eitaa logo
داستان دفاع مقدس، نکته، نقد
145 دنبال‌کننده
439 عکس
6 ویدیو
1 فایل
پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند... شهید سید مرتضی آوینی تماس با من @ghasem_vardiani
مشاهده در ایتا
دانلود
🖋پاسخی کوتاه به سوالی تامل برانگیز 🔹آیا مستند داستانی ادبیات خلاقه را خفه کرده است؟ در جایی عزیزی مطلبی مرقوم فرموده بودند با عنوان: "مستند داستانی ادبیات خلاقه را خفه کرده است" در باب این سخن مواردی به ذهنم رسید که تقدیم می کنم آن چیزی که قالبهای جدید را به وجود می آورد، نیاز به داشتن روشها و ابزار مناسب برای رساندن پیام به گروه هدف است و اینکه ما چطور می توانیم حرف و پیام را به منتقل کنیم. سوال اینجاست که چگونه می توانیم به مخاطبی که به علاقه ندارد و آن را نمی خواند و دنبال نمی کند، شخصیتها را بشناسانیم و با واقعیتها آشنایش کنیم؟ چگونه به او بگوییم که چه بوده و شهدا که بودند؟ آیا او را وادار کنیم که بخواند -که ممکن نیست -و یا فقط با سرگرمش کنیم و واقعیتها را رها کنیم؟ برای مثال فیلم خوب را مثال می زنم. با استفاده از این فیلم در کمتر از دو ساعت می شود شخصیت شهید را در حد ظرفیت فیلم به همه جامعه از عام و خاص شناساند. چگونه؟ با کردن زندگی و داستانی کردن آن. آیا تمام اتفاقها، دیالوگها، شخصیتها، فضاها و مکانها واقعی بودند؟ کاملا مشخص است که نمی تواند اینطور باشد و این فیلم مصداق بارز و موفق م است که به قالب درآمده است. سریالهایی مثل پیامبر ع، س و حتی سریالهایی مانند و نمونه های موفق از فیلمنامه های مرکب از مستند و داستان هستند. در تمام دنیا و به خصوص در برای شناساندن شخصتهای حقیقی شان به صورت گسترده دارند از این قالب استفاده می کنند وشخصیتهایشان را با همین روش به تمام جهانیان می شناسانند. فیلمهایی مثل و دو نمونه بارزاز این مقوله هستند. در این جریان اول زندگینامه مستند شخصیت نوشته می شود. بعد به صورت درمی آید و بعد از آن تبدیل به فیلمنامه می شود و با استفاده از جذابیتهای تصویری و جادوی همه جهان را تحت تاثیر خودشان-درست یا غلط-قرار می دهند. در مورد گزاره که "مستند داستانی را خفه کرده است" هم باید کمی بیشتر اندیشید. در این نوع بیان نوعی عمد و جبر احساس می شود که به نظر من اینطور نیست. اگر نویسندگان و به خصوص داستان نویسان به سمت ادبیات خلاقه نمی روند، دلایلی زیادی دارد که باید بررسی شود. یکی از دلایل این است که موضوعات، شخصیتها و ماجراهای دفاع مقدس آنقدر ظرفیت دارد که برای پیدا کردن سوژه نیاز به تلاش زیادی نیست و به همین دلیل خلاقیت کمتر به کار می آید. از طرفی یک نویسنده متعهد که رسالت خودش را نوشتن از شهدا و راه شهدا می داند، آیا خلاقیت خودش را برای یافتن سوژه معیار و ملاک قرار می دهد و یا زندگی یک شهید واقعی را؟ او رسالت خودش را شناساندن شهدا می داند با نوشتن مستند داستانی -که من ترجیح می دهم از اصطلاح داستان و رمان زندگینامه ای استفاده کنم- سعی در انجام وظیفه دارد. شاید چندین سال دیگر ادبیات خلاقه دفاع مقدس گسترش بیشتری پیدا کند و آثار بیشتری خلق شود اما در حال حاضر بهتر می توان با داستان و رمان زندگینامه ای و به تبع آن فیلمنامه و فیلم و سریال، مقدس را به جامعه شناساند و آن را گسترش داد. و در پایان دغدغه اینکه مستند داستانی جای مستندنگاری را بگیرد و در آینده یک محقق به جای استفاده از مستندات برای پژوهش از داستان استفاده کند، محلی از اعراب ندارد چون هر محققی می داند و باید بداند که برای پژوهش به چه منابعی نیاز دارد و به کجا باید مراجعه کند. 🔸همراه شما در کانال ❇️ داستان دفاع مقدس، نکته، نقد 🔸لینک ارتباط @ghasem_vardiani .
۲۷ آبان ۱۴۰۳