2_144143775823590316.mp3
1.96M
روز "یک شنبه" است و مختص به حضرت امام علی(ع)و حضرت زهرا( س)💚💚
ثواب این تلاوت را به نیابت از شهدا هدیه میکنیم به این دو نور مقدس و همچنین برای سلامتی و فرج فرزندشان حضرت مهدی ( عج) با صلواتی بر حضرت محمد وآل محمد(ص)🎀
#کانال_وصیت_ستارگان💚💚
#کلام_ولایت💚💚
🕊🌷🦜🌷🇮🇷🌷🦜🌷🕊
دشمنان می خواهند یاد شهدا احیا نشود.
برای این که جاده شهادت کور بشود.
تجربه کرده اند که وقتی نام شهدا با عظمت برده می شود،جوان امروز که نه دوره جنگ را دیده و نه دوره امام را، وقتی می فهمد که جایی در آن طرف منطقه،دارند با دشمنان می جنگند، پا می شود می رود، "حلب،بوکمال،زینبیه" بنا می کند جنگیدن و به شهادت می رسد.🇮🇷
#کانال_وصیت_ستارگان❤️
وصیت ستارگان 🌷💫
💚بنام اوکه عشق"شهادت"دردلها برافروخت💚 دلتنگ نباش!🥺 🇮🇷 زندگینامه شهید روح الله قربا
💚بنام اوکه عشق"شهادت"دردلها برافروخت💚
دلتنگ نباش!🥺
🇮🇷 زندگینامه شهید روح الله قربانی ❤️
(قسمت بیست و هفتم)
ادامه...
آن قدر دیدن این صحنه🌷.....
برایش سخت بود که ترجیح میداد به خانه نرود. بعد از #مدرسه میرفت کلاس بسکتبال و از آنجا هم میرفت #بسیج_مسجد تا کمتر خانه باشد.⛹
میدید که پدرش بعد از هر باری که #مادرش را از شیمی درمانی برمیگرداند، چقدر #ناراحت است.🥺
آرزو بر دلش ماند یک بار به خانه برگردد و مادرش را سرحال و سالم داخل آشپزخانه ببیند.😔
دلش تنگ شده بود برای #خورشت_های بادمجان مادرش که در کل فامیل معروف بود، اما فقط به نگاه #بیرمق_مادرش نگاه میکرد و غصه میخورد.
روحالله سکوت کرده بود و چیزی نمیگفت. انگار برگشته بود به همان روزها.😔
همهٔ #اتفاقات از جلوی چشمانش رد میشد. انگار همین دیروز بود که وقتی از کلاس بسکتبال برمیگشت، دید #مادربزرگش بدون توجه به او میرود سمت خانهشان. 👵
هنوز پیچ کوچه را نپیچیده بود که با خودش گفت:" چرا مادر بزرگ این جوری کرد؟ چقدر #عجله داشت! یعنی من رو ندید؟ با این عجله کجا داشت میرفت؟ "
علامت سؤالهای #ذهنش وقتی جواب داده شدند که پیچ کوچه را پیچید.🥺
با دیدن #آمبولانس و جمعیتی که جلوی خانهشان ایستاده بود، همه چیز را #فهمید.🚑
چقدر سخت بود برایش باور اینکه دیگر مادرش همان نگاه بیرمق را هم ندارد، اما این تازه شروع #سختیهایش بود.🖤😭
بعد از مادرش دیگر زندگی مثل قبل نشد.
درسش خیلی افت کرد. تا #اخراج_از_مدرسه پیش رفت.🏫
انگار نه انگار که این همان روحاللهی بود که مدام در ورزش و خط و دیگر درسها #مقام میآورد.
دیپلم ریاضیاش را که گرفت، رفت کلاس آیت الله #مجتهدی_تهرانی. این حرف مادرش همیشه در ذهنش بود " دوست دارم #یا_طلبه_بشی_یا_شهید"
گاهی هم او را "شهید روحالله" صدا میزد.🕊🌷
دوست داشت مادرش را به #آرزویش برساند. دو سال طلبگی خواند، اما چون به هنر هم علاقه داشت، کنکور هنر داده بود.
#زینب به شانهاش زد " کجایی؟ به چی داری فکر میکنی؟ "❤️
#روحالله که تازه به خود آمده بود، لبخندی زد" یه لحظه همهٔ اون روزا اومد جلوی چشمم. اما میون این همه اتفاقای بد، یه چیزی برام خیلی جالب بود. هنوزم از یادآوریش حس #غرور دارم."🇮🇷
_چی؟
_اون روز که #مامانم_مریض بود، خیلی از لحاظ جسمی ضعیف شده بود. بنده خدا بابام با ویلچر می بردش #دکتر، اما تو نمیدونی با اون قوت کمی که تو دستاش بود، چه جوری چادر رو میگرفت. آدم حظ میکرد.💚
زینب به چشمان روحالله نگاه کرد. غرور در چشمانش موج میزد. او هم در دل #مریم_السادات را تحسین میکرد.🌺
روحالله برای اینکه بحث را عوض کند، خندید" حالا بذار کمی برات از روزایی که #بوسنی زندگی میکردیم، تعریف کنم."😳
زینب با #تعجب پرسید:" مگه شما بوسنی زندگی...
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
ادامه دارد...🇮🇷
🔵کانال شهدایی وصیت ستارگان 🔰
💫☆☆☆☆🦋☆☆☆☆💫
@V_setaregan
✨☆☆☆☆💚☆☆☆☆✨
May 11
#تصویر_ستارگان🙂🍃
" در روزگاری که جامعه بی هویت غرب،از نبود اسطوره های واقعی رنج میبرد، وبرای مخاطبان خود بتمن و مرد عنکبوتی و قهرمانان پوشالی میسازد، ما قهرمانان واقعی داریم که میتوانند برای همه جوامع انسانی الگو واقعی باشند. "
#شهید_هادی_ذوالفقاری🌷
#کانال_وصیت_ستارگان✨
#یارب_شهادت 🤲🥺
#تذکرانه_کانال
#شهدا_شرمنده_ایم
#کانال_وصیت_ستارگان
بدنهای مطهرشان را آب بُرد !
تا دنیا ما را با خود نبرد . . .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
💫بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💫
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللَّهِ الْحُسَیْن(ع)
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم
💚یادشان_باصلوات💚
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
✨ #کانال_وصیت_ستارگان ✨
#سلام_امام_زمانم ۰❤️🦋
ما منتظر تو هستیم
آقا جان
آقای خوبم
🍀💗🍀💗🍀💗🍀💗☘💗🍀
🔵کانال شهدایی وصیت ستارگان 🔰
🌼روزی یک صفحه قرآن کریم🌼
با ترجمه
💚در ماه مبارک رمضان💚
صفحه۲۸(بیست و هشتم) کتاب آسمانی
سوره مبارکه بقره
✨ #کانال_وصیت_ستارگان✨
2_144143775823592194.mp3
1.68M
روز "دوشنبه" است و مختص به شباب اهل جنت امام حسن مجتبی(ع) و امام حسین(ع)💚💚
ثواب این تلاوت را به نیابت از شهدا هدیه میکنیم به این انوار مقدس و همچنین برای سلامتی و فرج فرزندشان حضرت مهدی ( عج)🌸 با صلواتی بر حضرت محمد(ص) وآل طاهرینش🌺
#کانال_وصیت_ستارگان💚💚
#کلام_ولایت❤️
ما هیچ وقت نگفتم که حتماچادر باشد،
گفتیم که چادر بهتر از حجابهای دیگر است.
ولی زنان ما می خواهند حجاب خودشان را حفظ کنند.🌸
چادر را هم دوست دارند "چادر لباس ملی" ماست.
چادر پیش از آن که یک حجاب اسلامی باشد،
یک حجاب ایرانی است.🇮🇷
مال مردم ما ولباس ملی ماست.🍃
#کانال_وصیت_ستارگان💫
#چادر_حجاب_ملی🕊
وصیت ستارگان 🌷💫
💚بنام اوکه عشق"شهادت"دردلها برافروخت💚 دلتنگ نباش!🥺 🇮🇷 زندگینامه شهید روح الله قربا
💚بنام اوکه عشق"شهادت"دردلها برافروخت💚
دلتنگ نباش!🥺
🇮🇷 زندگینامه شهید روح الله قربانی ❤️
(قسمت بیست و هشتم)
ادامه...
زینب با #تعجب پرسید:" مگه شما بوسنی زندگی🌷...
میکردین؟ "😳
_آره یه، دو سه سالی اونجا بودیم. من اونجا میرفتم مدرسه. دوم دبستان بودم. کنار خونهمون #فضای_جنگی بود. خیلی اونجا رو دوست داشتم.👱♂
بعدازظهرها همهٔ بچهها با مادراشون میاومدن اونجا، #قرآن_حفظ_میکردیم. تو دل جنگل، نمیدونی چه کیفی میداد که!☺️
روحالله از روزهایی که در #بوسنی بودند، برای زینب تعریف کرد. از قایق سواری هایش، 🚣از گشت و گذارها و درس خواندن هایش.
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
ده روز بعد از عقد، باید میرفت #مأموریت؛ یک اردوی اجباری که دانشگاه برگزار کرده بود. با زینب تماس گرفت و تلفنی خداحافظی کردند. مقصد مأموریت شان #جنگل_بود.🏞
وقتی رسیدند، همگی توجیه شدند. گروهبندی شده بودند. هر یک از گروهها را در نقطهای از جنگل رها کردند و به آنها #نقطهٔ_مقصد را نشان دادند. باید هر یک از گروهها در آن وضعیت زندگی میکردند و در موعد مقرر به مقصد میرسیدند. 👍
زندگی در #شرایط_سخت خوراک روحالله بود. بارها خودش را در این موقعیت قرار داده بود و حالا که به عنوان مأموریت از آنها چنین چیزی میخواستند، کیف میکرد. ☺️❤️
بیچیدگی جنگل و بارندگیها، کار را سخت میکرد. اما هر چه کار سخت تر میشد او بیشتر #لذت_میبرد. 🌨
معمولاً در تمام کارها نفر اول بود. وقتی کارش را به نحو احسن انجام میداد، به بقیع هم کمک میکرد. یک لحظه هم بیکار نمیماند. #جان_پناه خودش را که نصب کرد، رفت به کمک دیگران. بین دوستانش هم معروف بود به کمک کردن.👌💟
تلفن همراهش را با خود برده بود، اما در نقطهای بودند که #آنتن نداشت. به همین دلیل در آن مأموریت فقط توانست یک بار با زینب تماس بگیرد. 📱
زینب که عادت نداشت این همه مدت از او بیخبر باشد، خیلی برایش سخت بود.🥺
چند روز بعد از برگشتن روحالله، ماه رمضان فرا میرسید.🌙
این اولین ماه رمضان متأهلی شان بود. #ماه_رمضان آن سال یک نفر دیگر هم به سر سفره خانوادهٔ فروتن اضافه شده بود. روحالله شبهایی که دانشگاه نبود، به خانهٔ آنها میرفت.
دیگر عضو جدا نشدنی #خانواده فروتن شده بود. 👨👩👧👦
به مادر خانمش میگفت:" از وقتی با زینب ازدواج کردم، انگار دوباره #خونواده_دار شدم.
هم زن گرفتم، هم مادردار و برادردار و خواهردار شدم.💚💚
حاج آقا رو هم مثل پدر خودم دوست دارم. ازدواج پر برکتی داشتم. "
خانم فروتن به خاطر حضور روحالله #سفرهٔ_افطارش را رنگین تر می چید. چون میدانست کار او سنگین است و تشنه میشود، انواع شربتها را برایش درست میکرد.🍷🥃 روحالله هم #عاشق سفرهٔ افطار و دور هم نشستن ها بود.
قرار هر هفتهٔ زینب و روحالله،# بهشت_زهرا علیهاالسلام بود. حتی ماه رمضان و روزه و تشنگی هم مانع رفتن شان نشد.❤️🥺
وقتی به بهشت زهرا علیهاالسلام میرفتند، اول یک سر به گلزار شهدا میزدند. 🇮🇷🕊🇮🇷
یک راست رفتند سر مزار شهید...
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
ادامه دارد...🇮🇷
🔵کانال شهدایی وصیت ستارگان 🔰
💫☆☆☆☆🦋☆☆☆☆💫
@V_setaregan
✨☆☆☆☆💚☆☆☆☆✨