eitaa logo
🇮🇷تَنْهٰاتَرینْ‌هٰا🇵🇸
244 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
866 ویدیو
124 فایل
انسان تنها موجودیست که تنها به دنیا آیَد، تنها زندگی کُند و تنها از دنیا رَوَد. در این میان، تَن ها فقط تنهاترش کُنند... . « #یک_محمد_غریبه » شخصی: @yekmohammadeqaribeh لینک ناشناس: https://daigo.ir/secret/7904779880
مشاهده در ایتا
دانلود
های گوناگون را ورق زدیم و های جالب دیدیم؛ از بگیر تا و... شخصیت و افکار را مورد بررسی قرار دادیم... پیام‌های فراوان دریافت کردیم و همین‌جا بگویم که این پیام‌ها، روح تازه‌ای در کانال می‌دمیدند و خواندنشان لذت بی‌نظیری داشت... من از گفتن دردهای شخصی به جمعی اینچنینی، اِبایی عجیب داشتم و دارم... درد‌های شخصی و حتی موفقیت‌های شخصی را نباید زود جار زد... بخاطر همین، بسیاری از اتفاقات را در طول سال، نتوانستم به رشته‌ی تحریر در بیاورم و بابت این موضوع خوشحالم... چون از خریدن محبت و توجه دیگران، سخت بیزارم و حقارت آن را، هرگز به جان نمی‌خرم... از گفتیم... از ادبیات و و و اساتید بزرگ گفتیم... از عرفان و و و و و ... ها را شنیدیم و گوش دادیم... های و دیگر بزرگان را دیدیم... از گفتیم و از اتفاقات که یکی از بهترین لحظه‌ها برای من در این کانال، گفتن و دیدن وقایع تاریخی بود... ها را تماشا کردیم... سعی کردیم که به یکسری بحث ها، خوب کنیم... با عشق کردیم... را که یکی از حساس‌ترین و عجیب‌ترین صحنه‌های تاریخی زمانه‌مان بود، پشت سر گذاشتیم... دست را گرفتم و بردم رای دادیم... متن‌هایی تازه نوشتیم و گفتیم برای یکسری اتفاقات... ولی که عاشق حقیقی‌اش هستم را خیلی کم پرداختیم و اشتباه کردم... امیدورام زین پس، بیشتر به او بپردازم... را نیمه‌تمام گذاشتیم؛ چون کشش آنهمه حرف و داستان خوب را نداشتیم و در آستانه‌ی انفجاری غریب بودیم... گاهی گفتیم و گاهی و ... بارید و لحظه‌ها را ماندگارتر کرد... و حالا که رمضان است و لحظه‌های عاشقی، و من، که هنوز نمی‌دانم چگونه باید آخرین کلمات را نوشت تا لحظه‌ای جا نَمانَد... سال نو، پیشاپیش مبارک...🍃🌹🍀 «دیرگاهی‌ست که افتاده‌ام از خویش به دور! شاید این عید به دیدار خودم هم بروم» جعلی از
رَهِ آسِمٰانْ دَرونَسْتْ، پَرِ عِشْقْ را بِجُنْبٰانْ!
Alireza GhorbaniAlireza Ghorbani - Maste Eshgh.mp3
زمان: حجم: 10.25M
متن ترانه قطعه «مست عشق» با صدای علیرضا قربانی و شعر : تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را نفسی یار شرابم نفسی یار کبابم چو در این دور خرابم چه کنم دور زمان را تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را چه خوشی عشق چه مستی چو قدح بر کف دستی خُنُک آنجا که نشستی خُنُک آن دیده ی جان را ز تو هر ذره جهانی ز تو هر قطره چو جامی چو ز تو یافت نشانی چه کنم نام و نشان را تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را مرده بُدم مرده بُدم زنده شدم زنده شدم گریه بُدم گریه بُدم خنده شدم دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم ز همه خلق رمیدم ز همه باز رهیدم نه نهانم نه پدیدم چه کنم کون و مکان را ز وصال تو خمارم سر مخلوق ندارم چو تو را صید و شکارم چه کنم تیر و کمان را تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را
جانم به این خبر.... به بهههههههه... فیلم و قراره از چهارشنبه‌ی هفته‌ی بعد، اکران بشه...😍
11.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نظرات دقیق و منطقیِ رحمت الله علیه در باب خوانشِ اشعار ...
Brambles852d1819-7c60-4664-a124-af14fca57227.mp3
زمان: حجم: 2.9M
دانی که پس از عمر، چه مانَد باقی؟؟ مهر است و محبت است و باقی... همه هیچ...
‌ شهرِ بزرگ است تنم، غم طرفی، من طرفی تنهاترین‌ها |
یکی گفت که: اینجا چیزی فراموش کرده‌ام (خداوندگار) فرمود که: در عالم یک چیز است که آن فراموش کردنی نیست. اگر جمله چیزها را فراموش کنی و آن را فراموش نکنی باک نیست و اگر جمله را به جای آری و یاد داری و فراموش نکنی و آن را فراموش کنی هیچ نکرده باشی. همچنانکه پادشاهی تو را به ده فرستاد برای کاری معین، تو رفتی و صد کار دیگر گزاردی چون آن کار را که برای آن رفته بودی نگزاردی چنان است که هیچ نگزاردی. پس آدمی در این عالم برای کاری آمده‌است و مقصود آن است، چون آن نمی‌گزارد پس هیچ نکرده باشد...
حدیثِ چشم مگو با جماعتِ کوران...
16.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عمر که بی‌عشق رفت هیچ حسابش مگیر آب حیاتست عشق در دل و جانش پذیر هر که جز این عاشقان ماهی بی‌آب دان مرده و پژمرده است گرچه بود او وزیر عشق چو بگشاد رخت سبز شود هر درخت برگ جوان بردمد هر نفس از شاخ پیر هر که شود صید عشق کی شود او صید مرگ چون سپرش مه بود کی رسدش زخم تیر؟ سر ز خدا تافتی هیچ رهی یافتی؟ جانب ره بازگرد یاوه مرو خیر خیر جمله‌ی جان‌های پاک گشته اسیران خاک عشق فروریخت زر تا برهاند اسیر ای که به زنبیل تو هیچ کسی نان نریخت در بن زنبیل خود هم بطلب ای فقیر چُست شو و مرد باش حق دهدت صد قماش خاک سیه گشت زر خون سیه گشت شیر مفخر تبریزیان شمس حق و دین بیا تا برهد پای دل ز آب و گل همچو قیر و از سالی که گذشت، من این مرد را با خود به یادگار آوردم... عشق، پدر، قهرمان، ❤️