eitaa logo
📃دیوار احادیث📃
17 دنبال‌کننده
37 عکس
23 ویدیو
0 فایل
#فقط؛ احاديث حضرات چهارده معصوم عليه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
صلےالله علیه وآله کسی که پای مادرش را ببوسد؛ مثل این است که آستانه را بوسیده است 🌸🌸
🍃🌸🍃🌸🍃 های فرخنده حضرت ابن ابیطالب علیه السلام فاطمه دختر اسد باردار شده بود چند وقتی سپری می شد گه گاهی که محمد، پیامبر اسلام(ص) را می دید، دلش پر می کشید، بر میخواست و احترام می کرد محمد که هنوز آن روزها پیامبر نشده بود و جوانی سی ساله بود میفرمود! ای مادر! تو آبستنی، من راضی نیستم برای من اینطور از جا برخیزی و خود را به زحمت اندازی! فاطمه گفت: بخدا قسم هر گاه شما را میبینم ، جنینی که در شکم دارم طوری جا به جا می شود که مرا ناگزیر میسازد از جایم برخیزم. انگار علی (ع) دوست ندارد حتی در روزهای جنینی هم بی تفاوت باشد باید قدمی بردارد برای احترام به نبی الله ... دومین بود؛ در میان سیل مردم از پیر و جوان که با احترام خاصی، در گرداگرد مشغول بودند، با چهره ای شکسته، به دور معظمه بی تابانه می گردد با انگشتان لرزانش به سوی کعبه اشاره میکرد و در حالی که قطرات اشکش سیل آسا بر گونه هایش سرازیر بود زیر لب میگفت: پروردگارا ! به تو آورده ام و به آنچه کتاب و پیامبر از سوی تو آمده ایمان دارم پروردگارا ! من به آیین جدم ، که بنیان گذار این خانه کهن است ایمان دارم پروردگارا ! تو را میدهم به حق بنیان گذار این بیت و به حق این مولدی که در شکم دارم، این زایمان را بر من آسان بگردان! می گوید: با عباس پسر و گروهی از قبیله عبدالعزی در کنار کعبه نشسته بودیم که دیدیم فاطمه بنت اسد به نزدیک کعبه آمد و مشغول طواف و نیایش شد لحظاتی از فاطمه می گذشت، که ما به چشم خود دیدیم دیوار خانه کعبه ناگهان از ضلع بالای یعنی سمت شکافته شد و فاطمه از آنجا به درون خانه خدا رفت بلافاصله شکاف دیوار به هم آمد و به صورت نخست شد ما به دنبال این پیشامد سعی کردیم تا درب خانه کعبه را که قفل بود باز کنیم، اما میسر نشد با مشاهده این وقایع شگفت دانستیم که در این کار حکمتی وجود دارد لذا دست از تلاش برداشتیم موضوع بلافاصله دهان به دهان و به گوش مرد و زن اهل مکه رسید و همه منتظر بودند ببینند سرانجام آن ماجرای شگفت انگیز چه خواهد بود همسر سه روز در خانه کعبه به سر برد روز چهارم کسانی که پیرامون کعبه گرد آمده بودند، دیدند دیوار کعبه از همان جا بار دیگر شکاف برداشت و آن بانوی سرفراز در حالی که نوزاد خود را در آغوش داشت از درون خانه خدا بیرون آمد انبوه مردم حیرت زده که در آنجا گرد آمده بودند، به سوی وی دویدند همسر ابوطالب خطاب به حاضران گفت: ای مردم ! خداوند مرا این داد که فرزندم در کعبه دیده به جهان گشاید هیچ زنی تا کنون اجازه نداشته که در خانه خدا وضع حمل کند ولی خداوند خانه اش را در اختیار من گذاشت تا فرزند خود را در آن جایگاه مقدس به دنیا آورم، سپس به خانه آمد : الامالی شیخ صدوق - ص ۱۱۴ معانی الاخبار - ص ۶۲ مناقب آل ابی طالب(ع) - ص ۱۷۳ روضه الواعظین - ص ۷۶ بحارالانوار - ج ۳۵ ص ۸ 🍃🌸🌺🌸🍃
✨✨ علی بن محمد، عن سهل بن زیاد، عن منصور بن العباس، عن صالح اللفائفی عن ابی عبدالله(ع) قال: إن اللَهَ عَزَّوَجَلَ دَحی الارضَ من تَحتَ الکَعبَة الی منی ثُمَّ دَحاها مِن منی الی عرفات ثُّم دَحاها مِن عرفات الی منی فَالارض مِن عرفات و عرفات من منی و منی مِن الکَعبَة علی بن محمد از... صالح اللفائفی از (ع) روایت میکند: به درستی که خداوند زمین را از زیر تا حرکت داد، سپس از منا تا و سپس از عرفات تا منا، پس زمین از عرفات، و عرفات از منا، و منا از کعبه گسترش یافت ۱۳۸۴ ق - ج ۴ ص ۱۸۸ کتاب ✨🌹✨🌹✨
امام صادق علیه السلام (ع) با راهنمائی (ع) مکان را مشخص نمود سپس حدود را نیز معین نمود - ج ۱۱ ص ۲۲۷ 🍃🍃🍃
بخش دوم ثُمَّ قالَ(ع): تَنَظَّفْتَ وَ اَحْرَمْتَ وَ عَقَدْتَ بِالْحَجِّ؟ قالَ: نَعَم قالَ(ع): فَحینَ تَنَظَّفْتَ وَ اَحْرَمْتَ وَ عَقَدْتَ الْحَجَّ نَوَیْتَ اَنَّکَتَنَظَّفْتَ بِنُورِ التَّوْبَةِ الْخالِصَةِ للّه‏ِ تَعالی؟ قالَ: لا قالَ(ع): فحِینَ اَحْرَمْتَ نَوَیْتَ اَنَّکَ حَرَّمْتَ عَلی نَفْسِکَ کلَّ مُحَرَّمٍ حَرَّمَه اللّه‏ُ عَزَّوَجَلَّ؟ قالَ: لا قالَ(ع): فَحینَ عَقَدْتَ الْحَجَّ نَوَیْتَ اَنَّکَ قَدْ حَلَلْتَ کُلَّ عَقْدٍ لِغَیْرِ اللّه‏ِ؟ قالَ: لا قالَ لَهُ(ع): ما تَنَظَّفْتَ وَ لا اَحْرَمْتَ وَ لا عَقَدْتَ الْحَجَّ ترجمه: سپس امام(ع) به او فرمود: آیا نظافت کردی و شدی، (لباس احرام پوشیدی) و نیّت کردی؟ شبلی گفت: آری امام(ع) فرمود: آن‏گاه که نظافت می‏کردی و می‏بستی و حج می‏نمودی، آیا قصدت این بود که با نور و بازگشتی خالصانه به سوی خداوند، پلیدی‌‏ها وگناهان جانت را نیز بزدایی؟ شبلی گفت: نه! امام(ع) فرمود: هنگام شدن در این اندیشه بودی که علاوه بر آنچه در حال ، بر تو می‏گردد (هر چه را خداوند) برای همیشه حرام فرموده است نیز بر خویشتن حرام گردانی؟ شبلی گفت: نه! امام(ع) فرمود: هنگام بستن پیمان حج، اندیشیدی که هر قید و بند غیر خدایی را از خویشتن بگشایی و تنها در گرو پیمان خداوند باشی؟ شبلی گفت: نه! امام(ع) فرمود: پس، نه نظافت کردی و نه محرم شده ‌ای و نه پیمان حج بسته‌‏ای! بخش سوّم قالَ لَهُ(ع): اَدَخَلْتَ المِیقاتَ وَصَلَّیْتَ رَکْعَتَیِ الاِحْرامِ وَ لَبَّیْتَ؟ قالَ: نَعَمْ قالَ(ع): فَحینَ دَخَلْتَ المِیقاتَ نَوَیْتَ اَنَّکَ بِنِیَّةِ الزِّیارَةِ؟ قالَ: لا قالَ(ع): فحینَ صَلَّیْتَ الرَّکْعَتَینِ نَوَیْتَ اَنَّکَ تَقَرَّبْتَ اِلَیاللّه‏ بِخَیْرِ الاَْعْمالِ مِنَ الصَّلاةِ وَ اَکْبَرِ حَسَناتِالْعِبادِ؟ قالَ: لا قالَ(ع): فَحینَ لَبَّیْتَ نَوَیْتَ اَنَّکَ نَطَقْتَ للّه‏ِ سُبْحانَهُ بِکُلِّ طاعَةٍ وَ صَمَتَّ عَنْ کُلِّ مَعْصِیَةٍ؟ قالَ: لا قالَ لَهُ(ع): ما دَخَلْتَ المِیقاتَ وَ لا صَلَّیْتَ وَ لا لَبَّیْتَ ترجمه: امام(ع) به او فرمود: آیا به که وارد شدی، دو رکعت گزاردی و گفتی؟ شبلی گفت: آری امام(ع) فرمود: هنگام ورود به میقات، نیت و اندیشه ‏ات نایل شدن به زیارت خداوند و وصول به لقای پروردگار بود؟ شبلی گفت: نه! امام(ع) فرمود: آن هنگام که می‏‌خواندی، آیا نیت کردی که به وسیله نماز، که بهترین اعمال و برترین حسنات بندگان است، به خداوند نزدیک شوی و به او تقرب جویی؟ شبلی گفت: نه! امام(ع) فرمود: هنگامی که می‏گفتی، نیت و اندیشه ‏ات این بود که زبانت را تنها به طاعات خداوند بگشایی و از همه گناهان فروبندی؟ شبلی گفت: نه! امام(ع) فرمود: نه به میقات وارد شده‏ ای و نه نماز گزارده‏ ای و نه لبیک گفته‏ ای! بخش چهارم ثُمَّ قالَ لَهُ (ع) : اَدَخَلْتَ الْحَرَمَ وَ رَأَیْتَ الْکَعْبَةَ وَ صَلَّیْتَ؟ قالَ: نَعَمْ قالَ(ع): فَحینَ دَخَلْتَ الْحَرَمَ نَوَیْتَ اَنَّکَ حَرَّمْتَ عَلی نَفْسِکَکُلَّ غِیْبَةٍ تَسْتَغِیبُهَا المُسْلِمِینَ مِنْ اَهْلِ مِلَّةِالاِْسْلامِ؟ قالَ: لا قالَ(ع): فَحینَ وَصَلْتَ مَکَّةَ نَوَیْتَ بِقَلْبِکَ اَنَّکَ قَصَدْتَ اللّه‏َ؟ قالَ: لا قالَ(ع): فَما دَخَلْتَ الْحَرَمَ وَ لا رَأَیْتَ الْکَعْبَةَ وَ لا صَلَّیْتَ ترجمه: سپس امام(ع) به او فرمود: آیا به وارد شدی و را دیدی و گزاردی؟ شبلی گفت: آری امام(ع) فرمود: آن هنگام که به حرم وارد شدی، قصد کردی که از مسلمانان و ملت اسلام و بی حرمتی به آبرو و شخصیت آنان را بر خویشتن حرام گردانی؟ شبلی گفت: نه! امام(ع) فرمود: هنگامی که به رسیدی، چنین اندیشیدی و این گونه کردی که تنها به قصد خداوند آمده ‏ای (نه به قصد شهرت و تجارت و…؟!) شبلی گفت: نه! امام (ع) فرمود: پس، نه به حرم وارد شده ‏ای و نه کعبه را دیده‏ ای و نه نماز گزارده ‏ای! بخش پنجم ثُمَّ قالَ(ع): طُفْتَ بِالْبَیْتِ وَ مَسَسْتَ الاْرَکانَ وَسَعَیْتَ؟ قالَ: نَعَمْ قالَ(ع): فَحینَ سَعَیْتَ نَوَیْتَ اَنَّکَ هَرَبتَ اِلَی اللّه‏ِ وَ عَرَفَ مِنْکَ ذلِکَ عَلاّمُ الْغُیُوبِ؟ قالَ: لا قالَ(ع): فَما طُفْتَ بِالْبَیْتِ وَ لا مَسَسْتَ الاَْرْکانَ وَ لا سَعَیْتَ ترجمه: سپس امام(ع) فرمود: آیا کعبه را کردی و ارکان آن را نمودی و به جا آوردی؟ شبلی گفت: آری امام(ع) فرمود: هنگام سعی، چنین نیت کردی که به سوی خداوند می‌‏گریزی و به او پناه می‏‌بری و اوست که آگاه به نهان ‏هاست، و بر این نیت و اندیشه ‏ات آگاه است؟ (و تو را پناه می‏دهد)؟ گفت: نه! امام(ع) فرمود: پس، نه طواف کرده‏ ای و نه ارکان را مسّ نموده ‏ای و نه سعی به جا آورده‏ ای! ص ۲ از ۶ صفحه
به نام خدا هنگامی که علیه‌السلام از سفر بازگشت شخصی به نام که او نیز حج گزارده بود، به استقبال امام شتافت امام علیه السلام از او پرسید: ای شبلی! آیا حج گزاردی؟ شبلی گفت: آری فرزند پیامبر! امام (ع) فرمود: آیا به فرود آمدی و جامه ‌های دوخته را از تن درآوردی و کردی؟ شبلی گفت: آری امام (ع) فرمود: آن گاه که به میقات فرود آمدی و جامه‌هایت را درآورده، کردی و خواستی بپوشی آیا چنین نیت کردی که را نیز از خویشتن دورگردانی و را در برکنی؟ شبلی گفت: نه! امام (ع) فرمود: آن هنگام که جامه ‏های دوخته را از تن بیرون می‏آوردی، آیا قصد کردی که از و و امور شبهه ‏ناک نیز به درآیی ؟ شبلی گفت: نه! امام (ع) فرمود: هنگامی که آلودگی‏های بدن خویش را با می‏زدودی، آیا در این اندیشه بودی که خویشتن را نیز از رذیلت‏ها و گناهان بشویی؟ شبلی گفت: نه! امام (ع) فرمود: پس، نه به میقات فرود آمده ‏ای و نه از لباس دوخته جدا شده ‏ای و نه غسل کرده ‏ای! سپس امام (ع) به او فرمود: آیا نظافت کردی و شدی، (لباس احرام پوشیدی) و کردی؟ شبلی گفت: آری امام (ع) فرمود: آن‏گاه که نظافت می‏کردی و احرام می‏بستی و نیّت حج می‏نمودی، آیاقصدت این بود که با نور توبه و بازگشتی خالصانه به سوی خداوند، پلیدی‏ها وگناهان جانت را نیز بزدایی؟ شبلی گفت: نه! امام (ع) فرمود: هنگام در این اندیشه بودی که علاوه بر آنچه در حال اِحرام، بر تو می‏گردد (هر چه را خداوند) برای همیشه حرام فرموده است نیز بر خویشتن حرام گردانی؟ شبلی گفت: نه ! امام (ع) فرمود: هنگام بستن پیمان حج، اندیشیدی که هر قید و بند غیر خدایی را از خویشتن بگشایی و تنها در گرو پیمان خداوند باشی؟ شبلی گفت: نه! امام (ع) فرمود: پس، نه نظافت کردی و نه مُحرم شده ‏ای و نه پیمان حج بسته ‏ای! امام (ع) به او فرمود: آیا به که وارد شدی، دو رکعت گزاردی و گفتی؟ شبلی گفت: آری امام (ع) فرمود: هنگام ورود به میقات، نیت و اندیشه‏ ات نایل شدن به زیارت خداوند و وصول به لقای پروردگار بود؟ شبلی گفت: نه! امام (ع) فرمود: آن هنگام که نماز احرام می‏‌خواندی، آیا نیت کردی که به وسیله نماز، که بهترین اعمال و برترین حسنات بندگان است، به خداوند نزدیک شوی و به او تقرب جویی؟ شبلی گفت: نه! امام (ع) فرمود: هنگامی که لبیک می‏گفتی، نیت و اندیشه ‏ات این بود که زبانت را تنها به طاعات خداوند بگشایی و از همه گناهان فروبندی؟ شبلی گفت: نه! امام (ع) فرمود: نه به میقات وارد شده ‏ای و نه نماز گزارده ‏ای و نه لبیک گفته‏ ای! سپس امام (ع) به او فرمود: آیا به وارد شدی و را دیدی و نماز گزاردی؟ شبلی گفت: آری امام (ع) فرمود: آن هنگام که به حرم وارد شدی، قصد کردی که از مسلمانان و ملت اسلام و بی حرمتی به آبرو و شخصیت آنان را بر خویشتن حرام گردانی؟ شبلی گفت: نه! امام (ع) فرمود: هنگامی که به رسیدی، چنین اندیشیدی و این گونه نیت کردی که تنها به قصد خداوند آمده ‏ای (نه به قصد شهرت و تجارت و…؟!) شبلی گفت: نه! امام (ع) فرمود: پس، نه به حرم وارد شده ‏ای و نه کعبه را دیده ‏ای و نه نمازگزارده‏ ای! سپس امام (ع) فرمود: آیا کعبه را کردی و ارکان آن را مسّ نمودی و به جا آوردی؟ شبلی گفت: آری امام (ع) فرمود: هنگام سعی، چنین نیت کردی که به سوی خداوند می‏‌گریزی و به او پناه می‏بری و اوست که آگاه به نهان ‏هاست، و بر این نیت و اندیشه ‏ات آگاه است؟ (و تو را پناه می‏دهد)؟ شبلی گفت: نه! امام (ع) فرمود: پس، نه طواف کرده ‏ای و نه ارکان را مسّ نموده ‏ای و نه سعی به جا آورده ‏ای! سپس امام (ع) به شبلی فرمود: با مصافحه کردی و به آن دست کشیدی و در علیه السلام ایستادی و در آن مقام دو رکعت نماز گزاردی؟ شبلی گفت: آری در این هنگام، امام (ع) فریادی سوزناک برآورد و حالتی به اودست داد که نزدیک بود از دنیا برود (و روح مطهرش از شوق و خشیت خداوند، به ملکوت آسمان‏ها پرواز کند)! سپس (به خود آمد و به ناله) گفت: آه...! آه…! و آن گاه فرمود: کسی که با حجر الاسود مصافحه کند وبه آن دست دهد، همانا با خداوند متعال مصافحه کرده است! پس، ای مسکین! نیک بنگر که مبادا حرمت آن را تباه سازی و پیمانی این چنین عظیم را بشکنی ودستی را که در دست خداوند نهاده‏ ای، به گناهانی بیالایی که گنهکاران به آن آلوده ‏اند ص ۱ از ۳ صفحه
‌ 🥀🏴🥀 : علیه السلام به؛ 🚩 علیه السلام و،🚩 علیه ‌السلام .🚩 شما را به ترس از سفارش میكنم به روی نیاورید، گرچه به سراغ شما آید، و بر آنچه از دنیا از دست میدهید اندوهناك مباشید. را بگویید، و برای پاداش الهی عمل كنید. ستمگر و ستمدیده باشید. { شما را، و تمام فرزندان و خاندانم را، و كسانی را كه ، به از خدا، و در امور زندگی، و ایجاد و آشتی در میانتان سفارش میكنم.} خدا را ! خدا را ! درباره ، نكند آنان گاهی سیر و گاه گرسنه بمانند، و حقوقشان ضایع گردد. خدا را ! خدا را ! درباره ، حقوقشان را رعایت كنید كه وصیت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم ) شماست، همواره به خوشرفتاری با همسایگان سفارش میكرد تا آنجا كه گمان بردیم برای آنان ارثی معیّن خواهد كرد. خدا را ! خدا را ! درباره ، مبادا دیگران در عمل كردن به دستوراتش از شما پیشی گیرند. خدا را ! خدا را ! درباره همانا كه شماست. خدا را ! خدا را ! درباره ، تا هستید آن را خالی مگذارید، زیرا اگر خلوت شود مهلت داده نمیشوید. خدا را ! خدا را ! درباره با اموال و جانها و زبانهای خویش در راه خدا. بر شما باد؛ به با یكدیگر، و همدیگر، مبادا از هم روی گردانید، و پیوند را از بین ببرید. و را ترك نكنید كه بدهای شما بر شما مسلط میگردند، آنگاه هر چه خدا را بخوانید جواب ندهد. 》سپس فرمودند: 《 ای فرزندان عبدالمطلب ! مبادا پس از من دست به خون مسلمین فرو برید - دست به کشتار بزنید - و بگویید: امیر مومنان كشته شد. بدانید جز كشنده من كسی دیگر نباید كشته شود. درست بنگرید ! اگر من از ضربت او مُردم، او را تنها یك ضربت بزنید، و او رامُثله نکنید - دست و پا و دیگر اعضای او را نبرید. من از رسول خدا(صلوات الله علیه) شنیدم كه فرمود: [ بپرهیزید از بریدن اعضای مرده، هر چند سگ دیوانه باشد. ] - ۴۷ 🥀 🥀 🥀
علیه السلام آدم زمانی که را بنا کرد و به آن کرد؛ گفت خدایا برای هر عمل کننده اجری است، من نیز خانه را بنا کردم، در ازای آن خطای من را ببخش - ج ۱۱ ص ۱۷۹ 🍃🍃✨🍃🍃