eitaa logo
داستان دفاع مقدس، نکته، نقد
141 دنبال‌کننده
422 عکس
5 ویدیو
0 فایل
پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند... شهید سید مرتضی آوینی تماس با من @ghasem_vardiani
مشاهده در ایتا
دانلود
🔳 مراسم رونمایی از کتاب : در نوشتن کتاب برای ، این نویسنده است که انتخاب می شود نه اینکه انتخاب کند. باید از خانم نفیسه ثبات تشکر کنم که گفتگوهای کم نقصی گرفته بودند و من را برای نوشتن کتاب یاری کردند. ارتباط من با شهید کوتاه اما عمیق بود و چون هر دو متولد سال ۱۳۴۷ بودیم و هر دو بی مجوز به جبهه رفته بودیم، حرف هم را به خوبی می فهمیدیم. کار من است و برای ها گاهی مجبورم بخش هایی را با پایبندی به اصل خاطره به روایت اضافه کنم. وقتی دکتر حسن زاده این بخش ها و فضاسازی ها را می خواند همه اش را تایید می کرد. متاسفانه مراحل گرفتن مجوز و آماده کردن کتاب طولانی شد و نتوانستیم کتاب را در زمان حیات ایشان، تقدیمشان کنیم و قبل از چاپ کتاب ایشان شدند و این حسرتی است که تا آخر عمر با من خواهد ماند. خنده هایشان را همیشه به یاد دارم و یادم هست که از معده تا دهان ایشان تاول زده بود و به سختی زندگی می کردند اما با همه اینها هیچکدام از فعالیت هایشان را تعطیل نکردند. 👈 لینک مراسم mshrgh.ir/943341 ✒️ https://eitaa.com/Vardiani_Writing
- ✳️ گفت‌وگوی #پرس با درباره کتاب 🔘 «هتل نیوسایت» روایتی خیال انگیز از شخصیت واقعی شهید وردیانی: همیشه به دنبال این بودم که در خصوص شهیدی کار کنم که در عین موثر بودن، مستقیما درگیر رو در رو نباشد. فکر می کردم در خصوص چنین هایی نوشته نشده و لازم است، کاری انجام شود. سال 64 که درباره شخصیت شهید مطالعه کردم، دیدم کسی که می تواند این خلأ ذهنی ام را پر کند و در عین حال تاثیرگذار باشد، رهنمون است کسی که به عنوان پزشک و نیروی در در سه سال اول حضور فعالیت داشت. 🔗لینک https://dnws.ir/001DB7 ✒️ https://eitaa.com/Vardiani_Writing
- ✳️ میزگرد مدافعان حرم - 15 مرداد 1402 1️⃣ قسمت اول ▫️مجری: چرا نویسندگان و پژوهشگران باید به بحث بپردازند؟ ▫️: فکر می کنم قبل از پاسخ به این سوال و طرح موضوع یه مقدمه کوتاه لازم باشه ببینین در ما یه عینی داشتیم که با قلدری اومده بود توی خاک ما و به تجاوز و کشتار مشغول بود. نیاز نبود یکی بیاد و بگه اون دشمنه و باید باهاش جنگید. همه می دونستیم که اگه نجنگیم چی میشه. جنگیدیم و دادیم و رو ناکام گذاشتیم و رسیدیم به اینجا. حالا دشمن مونده و شجره طیبه که به درختی تنومند و مستحکم تبدیل شده و از اون مهمتر اینکه ریشه ها و شاخ و برگ مبارک انقلاب داره تموم منطقه و جهان رو فرا میگیره دشمن بدجوری به دست و پا افتاده و برای ابنکه جلوی صدور انقلاب رو بگیره سعی داره ارتباط ما رو با ملتهای منطقه و بخصوص جبهه مقاومت قطع کنه چون دیگه نمی تونه وارد مستقیم با ما بشه، داعش رو ساخت و منطقه رو بهم ریخت و سعی کرد با محاصره کردن ما مخصوصا توی مرزهای غربی جلوی پیشروی و نفوذ مون رو بگیره می خواست مانع و حائلی بین ما و و و خط ایجاد کنه خب بعد از بوجود آمدن پدیده منحوس ما دوتا گزینه داشتیم یکی اینکه نسبت به اتفاقایی که بیرون از مرز داره می فته با این منطق که به ما مربوط نیس بی تفاوت باشیم و مرزهای خودمون رو محکم بچسبیم دوم اینکه هدف دشمن رو از ایجاد تحولات بیرون از خودمون درک کنیم و با یک کنشگری به موقع و قبل از گسترش داعش و نزدیک شدنش به مرزهای کشورمون اهداف دشمن رو ناکام بذاریم. الان دشمن داره سعی می کنه اندیشه های مردم ما رو به سمت گزینه اول سوق بده یعنی بمون تو مرزهای خودت و به بیرون از اون کاری نداشته باش برای همین و - یعنی یه تمام عیار- راه انداخته و سعی داره که این اندیشه رو توی ذهن معدود اشخاص مغرض و جاهل به وجود بیاره که به ما چه که بیرون از مرز چه خبره همه اینها رو هم توی شعار نه نه لبنان جانم فدای جمع کرده و هر جایی که به نظرش لازم باشه این شعار رو رو می کنه ما تقریبا توی تمام اغتشاشات این شعار رو شنیدیم اولین ما که دشمن برای رسیدن به اهدافش باید تصرف می کرد سنگر و گفتمان مدافع حرم و فلسفه وجودی اونه. دشمن تمام ابزار و هاش رو به کار گرفت تا بتونه ایجاد کنه که متاسفانه تا حدودی هم موفق بود. یکی از بزرگترین این شبهات که البته بیشتر اتهامه تا شبهه این بود که مدافعان حرم برای پول می جنگن حرفی که دل ی مدافع حرم رو به درد میاره. شبهه دیگه اینکه اینا مدافع حرم نیستن مدافع و هستن یا اینکه ما خودمون اینهمه مشکل اقتصادی داریم چرا باید پولهای مملکت رو اونجا خرج کنیم اینجا من نمی خوام جواب این شبهات رو بدم چون خودش بحثی مستوفاست و نیاز به جلسات متعدد داره تا بشه ابعاد مختلف اون رو بررسی و تحلیل کرد. می خوام از تموم این مقدمه برسم به جواب سوالمون چرا نویسندگان و پژوهشگران باید به بحث مدافعان حرم بپردازند؟ ادامه دارد... 🖋داستان دفاع مقدس، نقد، نکته، معرفی، مصاحبه -
: چرا آنگونه که شایسته است در مورد نداریم؟ : اگر از یک زاویه دیگر بخواهم بگویم چرا در مورد مدافعان حرم شعر نداریم؟ به دو دلیل. اول اینکه باور به مدافعان حرم را درست جا نینداختیم، الان عکس شهید ممکن است خیلی مکان ها باشد ولی واقعاً اینها در سطح است و در عمق نیست و ما داریم از یک واقعۀ بی‌نظیر سطحی عبور می‌کنیم. عکس را در جایی بدون هدف و فکر نصب کنیم مثل یک تبلیغ است و همانقدر اثر دارد که مثلاً بگوییم از واگن فاصله بگیرید! ما تا این سطح کار را تنزل دادیم و کار نکردیم. همۀ ما هم مسئول و هم بدهکار هستیم، هر چه ردۀ مسئولین فرهنگی بالاتر برود، مسئولیت‌شان هم بالاتر است و من احساس می‌کنم اگر ما به صورت عمده به بحث مدافعان حرم بپردازیم مطمئناً شعرهای خوبی هم درخواهد آمد. آن وقت آن باور ایجاد می‌شود که ما برود شعر بگوید، من در حوزه‌ای که آن را نمی‌فهمم چه شعری بگویم؟ چرا ما راجع به عشق و زندگی و مرگ و زیبایی اینقدر شعر داریم؟ چون یک درک عمومی است و فهمش را همه دارند. موضوع مدافع حرم چیزی است که نیاز به این دارد که شما خیلی چیزها را قبلش درک کنید و بیاموزید تا بتوانید تازه به این فکر کنید که چه بگویید چه نگویید. برای این کار هم یک پروسه طولانی باید طی شود به دو دلیل، اول اینکه زمان اندکی است که مردم با ین واژه مدافعان حرم آشنا شدند و دوم کم‌لطفی و کم‌عنایتی ماست، حالا من دوره‌هایی مسئولیت‌هایی داشتم و سعی کردم در حد خودم کار کنم ولی اینکه تصمیم‌سازها و تصمیم‌گیران چه کسانی بودند، موضوع مهمی است. اگر حرف یک مسئول فرهنگی اجرا نشود و کسی اقدامی نکند، یا مغرض است یا نادان، البته این چیزی از تقصیر آنها کم نخواهد کرد. متن کامل 👇 https://tn.ai/2933935 🖋داستان دفاع مقدس، نقد، نکته، معرفی، مصاحبه
. ✏️ ✳️: چرا به موضوع مدافعان حرم ورود نکرده اید؟ ابوالقاسم وردیانی: دلیلش دغدغۀ دفاع مقدسی من بوده و اینکه دفاع مقدس بخشی از تجربه زیسته من است. این تجربه‌ای که در این چند سال به دست آوردم را چه کار کنم؟ یعنی من الان یک انتخاب دارم که بیایم از صفر بحث را شروع کنم که اینها یک جریان است، جریانی که از شروع می‌شود، در شکل می‌گیرد و این جریان همینطوری ادامه پیدا می‌کند و به مدافعین حرم می‌رسد، یعنی ما اصلاً نمی‌توانیم این سه تا را از هم تفکیک کنیم، اگر الان من دارم در زمینه دفاع مقدس کار می‌کنم دارم دربارۀ ریشه‌های پدید آمدن مدافعین حرم دارم کار می‌کنم. اما من به عنوان کسی که زمان زیادی ندارم دارم انتخاب می‌کنم، 24 ساعت برای همه 24 است. من با مطالعاتی که کردم و تحقیقاتی که داشتم اطلاعات جامعی در مورد دفاع مقدس و پایه‌ای پیدا کردم، حالا اگر بخواهم آنها را کنار بگذارم، خدا هم از من نخواهد گذشت، چون می‌گوید چرا از اول این کار را نکردی؟ حالا که این کار را کردی آن را به ثمر برسان! من الان بین دو تا خوب قرار گرفتم نه بین یک خوب و خوب‌تر، من نمی‌توانم به یکی وزن بیشتری بدهم، اگر یکی وزن بیشتری دارد چون من در آن قضیه بیشتر کار کردم، چون زمان و وقت بیشتری برای آن گذاشتم و در آن فضا نفس کشیدم. از طرفی یک مخصوصاً و کسی که در حوزه داستان‌نویسی به معنای واقعی کار می‌کند، نیاز به و اطلاعات جامعی دارد و از همه مهمتر به نویسنده با اصلی داستان نیاز دارد، من به هیچ‌عنوان نمی‌توانم با یکرزمنده ویا مدافع‌حرم همذات‌پنداری کنم نه به خاطر نقص من و یا اوج آنها، به خاطر تفاوت و فاصله نسلی، من دهه 40 هستم و شهید دهه هفتادی است و 30 سال فاصله است! من اگر هر طور هم بخواهم یک کار سفارشی در زمینه مدافعان حرم انجام بدهم، انجام می‌شود شاید خوب هم باشد ولی از یک جای داستان بیرون می‌زند! کسی که داستان‌خوان باشد متوجه می‌شود کسی که این را نوشته مثل یک مردی است که می‌خواهد درباره احوالات زنانه بنویسد یا یک زنی است که می‌خواهد درباره احوالات مردانه بنوسید، نمی‌شود، چون تجربه آن را دارم عرض می‌کنم، من خیلی کارها را شروع کردم ولی دیدم نمی‌توانم، داستان جلو نمی‌رود و نمی‌دانم شخصیت داستان اینجا چه کُنشی باید داشته باشد؟ چون در آن فضا نیستم. لینک کامل👇 https://tn.ai/2933935 همراه شما هستم در👇 کانال داستان دفاع مقدس، نقد، نکته، معرفی، مصاحبه ✉️ارتباط با من در ایتا👇 @ghasem_vardiani ✉️کنشها و پیامهای سیاسی، اجتماعی من در ویراستی 👇 https://virasty.com/Vardiani .
🖋پاسخی کوتاه به سوالی تامل برانگیز 🔹آیا مستند داستانی ادبیات خلاقه را خفه کرده است؟ در جایی عزیزی مطلبی مرقوم فرموده بودند با عنوان: "مستند داستانی ادبیات خلاقه را خفه کرده است" در باب این سخن مواردی به ذهنم رسید که تقدیم می کنم آن چیزی که قالبهای جدید را به وجود می آورد، نیاز به داشتن روشها و ابزار مناسب برای رساندن پیام به گروه هدف است و اینکه ما چطور می توانیم حرف و پیام را به منتقل کنیم. سوال اینجاست که چگونه می توانیم به مخاطبی که به علاقه ندارد و آن را نمی خواند و دنبال نمی کند، شخصیتها را بشناسانیم و با واقعیتها آشنایش کنیم؟ چگونه به او بگوییم که چه بوده و شهدا که بودند؟ آیا او را وادار کنیم که بخواند -که ممکن نیست -و یا فقط با سرگرمش کنیم و واقعیتها را رها کنیم؟ برای مثال فیلم خوب را مثال می زنم. با استفاده از این فیلم در کمتر از دو ساعت می شود شخصیت شهید را در حد ظرفیت فیلم به همه جامعه از عام و خاص شناساند. چگونه؟ با کردن زندگی و داستانی کردن آن. آیا تمام اتفاقها، دیالوگها، شخصیتها، فضاها و مکانها واقعی بودند؟ کاملا مشخص است که نمی تواند اینطور باشد و این فیلم مصداق بارز و موفق م است که به قالب درآمده است. سریالهایی مثل پیامبر ع، س و حتی سریالهایی مانند و نمونه های موفق از فیلمنامه های مرکب از مستند و داستان هستند. در تمام دنیا و به خصوص در برای شناساندن شخصتهای حقیقی شان به صورت گسترده دارند از این قالب استفاده می کنند وشخصیتهایشان را با همین روش به تمام جهانیان می شناسانند. فیلمهایی مثل و دو نمونه بارزاز این مقوله هستند. در این جریان اول زندگینامه مستند شخصیت نوشته می شود. بعد به صورت درمی آید و بعد از آن تبدیل به فیلمنامه می شود و با استفاده از جذابیتهای تصویری و جادوی همه جهان را تحت تاثیر خودشان-درست یا غلط-قرار می دهند. در مورد گزاره که "مستند داستانی را خفه کرده است" هم باید کمی بیشتر اندیشید. در این نوع بیان نوعی عمد و جبر احساس می شود که به نظر من اینطور نیست. اگر نویسندگان و به خصوص داستان نویسان به سمت ادبیات خلاقه نمی روند، دلایلی زیادی دارد که باید بررسی شود. یکی از دلایل این است که موضوعات، شخصیتها و ماجراهای دفاع مقدس آنقدر ظرفیت دارد که برای پیدا کردن سوژه نیاز به تلاش زیادی نیست و به همین دلیل خلاقیت کمتر به کار می آید. از طرفی یک نویسنده متعهد که رسالت خودش را نوشتن از شهدا و راه شهدا می داند، آیا خلاقیت خودش را برای یافتن سوژه معیار و ملاک قرار می دهد و یا زندگی یک شهید واقعی را؟ او رسالت خودش را شناساندن شهدا می داند با نوشتن مستند داستانی -که من ترجیح می دهم از اصطلاح داستان و رمان زندگینامه ای استفاده کنم- سعی در انجام وظیفه دارد. شاید چندین سال دیگر ادبیات خلاقه دفاع مقدس گسترش بیشتری پیدا کند و آثار بیشتری خلق شود اما در حال حاضر بهتر می توان با داستان و رمان زندگینامه ای و به تبع آن فیلمنامه و فیلم و سریال، مقدس را به جامعه شناساند و آن را گسترش داد. و در پایان دغدغه اینکه مستند داستانی جای مستندنگاری را بگیرد و در آینده یک محقق به جای استفاده از مستندات برای پژوهش از داستان استفاده کند، محلی از اعراب ندارد چون هر محققی می داند و باید بداند که برای پژوهش به چه منابعی نیاز دارد و به کجا باید مراجعه کند. 🔸همراه شما در کانال ❇️ داستان دفاع مقدس، نکته، نقد 🔸لینک ارتباط @ghasem_vardiani .