این اثر ابعاد بسیار زیادی دارد که ذکر تمام آن در این متن نمیگنجد
پ.ن: مثال گل رز زیبای وحشی تمثیل زیبایی از تفاوت ظاهر و باطن است
پ.ن: در فیلم خیر و شر هر دو از عنصر جادو استفاده میکنند درحالی که جادو از مصادیق باطل است و خیر هیچ گاه از باطل استفاده نمیکند
معرفی فیلم از خانم شالیزادگان
✅@nimavary
📣 فیلم «بیروت»،« Beirut»
♦️مشخصات اثر:
کارگردان: براد اندرسون
محصول: آمریکا
سال انتشار: 2018
ژانر:جاسوسی
🔹 خلاصه ی داستان:
روایت فیلم «بیروت» از سال 1972 (زمان جنگهای داخلی لبنان) آغاز میشود؛ «میسن اسکایلز» دیپلمات آمریکایی در لبنان است که به همراه همسرش «نادیا» زندگی میکند و به تازگی سرپرستی پسر 13 ساله فلسطینی به نام «کریم» که خانوادهاش را از دست داده و در اردوگاه فلسطینیان در لبنان زندگی میکرده است را بر عهده گرفتهاند.
🔗https://yun.ir/irbb79
#بیروت
#Beirut
#براد_اندرسون
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🦋هنر استراتژیک
✅@StrategicArt_ir
♦️نکاتی در مورد اغتشاشات اخیر ایران:
1️⃣اغتشاشات اخیر در ایران، رهبر مشخصی ندارد و تفرقه در بین گروه هایی مخالف ایران وجود دارد.
2️⃣ظاهرا موضوع اغتشاشات اخیر ایران، فرهنگی است ولی اگر کمی عمیق تر شویم، درحال حاضر درگیر یک جنگ ترکیبی هستیم.
3️⃣برای روحیه دادن به اغتشاشگران از موزیک ویدیوها استفاده می کنند، خواننده این موزیک ویدیوها عموما خانمها هستند و از کلمات و شیوه های رسانه ای برای مظلوم نمایی و تحریک احساسات خانمها استفاده می کنند.
4️⃣اغتشاشگران از تمام امکانات و ظرفیت و تکنیک های رسانه ای برای رسیدن به اهدافشان استفاده می کنند.
5️⃣چند مورد از اقداماتی که در این چند ماه توسط اغتشاشگران اتفاق افتاده است: خشونت خیابانی، بی حجابی زنان، شعار دادن شبانه، اینها ترکیب چند نوع اقدام برای رسیدن به یک نتیجه واحد است.
6️⃣هدف این اغتشاشات، براندازی رژیم و تجزیه ایران است.
#اغتشاشات_ایران
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🦋هنر استراتژیک
✅@StrategicArt_ir
📣 انیمیشن «هیولای دریا»،« The Sea Beat»
♦️مشخصات اثر:
کارگردان: کریس ویلیامز
محصول: آمریکا
سال انتشار: 2022
ژانر: ماجراجویی
🔹 خلاصه ی داستان:
انیمیشن هیولای دریا، داستان یک شکارچی هیولاهای دریایی به نام «جیکوب هالند» که به عنوان بهترین شکارچی افسانهای در تمام دریا شناخته می شود و زمانی که دختر بچهای مخفیانه وارد کشتی می شود، زندگی او کاملا تغییر کرده و سفری حماسی را به سمت دریاهای ناشناخته آغاز کرده و ماجراهای شگفت انگیزی را رقم می زنند.
#هیولای_دریا
#The_Sea_Beast
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🦋هنر استراتژیک
✅@StrategicArt_ir
هدایت شده از سهیل سلیمی
📽من نبودم دستم بود، تقصیر پادشاه بود!
| تحلیل کوتاه انیمیشن "هیولای دریا" ساخته کریس ویلیامز | محصول نتفلیکس |
📚قصهی به ظاهر تکراری "هیولای دریا" داستانِ مبارزهی مردمی از تمدن غرب است که سالها از هیولاهای دریایی آسیب دیدهاند و هزاران دلاور و جنگجو در این راه از دست دادهاند و ناگهان از طریق شجاعت دخترک دورگهای میفهمند که هیولاها اصلا هم بد نیستند بلکه پادشاهان جهت منافع خودشان آنها را بد جلو دادهاند تا از این طریق ضمن کنترل جامعه، ثروتشان را هم افزایش دهند و به بهانه مبارزه با هیولاها سرزمینهایشان را گسترش دهند.
📎پیام نهایی هیولای دریا این است: ما "تمدن غرب" در حال نابودی هستیم و دیگر سر جنگ با شما را نداریم، لطفا! بعد از نابودی قدرت و هژمونی ما، به ما حمله نکنید! و ما را نکشید! و ما را نخورید! هرچه بوده تقصیر فرمانروایان بوده، ما فریب خورده ایم و پشیمان. قلب مهربان شما را پشت چهرهی هیولاییتان! ندیده بودیم، شرمنده!
برای مطالعه متن کامل روی👈🏻 ⏹⏯ کلیک کنید.
🎥 سهیل سلیمی @SOHEILSALIMI
🎬نویسنده و فیلمساز
🧩متخصص مطالعات استراتژیک فرهنگی
🧩مشاور رسانهای آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر دانشگاه تهران
🎭کانال آپارات: (دانلود و تماشای فیلمها)
www.aparat.com/SOHEIL_SALIMI
🌐وبلاگ رسمی سهیل سلیمی:
www.soheilsalimi.blogsky.com
🔴 لینک کانال ایتا👇
https://eitaa.com/soheilsalimi
https://eitaa.com/soheilsalimi
📣 فیلم «هفت»،«seven»:
♦️مشخصات اثر:
کارگردان: دیوید فینچر
محصول: آمریکا
سال انتشار: 1995
ژانر: تریلر
🔹 خلاصه ی داستان:
«دیوید میلز»، که به تازگی انتقالی گرفته و «ویلیام سامرست»، که به زودی بازنشسته میشود هر دو کارآگاههای جنایی هستند که عمیقاً درگیر پرونده یک قاتل سریالی دگرآزار میشوند. قاتلی که قتلهای خود را به دقت بر طبق هفت گناه کبیره طرحریزی کردهاست: شکمپرستی، طمع، تنبلی، خشم، غرور، شهوت و حسادت. ستوان کارآگاه ویلیام سامرست که به زودی بازنشسته میشود، با کارآگاه کمخلاق اما آرمانگرا دیوید میلز، که اخیراً به همراه همسرش «تریسی» به یک شهر بزرگ ناشناس نقل مکان کردهاند، شریک میشوند.
#هفت
#Seven
#دیوید_فینچر
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🦋هنر استراتژیک
✅@StrategicArt_ir
هدایت شده از سهیل سلیمی
🎥 ما سر هر کوچه و خیابون یه گناهِ کبیره می بینیم، اما بهش بی تفاوتیم، بی تفاوتیم چون برامون عادی شده! 👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼
هدایت شده از سهیل سلیمی
🟥 ما سر هر کوچه و خیابون یه گناهِ کبیره می بینیم، اما بهش بی تفاوتیم، بی تفاوتیم چون برامون عادی شده!
📝تحلیلی بر فیلم سینمایی (هفت)
⏯ هرچند به ظاهر برای اکثر مردم، تعیینِ #هفت_گناه_کبیره (در آموزه های مسیحیت) و مجازات های سنگین و جهنمی برای آنها بسیار دلهرهآور است، اما همهی ما گاه از یک راننده تاکسیِ زیاده خواه، از یک #سیاست_مدار فاسد، از یک #پزشک مغرور، یک کارفرمای شکم باره، یک #روسپی بی حیا، یک دوست تنبلِ بدقولِ بی تفاوت، از خرید، وقتی پولی که با مشقت به دست آورده ایم به پای یک کالای بی کیفیت از دست می دهیم و حتی از وکیلی که قانون را به بالاترین پیشنهاد می فروشد، چنان زخم می خوریم و ناراحت می شویم که دوست داریم آن فرد را مجازات کنیم، مجازاتی سخت!
⭕️ اما همواره به جای مجازات، گوشه ای می نشینیم و عصبانیت مان را بر فرق سرِ خودمان می کوبیم و غصه می خوریم و گاه گریه آخرین پناهِ مان می شود. اما این بغض فروخورده در فیلم " #هفت " به بلندترین شکل ممکن فریاد می شود.
🎭اولین دیالوگِ مهم فیلم، اشاره به بی توجهی خودِ مخاطب دارد. روحیه ی وِلِش کن، یا به من چه! جان دوال می گوید؛ "گاهی برای اینکه مردم به حَرفِت گوش کنن، کافی نیست که فقط بزنی روی شونه شون، باید با پُتک بکوبی توی سرشون". اما آنچه که این دیالوگ را فراتر از معنای آن، بازهم مهمتر می کند، خاستگاه آن است. فیلم در آمریکا ساخته شده، در هالیوود، جایی که اوجِ تمدنِ #لیبرال_دموکراسی محسوب می شود.
🧩 #لیبرالیسمی که اساس آن "لِسِفِر" است. مفهومی که وقتی معنای آن را بدانید حیرتانگیز بودنِ "هفت" و این دیالوگ را بیشتر درک می کنید. لِسفر، یعنی وِلِش کن! یعنی تمدنی که ماهیتش بی خیالی و رهاسازی بوده، کارش به جایی رسیده که نسخه درمان را در مجازات سخت می بیند، در توجه همه ی افراد جامعه به افعال یکدیگر، اما نه با امر به معروف و نهی از منکر، بلکه با گلولهی یک تفنگ اتوماتیک یا تکه تکه کردن هرزه ها و فاحشه ها با چاقوهای تیز قصابی!.
🎥 کارگاه سامرست " #مورگان_فریمن " در جایی میگوید: "توی #آمریکا راحتره که توی #اعتیاد غرق بشی تا اینکه بخوای زحمت بکشی، راحتره چیزی رو که میخوایی بدزدی!
🎯 فیلم اساسا بسیار بصری و هنرمندانه ساخته شده، اما #دیالوگ ها چنان پُرمحتوا و کوبنده است که شاید بارها و بارها برای درک دقیق آنها "هفت" را باید به تماشا نشست. در جای دیگری "جان دوال" کاراکتری که میخواهد عدالتی خونین را علیه گناهکاران اجرا کند، می گوید؛ "ما سر هر کوچه و خیابون یه #گناه_کبیره می بینیم، اما بهش بی تفاوتیم، بی تفاوتیم چون برامون عادی شده."
در این دیالوگِ شاهکار و بی بدیل، دو نکته بسیار مهم و استراتژیک در حوزه جامعه سازی نهفته شده است.
🧩اول اینکه؛ هیچ کس زحمتِ تذکر و ارشادِ کس دیگری را به خودش نمی دهد. در یک مثال مع الفارغ، اگر ببینیم کسی در حال افتادن به چاهی هست که اتفاقا ما از همان چاه آب برای نوشیدن بالا می کشیم، تنها لَبی میگَزیم و لب برای هشدار باز نمی کنیم. یعنی از رویکردِ دینیِ #امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر روی گردان هستیم، حتی وقتی که آسیبِ این روی گردانی مستقیم به خود ما باز می گردد.
🗽دوم آنکه؛ گناه و متعاقب آن جرم و جنایت، عادی سازی می شود. یعنی نه تنها با فسادهای مختلفِ درون جامعه مقابله و مواجهه صورت نمی دهیم، بلکه آن را بَدیهی و طبیعی و حتی گاه لازمه ی جامعه می دانیم.
⏯ فیلم سینمایی "هفت" جامعه را منفعل و بی خاصیت نمی خواهد و از باورهای احمقانه ی دنیای مدرن و لیبرالیسم عبور می کند.
🎲 "هفت" نوعی انسان آرمانیِ عدالت خواه دارد که در شکلی اغراق شده و نمادین، با توسل به احکام مجازات در دینِ مسیحیت، سعی در اصلاح جامعه و حتی خودش "جان دوال" دارد، و داستان را جوری جلو میبرد که در نهایت خودش هم به دلیل #گناه #حسادت کشته می شود. اما نکته ای نباید از آن غافل شد این است که فیلم مستقیم می گوید؛ #تمدن_غرب به چنان لجنزاری از فساد تبدیل شده که جز کشتن بی واسطه و مستقیم گناهکارن راه دیگری باقی نمانده است.
🎥 فیلم سینمایی "هفت" اثری هنرمندانه است که حتی خالقان آن یعنی " #اَندرو_کیوین_واکر " در مقام نویسنده و " #دیوید_فینچر " در مقام کارگردان، و حتی " #داریوش_خُنجی " در مقام فیلمبردار دیگر هرگز به ساخت چنین اثرِ شاهکاری دست نیازیدند.
🔴 سهیل سلیمی
*نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون
*متخصص مطالعات استراتژیک فرهنگی
*مشاور رسانهای آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر دانشگاه تهران
⭕️ @SOHEILSALIMI
⭕️ @SOHEILSALIMI
⭕️ @SOHEILSALIMI
⭕️ @SOHEILSALIMI
🎭کانال آپارات: (دانلود و تماشای فیلمها)
www.aparat.com/SOHEIL_SALIMI
🌐وبلاگ رسمی سهیل سلیمی:
www.soheilsalimi.blogsky.com
🔴 لینک کانال ایتا👇
https://eitaa.com/soheilsalimi
https://eitaa.com/soheilsalimi
📣 فیلم «1917»
♦️مشخصات اثر:
کارگردان: سم منداس
محصول: آمریکا
سال انتشار: 2019
ژانر: جنگی
🔹 خلاصهی داستان:
دو سرباز جوان انگلیسی ارتش بریتانیا در جنگ جهانی اول ماموریت دارند پیامی را در اعماق سرزمین دشمن منتقل کنند که آنها را از حمله باز می دارد که ممکن است به مرگ هزاران سرباز منجر شود و...
#هزار_و_نهصد_و_هفده
#سم_منداس
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🦋هنر استراتژیک
✅@StrategicArt_ir
هدایت شده از سهیل سلیمی
1917_(2019)_Film_Poster g.jpeg
54.3K
تحلیلی بر فیلم سینمایی 1917
📝🖌 سهیل سلیمی
📽 @soheilsalimi
👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼
هدایت شده از سهیل سلیمی
⏺ همچنان به دنبال برادرم می گردم
♦️فیلم سینمایی " #هزارو نهصد و هفده" اثر " #سم مندز " فیلم بسیار خوش ساخت و روانی است. فیلمبرداری بسیار خوب با پلان های لانگ تیک و فیلمنامه ساده ی آن، مخاطب را برای حدود دو ساعت میخ کوب می کند.
♦️ایجاد لحظات ناب و غافلگیر کننده و البته بازی های بسیار باور پذیر، و التهاب فزاینده ی فیلم، همگی از برجستگی های این اثر به شمار می روند. #فیلم سفری است به درون #جنگ، بی آنکه فرصتی برای پند و اندرزهای، پدربزرگ ها را داشته باشد. جنگ است و جنگ و دیگر هیچ.
⚠️ اما خط تکراری، در جستجوی "برادر"، همان بخش نپخته و شاید دم دستی فیلم است. بدون هیچ شکی همه اهالی فیلم و سینما بلافاصله به یاد فیلم " #نجات_سرجوخه_رایان " ساخته " #استیون_اسپیلبرگ" می افتند. آنهم با همان دغدغه ها و همان زیر متن. در هر دو فیلم #ایثار و ایستادگی و #اتحاد مسئله فیلم است. در "نجات سرباز رایان" اتحادِ آمریکا و اروپا منطق این ایستادگی است و در"1917" اتحادِ فرانسه و انگلیس به عنوان نماینده قاره مه گرفته اروپا. پیام فیلم این است: #همچنان_به_دنبال_برادرم_میگردم.
🧩 به اعتقاد من، این جستجوی بی پایان در آثار جنگی غرب، ریشه در عدم وجود یک منطق درست برای جنگیدن دارد. جنگ هایی که برای کشورگشایی و سیر کردن شکم جنگ سالارها آغاز میشوند و سربازها بدون انگیزه و اعتقاد تفنگ به دست میگیرند. مرگ هایی بیهوده و پیروزی هایی بیهوده تر. البته نویسنده با این دیالوگ که؛ مدالی که برای شجاعت در جنگ، می دهند، یک تکه حلبی بی ارزش است. میخواهد پوچی این جنگ ها را به رخ مخاطب بکشد،... اما مخاطب آنقدر در غفلت جذابیتهای بصری فیلم است که بعید به نظر میرسد در آن لحظه متوجه عمق این دیالوگ و شوخی بعد از آن که می گوید؛ "فقط یه تیکه حلبی نیست، یه روبان قرمز هم بهش وصله"، بشود.
🎬 فیلم قصد آنرا ندارد تا به اثری #ضد_جنگ تبدیل شود، اما بدلیل همین فقدان ایدئولوژی ناگزیر ضد جنگ می شود. و پایان خوش فیلم حاصلِ عدم وقوع یه حمله دیگر است. در این فیلم هم همان نگاهِ سیاهِ #داروینیستی موج میزند ؛ "بکش تا زنده بمانی". کسی که در جنگ مرده، مرده دیگر اندوه و زاری برایش سودی ندارد و تبدیل خواهد شد به غذای موشها و... پس باید زنده ماند، زنده بودن یعنی معنا داشتن. هیچ آینده و جهانِ پس از مرگی برای فیلمساز مطرح نبوده و فقط #جان_سخت و بی وقفه رفتن، برای به مقصد رسیدن، مهم بوده است.
🌋 اما آنچه که در بطن فیلم از لحاظ تکنیکی پنهان است و فیلم تمام قد به آن مدیون است، #طراحی_صحنه ی این فیلم است که شاهکاری ست بس قابل تامل و توجه. صحنه ها مانند یک پازل عظیم بهم گره خورده اند و یک شکل بی بدیل را نمایان ساخته اند. هرچه فیلم پیش می رود بزرگی این کار بیشتر به چشم می آید. البته که همه می دانیم که درصد زیادی از این فضاسازی ها جلوه های ویژه ی رایانه ای است. اما این از ارزش کار و فکری که برای ایجاد چنین صحنه هایی بوجود آمده چیزی کم نمی کند.
🔴 سهیل سلیمی
*نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون
*متخصص مطالعات استراتژیک فرهنگی
*مشاور رسانهای آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر دانشگاه تهران
⭕️ @SOHEILSALIMI
⭕️ @SOHEILSALIMI
⭕️ @SOHEILSALIMI
⭕️ @SOHEILSALIMI
🎭کانال آپارات: (دانلود و تماشای فیلمها)
www.aparat.com/SOHEIL_SALIMI
🌐وبلاگ رسمی سهیل سلیمی:
www.soheilsalimi.blogsky.com
🔴 لینک کانال ایتا👇
https://eitaa.com/soheilsalimi
https://eitaa.com/soheilsalimi
📣 فیلم «مجاورت»، «proximity»
♦️مشخصات اثر:
کارگردان: اریک دمیوسی
محصول: آمریکا
سال انتشار: 2020
ژانر: علمی، تخیلی
🔹 خلاصهی داستان:
یک دانشمند جوان ناسا توسط موجودات فضایی دزدیده می شود اما چون کسی حرف او را باور نمی کند خودش دست به کار می شود تا نشانههایی از این موجودات را پیدا کند...
#مجاورت
#proximity
#اریک_دموسی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🦋هنر استراتژیک
✅@StrategicArt_ir
هدایت شده از شمارش معکوس ظهــ🌼ــور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سکانسی از سینمای #هالیوود :
✡☠ شیاطین جن به دنبال انرژی انسان ها😨
☑️ ما به علم پزشکی و تکنولوژی وفیزیک غلبه کردیم. ما به دنبال منشاء حیات هستیم. ما بروی انسان ها تحقیق کردیم!!!!
⛔️ سینمای هالیوود به وضوح نشان میدهد که در آخرالزمان اجانین کافر با هدف ارتعاشات و انرژی انسانها بار دیگر دست به طغیان و فساد خواهند زد و آخرین و مهمترین اهداف آنها جلوگیری از ظهور منجی است.
🔴 اسم این 👆 فیلم
فیلم proximity 2020
#مادی_شدن_جن
➖ ➖ ➖ ➖ ➖
⏰ @shomareshmakooszohor
📣 فیلم «بیهمهچیز»
♦️مشخصات اثر:
کارگردان: محسن قرائی
محصول: ایران
سال انتشار: 1399
ژانر: درام
🔹 خلاصهی داستان:
در روستایی پیش از انقلاب فردی خانزاده با نام «امیر» به عنوان قاضی محلی در روستا فعالیت میکند و به خاطر سابقه خوبی که داشته، مردم به او اعتماد کامل دارند و بخش مهمی از کارهای روستا را به امیر سپردهاند. حال پس از سالها یکی از اهالی روستا با نام «لیلی» که از روستا به خاطر تهمت مردم به فاحشه بودن رفته، به عنوان اشرافزاده به روستا برمیگردد و به مردم وعده میدهد که در صورت کشتن امیر، پول زیادی به آنها خواهد داد…
#بیهمهچيز
#محسن_قرائی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🦋هنر استراتژیک
✅@StrategicArt_ir
هدایت شده از آرما مدیا
«بیهمهچیز» فیلمی برای نفرت از همهکس و همهچیز! (۱)
فیلم در روستایی ناشناس و در زمان محمدرضا شاه روایت میشود. امیر خان، قهرمان مردم روستا، با ورود زنی به نام «لیلی» متهم میشود به اینکه در جوانی او را باردار کرده و قسر در رفته. بارداری دختر که آشکار شده، مردم او را طرد و از روستا بیرون کردهاند. او به شهر رفت و در کابارهها مشغول کار شد.
حالا بعد از سالها که روستا در آستانهٔ نابودی است، لیلی به دربار شاه راه پیدا کرده و پول و پلهای به هم زده. مردم روستا چندین بار از لیلی دعوت میکنند به زادگاهش سری بزند و آنها را از فلاکت نجات دهد. او پاسخی به نامههای آنها نمیدهد تا وقتی که پای آخرین نامه اسم «امیر» را میبیند؛ البته نامه را دیگران به نام امیر و بیخبر از او میفرستند. لیلی به روستا میآید و ماجرا شروع میشود.
تنها گاو و گوسالهٔ روستا متعلق به زنی است که نوری صدایش میزنند. اون بهشدت دلبستهٔ گاوش است و به شرط اینکه قربانیکردن آن نمایشی باشد، راضی میشود گاوش را به استقبال لیلی ببرند. اما گاو به اشتباه ذبح میشود. لیلی پا روی خون آن میگذارد و به روستای پدریاش وارد میشود. از همین صحنه میتوان دریافت که او ابایی ندارد از اینکه تمام هست و نیست مردم خودش را نابود کند. تقریباً همین کار را هم میکند! او نهتنها امیر و خانوادهاش، که تمام مردم روستا را نابود میکند.
با صبر و حوصله مشکلات و خواستههای همولایتیهایش را میشنود و سخاوتمندانه برای حل و فصل هر کدام پول یا اعتبار لازم را کنار میگذارد. اما تحقق تمام اینها را مشروط میکند به خواستهٔ خودش؛ کشتن امیر! او آمده تا از امیر و تمام مردم روستا انتقام بگیرد. از امیر به جرم رها کردن او با یک بچهٔ نامشروع، از مردم به جرم طرد کردنش.
امیر، قهرمان مردم روستاست. پیداست که در موقعیتهای مختلف پشت مردم روستا بوده و برای تکتک آنها بزرگتری و خیرخواهی کرده که مردم با رغبت و علاقه قبولش دارند و حرفش را زمین نمیاندازند. پیش از این، جانش را برای نجات بعضی از روستاییان از زیر آوار معدن به خطر انداخته و این کار جلوهٔ قهرمانی بیشتری به او داده.
حالا مردم بین یک دوراهی قرار دارند؛ امیر را بکشند و به نان و نوایی برسند، یا در فلاکت به امیر وفادار بمانند. جز معلم روستا، که خودش اهل آنجاست، بقیه اولین گزینه را انتخاب میکنند.
ظاهراً فیلمساز خواسته معلم را نماد وجدان نشان دهد که زیر ضربههای طمع و خودخواهی آسیب میبیند، از صحنهٔ تصمیمگیری اخراج میشود و از جایی به بعد، دیگر کنشی از او نمیبینیم. خصوصاً در صحنهای که دهدار فریاد میزند «حتی اگه یه نفر هم مخالف باشه، اعدامش نمیکنیم!»، که مخالفت معلم میتوانست همه چیز را عوض کند، معلوم نیست او کجاست. ضمن اینکه دهدار تأکید میکند «همه اومده باشن! هیچکس تو خونهش نمونده باشه! همه امضا کنن!». امضای معلم کجاست؟!
همه گناهکار، بیچشم و رو و نمکنشناس؛ آن هم روستاییان ایرانی که به صفا، سادگی و مهماننوازی معروفند.
قهرمان شیک، آراسته، زیبا، مردمدوست، سخاوتمند و البته مورد ظلم واقعشدهٔ فیلم، زنی است که بدون ازدواج باردار شده و حالا از مردم طلبکار است که «چطور توانستید در چشم من نگاه کنید؟!» گویی مردم باید جواب رسوایی او را بدهند. لیلی میتواند قهرمان منفی این فیلم باشد که اگرچه مرگ قهرمان اولیهٔ فیلم را میخواهد، اما با این خواسته، پوستهٔ رودربایستی و تعارف را از مناسبات بین مردم و امیر کنار میزند و واقعیت مردم و امیر را به خودشان و به همدیگر نشان میدهد. او در واقع همه را پیش همدیگر بیآبرو میکند. شاید هدفش از ابتدا همین رسوایی بود و واقعاً مرگ امیر را نمیخواست.
«بیهمه چیز» واقعاً بیهمه چیز است
داستان، اقتباس از یک نمایشنامهٔ خارجی است که فیلمساز در ایرانیزه کردن آن ناموفق بوده؛ چون اثری از سنتها و فرهنگ زمان قصه دیده نمیشود.
این فیلم قهرمان ندارد. قهرمانی که مردم به اسمش قسم میخورند تو زرد از آب درمیآید و تشت رسواییاش از بام میافتد.
همسرش، (نسرین) که تا آخرین دقایق فیلم، مخاطب برایش دل میسوزاند، ناگهان اعتراف میکند که نامهٔ لیلی را به امیر نرسانده و باعث شده امیر هیچوقت نفهمد که پسری دارد. او مدتها این واقعیت را پنهان کرده تا زندگی خودش را حفظ کند. ضمن اینکه به رابطهٔ نامشروع همسرش پیش از ازدواج با او، بیاعتنا بوده و با علم به این موضوع، با امیر ازدواج کرده.
در بزنگاهی که کسی میخواهد با سوءاستفاده از تنگنایی که امیر گرفتارش شده، گستاخانه دختر او را تصاحب کند، امیر نجات جان خودش را مقدم میشمارد؛ در واقع دختر خود را معامله میکند تا از مهلکهای که لیلی برایش تدارک دیده جان سالم به در ببرد. شما این حرکت را باور میکنید از چنین شخصیتی با پیشینهای که در فیلم گفته میشود؟
ادامه دارد...
✅ @media_arma
هدایت شده از آرما مدیا
«بیهمهچیز» فیلمی برای نفرت از همهکس و همهچیز! (۲)
دختر امیر قهر میکند و از روستا میرود. او به گریه و التماس مادرش برای ماندن و کمک کردن به پدرش اعتنا نمیکند. سازندگان فیلم ظاهراً از خانوادههای سنتی ایران قدیم هیچ نمیدانستهاند. ولی خواستهاند چیزی به فرزندان این دوره بیاموزند؛ خودخواهی و بیرحمی فرزند در قبال والدین! فرزند حق دارد خودش را از انبوه مشکلات ریز و درشت والدینش بیرون بکشد و بگریزد. این بیشتر به سبک زندگی فردگرایانهٔ انسان امروز غربی میخورد تا به فرهنگ و سبک زندگی ایران قدیم.
دهدار که میکوشد مخالفی برای اعدام امیر پیدا کند، وقتی لیلی از اعدام صرفنظر میکند، مقابل این خواسته میایستد و میگوید «از این به بعد چطور تو چشم امیر نگاه کنیم؟»، یعنی ترجیح میدهد حالا که کار به طناب دار رسیده، چهارپایه را از زیر پای امیر کنار بزنند و کار را تمام کنند تا اهالی روستا از روبهرو شدن با امیر شرمنده نشوند.
از همه نچسبتر اما کینهٔ غریب و بیدلیل برادر امیر (قاسم) از اوست، با اینکه امیر جان او را نجات داده! او نهتنها با کشتن امیر مخالفت نمیکند، که با دیگران همراه میشود و روشهایی برای تمام کردن کار برادر خود پیشنهاد میدهد. چرا؟ این همه کینه از کجا آمده؟ آن هم در جامعهای که برادرکشی از نکوهیدهترین گناهان است و مردمش معروفند به اینکه اگر گوشت هم را بخورند، استخوان هم را دور نمیاندازند.
بارها در فیلم با اشاره به رابطهٔ نامشروع امیر و لیلی گفته میشود «کدوم گناه؟!». گاهی هم این جمله ضمیمهاش میشود که «شماها هیچکدومتون تا حالا اشتباه نکردید؟». زنا گناه کوچکی است یا گناه دیگران، مجوزی برای گناه ماست؟ اگر قرار باشد دو محور اصلی برای محتوای این فیلم نام ببریم، اولی عادیسازی رابطهٔ نامشروع است و دومی ایجاد نفرت از مردم به معنای عام آن.
تو هم گرگی، مثل همهٔ همشهریها و هموطنهایت!
«بیهمه چیز» میگوید تو آدم بدی هستی، مثل تکتک اطرافیانت. و جایی که فکرش را نمیکنی همانهایی که روزی خودت را فدایشان کردی، حکم اعدامت را امضا میکنند و لحظهها را برای جاندادنت میشمارند. پس رحم نکن، مثل اطرافیانت گرگ باش و در دریدن دیگران تعلل نکن.
آنهایی که امروز چاکرم مخلصم به نافت میبندند، روزی که منافعشان ایجاب کند، جوری در کاسهات میگذارند که خودت، خودت را خلاص کنی. ادبیات فیلم همینقدر زننده و چهرهٔ مردمش همینقدر کریه است.
چرا تمام شخصیتهای این فیلم، چرک، خالی از انسانیت و بیهمهچیز هستند؟ فیلمساز کدام جامعه را تصویر کرده که تا این حد با ایران و برای ایرانیجماعت بیگانه است؟ شاید بهتر بود نمایشنامه را در همان بستری که نوشته شده، در بستر فرهنگ وحشی غرب، پیاده میکرد تا بتوانیم آن را هضم کنیم.
کماکان بعد از تماشای بسیاری از فیلمهای ایرانی این سؤال ذهنم را میآزارد که فیلمساز ایرانی و تولیدات او چه نسبتی با فرهنگ و جامعهٔ ایرانی دارند؟!
پایان.
✅ @media_arma
💻 برنامه «دربارهُ» با حضور استاد رائفیپور | نقد فیلم سینمایی «بی همه چیز»
📥 لینک دانلود و مشاهده با کیفیتهای مختلف👇
🔗 youtu.be/se6ZVL7QHow
🔗 aparat.com/v/sliR5
#سیاسی #فرهنگی
✅ @Masafbox
🆔 @Masaf
📣 فیلم «جِیاِفکِی»، «JFK»:
♦️مشخصات اثر:
کارگردان: اولیور استون
محصول: آمریکا
سال انتشار: 1999
ژانر: تاریخی
🔹 خلاصهی داستان:
جِیاِفکِی (سه حرف اول نام جان اف کندی)، فیلمی خوش ساخت مهیج و از روی داستان واقعی است که به موضوع ترور جان اف کندی، رئیسجمهور آمریکا میپردازد.
#جی_اف_کی
#JFK
#اولیور_استون
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🦋هنر استراتژیک
✅@StrategicArt_ir
جنگ روایت ها یا چه کسی کندی را کشت؟
در صحنه ای از فیلم "#جی.اف.کی" ساخته #الیور_استون در سال 1991، جیم گریسون (با بازی کوین کاستنر) وکیل نیواورلئانی پرونده ترور و قتل جان اف کندی، با فیلمی مواجه می شود که تصاویری از صحنه #ترور #کندی را نشان داده و تصاویر به روشنی نشان می دهد کندی از چند سوی مخالف مورد اصابت گلوله قرار گرفته است.
این واقعیت با آنچه در سال 1964 به عنوان نتیجه تحقیقات پرونده قتل #رییس_جمهوری_آمریکا از سوی کمیسیونی موسوم به "وارن" اعلام شد (و متاسفانه پس از قریب به 60 سال و حتی پس از انتشار بخش اعظم اسناد سازمان سیا دراین باره طی دو سال اخیر هنوز برآن تاکید می شود) که تنها یک فرد به نام "#هاروی_اسوالد" را قاتل کندی معرفی کرد، کاملا مغایرت داشت و نشان می داد در جریان ترور کندی افراد و چه بسا گروههای متعددی حضور داشته اند.
به همین دلیل جیم گریسون مجددا پرونده بسته شده کندی را گشود و تحقیقات مجددی را آغاز نمود که طی آن اگرچه به سرنخ های مختلفی دست پیدا کرد اما در هیچکدام به قطعیتی نرسید. تا اینکه یک مامورسازمان سیا (با بازی دانالد ساترلند) پیامی سری برای گریسون فرستاد و از او تقاضای دیدار نمود.
طی آن دیدار مامور فوق پس از توضیح مفصل درباره ماموریت ویژه ای که در روز ترور "جان اف کندی" به وی داده بودند، می گوید که گزینه هایی مثل اسوالد یا روبی (کسی که اسوالد را روبروی چشم پلیس و خبرنگاران و مردم به قتل رساند) یا کلی شاو (با بازی تامی لی جونز) تاجری که مخالفان کندی را تامین مالی می کرد یا ناراضیان کوبایی و یا مافیا و سایر مظنونین مطرح ترور و قتل کندی، فقط مردم را در خواب و خیالی نگه می دارند تا مثل یک بازی مهمانی، حل معما را حدس بزنند. اما این عناصر تنها آنها را از پرسش های بسیار مهمتر دور نگه می دارد.
آن مامور سازمان سازمان سیا پرسش های مهم را در 3 سوال کلیدی خلاصه کرد:
"...چرا کندی کشته شد ؟ چه کسی یا گروهی از آن سود برد؟ چه کسی یا گروهی قدرت داشت که آن را پوشش بدهد؟ ..."
به نظر می آید پاسخ به سوالات فوق می تواند پشت پرده بسیاری از توطئه های سیاسی/ تاریخی که در موردشان روایت های مختلفی وجود داشته و حدس و گمان های متعددی زده می شود را روشن سازد.
در واقع الیور استون با طرح این سوالات به عنوان یک هنرمند، کلید رمز گشایی بخش مهمی از رازهای سربسته تاریخی را مطرح کرد و بدین وسیله خود را به عنوان یک فیلمساز هوشمند در تاریخ سینما شناساند.
بقیه در کامنت خودم:
در موارد بسیاری از رازهای پیچیده تاریخ معاصر (چه اینکه قبل از ساخت فیلم "جی اف کی" اتفاق افتاده باشند و چه پس از آن)، فرمولی که الیور استون در فیلم "جی اف کی" و از زبان آن مامور سازمان سیا مطرح کرد، می توانست و می تواند موثر بوده و رمز گشا باشد، البته اگر مخاطبان، احساسات و تعصب های گوناگون را کنار گذارده و با عقل و منطق روایت های مختلف را شنیده و در موردشان قصاوت نمایند.
✅https://www.instagram.com/saeed_mostaghaci/
📣 فیلم «روز به جای شب»، «Day for Night»:
♦️مشخصات اثر:
کارگردان: فرانسوا تروفو
محصول: فرانسه
سال انتشار: 1973
ژانر: درام
🔹 خلاصهی داستان:
یک کارگردان متعهد در تلاش است تا ضمن مقابله با بحران های بی شمار شخصی و حرفه ای بازیگران و عوامل فیلم، پروژه خود را تکمیل کند.
#روز_به_جای_شب
#فرانسوا_تروفو
#Day_for_Night
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🦋هنر استراتژیک
✅@StrategicArt_ir
سانسور "سینما علیه سینما" در ایران
"قضیه این فیلمسازی چیه؟ هر کسی با هر کسی رابطه داره. همه دروغ می گن. فکر می کنی اینا طبیعیه؟ من فکر می کنم دنیای سینمای تو بوی تعفن می ده، من از آن متنفرم"
این جملاتی است که در فیلم "روز به جای شب" یا "#شب_آمریکایی" ساخته فرانسوا تروفو در سال 1973، همسر یکی از دست اندرکاران تولید فیلمی که داخل فیلم اصلی در حال ساخت شدن است، بعد از آشکار شدن روابط نامشروع دو تن از بازیگران فیلم و روانپریشی یکی از آنها، بر زبان می آورد.
روانپریشی سوپر استاری از آمریکا به نام جولی بیکر که توسط دکتری به اسم نلسون از زندگی نابهنجار قبلی رهایی یافته و به همین دلیل با وی ازدواج کرده است ولی حالا خیانت به او موجب بازگشت همان راونپریشی سابق شده.
از همین روی او به کارگردان فیلم می گوید:
"... می خوام بازیگری را کنار بگذارم، می دونم این نوع زندگی فاسده... "
فیلم "شب آمریکایی" اولین و آخرین فیلم ضد سینما در غرب نبود که ساخته شد، در واقع اگرچه روزگاری #هالیوود و سینمای غرب حتی در ایتالیا و چینه چیتا، سرزمین رویاها و آرزوها به شمار می آمد اما از همان روزها، ساخت آثار انتقادی علیه این #سینما در بخشی از سینمای غرب و حتی هالیوود شکل گرفت.
شاید بتوان از جمله فیلم های یاد شده به دو فیلم "زشت و زیبا" و "دو هفته در شهری دیگر" از ساخته های وینسنت وینه لی اشاره کرد که به فاصله 10 سال در سالهای 1952 و 1962 ساخته شدند و در آنها سینما و بی رحمی ها و تلخکامیهای همراه آن به تصویر کشیده شدند. همچنین تهیه کنندگان و سیستم های استودیویی که زندگی بازیگران و دیگر دست اندرکاران سینما را همچون بردگان عهد باستان به گروگان می گرفتند.
این دو فیلم را از جهت موضوع "سینما علیه سینما" به نوعی می توان با دو فیلم دیوید لینچ علیه سینمای غرب ؛ به نام های "مالهالند درایو" و "اینلند امپایر" مقایسه نمود.
اما طرفه آنکه در تاریخ سینمای ایران، کمتر چنین انتقادات و افشاگری ها و اعتراضات علیه آن را شاهد بوده ایم. گویی همواره با معبد مقدسی مواجه بوده اند که اجازه نداشته اند علیه اش فیلم بسازند! و یا انتقاداتشان به شدت #سانسور شده است.
شاید در سالهای قبل از انقلاب، تنها دو فیلم را بتوان ذکر کرد که به نوعی علیه خود سینما وارد میدان نقد شده و روابط درون و بیرون آن را به چالش کشانده اند؛
1- "جوجه فکلی" ساخته رضا صفایی در سال 1353 که در واقع هجو فیلمفارسی و عوامل و عناصر آن بود.
2- "مغول ها" ساخته پرویز کیمیاوی در سال 1352
بقیه در کامنت خودم:
شاید بتوان بازهم تنها دو فیلم را در سینمای سالهای پس از انقلاب نام برد که پشت صحنه سینمای ایران را مورد نقد و افشاگری قرار دادند:
1- "آرزوی بزرگ" (خسرو شجاعی- 1373) درباره فیلمنامه نویسی با بازی مرحوم امین تارخ که در چنبره تهیه کنندگان بی سواد، می خواست خلاقیت به خرج دهد ولی عاقبت قادر به شکستن حصار آنها نشد. البته فیلم یاد شده نتوانست اکران مناسبی بگیرد و تهیه کننده اش هم از چرخه سینما خارج گردید!
2- "وقتی همه خوابیم" ساخته بهرام بیضایی در سال 1387 با حمایت یکی از ارگان های حاکمیتی تولید شد و علیرغم ضعف فراوان ساختاری در بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر، نامزد دریافت 6 سیمرغ بلورین گردید که 3 جایزه اش را دریافت کرد از جمله سیمرغ بلورین بهترین تدوین که به خود بیضایی رسید.
در واقع می توان این فیلم را نسخه ایرانی همان فیلم "شب آمریکایی" فرانسوا تروفو دانست با زبانی تندتر و صریح تر و البته ساختاری بسیار ضعیف که اساسا به گرد پای فیلم تروفو هم نمی رسد.
فیلم "وقتی همه خوابیم" با وجود مخالفت های کمیسیون نمایش، با دخالت وزارت ارشاد و معاونت سینمایی، علیرغم موضوع تراژیک و نامناسب برای ایام عید، در بهترین زمان اکران سال یعنی نوروز 1388 برپرده سینماها رفت و اعتراض بسیاری از فیلمسازان و تولیدکنندگان را درآورد که گویا وزارت ارشاد به نورچشمی خود، امکانات ویژه ای داده که با وجود ضعف های فراوان، هم آن را به جشنواره آورد، هم در بخش مسابقه شرکت داد، هم 6 جایزه برایش تدارک دید و هم طلایی ترین اکران سال را در اختیارش گذارد!
اما این بار بالاخره مشخص شد که چه کسانی نقد به سینما و پشت صحنه و افشای روابط فرامتنی آن را برنمی تابند و چه کسانی از آن پانتئونی ساخته اند تا دکان خود را داشته باشند و از آن نان بخورند.
از همین روی فیلم "وقتی همه خوابیم" در همان جشنواره بیست و هفتم و در کنفرانس مطبوعاتی بعد از نمایش فیلم (که به جنجال کشیده شد) و همینطور در نقدها و نوشته های پس از آن، مورد هجوم تندترین و شدیدترین انتقادات برخی مطبوعات و سینماگران قرار گرفت، چرا که در آن فیلم، سینما و رسانه ها، خیلی صریح به چالش کشیده شده و باندباز و فاسد معرفی می شدند.
✅https://www.instagram.com/saeed_mostaghaci/
📣کلید جملات جلسهی بیست و سوم دورهی تغییر انفسی:
♦️مشخصات جلسه:
موضوع: تغییر انفسی
تاریخ برگزاری: 6 /11/ 1401
🔹تزکیه: معیار و ماهیت ارتباط با خدا
♦️افرادی که صرفا برای حل مشکلاتشان با خدا حرف میزنند به هرصورتی (استغفار، شکر، استعاذه و ....) که این کار را انجام بدهند ، اثرگذار نخواهد بود. معیار ارتباط با خدا، افزایش محبت خدا در درون افراد است. اگر خدا را بخواهیم، خدا محبتش را در درونمان قرار میدهد. هرچه به خدا نزدیکتر شویم، بیرون ما هم تغییر میکند، تاریکیهایمان کم میشود، مشکلاتمان حل میشود. فقط خدا میتواند محبتش را در درون ما زیادتر کند.
🔹وظیفه نفس، این است که اعمال ما و مسیر تغییر انفسی را استحاله میکند و از محتوا تهی میکند. چون به نفس توجه میکنیم، دچار این مشکل میشویم. کمکم باید قلق خودمان را پیدا کنیم. محبت خدا کاملا قابل حس کردن است. اگر تغییر انفسی را درست و کامل انجام بدهیم، زود نتیجه میگیریم.
♦️ هر بار با خدا حرف میزنیم اگر دیدیم محبت ما نسبت به خدا بیشتر نشد یعنی با خدا حرف نزدیم
مثلا اگه استغفار کردیم و بعدش محبت خدا در درونمون بیشتر نشد یعنی تفالهای از استغفار رو داشتیم و اون استغفار حقیقی که بخواد تاریکی درونمون رو پاک کنه نبوده
🔹هر چی رابطهی ما با خدا درست بشه رابطه ما با تمام ذرات عالم درست میشه یعنی به میزانی که انتقال محبت بین خدا و ما بوجود بیاد به همون اندازه تاریکی درون پاک میشه و به هون اندازه روابط بیرونی نورانی میشه
#دوره_تغییر_انفسی
#جلسه_بیست_و_سوم
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🦋هنر استراتژیک
✅@StrategicArt_ir