eitaa logo
تأملات طلبگی
1.4هزار دنبال‌کننده
674 عکس
712 ویدیو
20 فایل
⚜️ فَبشِّرْ عِبادِ، الَّذينَ یَسْتمِعونَ الْقَولَ فَیَتَّبعونَ أَحْسنَهُ. (۱۷،۱۸ زمر) 🔊 مطالب دینی، مباحث حوزوی، کلام بزرگان، نقد و تحلیل، علوم انسانی، مسائل سیاسی. ⚖️ نَحْنُ أبْناءُ الدَّلیل نَمیلُ حَیْثُ یَمیلُ. ارتباط با ادمین: @Amirhossein_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️زندگی با الگوی اعراب جاهلی . ♦️جزیرة العرب تا قبل از بعثت پیامبر(ص)، آموزه‌های اعتقادی و اخلاقی و نیز، احکام، آداب، رسوم و قوانین اجتماعی خاص خود را داشته است؛ که مردم آن دیار بادیه‌نشین و غیر متمدن پیش از اسلام، به آنها معتقد و پایبند بوده‌اند. وقتی پیامبر(ص) مبعوث شدند، تا حدود 13 سال، اقبالی در میان جامعه خود نداشتند. هنگامی که به مدینه هجرت نمودند؛ تازه، کم کم توانستند میان مردم این شهر جایگاهی بیابند و بر ایشان مسلط شوند. بنابراین، تقریباً 5 سال آخر عمر پیامبر(ص)، دورۀ طلایی تبیین و ترویج شریعت خاص ایشان بوده است. . ♦️در این دوران طلایی، پیامبر(ص) برخی از آموزه‌های اعتقادی و اخلاقی، و نیز، آداب، رسوم و قوانین اجتماعی موجود در جزیرة العرب را تغییر، و برخی را امضا فرمودند؛ و شاید به جای امضا، بهتر است بگوییم نتوانستند تغییر دهند، و یا در اولویت ایشان برای تغییر، قرار نگرفتند. ♦️تغییراتِ پیامبر(ص)، در «عقائد، اخلاق و احکام» آن دوران، بسیار متفاوت رخ داده است؛ بیشترین میزان تغییرات، در عقائد اعراب جاهلی و کمترین تغییرات، در احکام مردم جزیرة العرب واقع شده است. . ♦️اکنون اگر بتوانیم با کنار زدن تحریفات 1400 سال گذشته در دین اسلام، موارد تغییرات و موارد امضایی پیامبر(ص) را به درستی کشف کنیم، سپس می‌توانیم سه رویکرد نسبت به پایه‌های دین، یعنی عقائد، اخلاق و احکام داشته باشیم: 🔹1ـ همه آن آموزه‌های سه‌گانه را منحصر به دوران صدر اسلام و زمان و مکان خاص جزیرة العرب بدانیم؛ که ربطی به آیندگان ندارند. 🔹2ـ همه آن آموزه‌ها را برای همۀ دوران‌ها، و تمامی زمان‌ها و مکان‌ها بدانیم؛ یعنی هر انسانی که بعد از بعثت پیامبر(ص) به دنیا می‌آید، لازم است که پایبند به این آموزه‌ها باشد. 🔹3ـ قائل به تفکیک شویم؛ و بگوییم، آموزه‌های امضایی پیامبر(ص)، مخصوص صدر اسلام و زمان و مکان خاص آن دوره است؛ و تنها، آموزه‌هایی تغییری پیامبر(ص)، شامل همه دوران‌ها خواهد بود؛ که لازم است مردم به آن پایبند باشند. . ♦️اگر قائل به تفکیک آموزه‌های امضایی و تغییری شویم، بیشترین حجم احکام شرعی، آداب، رسوم و قوانین اجتماعی اسلامِ غیر محرّف، ربطی به امروز ما نخواهد داشت. یعنی ما موظف نیستیم به سبک آموزه‌های بدوی 1400 سال قبل، زندگی کنیم؛ و معیارهای زندگی فردی و اجتماعی خود را بر پایه‌های آموزه‌هایِ پیشین اعراب جاهلی، قرار دهیم. . ❓سؤال آیا عقلاً و منطقاً، درست است که قوانین فردی و اجتماعی، با تحول زمانه و گذشت قرن‌ها، تغییر و تحول نیابند؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️انعام نباشیم . ♦️ادیان الهی و حتی غیر الهی، سه رکن اساسی دارند: عقائد، اخلاق و فقه؛ هر چند که این خط‌کشی‌ها، کاملا‌ً دقیق نیستند و برخی از مسائل آنها، با یکدیگر هم‌پوشانی دارند. . 🔹۱- فقه، پست‌ترین رکن هر دینی است؛ که غالباً متعصبان هر دین و فرقه‌ای، به آن بسیار اهتمام می‌ورزند. در فقه اسلامی و مخصوصاً شیعی، اساساً فقها نظر قطعی شارع را نمی‌دانند؛ و از باب احتیاط و اکل میته، احکام و دستورات فقهی را قایل شده‌اند؛ تا بلکه در پیشگاه خداوند متعال، معذور یا مأجور باشند؛ که لااقل، مولا رحیم، نتواند آنها را بازخواست نماید. بنابراین، تقلید از فقها جایز است؛ چون فقه، اهمیتی ندارد، که تمام انسان‌ها بخواهند عمر خود را صرف اجتهاد در آن کنند؛ و عمل به فتوای هر فقیه جامع الشرایطی، مجزی است، چه عمل را حرام دانسته باشد و آن دیگری، همان عمل را حلال یا واجب پنداشته باشد. . 🔹۲- اما اخلاق، رکنی است که نیاز به تقلید و اجتهاد ندارد. مسأله‌ای «وجدانی» و شاید «فرهنگی» است؛ هر چند نسبی دانسته شود. به عبارت دیگر، هر کسی خود می‌داند که عملش اخلاقی است یا خیر؛ حتی اگر تلاش کند تا بداخلاقی خود را توجیه نماید. . 🔹۳- مهم‌ترین رکن هر دینی، اعتقادات است؛ که البته، مسائلی نظری هستند و قابلیت تقلید ندارند؛ و آنان که در عقاید، تقلید نمایند، أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ. . ♦️نکته فرض کنیم که شخصی می‌خواهد در مسایل و اصول اعتقادی، تقلید نماید. ❓سؤال شخص مقلد، چگونه تشخیص دهد که از کدام مرجع اعتقادی باید تقلید نماید؟ . شاید برخی بگویند که از دو یا چند خُبره در این زمینه، مشورت بگیرد. اما این جواب، معیوب و آهمند است؛ زیرا خُبره‌ها، خودشان گرایش اعتقادی دارند؛ خبره‌های با گرایش اعتقادی الف، همگی می‌گویند از مرجع با گرایش الف تقلید کن. از آن سو، خبره‌های با گرایش اعتقادی ب، همگی می‌گویند از مرجع با گرایش ب تقلید کن. البته همزمان نیز، نمی‌توان به نظر خبره الف و ب، عمل نمود؛ که دو پادشاه، در اقلیمی نگنجند. . ❓سؤال به نظر شما اگر فرد تنبل يا جاهلى، بخواهد در ركن عقايد دين تقليد نمايد، چگونه مى‌تواند مرجع مناسبی برای خود بیابد؟ . ♦️نکته در مسایل فقهی می‌توان احتیاط یا جمع در مسائل نمود؛ حتی در دو مذهب فقهی بسیار متفاوت؛ مثلاً هر وعده، دو نماز خواند، یکی دست بسته و یکی دست باز؛ به امید آنکه بالاخره، یکی، شايد مطابق با واقع باشد. اما آیا در مسایل اعتقادی، می‌توان احتیاط یا جمع بين مسائل نمود؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi
⁉️کدامین سیر و سلوک؟! نویسنده: استاد حسن میلانی به کوشش: دکتر محمدعلی صابری 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️تاملی بر مساله برده داری در اسلام(8) 💠مهمترین اسناد حقوق بشر درمورد بردگی ♦️نهضت الغای بردگی از اواسط قرن نودهم ميلادی آغاز شد. قبل از اعلاميه جهانی حقوق بشر، ازجمله مهمترين اسنادی كه در لغو برده داری به تصويب رسيده است «مقاوله نامه بين المللی راجع به تأمين حمايت مؤثر عليه معامله جنايت كارانه موسوم به خريدوفروش سفيدپوستان» مصوب ۱۹۰۴ پاريس، «قرارداد بين المللی الغای خريدوفروش زنان و كودكان» مصوب ۱۹۲۱، «قرارداد بين المللی منع بردگی و برده فروشی» مصوب ۱۹۶۲ ژنو قابل ذكر است. ♦️در اعلاميه جهانی حقوق بشر مصوب ۱۹۴۸ تصريح شده است: ماده ۱: تمام افراد بشر آزاد به دنيا می آيند و از لحاظ حيثيت و حقوق باهم برابرند. ماده ۴: احدی را نمی توان در بردگی نگاه داشت و دادوستد بردگان به هرشكلی كه باشد، ممنوع است. ♦️در «قرارداد تكميلی منع بردگی و برده فروشی و عمليات و ترتيباتی كه مشابه بردگي است» (مصوب ۱۹۵۶ ژنو) آزادی حق ذاتی هر فرد بشری دانسته شده، ضمن استقبال از پيشرفت های جديدی كه در امحاء بردگی و برده فروشی حاصل شده اذعان مي كند كه بردگی و برده فروشی و رسوم و ترتيبات نظير بردگی هنوز در كليه نقاط جهان از ميان نرفته است، لذا به منظور تشديد اقدامات ملي و بين المللی در راه الغاء بردگی و برده فروشی رسوم و ترتيباتی را در زمره بردگی معرفی می كند. ♦️در ميثاق بين المللی حقوق مدنی و سياسی(مصوب ۱۹۶۶) كه در زمره نافذترين اسناد بين المللی حقوق بشر است، تصريح شده كه: «هيچ كس را نمی توان در بردگی نگاه داشت. بردگی و خريدوفروش برده به هرنحوی از انحاء ممنوع است. هيچ كس را نمي توان در بندگی (غلامی) نگاه داشت. هيچ كس به انجام اعمال شاقه يا كار اجباری وادار نخواهد شد…» (ماده ۸). ♦️در اعلاميه اسلامی حقوق بشر (قاهره ۱۹۹۰) نيز آمده است: «الف ـ انسان آزاد متولد می شود و هيچ كس نمی تواند او را برده قراردهد يا او را پست و ذليل كند يا او را منكوب سازد يا او را تحت بهره كشی قراردهد و هيچ عبوديتی جز برای خدای سبحان وجود ندارد. ب ـ استعمار به انواع گوناگونش و به اعتبار اينكه بدترين نوع بردگی است، شديداً تحريم مي شود و ملت هايی كه از آن رنج می كشند حق دارند از آن رهايی يافته و سرنوشت خويش را تعيين كنند. همه دول و ملل نيز موظفند از اين گروه در مبارزه عليه نابودی هر نوع استعمار و اشغال ياری كنند. همه ملت ها نيز حق حفظ شخصيت مستقل و سلطه خود بر منابع و ثروت های طبيعی را دارند.» (ماده يازدهم) ادامه دارد... 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️تاملی بر مساله برده داری در اسلام(9) ♦️مقايسه احكام بردگی با اسناد حقوق بشر-بخش اول مقايسه احكام بردگی در قرائتی خاص در اسلام معاصر با اسناد بين المللی حقوق بشر ترديدی باقی نمی گذارد كه اين دو در تعارض مستقيم با يكديگرند و پذيرش يكی تنها با نفی ديگری جمع می شود. تفاوت منظر اسناد حقوق بشر و احكام قرائت ياد شده از اسلام معاصر درباره بردگی را می توان بدین صورت خلاصه کرد : 🔹1-در اسناد بین المللی حقوق بشر : تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند در احکام اسلام به قرائت مشهور: از والدین برده,برده متولد می شود 🔹2-حقوق بشر: تمام افراد بشر از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند قرائت مشهور: برده ها با احرار در بسیاری از حیثیات و حقوق و احکام متفاوتند 🔹3-حقوق بشر:انسان را نمی توان به هیچ طریقی برده کرد قرائت مشهور:به هفت طریق افراد آزاد برده می شوند 🔹4-حقوق بشر :هیچ کس را نمی توان در بردگی نگاه داشت قرائت مشهور:تا زمانی که یکی از اسباب رفع بردگی حاصل نشده باشد بردگی فرد تداوم خواهد داشت 🔹5-حقوق بشر :داد و ستد بردگان به هر شکلی ممنوع است قرائت مشهور:داد و ستد بردگان با رعایت موازین شرعی آزاد است ادامه دارد... 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️تاملی بر مساله برده داری در اسلام(10) ♦️مقايسه احكام بردگی با اسناد حقوق بشر-بخش دوم 🔹6-حقوق بشر : همه افراد بشر از حق مالکیت برخوردارند و اجرت کارشان به خودشان تعلق می گیرد قرائت مشهور:برده تنها با اذن مولی مالک چیزی می شود و اجرت کار او متعلق به مالکش است 🔹7-حقوق بشر : اسرای جنگی از حقوق ویژه ای برخوردارند و قطعا برده محسوب نمی شوند قرائت مشهور: تمامی ساکنان دارالحرب که به استیلای سپاه اسلام در آمده است اعم از نظامی و غیرنظامی، مرد و زن و کودک برده محسوب می شوند و بین سربازان،والی و دولت تقسیم می شوند 🔹8-حقوق بشر : هر کس حق دارد سبک زندگی،مسکن و کار خود را آزادانه انتخاب کند و دیگران حق ندارند چیزی را به او تحمیل کنند قرائت مشهور:رضایت برده در سبک زندگی،مسکن و کار او لازم نیست.او در تمامی موارد تابع مولی است و مجبور است نظر او را در حیطه شرع تامین کند 🔹9-حقوق بشر : مردم در مقابل قانون مساویند و با ارتکاب جرم مشابه از مجازات یکسانی برخوردارند قرائت مشهور : مجازات برده فی الجمله نصف مجازات افراد آزاد است. افراد آزاد به خاطر کشتن عمدی بردگان قصاص نمی شوند اما بردگان به واسطه قتل عمدی افراد آزاد قصاص می شوند 🔹10-حقوق بشر :هر کس حق استراحت،فراغت،تفریح، زندگی خصوصی و آموزش و پرورش دارد قرائت مشهور : برده بدون اجازه مولی از حق استراحت،فراغت،تفریح،زندگی خصوصی و آموزش و پرورش برخوردار نیست ادامه دارد... 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️تاملی بر مساله برده داری در اسلام(11) ♦️مقايسه احكام بردگی با اسناد حقوق بشر-بخش سوم 🔹11- حقوق بشر : استمتاع جنسی از دختران و زنان بدون رضایت آنان ممنوع است.هیچ کس حق ندارد زن یا دختری را برای استمتاع جنسی در اختیار مرد دیگری بگذارد قرائت مشهور: در اختیار گرفتن یک برده مونث در حکم ازدواج با وی است . مالک برده مونث حتی بدون رضایت وی حق هرگونه استمتاع جنسی از او را دارد. مولی می تواند کنیز خود را بدون ازدواج و برای استمتاع جنسی به مرد دیگری تحلیل کند 🔹12- حقوق بشر : هیچکس حق ندارد به جای قاضی و دادگاه دیگری را مجازات کند قرائت مشهور: مولی ولو غیرمجتهد و غیرعادل حق دارد برده خود را تعزیز نماید و حدود شرعی را در صورت لزوم بر او جاری نماید 🔹13- حقوق بشر : هیچکس را نمی توان به زور از ازدواج منع کرد یا به ازدواج با فرد خاصی مجبور کرد. ازدواج بدون رضایت طرفین مجاز نیست قرائت مشهور : ازدواج برده کلا به دست مولی است . او می تواند آنها را به زوجیت هر که بخواهد درآورد یا از ازدواج با فرد مورد نظر برده جلوگیری کند یا اصولا نگذارد آنها ازدواج کنند 🔹14- حقوق بشر :هر کس حق دارد در اداره حوزه عمومی جامعه خود شرکت کند قرائت مشهور : هرگونه دخالت برده در حوزه عمومی بدون اذن مولی ممنوع است 🔹15- حقوق بشر : هیچ کس حق ندارد کانون خانواده دیگری را متلاشی کند،فرزند را از والدینش جدا کند و زن و شوهر را بدون رضایت آنها از یکدیگر جدا نماید قرائت مشهور : مولی حق دارد کودک را پس از هفت سالگی از مادرش جدا کرده و به فروش رساند.مولی حق دارد ازدواج غلام و کنیز خود را بدون طلاق و بدون رضایت آنان فسخ نماید.ازدواج افراد متاهل پس از برده شدن خود به خود فسخ می شود ادامه دارد... 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️تأملی بر مساله برده داری در اسلام(12) ♦️اكنون سوال اين است كه مسلمان معاصر با مسأله بردگی چگونه می بايد برخوردكند؟ ساده ترين پاسخ اين است كه امروز برده اي در كار نيست تا موضع گيری درباره آن لازم باشد. به زبان ديگر مسأله عبيد و اماء و احكام مرتبط با آن از حیطه احكام مبتلابه خارج شده است و لزومی به صرف وقت در اين زمينه نيست. اكثر عالمان مسلمان معاصر كوشيده اند با سكوت و نپرداختن به احكام برده داری از كنار مسأله سالم خارج شوند، بي آنكه نفياً و اثباتاً درباره اش سخن بگويند و به مشكلات عديده مسأله پاسخ گويند ♦️اين شيوه حلال مشكل نيست و تنها جواب را به تأخير مي اندازد. برخی از احكام بردگان در متن قرآن آمده است. به اعتقاد مسلمانان مباحث قرآنی مباحث همه زمان ها و همه مكان هاست. به علاوه بسياري از مباحث دینی به طور طبيعي با بحث برده ممزوج است ازقبيل: مباحث كفارات، زكات، خمس، قصاص، ديات، بيع، نكاح، طلاق و جهاد. هيچ فقیهی بدون تعيين موضع قطعي دربارهبرده نمیتواند در مباحث ياد شده اجتهادكند. سالبه به انتفاء موضوع بودن يا مبتلابه نبودن، ضرورت يك بحث علمی را زايل نمي كند. ♦️در مواجهه با مسأله برده داری در بين عالمان معاصر مسلمان دو موضع قابل تفكيك است. موضع اول: پذيرش اصل مسأله برده داری به عنوان یکی از مسائل دینی حتي در عصر ما. موضع دوم: نفی مطلق برده داری به عنوان يك موضع دینی در اين دوران. ادامه دارد.. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️تأملی بر مساله برده داری در اسلام (13) ♦️ قرآن کريم و مسأله بردگی(1) هر بحثی درباره مسأله برده داری در اسلام بدون مطالعه ديدگاه قرآن کريم در اين باره ابتر خواهد بود. موضع قرآن کريم درباره برده داری به شرح زير قابل گزارش است: 🔹۱ـ قرآن کريم هيچ يك از اسباب بردگی را امضا يا تأييد نكرده است. اصولاً قرآن از مبدأ بردگی و اينكه چگونه برده گرفته شود نفياً و اثباتاً بحث نكرده است. بنابراين هيچ يك از اسباب هفت گانه بردگی مستند قرآنی ندارد. قرآن حتي از استرقاق اسراي جنگی بحث نكرده است، چه برسد به اينكه آن را تأييد يا امضا كند. مهمترين آيه بحث اسير جنگی آیه4 سوره محمد است . در اين آيه درباره اسير جنگی دو راه حل ارائه شده، يكي آزادی بلاعوض و ديگري آزادی با عوض ازقبيل مبادله با اسيران مسلمان يا دريافت غرامت و مانند آن. اما راه حل سومی به نام استرقاق نه در متن آيه آمده نه از آيه قابل استنباط است، بلكه قطعاً استرقاق اسير جنگی قابل استناد به قرآن کريم نيست. آري اين حكم مستفاد از سنت و روايات است كه خواهدآمد. 🔹۲ـ مسأله آزادی بردگان يا اسباب رفع بردگی مورد بحث و عنايت قرآن کريم واقع شده و چهار محور زوال بردگی را به رسميت شناخته است .شامل دو سبب اختياری و دو سبب الزامی به شرح زير: الف ـ تشويق به عتق: «و ما ادريك ما العقبه، فك رقبه» (بلد۱۲ ـ۱۱) «و تو چه دانی عقبه چيست؟ آزادسازی برده.» ب ـ تشويق به مكاتبه: «والذين يبتغون الكتاب مماملكت ايمانكم فكاتبوهم ان علمتم فيهم خيراً و آتوهم من مال الله الذي آتيكم» (نور ۳۳) «و كساني از ملك يمين هايتان كه قصد بازخريد خويش را دارند، اگر در آن ها خيری سراغ داريد، آنان را بازخريد كنيد و به آنان (براي كمك به بازخريدشان) از مال الهی (سهمی از زكات) كه به شما بخشيده است، ببخشيد.» ج ـ آزادي بردگان از طريق زكات: انما الصدقات للفقراء والمساكين و العاملين عليها و المؤلفه قلوبهم و في الرقاب و الغارمين و في سبيل الله و ابن السبيل فريضه من الله و الله عليم حكيم» (توبه ۶۰) «زكات فقط برای تهيدستان و بينوايان و كارگزاران آن و دلجویی شدگان و بردگان و وامداران و هزينه در راه خدا و در راه ماندگان است و فرضيه ای الهی است و خداوند دانای فرزانه است.» از منظر قرآنی يكي از ويژگی های ابرار هزينه كردن برای آزادي بردگان است (بقره ۱۷۷). د ـ آزادی بردگان به عنوان خصال كفارات: قرآن كفاره سه گناه را آزادی برده قرار داده است: اول ـ قتل خطایی : «و من قتل مؤمنا خطاً فتحرير رقبه مؤمنه» (نساء ۹۲) «هرکس مؤمنی را به خطا بكشد بر اوست كه (به كفاره) برده مؤمنی را آزاد كند.» دوم: كفاره قسم (مائده ۸۹). سوم: كفاره ظهار (مجادله ۳). ادامه دارد... 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️تأملی بر مساله برده داری در اسلام(14) ♦️قرآن کریم و مساله بردگی (2) قرآن کريم مجموعاً به ده حكم از احكام بردگان اشاره كرده است: 🔹يك ـ لزوم احسان به بردگان. «و اعبدوا الله ولا تشركوا به شيئاً و بالوالدين احساناً و بذي القربي واليتامي و المساكين و الجارذي القربي و الجار الجنب و الصاحب بالجنب و ابن السبيل و ما ملكت ايمانكم» (نساء ۳۶) «و خداوند را بپرستيد و چيزي را براي او شريك نياوريد و به پدر و مادر و به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و همسايه خويش و همساية بيگانه و همنشين و در راه مانده و برده خود نيكي كنيد.» 🔹دو ـ تشويق مؤمنان آزاد به ازدواج با بردگان صالح و مؤمن با اذن مالكشان. «ولا تنكحوا المشركات حتي يؤمن و لامه مؤمنه خيرما من مشركه ولو اعحبتكم ولا تنكحوا المشركين حتي يؤمنوا و لعبد مؤمن خير من مشرك ولو اعجبكم» (بقره ۲۲۱) «و زنان مشرك را به همسری خود درنياوريد، مگرآنكه ايمان آورند و كنيزی مؤمن بهتراست از زن آزاد مشرك، هرچند شما را از او خوش آيد و (زنان مسلمان را) به همسری مشركان درنياوريد، مگرآنكه ايمان آورند و برده ای مؤمن بهتر از مرد آزاد مشرك است، هرچند شما را از او خوش آيد.» «و من لم يستطع منكم طولا ان ينكح المحصنات المؤمنات فمن ما ملكت ايمانكم من فتياتكم المؤمنات و الله اعلم بايمانكم بعضكم من بعض فانكحوهن باذن اهلهن و آتوهن اجورهن بالمعروف محصنات غيرمسافحات و لا متخذات اخدان» (نساء ۲۵) «و هرکس از شما كه توانايي مالی نداشته باشد كه با زنان آزاد مؤمن ازدواج كند (بهتراست) با ملك يمين هايتان از كنيزان مؤمن ازدواج كند و خداوند به ايمان شما داناتر است. همه از يكديگريد، پس با اجازه سرپرستشان با آنان ازدواج كنيد و مهرهايشان را به وجه پسنديده به ايشان بدهيد (درحالي كه) پاكدامنان غيرپليدكار باشند و دوست گيران نهانی نباشند.» قرآن کريم به طوركلي به ازدواج جوانان و افراد بي همسر اعم از آزاد و برده تشويق فراوان كرده است: «وانكحوا الايامي منكم و الصالحين من عبادكم و امائكم ان يكونوا فقراء يغنهم الله من فضله و الله واسع عليم» (نور ۳۲) «و بي همسران خويش و بردگان و كنيزان صالح خود را به همسری (ديگران) دهيد و اگر تهيدست باشند، خداوند از بخشش خويش آنان را توانگر می گرداند و خداوند گشايشگر داناست.» 🔹سه ـ نهی از واداشتن كنيزان به فحشا. «و لاتكرهوا فتياتكم علي البغاء ان اردن تحصناً لتبتغوا عرض الحيوه الدنيا و من يكرههن فان الله من بعد اكراههن غفور رحيم» (نور ۳۳) «و كنيزانتان را (به ويژه) اگر عزم پاكدامنی دارند، به فحشا وادار نكنيد كه مال دنيا به دست آوريد و هرکس ايشان را اجباركند، بداند كه خداوند با توجه به اكراهشان، آمرزگار مهربان است.» ادامه دارد... 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️تأملی بر مساله برده داری در اسلام (15) ♦️قرآن کریم و مساله برده داری (3) 🔹چهار ـ مجازات فحشا در كنيز نصف حره است. «فاذا احصن فان اتين بفاحشه فعليهن نصف ما علي المحصنات من العذاب» (نساء ۲۵) «آن گاه چون (كنيزان) ازدواج كردند، اگر مرتكب ناشايست (زنا) شدند، مجازات آنان به اندازه نصف مجازاتی است كه بر زنان آزاد مقرر است.» 🔹پنج ـ در قصاص تساوی در حريت و رقيت لازم است. «يا ايها الذين آمنوا كتب عليكم القصاص في القتلي الحر بالحر و العبد بالعبد» (بقره ۱۷۸) «اي مؤمنان بر شما در مورد كشتگان قصاص مقرر گرديده است كه آزاد در مقابل آزاد و برده در مقابل برده (قصاص شود)». پس آزاد به واسطه قتل برده قابل قصاص نيست. 🔹شش ـ كنيزان زنان مسلمان نسبت به ايشان محرم محسوب مي شوند و لازم نيست زنان مسلمان در برابر كنيزانشان حجاب شرعی را رعايت كنند. (نور۳۱) ضمناً مخاطب حجاب شرعی نيز ظاهراً زنان مؤمنه آزاد هستند. (احزاب ۵۹) 🔹هفت ـ لازم است كنيزان براي ورود به خوابگاه مالكان متأهلشان در سه وقت خاص استيذان كنند. (نور ۵۸) 🔹هشت ـ استمتاع جنسي از كنيزان همانند همسران براي مالك مجاز است. «فان خفتم الاتعدلوا فواحده اوماملكت ايمانكم» (نساء ۳) «و اگر می ترسيد كه مبادا (با چهار زن) عادلانه رفتار نكنيد، فقط به يك تن يا كنيز اكتفا كنيد» «و الذينهم لفروجهم حافظون الاعلي ازواجهم اوما ملكت ايمانكم فانهم غيرملومين فمن ابتغي وراء ذلك فاولئك هم العادون» (مؤمنون ۷ ـ ۵، معارج ۳۱ ـ ۲۹) «(مؤمنان) كساني (هستند) كه پاكدامنی مي ورزند مگر درمورد زنانشان يا كنيزانشان كه در اين صورت نكوهيده نيستند، پس هرکس كه از اين فراتر رود، اينانند كه تجاوزكارند.»(۱۵ ) 🔹نه ـ جواز استمتاع مالك از كنيز شوهردارش بعد از استبراء. «و المحصنات من النساء الاماملكت ايمانكم» (نساء ۲۴) «(استمتاع از) زنان شوهردار (بر شما حرام است) مگر كنيزتان.» در اين آيه و آيه ماقبل آن چهارده صنف از زنان كه ارتباط جنسي با آنان مطلقاً (چه از طريق ازدواج و چه به عنوان ملك يمين) ممنوع است معرفي شده اند. چهاردهمين صنف، زنان شوهردار هستند. «و علي هذا يكون قوله الاما ملكت ايمانكم رفعا لحكم المنع من محصنات الاماء ـ علي ماورد في السنه ـ ان لمولي الامه المزوجه ان يحول بين مملوكته و زوجها ثم ينالها عن استبراء ثم يردها الي زوجها» (الميزان ۴ / ۲۶۷) به نظر مي رسد اوج مالكيت و حضيض مملوكيت در اين آيه قابل رؤيت باشد. ادامه دارد... 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️تاملی بر مساله برده داری در اسلام(16) ♦️قرآن کریم و مساله برده داری (4) ♦️ملاحظه دقيق احكام دهگانه بردگان در قرآن ما را به دو نكته راهنمایی مي كند: اول ـ استفاده مالك از ابعاد مختلف برده مطلق نيست و محدود به ضوابط شرعی است. دوم ـ محدوده شرعی استفاده مالك از ابعاد مختلف برده بسيار گسترده است. ♦️ اكنون با استقصای كامل آيات قرآن کريم در مسأله برده داری و مطالعه آن ها ضمن سه محور كلی اسباب بردگی، اسباب رفع بردگی و احكام بردگی نتايج زير قابل ذكراست: 🔹اول ـ قرآن فی الجمله مسأله بردگی را امضا كرده است و پذيرفته است كه آدميان به آزاد و برده تقسيم می شوند و بردگان در بسياری موارد از حقوق كمتری از آزادگان برخوردارند. 🔹دوم ـ بحث اسباب بردگی مطلقاً در قرآن کريم مطرح نشده است. يعنی نحوه برده شدن آدميان در قرآن مسكوت گذاشته شده، به علاوه هيچ تأكيدی بر حفظ نظام بردگی و هيچ تشويقی برگرفتن برده مشاهده نمی شود. از آن سو آزادكردن بردگان به شدت مورد تشويق قرآن و در زمره عبادات محسوب شده است. 🔹سوم ـ مجموعه آيات مرتبط با بردگی نحوه مواجهه قرآن با قضيه خارجيه برده داری را نشان مي دهد. قضايای خارجيه زمان مند و موقتند. از قضاياي خارجيه، احكام قضايای حقيقيه و ثابت قابل استنباط نيست. آن چه در باب قرآن و بردگی حائز نهايت اهميت است روح كلی تعاليم اسلامی و انسان شناسي قرآنی است كه مغفول افتاده است. ادامه دارد... 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️تاملی بر مساله برده داری در اسلام(17) ♦️مسأله برده داری در روايات (1) 🔹تمامی مسائلی كه درضمن سه محور اسباب بردگی، اسباب رفع بردگی و احكام و تكاليف بردگان در بخش اول گزارش شد، مستند روايی دارد. تعداد اين روايات اگرچه به فراوانی روايات عبادات نيست، اما مطابق ضوابط رايج فنی، در بين آن ها روايات معتبر كه به لحاظ سندی، اطمينان به صدور آن ها از پيامبر(ص) يا امام(ع) حاصل می شود و به لحاظ دلالت، نيز توانايی اثبات مسائل ياد شده را داشته باشند، كم نيست. 🔹مستند روايی مهمترين مسائل آن را به ويژه در محور اسباب بردگی را به عنوان نمونه ذكر می كنيم: 🔸۱ـ استرقاق اسيران جنگی: معتبره طلحه بن زيد از امام صادق(ع): «اذا وضعت الحرب اوزارها واثخن اهلها فكل اسير اخذ علي تلك الحال فكان في ايديهم فالامام فيه بالخيار ان شاء من عليهم فارسلهم، و ان شاء فاداهم انفسهم و ان شاء استعبدهم فصاروا عبيدا» (كافي ۵ /۳۲ حديث ۱، تهذيب ۶/۱۴۳ حديث ۲۴۵، وسايل الشيعه ۱۵/۷۲ حديث ۲۰۰۰۷) «آن گاه كه جنگ بارش را نهاد و دشمنان را به زانو درآورد (جنگ تمام شد) هر اسيري كه در آن حال دردست مسلمانان افتاد، امام در او اختيار دارد، اگر بخواهد بر آن ها منت گذارد و آزادشان كند و اگر بخواهد آن را درمقابل اخذ فديه آزادكند (مبادلة اسير يا دريافت غرامت) و اگر بخواهد آن ها را به بندگی بگيرد و درنتيجه برده شوند.» آزادي بلاعوض و در مقابل عوض اسيران مستند قرآنی دارد (محمد ۴)، اما شق اخير يعنی استرقاق اسير مبتني بر اين روايت و روايات مشابه آن است. 🔸۲ـ جواز استرقاق غيرنظاميان خارج از جنگ: معتبره رفاعه برده فروش از امام كاظم(ع): «قلت له ان القوم يغيرون علي الصقالبه و الروم (النوبه) فيسرقون اولادهم من الجواري و الغلمان فيعمدون الي الغلمان فيخصونهم ثم يبعثون الي بغداد الي التجار، فماتري في شرائهم و نحن نعلم انهم مسروقون انما اغار عليهم من غير حرب كانت بينهم»؟ فقال: «لابأس بشرائهم، انما اخرجوهم من دار الشرك الي دارالاسلام». (كافي ۵/۲۱۰ حديث ۹، تهذيب ۶/۱۶۲ حديث ۲۹۷، وسايل ۱۵/۱۳۱ حديث ۲۰۱۴۵ و ۱۸/۲۴۴ حديث ۲۳۵۹۶) «گروهي به اسلاوها و رومی ها (زنگباري ها) شبيخون زده، فرزندانشان را از دختر و پسر مي ربايند، پسران را اخته مي كنند، سپس آن ها را (به عنوان برده) به سوی تاجران بغداد مي فرستند. درباره خريداری اينها چه نظر می دهيد، در حالي كه ما می دانيم كه اين غلام ها و كنيزها از قومشان دزديده شده اند و بدون اينكه جنگی درگرفته باشد، غارت شده اند؟ فرمود: در خريداری آن ها اشكالی نيست (و با خريداری، آن ها به عنوان برده مملوك شما مي شوند) اين است و جز اين نيست كه آنان را از دارالشرك به دارالاسلام درآورده اند.» 🔸۳ـ استرقاق از طريق خريدن از اولياء: عبدالله لحام از امام صادق(ع) دربارة مردی كه از يكي از مشركان دختر يا زنش را مي خرد: «فيتخذها»؟ فقال:«لابأس». (تهذيب ۸/۲۰۰ حديث ۷۰۵ و ۷۰۲، استبصار ۳/۸۳ حديث ۲۸۲ و ۲۸۰، وسايل ۱۸/۲۴۷ و ۲۴۶) آيا حق تصرف در او را دارد؟ فرمود: مانعی ندارد. 🔸۴ـ رقيت از طريق اقرار و اصالت الحريه: معتبره عبدالله بن سنان از امام صادق(ع): امام علی(ع) فرمود: «الناس كلهم احرار الا من اقر علي نفسه بالعبوديه و هو مدرك من عبد او امه و من شهد عليه بالرق صغيراً كان او كبيراً». (كافي ۶/ ۱۹۵ حديث ۵، من لايحضره الفقيه ۳/۱۴۱ حديث ۳۵۱۵، تهذيب ۸/۲۳۵ حديث ۸۴۵، وسايل ۲۳/۵۴) مردم همگی آزادند، مگر اينكه كسي خود به بردگی اقرار كند. درحالي كه بالغ است چه غلام، چه كنيز و (مگر اينكه) كسي به رقيت او شهادت دهد. اعم از اينكه كودك يا بزرگسال باشد. ادامه دارد... 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️تاملی بر مساله برده داری در اسلام(18) ♦️مسأله برده داری در روايات (2) 🔹۵ـ ازدواج و تصرف برده در اموالش بدون اذن مولی صحيح نيست: روايت عبدالله سنان از امام صادق(ع): «لايجوز للعبد تحرير و لاتزويج و لا اعطاء من ماله الا باذن مولاه» (كافی ۵/۴۷۷ حديث ۱، وسايل ۲۱/۱۱۳ حديث ۲۶۶۶۳). 🔹۶ـ سرايت بردگی از والدين به فرزندانشان: «فرزند پدر آزاد و مادر كنيز آزاد است. اگر يكي از والدين آزاد باشند، فرزندشان آزاد خواهد بود (فقيه ۳/۲۹۱ حديث ۱۳۸۱، وسايل ۲۱/۱۲۱ باب ۳۰ ابواب نكاح عبيد و اماء) مفهوم آن اين است كه اگر هيچ يك از والدين آزاد نباشند، فرزندشان مادرزاد برده خواهد بود. 🔹۷ـ جواز تحليل كنيز: حديث فضيل بن سيار از امام صادق(ع): «اذا احل الرجل لاخيه جاريته فهی له حلال» (كافي ۵ / ۴۶۸ حديث ۱ وسايل ۲۱ / ۱۲۵) اگر مالك كنيزش را برای برادر (ايمانيش) تحليل كرد، (تصرف او در كنيز) برايش حلال است. 🔹۸ـ مالك و كنيز شوهردار: روايت محمد بن مسلم: از امام باقر(ع) از قول خداوند «والمحصنات من النساء الاماملكت ايمانكم (نساء ۲۴) پرسيدم. فرمود، هو ان يأمر الرجل عبده و تحته امته، فيقول له: اعتزل امرأتك و لا تقربها، ثم يحبسها عنه حتي تحيض ثم يمسها، فاذا حاضت بعد مسه آياه ردها عليه بغير نكاح. (كافی ۵ / ۴۸۱ حديث ۲، تهذيب ۷ / ۳۴۶ حديث ۱۴۱۷، تفسير العياشي ۱ / ۲۳۲ حديث ۸۰، وسايل ۲۱ / ۱۴۹ باب ۴۵ من ابواب نكاح العبيد و الاماء: كيفيه تفريق الرجل بين عبده و امته اذا اراد وطيها) مالك به برده متأهل امر می كند كه از همسرش دوری گزيند و با او نزديكی نكند، سپس زن را حبس می كند تا حيض ببيند، (پس از پاك شدن) با او مواقعه مي كند و بعد از حيض بعدی زن را بدون ازدواج (مجدد) به شوهرش بازمی گرداند. 🔹۹ـ طلاق برده ها به دست مالك است نه خودشان: ابوالصباح كنانی از امام صادق(ع): «اذا كان العبد و امرأته لرجل واحد، فان المولي يأخذها اذا شاء واذا شاءردها». (كافی ۶ / ۱۶۸ حديث ۱، وسايل ۲۲ / ۹۸ باب ۴۳ مقدمات الطلاق و شرايطه). زمانی كه غلام و كنيز به مالك واحدی تعلق داشته باشند، اگر مالك خواست ازدواجشان را حفظ می كند و اگر نخواست می شكند. 🔹۱۰ـ جواز عدم پوشش سر کنيزان: محمد بن مسلم از امام باقر(ع) مي پرسد آيا كنيز در نماز سرش را بپوشاند؟ فرمود: «ليس علی الامه قناع». (كافی ۳ / ۳۹۴ حديث ۲، وسايل ۴ / ۴۰۹ باب ۲۹ ابواب لباس مصلي) بر كنيز مقنعه و روسری لازم نيست. حماد لحام از امام صادق(ع) مي پرسد آيا كنيز می بايد در نماز سرش را بپوشاند؟ مي فرمايد: نه. پدرم (امام باقر(ع)) زماني كه می ديد كنيزان در نماز مقنعه پوشيده اند، آن ها را می زد تا زن آزاد از كنيز تمايز داده شود. «لا، قد كان ابی اذا رأیالخادم تصلي و هي مقنعه ضربها، لتعرف الحره من المملوكه». (علل الشرايع ۳۴۶، محاسن ۳۱۸ حديث ۴۵، وسايل ۴ / ۴۱۱ حديث ۵۵۶۲) ادامه دارد... 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️تاملی بر مساله برده داری در اسلام(19) ♦️مسأله برده داری در روايات (3) 🔹۱۱ـ تشويق به آزادكردن بردگان: زراره از امام صادق(ع): قال رسول الله(ص): «من اعتق مسلماً اعتق الله العزيز الجبار بكل عضو منه عضواً من النار» (كافی ۶ / ۱۸۰ حديث ۲، تهذيب ۸ / ۲۱۶ حديث ۷۶۹، وسايل ۲۳ / ۹) هرکسی كه مسلمانی را آزاد كند خداوند عزيز جبار به ازاي هر عضو برده آزاد شده عضوی از او را از آتش (جهنم) آزاد خواهد كرد. 🔹۱۲ـ لزوم رفتار انسانی با بردگان: ابوذر غفاری از رسول الله(ص) درباره بردگان: «اخوانكم جعلهم الله تحت ايديكم، فمن كان اخوه تحت يده فليطعمه مما يأكل و ليلسه مما يلبس و لا يكفه ما يغلبه فان كلفه ما يغلبه فليعنه». (محاسن ۶۲۵، بحار ۷۴ / ۱۴۱ باب العشره مع المماليك و الخدم) بردگان برادران شمايند كه خداوند آن ها را زيردستتان قرار داده است، كسی كه برادرش زير دست اوست، مي بايد از همان چه كه خود مي خورد به او بخوراند و از همان چه كه خود می پوشد به او بپوشاند و بر آن چه به آن توانايی ندارد او را وادار نسازد، پس اگر چنين كرد او را ياری كند. 🔹۱۳ـ كراهت برده فروشی: روايت اسحاق بن عمار از امام صادق(ع): قال رسول الله(ص): «شر الناس من باع الناس». (كافی ۵ / ۱۱۴ حديث ۵، تهذيب ۶ / ۳۶۱ حديث ۱۰۳۷، استبصار ۳ / ۶۲ حديث ۲۰۸، علل الشرايع ۵۳۰ حديث ۱، وسايل ۱۷ / ۱۳۶ باب ۲۱ ابواب مايكتسب به) پيامبر(ص) فرمود: «بدترين مردم كسی است كه مردم را می فروشد.» نخاسی يعنی برده فروشی از مشاغل مكروه است. ♦️از مطالعه مجموعه روايات مرتبط با بردگی نتايج زير قابل ذكر است: يك ـ اسباب بردگی، اسباب رفع بردگی و احكام بردگی در روايات امضا شده است و مورد تأييد و عمل پيامبر(ص) و ائمه(ع) در عصر خود بوده است. دو ـ آن چه توسط اولياء دين امضا شده در مقايسه با عرف زمانه تعديل شده و با محدوديت هایی پذيرفته شده است. سه ـ تشويق به آزادكردن برده ها و توسعه اسباب رفع بردگی در روايات چشمگير است. چهار ـ تعداد روايات اسباب بردگی در مقايسه با ديگر مسائل فقهی جداً اندك و انگشت شمار است. روايات مستند احكام بردگی نيز فراوان نيست. پنج ـ در هيچ يك از روايات مرتبط با بردگی قرينه ای يافت نمی شود كه كلام اوليای دين ناظر به حکمی ثابت و دائمی باشد ادامه دارد... 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️بیانات استاد سید محمد جواد شبیری زنجانی در مورد حدیث عنوان بصری ♦️... از سویی دیگر، صفوان بصری وجود خارجی ندارد و در فرض تصحیح باید عنوان بصری، به صفوان خالی تصحیح شود. شاید منشأ اشتباه در کلام مرحوم آشتیانی آن باشد که در نسخه اصلی کتاب ایشان، صفوان بوده که به اشتباه عنوان خوانده شده و به علت اشتهار عنوان بصری بین متأخرین، قید البصری اضافه شده است. ♦️شهرتی که در مورد عنوان بصری بیان شد تنها بین متأخرین است اما عنوان بصری در هیچ یک از کتب قدیمی حدیثی و رجالی نام ندارد و حتی روایت عنوان بصری که بین متأخرین معروف شده، اصلی ندارد. این روایت برای اولین بار در مشکاه الانوار متعلّق به شیخ علی بن حسن فضل، سبط شیخ طبرسی و نوه مرحوم صاحب مجمع البیان وارد شده و پس از آن در منیه المرید شهید ثانی از خط شهید اول نقل شده و بین متأخرین مشهور شده است. متن روایت عنوان بصری نیز از نظر الفاظ کاملا با نحوه سخن ائمه معصومین متفاوت است و تناسبی با روایات اهل بیت ندارد. به همین دلیل باید این نوع روایات را کنار گذاشت هر چند از مرحوم آقا سید علی قاضی معروف نقل شده که محور ریاضت های ایشان، روایت عنوان بصری بوده است. از برخی نقل شده که روایت عنوان بصری را جزو احادیث عامه تلقّی کرده است در حالی که در هیچ یک از کتب عامه تا آنجا که استقصاء شده، این روایت مشاهده نشده است. ♦️از مرحوم آقای بروجردی نقل شده روایت «العبودیه جوهر کنهها الربوبیه» هیچ اصلی ندارد. به ایشان عرض شد: این روایت در مصباح الشریعه شهید بلخی وارد شده و مرحوم آقای بروجردی در پاسخ بیان کرد: مصباح الشریعه چگونه کتاب حدیث شمرده می شود؟ کتاب مشکاه الانوار که روایت عنوان بصری در آن نقل شده را نیز نمی توان کتاب حدیثی تلقّی گردد هر چند حتی مصباح الشریعه قدیمی تر از مشکاه الانوار است. درس خارج اصول ،تنبیهات اخبار من بلغ ، 96/02/11 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
✍️اقلیت های جنسی ♦️در احکام و مبانی اسلامی، «اقلیت‌های جنسی» منحرفان جنسی خطاب و مجازات‌های سنگین
✍️ عمل قوم لوط از نگاه های گوناگون: ♦️دموکراسی_خواه (دموکراتیک): لوط - علیه السلام - باید رذیلت قومش را قبول می کرد چون آنها اکثر جامعه را تشکیل می دادند. ♦️لیبرالی: لوط این حق را نداشت که آنها را از رذیلت شان نهی کند. آنها در تصرفات شان آزاد بودند خصوصا اینکه کسی را اذیت نمی کردند. ♦️سکولار: روابط جنسی که با رضایت طرفین باشد ربطی به دین ندارد ♦️روشنفکر: قوم لوط افراد ضعیفی بودند و معذور، آنها از نقصی ژنتیکی رنج می بردند که آنها را مجبور به انجام فاحشه می کرد! ♦️دولت مدنی : همجنسگراها بخشی از مردم هستند که همه باید به آنها احترام بگذارند و حقوق شان را رعایت کنند تا رذیلت شان را ادامه دهند بلکه از حق نمایندگی در پارلمان برخوردارند! ♦️اسلام: لوط (ع) قادر به بازداشتن قومش نبود بنابراین رذیلت آنان را انکار نمود و با زبان نصیحت شان کرد و قلبا از افعال شان نفرت داشت. و بعد از تکرار نصیحت و دعوت که برای آنها بی فایده بود، آنها را با امر ربانی رها نمود. ➖و به این ترتیب بود که عقوبت و مجازات ربانی دامن آنها را گرفت: «فَلَمَّا جَآءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِيهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهَا حِجَارَةً مِّنْ سِجِّيلٍ مَّنْضُودٍ» [هود: 82] «هنگامی که فرمان ما فرارسید، آن [سرزمین] را زیر و رو کردیم و بر آنان سنگ گِل هایی پیاپی باریدیم». ➖همسر لوط (ع) در فاحشه با قومش همراه نشد اما روشنفکر (open minded) بود. افعال آنها را قبول می کرد و انکارشان نمی کرد و عمل شان را تایید می کرد و به همین دلیل جزای وی همان شد که الله متعال می فرماید: «فَأَنجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ» [اعراف: 83] «پس ما او و خاندانش را نجات دادیم؛ مگر همسرش که از بازماندگان [در عذاب] بود». 🔹حقیقت این است که بین نظر قرآن با نظر دموکراسی خواهان، لیبرال ها، سکولارها، روشنفکرها و دولت های مدنی در بیشتر موارد اختلاف بنیادین وجود دارد و نقطه ی مشترکی دیده نمی شود. هرچه هست میان شان تناقض است مانند کفر و ایمان 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
▪️مکاسب محرمه شیخ مرتضی انصاری ▪️مساله ی نهم: سب مومن! ▪️بخشِ مستثنیاتِ حرمتِ سبّ! 💠در مواضعی که س
♦️فتوایی جالب از آیت الله سید صادق روحانی 🔹اگر قبل انقلاب فردی از انقلابیون برای تضعیف رژیم شاه به صورت و لباس زنان بی حجاب و بدحجاب با اجازه مجتهد جامع الشرائط اسید پاشیده و آنها را متضرر یا ناقص العضو کرده ،ضامن نیست!! 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
✍️تاملی بر مساله برده داری در اسلام(19) ♦️مسأله برده داری در روايات (3) 🔹۱۱ـ تشويق به آزادكردن برد
♦️آیت الله مصباح یزدی : اسلام اصل بردگی را به طور کلی نفی نمی کند، بلکه در مواردی به دلايلی برده گرفتن را امری ضروری می داند 🔹 تا جامعه بشری برقرار است، دست كم جنگ هست. از ميان جنگ‌ها بعضى مشروع و عادلانه است: جنگ حق در برابر باطل که در آن کسانی که از طرفداران باطل به اسارت در مى‌آيند، به بردگى كشيده مى‌شوند و بايد بشوند. اسلام هيچ‌گاه در صدد الغای اين‌گونه برده‌گيرى نبوده و نيست و اين موضع اسلام كاملاً قابل دفاع و توجيه عقلانى است. 🔹كوشش بسيارى از روشنفكران و نويسندگان غربزده جهان اسلام كه اسلام را نافى و ناسخ هرگونه برده‌دارى قلمداد مي‌كنند و آيات مربوط به بردگى و برده‌دارى را ناظر به امرى موقت و گذرا مي‌دانند كه مختص صدر اسلام بوده تلاشى بيهوده است. اسلام بردگى را مطلقاً الغا نمى‌كند، بلكه يكى از راه‌های بردگی را صحيح مى‌داند. در عين حال، حسن سلوك با بردگان را به شدت توصيه مى‌كند و اسباب آزادى آنان را از طرق مختلف فراهم مى‌سازد و اين از مفاخر اين دين الهى است. 🔹نقش اسلام در زوال تدريجي نظام برده‌داری بر اهل تحقيق پوشيده نيست. اسلام عوامل بردگی را محدود ساخت و برده گرفتن را فقط منحصر در جنگ‌هاي مشروع کرد. مادام که ساختار جهان چنين باشد، نبرد ميان حق و باطل جريان دارد و طرفداران حق همان‌گونه که جنگ و دفاع از ارزش‌هاي ديني را حق خود مي‌داند، مي‌تواند پيروان باطل را اسير و برده سازند. اين بردگی به صلاح بردگان و مصلحت امت اسلامي است‌ و اين موضع اسلام کاملاً قابل دفاع و توجيه عقلانی است. افزون بر محدود کردن راه‌هاي بردگی، اهتمام به آزادی بردگان مورد تأکيد اسلام است. 🔸نگاهی گذرا به حقوق بشر از دیدگاه اسلام ج 1 ص 175 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
✍️جواز همبستر شدن مولا با کنیز خود جلوی چشم دیگران 🔹شیخ طوسی در تهذیب روایتی را از امام صادق بدین
♦️مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹سوال سلام همبستری با دو همسر عقدی و صیغه ای به طور همزمان با توجه به رضایت کامل انها چه حکمی دارد در فرض سوال تا چه حد لذات جنسی جایز است 🔸جواب پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز همبستری با دو همسر عقدی و صیغه ای به طور همزمان اشکال ندارد و زن و شوهر می توانند هر نوع لذتی از همدیگر ببرند . ولی زن ها نباید به عورتین یک دیگر نگاه کنند. (1) پی نوشت: 1. سئوال تلفنی از دفتر آیت الله خامنه ای. (02517112438). ♦️۱۳۹۰/۰۲/۲۸ ۰۸:۰۸ شناسه مطلب: 33107 https://www.pasokhgoo.ir/node/33107 👇👇 @Taammolate_talabegi
♦️علامه محمد باقر مجلسی : 🔹در حدیث صحیح وارد شده است که باکی نیست با کنیز وطی کند و در خانه دیگری باشد که ببیند و شنود حلیه المتقین ص 96 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
♦️علامه طهرانی : تسلط من بر نفوس مثل تسلط امیرالمومنین است و از خیر و شر نفوس مطلع و آگاهم!! 🔹نور
♦️فحاشی های پدر علامه طهرانی!! 🔹 داستانی که محمدحسین تهرانی از فحاشی‌های پدرش در کتابش نقل کرده. جالب است که خودش فحشهای بسیار قبیح و زشت پدرش را که نثار آن سرتیپ محمدخان کرده ذکر نکرده! 🔹آیا فحش و تهمت و افتراء هم جزء سیر و سلوک و شرط کمال معنوی است؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍وثاقت رجال سیاسی/ محمد سروش محلاتی ❓اظهارات رجال سیاسی، چقدر قابل اطمینان بوده و موجب وثوق است؟ برخی از این افراد اساسا از وثاقت برخوردار نیستند و به اظهاراتشان نمیتوان اعتماد کرد چون پرهیز از کذب ندارند و براحتی دروغ میگویند ، ولی ایا انان که از دروغ پرهیز دارند و مقید به اخلاق و شرع هستند ، بطور کلی و همیشه سخنانشان قابل اعتماد است؟ و به تعبیر دیگر ایا عدالت ، برای وثاقت کافی است و به گفته اشخاص عادل در دنیای سیاست می‌توان اعتماد کرد؟ 🔹اگر از نظر اخلاقی و فقهی بپذیریم که: الف) دروغ گفتن در موارد وجود مصلحت، یا مصلحت اهم جایز بوده و قبحی ندارد و ب) عدالت صرفا مانع گناه میشود و در موارد جواز کذب، چون معصیت وجود ندارد به عدالت شخص لطمه ای وارد نمی‌شود، پس سیاسیونِ با تقوا اعم از فقیه و غیر فقیه، می‌توانند اظهارات خلاف واقع داشته باشند تا مصلحتی را که مهم و لازم تشخیص می‌دهند، از دست ندهند و البته عدالتشان هم محفوظ است و از مناصب شرعی و قانونی ساقط نمی‌شوند. ❓ولی سوال این است که آیا اینگونه خلاف گویی ها، به وثاقت آنها نیز آسیب نمی‌رساند؟ بنظر برخی محققان اگر اینگونه موارد، بصورت "نادر و استثنایی" اتفاق بیفتد، وثاقت آنها را مخدوش نمی‌سازد و هم چنان می‌توان به گفته هایشان اطمینان داشت. ولی مگر می‌توان در دنیای سیاست حد و اندازه ای برای مصلحت خلاف گویی مشخص کرد؟ بخصوص اگر در برابر دشمن قرار داشته باشیم و همه مواضع ما از سوی آنان رصد شود و مصلحت بدانیم که هر گونه نقطه ضعف خود را پنهان و انکار کنیم، آیا باز هم اینگونه موارد، استثنایی خواهد بود؟ 🔹به لحاظ مبانی فقهی، کسانی که در اظهارات خود از "عناوین ثانویه" زیاد استفاده می‌کنند و به استناد آن مکررا خلاف گوییِ پنهان دارند، هیچ یک از اظهارت سیاسی شان قابل اعتماد نیست. نه اِفتایشان حکایت از نظر واقعیشان دارد و نه اِخبارشان در موضوعات و نه حتی شهادتشان در باره دیگران و ... فقیه محقق حضرت آیه الله شبیری زنجانی در بحث حجیت خبر واحد متعرض این بحث شده و فرموده اند: "اگر عادلی بیش از مقدار معمول، عنوان ثانوی بکار ببرد و خلاف گویی های او بیشتر از متعارف باشد قول چنین شخصی حجیت عقلایی ندارد زیرا دیگر طریقیت عرفی به واقع ندارد. در همان‌جا آیت الله شبیری مثال می‌زنند به مراجع دوره پهلوی اول آقایان نایینی و سید ابوالحسن اصفهانی که به کسانی اجازه اجتهاد داده اند که قطعا مجتهد نبودند، آن بزرگان می‌خواستند با این شهادت جلوی برداشتن عمامه روحانیون را گرفته و مانع اجرای سیاست رضاخان در از بین بردن حوزه شوند. آیت الله شبیری چنین موردی را چون استثنایی بوده مضر به وثاقت قول ان بزرگان ندانسته است. ❓وقتی ضرورت‌ها و مصلحت ها بتواند به صدور گواهی اجتهاد خلاف واقع بیانجامد و وقتی مقابله با سیاست ضد دینی رضاخان مجوز دروغ گویی باشد، در امور سیاسی دیگر نیز استفاده از این شیوه به خصوص برای مقابله با دشمنان چه محذوری دارد؟ و چرا نتوان آمار دروغ گفت و چرا نتوان مجرم را بیگناه و فاسق را صالح و خائن را خدمتگزار معرفی کرد؟ از این رو در جامعه ای که مبانی اخلاقی استحکام نیافته و احکام اخلاقی چون موم در دست اهل سیاست و دیانت تغییر شکل می دهد، مگر می‌توان به سیاستمداران اعتماد کرد و خبرهایشان را پذیرفت؟ حال با صرف نظر از اینکه چنین شیوه ای اعتماد عمومی را نابود می‌کند، پرسش اساسی این است که آیا برای تقویت دین می‌توان از دروغ گویی استفاده کرد؟ اگر در میدان جنگ و در برابر دشمن مهدور الدم کذب جایز است و اگر برای حفظ جان انسان بیگناه می‌توان دروغ گفت، آیا برای حفظ دیانت مردم و حفظ آبروی روحانیت نیز دروغ گویی جایز می‌شود و یا این روش به سست شدن اعتبار دین می انجامد؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi
♦️سلسله پست های کانال تاملات طلبگی در مورد برده داری در اسلام 1.https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1348 2.https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1371 3.https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1434 4.https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1440 5.اسباب استرقاق در اسلام https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1446 6.مهمترین احکام بردگان(1) https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1453 7.مهمترین احکام بردگان (2) https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1466 8.مهمترین اسناد حقوق بشر درمورد بردگی https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2808 9.مقايسه احكام بردگی با اسناد حقوق بشر-بخش اول https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2813 10.مقايسه احكام بردگی با اسناد حقوق بشر-بخش دوم https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2817 11.مقايسه احكام بردگی با اسناد حقوق بشر-بخش سوم https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2821 12.برده داری در دنیای معاصر https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2828 13. قرآن کريم و مسأله بردگی(1) https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2837 14.قرآن کریم و مساله بردگی (2) https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2841 15.قرآن کریم و مساله برده داری (3) https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2847 16.قرآن کریم و مساله برده داری (4) https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2855 17.مسأله برده داری در روايات (1) https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2860 18.مسأله برده داری در روايات (2) https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2867 19.مسأله برده داری در روايات (3) https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2872 20.آیت الله مصباح : اسلام اصل بردگی را به طور کلی نفی نمی کند، بلکه در مواردی به دلايلی برده گرفتن را امری ضروری می داند https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/3140 👇👇 @Taammolate_talabegi