📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍📚
🌐برای خرید یا مطالعه این کتاب به لینک زیر مراجعه کنید :👇
🆔 https://bookroom.ir/book/956/امام-علی-ع-و-خوارج
@TarikhEslam
تاملی در تاریخ اسلام
2️⃣نهم ماه صفر سال سی و هشت هجری قمری واقعه «جنگ نهروان» (مارقین) :👇 #جنگ_نهروان #جنگ_خوارج #وقایع_م
3️⃣یازدهم ماه صفر سال سی و هفت هجری قمری واقعه «جنگ صفین» (قاسطین) :👇
#جنگ_صفین
#وقایع_ماه_صفر_المظفر
@TarikhEslam
✅جنگ صفین دومین جنگ دوران حکومت امام علی(علیه السلام) است.
این نبرد میان امام علی(ع) و معاویه بن ابی سفیان بود که در اول صفر و در نقلی ۱۱ صفر سال ۳۷ هجری در منطقهای به نام «صفین» رخ داد.
معاویه و سپاه او در این جنگ «قاسطین» یعنی ستمگران لقب گرفتند.
اما در مورد جریان این جنگ اینکه؛
هنگامی که امام علی(ع) به خلافت رسید، معاویه حاکم شام بود.
او سالها پیش(در سال ۱۸ ه.قمری ) توسط خلیفه دوم امیر دمشق شده بود و در زمان خلیفه سوم، معاویه حاکم منطقه شام شد.
امیرالمؤمنین(ع) تصمیم گرفت عبدالله بن عباس را حاکم شام کند؛ پس نامهای به معاویه نوشت و در آن نامه، از او خواست تا همراه اَشراف شام به مدینه بیاید و با حضرت(ع) بیعت کند؛ اما معاویه نه تنها از بیعت سر باز زد، بلکه خونخواهی از عثمان را پیش کشید.
اما در مقابل؛ معاویه از این فرصت بهره جست و علی(ع) را خلیفه ی آشوب طلب و فتنه گر نامید و او را قاتل عثمان و سایر صحابه و هتّاک به عایشه معرفی کرد.
پیراهنِ خونین عثمان توسط همسرش نائله به نزد معاویه در شام فرستاده شد، و او از این موضوع، بیش ترین بهره برداری سیاسی را به عمل آورد.
📋《وَ نَصَبَ مُعَاوِیةُ القَمِیصَ عَلَى مِنبَرِ دِمَشقَ》
♦️معاویه آن پیراهن را بر روی منبر مسجد دمشق قرار داد.(۱)
و با سخنانی، احساسات همگان را برانگیخت و در نتیجه، مردم هم با معاویه یک صدا شدند که علی(ع) باید خون عثمان را گردن بگیرد.
معاویه در عموم، علی(ع) را قاتل عثمان معرفی کرد و این ادعا پیروانی پیدا کرد و عثمان همچون قدیسی مظلوم خون پیروان خود را به جوشش و غلیان در می آورد.
و مردم هم با معاویه یک صدا شده بودند که علی(ع) باید خون عثمان را گردن بگیرد.
امیرالمؤمنین(ع) در نامه فرموده بود که مردم بدون مشورت او عثمان را کشتند، ولی اکنون از روی مشورت و اجتماع، او را به خلافت انتخاب کردهاند.
پس از بی نتیجه ماندن نامه ها و موعظه های امیرالمؤمنین(ع) معاویه حضرت(ع) را تهدید به جنگ کرد.
حضرت(ع) در جواب نامه، به معاویه نوشت :
📋《..عِنْدِی اَلسَّیْفُ اَلَّذِی أَعْضَضْتُهُ بِجَدِّکَ وَ خَالِکَ وَ أَخِیکَ فِی مَقَامٍ وَاحِدٍ..》
♦️در نزد من همان شمشیرى است که در جنگ بدر بر پیکر جدّ و دایى و برادرت زدم.(۲)
سرانجام در روز اول صفر سال ۳۸ هجری لشکر امیرالمؤمنین(ع) در مقابل لشکر شام صف کشیدند.
لشکر حضرت(ع) ۹۰ هزار نفر و لشکر معاویه ۸۵ هزار نفر بودند.
از مهمترین افراد معاویه می توان از عمرو بن عاص [که در فلسطین به سر میبرد و معاویه برای استفاده از مشورتهایش از او خواست در مقابل حکومت مصر، به شام بیاید و به معاویه ملحق شود]، عبید الله بن عمر، عبدالرحمن بن خالد بن ولید، عبدالله بن عمرو بن عاص، مروان بن حکم، ولید بن عقبه، معاویه بن حدیج، ضحّاک بن قیس، بُسر بن ارطاة، شرحبیل بن سمط کندی و حبیب بن مسلمه نام برد.(۳)
🔰آغاز جنگ:
روز اول ماه صفر جنگ شدیدی بین دو سپاه رخ داد، هر روز یکی از فرماندهان امام علی(ع) رهبری خط مقدم را عهده دار بود.
روز نخست مالک اشتر، روز دوم هاشم بن عتبه، روز سوم عمار یاسر، روز چهارم محمد حنفیه و روز پنجم عبدالله بن عباس، فرماندهی را عهده دار بودند.
به نقلی این جنگ چهارده ماه طول کشید.
درباره تعداد کشتههای دو سپاه اختلاف است که برخی از مورخان گفتهاند :
از طرفین هفتاد هزار نفر کشته شدند، که از این تعداد، چهل و پنج هزار نفر از لشکر معاویه و بیست و پنج هزار نفر از لشکر امام علی(ع) بودند.(۴)
عَمّار بن یاسر و خُزَیمه بن ثابت و اویس قرنی و هاشم بن عتبه و سهل بن عمرو در این جنگ از سپاه امام علی(ع) شهید شدند.(۵)
حضرت(ع) پس از شهادت تعدادی از اصحابشان یکباره با ده هزار نفر از طائفه ربیعه به لشکر معاویه حمله کردند و صفوف آنان را بر هم ریختند و تا نزدیکی خیمه معاویه رسیدند.
در میانه جنگ هنگامی که سپاه معاویه رو به شکست بود، قرآن بر نیزه کردند و بدین رو برخی از سپاهیان امام علی(ع) از ادامه جنگ سر باز زدند.
بدین ترتیب طرفین تن به حکمیت دادند، به این صورت که داورانی به عنوان حکم میان دو طرف تعیین شود و آنان نتیجه جنگ و خلافت را معین نمایند.
پس جنگ بدون نتیجه خاتمه یافت و به واسطه ماجرای حکمیت، دو سپاه از هم کناره گرفتند و معاویه توانست از مخمصه شکست رهایی یابد.(۶)
پست بعدی مفصل درباره «ماجرای حکمیت» خواهیم گفت.
📚منابع :
۱)تاريخ الإسلام ذهبی، ج۳، ص۴۵۱
۲)شرح نهج البلاغة ابن ابي الحديد، ج۱۴، ص۱۳۱
۳)وقعه صفین ابن مزاحم، ص۱۹۵
۴)انساب الاشراف بلاذری، ج۲، ص۳۰۵
۵)المنتظم ابن جوزی، ج۵، ص۱۲۰
۶)وقعه صفین ابن مزاحم، ص۵۴۵
@TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽▶️⏹⏸📽▶️⏹⏸📽
#سکانس_برتر
🎞سکانسی از سر دادن شعار «لاحکم الا لله» توسط سپاهیان #امام_علی_علیه_السلام در #جنگ_صفین در قسمتی از سریال امام علی(ع) ساخته جناب میرباقری : 👆
@TarikhEslam
#پرسش_و_پاسخ
سوال4️⃣7️⃣:ماجرای «حکمیت» که بعد از #جنگ_صفین اتفاق افتاد، چه بود و نتیجه آن چه شد؟👇
@TarikhEslam
✍پاسخ :
سپاهیان معاویه وقتی به شکست نزدیک شدند، به پیشنهاد عمروعاص و به دستور معاویه، قرآنها را بر نیزه کردند و شعار دادند که حاکم بین ما کتاب خدا باشد.
در میان سپاه امام علی(ع) نیز دو دستگی پدید آمد، و برخی شعار «لا حکمَ الّا لله» سر دادند.
هر چقدر امیرالمؤمنین(ع) فرمود که این نیرنگ است، و «أنا القرآنُ الناطقُ» من کلامُ الله ناطق هستم، نتیجه نداد.
حتی سپاهیان امام علی(ع)، حضرت(ع) مجبور به پذیرش حکمیت کردند.
آنان گفتند :
📋《يَا عَلِىُّ! اَجِبِ الْقَومَ اِلَى کِتابِ اللهِ وَ اِلَّا قَتَلْنَاکَ》
♦️اى على(ع)! دعوت اين قوم را براى حکميّت کتاب الله بپذير! و الاّ تو را مى کشيم!(۱)
سرانجام حضرت(ع) بالاجبار ضمن نامهای به معاویه با قید اینکه ما میدانیم تو اهل قرآن نیستی، حکمیت قرآن را پذیرفت.
پس قرار شد که از طرفین دو حَکَم، انتخاب کنند، تا سرانجام جنگ به حکمیت سپرده شود.
حکم شامیان «عمرو عاص» و حکم اهل عراق که گزینه دلخواه امام(ع) نبود، «ابوموسی اشعری» شد.
تاریخ حکمیت نیز به ماه رمضان (یعنی هشت ماه بعد) موکول و شهر «دومة الجندل» به عنوان مکان آن تعیین شد.
بعد از مذاکره این دو حَکَم، قرار بر این شد که عمروعاص معاویه را و ابوموسی، امام علی(ع) را عزل کند و انتخاب خلیفه را به شورا واگذار کنند.
عمروعاص نظر ابوموسی را در حین مذاکره پرسید.
ابوموسی اشعری گفت :
📋《رَأْيِي أَنْ أَخْلَعَ هَذَيْنِ اَلرَّجُلَيْنِ عَلِيّاً(ع) وَ مُعَاوِيَةَ ثُمَّ نَجْعَلَ هَذَا اَلْأَمْرَ شُورَى بَيْنَ اَلْمُسْلِمِينَ يَخْتَارُونَ لِأَنْفُسِهِمْ مَنْ شَاءُوا وَ مَنْ أَحَبُّوا》
♦️نظر من این است که هر دو را یعنی معاویه و علی(ع) برکنار کنم و انتخاب در این امر را به اهل شورا بسپارم و آنان هرکسی را که دوست دارند، انتخاب کنند.
عمرو عاص نیز به ظاهر این امر را پذیرفت و گفت :
📋《اَلرَّأْيُ مَا رَأَيْتَ》
♦️رای و نظر همان است که گفتی!
سرانجام روز اعلام نتیجه فرا رسید.
عمرو عاص برای اجرایی کردن نقشهای که در سر داشت، ابوموسی را فریفت و او را برای اعلام نتیجه بر خودش مقدم کرد و ابوموسی به منبر رفت.
ابن عباس و مالک اشتر تلاش زیادی کرد تا ابتدا عمرو عاص نتیجه را اعلام کند؛ اما ابوموسی به هشدارهای ابن عباس توجهی نکرد و به او گفت :
📋《إِنَّا قَدِ اِتَّفَقْنَا》
♦️من و عمرو عاص توافق کردهایم!
سپس ابوموسی بر بالای منبر رفت و بعد از حمد و ثنای پروردگار، گفت :
📋《يَا أَيُّهَا اَلنَّاسُ! قَدْ أَجْمَعَ رَأْيِي وَ رَأْيُ صَاحِبِي عَمْرٍو عَلَى خَلْعِ عَلِيٍّ وَ مُعَاوِيَةَ وَ أَنْ نَسْتَقْبِلَ هَذَا اَلْأَمْرَ فَيَكُونَ شُورَى بَيْنَ اَلْمُسْلِمِينَ فَيُوَلُّونَ أُمُورَهُمْ مَنْ أَحَبُّوا وَ إِنِّي قَدْ خَلَعْتُ عَلِيّاً وَ مُعَاوِيَةَ فَاسْتَقْبِلُوا أَمْرَكُمْ وَ وَلُّوا مَنْ رَأَيْتُمْ لَهَا أَهْلاً》
♦️ای مردم! ما در این مساله به شور نشستیم و راى ما بر اين قرار گرفت كه على و معاويه را خلع كنيم و كار را به شورا واگذاريم.
من على(ع) و معاويه را خلع كردم، شما نیز بروید و هر كسی را که اهل مى دانيد، به خلافت برگزينيد.
سپس خطبه خود را تمام کرد و نشست.
وقتی نوبت به عمرو عاص رسید، به بالای منبر رفت و او نیز بعد از حمد و ثنای خداوند، خطاب به حاضرین گفت :
📋《إِنَّ هَذَا قَالَ مَا قَدْ سَمِعْتُمْ وَ خَلَعَ صَاحِبَهُ وَ أَنَا أَخْلَعُ صَاحِبَهُ كَمَا خَلَعَهُ وَ أُثْبِتُ صَاحِبِي مُعَاوِيَةَ فِي اَلْخِلاَفَةِ فَإِنَّهُ وَلِيُّ عُثْمَانَ وَ اَلطَّالِبُ بِدَمِهِ وَ أَحَقُّ اَلنَّاسِ بِمَقَامِهِ》
♦️اين شخص آنچه گفت شنيديد، او رئيس خود را خلع نمود من نيز او را خلع مى كنم، همانطور كه او خلع كرد و رئيس خود معاويه را به مقام خلافت اثبات مي نمايم.
معاویه ولىّ عثمان و خونخواه و سزاوارترين مردم به مقام عثمان است.
ابوموسی عصبانی شد و گفت :
📋《مَا لَكَ لاَ وَفَّقَكَ اَللَّهُ قَدْ غَدَرْتَ وَ فَجَرْتَ إِنَّمَا مَثَلُكَ مَثَلُ اَلْكَلْبِ : «إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ»》
♦️حقیقتا که تو حیله کردی و خیانت ورزیدی! مَثَل تو همچون سگ هار است که اگر به او حمله کنی، دهانش را باز، و زبانش را برون میآورد، و اگر او را به حال خود واگذاری، باز همین کار را میکند.(اعراف ۱۷۶)
عمرو عاص نیز گفت :
📋《إِنَّمَا مَثَلُكَ مَثَلُ : «اَلْحِمٰارِ يَحْمِلُ أَسْفٰاراً»》
♦️و همانا مَثَل تو مانند دراز گوشی است که کتابهایی حمل میکند.(جمعه ۵)(۲)
به این ترتیب، بدون آنکه سخن از قرآن و سنت رسول اکرم(ص) باشد، ماجرای «حکمیت» منشا اختلاف دیگری در میان شام و عراق شد.
📚منابع:
۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۳۶۴
۲)وقعه صفین ابن مزاحم، ص۵۴۴/
الطبقات الكبرى ابن سعد، ج۴، ص۱۹۴/
شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید، ج۲، ص۲۵۶
@TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽▶️⏹⏸📽▶️⏹⏸📽
#سکانس_برتر
🎞سکانسی از ماجرای حکمیت و فریب خوردن ابوموسی توسط عمرو عاص در قسمتی از سریال امام علی(ع) ساخته جناب میرباقری : 👆
@TarikhEslam
✅عبدالله بن قیس می گوید :
📋《كُنْتُ مَعَ مَنْ غَزَا مَعَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ(ع) فِي صِفِّينَ وَ قَدْ أَخَذَ أَبُو أَيُّوبَ الْأَعْوَرُ السُّلَمِيُ الْمَاءَ وَ حَرَزَهُ عَنِ النَّاسِ فَشَكَا الْمُسْلِمُونَ الْعَطَشَ فَأَرْسَلَ فَوَارِسَ عَلَى كَشْفِهِ فَانْحَرَفُوا خَائِبِينَ فَضَاقَ صَدْرُهُ》
♦️من با آن افرادى كه در صفين در ركاب حضرت امیر المومنین(ع) مي جنگيدند، بودم.
ابوايوب اعور سلمى شامی شريعه را گرفت و آب را به روى کوفیان بست.
مسلمانان به حضرت امیر المومنین(ع) از تشنگى شكايت كردند، آن بزرگوار چند نفر سوار را براى گرفتن شريعه فرستاد، ولى ايشان نا امید بازگشتند، حضرت امیر المومنین(ع) ناراحت شد.
در این هنگام، حضرت امام حسين(ع) عرض کرد :
📋《أَمْضِي إِلَيْهِ يَا أَبَتَاهْ!》
♦️پدر جان! اجازه می دهى من به دنبال اين مأموريت بروم؟
حضرت(ع) فرمود :
📋《امْضِ يَا وَلَدِي!》
♦️اى فرزندم برو!
📋《فَمَضَى مَعَ فَوَارِسَ فَهَزَمَ أَبَا أَيُّوبَ عَنِ الْمَاءِ وَ بَنَى خَيْمَتَهُ وَ حَطَّ فَوَارِسَهُ وَ أَتَى إِلَى أَبِيهِ وَ أَخْبَرَهُ فَبَكَى عَلِيٌّ(ع)》
♦️امام حسين(ع) با صد نفر سوار رفت و ابوايوب را از شريعه خارج كرد، آنگاه بر لب شريعه خيمه زد و سواران خود را پياده نمود. هنگامى كه حضرت امیر المومنین(ع) آمد و با اين منظره مواجه گرديد، گريان شد.
به حضرت(ع) گفتند :
📋《مَا يُبْكِيكَ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ وَ هَذَا أَوَّلُ فَتْحٍ بِبَرَكَةِ الْحُسَيْنِ(ع)؟!!》
♦️يا اميرالمؤمنين(ع)! براى چه گريان شدى در حالى كه اين اولين پيروزى است كه به دست امام حسين(ع) انجام گرفت؟
حضرت(ع) فرمود :
📋《ذَكَرْتُ أَنَّهُ سَيُقْتَلُ عَطْشَاناً بِطَفِّ كَرْبَلَاءَ حَتَّى يَنْفِرَ فَرَسُهُ وَ يُحَمْحِمَ وَ يَقُولَ الظَّلِيمَةَ الظَّلِيمَةَ لِأُمَّةٍ قَتَلَتِ ابْنَ بِنْتِ نَبِيِّهَا》
♦️به خاطرم آمد كه حسينم با لب تشنه در كربلا شهيد خواهد شد.
كار او به جایى مي رسد كه اسبش رم مي كند و همهمه مي نمايد و مي گويد :
فرياد از ظلم و ستم امتى كه پسر دختر پيامبر(ص) خود را كشتند.(۱)
👤خوارزمی می نویسد :
امیرمؤمنان علی(ع) هنگامی که به صِفّین می رفت، در کربلا فرود آمد و به ابن عبّاس فرمود :
📋《أَ تَدرِی مَا هَذِهِ البُقعَهُ؟》
♦️می دانی این مکانْ کجاست؟
ابن عبّاس گفت : نه!
امام(ع) فرمود :
📋《لَو عَرَفتَها لَبَکَیتَ بُکَائِی! ثُمَّ بَکَی بُکَاءً شَدِیدَاً!
ثُمَّ قالَ : مَا لِی وَ لِآلِ أبِی سُفیَانَ؟!》
♦️اگر این مکان را می شناختی، همچون من می گریستی! و آن گاه، گریه شدیدی کرد و فرمود : من با آل ابوسفیان، چه کار دارم؟!
📋《ثُمَّ التَفَتَ إلَی الحُسَینِ(ع) وَ قَالَ : صَبرَاً یَا بُنَیَّ! فَقَد لَقِیَ أبُوکَ مِنهُم مِثلَ الَّذی تَلقَی بَعدَهُ!》
♦️آن گاه امیر مؤمنان(ع) به امام حسین(ع) رو کرد و فرمود :
شکیبا باش! پسر عزیزم! پدرت هم از آنان، همانند آنچه تو پس از او خواهی دید، می بیند.(۲)
📚منابع :
۱)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۴، ص۲۸۴
۲)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۱، ص۱۶۲
@TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پرسش_و_پاسخ
سوال5️⃣7️⃣:چرا #امام_علی_علیه_السلام در #جنگ_صفین، حکمیت را پذیرفتند؟
👤پاسخ در بیان #استاد_مهدی_طائب:👆
@TarikhEslam
✍پاسخ:
خاتمه ی جنگ صفین نبرد «لیلة الهریر» در شب جمعه یازدهم ماه صفر سال ۳۸ هجری قمری بود.(۱)
در آن شب سپاه معاویه از شدّت سرما مانند سگ صدا می کردند، چون «هریر» به صدای سگ می گویند.
آن شب چندان جنگیدند كه نیزهها همه درهم شكست و در کمانها تیری نماند، سپس دست به شمشیر بردند و در آن شب جز صدای چكاچک شمشیر كه در دل مردان هول انگیزتر از بانگ رعد و فرو ریختن هراسآور كوهها بود، صدایی به گوش نمیرسید.(۲)
در وصف این شب آمده است که؛
📋《..كَسَفَتِ اَلشَّمْسُ وَ ثَارَ اَلْقَتَامُ وَ ضَلَّتِ اَلْأَلْوِيَةُ وَ اَلرَّايَاتُ..》
♦️خورشید تیره و تار شد و گَرد و غبار به رنگ خون، در همه جای فضا آکنده شد و پرچم ها و علم ها در هم شکسته شدند.(۳)
امیرالمؤمنین(ع) ذوالفقار به دست و سوار بر اسبِ رسول اکرم(ص) شمشیر می زد و به هر شمشیری که می زد تکبیر می گفت و آنان را به خاک می افکند.
اصحاب و یارلن نیز تا صبح مشغول جنگ بودند به گونه ای که ذوالفقار چند مرتبه خمیده شد و آن بزرگوار با زانوی مبارک آن را راست نمودند.
روز هریر نیز مانند شب، با جنگ و خونریزی همراه بود.
در این جنگ جمعی از لشکر حضرت امیرالمؤمنین(ع) به شهادت رسیدند، که از جمله آنها عمّار یاسر، اویس قرنی، هاشم مرقال، پسر هاشم، خزیمة بن ثابت، صفوان بن حذیفة و عبدالله بن بدیل با برادرش عبدالرّحمن بن بدیل، عبدالله بن حارث برادر مالک اشتر، که از خواصّ امیرالمؤمنین(ع) بودند.
از لشکر معاویه نیز جمع کثیری به درک واصل شدند.(۴)
📚منابع :
۱)أنساب الأشراف بلاذری، ج۲، ص۳۲۳
۲)تجارب الأمم ابن مسکویه، ج۱، ص۵۳۵
۳)بحار الأنوار مجلسی، ج۸۶، ص۱۱۹
۴)وقعة صفین ابن مزاحم، ص۴۷۵
@TarikhEslam
✅عمّار بن یاسر از صحابه بلند مرتبه حضرت رسول اکرم(ص) و از یاران امام علی(ع) بود.
کنیه او ابویقظان و پدرش یاسر و مادرش سمیه بود.
برخی عمار را متولد سال عام الفیل نوشته اند.
عمار خود درباره قرابت سنی خود با حضرت رسول اکرم(ص) می گوید :
📋《كُنتُ تِرْبَاً لِرَسُولِ اللهِ(ص) فِي سَنَةِِ لَم يَكُن أَحَدٌ أَقرَبَ بِهِ سِنًّا مِنِّي》
♦️من همدوش حضرت رسول اکرم(ص) بودم که هیچ کس مانند من از نظر سنی به حضرت رسول اکرم(ص) نزدیکتر نبود.(۱)
1⃣عمار در زمان حضرت رسول اکرم(ص) :👇
عمار از سابقین در اسلام بود و بر اساس روایتی یکی از هفت نفر مسلمان نخست بود.(۲)
عمار بعد از گرویدن به اسلام، پدر و مادر خویش را نیز به اسلام دعوت کرد که آنان در صدر اسلام توسط مشرکان مکه در زیر شکنجه آنان شهید شدند و از آنان به نخستین شهدای اسلام یاد می شود.
ابن اثیر در این باره مینویسد :
📋《فَكَانُوا يُخْرِجُونَ عَمَّارًا وَ أَبَاهُ وَ أُمَّهُ إِلَى الْأَبْطَحِ إِذَا حَمِيَتِ الرَّمْضَاءُ يُعَذِّبُونَهُمْ بِحَرِّ الرَّمْضَاءِ فَمَاتَ يَاسِرٌ فِي الْعَذَابِ، وَأَغْلَظَتِ امْرَأَتُهُ سُمَيَّةُ الْقَوْلَ لِأَبِي جَهْلٍ، فَطَعَنَهَا فِي قُبُلِهَا بِحَرْبَةٍ فِي يَدَيْهِ فَمَاتَتْ وَ هِيَ أَوَّلُ شَهِيدَةِِ فِي الِاسلَامِ وَ شَدَّدُوا الْعَذَابَ عَلَى عَمَّارٍ بِالْحَرِّ تَارَةً، وَبِوَضْعِ الصَّخْرِ عَلَى صَدْرِهِ أُخْرَى》
♦️مشرکان مکه، عمار و پدرش یاسر و مادرش سمیه را به زیر آفتاب گرم و باد سوزان بیابان مکه برده و آنان را شکنجه می کردند.
این شکنجه ها به قدری تکرار شد تا اینکه یاسر در آن میان جان سپرد و سمیه به ابوجهل پرخاش نمود و ابوجهل نیزۀ خود را در قلب سمیه فرو برد و او از دنیا رفت و سمیه اولین زن شهیده در اسلام بود که به شهادت رسید.
و مشرکان نیز از آن پس، عذاب را بر عمار تشدید کردند، به گونه ای که گاهی او را در آتش می انداختند و گاهی سنگ های بزرگ و سخت بر روی سینه اش قرار می دادند!
حضرت رسول اکرم(ع) هنگام مشاهده این صحنه می فرمود :
📋《اِصْبِرُوا آلَ يَاسِرٍ مَوْعِدُكُمُ الْجَنَّةُ》
♦️ای آل یاسر! صبر پیشه کنید که جایگاه شما بهشت است.(۳)
مشرکین در پی شکنجه و آزار و اذیت عمار، او را مجبور کردند تا به پیامبر اکرم(ص) ناسزاگویی کند و به بتهای مکه یعنی لات و عزّی وفادار و مومن باشد که او نیز در ظاهر به زبان، خواستۀ مشرکان را گفت و خود از شر شکنجه های آنان نجات داد.
این خبر پیچید و بعضی عمار را غایبانه محکوم به کفر می کردند، که رسول اکرم(ص) سخن آنها را رد کرد و فرمود :
📋《كَلاَّ! إِنَّ عَمَّاراً مُلِئَ إِيمَاناً مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ وَ اِخْتَلَطَ اَلْإِيمَانُ بِلَحْمِهِ وَ دَمِهِ》
♦هرگز چنین نیست! همانا سراسر وجود عمار، از فرق سر تا قدمش مملو از ایمان میباشد و ایمان با گوشت و خون او آمیخته است.
سپس رسول اکرم(ص) به عمار فرمود :
📋《إِنْ عَادُوا فَعُدْ لَهُمْ بِمَا قُلْتَ لَهُم》
♦️اگر باز هم از تو خواستند، چنان کن!(۴)
[یعنی تقیه را تکرار کن!]
در پی این ماجرا این آیه نازل شد :
📋《مَن کفَرَ بِاللَّهِ مِن بَعْدِ إِیمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُکرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِیمَانِ》
♦️هر کس پس از ایمان آوردن خود، به خدا کفر ورزد، عذابی سخت خواهد داشت، مگر آن کس که مجبور شده ولی قلبش به ایمان اطمینان دارد.(۵)
عمار از جمله مهاجران به حبشه نیز بوده و در هنگام مهاجرت حضرت رسول اکرم(ص) به مدینه، در کنار آن حضرت(ص) حضور داشته و در محله قبا در ساخت مسجد قبا همکاری کرده است.
به نقل حاکم نیشابوری؛
📋《مَسْجِدُ قُبَاءَ أَوَّلُ مَسْجِدٍ بُنِيَ وَ عَمَّارٌ بَنَاهُ》
♦️مسجد قبا اولین مسجدی بود که در اسلام بنا شد و عمار در آن نماز خواند.(۶)
و در جایی دیگر می گوید :
📋《آخَى رَسُولُ اللَّهِ(ص) بَيْنَ عَمَّارِ بْنِ يَاسِرٍ وَحُذَيْفَةَ بْنِ الْيَمَانِ》
♦️عمار در هنگام بستن پیمان برادری بین مهاجرین و انصار توسط رسول اکرم(ص)، برادر دینی حذیفه بن یمان گردید.(۷)
عمار در مدینه از صحابه نزدیک حضرت رسول اکرم(ص) بود و در همه جنگهای حضرت(ص) و بیعت رضوان و فتح مکه و واقعه غدیر حضور داشت.
در تاریخ آمده است که هنگام ساختن مسجد مدينه، عمار ياسر برخلاف ديگران كه يك خشت بر مىداشتند، او دو تا دو تا مىآورد، پيامبر اکرم(ص) او را ديد و با دستان مباركش، غبار را از سر و صورت عمار زدود و سپس فرمود :
📋《وَيْحَ عَمَّارٍ تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ، يَدْعُوهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ وَيَدْعُونَهُ إِلَى النَّارِ》
♦️ای عمار! تو را گروه طغیانگر و باغی مىكُشند، در حالى كه عمار آنها را به سوى بهشت و آنها عمار را به سوى آتش دعوت مىكنند.(۸)
@TarikhEslam
ادامه مطالب :👇
2⃣عمار در زمان خلافت خلفاء :👇
عمار بعد از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) در حمایت از امام علی(ع) درآمد و از متحصنین خانه امام علی(ع) بود و از بیعت با ابوبکر سرباز زد و در تشییع جنازه حضرت فاطمه(س) شرکت داشت.
علامه مجلسی می نویسد :
📋《فَلَمَّا أَنْ هَدَأَتِ الْعُیُونُ؛ وَ مَضَى مِنَ اللَّیْلِ، أَخْرَجَهَا عَلِیٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ (ع)، وَ عَمَّارٌ وَ الْمِقْدَادُ؛ وَ عَقِیلٌ وَ الزُّبَیْرُ، وَ أَبُو ذَرٍّ وَ سَلْمَانُ وَ بُرَیْدَهُ؛ وَ نَفَرٌ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ وَ خَوَاصِّهِ صَلُّوا عَلَیْهَا، وَ دَفَنُوهَا فِی جَوْفِ اللَّیْلِ!》
♦️پس هنگامی که پاسی از شب گذشت و چشم ها به خواب رفتند، امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، عمّار، مقداد، عقیل، زبیر، ابوذر، سلمان، بریده و گروهی از بنیهاشم و نزدیکان و خواص اهلبیت(ع) جنازه ی مطهره را تشییع و بر ایشان نماز خواندند.(۹)
عمار در دوران خلافت عمر بن خطاب فرماندار شهر کوفه و فرمانده سپاه مسلمانان در این شهر شد و در دوران فرماندهی او بود که جنگ نهاوند روی داد و بخشی از مناطق داخلی ایران فتح شد.
عمار در زمان خلافت عثمان از جمله مخالفان خلیفه بود و با او درگیریهایی داشت و در اعتراضات علیه او شرکت داشت.
یکی از این موارد اعتراض عمار به تبعید ابوذر به ربذه بود که به مشاجره شدیدی بین عمار و عثمان انجامید و عمار به دستور عثمان به سختی کتک خورد و در پی آن عثمان قصد داشت عمار را از مدینه تبعید کند اما با اعتراض بنی مخزوم و امام علی(ع) از این کار منصرف شد.
عمار در ماجرای شورش بر عثمان با معترضان همراهی داشت، او در مصر به معترضان پیوست و در مدینه در محاصره عثمان شرکت داشت.(۱۰)
3⃣عمار در زمان حکومت امام علی(ع) :
عمار از طرفداران خلافت علی(ع) بود و بعد از کشته شدن عثمان، عمار از جمله افرادی بود که مردم را به بیعت با امام علی(ع) دعوت میکردند.
عمار در حکومت امیرالمؤمنین(ع) یکی از اعضای شرطة الخمیس بود.
وقتی از اصبغ بن نباته سؤال شد، که چرا شما را شرطة الخمیس میگفتند؟ او گفت :
📋《اِنَّا ضَمَّنَا لَهُ الذِّبْحَ وَ ضَمَّنَ لَنَا الْفَتْحَ》
♦️ما برای امیرمؤمنان(ع) خوندادن و از جان گذشتن را به عهده گرفتیم و او برای ما فتح و پیروزی را بر عهده گرفت.(۱۱)
⚔حضور عمار در جنگهای جمل و صفین :
۱)جنگ جمل :
عمار در جنگ جمل شرکت داشت و فرمانده میسره لشکر امام علی(ع) بود.
نقل شده است که وقتی امام علی(ع) از ذی قار به طرف بصره، برای جنگ جمل حرکت میکرد، دوازده هزار نفر او را همراهی میکردند که عمار یاسر با هزار مرد، فرمانده جناح چپ لشگر و مالک اشتر با هزار مرد فرمانده جناح راست بود.(۱۲)
عمار همچنین در این جنگ، به دستور امام علی(ع) به رهبری امام حسن مجتبی(ع) مامور شدند که مردم کوفه را برای پیوستن به سپاه امام علی(ع) بسیج کنند و مردم را به بصره بخوانند که امام حسن(ع) و سپس عمار در کوفه برای مردم خطبهای خواندند و پس از بیان فضائل امام علی(ع) و پیمان شکنی طلحه و زبیر و بر ملا ساختن فتنه عایشه، آنان را به یاری امام علی(ع) فراخواندند که در طی خطبه ایراد شده حدود نُه هزار نفر از کوفیان به سپاه امام علی(ع) ملحق شدند.(۱۳)
۲)جنگ صفین :
عمار که در این سالها جنگجوی سالخورده ای شده بود، اما در جنگ صفین نیز شرکت داشت و حتی روز سوم جنگ، فرمانده لشکر امام علی(ع) شد.
عبدالله بن سلمه می گوید :
📋《رَأَيْتُ عَمَّارَ بْنَ يَاسِرٍ يَوْمَ صِفِّينَ شَيْخًا طُوَالًا أَخَذَ الْحَرْبَةَ بِيَدِهِ وَ يَدُهُ تَرْعَدُ》
♦️عمار را در صفین دیدم، در حالی که پیرمردی بود که سلاح جنگی بزرگی در دست گرفته و می جنگید، در حالی که دستانش می لرزید.(۱۴)
در یکی از روزهای جنگ، نبرد سختی رخ داد و عمار دلاورانه جنگید در حالی که فریاد میزد :
📋《صَبْراً! وَاللهِ اِنَّ الجَنَّهَ تَحْتَ ظِلَالِ الْبَیْضِ》
♦️مقاومت کنید که به خدا سوگند، بهشت در زیر سایه شمشیر است.(۱۵)
سرانجام عمار در جنگ صفین در ماه صفر سال ۳۷ هجری به دست افراد معاویه به شهادت رسید.
زمانی که خبر شهادت عمار به امیرالمؤمنین(ع) رسید، حضرت(ع) بسیار محزون شد و بر بالین عمّار آمد و سر او را بر زانو نهاد و با حزن و اندوه فراوان اشعاری در بی وفایی دنیا و دوری از دوستان قرائت فرمود و سپس فرمود : انا لله و إنّا إلیه راجعون!(۱۶)
پس از شهادت عمار، امام علی(ع) بر او نماز گزارد و در شهر رِقّه دفن شد.
وقتی دو تن از سپاهیان معاویه که از قبائل مختلف بودند، و در شهادت عمار نقش داشتند، برای اینکه قتل عمار را به قبیله خود منسوب کنند، در حال جدال بودند که در این هنگام، عمروعاص وقتی این صحنه را دید گفت :
📋《وَاللَّهِ إِنْ يَخْتَصِمَانِ إِلَّا فِي النَّارِ》
♦️به خدا قسم! آنان نزاع نمی کنند مگر برای کسب آتش دوزخ!(۱۷)
@TarikhEslam
ادامه مطالب :👇
بعد از شهادت عمار در بین سپاه معاویه اختلاف ایجاد شد، چون همانطور که قبلا به آن اشاره شد، حضرت رسول اکرم(ص) در طی حدیثی شهادت عمار را به دست گروه باغی وشورشگر پیش بینی کرده بود.
پس بدین ترتیب شهادت عمار ملاک بین حق و باطل در این جنگ شد و همچنین دلیل حقانیت امام علی(ع) بود.
پس سپاه شام اهل بغی محسوب شدند، چون آنان بودند که عمار را به شهادت رساندند.
بعد از جنگ صفین وقتی امام علی(ع) به کوفه بازگشت، در حالی که داغدار یارانی با وفا بود، در مسجد کوفه آخرین خطبه ی دوران حیات شریفشان را خواند و مردم را جنگ مجدد با معاویه دعوت کرد.
اما وقتی حضرت(ع) با بی میلی مردم کوفه برای جنگ، رو به رو شد، در این هنگام، یادی کرد از یاران با وفای خود و فرمود :
📋《أَيْنَ إِخْوَانِيَ الَّذِينَ رَكِبُوا الطَّرِيقَ وَ مَضَوْا عَلَى الْحَقِّ؟》
♦️کجایند برادران من که راه حق را رفتند؟
سپس فرمود :
📋《أَيْنَ عَمَّارٌ؟ وَ أَيْنَ ابْنُ التَّيِّهَانِ؟ وَ أَيْنَ ذُو الشَّهَادَتَيْنِ؟》
♦️عمار کجاست؟ ابن تیهان کجاست؟ ذوالشهادتین کجاست؟
📋《ثُمَّ ضَرَبَ بِيَدِهِ عَلَى لِحْيَتِهِ الشَّرِيفَةِ الْكَرِيمَةِ فَأَطَالَ الْبُكَاءَ》
♦️سپس امام على(ع) دست در محاسن شريف و كريم خود زد و گريه ی طولانی کرد و فرمود :
📋《مَا ضَرَّ إِخْوَانَنَا الَّذِینَ سُفِکَتْ دِمَاؤُهُمْ وَ هُمْ بِصِفِّینَ أَلَّا یَکُونُوا الْیَوْمَ أَحْیَاءً یُسِیغُونَ الْغُصَصَ وَ یَشْرَبُونَ الرَّنْقَ》
♦️برادران ما که خونشان در صفین ریخته شد ضرر نکردند که اگر امروز زنده بودند، خوراکشان غم و غصه و نوشیدنی شان اندوه می شد.(۱۷)
معاویه هنگامی از شهادت عمار و بعدها مالک اشتر آگاه شد، خطاب به مردم شام گفت :
📋《أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّهُ كَانَ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) يَدَانِ يَمِينَانِ فَقُطِعَتْ إِحْدَاهُمَا يَوْمَ صِفِّينَ وَ هُوَ عَمَّارُ بْنُ يَاسِرٍ وَ قَدْ قُطِعَتِ اَلْأُخْرَى اَلْيَوْمَ وَ هُوَ مَالِكٌ اَلْأَشْتَرُ》
♦️علی بن ابی طالب(ع) دارای دو دست بود که یكی در صفین بریده شد و آن عمار بن یاسر بود و دیگری امروز كه مالك اشتر است.(۱۸)
📚منابع :
۱)المستدرك حاکم نیشابوری، ج۳، ص۴۳۴
۲)الاصابه ابن حجر عسقلانی، ج۳، ص۵۰۵
۳)الکامل فی التاریخ ابن اثیر، ج۲، ص۶۷
۴)بحار الأنوار مجلسی، ج۷۲، ص۴۳۰
۵)سوره نحل، آیه۱۰۶
۶_۷)المستدرك حاکم نیشابوری، ج۳، ص۴۳۴
۸)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۱۸۲
۹)بحارالانوار مجلسی، ج۲۹، ص۱۱۳
۱۰)انساب الاشراف بلاذری، ج۵، ص۵۴۹
۱۱)الاختصاص شیخ مفید، ص۶۵
۱۲)الجمل شیخ مفید، ص۱۷۹
۱۳)الجمل شیخ مفید، صص۲۶۱_۲۴۴
۱۴)المستدرك حاکم نیشابوری، ج۳، ص۴۳۳
۱۵)وقعة صفین ابن مزاحم، ص۳۲۸
۱۶)بحارالانوار مجلسی، ج۳۲، ص۳۲۸
۱۷)المستدرك حاکم نیشابوری، ج۳، ص۴۳۴
۱۸)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۰، ص۹۹
@TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽▶️⏹⏸📽▶️⏹⏸📽
#سکانس_برتر
🎞سکانسی از شهادت #عمار_بن_یاسر_رحمه_الله در #جنگ_صفین در قسمتی از سریال امام علی(ع) ساخته جناب میرباقری : 👆
@TarikhEslam