eitaa logo
تأملات طلبگی
1.4هزار دنبال‌کننده
671 عکس
709 ویدیو
20 فایل
⚜️ فَبشِّرْ عِبادِ، الَّذينَ یَسْتمِعونَ الْقَولَ فَیَتَّبعونَ أَحْسنَهُ. (۱۷،۱۸ زمر) 🔊 مطالب دینی، مباحث حوزوی، کلام بزرگان، نقد و تحلیل، علوم انسانی، مسائل سیاسی. ⚖️ نَحْنُ أبْناءُ الدَّلیل نَمیلُ حَیْثُ یَمیلُ. ارتباط با ادمین: @Amirhossein_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️انعام نباشیم . ♦️ادیان الهی و حتی غیر الهی، سه رکن اساسی دارند: عقائد، اخلاق و فقه؛ هر چند که این خط‌کشی‌ها، کاملا‌ً دقیق نیستند و برخی از مسائل آنها، با یکدیگر هم‌پوشانی دارند. . 🔹۱- فقه، پست‌ترین رکن هر دینی است؛ که غالباً متعصبان هر دین و فرقه‌ای، به آن بسیار اهتمام می‌ورزند. در فقه اسلامی و مخصوصاً شیعی، اساساً فقها نظر قطعی شارع را نمی‌دانند؛ و از باب احتیاط و اکل میته، احکام و دستورات فقهی را قایل شده‌اند؛ تا بلکه در پیشگاه خداوند متعال، معذور یا مأجور باشند؛ که لااقل، مولا رحیم، نتواند آنها را بازخواست نماید. بنابراین، تقلید از فقها جایز است؛ چون فقه، اهمیتی ندارد، که تمام انسان‌ها بخواهند عمر خود را صرف اجتهاد در آن کنند؛ و عمل به فتوای هر فقیه جامع الشرایطی، مجزی است، چه عمل را حرام دانسته باشد و آن دیگری، همان عمل را حلال یا واجب پنداشته باشد. . 🔹۲- اما اخلاق، رکنی است که نیاز به تقلید و اجتهاد ندارد. مسأله‌ای «وجدانی» و شاید «فرهنگی» است؛ هر چند نسبی دانسته شود. به عبارت دیگر، هر کسی خود می‌داند که عملش اخلاقی است یا خیر؛ حتی اگر تلاش کند تا بداخلاقی خود را توجیه نماید. . 🔹۳- مهم‌ترین رکن هر دینی، اعتقادات است؛ که البته، مسائلی نظری هستند و قابلیت تقلید ندارند؛ و آنان که در عقاید، تقلید نمایند، أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ. . ♦️نکته فرض کنیم که شخصی می‌خواهد در مسایل و اصول اعتقادی، تقلید نماید. ❓سؤال شخص مقلد، چگونه تشخیص دهد که از کدام مرجع اعتقادی باید تقلید نماید؟ . شاید برخی بگویند که از دو یا چند خُبره در این زمینه، مشورت بگیرد. اما این جواب، معیوب و آهمند است؛ زیرا خُبره‌ها، خودشان گرایش اعتقادی دارند؛ خبره‌های با گرایش اعتقادی الف، همگی می‌گویند از مرجع با گرایش الف تقلید کن. از آن سو، خبره‌های با گرایش اعتقادی ب، همگی می‌گویند از مرجع با گرایش ب تقلید کن. البته همزمان نیز، نمی‌توان به نظر خبره الف و ب، عمل نمود؛ که دو پادشاه، در اقلیمی نگنجند. . ❓سؤال به نظر شما اگر فرد تنبل يا جاهلى، بخواهد در ركن عقايد دين تقليد نمايد، چگونه مى‌تواند مرجع مناسبی برای خود بیابد؟ . ♦️نکته در مسایل فقهی می‌توان احتیاط یا جمع در مسائل نمود؛ حتی در دو مذهب فقهی بسیار متفاوت؛ مثلاً هر وعده، دو نماز خواند، یکی دست بسته و یکی دست باز؛ به امید آنکه بالاخره، یکی، شايد مطابق با واقع باشد. اما آیا در مسایل اعتقادی، می‌توان احتیاط یا جمع بين مسائل نمود؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️چند ادعای بی اساس و پاسخ آن ( نقدی بر استاد احمدی شاهرودی)- بخش اول ♦️ ایشان [که از شاگردان مرحوم تبریزی هم هستند] مدعی است اذان بدون شهادت ثالثه باطل است. چرا؟ مستند به کدام آیه و روایت؟ مگر شهادت ثالثه جزء اذان است که ترک آن موجب بطلان اذان شود؟ بطلان، فرع اخلال در عمل است و اخلال در اذان[و هر عبادت دیگری] به معنای «حذف یک جزء یا اضافه کردن یک جزء جدید» است. ابتدا باید ثابت شود شهادت ثالثه جزء اذان است تا نوبت به بطلان اذانِ بی شهادت ثالثه شود و اثبات جزئیت شهادت ثالثه دونه خرط القتاد مگر با استحسانات و قیاسات ابوحنیفه ای ... ♦️حتی اگر بخواهیم طبق ضوابط فقهی هم عمل کنیم به مقتضای احتیاط، لازم است از امری که نمیدانیم حرام است یا نیست، اجتناب کنیم زیرا قطعاً و یقیناً شبهه بدعت، منتفی نیست و اجتناب از شبهات، حکم عقل است. ♦️ دلیل بر نامشروع بودن اذان بی شهادت ثالثه چیست؟ می گوید چون امر ندارد! اتفاقاً دقیقاً به همین دلیل که شهادت ثالثه در اذان، امر ندارد نامشروع است و الا روشن است که گفتن شهادت ثالثه در اذان است که اصلاً امر ندارد. تعجب است که مطلبی را که کاملاً برضد خودش است به نفع خودش استفاده کرده است! ادامه دارد... 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️چند ادعای بی اساس و پاسخ آن ( نقدی بر استاد احمدی شاهرودی)- بخش دوم ♦️در بخش سوم حالا میخواهند امر نداشتن [منهی عنه بودن] اذان بی شهادت ثالثه را اثبات کند. لذا می گوید چنین اذانی « تضعیف شیعه و اضلال مردم و مصداق هدم شعائر شیعه» است پس چنین اذانی نامشروع است. ♦️روشن و آشکار است که همه اینها هم صرفاً ادعاست و هیچ دلیلی بر مدعا ارائه نشده است و ادعای بی دلیل هم مؤونه ای ندارد و مهم اثبات مدعاست. خصم هم می گوید خیر نه تضعیف شیعه است نه اضلال مردم و نه مصداق هدم شعائر، بلکه برعکس، این سکوت و تایید فقها بوده که موجب اضلال مردم و بدعت در دین شده است زیرا امروزه کسی از عوام نیست که بداند و متوجه باشد شهادت ثالثه جزء اذان و اقامه نیست و تصور میکند اذان مشروع و مامور به همین است که گفته می شود. ♦️مضافاً مگر قرنها که شهادت ثالثه در اذان نبوده شعائر شیعه هدم شد یا مردم به ضلالت افتادند یا شیعه تضعیف شد؟ اصولاً مگر در اذان پیامبر و اهلبیت شهادت ثالثه گفته می شده ؟ قطعاً خیر. پس آیا پیشوایان دین ، خودشان مسببان تضعیف شیعه و هدم شعائر و اضلال مردم بودند ؟ اینکه چندبار مدعا را تکرار کنیم که «اذان بدون شهادت ثالثه حرام است» موجب نمی شود که مدعای بی دلیل تبدیل به مدعای مدلل شود. 👇👇 @Taammolate_talabegi
♦️استاد احمدی شاهرودی، استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم: 🔹 هیچ روایتی نداریم که اعتقادات باید مستند به برهان باشد! 🔹مزخرف است که می‌گویند انسان باید تحقیق کند و اعتقاداتش از روی برهان باشد! 🔹اگر کسی یقین پیدا کند که خدا یکی هست ودلیلش این باشد که شیخ انصاری گفته در اینصورت اعتقاد او صحیح است! 🔹 کجا داریم که ائمه (ع) به یکی از شیعیان گفته باشند باید بروی و تحقیق کنی! 🔹دو مطلب مسلم است: شیعه به جهنم نمی‌رود، غیرشیعه به بهشت نمی‌رود! 🔹یقینی که از راه علم فلسفه برای فرد حاصل می شود قدمش به لب قبر هم نمی رسد! 🔹در جواب کسی که به من گفت برادرم در مورد مسیحیت تحقیق می کند گفتم که هم تو غلط می کنی هم برادرت! 🔹اگر کسی احتمال دهد غیرشیعه به بهشت می‌رود، او نیز به بهشت نمی‌رود! 🔹 اگر کسی به کشتگان از غیرشیعه شهید بگوید نهایت حماقت است! 🔹غیرشیعه اگر در راه خدا کشته شود شهید نیست! 👇👇 @Taammolate_talabegi
♦️نظر آیت الله موسوی زنجانی در مورد بیانات استاد احمدی شاهرودی : 🔹گوینده این حرف نه آیه لیهلک من هلک عن بینه را خوانده و نه اقلا کتاب عدل الهی مرحوم شهید مطهری را خوانده و نه ۲۳ جلد اول بحار را خوانده و نه یک صفحه کتاب احتجاج طبرسی را خوانده ، نه یک صفحه از کتاب توحید مفضل را خوانده و نه یک باب از کتاب توحید صدوق را خوانده و نه خطبه های نهج البلاغه را خوانده و نه کتاب سُلیم را خوانده .و نه کتاب خدا شناسی فلسفی را خوانده. گویا نشر عمدی این کلام هم از مصادیق نشر منکر است 👇👇 @Taammolate_talabegi
♦️مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی و آیت الله شبیری زنجانی فتوا داده اند که تقلید در اصول دین مشکلی ندارد و اگر کسی از گفته والدین و مبلغین و بطور کلی از هر طریقی به اعتقاداتش یقین حاصل کند معذور است حتی اگر نتواند بر عقاید خود استدلال کند. ♦️بر اساس مبنای این دو فقیه، مثلاً عوام وهابیت که پای منبر بزرگان و مفتیان خود بزرگ شده و شیعه را مشرک و کافر میدانند معذورند. عوام مسیحیان و یهودیان و بودایی ها و همه ادیان و آئین ها و مذاهب و فرقه ها (حق یا باطل) اگر از گفته دیگری [والدین و معلم و پیشنماز و سخنران و...]یقین حاصل کنند معذورند. لذا هیچ ملامتی بر غیرشیعه نیست و نمی توان آنها را بخاطر تقلید از بزرگانشان، توبیخ یا مذمت کرد. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️حکمِ کسی که قطع و یقین به صحیح بودن کاری دارد در حالی که آن عمل، مخالفِ حکم واقعی خداوند است چیست؟ 🔹شیخ حیدر حب الله ♦️اگر قطع و یقینی که بر اساس آن، شخص قاطع شروع به انجام کاری می‌کند، مُوَجَّه بوده و از داده‌ها و اطلاعات روشمند و منطقی به دست آمده باشد این چنین قطعی، حجت است – حتی اگر خطا باشد – و می‌توان بر اساس آن در پیشگاه خداوند، عذر آورد. دقیقا همچون فقیهی که در احکام حدود و قصاص، در موارد مختلفی فتوی به قتل می‌دهد و بعد از مدتی برای وی کشف می‌شود که قطعِ او به حکم ظاهری یا حکم واقعی، صحیح نبوده است ♦️این چنین فقیهی، در پیشگاه خداوند معذور است البته در صورتی که در بررسی مقدماتِ بحث خویش، بین خود و خداوند، کوتاهی نکرده و یا نَفسِ او بر سر یک نتیجه‌ی معین که دلیل قانع کننده‌ای هم ندارد و حجت نمی‌باشد با او به منازعه برنخواسته باشد. علی رغم اینکه وی معذور است امکان دارد فتاوای او به قتل تعداد زیادی از مردم بیانجامد. همین وضعیت در مورد مقلدین چنین فقیهی نیز وجود دارد که به فتاوای وی عمل کردند؛ همان فتاوایی که از منظر آن فقیه، در شرعِ خداوند بر مکلفین و مقلدین، حجت بود. ♦️همین حالت در باره‌ی قاضی نیز وجود دارد. وی احکام جزایی و جنایی و مدنی و … بسیاری صادر می‌کند و چه بسا پنجاه درصد آنها با واقع منطبق نبوده و وی هم متوجه این موضوع نباشد و این اتفاق باعث گردد به بسیاری از مردم ظلم شود و یا حتی تعدادی از اشخاص، به دلیل احکامِ اشتباه او اعدام گردند؛ او تا زمانی که کوتاهی نکرده باشد معذور است. 👇👇 @Taammolate_talabegi