eitaa logo
تنبیه الأمة
2.4هزار دنبال‌کننده
165 عکس
70 ویدیو
19 فایل
تنبیه الأمة، #جهادی است در راستای #تبیین حقایق، کوششی در دفاع از حریم دین و مقابله با انحرافاتی که به نام دین رقم می‌خورد. مدیر کانال: @MohamadMahdi63
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹نجف انقلابی (شماره ١) ♻️اصل اول حوزه نجف: مقابله با استعمار انگلیس 🔹مسئله مشروطیت ایران، یکی از مسائل مهم نجف بود، اما مشکل دیگر نجف، مسئله انتخاب بین بد و بدتر بود. از یک طرف حکومت عثمانی قرار داشت که دارای گرایشات سنی‌گری و ترکی بود که از درون دچار آسیب‌دیدگی و سستی شدید شده بود و در دل جامعه ترک، هم عده ای از آزادیخواهان البته به سبک تجددخواهی غرب با خلافت کهن عثمانی مخالف بودند و مرام نهایی شان حاکمیت لائیزم بود. از طرف دیگر هم اعرابی قرار داشتند که نوعی احساسات عربی ضد ترکی علیه عثمانیها داشتند. این احساسات گاه در نجف در پشت سر احساسات مذهبی مخفی می شد. 🔹اما از همه اینها حساس تر، مسئله نقش استعمار انگلستان بود که از یک طرف با کلیت و اساس امپراتوری عثمانی مخالف بود، لذا از یک طرف جمعیت ترکان جوان و افکار سکولار آنان را تقویت می نمود و از طرف دیگر در تهییج جنبش عرب در جهت قومی و البته غیر دینی بسیار کوشش می نمود. موضع خاص نجف با توجه به این صورت مسئله ها و با توجه به استبداد حاکم بر ایران و عثمانی و مواظبت نسبت به استعمار انگلستان بسیار حساس و ظریف بود. چرا که کوچکترین گرایش و توجه به یکی از این فرقه ها و دستجات، تقویت یک گروه و یک فکر و تضعیف دیگری را در پی داشت. 🔹از نظر نجف، اصل اول و مسئله اول؛ مخالفت با سیاست انگلستان و غرب در کشورهای اسلامی بود، در جایی که دو طرف معادله یکی استعمار غرب و دیگری امپراتوری عثمانی بود، نجف از امپراتوری عثمانی دفاع می نمود. در این مورد، مخالفت کلیه مراجع و علمای نجف را با اشغال طرابلس غرب توسط ایتالیا و پیشروی و نفوذ انگلستان در برخی مناطق مسلمان نشین را میتوان نام برد. نمونه بسیار گویای دیگر آن ثورة العشرین و رهبری نجف در قیام علیه انگلستان در اثنای جنگ جهانی اول بود. 📚حوزه نجف و فلسفه تجدد در ایران، ص۵۴ https://eitaa.com/Tanbiholomah/12 @Tanbiholomah
🔹اگر همین روند ادامه می‌یافت..... @Tanbiholomah
🔹نجف انقلابی (شماره٢) ♻️قیام نجف در جنگ جهانی اول 🔹جنگ جهانی اول در ۲۸ ژوئیه ۱۹۱۴م/ ۶ مرداد ۱۲۹۳ ش با اعلام جنگ اتریش به صربستان آغاز شد. این نزاع نظامی که در ابتدا به مثابه یک تسویه حساب میان قدرتهای طراز اول اروپا تلقی می شد، دامنه فراخ تری یافت و جهانگیر شد و پای کشورهای مختلف را به این نبرد خونین که تا ۱۱ نوامبر ۱۹۱۸م/ ۲۰آبان ۱۲۹۷ ش ادامه یافت، کشاند. مدت زمان کوتاهی پس از آغاز جنگ جهانی اول، نیروهای انگلیس از صفحات جنوبی به عراق یورش بردند. سیاستمداران بریتانیایی پیش بینی می کردند که عثمانی به جبهه متحدین خواهد پیوست و منافع حیاتی آنان را با خطر جدی مواجه خواهد ساخت. به رغم اقتدار بی چون و چرای انگلیس در ربع نخست سده بیستم در منطقه، عراقیان با وجود نارضایتی از مشی سیاسی و اجتماعی عثمانیان، در برابر تهاجم انگلیسی ها ایستادگی کردند و در این میان نمی توان از نقش علمای دین در آگاهی و بیداری مردم و تهییج احساسات ملی و مذهبی آنان غافل ماند. ▫️حکم جهاد علما روز ۹ نوامبر ۱۹۱۴م/۱۸ آبان ۱۲۹۳ش تلگرافی از بصره خطاب به علمای مقیم عتبات و سایر شهرهای عراق رسید. در این تلگراف هشدار دهنده آمده بود که کافران بصره را محاصره کرده اند و از روحانیان برای اعلان فراخوان و بسیج ملی و یاری رسانی عشایر کمک خواسته شده بود. رهبران دینی تاب تحمل خبر محاصره بصره را نداشتند. شهر نجف در این هنگامه شاهد گردهمایی پرشوری در مسجد هندی بود. در این هم اندیشی شماری از مجتهدان، رؤسای عشایر، بزرگان شهر، همچنین هیأت اعزامی از بغداد مشارکت داشتند. روحانیان نامداری مانند آیات: سیدمحمد سعید حبوبی، شیخ عبدالکریم جزائری و شیخ محمد جواد جواهری فرصت را مغتنم شمرده، بر ضرورت همراهی با حاکمیت اسلامی در بیرون راندن کافران از سرزمینهای اسلامی تأکید کردند. کاظمین، کربلا و دیگر شهرهای عراق شاهد برپایی تظاهرات و اعتراضهای خودجوش مردمی بود. ▫️حضور علما در جبهه نبرد رجال دین تنها به صدور حکم جهاد بسنده نکردند و آنان برای نخستین مرتبه سازماندهی و تجهیز سپاه مجاهدان و رهبری مبارزه مسلحانه را می آزمودند. در این میان اوضاع در نجف با سایر مکانها متفاوت بود. در نجف اشراف مرکز تجمع علما بیت سیدمحمد سعید حبوبی بود. وی نقش برجسته ای در فعالیت جهادی در نجف داشت و از منظری محور حرکت بر ضد اشغالگران انگلیسی بود. بر اثر جوش و خروش خالصانه و دلاوری کم نظیر سیدحبوبی، عده ای از عالمان مقیم نجف گرد او حلقه زدند که نامدارترین آنان، آیات: شیخ عبدالکریم جزائری، جواد صاحب الجواهر، هبة الدین شهرستانی، سیدمحسن حکیم و محمدباقر شبیبی بودند. جبهه نخست نبرد با اشغالگران انگلیسی، جنوب غربی فرات در مکانی موسوم به شعبیه گشوده شد. مورخان عده رزمندگان حاضر در این جبهه را که به جناح راست سرشناس گردید، حداقل سیزده هزار نفر تخمین زده اند. شاخص ترین مجتهد حاضر در این محور مرجع مجاهد سیدمحمد سعید حبوبی بود. در ۷ محرم ۱۳۳۳ق/ ۴ آذر ۱۲۹۳ش شمار دیگری از پیکارجویان به زعامت آیات عظام: شیخ الشریعه اصفهانی، سیدعلی داماد، سیدمصطفی کاشانی و هیئتی به سرپرستی سیدمحمد یزدی همراه با شیخ محمد حسین کاشف الغطاء و سیداسماعیل یزدی و عده ای از طلاب عرب و ایرانی از نجف خارج و روانه کارزار شدند. همچنین روز ۴ صفر ۱۳۳۳ق/ یکم دی ۱۲۹۳ مجتهدان نام و نشانداری چون آیات: شیخ جعفر شیخ عبدالحسین، شیخ حسین حلی، شیخ حسین واسطی، شیخ منصور مجتهد و .... همراه با جمعی از مجاهدان، حوزه نجف را ترک و رهسپار جبهه شدند. 📚احیاگر حوزه نجف، تلخیص فصل (بین النهرین ناآرام) https://eitaa.com/Tanbiholomah/14 @Tanbiholomah
✳️ ارتجاع و ابوسفیانیزمِ بعد از انقلابمحمدحسین رضازاده 🔸 در تاریخ نقل شده است که بعد از آنکه عثمان به خلافت رسید بنی امیه دور هم جمع شده بودند در این هنگام ابوسفیان در حالی که نابینا شده بود وارد جلسه شد؛ پرسید آیا شخص غریبه‌ای در جلسه حاضر است؟ پاسخ شنید: خیر. ➖ وقتی از عدم حضور اغیار مطمئن شد گفت: «اجعل الامر امر الجاهلیة» یعنی حکومت و جامعه را به همان روش و منش زمان جاهلیت برگردانید. (مختصر تاریخ دمشق، ج ۱۱، ص ۶۷) 🔹 نکته اینجاست که انقلاب بزرگ و تاریخ‌ساز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جامعه‌ای ساخته بود که از روش‌ها و سبک زندگی جاهلیت روی‌برگردان شده بودند و به همه آداب و رسوم زمان طاغوت و زمان جاهلیت پشت کرده بودند؛ ولی جریان بنی امیه که اساساً امکان زیست خود را در فضای طاغوتی می‌دید تلاش داشت تا از هر فرصتی استفاده کند تا جامعه را به زمان گذشته برگرداند و این یعنی . 🔻 امروز نیز پس از آنکه امت مسلمان ما، طاغوت زمان خود را درهم شکست و بافت زندگی غربی را پس زد، عده ای که نان و نامشان در بازگشت به دوران سیاه غرب‌زدگی است تلاش می‌کنند تا جامعه ایمانی ما را به دوران وابستگی، غرب‌زدگی و بی‌ایمانی بکشند و این همان ارتجاع و همان منطق ابوسفیانی است. ♨️ ابوسفیانیزمِ بعد از انقلاب یا همان جریان روشنفکرِ غرب‌گرا ممکن است در هر لباس یا قد و قامتی ظهور کند؛ گاهی با و گاهی با ، مهم آن است که باید عزمی راسخ داشت و از راه برنگشت و دانست که بازگشت از راه خدا توسط عده‌ای نادان خللی در اراده خداوند بر پیروزی حق وارد نمی‌سازد. ❇️ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرينَ يُجاهِدُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ (المائدة: ۵۴) اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هر كس از شما، از آيين خود بازگردد، (به خدا زيانى نمى‏رساند) خداوند جمعيّتى را مى‏آورد كه آنها را دوست دارد و آنان (نيز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر كافران سرسخت و نيرومندند آنها در راه خدا جهاد مى‏كنند، و از سرزنش هيچ ملامتگرى هراسى ندارند. اين، فضل خداست كه به هر كس بخواهد (و شايسته ببيند) مى‏دهد و (فضل) خدا وسيع، و خداوند داناست‏. https://eitaa.com/Tanbiholomah/15 @Tanbiholomah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ خطر تحریف و از بین‌بردن خط امام خمینی ره 🎥 آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی 📌 تنبیه الأمة: امروز اغراض گوناگونی در صدد تحریف امام هستند؛ برخی علنی و برخی با لطایف الحیل و عناوین بظاهر زیبا و روشنفکری... همه موظفیم خط اصیل امام را تبیین و ترویج کنیم. @Tanbiholomah
🔹نجف انقلابی (شماره ٣) ♻️حوزه نجف و سامرا، پیشقراول ثورة العشرین 🔹دولت انگلستان از زمان اشغال عراق تا سال ۱۹۲۰م به عراقی‌ها وعده استقلال و اعطای حاکمیت می‌داد. این وعده‌ها با بیانیه‌ها، سخنرانی‌ها و حتی برگزاری رفراندوم به مردم رسانده شد. تا اینکه در سال ۱۹۲۰م و در کنفرانس «سان ریمو» متفقین سرپرستی و قیمومیت انگلستان بر عراق را پذیرفتند و مردم عراق از استقلال خود کاملا ناامید شدند. در این ایام، آیت الله میرزا محمدتقی شیرازی چنین حکم جهاد را صادر کردند: «مطالبه حقوق بر مردم عراق واجب است و بر ایشان است که در ضمن اقدام برای تحقق خواسته‌هایشان، رعایت آرامش و امنیت را بنمایند و در صورتی که انگلیس‌ها از قبول خواسته‌های مردم امتناع نمایند بر مردم جایز است که برای دفاع، متوسل به زور و قوت بشوند» پس از حکم آیت‌الله شیرازی و اجازه درگیری مسلحانه، مردم و قبائل به سمت انقلاب علیه انگلستان ترغیب شدند. هدف این قیام بیرون راندنِ اشغال‏گران انگلیسی و ایجاد حکومتی مستقل بود. این قیام حدود یک سوم کشور را دربرگرفت و در بخش‌های میانی فرات و برخی استان‌های دیگر همچون ناصریه واقع شد. محققان معتقدند بیشتر قبائل سنی به این قیام نپیوستند. 🔹آیت الله شیرازی رهبری قیام را بر عهده داشت. روحانیونی همچون آیات: سید ابوالقاسم کاشانی، شیخ محمود جواد الجزایری و سید محمدعلی هبه‌الدین شهرستانی نقش پررنگی در این انقلاب داشتند. رهبران و روسای عشایر نیز تاثیر عمده‌ای در قیام داشتند. 🔹آیت الله شیرازی در سال ۱۹۲۰م و در اثنای قیام فوت کردند که اثر منفی بر قیام گذاشت. از سوی دیگر، انگلیسی‌ها به لحاظ سلاح‌ بسیار پیشرفته‌تر از عراقیها بودند و حجم سلاح‌های سنگین آن‌ها بسیار بیشتر بود. انگلستان از نیروی هوایی خود نیز در این جنگ بسیار استفاده کرد که بسیار تاثیرگذار بود. همچنین نیروهای کمکی انگلستان از ایران و هند به عراق اعزام شدند و مجموع این‌ها برتری نظامی و شکست طرف عراقی را سبب شد. 🖥 ویکی شیعه، انقلاب ۱۹۲۰ https://eitaa.com/Tanbiholomah/17 @Tanbiholomah
✳️ انجام تکلیف و اعمال ولایت در حد مقدور مهدی ابوطالبی فقهای شیعه به عنوان نواب عام معصومین (ع) و مرجع امور دینی و دنیوی مردم، همواره به دنبال ابلاغ و اقامه دین و حفظ نظام جامعه اسلامی بودند. بر همین اساس هم بر حسب میزان ولایتی که برای خود قائل بودند و با توجه به بسط ید خود، نسبت به مسائل سیاسی اجتماعی مواضعی را اتخاذ کردند. ❇️ مواضع سیاسی در حکومتهای مختلف 1⃣ در دوره حاکمیتهای غیرشیعی، در حد توان و امکان به تعامل با آنها پرداخته و زمینه اصلاح در حکومت را فراهم میکردند. مثل ارتباط خواجه نصیر و علامه حلی با حاکمان مغول. 2⃣ در دوره هایی که حکومتهای شیعی وجود داشت نیز بر حسب قدر مقدور متصدی امور سیاسی اجتماعی میشدند و اعمال ولایت مینمودند. گاهی این اعمال ولایت بسیار محدود بوده مثل عملکرد سید مرتضی در دوره آل بویه.(ذبیح زاده، مرجعیت و سیاست در عصر غیبت ،ج۱) 3⃣ گاهی بدلیل رویکرد حاکمان اعمال ولایت بیشتر شده مثل دوره صفویه که علمای شیعه مثل محقق کرکی در همان ساختار سلطنت، رسما متصدی اموری از حکومت مثل قضاوت، اجرای حدود، نمازجمعه، اوقاف و ... شدند. (جعفریان، صفویه از ظهور تا زوال) 4⃣ در دوره قاجاریه بدلیل افزایش موقعیت اجتماعی فقها، خارج از ساختار سلطنت متصدی امور فوق شدند و حتی در مواردی حکم جهاد هم صادر کردند. در اواخر قاجاریه در نهضت مشروطیت، فقها علاوه بر موارد فوق، خواستار تشکیل مجلس و مشروطه شدن سلطنت با نگاه اسلامی و نظارت بر قوانین مجلس هم شدند و این مسأله تصویب شد، هرچند عملا اجرا نشد. 5⃣ در دوره پهلوی اول و نیمه پهلوی دوم هم بر حسب تشخیص، به مخالفت نظری (مثل مرحوم حائری) و قیام عملی (مثل آقانورالله اصفهانی، شهید مدرس و مرحوم کاشانی) یا مخالفت نظری و عملی (مثل مرحوم آیت الله بروجردی و امام) با اقدامات حکومت پرداختند. (نجفی، تاریخ تحولات سیاسی ایران) در نهایت هم در قالب نهضت امام خمینی (ره) قیام به حذف سلطنت و تشکیل حکومت اسلامی کردند. ❇️ نکته مهم اینست که این فقها با اعتقاد به اصل ولایت فقیه چنانکه محقق کرکی در رساله نمازجمعه (ص۱۴۲) مرحوم نایینی در منیة الطالب(ص۳۲۶) و تنبیه الامه (ص۴۶) آیت الله بروجردی (البدرالزاهر، ص۵۶) تصریح دارند، در حد مقدور خود اقدام به عمل سیاسی کردند لذا حتی امام که پررنگ ترین عمل سیاسی یعنی حذف سلطنت و تشکیل حکومت اسلامی را داشت، اقدام فقهای گذشته ورود به دربار و تعامل با سلطنت را تأیید کردند و حتی خودشان هم که از سال 1320 بحث ولایت فقیه را در کشف اسرار مطرح کردند (کشف اسرار، ص ۱۸۸) ولی تا حدود 20 سال بعد از آن، سخن از حذف سلطنت و رفتن شاه نگفتند بلکه با رویکرد اصلاحی تلاش در تغییرات سیاسی داشتند. ◀️ لذا این گونه مواضع مختلف سیاسی علما یا یک عالم مثل امام دلیل بر تفاوت در اندیشه سیاسی یا مخالفت با ولایت فقیه نیست بلکه عمل در حد مقدور به همان اصل ولایت و نیابت عامه است. https://eitaa.com/Tanbiholomah/18 @Tanbiholomah
✳️ قیام مرحوم امام رضوان الله علیه برای حفظ اسلام از اندراس 📝 مستندات 🔹 بخشی از کلمات امام خمینی قدس سره که نشان می‌دهد از اهداف مهم قیام ایشان، حفظ اسلام و جلوگیری از اندراس دین است: 1⃣ اعلام خطر امام از کوشش دستگاه طاغوت برای هدم احکام ضروری دین 2⃣ خیانت به اسلام، پایمال کردن احکام قرآن و تجاوز به مقدسات اسلام 3⃣ به داد اسلام برسید 4⃣ مرتکب کبیره است کسی که فریاد نزند 5⃣ تلاش حکام ستمگر و خائن و یهود و نصاری در تحریف حقایق اسلام 6⃣ مسائل مرتبط در تحریرالوسیله https://eitaa.com/Tanbiholomah/19 @Tanbiholomah
✳️ قیام مرحوم امام رضوان الله علیه برای حفظ اسلام از اندراس 📝 مستندات 1⃣ اعلام خطر امام از کوشش دستگاه طاغوت برای هدم احکام ضروری دین بسم الله الرحمن الرحيم‏ خدمت ذى شرافت حضرات علماى اعلام و حجج اسلام- دامت بركاتهم‏ «أَعظَمَ اللَّهُ تَعَالَى أُجُورَكُم» چنانچه اطلاع داريد دستگاه حاكمه مى‏خواهد با تمام كوشش به هَدمِ احكام ضروريه اسلام قيام؛ و به دنبال آن مطالبى است كه اسلام را به خطر مى‏اندازد. لذا اين جانب عيد نوروز را به عنوان عزا و تسليت به امام عصر- عجل اللَّه تعالى فرجه- جلوس مى‏كنم و به مردم اعلام خطر مى‏نمايم. مقتضى است حضرات آقايان نيز همين رويه را اتخاذ فرمايند تا ملت مسلمان از مصيبتهاى وارده بر اسلام و مسلمين اطلاع حاصل نمايند. و السلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته. 🖋 روح اللَّه الموسوي الخمينى‏ 📗 صحیفه امام خمینی، ج ۱، ص ۱۵۶ @Tanbiholomah
✳️ قیام مرحوم امام رضوان الله علیه برای حفظ اسلام از اندراس 📝 مستندات 2⃣ خیانت به اسلام، پایمال کردن احکام قرآن و تجاوز به مقدسات اسلام 🔸 ... همه وظيفه دارند كه از اسلام دفاع كنند. در برابر توطئه‏ها بايستند و با آن مقابله كنند. آنها كه در برابر خطرهايى كه متوجه اسلام شده است قيام نكنند، مقابله نكنند و به دفاع برنخيزند، آنها در عداد مردگانند... 🔻 اگر بناست- خداى نخواسته- اسلام نباشد، احكام قرآن نباشد، مذهب جعفرى در كشور از رسميت بيفتد، روحانيت اصلًا نمى‏خواهيم باشد، (در آن صورت) حوزه‏هاى علميه نمى‏خواهيم وجود داشته باشد. ما حوزه‏هاى علميه را مى‏خواهيم براى حفظ اسلام، ترويج احكام الهى و قوانين قرآنى. 🔻 ... دستگاه جبار بداند كه اگر بخواهد به اسلام تجاوز كند و احكام كفر را در بلاد اسلامى جارى سازد، من در كمين آنها ايستاده‏ام. 🔻 من تا آخرين لحظه‏هاى زندگى‏ام از نواميس اسلام و مسلمين دفاع مى‏كنم. من به حكم اسلام كه به ما دستور جهاد و مقابله داده است در برابر خيانت به اسلام دست روى دست نمى‏گذارم و ساكت نمى‏نشينم.... 🔻 اكنون بحمد الله اولاد فاطمه زنده‏اند، در قم اولاد فاطمه هستند، در مشهد اولاد فاطمه هستند، در نجف اولاد فاطمه هستند، در ساير بلاد اولاد فاطمه هستند، اينها نمى‏نشينند تا دولتها هر خيانتى كه خواستند بكنند و احكام قرآن را پايمال كنند. تا اولاد فاطمه زنده‏اند، اجازه نمى‏دهند كه دشمنان به مقدسات اسلام تجاوز كنند و مقدرات مسلمين را به دست يهود و اسرائيل بسپرند. ♨️ اى فاطميين! به داد اسلام برسيد. و السلام عليكم و رحمة الله 📗صحیفه امام خمینی، ج۱، ص۱۵۸-۱۶۴ @Tanbiholomah
✳️ قیام مرحوم امام رضوان الله علیه برای حفظ اسلام از اندراس 📝 مستندات 3⃣ به داد اسلام برسید 🔸 ملت ايران، بانوان محترم، برادران محترم، به داد اسلام برسيد! 🔹 اسلام امروز امانت است در دست شما؛ خيانت نكنيد به اين امانت. ♨️ روحانى، دانشگاهى، بازرگان، دهقان، كارگر، شهرى، دهاتى، عشاير، اسلام امروز در خطر است؛ نه ما. خطر براى ما بود، اشكال نبود. 📗 صحیفه امام خمینی، ج ۸، ص ۴۸۰ @Tanbiholomah
✳️ قیام مرحوم امام رضوان الله علیه برای حفظ اسلام از اندراس 📝 مستندات 4⃣ مرتکب کبیره است کسی که فریاد نزند 🔸 آقا فكرى بكنيد براى اين مملكت!... ⁉️ ما را بفروشند و خفه بشويم؟! قرآن ما را بفروشند و خفه بشويم؟ و الله، گناهكار است كسى كه داد نزند؛ و اللَّه، مرتكب كبيره است كسى كه فرياد نكند [گريه شديد حضار]. ♨️ اى سران اسلام، به داد اسلام برسيد [گريه حضار]. اى علماى نجف، به داد اسلام برسيد [گريه حضار]. اى علماى قم، به داد اسلام برسيد؛ رفت اسلام [گريه شديد حضار]. اى ملل اسلام، اى سران ملل اسلام، اى رؤساى جمهور ملل اسلامى، اى سلاطين ملل اسلامى، اى شاه ايران، به داد خودت برس. به داد همه ما برسيد. 📗 صحیفه امام خمینی، ج ۱، ص ۴۲۰ @Tanbiholomah
✳️ قیام مرحوم امام رضوان الله علیه برای حفظ اسلام از اندراس 📝 مستندات 5⃣ تلاش حکام ستمگر و خائن و یهود و نصاری در تحریف حقایق اسلام ‏ 🔸 تبليغات و تعليمات، دو فعاليت مهم و اساسى ماست. وظيفه فقهاست كه عقايد و احكام و نظامات اسلام را تبليغ كنند و به مردم تعليم دهند تا زمينه براى اجراى احكام و برقرارى نظامات اسلام در جامعه فراهم شود. 🔹 در روايت ملاحظه كرديد كه در وصف جانشينان پيغمبر اكرم (ص)، يعنى فقها آمده است كه يعلّمونها النّاس يعنى دين را به مردم تعليم مى‏دهند. ♨️ مخصوصاً در شرايط كنونى كه سياستهاى استعمارى و حكام ستمگر و خائن و يهود و نصارى و ماديون در تحريف حقايق اسلام و گمراه كردن مسلمانان تلاش مى‏كنند. در اين شرايط مسئوليت ما براى تبليغات و تعليمات بيش از هر وقت است. 🔻 امروز مى‏بينيم كه يهودی‌ها، خذلهم الله، در قرآن تصرف كرده‏اند؛ و در قرآن‌هايى كه در مناطق اشغالى چاپ كرده‏اند تغييراتى داده‏اند. ما موظفيم از اين تصرفات خائنانه جلوگيرى كنيم. 🔻 بايد فرياد زد و مردم را متوجه كرد تا معلوم شود كه يهودی‌ها و پشتيبانان خارجى آنها كسانى هستند كه با اساس اسلام مخالفند؛ و مى‏خواهند حكومت يهود در دنيا تشكيل دهند. و چون جماعت موذى و فعالى هستند، مى‏ترسم نعوذ بالله روزى به مقصود برسند؛ و سستى بعضى از ما باعث شود كه يكوقت حاكم يهودى بر ما حكومت كند. خدا آن روز را نياورد. 🔻 از طرف ديگر عده‏اى از مستشرقين، كه عمال تبليغاتى مؤسسات استعمارى هستند، مشغول فعاليتند تا حقايق اسلام را تحريف و وارونه كنند. ♨️ مبلغين استعمارى سرگرم كارند؛ در هر گوشه از بلاد اسلامى جوانهاى ما را با تبليغات سوء دارند از ما جدا مى‏كنند. نه اينكه يهودى و نصرانى كنند؛ بلكه آنها را فاسد و بى‏دين و لا ابالى مى‏سازند. و همين براى استعمارگران كافى است. 🔻 در تهران ما، مراكز تبليغات سوء كليسايى و صهيونيسم و بهاييت به وجود آمده، كه مردم را گمراه مى‏كند و از احكام و تعاليم اسلام دور مى‏سازد. ❓آيا هدم اين مراكز كه به اسلام لطمه مى‏زند وظيفه ما نيست. آيا براى ما كافى است كه فقط نجف را داشته باشيم؟ كه آن را هم نداريم. آيا بايد در قم بنشينيم و عزا بگيريم، يا بعكس بايد مردم زنده و فعالى باشيم؟ 📗 ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، ص ۱۳۰ @Tanbiholomah
✳️ قیام مرحوم امام رضوان الله علیه برای حفظ اسلام از اندراس 📝 مستندات 6⃣ مسائل مرتبط در تحریرالوسیله ➖ مسألة ۳: لو خيف على زيادة الاستيلاء على بلاد المسلمين و توسعة ذلك و أخذ بلادهم أو أسرهم، وجب الدفاع بأيّة وسيلة ممكنة. ➖ مسألة ۴: لو خيف على حوزة الإسلام من الاستيلاء السياسي و الاقتصادي، المنجر إلى‏ أسرهم السياسي و الاقتصادي و وهن الإسلام و المسلمين و ضعفهم، يجب الدفاع بالوسائل المشابهة و المقاومات المنفية، كترك شراء أمتعتهم، و ترك استعمالها، و ترك المراودة و المعاملة معهم مطلقاً. ➖ مسألة ۵: لو كان في المراودات التجاريّة و غيرها مخافة على حوزة الإسلام و بلاد المسلمين من استيلاء الأجانب عليها سياسيّاً أو غيرها- الموجب لاستعمارهم أو استعمار بلادهم و لو معنويّاً- يجب على كافّة المسلمين التجنّب عنها، و تحرم تلك المراودات. ➖ مسألة ۶: لو كانت الروابط السياسيّة بين الدول الإسلاميّة و الأجانب، موجبةً لاستيلائهم على بلادهم أو نفوسهم أو أموالهم، أو موجبة لأسرهم السياسي، يحرم على رؤساء الدول تلك الروابط و المناسبات، و بطلت عقودها، و يجب على المسلمين إرشادهم و إلزامهم بتركها و لو بالمقاومات المنفية. 📗 تحرير الوسيلة، القول في القسم الأول ص ۳۷۸، فصل فی الدفاع @Tanbiholomah
❇️ انقلاب اسلامی فراتر از نظریه‌ها (۲)محمدحسین رضازاده 🔸 در نوشتار پیشین گفتیم که قیام برای جلوگیری از اندراس دین واجب است و با توجه به شرایطی که در دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی پیش آمده بود، بدون شک تحقق انقلاب اسلامی عمل به این وظیفه شرعی بوده است، وظیفه‌ای که احدی از فقهای شیعه در آن تردید ندارد. ❓ ممکن است در ذهن برخی این پرسش مطرح شود که با وجود چنین حکمی، روایاتی که از هرگونه قیام در عصر غیبت نهی کرده‌اند را چگونه باید معنا کرد و این دو حکم چگونه باهم جمع می‌شوند؟ هرچند پاسخ تفصیلی در این زمینه، بحث مبسوطی را می‌طلبد؛ اما در اینجا فهرست‌وار به نکاتی اشاره می‌کنیم. ✳️ روایات نهی از قیام را به طور کلی می‌توان در دو دسته کلی جمع‌بندی نمود: 1⃣ روایاتی که صاحب هر پرچمی که قبل از قیام امام زمان عج برافراشته شود را طاغوت می‌خواند. در رابطه با این روایات باید گفت: ➖ این روایات انصراف دارد به جایی که شخصِ صاحب پرچم، هدفش از قیام دعوت به خود و یا دعوت به امر باطلی است؛ نه اینکه برای احیای احکام الهی و جلوگیری از اندراس شریعت قیام می‌کند. مثلا اگر کسی بگوید: «هرکس بدون اجازه وارد منزل من شود من با او دشمن خواهم بود» این کلام انصراف دارد به جایی که شخص بدون اجازه و برای اغراض شخصی وارد منزل دیگری شده است؛ ولی اگر زمانی که صاحب خانه حضور ندارد این خانه آتش بگیرد و فرزند صاحب خانه در معرض تلف و سوختن باشد هیچ عاقلی نمی‌گوید که کلام صاحب خانه شامل این فرض هم می‌شود و نباید به کمک این فرزند رفت. ➖ عنوان «طاغوت» در ادبیات دینی بار سنگینی دارد و لذا تطبیقش بر افراد صالحی که قصد حفظ دین را دارند خلاف مرتکز متشرعه است. ➖ مؤید و بلکه دلیل بر رضایت نسبت به این ارتکاز روایاتی است که در مدح جناب زید بن علی علیه السلام و جناب حسین بن علی شهید فخ آمده است که یقیناً این مدح با طاغوت‌بودن آنها ناسازگار است. ➖ مؤید دیگر این مطلب روایتی است که در کتاب شریف کافی آمده است و می‌فرماید: «وَ مَنْ رَفَعَ رَايَةَ ضَلَالَةٍ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ» (الكافي ط - الإسلامية، ج‏ ۸، ص ۲۹۷) در این روایت کلمه رایة، مقید شده است به ضلالة و گمراهی. 2⃣ روایاتی که از هر حرکت و قیامی تا خروج سفیانی و فرارسیدن زمان ظهور نهی می‌کنند. در رابطه با این روایات باید گفت: ➖ اولاً بسیاری از این روایات دچار ضعف سندی هستند و نمی‌توان به مضامین خاص و غیر مشترک که در آن روایات آمده است اخذ کرد و حجیتی ندارند. ➖ و ثانیاً به نظر ما این روایات حتی از تشکیل حکومت برای اجرای هرچه‌بیشتر احکام دین، و لو در زمانی که اساس اسلام در خطر نیست، نهی نمی کند چه رسد به اینکه بخواهد از «جلوگیری از اندارس دین» نهی کند. توضیح آنکه نکاتی وجود دارد که مانع از اطلاق‌ می‌شود و این روایات را اختصاص می‌دهد به تلاش جهت برپایی حکومت موعود. از جمله: 🔹 در ارتکاز شیعه، این مسأله وجود داشته است که حکومت، حق اهل بیت علیهم السلام است و بر اساس روایات متعدد شنیده بودند که ائمه علیهم السلام، دولتی خواهند داشت فراگیر و عدل‌گستر؛ لذا در مقاطع گوناگونی از ائمه علیهم السلام سؤال شده که آیا شما قائم هستید؟ 🔹 و یا از روایات متعددی به دست می‌آید که افرادی برآوردشان از وضعیت جامعه‌ی آن زمان اینگونه بود که اگر مثلاً امام صادق علیه السلام قیام کنند جمع بسیار زیادی از ایشان تبعیت می‌کنند و ایشان می‌تواند دولت موعود اهل بیت علیهم السلام را تشکیل دهد، لذا از ایشان درخواست قیام و خروج می‌کردند. 🔹 همچنین در اکثر قریب به اتفاق روایاتِ دسته دوم، نهایت ممنوعیت قیام را زمان خروج سفیانی و یا قیام قائم اهل بیت علیهم السلام بیان کرده‌اند، این، خود مؤید این مطلب است که فضای ذهنی مخاطبین و سؤال‌کنندگان در این روایات تشکیل حکومت موعود اهل بیت علیهم السلام بوده است و لذا ائمه علیهم‌السلام درصدد برآمده‌اند تا این ذهنیت را اصلاح کنند و بیان کنند که زمان تشکیل حکومت موعود فرا نرسیده است به همین نکته است که در برخی از این روایات علائم ظهور مطرح شده است. ✅ مجموعۀ این نکات به مثابه قرینه‌ی لبیه‌ی متصله است که مانع از اطلاق روایات می‌شود و نمی‌توان گفت که این روایات حتی فرض قیام برای جلوگیری از اندراس دین و جلوگیری از تعطیلی احکام الهی و یا دفع ظلم ظالمین و دست‌یابی به حقوق طبیعی و مشروع را نیز منع می‌کند. 🔹 در تأیید این مطلب می‌توان به روایاتی که در مدح جناب زید بن علی علیه السلام و جناب حسین بن علی شیهد فخ وارد شده است اشاره کرد. ♨️ خلاصه آنکه این قرائن و نکات، مانع از اطلاق این روایات است و اگر حتی وجود قرینه‌ی لبیه‌ی متصله به صورت قطعی هم احراز نشود، احتمال قابل توجه وجود چنین قرینه‌ی ارتکازی متصلی مانع از اطلاق است. https://eitaa.com/Tanbiholomah/26 @Tanbiholomah
ان شاء الله کانال تنبیه الأمة در آینده ویژه نامه‌ای در این خصوص منتشر خواهد کرد.
❇️ نکاتی درباره سنجش معتبر دینداری 🖋 سعید احمدی فرد شربیانی 🔢 گام نخست: مقدمات لازم 1️⃣ یکی از مباحث اصلی در رشته جامعه‌شناسی دین، سنجش سطح دینداری در یک جامعه است. بدیهی است وقتی سخن از «سنجش» به میان می‌آید، با یک رفتار پیمایشی مواجه هستیم که در صدد ارائه بیان روشن و قابل فهم از گستره یک مفهوم است. این که یک جامعه در چه سطحی از دینداری قرار دارد، پرسشی است که انجام پژوهش‌های پیمایشی و آماری می‌تواند پاسخ در خوری به آن ارائه کند! انتظار یک پاسخ کمی برای یک پرسش کیفی خود مسأله‌ای است که ذهن علاقمندان به مباحث روش‌شناسی در علوم اجتماعی را به خود مشغول ساخته است، اما آن چه در این میان بیش از هر چیز دیگری اهمیت دارد آن است که شاخصه‌هایی که برای انجام چنین پژوهش و پیمایشی مورد استفاده قرار می‌گیرند کدامند و چگونه می‌توان به پاسخی جامع و قابل اعتماد در این زمینه رسید؟ بنابراین پاسخ معتبر به پرسش یادشده در گرو تعیین شاخصه‌هایی است که به طور دقیق، نشانگر پدیده‌ای همچون دینداری در یک جامعه است. 2️⃣ «دینداری» نقطه پیوند میان انسان و دین است، و شناخت دقیق آن منوط به شناخت دقیق از دین و انسان است. از آنجا که «دین» پدیده‌ای چند وجهی و دارای عناصر متفاوتی است، به همان نسبت باید «دینداری» را نیز به عنوان پدیده‌ای دارای ابعاد و مؤلفه‌های متفاوت شناخت. در بهترین تعریف، «دین» مجموعه‌ای از باورها و دستوراتی است که دیدگاه انسان‌ها درباره «هست‌ها و نیست‌ها» و «بایدها و نبایدها» را سامان می‌بخشد و به آنها جهت می‌دهد. بر این اساس، «دینداری» عبارت از وضعیتی است که دیدگاه‌های ادراکی و جهت‌گیری عای رفتاری انسان با دستگاه معرفتی و هنجاری دین تطابق یافته و همسو گردیده است. بنابراین کسی که در پی سنجش دینداری در یک جامعه است می‌بایست به مطالعه درباره میزان انطباق باورها و رفتارهای آن جامعه با دستگاه معرفتی و ارزشی دین بپردازد. 3️⃣ بدیهی است «سنجش دینداری» در یک جامعه مستلزم آن است که پیش‌تر مصداق دین و مصادیق دینداری را مشخص کرده و بعد از آن به مطالعه درباره سطح گرایش به دین و ظهور فردی و اجتماعی آن پرداخت. پژوهشگر باید مراقب باشد که در این بخش، دچار انحراف در شناخت باورها و هنجارها نشود. این سخن درباره هر گونه مطالعه درباره سطح دینداری در جامعه ایران معاصر نیز صادق است. با توجه به مقدمات یادشده وقتی به سراغ مطالعه درباره «وضعیت دینداری در جامعه ایران امروز» می‌رویم، در حقیقت وضعیت گرایش مردم ایران به دین اسلام را مورد بررسی قرار می‌دهیم. کسی که درباره چنین موضوعی دست به پژوهش زده، به دنبال بررسی نسبت باورها با دستگاه معرفتی و رفتارها با دستگاه ارزشی دین اسلام است. بدیهی است که لازمه یک مطالعه معتبر در این باره، شناخت کافی از نظام معرفتی و ارزشی اسلام است. 4️⃣ نکته مهم دیگری که باید آن را به یاد داشت این است که در شناخت رفتارها نباید دچار «صورت‌گرایی» شد. توضیح آنکه هر دینی در حوزه مناسک دارای توصیه‌هایی است که به پیروان خود سفارش می‌کند. نسبت‌دادن این مناسک به قلمرو دین بی اشکال است. برای نمونه اقامه نماز و التزام به روزه از این قبیل است. اما رفتارهایی در میان افراد جامعه وجود دارد که از قبیل مناسک دینی نیست، اما هدفی جز همان هدف مناسک دینی را دنبال نمی‌کند. فرهنگ عمومی یک جامعه با اختراع برخی قالب‌ها و صورت‌ها، خود در جهت تقویت همان مقاصد گام بر می‌دارد و این نیز می‌تواند نشان از ریشه‌های دینداری در یک جامعه باشد. 5️⃣ باید توجه داشت که وقتی مسأله‌ی پژوهش، «وضعیت دینداری» است در حقیقت پرسش ما درباره یک کل است که دارای اجزای گوناگون است. بدیهی است مطالعات درباره یک جزء نمی‌تواند پاسخ کاملی به پرسش از کل باشد. درواقع کسی که با مطالعه‌ی بخشی از دین به قضاوت درباره‌ی کل دین می‌نشیند، دچار مغالطه شده و صراط مستقیم تحقیق را نپیموده است. 📌 ادامه دارد... https://eitaa.com/Tanbiholomah/32 @Tanbiholomah
❇️ نکاتی درباره سنجش معتبر دینداری 🖋 سعید احمدی فرد شربیانی 🔢 گام دوم: آسیب‌شناسی مطالعات مربوط به دینداری 🔸 با این مقدمات به سراغ مسأله «وضعیت دینداری در ایران امروز» می‌رویم. متأسفانه اغلب آنچه به عنوان پاسخ‌های این پرسش مطرح می‌شود در معرض آسیبهای فراوانی است. 1️⃣ نخستین آسیب پژوهش‌هایی که برای این پرسش انجام می‌شود، ابتلا به مغالطه «کنه و وجه» است. این که وجهی از دین به عنوان کنه آن و جزئی از دین به عنوان کل آن معرفی شود خود، مغالطه نامیمونی است. نویسنده به دنبال طرح بدعت‌آمیز روشنفکری دینی با عنوان «عرضی و ذاتی دین» نیست، بلکه به پیروی از قرآن، دین را دارای اجزائی می‌داند که نمی‌توان نسبت به برخی از آن توجه نشان داد و از برخی دیگر غفلت نمود. حجاب بخشی از دین است همانگونه که نماز بخشی از دین است، البته و صد البته اعتقاد به قیامت، اعتقاد به امامت حضرت علی(ع) و باور به وجود و حضور امام زمان (عج) نیز بخشی از دین است. همانگونه که خمس و زکات بخشی از دین است، اعتقاد به این که رفتارهای عام المنفعه، صدقه جاریه هستند نیز بخشی از دین است. بنابراین اگر فرض کنیم که در پژوهش‌های مربوط به سنجش دینداری، به این نتیجه رسیدیم که میزان «التزام به انجام فریضه نماز» در جامعه کاهش پیدا کرده، باز نمی‌توان مدعی شد که میزان «دینداری» در جامعه کاهش پیدا کرده است. همین طور کاهش میزان «التزام به حجاب» نمی‌تواند نشانگر کاهش سطح «دینداری» باشد. یا به تعبیر حوزوی در پاسخ به این مغالطه خواهیم گفت دلیل اخص از مدعاست. 2️⃣ آسیب بعدی مربوط به عدم انطباق مسأله با مدعاست. گام اول در پژوهش روشن‌بودن مسأله است. در بسیاری از پژوهش‌ها که به عنوان بررسی سطح «دینداری در ایران امروز» انجام می‌شود، وضعیت دینداری در جامعه امروز ایران مورد مطالعه است. تمامی مطالعات نیز معطوف به همین مسأله است. اما ناگهان در مقام تبیین و تفسیر این مطالعات ادعا می‌شود که سطح دینداری در جامعه امروز ایران پایین آمده است. این در حالی است که «پایین بودن» و یا «بالا بودن» سطح دینداری یک عنوان مقایسه ای است. به عبارت دیگر ما در مقایسه با یک شاخص به این نتیجه می‌رسیم که سطح دینداری پایین یا بالاست. حال سؤال اینجاست که در ادعاهایی از این دست، سطح دینداری جامعه ایران در مقایسه با کدام جامعه، و یا نسبت به کدام مقطع از تاریخ جامعه ایران پایین است؟ و یا آنکه اساسا یک مقیاس معین برای دینداری وجود دارد که ادعا می‌شود وضعیت دینداری در جامعه امروز ایران نسبت به آن پایین است؟ واضح است کسی که ادعا دارد «سطح دینداری در جامعه ایران امروز بالاتر است نسبت به سطح دینداری در جامعه ایران پیش از انقلاب» تفاوت می‌کند با کسی که ادعا کرده «سطح دینداری در جامعه ایران امروز بالاتر است از سطح دینداری در جامعه ایرانی در دهه شصت شمسی». نمی‌توان در نقد اولی مواردی را مطرح کرد که دومی را نقض می‌کند. 3️⃣ از جمله آسیب‌های مطالعاتی درباره سطح دینداری «انحراف در تفسیر» است. مهمترین مصداق برای این آسیب آن است که پژوهشگر شکل خاصی از دینداری که پیش‌تر در فرهنگ عمومی ظهور داشته را نشان کند و تضعیف یا از بین‌رفتن آن را حمل بر «ضعف دینداری» کند. فرض کنید جامعه ایرانی از پنجاه سال گذشته برای اظهار ارادت به امام زمان (عج) چراغانی نیمه شعبان را با شکوه تمام برگزار می‌کرد. این سنت شاید به اقتضای زمانه گمرنگ شده باشد؛ اما باید توجه کرد این به معنای تضعیف باور به امام زمان در جامعه ایرانی نیست. امروز ساختار شهرنشینی اقتضائاتی دارد که پیش‌تر وجود نداشت؛ شاید همین موجب کمرنگ‌شدن سنت چراغانی نیمه شعبان شده است. پژوهشگر جویای حقیقت، باید بداند نسل جدید به شکل جدیدی ارادت خود را به امام زمان (عج) ابراز می‌کنند که شاید با ابراز ارادت دهه شصتی‌ها متفاوت باشد. دهه نودی‌ها شاید همچون شیفتگان دهه پنجاهی نباشند که عصر جمعه‌ها با زیارت آل یاسین به امام زمان خود عرض ادب می‌کردند، اما خوب بلدند با زمزمه یک شعر، به امام زمان خود سلام بدهند و او را فرمانده خود بخوانند حتی به یادش اشک بریزند. 4️⃣ آسیب جدی دیگر آن است که در مطالعه دچار بزرگ‌نمایی و کوچک‌نمایی موضوعات مورد مطالعه باشیم. برای نمونه وقتی برای مطالعه وضعیت دینداری در جامعه امروز ایران به سراغ میزان دانلود یک نماهنگ خواننده ضد دین می‌رویم و در مقابل نسبت به میزان حضور بی‌شمار افراد در تشییع یک شخصیت دینی بی‌توجهی نشان می‌دهیم، در حقیقت دچار یک مغالطه‌ی فاحش روش‌شناسانه شده‌ایم. نمی‌توان درباره زائران میلیونی کربلا در ایام اربعین چیزی نگفت، اما میزان مسافرت به ترکیه در ایام نوروز را نشان از بی‌دینی دانست. فراتر از جهت‌گیری سیاسی، این عمل با تمام موازین اخلاق پژوهش نیز ناسازگار است. 📌 ادامه دارد... @Tanbiholomah
❇️ نکاتی درباره سنجش معتبر دینداری 🖋 سعید احمدی فرد شربیانی 🔢 گام سوم: سنجش معتبر درباره دینداری جامعه ایرانی 🔸 حال با این توضیحات، آیا می‌توان به سنجشی درست و معتبر از «وضعیت دینداری در جامعه ایران امروز» رسید؟ 🔹 پاسخ به این سؤال سهل و ممتنع است. جامعه ایرانی از پیچیدگی‌های عجیبی برخوردار است که شناخت و پیش‌بینی درباره آن را با دشواری‌های فراوانی مواجه ساخته است. اما با این همه جامعه ایرانی از خود رفتارهایی نشان می‌دهد که تفسیرش چیزی جز بازتاب باورهای دینی او نیست. 🔹 هرچند شناخت این باورها و جلوه‌های امروزی آن کار دشواری است که در پیچ و خم جنگ رسانه‌ای گم شده و پژوهشگر حقیقت‌جو را با موانع جدی مواجه ساخته است. اما با این همه کم نیستند پژوهش‌هایی که از سوی نهادهای بی‌طرف و حتی گاه با گرایش‌های نه چندان همسو با حاکمیت انجام شده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که مطابق استانداردهای پژوهشی در مطالعات جامعه‌شناسانه، جامعه ایرانی در تمام و یا بیشتر شاخص‌های دینداری در سطح بالایی قرار دارد. 🔹 پرسش درباره نسبت وضعیت دینداری در جامعه ایرانی امروز با مقاطع پیش از انقلاب، از جمله مباحثی است که شاید برای یک شهروند عادی هم پاسخ روشنی داشته باشد، از این رو اطاله کلام در این باره را روا نمی‌شماریم. 📎 پیوست: یک گزارش آماری درباره دینداری: ispa.ir/Default/Details/fa/1618 @Tanbiholomah
❇️ زیست اخلاقی و عدالت اجتماعی در ایران اسلامی 📝 چند خطی درباره بیان استاد عندلیب همدانی 🖋 محمد متقیان تبریزی 🔢 بخش نخست: رابطه قلت و کثرت 🔸 استاد عندلیب همدانی، در راستای دغدغه‌های اجتماعی خود، نکاتی را درباره شاخصه دینداری فرموده‌اند که به نظر می‌رسد، ابهامات و پرسش‌هایی درباره آنها وجود دارد. 🔻 ایشان فرموده‌اند: «هرگز نباید صرف برپایی شعائر و یا حضور در مراسم و محافل دینی توسط عده‌ای از مردم را نشانه دینداری اکثریت جامعه دانست». 1️⃣ آیا در مراسمات مذهبی، با «عده‌ای از مردم» به مثابه گروه و فرقه و جمعی خاص روبروییم که در شهر و استان و بخشی مشخص از کشور، به اقامه شعائر می‌پردازند، یا اینکه، آن عده از مردم، در تمام استانها و شهرها و محلات و روستاها حاضرند؛ به گونه‌ای که هیچ‌گاه منطقه‌ای خالی از اقامه شعائر نیست، هرچند با تعداد افراد کمی تشکیل شود؟ گویا در ذهن استاد عزیز، عده‌ای از مردم، به صورت یک ترکیب جمعیتی مشخصِ منفکِ جدا افتاده از اکثریت جامعه تلقی شده است در حالیکه خود ایشان نیز بعید است چنین باوری داشته باشند. 2️⃣ وجود اجتماعاتِ متکثرِ منتشرِ در جای جای کشور، نشان از آن دارد که فضا و جو اجتماعی، دینی و مذهبی است، و اگر چنین نبود و فقط عده‌ای از مردم دغدغه اقامه‌ی دین داشتند، قطعاً نمی‌توانستند در بدنه‌ی جامعه منتشر گردند و حتماً منزوی شده و به گوشه‌ای خزیده و مناسک خود را در خلوت برپا می‌داشتند. وجود فضا و جو غالب دینی نیز حکایت از آن دارد که آن «عده ای از مردم» در حقیقت مرتبط با آن «اکثریت جامعه» است و از آن بریده نیست، و حتی از آن اکثریت نیز نمایندگی می‌کند. بنابراین به نظر می‌رسد در این تحلیل باید دقت نمود که جامعه را به موزائیک‌های کنار هم چیده‌شده تقلیل ندهیم، به گونه‌ای که برخی از انسانها را تبدیل به «عده» نموده و در کنار «اکثر» به حساب بیاوریم. بلکه بدنه‌ی جامعه یک پیکر واحد است که در این پیکره، هم عالم است و هم جاهل؛ هم عابد است و هم فاسق؛ که باید دید غلبه جو اجتماعی با کدام است؟ به عنوان نمونه پاسخ این پرسش را می‌توان از اجرای سرود «سلام فرمانده» به دست آورد. وقتی که این اجرا، می‌تواند یک موج اجتماعی بزرگ در شهرهای متعدد بیافریند، باید به گستره این موج و ریشه‌های آن در دل دریا نگریست؛ نه اینکه با نظر به تعداد افراد حاضر در مراسم و شمارش آنها، چشم خود را بر اکثریتِ قرار گرفته در وراء آنها بست. 📌 ادامه دارد... https://eitaa.com/Tanbiholomah/35 @Tanbiholomah
❇️ زیست اخلاقی و عدالت اجتماعی در ایران اسلامی 📝 چند خطی درباره بیان استاد عندلیب همدانی 🖋 محمد متقیان تبریزی 🔢 بخش دوم 💢 رابطه اقامه شعائر و زیست اخلاقی استاد عندلیب فرموده‌اند: «چگونه می‌توان شعائر الهی را بدون اخلاق انسانی و عدالت اجتماعی، معیار تحقق دین در جامعه دانست، مگر هدف دین، زیست اخلاقی و برپایی عدالت نیست؟» 1️⃣ در عین باور به این نکته که اخلاق و عدالت، دو معیار از معیارهای تحقق دین هستند اما بسیار جای تعجب است که استاد، چرا «اقامه‌ شعائر» را امری غیر از «زیست اخلاقی» می‌داند؟ حضور در مراسم عزاداری، جلسات مناجات و لیالی قدر، اعتکاف و توسل، نمونه‌های بارز اقامه شعائر هستند، آیا این اعمال، امری غیر از زیست اخلاقی هستند؟ بله، این اعمال تمامِ زیست اخلاقی انسان نیست اما غیر از آن هم نیست، پس دوگانه‌سازی اینچنینی، خالی از دقت است. و تعبیر درست آن است که گفته شود: علاوه بر اقامه شعائر، باید به رفتارهای اخلاقی دیگر نیز توجه نمود، و چه کسی این توصیه بجا را انکار خواهد نمود؟ 2️⃣ پرسش از استاد این است که؛ اگر بنای جامعه بر زیست اخلاقی باشد، چه باید بکند؟ آیا مگر غیر از این است که یکی از مهمترین بسترهای اجتماعیِ رواج اخلاق در جامعه، وعظ و خطابه و توبه و مناجات و بکاء است؟ قطعاً ایشان هم چنین باوری دارند، پس نباید در دوگانه کاذب (اقامه شعائر یا زیست اخلاقی) قرار گرفت و بلکه، باید تأکید نمود بر اینکه اقامه شعائر، مقدمه‌ای است برای زیست اخلاقی. و اگر هم ادعا شود که زیست اخلاقی جامعه ایرانی مبتلا به نقیصه است، نیاز به پژوهشهای دقیق دارد که در متن ایشان منعکس نشده است. 3️⃣ از درون اقامه شعائر، و از متن فرهنگ حسینی است که مجاهدت پزشکی در دوران کرونا، ایثار کریمانه با طرح مواسات، بذل مال و منال در بلایا و‌ حوادث از سوی گروه‌های جهادی متولد و در سطح جامعه به شکل چشمگیری فراگیر می‌شود. آیا می‌توان ایثار و مجاهدت بی ‌چشم‌داشت را زیست اخلاقی ندانست؟ و آیا می‌توان این دو اخلاق والامرتبه را بی‌ارتباط با اقامه شعائر -علی الخصوص شعائر حسینی- دانست؟ 💢 و اما درباره عدالت اجتماعی 🔹 پرواضح است که تحقق عدالت اجتماعی، در اولین و مهمترین مرحله، متوجه مسئولین و حاکمان جامعه است، هرچند مردم نیز باید عدالتخواه باشند تا تحقق عدالت آسان گردد. حال، اگر مقام معظم رهبری (دام ظله الوارف) از عقب‌ماندگی در زمینه عدالت اجتماعی می‌گویند، این امر متوجه به مدیران نظام است نه مردم. درحالیکه، موضوع دینداری، ارتباط مستقیم با بدنه و آحاد مردم دارد. پس نمی‌توان وظیفه اولیه حاکمیت را به پای مردم نوشت. و همچنین پرواضح است که؛ تحلیل عقب‌ماندگی نظام در مقوله عدالت اجتماعی به رفتارهای فردی مدیران، نوعی «تقلیل مسئله» است. مهمترین عاملی که فقرآفرین، فسادزا و تبعیض‌ساز است نه رفتار فردی چند مدیر بلکه «ساختارهای فسادزا» است. مدیر بانکی که تهجد و نمازشبش ترک نمی‌شود، نمی‌تواند سیستم اداره بانک را به سمت مستضعفین بچرخاند، و این سیستم است که بر او غلبه کرده و مسیر سرمایه‌داری را در پی خواهد گرفت. 🔹 و حال، این پرسش مطرح می‌شود که: در تبدیل ساختارهای فسادزا به ساختارهای عدالت آفرین، چه سهمی داشته‌ایم؟ حوزه‌های علمیه، علما و اساتید و محققین عرصه فقاهت که همواره در طول تاریخ منادی اخلاق و عدالت بوده‌اند، آیا سهم خود را اداء کرده‌اند یا اینکه بنای خویش را صرفا بر توصیه و نصیحت گذارده‌اند؟ به نظر می‌رسد، باید به میدان درآمد و نرم افزار اداره جامعه اسلامی را از متن وحی استخراج نمود و از اسارت اندیشه غربی رهانید، و سپس، توقع آن را داشت که عدالت اجتماعی تحقق یابد. و اگر گمان بریم که با نگارش کتاب و ارائه سخنرانی و توصیه‌نامه‌های مجازی بتوانیم کاری پیش ببریم، سخت به بیراهه رفته‌ایم. @Tanbiholomah
❇️ انقلاب اسلامی و مقاومت در برابر طاغوت(١) 🖋 محمدصادق احمدی 📝 بخش نخست: مقابله با طاغوت، ضرورتی دینی 🔸 ایستادگی در مقابل استکبار جهانی از مسائلی است که با توجه به هزینه‌هایی که بر کشور ما تحمیل کرده است، ضرورت آن از سوی عده‌ای مورد تردید و انکار واقع می‌شود. در این سلسله‌نوشتار به ضرورت این مسئله و بعضی سؤالات پیرامونی آن خواهیم پرداخت: 1⃣ معنای طاغوت طاغوت معنایی دارد که آن را از صرف کفر متمایز می‌کند. طاغوت در جایی به کار می‌رود که سرکشی و طغیانی درکار باشد؛ جایی که دستگاهی در مقابل دستگاه خدا و حاکمیت دین قد عَلم کند. لذا طاغوت به سرمنشأ گمراهی اطلاق می‌شود. 2⃣ کفر به طاغوت، رکن دینداری قرآن کریم کفر به طاغوت را به همراه ایمان به خدا، دو پایه‌ی اصلی دعوت تمامی انبیا معرفی می‌کند: 💠 و لَقَدْ بَعَثْنا في‏ كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت‏... و همانا در هر امتى پيامبرى فرستاديم كه [اعلام كند كه‏] خدا را بپرستيد و از [پرستش‏] طاغوت بپرهيزيد (نحل: ۳۶) و درجای دیگر، آن را شرط هدایت و تمسک به ریسمان محکم الهی بیان می‌کند: 💠 فمَن يَكْفُرْ بِالطَّغُوتِ وَ يُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى پس هر كه به طاغوت كفر ورزد و به خدا ايمان بياورد، بى‏ترديد به محكم‏ترين دستگيره كه آن را گسستن نيست، چنگ زده است؛ (بقره: ۲۵۶) و در مقابل، ایمان به طاغوت و پذیرش آن را پذیرش ولایت شیطان و سبب گمراهی خوانده است: 💠 أ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُريدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ‏ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَ يُريدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلالاً بَعيدا آيا به كسانى كه گمان مى‏كنند به آنچه بر تو و پيش از تو نازل شده ايمان آورده‏اند، ننگريستى، كه مى‏خواهند [در موارد نزاع و اختلافشان‏] داورى نزد طاغوت برند؟ در حالى كه فرمان يافته‏اند به طاغوت كفر ورزند، و شيطان [با سوق دادنشان به سوی طاغوت‏] مى‏خواهد آنان را به گمراهىِ دورى [كه هرگز به رحمت خدا دست نيابند] دچار كند. (نساء: ۶۰) 💠 الَّذينَ آمَنُوا يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ الطَّاغُوتِ‏ فَقاتِلُوا أَوْلِياءَ الشَّيْطانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفا آنان كه ايمان آورده‏اند در راه خدا مى‏جنگند؛ و كسانى كه كافر شده‏اند در راه طاغوت مى‏جنگند. پس شما با ياران شيطان بجنگيد، كه يقيناً نيرنگ و توطئه شيطان [در برابر اراده خدا و پايدارى شما] سست و بى‏پايه است‏ (نساء: ۷۶) 3⃣ مقاومت، لازمه‌ی کفر به طاغوت طبیعتا وقتی مؤمنین و جامعه اسلامی موظف به کفر به طاغوت و نرفتن زیر بار سلطه آن باشند و بخواهند حاکمیت دستگاه خدا و دین خدا را دنبال کنند و زیر بار سلطه‌ی مادی و معنوی و زورگویی طواغیت نروند دشمنی‌ها آغاز می‌شود و هزینه‌های گوناگون مادی و غیر مادی برای پیمودن مسیر، بالا می‌رود. لذا قدم‌نهادن در این مسیر نیازمند صبر و استقامت هم از ناحیه ولیّ و هم از ناحیه بدنه‌ی جامعه‌ی مؤمنین است. از همین جهت قرآن کریم در موارد مختلف هم به پیامبران و هم به مؤمنین دستور به صبر و استقامت در مسیر بندگی خدا و کفر به طاغوت داده است: 💠 فاسْتَقِمْ‏ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ پس همانگونه كه فرمان يافته‏اى ايستادگى كن؛ و نيز آنان كه همراهت به سوى خدا روى آورده‏اند. و سركشى مكنيد كه او به آنچه انجام مى‏دهيد، بيناست.(هود: ۱۱۲) 💠 إنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ‏ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي‏ كُنْتُمْ تُوعَدُون‏ بى‏ترديد كسانى كه گفتند: پروردگار ما خدا است؛ سپس استقامت ورزيدند، فرشتگان بر آنان نازل مى‏شوند [و مى‏گويند:] مترسيد و اندوهگين نباشيد و شما را به بهشتى كه وعده مى‏دادند، بشارت باد.( فصلت: ۳۰) 💠 و أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّريقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً و اگر بر طريقه حق پايدارى كنند حتماً آنان را از آب فراوانى سيراب خواهيم كرد(جن: ۱۶) 💠 و إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ‏ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ بِما يَعْمَلُونَ مُحيطٌ و اگر شكيبايى ورزيد و پرهيزكارى كنيد، نيرنگشان هيچ زيانى به شما نمى‏رساند؛ مسلماً خدا به آنچه انجام مى‏دهند، احاطه دارد.(آل عمران: ۱۲۰) 📌 ادامه دارد... https://eitaa.com/Tanbiholomah/38 @Tanbiholomah
❇️ انقلاب اسلامی و مقاومت در برابر طاغوت(٢) 🖋 محمدصادق احمدی 📝 بخش دوم: مقابله با طاغوت، ضرورتی عقلی 🔸 گاهی گفته می‌شود که دین ما دین عقلانیت است و لذا در جایی که دشمن از ما قوی‌تر است و به اصطلاح زورمان به دشمن نمی‌رسد سخن‌گفتن از مقاومت، مخالف عقلانیت خواهد بود. گویی مقاومت در برابر سلطه‌ی طاغوت مخصوص به زمانی است که از حیث عِدّه و عُدّه، برابر و یا بالاتر از دشمن باشیم!! درحالی که واقعیت امر به شکل دیگری است. عقلانیت در سایه جهان‌بینی صحیح و آگاهی کامل از اسباب عالم معنی پیدا می‌کند. خداوند متعال اراده کرده است حقایقی را در پس پرده‌ی ظاهری دنیا قرار دهد تا ایمان به غیب، رکن دینداری و هدایت باشد: 💠 ذلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ ممِّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ در [وحى بودن و حقّانيّت‏] اين كتابِ [با عظمت‏] هيچ شكى نيست؛ سراسرش براى پرهيزكاران، هدايت است. آنان كه به غيب ايمان دارند و نماز را بر پا مى‏دارند و از آنچه به آنان روزى داده‏ايم، انفاق مى‏كنند.(بقره: ۲و۳) ✅ امتیاز مؤمن از غیر او در ایمان به غیب است. عقل مؤمن در سایه بینشی که خدا و دین به او می‌دهند مجموع ظاهر و غیب عالم را در قضاوتها و تصمیم‌گیری‌ها مد نظر قرار می‌دهد و در چنین وضعیتی هر تصمیم و حرکتی که صرفا معطوف به اسباب ظاهری باشد عین جهالت خواهد بود. لذا قرآن کریم در موارد متعددی حساب و کتاب متفاوتی را برای مقاومت مطرح می‌کند و بر وجود امدادهای غیبی الهی در راه مقاومت تأکید می‌نماید: 💠 يأَيهُّا النَّبىِ‏ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلىَ الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابرِونَ يَغْلِبُواْ مِاْئَتَينْ‏ وَ إِن يَكُن مِّنكُم مِّاْئَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَفْقَهُون الْانَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنكُمْ وَ عَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِن يَكُن مِّنكُم مِّاْئَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُواْ مِاْئَتَينِ وَ إِن يَكُن مِّنكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُواْ أَلْفَينْ‏ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابرِين اى پيامبر! مؤمنان را به جنگ برانگيز كه اگر از شما بيست نفر صابر باشند بر دويست نفر چيره مى‏شوند، و اگر از شما صد نفر [صابر] باشند بر هزار نفر از كافران چيره مى‏شوند؛ زيرا آنان گروهى هستند نمى‏فهمند.(انفال: ۶۵ و ۶۶) 💠 فلَمَّا فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَليكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَ مَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلاَّ قَليلاً مِنْهُمْ فَلَمَّا جاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذينَ آمَنُوا مَعَهُ قالُوا لا طاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالَ الَّذينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرينَ پس زمانى كه طالوت با سپاهيان [براى جنگ با دشمن از شهر] بيرون رفت، گفت: بى‏ترديد خدا شما را به وسيله نهر آبى آزمايش مى‏كند؛ پس هركه از آن بنوشد، از من نيست و هركه از آن نخورد، از من است، مگر كسى كه با دستش كفى آب برگيرد. پس جز اندكى از آنان، همگى از آن نوشيدند. و زمانى كه او و كسانى كه با او ايمان آورده بودند از نهر گذشتند، [گروهى از آنان‏] گفتند: ما را امروز قدرت مقابله با جالوت و سپاهيانش نيست. ولى كسانى كه يقين داشتند كه ديداركننده‌ی خدايند، گفتند: چه بسا گروه اندكى كه به توفيق خدا بر گروه بسيارى پيروز شدند، و خدا باشكيبايان است.(بقره: ۲۴۹) 🔺 به همین جهت پیامبر اسلام در مقابله با طاغوت و سلطه‌ی شرک وکفر، با ایمان به همین وعده‌های الهی قدم در مسیر مبارزه گذاشت. درحالی که از نظر تحلیل ظاهری، عِدّه و عُدّه‌ای به مراتب کمتر از آنها داشت و قرآن کریم هم به وضوح به این مسأله اشاره می‌فرماید: 💠 و لَقَدْ نَصرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون و بى‏ترديد خدا در بدر شما را يارى داد، در حالى كه ناتوان بوديد؛ بنابراين از خدا پروا كنيد، باشد كه سپاس گزارى نماييد.(آل عمران: ۱۲۳) 📌 ادامه دارد... @Tanbiholomah
❇️ انقلاب اسلامی و مقاومت در برابر طاغوت(٣) 🖋 محمدصادق احمدی 📝 بخش سوم: سازش یا مبارزه با طاغوت؟ 1⃣ نتیجه‌ی سازش با طاغوت بر خلاف آنچه عده‌ای مطرح می‌کنند سازش با طاغوت باعث آرام‌گرفتن نزاع و دست‌برداشتن او از سلطه‌گری و زیاده‌خواهی نمی‌شود. خاصیت او طغیان‌گری و سرکشی است و تا هویت ایمانی و قبول حاکمیت خدا را در جامعه اسلامی ریشه‌کن نکند دست‌بردار نیست. و این درسی است که قرآن به ما آموخته است: 💠 يأَيهُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ عَدُوِّى وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيهْم بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ كَفَرُواْ بِمَا جَاءَكُم مِّنَ الْحَقّ‏ يخُرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِيَّاكُمْ أَن تُؤْمِنُواْ بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِن كُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فىِ سَبِيلىِ وَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتىِ تُسِرُّونَ إِلَيهْم بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَيْتُمْ وَ مَا أَعْلَنتُمْ وَ مَن يَفْعَلْهُ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ إِن يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُواْ لَكُمْ أَعْدَاءً وَ يَبْسُطُواْ إِلَيْكُمْ أَيْدِيهَمْ وَ أَلْسِنَتهَم بِالسُّوءِ وَ وَدُّواْ لَوْ تَكْفُرُونَ اى اهل ايمان! دشمنان من و دشمنان خودتان را دوستان خود مگيريد، شما با آنان اظهار دوستى مى‏كنيد، در حالى كه آنان به طور يقين به آنچه از حق براى شما آمده كافرند، و پيامبر و شما را به خاطر ايمانتان به خدا كه پروردگار شماست بيرون مى‏كنند، اگر براى جهاد در راه من و طلب خشنوديم بيرون آمده‏ايد مخفيانه به آنان پيام مى‏دهيد كه دوستشان داريد؟ در حالى كه من به آنچه پنهان مى‏داشتيد و آنچه آشكار كرديد داناترم، و هركس از شما با دشمنان من رابطه‌ی دوستى برقرار كند، مسلماً از راه راست منحرف شده است. اگر بر شما چيره شوند، دشمنانتان خواهند بود، و دست‏هايشان را و زبان‏هايشان را به بر ضد شما مى‏گشايند، و آرزو دارند كه اى كاش شما هم كافر شويد.(ممتحنه: ۱ و ۲) 💠 یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تُطِیعُوا الَّذِینَ کفَرُوا یرُدُّوکمْ عَلی أَعْقابِکمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرِینَ اى اهل ايمان! اگر از كافران فرمان بريد، شما را به گذشتگانتان بازمى‏گردانند، در نتيجه زيانكار خواهيد شد.(آل‎عمران: ۱۴۹) 2⃣ ائمه و مبارزه با طاغوت 🔻 گاه این تصور ترویج می‌شود که ائمه علیهم السلام در زمانی که قدرت مبارزه نظامی با طاغوت را نداشتند مسیر سازش و حتی دلسوزی نسبت به حاکمان غاصب را در پیش گرفتند و به غلط روش تقیه‌ایِ ائمه اینگونه تفسیر می‌شود. 🔻 هرچند سخن‌گفتن در رد این مدعا مجال واسعی می‌طلبد که در این نوشتار نمی‌گنجد ولی در این مختصر به همین بسنده می‌کنیم که تقیه به معنای تعطیلی مبارزه با طاغوت نیست؛ بلکه به معنای تغییر روش مبارزه بر اساس اقتضائات زمان هر امام است. ✅ بهترین شاهد بر صدق این مدعا نیز تصمیم حذف و به شهادت‌رساندن همه یازده امام معصوم علیهم السلام توسط طواغیت زمان خودشان می‌باشد؛ چراکه اگر ایشان سازشکارانی گوشه‌نشین یا دلسوز برای حکام جور بودند، دیگر چه نیاز به ترس و حذفشان بود؟ 📌 ادامه دارد... @Tanbiholomah