eitaa logo
تماشاگه راز
276 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃💐 چو آفتاب می از مشرق پیاله برآید ز باغ عارض ساقی هزار لاله برآید نسیم در سر گل بشکند کلاله سنبل چو از میان چمن بوی آن کلاله برآید حکایت شب هجران نه آن حکایت حالیست که شمه‌ای ز بیانش به صد رساله برآید ز گرد خوان نگون فلک طمع نتوان داشت که بی ملالت صد غصه یک نواله برآید به سعی خود نتوان برد پی به گوهر مقصود خیال باشد کاین کار بی حواله برآید گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان بلا بگردد و کام هزارساله برآید نسیم زلف تو چون بگذرد به تربت حافظ ز خاک کالبدش صد هزار لاله برآید   https://eitaa.com/TAMASHAGAH ☘☘☘☘
هر که را دیدیم از مجنون و عشقش قصه گفت کاش می گفتند در این ره چه بر لیـــلا گــذشت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/TAMASHAGAH ☘☘☘☘
🍃💐 یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود رقم مهر تو بر چهره ی ما پیدا بود https://eitaa.com/TAMASHAGAH ☘☘☘☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃💐 مستِ یک دلبر شدم دیوانه گشتم عاقبت گردِ شمعش سوختم پروانه گشتم عاقبت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‍‎‌https://eitaa.com/TAMASHAGAH ☘☘☘☘
🍃💐 دوش در حلقه ی ما قصه ی گسیوی تو بود. تا دل شب سخن از سلسله ی موی تو بود . دل که از ناوک مژگان تو در خون می گشت. باز مشتاق کمانخانه ی ابروی تو بود.. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://eitaa.com/TAMASHAGAH ☘☘☘☘
🍃💐 افسـانه ی ققنـوس‌ شـنیـدن، بــس نیست؟ کابــوسِ بــه خورشید رسیدن، بس نیست؟ ققنوس تو، عشق است و دلت خورشیدش دنبـال خود ایـن قـدر دویـدن بس نیست ؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://eitaa.com/TAMASHAGAH ☘☘☘☘
🍃💐 فرخ آن عیدی که جان قربانی جانان بود خرم آن جانی که پیش نیکوان قربان بود چون نگوید نازنین من مبارک باد عید جان شکر ریزی کند، دیده گلاب افشان بود https://eitaa.com/TAMASHAGAH ☘☘☘☘
🍃💐 عجب كارى !! همه به عين اليقين جمال او بينند چه در حقيقت جز احديت مجرد نيست اما نمى‏ دانند كه چه مى ‏بينند؟ لاجرم "لذت" نمى‏ یابند لذت آن يابد كه به حق اليقين بداند كه چه مى ‏بيند و به چه مى ‏بيند و از بهر چه مى ‏بيند. و لكن "ليطمئن قلبى" مگر اشارت به چنين يقينى تواند بود اطمينان "قلب" و سكون نفس جز بحق اليقين حاصل نيايد از سهل بن عبد الله تسترى رحمه الله عليه پرسيدند كه: "ما اليقين؟" گفت: "اليقين هو الله" پس تو نيز ... "و اعبد ربك"حتى ياتيك اليقين" درين ره گر "بترك خود" بگويى يقين گردد ترا كو تو تو اويى‏ # فخرالدین عراقی "لمعات"
🍃💐 آن عید قربان را بگو وان شمع قرآن را بگو وان فخر رضوان را بگو مستان سلامت می‌ڪنند
🍃💐 در قمار عشقبازی دین و دل از من مجوی داده‌ام سرمایه از کف چون حریف باخته اصفهانی https://eitaa.com/TAMASHAGAH ☘☘☘☘
🍃💐 "ذاتِ شادمانی ، از علّت رهاست " https://eitaa.com/TAMASHAGAH ☘☘☘☘
4_889010788064210786.mp3
5.76M
🍃💐 #"سراج " مستان سلامت می‌کنند جان را غلامت می‌کنند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرگز عشق را ؛ دنبال نکنید. عشق همان پروانه ایست که در عالم بی خیالی ... برشانه ات می نشیند . وآن پرنده ایست که برای دلت با تمام ذوق ؛ هرصبح میخواند و تورا به وجد می آورد . "عشق را جستجوی کنی براحتی آن را از دست خواهی داد " https://eitaa.com/TAMASHAGAH ☘☘☘☘
و عشق، هر کسی را به خود راه ندهد! و به همه جایی مأوا نکند! و به هر دیده، روی نَنَماید! و اگر وقتی، نشانِ کسی یابد که مُستَحَقِ آن سعادت بوَد؛ حُزن را که وکیلِ دَر است بفرستد تا خانه، پاک کند و کسی را در خانه نگذارد و از آمدنِ سُلیمانِ عشق، خبر کند! https://eitaa.com/TAMASHAGAH ☘☘☘☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃💐 ابريشم نيز به عشق مي ماند. هم حساس و لطيف است هم از انچه فكرش رابكني قوي تر ومقاوم تر است حتي اتشين تر! به شمس گفتم: ببين كرم ابريشم براي خروج از پيله، ابريشمي راكه بازحمت بسيار تنيده پاره مي‌كند. از اين‌رو كشاورز يا ابريشم را انتخاب ميكند يا كرم ابريشم را .... شمس گفت: در اين حكايت نقش من به نقش كرم ابريشم مي ماند . مولوي ابريشم است. گره درگره بافته خواهد شد وقتش كه برسد براي بقاي ابريشم بايد كرم ابريشم بميرد. https://eitaa.com/TAMASHAGAH ☘☘☘☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃💐 برایم بنویس ..!! زیرا همه‌ی گل‌های سرخی که به من هدیه کردی..!! در گلدان بلورین خود پژمرده‌اند .. و تنها گل‌های سرخ اشعارت! که برایم سرودی..!! هنوز سر زنده‌اند.. از همه‌ی گل‌های جهان و همه‌ی زمان‌ها تنها بوی عطر ، در اشعار باقی می‌ماند https://eitaa.com/TAMASHAGAH ☘☘☘☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃💐 "نگاهی به عطار نیشابوری" دریکی از داستانهای منطق الطیر... عطار نقل می کند وقتی در صف خریداران یوسف عزیز مصر وثروتمندان به صف ایستاده بودند . پیرزنی با یک کلاف ایستاده بود. از پیرزن پرسیدند : توچرا ایستاده ای ؟ کسی یوسف را بااین همه خریداران ثروتمند وعزیز مصر با کلاف تو عوض نمی کند . گفت :می دانم ولی خوشحالم که در صف خریداران یوسفم. اگر یوسف را دراین داستان نماد زیبایی وتقوا وانسان کا مل بدانیم . ای کاش سعادت در صف بودن راپیداکنیم. ممکن یوسف دراین اشعار نمادپاکی وزیبایی باشد. باید با هرچه داریم حتی کمترین سرمایه به دنبال این صفات باشیم. لذت بردن از زیبایی ها ودرک بهتر وهنرمندانه آنها نعمتی است الهی که همگان ندارند. محوتماشای گل ،سبزه ،ماه شدن با صدای باد وباران همراه شدن عظمت واستواری کوه را درک کردن زیبایی های یک رمان یا داستان ویک عزل یا قصیده یا قطعه ونمایشنامه را نیوشیدن ذوق زیبایی پسندی می خواهد که همگان ندارند. عطار در نیمه ی دوم قرن ششم وربع اول قرن هفتم. زندگی می کرد مولوی ،حافظ وسعدی وام دار عطارند. اولین کسی که اساطیرایرانی را بااندیشه های عرفانی امیخت عطار بود. عطار شروع کننده ی حرکت جوهری بود.که ملاصدرا ان را به صورت نظریه دراورد. (استاد شفیعی کدکنی) همه ذرات عالم را در این کوی نبیند ،یک نفس ،جز در روش روی عطار در تاریکی قرون وسطی روشن ترین اندیشه ها را داشت. وبه نسلهای آتی عرضه کرد . عطار اندیشه های خیامی اش را از قول دیوانگان بیان می کند. عطار انسان را به عنوان معیار همه چیز در جهان معرفی می کند. درد در شعر عطار به معنی امادگی ذوقی برای پذیرفتن کشف وشهود است . "منطق الطیر" رمزی از سلوک عارفان وسیر معنوی ایشان در طریق معرفت است. و"مصبیت نامه "نیز سفردیگری باسیری که که درآن عطار وحدت را به معنی توحید بکارمی برد. وارتباطی با وحدت وجود ابن عربی ندارد. "تذکره الاولیای عطار" یادنامه ی مردان خدا نفس حق مردان حق وعارفان راستین است در این کتاب حس می شود که گویا عطار بهره معنوی این عارفان را در خود داشته است. اگر برای ما قابل درک نیست ما سرما خوردیم وعطر مردان حق را درک نمی کنیم. "گر مر د رهی میان خون باید رفت از پای فتاده سرنگون باید رفت توپای به راه درنه وهیچ نپرس خود راه بگویدت که چون باید رفت" در غزلهای عطارشور وحال وصف نشدنی است در غزلهای عرفانی لطیفه ی عشق انگونه که در عرفان منظور است . متجلی است. وغرق ومحو شدن در عشق حق است گم شدم در خودنمی دانم کجا پیدا شدم شبنمی بودم زدریا غرقه در دریا شدم گم شدن در خودنخستین قدم بسوی حق است و ... غزل از شدن ودگرگون.شدن سخن می گوید اززندگی عطار اطلاع دقیقی در دست نیست به همین دلیل زندگیش با افسانه توام شده است. #ل.بهرامیان https://eitaa.com/TAMASHAGAH ☘☘☘☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5954026696163198122.mp3
7.33M
نشود فاش كسي انچه ميان منو توست تا اشارات نظر نامع رسان منو توست ... مستان https://eitaa.com/TAMASHAGAH ☘☘☘☘
🍃💐 صبر و دل و دین می رود و طاقت و آرام از زخم پَدیدست که بازوش تواناست... https://eitaa.com/TAMASHAGAH ☘☘☘☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃💐 دارم دلکی، کبوترآسا پیش تو کنم؛ به عید قربان... # خاقانی https://eitaa.com/TAMASHAGAH ☘☘☘☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃💐 چون‌قلم در دست غداری بود بی گمان منصور برداری بود "مولانا" احمدبن فاتک گوید : عید نوروزهمراه حلاج در نهاوند بودیم.آواز بوق و دهل شنیدیم . حلاج گفت:این چه آوازیست؟! گفتم عید نوروز است . حلاج آهی کشید و گفت : نوروز ما کی خواهد رسید؟ گفتم چه روزی مورد نظر است؟ گفت روزی که بر دار روم ! سیزده سال بعد که حلاج را به دار اویختند از روی چوبه ی دار برمن نظر افکند و گفت : ای احمد اینک نوروز ما فرا رسیده است . گفتم ای شیخ دراین نوروزچیزی به تو تحفه دادند ؟ گفت آری تحفه ای از کشف و یقین و .... من ازاین تحفه شرمنده ام ولیکن آرزو داشتم .... زودتر به این شادمانی دست یابم . حلاج ص۲۹_۲۵