هدایت شده از سِدخارجی
13.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیگه گذشت دورهای که با مرغ و پلو و شانتاژ و تبلیغات رای میاوردن!
الان مردم نگاه میکنند ببینند کی حرف و عملش یکیه!
@sedkhareji ✔️
در زندگی، لحظه هایی هست که تو در میان دو بد، دو نادلخواه، محکوم به انتخابی؛
چرا که بدتر از هر دوی این انتخاب ها، در تعلیق ماندن است و انتخاب نکردن.
📚 #سه_دیدار
📙 #نادر_ابراهيمی
فاجعه در آن است که نتوانیم تصمیم بگیریم،
نه آنکه تصمیمی بگیریم که احتمالِ نادُرست بودنش، در هر حال، وجود دارد.
📚 #سه_دیدار
📙 #نادر_ابراهيمی
Karen-Homayounfar-Hear-Me.mp3
2.46M
انسانِ راستین، تن به تردیدِ طولانیِ ویرانگر نمی دهد.
انسان، عطف به انتخاب های متفکّرانه، بدون سوزاندن زمان، انسان است.
📚 #سه_دیدار
📙 #نادر_ابراهيمی
#بیکلام_گفت
این چطور زندگی کردن است؟
انسان که دوبار به دنیا نمیآید، دوبار مزهی زندگی را نمیچشد، دوبار فرصت انتخاب کردن پیدا نمیکند.
آخر تو انسانی یا برگ درخت؟...
📚 #آتش_بدون_دود
📖 #کتاب_مقدس
📙 #نادر_ابراهیمی
اینو دیدم خیلی ذوق کردم . یکی از بچه هامون از کتابخونه ی دانشگاه امانت گرفته بود . 🥲
سال ۱۳۷۷
#شما_فرستادین
دست خط خودِ نادرخان😍🥲
ماشاءالله به این مشارکت عظیم و عجیب...
حقیقتا دستهای غیب، پشت سر این حرکت هست و دستهای غرب، هیچ غلطی نمیتونن بکنن به حول و قوهی الهی...
ماشاءالله ماشاءالله ماشاءالله.
لا حول و لا قوه الا بالله...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهشتیِ دوران...
قانون اساسی مسئله ترقی در انتخابات مجلس را پیش بینی کرده است. چهل و پنج سال پیش نویسندگان قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مسئله خارج شدن انتخابات مجلس از شکل جغرافیایی در افق آینده را در نظر گرفته بودند.
#انتخابات
#مجلس
#پارلمان
#شهید_بهشتی
ای وای... ... ...
و در نهایت، همهیمان، خاطره خواهیم شد...
ای بابا... ای بابا...
#فکت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و گفت: «دل هرگز زنده نشود تا نفس نمیرد.»
- ذکر سهل بن عبدالله التستری؛
#تذکرة_الاولیا.
#عطار
و گفت:
هر چیزی را زکاتیست
و زکات عقل، اندوهِ طویل است...
#عطار
#تذکرة_الاولیا
_ذکر فضیل عیاض_
درست است که ما اکنون نیز به قول مارکس، دو دنیا داریم در حال جدال؛ اما این دو دنیا حدودی بس وسیعتر از زمان او یافته و آن جدال، مشخصات بس پیچیده تری از جدال کارگر و کارفرما. دنیای ما دنیای مقابلهی فقرا و ثروتمندان است. در عرصه ی پهناور جهان، روزگار ما روزگار دو دنیاست؛ یکی در جهت ساختن و پرداختن و صادر کردن ماشین و دیگری در جهت مصرف کردن و فرسوده وارد کردن. آن یکی سازنده و دیگری مصرف کننده؛ و صحنهی این جدال، بازار سراسر دنیا و سلاح هایش{است}. علاوه بر تانک و توپ و بمب افکن و موشک انداز که خود ساخته های آن دنیای غرب است «یونسکو، «اف - آ - او»، «سازمان ملل» «اکافه» و دیگر مؤسساتِ مثلاً بین المللی که ظاهراً همگانی و دنیایی است؛ اما در واقع امرِ گولزَنَکهای غربیست که در لباسی تازه به استعمار آن دنیای دوم برود. به آمریکای جنوبی به آسیا، به افریقا.
و اساس غربزدگی همهی ملل غیر غربی در این جاست. بحث از نفی ماشین نیست؛ یا طرد آن. چنان که طرفداران «اوتوپی» در اوایل قرن نوزدهم میلادی گمان میکردند. هرگز!
دنیا گیر شدن ماشین، جبر تاریخ است. بحث در طرز برخوردهاست با ماشین و تکنولوژی. بحث در این است که ما ملل در حال رشد- مردم ممالک دسته ی دوم که دیدید - سازندهی ماشین نیستیم؛ اما به جبر اقتصاد و سیاست و آن مقابلهی دنیایی فقر و ثروت بایست مصرف کنندگان نجیب و سر به راهی باشیم برای ساختههای صنعت غرب یا دست بالا، تعمیر کنندگانی باشیم قانع و تسلیم و ارزانمزد برای آنچه از غرب می آید؛ و تنها همین یکی مستلزم آن است که خود را به انگاره ی ماشین درآوریم و حکومت هامان را و فرهنگهامان را و زندگی روزانهمان را.
دیگران را رها کنیم به خودمان بپردازیم. حرف اصلی این دفتر در این است که ما نتوانستهایم شخصیت فرهنگی_تاریخی خودمان را در قبال ماشین و هجوم جبری اش حفظ کنیم. بلکه مضمحل شده ایم. حرف در این است که ما نتوانسته ایم موقعیت سنجیده و حساب شده ای در قبال این هیولای قرون جدید بگیریم. حرف در این است که ما تا وقتی ماهیت و اساس و فلسفهی تمدن غرب را در نیافته ایم و تنها به صورت و به ظاهر، ادای غرب را در می آوریم_ با مصرف کردن ماشینهایش_ درست مثل آن خریم که در پوست شیر رفت و دیدیم که چه به روزگارش آمد. اگر آن که ماشین را میسازد اکنون خود فریادش بلند است و خفقان را حس میکند، ما حتی از این که در زیّ خادم ماشین درآمدهایم ناله که نمیکنیم هیچ، پُز هم میدهیم.
و خوشمزه اینجاست که تازه وقتی هم ماشین را ساختیم، ماشین زده خواهیم شد! درست همچون غرب که فریادش از خودسری «تکنولوژی» و ماشین به هواست!
#کتاب
#غربزدگی
#جلال_آل_احمد
پینوشت: مطالب کتاب، برای سال ۱۳۴۰ میباشد.
🇱🇧تَنْهٰاتَرینْهٰا🇵🇸
درست است که ما اکنون نیز به قول مارکس، دو دنیا داریم در حال جدال؛ اما این دو دنیا حدودی بس وسیعتر ا
تحلیلهای این بشر، برای سالها پیش، حقیقتا شگفتانگیز و خوفآوره...
🇱🇧تَنْهٰاتَرینْهٰا🇵🇸
خداس... خدا... #موسیقی #اسحاق_انور
ای پریزادِ غزل!
کی به غزل میآیی؟
شب من گم شده در کوچهی بیخوابیها
خواب کن چشم مرا، ای نگهِ رویایی!...
4_6001126475762248303.mp3
5.31M
#تزریق_شبانه
اما افسوس...
اما افسوس...
... افسوس...
دیدن تو، دیگه دیره...
#موسیقی
یک روز بایزید بسطامی، یکی را دید که میگریست؛ پرسید: چرا میگریی؟
گفت: دوستی داشتم، بِمُرد.
گفت: ای نادان! چرا دوستی گیری که بمیرد؟!...
#عطار
#تذکرة_الاولیا
- ذکر بایزید بسطامی-
کتاب #صد_سال_تنهایی
بخاطر سورئال بودن داستان و جدایی اتفاقات از واقعیت، به دلم ننشست... کل داستان در حال فرار نوشته شده بود انگار... از در میزد از دروازه میاومد بیرون... بی سر و تهِ بی سر و ته... گفته بودم داستان خارجی نخونم، چون قبلا هم خونده بودم و معنا و مفهوم خاصی ازشون برداشت نکرده بودم جز پوچی و توقف... درسته که اکثرشون اینجوری نیستن ولی خب دیگه... فرهنگ و آموزههاشون اینجوری اقتضا میکنه که به درک معنای درستی از زندگی نرسن و بدتر، روح انسانها رو تخریب کنن... استثناهایی هم هستن مثل بینوایان، اما خیلی انگشت شمارن اینجور آثار...
بگذریم... خدا نادر خان ابراهیمی رو قرین رحمت کنه که... واقعا کتابهاش، زندگی رو یادِ آدم میدن... پرت و پلا نیستن حرفاش...
#کتاب