ عَلَیٰ عَبْدِهِۦ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا" (فرقان؛ ۱) استفاده از فعل نَزَّلَ از مصدر تنزیل به معنای نزول تدریجی است و اشاره به نزول تدریجی قرآن در ۲۳ سال دوران بعثت تا رحلت پیامبر (ص) در مواقع مختلف دارد و به بیان برخی بزرگان اسم فرقان برای این کتاب الهی به تفریق کتاب و نزول سوره سوره آن اشاره دارد در مقابل قرآن که به این کتاب از حیث جمع همه آیات و سور اطلاق می شود. 🔸 در سوره مبارکه اسرا هر دو نزول دفعی و تدریجی بیان شده است. ابتدا اشاره می کند که؛ "وَ بِٱلْحَقِّ أَنزَلْنَاهُ وَ بِٱلْحَقِّ نَزَلَۗ وَ مَآ أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ مُبَشِّرًا وَ نَذِيرًا" (اسراء؛ ۱۰۵) که اشاره به نزول دفعی قرآن دارد و بلافاصله در آیه بعد می فرماید؛ "وَ قُرْآنًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُۥ عَلَی ٱلنَّاسِ عَلَیٰ مُكْثٍ وَ نَزَّلْنَاهُ تَنزِيلاً" (اسراء؛ ۱۰۵) که در این آیه اشاره به اینکه تنزیل یا همان نزول تدریجی فرقان نام می گیرد به قرینه فعل فَرَقْنَاهُ وجود دارد. بعلاوه غایت نزول تدریجی را هم اشاره می کند؛ "فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُۥ عَلَی ٱلنَّاسِ عَلَیٰ مُكْثٍ" یعنی قرآن را تفریقی و جدا جدا و تفصیلی نازل کردیم که با تانی و مکث برای مردم بخوانی. 🔸 مرحوم علامه می فرماید؛ نزول آیات قرآنی به تدریج و بند بند و سوره سوره و آیه آیه، به خاطر تمامیت یافتن استعداد مردم در تلقی معارف اصلی و اعتقادی و احکام فرعی و عملی آن است، و به مقتضای مصالحی است که برای بشر در نظر بوده و آن این است که علم قرآن با عمل به آن مقارن باشد، و طبع بشر از گرفتن معارف و احکام آن زده نشود، معارفش را یکی پس از دیگری درک نماید تا به سرنوشت تورات دچار نشود ، که به خاطر اینکه یکباره نازل شد، یهود از تلقی آن سر باز زد، و تا خدا کوه را بر سرشان معلق نکرد حاضر به قبول آن نشدند. 🔸 پس در این سوره دلیل تفریق قرآن به صورت فرقان بیان شده که مردم شمرده شمرده و کم کم قرآن را قرائت کرده و عمل کنند. به بیان مرحوم علامه منظور از تفریق قرآن این است که آن را بر حسب تدریجی بودن تحقق اسباب نزول سوره سوره و آیه آیه نازل کردیم و پیشنهاد نزول دفعی در قرآن کریم از طرف کفار مطرح شده اما مصلحت مردم بر نزول تدریجی بوده است؛ گرچه نزول دفعی آن بر قلب پیامبر (ص) در شب قدر محقق می شده است. 🔸 به بیان سوره مبارکه فرقان؛ "وَ قَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ لَوْ لاَ نُزِّلَ عَلَيْهِ ٱلْقُرْءَانُ جُمْلَةً وَاحِدَةًۚ كَذَٰلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِۦ فُؤَادَكَۖ و رَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلاً" (فرقان؛ ۳۲) به بیان مرحوم علامه تعلیم صرف با تثبیت معارف در قلب و تبدیل شدن به ایمانی که ملازم عمل باشد متفاوت است و قرآن چنین روش تعلیمی دارد. ایشان می فرمایند؛ 🔸 بهترین راه برای تعلیم و کامل‌ترین طریق و راه تربیت این است که آن را به تدریج بیان نماید و هر قسمت آن را به حادثه‌ای اختصاص دهد که احتیاجات گوناگونی به آن بیان دارد و آنچه از معارف اعتقادی و اخلاقی و عملی که مرتبط با آن حادثه می‌شود بیان کند، و نیز متعلقات آن معارف از قبیل اسباب عبرت‌گیری و پندگیری از سرگذشتهای گذشتگان و سر انجام کسانی که به غیر آن دستور عمل کردند و سر نوشت طاغیان و مشرکینی که از عمل به آن معارف سرپیچی نمودند، را بیان نماید. 🔸 به بیان ایشان نزول تدریجی قرآن همانند کارگاه عملی و آموزش در میدان است. مانند آموزش عملی و بالینی طبابت طبیب به شاگرد خود! پس تدبر به سبک تطبیق آیات بر لحظه لحظه زندگی فردی و اجتماعی روش تنزیلی قرآن است و اینگونه قرآن تبدیل به فرقان و قوه تمیز حق و باطل می شود که فرمود؛ "يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ إِن تَتَّقُوا۟ ٱللَّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَانًا" (انفال؛ ۲۹) چرا که توحید قرانی توحید در متن حیات فردی و اجتماعی است نه توحید در صرف اعمال عبادی ظاهری. 🔸 قرائت متن عربی قرآن از ابتدا تا انتها به سبک نزول دفعی قرآن است که اگر بعد از تنزیل تدریجی باشد موجب عبور از لفظ قرآن به حقیقت آن می شود و گرنه قرائت در لفظ و معنای ظاهری باقی می ماند! اگر این منطق را پذیرفتیم، تدبر حقیقی در قران با روش تنزیل و تفریق قرآن میسر است و اینگونه می توان از قرآن به فرقان رسید!