eitaa logo
ویکی شبهه ( پاسخ به شبهات و شایعات فضای مجازی)
15.1هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
2.9هزار ویدیو
14 فایل
✅سوال و شبههاتتون رو اینجا مطرح کنید: 👇 https://eitaa.com/joinchat/2097479691C55df9079c9 . . ❌ تبادل و تبلیغ نداریم❌ ادمین👇 @seyed_va1400 📲کانال ✅ ویکےشبهہ ✅ در تلگرام: https://telegram.me/Wiki_Shobhe . . 📲در آپارات👇 aparat.com/wiki_shobhe
مشاهده در ایتا
دانلود
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe در آيه 282 سوره بقره خداوند مي فرمايد 2 مرد شاهد بياوريد و يا 1 مرد و 2 زن چرا 2 زن برابر با يك مرد قرارگرفته؟؟؟ ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe 1⃣اين آيه يكي از مواردي است كه گاهي برخي براي اشكال به قوانين اسلام به آن استناد و ادعا مي كنند كه اين ‌آيه نقض مساوات و برابري زنان با مردان در اسلام است، در حالي كه اين ادعا به هيچ وجه پذيرفته نيست . بحث از شاهد مربوط به حقوق شاهدان نيست، بلكه مربوط به حقوق افرادي است كه در محكمه به عنوان مدعي حاضر شده اند . آن هم تنها در مواردي خاص شهادت دو زن به مثابه شهادت يك مرد دانسته شده و در موارد ديگري چنين نيست. در آيين دادرسي اسلام، شهادت زن همچون شهادت مرد، به عنوان يك اصل پذيرفته شده ، اگر چه در برخي موارد قدرت اثبات شهادت مرد و زن متفاوت است. گاه فقط گواهي زن پذيرفته است، چه به طور مستقل و چه به طور مركب و آميخته. در اين موارد است كه معمولاً شهادت دو زن، برابر با شهادت يك مرد دانسته شده و همين موجب برخي انتقادها و اعتراض‌ها شده 2⃣ اسلام در زماني كه براي زن ارزشي قائل نبودند، شأن انساني قائل شده و شهادت و گواهي زن عادل را پذيرفته است. بنابراين اختلاف درجه تاثير و قدرت اثبات شهادت مرد و زن، همچون اختلاف ديه و ارث آنان، جنبه ارزشي نداشته، بلكه مبتني بر واقعيات و حكمت هايي ديگر است كه غفلت از آن ها و تساوي گرايي افراطي در زمينه آن ها، عواقبي وخيم را به دنبال خواهد داشت. 3⃣اصولاً شهادت دادن "حق" نيست تا آن جا كه به طور خيلي استثنايي شهادت زن پذيرفته نيست و يا آن جا كه شهادت دو زن برابر شهادت يك مرد محسوب شده ، او را محروم از حق تلقي كنيم بلكه شهادت "تكليف" است. بنابراين در مواردي كه شهادت زن مسموع نيست، او "معاف" از تكليف است و در نتيجه وظيفه اش نسبت به مرد سبك‌تر. 4⃣عدم استماع و ارزش شهادت، در موارد بسيار محدود، اختصاص به زنان نداشته، بلكه متقابلاً در مواردي شهادت مردان مسموع نيست. به عنوان مثال، در اثبات زنا، شهادت مستقل زنان به تنهايي كافي نيست (اگر چه شهادت آنان به ضميمه مردان پذيرفته است) و متقابلاً در مورد اثبات زنده متولد شدن طفل، شهادت مرد چيزي از ارث را براي طفل ثابت نمي‌كند ،ولي با شهادت هر زن "يك چهارم" از ارث ثابت مي‌شود و در اين مورد فقط شهادت زنان مسموع است. 5⃣شهادت بر بكارت و يا عيوب جنسي نيز موارد ديگري است كه در آن تنها شهادت زنان پذيرفته است. اما نسبت به مواردي هم كه شهادت دو زن برابر شهادت يك مرد اعتبار شده است، بايد دانست كه اصولاً شهادت ابزاري است براي اثبات يك واقعه يا مدعا و از اين جهت هيچ يك از كلام و يا متكلم به تنهايي كافي نيست ; بلكه مجموعه اي از اين دو مي‌تواند براي اثبات مطلوب به كار گرفته شود، كلامي روشن از گوينده اي صادق وعادل. بنابراين نه كلامي مبهم از عادل و نه كلامي روشن از غير عادل، هيچ كدام به كار نمي‌آيد. حال با توجه به اين نكته و نيز با توجه به اين كه اصولاً حكمت آفرينش چنان بوده كه بعد احساسي و عاطفي را در زن شديدتر از مرد قرار داده و در نتيجه او را تاثيرپذير ساخته است، لازم مي‌آيد كه از جهت احتياط در حفظ حقوق مردم، شهادت دو زن مساوي شهادت يك مرد قرار گيرد، زيرا از يك سو چه بسا زن در تحمل شهادت، يعني احساس و ادراك موضوع شهادت، در نتيجه فشار عاطفي و احساسي دچار خطا در حسن و ادراك شده و واقعه را آن گونه كه هست ،احساس و ادراك نكند. 6⃣از سوي ديگر، در اداي شهادت نيز ممكن است تحت تاثير فشار عاطفه مثبت و يا منفي و يا ارعاب خارجي قرار گرفته، آن گونه كه بايد شهادت ندهد و يا شهادت برخلاف دهد. 7⃣درست است كه در عالم فرض و اعتبار حقوقي، وجود ملکه عدالت در شاهد، احتمال خلاف گويي را نفي مي‌كند، اما اولاً اين ملکه، مانع خلاف در تحمل شهادت نمي‌شود . چه بسا ممكن است انسان عادل هم، واقعيت را آن طور كه بايد احساس و ادراك نكند . ثانياً، نسبت به اداي شهادت هم ملكه عدالت آن موقع مانع خلاف گويي است كه شاهد بخواهد طبق هواي نفس خويش عمل كند. در حالي كه در عالم واقعيت ممكن است شاهدي نه به دليل خوف بر دنياي خود، بلكه به دليل خوف بر نفس خويش - كه حفظ آن هم واجب است - از گفتن حقيقت سر باز زند. اسلام به عنوان يك مكتب حقوقي واقع بين به اين حقيقت توجه كرده و از آن جهت كه اين احتمال - احتمال خطاي در تحمل شهادت و خطاي در اداي شهادت - نسبت به زنان بيش از مردان است ،شهادت دو زن را برابر با شهادت يك مرد دانسته است. (نقل از قرارگاه پاسخگویی به شایعات و شبهات) @entezaar بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
⛔️ شبهه: ⛔️ ازدواج ام کلثوم دختر حضرت علی(ع) با عمر صحت دارد؟👇🏿👇 ◀️شبهه 💡کلمات کلیدی : ❇️ پاسخ دوم شبهه: ❇️ 🆔 @wiki_shobhe ✔️ازدواج ام کلثوم با عمر از دو دیدگاه قابل بحث و بررسی است: الف. از منظر منابع ؛ ب. از منظر منابع 1⃣ منابع اهل سنت: 🔵 در بین اهل سنت، مشهور است که امیرالمؤمنین علی علیه السلام دختر خود امّ کلثوم را به خلیفه دوم، عمر بن خطاّب، در آوردند. آنها این ازدواج را نشانگر دوستی و روابط حسنه میان علی علیه السلام و خلیفه دوم قلمداد می کنند. در نقد و بررسی این موضوع به چند نکته اشاره می‌شود: 1. مسئله ازدواج امّ کلثوم در هیچ یک از دو کتاب معتبر نزد اهل سنت، یعنی و که در نزد اهل سنت "معتبرترین کتابها" بعد از قرآن شمرده می شوند ذکر نشده است. ♦️هیچ یک از صحاح ششگانه اهل سنّت ازدواج امّ کلثوم را ذکر نکرده اند. 2. برخی از مسانید معتبر نزد اهل سنت، مانند: مُسند احمد بن حنبل نیز این رویداد را بیان ننموده اند. 3. برخی از منابع تاریخی و روایی اهل سنّت، مانند: «طبقات» ابن سعد و «المستدرک» حاکم نیشابوری، ازدواج ام کلثوم با خلیفه دوم را مطرح نموده اند. در این باره، دو نکته شایان ذکر است: الف. براساس مبانی رجالی اهل سنّت، تمام راویان این روایت، متّهم به صفات «کذّاب»، «وضّاع»، و «ضعیف» و «مدلَّس» می باشند؛ لذا براساس منابع اهل سنت، موضوع ازدواج امّ کلثوم با عمر بن خطّاب به لحاظ سندی اعتبار و ارزش می باشد. ب. صرف نظر از ضعف سندی، این روایت به لحاظ دلالت و معنی نیز دچار تعارض، چندگانگی و در نقل می باشد؛ به گونه ای که برخی از نقلها برخی دیگر را تکذیب می نمایند. ⭕️ به عنوان مثال، در برخی نقلها این گونه آمده است که وقتی عمر به خواستگاری امّ کلثوم آمد، علی علیه السلام مسئله کوچکی سنّ ام کلثوم را مطرح نمودند و در برخی نقلها آمده است که حضرت فرمودند: «من او را برای فرزندان برادرم جعفر بن ابی طالب نگه داشته ام.» در نقل دیگری بیان شده است که علی علیه السلام بدون ام کلثوم را نزد عمر فرستاد تا او را نگاه کند. 2⃣ دیدگاه شیعه 🔴 در مورد ازدواج امّ کلثوم با خلیفه دوم، در میان دانشمندان شیعه دیدگاه های متفاوتی مطرح است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود: 1. برخی از دانشمندان شیعه از جمله ، این تزویج را به شدّت انکار نموده و بر این باورند که چنین ازدواجی اساسا رخ نداده است.✔️ 2. دیدگاه دیگر این است که اُمّ کلثوم دختر علی علیه السلام نیست؛ بلکه "ربیبه دختر خوانده علی علیه السلام " بوده است. براساس این دیدگاه، امّ کلثوم دختر واقعی ابوبکر بوده، مادرش أسماء بنت عمیس است. پس از مرگ ابوبکر، اَسماء به همسری علی علیه السلام در آمد و امّ کلثوم همراه مادرش به خانه علی علیه السلام آمدند. ✳️ این دیدگاه متعلّق به آیت اللّه العظمی مرعشی نجفی رحمه الله است. ایشان در این باره می فرمایند: «امّ کلثوم که با عمر ازدواج کرد، ربیبه علی علیه السلام و دختر اسماء بنت عمیس از ابوبکر بود. او کودک بود و با ازدواج اسماء با علی علیه السلام پس از مرگ ابوبکر به خانه علی علیه السلام آمد و بزرگ شد و با عمر ازدواج کرد. او را همه جا امّ کلثوم بنت علی علیه السلام می گفتند. او با پسرش زید بن عمر در زمان امام مجتبی علیه السلام فوت کردند. امام علیه السلام بر او و پسرش یک نماز میّت خواند و همین دلیل بر جواز نماز بر دو میّت در یک نماز شد. 🔴 امّ کلثوم دختر فاطمه علیهاالسلام در کربلا با خواهرش زینب علیهاالسلام بود و در شب یازدهم تا صبح مواظب اطفال امام حسین علیه السلام بود که خود دلیل دیگری بر نفی ازدواج او با عمر است؛ زیرا اگر زن عمر بود و فرزندی داشت، در جریان کربلا منعکس می شد، در اسارت کوفه و شام مطرح می گشت. اصولاً برای او حرمتی قائل می شدند.» 3. دیدگاه دیگر این است که این ازدواج صورت گرفت؛ ولی از روی و اکراه و . 📚 در منابع حدیثی شیعه روایاتی وجود دارد که نشانگر وقوع این ازدواج از روی تهدید و ارعاب می باشد. (رجوع کنید به الکافی ج : 5 ص : 346) ✅ نتیجه گیری: در صورتی که ما بخواهیم ضعیف بودن اهل سنت را در نظر نگیریم و همچنین اقوال دیگر شیعه را همینطور ؛ 🔺باز هم به این مسئله برمی‌خوریم که اساساً این ازدواج از روی اکراه و تهدید بوده است!(دقت کنید) جویندگان حقیقت ✅ پاسخ اول شبهه👇 https://eitaa.com/Wiki_Shobhe/1159 🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷 ☆○═════════┅ 📲 کانال ✅ ویکی شبهه ✅ در ایتا👇 🆔 https://eitaa.com/Wiki_Shobhe 📲کانال 🇮🇷 ویکےشبهہ 🇮🇷 در تلگرام:👇 https://telegram.me/Wiki_Shobhe
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe برتراند راسل دین را ناشی از ترس میداند به طوری که در کتاب «اجتماع انسانی» خود میگوید : انسان پدیده‌ هایی را میدیده‌ است ... ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ✳️برتراند راسل فیلسوف ماتریالیست انگلیسی میگوید : علت دینداری درانسانها دو عامل ترس و جهالت است . او در توضیح نظریه خود می ‌افزاید : انسان‌ های ابتدایی در زمانی که هنوز علم و تکنولوژی پیشرفت نکرده بود ، عوامل طبیعی حوادث و پدیده ‌ها را نمیدانستند ؛ مثلاً هنگامی که باران میبارید ، یا طوفان و سیل و زلزله ‌ای به وقوع میپیوست ، چون انسانها علت آن را نمیدانستند ، معتقد میشدند که این حوادث نتیجه خشم نیروی ما فوق طبیعی است و نام او را خدا میگذارند ...، همچنین ترس در وجود انسان از حوادث وحشتناکی خود را نیازمند به یک پشتوانه معنوی بداند که به او در برابر این احساس ، آرامش دهد ، از آن روی به موجودی آرامش دهنده بنام خدا معتقد گردید ...، نتیجه آنکه دین معلول ۲ عامل ترس وجهل میباشد. 1⃣اولین سؤال از آقای راسل این است که آیا برای اثبات این نظریه‌ خود ، دلایل متقنی نیز ارائه کرده است ، یا او نظر خودش را بدون هیچ دلیلی گفته ، حالا دیگران باید بدوند اثبات یا نفی کنند ؟! خود و دیگران را عادت ندهیم که هر سخن بی‌ دلیل و منطقی را بگویند ، بعد برای نفی ‌اش ، از ما دلیل و برهان بخواهند . وقتی مدعی خودش دلیلی برای اثبات اقامه نکرده ، ما چه چیزی را نفی کنیم ؟! هر کس ، هر چه گفت ، اول از خودش دلایل ، براهین و اسنادش را بخواهیم. 2⃣سؤال بعدی این است که در این بیان ، آیا «خدا را نفی میکند؟» «یا منشأ دین را واکاوی میکند» ، و یا «علل دینداری مردمان را مورد مطالعه و بررسی قرار میدهد» و برای هر کدام چه دلایلی دارد ؟ یا اصلاً خودش متوجه تفاوت این سه مقوله نشده است ! خیلی فرق است بین موضوع و ادله برای اثبات یا [الیعاذ بالله] نفی و انکار خدا برای منشاء دین و نیز برای منشاء دینداری در مردم . این ، سه مقوله مستقل هستند. 3⃣مبحث توحید ، یک بحث عقلانی و یا حِکمی و یا فلسفی و نیز کلامی است . در عرصه فلسفه ‌، از اصل «وجود» و تقسیم آن به «واجب و ممکن» بحث میشود و ادله عقلی اقامه میشود و اصلاً کاری ندارد که نام آن واجب الوجود را «الله جلّ جلاله» میگذارند یا «خدا» یا «GOD » یا ... و نام انواع ممکن الوجود ، مخلوق است یا بنده یا... ؛ در بحث کلام مطرح میشود که وجودی با این تعاریف که هستی و کمال محض باشد و از هر گونه نقص ، نیستی ، کاستی و ... مبرا و منزه باشد ، خداوند متعال است ؛ در فلسفه بحث میشود که آیا معلول بدون علت ؛ هستی بدون هستی بخش ؛ پدیده بدون پدید آورنده ع حادث بدون محدث ؛ هدایت بدون هادی و ...، میتواند به وجود آید یا خیر ؛ در کلام بحث میشود که آن خالق ، پدید آورنده‌ ای که باید علیم ، حکیم ، قادر و هادی باشد ، خداست. 4⃣در مبحث «منشاء دین» نیز باید به دو نکته ‌ی مهم توجه نمود : منظور از دین چیست ؛ آیا فقط ادیان الهی است ؟ آیا ماتریالیسم و جلوه ‌های آن در ایسم ‌های دیگر دین نیست ؟ آیا جهان ‌بینی و ایدئولوژی برتراند راسل ، فروید ، هگل ، مارکس ، هابر ماس ، ماکیاول ، فوکو و ...، خودش یک نوع دین نیست ؟ و آیا ریشه ‌ی پیدایش همه این ادیان "ترس و جهل" است یا فقط ریشه ادیان الهی ترس و جهل است ؟ چرا ؟ دلیل این فرق چیست ؟! منشاء دین ، با منشاء دینداری مردم بسیار متفاوت است . ممکن است افرادی از روی طمع یا ترس به دینی (اعم از الهی یا مادی) بگروند ؛ ممکن است از روی جهل خود مسلمان ، مسیحی ، یهودی ، مارکسیست ، اگزیستانسیالیست ، ماتریالیست یا ... شوند ، اما این منشاء دینداری آنهاست و دلیل نمیشود که منشاء "پیدایش دین" نیز همین باشد. 5⃣وقتی اظهار میشود که «منشاء پیدایش دین ، ترس و جهل است» ، یعنی ترس و جهل را «علت» و پیدایش دین را «معلول» قلمداد کرده است . حال آیا علت و معلول در پیدایش "دین" خودشان نیز همین «ترس و جهل» بوده است ؟! یا تخیل و تصور و توهم نبوده است ؟! آیا انبیای الهی وقتی مبعوث شدند ، با سران لجوج و جنایتکار کفر و مردمی عوام و نادان مواجه نبوده ‌اند ؟ پس باید از جنایت آنان و جان و مال خود میترسیدند و اصلاً دعوت خود را علنی نمیکردند . چرا امروزه که علم پیشرفت کرده و مردم دلایل ظاهری بارش باران یا زلزله را میدانند و از سوی دیگر به خاطر دینداری تهدید شده و کشته میشوند ، گرایش به دین افزایش و رشد یافته است ؟!
6⃣وقتی اظهار میشود که «منشاء دینداری مردم» ترس و جهل آنهاست ، یعنی ترس و جهل را «علت» و دینداری مردم را «معلول» قلمداد کرده است ؛ پس بر این اساس ، باید هیچ جاهل و ترسویی بی ‌دین نشود و هر آگاه و شجاعی بی‌ دین شود. آیا چنین بوده یا اکنون چنین است؟ آیا جاهل و ترسوی بی ‌دین نداریم ؟ آیا سران مستکبر کفر ، جاهل و نیز هراسناک از دین و دینداری مردمان نیستند ؟! آیا تمامی دانشمندان علوم متفاوت ، از فلسفه و حکمت گرفته تا فیزیک و شیمی و ...، که به خدا و دین اعتقاد داشتند و دارند ، جاهل و ترسو بوده ‌اند ؟! آیا از افلاطون ، سقراط در قرون اولیه گرفته ؛ تا ملاصدرا و بوعلی سینا و فارابی در قرون وسطی گرفته ؛ تا انیشتاین و این همه دانشمند فاضل و شجاع و دیندار دیگر ، کدامیک جاهل و ترسو بوده‌ اند ؟! آیا فقط هر کسی به خدا و دین جاهل شد و کفر خود را شجاعت نامید ، دانشمند و نترس است ؟ به چه دلیل عقلی یا علمی یا تجربی ؟! 7⃣بدیهی است که وقتی انسان (بدون هیچ دلیل عقلی) ، منکر وجود خدا شد ، تمام نگاهش مادی میشود و در عالَم ماده نیز «خودش» را میبیند ، آنهم نه تماماً ، بلکه فقط بخشی از "طبیعت" خودش را میبیند . از این رو ، در جستجوی علل گرایشات ، به جز "روان طبیعی" یا "غریزه جنسی" یا "زندگی اجتماعی" ، عامل دیگری را نمیشناسد و شروع میکند به نظریه پردازی بر این اساس‌ ها ؛ و البته بدون هیچ دلیل عقلی یا علمی برای اثبات . سپس از همگان انتظار دارند که تمامی دلایل عقلی و نقلی خود را کنار بگذارند و آن ظن ّ‌ها و گمان‌ ها و تصورات خیالی و بی دلیل و برهان آنها را تبیعت کنند ؛ 8⃣علت اصلی پیدایش دین ، خداوند علیم و حکیم و قادر و هادی است که عالم آفرینش را خلق کرده و آن را به سوی کمالش هدایت میکند . همه مخلوقاتش ، در هدایت تکوینی قرار دارند و بدیهی است برای موجودی به نام انسان ، که به او "عقل ، فطرت ، اختیار و اراده" نیز داده است و بر همین اساس او را "مکلف" ساخته است ، هدایت "تشریعی = دین" نیز قرار داده است. 9⃣پس ، علت اصلی پیدایش دین ، خداوند علیم ، حکیم و هادی است ، و علت اصلی دینداری مردمان نیز همان "عقل و فطرت" بشری است ، هر چند که ممکن است عده‌ ای به دلایل دیگری به ادیان گرایش یابند . البته چون موضوع بحث نظریه برتراند راسل بود ، فقط به نقد آن پرداخته شد و مباحثی چون توحید ، عقل و فطرت و علت و ضرورت پیدایش دین و علل متفاوت بی‌ دینی و ...، خود مبحثی مستقل و بسیار مفصلی است. @sh_alaviuon_1 بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe آیا می‌دانید فقط 6میلیارد دلار برای گنبد و بارگاهش هزینه کردند؟ 6میلیارد دلار یعنی 24 با 12صفر (.۲۴.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰.000)، یعنی 24هزار میلیارد یا 24تریلون تومان. 24تریلون یعنی چقدر؟ یعنی حقوق 24میلیون کارگر. با این پول می‌توان تمام کودکان خیابانی، حاشیه نشینان، بی‌پناهان و بیکاران را سامان داد. اگر این عدد را تبدیل به اسکناس یک صدهزار ریالی کنیم، دومیلیارد و چهارصد میلیون قطعه اسکناس ده‌هزار تومانی داریم و فقط برای جابه‌جایی آن به 312 دستگاه کامیون ده تن نیاز داریم. (1) حال اگر فاصله زمین تا ماه را 360هزار کیلومتر در نظر بگیریم، می‌توانیم با چیدن دو میلیارد و دویست میلیون قطعه از آن اسکناسها فاصله زمین تا ماه را طی کنیم. با این پول می‌توان 400بار فاصله تهران تا مشهد را برگهای ده‌هزارتومانی چید و طی کرد. 400بار می‌توان از تهران به مشهد رفت و دید چگونه در شهر امام رضا کودکان در خیابان رها و منجمد می‌شوند. ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe امام خمینی (ره) به اذعان دوست و دشمن، رقیب و رفیق، از هر چه تجمل، اشرافی‌گری و تشریفات اجتناب می‌کند تا نشان دهد و اثبات کند چون امام متقین زیستن و زندگی کردن، افسانه نیست؛ حتی در عصر مدرنی که فتنه‌های دنیا از هر سو بر گوهر فطرت و ایمان هجوم می‌آورند. کتاب‌ها، عکس‌ها، خاطرات و حتی فیلم‌هایی که از سیره عملی زندگی او به جای مانده، در اثبات نفرت او از کاخ‌نشینی و تجمل‌گرایی، هزاران هزار نشانه و اماره دارد. همین سیره عملی است که سخنان پیر جماران در مورد دنیاطلبی را باورپذیر می‌کند: «ما باید کوشش کنیم که اخلاق کاخ ‏نشینی را از این ملت بزداییم. اگر بخواهید ملت شما جاوید بماند و اسلام را به آن طوری که خدای تبارک و تعالی می‌‏خواهد، در جامعۀ ما تحقق پیدا کند، مردم را از آن خوی کاخ ‏نشینی به پایین بکشید، خود کاخ ‏نشینی این خوی را می‌‏آورد... آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحۀ دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی که رئیس جمهور ما خدای نخواسته، از آن خوی کوخ ‏نشینی بیرون برود و به کاخ ‏نشینی توجه بکند، آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا می‌‏شود. آن روزی که مجلسیان خوی کاخ‏نشینی پیدا کنند خدای نخواسته، و از این خوی ارزندۀ کوخ‏نشینی بیرون بروند، آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم. (۱/۱/۱۳۶۲)» با این حال، انتشار تصاویری از مراحل تکمیل و بازسازی حرم امام (ره) که پناه و ملجأ مردم دردمند و مستضعف جنوب شهر تهران و عموم شهرستان‌هاست، پرسشی به ذهن متبادر می‌کند که این همه هزینه و خرج‌تراشی و نقش و نگار سازی با چه هدف و انگیزه‌ای صورت می‌گیرد؟ تردیدی نیست که توسعه حرم به دلیل نیاز به فضایی گسترده در مناسبت‌ها به ویژه رحلت امام (ره) کاری معقول است، اما آیا هر توسعه‌ای باید زیباسازی و تشریفات‌زایی همچون فضای عمومی کاخ‌ها و قصرها را در پیوست داشته باشد؟ آیا توسعه کیفی آن چنان که مردم تنها و تنها در فیلم‌های هالیوودی دیده‌اند و در افسانه‌های سلاطین ایرانی خوانده‌اند، ضروری است؟ چنین توسعه‌ای، به ویژه در شرایط کنونی که کشور از مشکلات اقتصادی همچون گرانی و تورم رنج می‌برد، نگاه مستضعفان و پابرهنگان انقلاب که به زعم امام (ره)، صاحبان اصلی انقلابند، به میراث امام به تردید و تحیر و حسرت و بدبینی آلوده نمی‌کند؟ با چنین طراحی و برنامه‌ای، می‌توان خانه محقر امام در جماران را با حرم او در جنوب شهر مقایسه کرد؟ کدام امام را باید به مردم نشان داد و مردم کدام امام را باور خواهند کرد؟ آیا این تلاش و کوششی که در توسعه و تکمیل به کار بسته شده، تقویت‌کننده شبهات ضدانقلاب در طول همه این سال‌ها علیه امام و زندگی و مشی رفتاری او و به ویژه هدف او از برپایی حکومت اسلامی نخواهد بود؟ ... منبع: سایت خبری تحلیلی الف 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe آیا احکامی که خداوند وضع کرده با سیر تکامل بشری منافی نیست ؟ بعضی ‌ها میگویند که مثلا و مال 1400 سال پیش بود . الان عصر است و باید به خاطر پیشرفت جامعه (در حد خوش و بیش که البته من خودم هم نمیدانم چه ربطی به پیشرفت دارد) برقرار شود و از این حرفها ؛ ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ✳️مشکل اساسی آن «بعضی ‌ها» ، عدم یا ضعف شناخت و ایمان نسبت به خداوند علیم ، حکیم ، خالق و مالک است ، نه احکام خدا .بالأخره هر کس که اندک شناخت و ایمانی نسبت به خدا و بالتبع اسلام و قرآن داشته باشد ، هیچ گاه گمان نمیکند که لابد فکر و اندیشه و علم بشر امروز از خالقش پیش افتاده است ! یا گمان نمیکند که خدا یک احکامی فرستاده که امروز کارآیی ندارد ! این اتهامات ریشه در اندیشه انحرافی یهودیت دارد که حتی در تورات هم نمونه‌ های بسیاری دارد و میخواهند این تفکرات را که اصطلاحاً به آن «اسرائیلیات» گفته میشود را در اندیشه مسلمین نفوذ دهند. 1⃣موضوع اصلی این مسئله ی شرعی یا آن مسئله شرعی نیست ، چرا که هر کدام را بگویید ، مثال دیگری می‌ آورند ، بلکه میخواهند مثل بعضی ‌های دیگر بگویند : «اسلام به درد امروز نمیخورد» ، منتهی یکجا صریح میگویند و یکجای دیگر نیز از این ابواب گوناگون وارد شده و مثال ‌ها می ‌آورند. 2⃣روابط دختر و پسر ، علاقه روحی و روانی و قلبی آنها و نیز کشش جنسیتی آنها نسبت به یک دیگر و حتی نسبت به همجنس ، از تکثیر بشر بوده ، اکنون هم هست و تا آخر الزّمان نیز خواهد بود و هیچ حادثه‌ ای آن را تغییر نمیدهد ، چرا که خلقت بر اساس حوادث ، رشد علمی یا حتی انحطاط و عقب افتادگی فرهنگی یا صنعتی ، تغییر نمی‌ یابد . «لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ» . دقت کنیم که با پیشرفت علمی و رشد و توسعه جوامع ، تکنولوژی و صنعت تغییر یافته است و نه انسان . تکامل ابزار که تکامل انسان نیست. ♦️نگاه غلط به گذشته و گذشتگان : چه کسی گفته (به چه دلیل) هر گونه ساختار شکنی و ناهنجاری رفتاری مصداق و جلوه‌ ی "مدرنیته" است ؟! مگر گذشتگان چنین ناهنجاری‌ هایی در رفتارهای فردی و اجتماعی خود نداشته ‌اند ؟! چطور شد که دین خدا را "ارتجاع" مینامند ، اما بازگشت به فرهنگها ، عادتها و رسوم منحط گذشتگان (حتی بسیار دور را) "مدرنیته" مینامند ؟! برخی گمان میکنند که چون در گذشته تلویزیون ، سینما ، تلفن ، ماهواره ، اینترنت ، شبکه‌ های اجتماعی و هم چنین خودرو و کافی ‌شاپ و ... نبوده است ، لابد انسان ‌ها نیز به لحاظ ماهیتی و خلقتی و بالتبع نیازها و میلها متفاوت بوده ‌اند ! اما این نگاه و تصور بسیار خطایی است. ♦️آرایش : مثلاً گمان میکنند که در گذشته چون کارخانجات لوازم آرایشی فرانسه ، ایتالیا و ... ، نبوده است ، زنان این چنین آرایش و خود نمایی نمیکردند ! در حالی که آرایش ‌های آنچنانی سابقه‌ ی بسیار قدیمی ‌تری دارد ، تا جایی که خداوند متعال در قرآن کریم به زنان مؤمن میفرماید : «و َلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ» مانند زنان دوران جاهلیت خود‌آرایی و خودنمایی نکنید. ♦️لباس و حجاب : برخی گمان میکنند که بد حجابی و بدن ‌نمایی ، مقوله‌ ی جدیدی است ، و حال آنکه سابقه در تاریخ بشر دارد ، که اگر نداشت ، دیگر احکام و حدود حجاب در قرآن کریم بیان نمیشد و نمیفرمود به زنان مؤمنه بگو : «يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ؛ چادرها (پوشش ‌های بلند) خود را بر خويشتن فرو پوشند». اگر توسط معصومین (ع) توصیه شده که زنان و مردان در لباس ، رفتار ، لحن گفتار و ... ، خود را شبیه یکدیگر نکنند ، لابد چنین مصادیقی وجود داشته است. ♦️هیزی و دید زدن : بدیهی است که اگر خودآرایی ، آرایش و بد حجابی و ... رایج بوده ، بالتبع زمینه هیزی و دید زدن هم هم رایج بوده است ، چنان که شأن نزول آیه فوق همین بوده است و نیز به صراحت میفرماید که مردان چشم فرو اندازند (قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ) ، زنان چشم فرو اندازند (و َقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ). ♦️دوست دختر و دوست پسر : خودنمایی و تحریک از سویی و دید زدن و هیزی از سوی دیگر ، میل و رغبت به ارتباط ایجاد میکند ، پس برقراری روابط به شکل دوست پسر و دوست دختر هم وجود داشته که فرمود ازدواج کنید و دوست نگیرید . (غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَ لاَ مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ) ♦️زنا و همجنس ‌بازی مردان و زنان : زنا و انواع روابط جنسی چون لواط یا همجنس ‌بازی زنان نیز بوده که این همه آیه در خصوص «حفظ فرج» آمده است ، تا آنجا که از صفات و ویژگی‌ های اصلی مؤمن حفظ خود از روابط جنسی نامشروع «وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ / المعارج 29» بیان شده است . قوم لوط بخاطر رواج لواط عذاب شدند و احکام مسافحه (همجنس‌ بازی زنان = لز) بسیار سنگین است. ♦️احکام و موضوعات :
پس انسان ، همان است و به خاطر ازدیاد جمعیت و یا رشد و توسعه صنعت و تکنولوژی ، هیچ تغییر ، تحول و تبدیلی در خلقت او ایجاد نشده است . پس ارتباطات و تعاملات نیز همان است ، هر چند که شکل موضوعی آن فرق کند . مثلاً زن و مرد به جای بیرون از شهر یا زیر فلان درخت در جنگل ، یا علفزار های بلند ، در کافی ‌شاپ با هم قرار میگذارند ؛ یا نگاه به عکس و فیلم نیز به مصدایق نگاه به نامحرم افزوده شده است و یا ربا در سیستمی به نام "بانک" نیز جریان می ‌یابد ؛ یا در جنگها به جای شمشیر از سلاح ‌های خودکار استفاده میکنند و در ترورها به جای شمشیر یا زهر ، از انفجار بهره میبرند ؛ یا به جای زنده به گور کردن فرزندان ، سقط جنین میکنند و ... ؛ فقه (احکام) در اسلام ، حکم را بیان میکند و تشخیص موضوع و مصداق با اشخاص است و گاه با فقها . مثل این که میفرماید در [تعاملات اقتصادی و تجارت ، "ربا" حرام است] ، یا [در روابط پسر و دختر ، هر گونه ارتباطی به جز پس از محرمیت به شکل ازدواج موقت یا دائم حرام است] و ...، حالا یکی بگوید : این وامی که من گرفتم چطور ؟ یا من با فلانی نامزد کردم و قصد ازدواج داریم و خیلی هم عاشق یکدیگر هستیم ، این چطور و ...؟ همه به همان حکم اصلی بر میگردد. ♦️نکته بسیار مهم : در خاتمه به این نکته بسیار مهم دقت شود که «انسان باید در هر زمانی و در هر موضوعی ، بر طبق احکام اسلام عمل کند ، نه اینکه احکام را به میل و شرایط خود تغییر دهد» . احکام الهی ، مانند احکام مکاتب بشری ، "من درآوردی" نیست که بالتبعِ میل نفس ، جوّ حاکم ، نوع حکومت یا اکثریت ، متغیر گردد . مثلاً بگویند : چون امروز بسیاری ربا خوار هستند ، پس باید "ربا" حلال شود و یا چون زناکار بسیار است ، پس حکم زنا ملغی شود ، یا چون کارخانجات شراب‌ سازی ، شبکه‌ های توزیع و مصرف کننده نیز بسیار است ، پس باید "شرب خمر" مجاز و حلال شود . این که دیگر "دین" نیست ، ملعبه و مسخره کردن دین است . قرار است ما خدا را بندگی و اطاعت کنیم ، نه او ما را ؛ ما تابع دستورات او باشیم ، نه او تابع میل ما ؛ که غیر از این همان "إله" قرار دادن "هوای نفس" میشود. (آل‌ عمران ، 132) / (محمد "ص" ، 3۳). @sh_alaviuon_1 بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe حمله بسیار وحشیانه ماموران شهرداری و نیروی انتظامی به حسینیه ای درتهران که سند شش دانگ دارد ، برای غصب زمین و ریختن قرآن ها زیر پا اینارو چرا صدا سیما پخش نمیکنه ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe استاندار تهران با تاکید بر اینکه تخریب ساخت و سازهای غیرمجاز شهرک زیتون واقع در حریم منطقه 13 پایتخت براساس مجوز شورای تامین و حکم مراجع قضایی بود، شایعه بروز درگیری در این ارتباط را قویا تکذیب کرد. «400 ساخت و ساز غیر مجاز در شهرک زیتون واقع در حریم منطقه 13 شهر تهران به دستور شورای تأمین و با حکم مرجع قضایی تخریب شد.» سیدحسین هاشمی افزود: این تخریب صبح امروز براساس حکم قضایی و مصوبه شورای تامین استان تهران در حضور ماموران نیروی انتظامی و توسط عوامل شهرداری پایتخت انجام شد. وی تصریح کرد: امروز، واحدهایی که به صورت غیرمجاز در محدوده حفاظت شده سرخه حصار تهران ساخته شده بودند، تخریب شدند. هاشمی با بیان اینکه اطلاع رسانی و هشدارهای لازم پیش از این به متخلفان داده شده بود، بروز هرگونه درگیری فیزیکی را در این خصوص تکذیب کرد. پیشتر مرتضی تورک معاون دادستان تهران با تاکید بر اینکه با هرگونه ساخت و ساز غیر مجاز در پایتخت برخورد می شود، گفت که مرحله دوم تخریب نیز با رای کمیسیون ماده 100 انجام خواهد شد. ابوالفضل قناعتی عضو شورای اسلامی شهر تهران نیز در همین ارتباط به خبرنگار ایرنا گفت: شهرداری تهران بنابر دستور دادستانی نسبت به تخریب ساخت و سازهای این شهرک اقدام کرده است. وی افزود: بر اساس قانون، شهرداری تهران در زمین های حریم مسئولیتی نداشته و این اراضی جزو حریم دولت بوده و متولی آن سازمان های منابع طبیعی و محیط زیست هستند. قناعتی با اشاره به فقدان مدیریت یکپارچه شهری در پایتخت تاکید کرد: از نظر قانون در شهر تهران بسیاری از نهادها و سازمان ها دارای مسئولیت هستند. به گفته عضو شورای اسلامی شهر تهران، بخشی از اراضی سرخه حصار در سال 62 از سوی تعاونی مسکن وزارت جهاد کشاورزی به چهارهزار و 217 کارمند اعطا شد که این واگذاری بدون استعلام از محیط زیست و بدون توجه به مقوله زیست محیطی آن منطقه انجام شده است. چندی پیش نیز مدیرکل حفاظت محیط زیست استان تهران از ضرورت تحویل زمین معوض به زمین‌داران شهرک زیتون در پارک‌ملی سرخه‌حصار و پیش‌بینی چند نقطه جدید (فاز 8 و 11 پردیس، یک نقطه در پرند و یک نقطه در دماوند) برای مالکان این شهرک خبر داده بود که متاسفانه مورد استقبال قرار نگرفت. http://www8.irna.ir/fa/News/82308147/ 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ ◀️شبهه ⛔️ شبهه:⛔️ @Wiki_Shobhe بنا به نظریه پردازان تاریخ ، ریشه انسانها از میمون ‌ها و ریشه میمون ها از باکتری ‌ها (بر اثر انفجارات) است . پس چگونه حضرت آدم (ع) اولین بشر است؟ لطفاً گویش خداوند در این مورد را بیان کنید. ❇️ پاسخ شبهه: ❇️ 🆔 @Wiki_Shobhe ✳️نظریه ‌پردازان تاریخی ، موضوعیت ویژه‌ ای برای این مبحث ندارند ، لذا بیشتر طبیعی ‌دانان ، زیست شناسان ، بیولوژیست‌ ها و نیز زمین ‌شناسان به این بحث توجه دارند . هر چند که فرضیه «تکامل انواع» ، به ویژه در رساندن ریشه‌ی انسان به و ... ، قدمت بسیار دیرینه ‌ای دارد ، اما با انتشار کتاب «اصل انواع» ، این فرضیه به نام طبیعی ‌دان معروف انگلیسی ، چارلز روبرت داروین به ثبت رسید و مکتب داروینیسم نیز پایه‌گزاری شد. 1⃣بدیهی است که در این مختصر ، و نیز با توجه به تخصصی بودن موضوع ، بحث علمی و ارائه یک رساله‌ ی علمی در نقد نظریات داروین میسر نمیباشد ، اما دقت نمایید که همان‌ طور که همگان بیان میکنند ، این یک «فرضیه» است و نه یک قانون علمی . پس چه لزومی دارد که یک «فرضیه» را با کلام وحی قیاس کرده یا تطبیق دهیم ؟ هر گاه به لحاظ علمی به اثبات رسید ، بررسی خواهیم کرد که آیا آموزه ‌های قرآنی با این یافته علمی منافات یا تضادی دارد یا خیر ؛ فرضیه «تکامل انواع» داروین ، همان ‌گونه که موافقانی دارد که ادله ‌ای در اثبات اقامه میکنند ، مخالفانی هم دارد که ادله‌ ای در نفی اقامه میکنند و هر چهار اصل پیش فرض داروین برای این نظریه را رد میکنند . هنری برگسون ، به خاطر نقد علمی فرضیه داروین ، جایزه نوبل گرفت . او پس از اقامه دلایل مینویسد : «تصور حيات بر اين صورت هاى زشتى كه داروين و اسپنسر كشيده ‌اند ممكن نيست» . دانشمندانی چون فون بایر و فیرکو ، میگویند : یک نمونه‌ ی طبیعی هم وجود ندارد ، حتی در اکتشافات به دست آمده از عصر چهارم زمین نیز اسکلت کله‌ ی میمونی شبیه به انسان کشف نشده است . میفرت میگوید : «به هیچ وجه امکان ندارد مذهب داورین را تأیید کنیم ، بلکه آن را همیشه در ردیف افکاری بچه ‌گانه خواهیم داشت» . دانشمند معروف انگلیسی به نام دیویز در باره کتاب اصل انواع داروین که در سال 1859 منتشر شد ، میگوید : «تنها در این کتاب بیش از 800 جمله شرطی از قبیل بیایید فرض کنیم ، ممکن است حدس بزنیم و غیره وجود دارد.» بیولوژیست فرانسوی ژان رستان میگوید : «تئوری تکامل افسانه پریان برای بزرگسالان است». 2⃣هر چند فرضیه‌ ی داروین به هیچ وجه به اثبات نزدیک هم نگردیده است ، اما چنان چه بیان شد ، موضوع بحث در این نوشتار ، رد و اثبات نیست . بلکه چون غرب مکاتب نوین مادی و بالتبع اخلاقیِ فردی و اجتماعی و رفتار سیاسی ‌اش را بر این فرضیه استوار کرده است ، دو موضوع را به اذهان عمومی القا میکند : اول آن که الاّ و لابد ، باید این فرضیه را [حتی بدون دلیل علمی] پذیرفت و اگر کسی نپذیرد ، بایکوت و مطرود میگردد ! و دوم آن که این فرضیه ردّ دین و حقانیت سکولاریسم را به اثبات میرساند (که البته هیچ ربطی ندارد و چنین نیست ؛ حتی اگر اثبات شود). ♦️پس دانش ‌پژوهان دقت نمایند که : 1⃣به فرض که اکتشافاتی نیز صورت پذیرد که این فرضیه‌ را کمی قوت بخشد ، باز به هیچ وجهی اثبات کننده کیفیت خلقت آدم ابوالبشر نمیباشد . علم آمار نفوس و توالید و تاریخ و ... ثابت میکند که از خلقت حضرت آدم (ع) که نسل بشر امروزی به او میرسد ، نمیتواند بیش از 12 هزار سال گذشته باشد (که طبعاً این جهش تدریجی داروینی نمیتواند عمر 12 هزار ساله داشته باشد) ، اما آدم هایی شبیه به این آدم امروزی ، حتی میلیون ها سال پیش نیز وجود داشتند و حضرت آدم (ع) از نسل آنها نبوده است ، چه رسد به میمون تکامل یافته. 2⃣علم تجربی ، زبان اثباتی دارد و زبان نفی ندارد . چرا که مبتنی بر تجربه است . لذا یافته خود را آزموده است ، ولی محال بودن خلاف آن را نیازموده و نمیتواند بیازماید. 3⃣دامنه ‌ی علوم تجربی را نباید به عرصه علوم عقلی کشاند و تعمیم داد . همان ‌طور که مکشوفات تجربی با شواهد یافتی قابل اثبات میباشند ، احکام عقلی نیز با ارائه ادله‌ی عقلی قابل اثبات میباشند. 4⃣پس ، اگر عقل حقانیت وحی را به اثبات رساند و در جایی با «نقل فرضیه علمی» منافات داشت ، معلوم است که به حکم عقل ، بیان وحی به آن نقل علمی رجحان دارد . لذا اگر فرمود که انسان را ابتدا از خاک (گِل) خلق کردیم و سپس نسل او را از نطفه آفریدیم ، و هیچ دلیل علمی (تجربی) نیز خلاف آن را به اثبات نرساند ، حجّت تمام است . و البته هر گاه فرضیه ‌ای به لحاظ علمی ثابت شد ، معلوم میشود که هیچ منافاتی با وحی ندارد. 👇ادامه پاسخ👇
🌼«يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَ غَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَيِّنَ لَكُمْ وَ نُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاء إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّى و َمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاء اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ» (الحج، 5) ✏️ترجمه : اى مردم (انسانها)! اگر در باره برانگيخته شدن در شك هستید ، پس [بدانيد] كه ما شما را از خاك آفريده‏ ايم ؛ سپس از نطفه سپس از علقه آنگاه از مضغه داراى خلقت كامل و [احيانا] خلقت ناقص تا [قدرت خود را] بر شما روشن گردانيم ؛ و آنچه را اراده میكنيم تا مدتى معين در رحم ها قرار می‏دهيم آنگاه شما را [به صورت] كودك برون مى ‏آوريم سپس [حيات شما را ادامه میدهيم] تا به حد رشدتان برسيد و برخى از شما [زودرس] میميرد و برخى از شما به غايت پيرى میرسد به گونه ‏اى كه پس از دانستن [بسى چيزها] چيزى نمیداند و زمين را خشكيده میبينى و[لى] چون آب بر آن فرود آوريم به جنبش در مى‏آيد و نمو می‏كند و از هر نوع [رستنی‌ هاى] نيكو میروياند. @sh_alaviuon_1 🆔 @wiki_shobhe ☆○═════════┅ 📲 کانال ✅ ویکی شبهه ✅ در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/423559169C437e7ceb51 📲کانال 🇮🇷 ویکی شبهه 🇮🇷 در تلگرام👇 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe آیا روح بعد از خارج شدن از بدن نیز فکر دارد و غم و غصه ‌ای که در ایندنیا دارد یا هر بلای دیگری که برجسم او آمده ، با روح او نیز همراه است؟ ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ✳️به نکات ذیل توجه نمایید: 1⃣روح جوهری مجرد است ، خواه در طول حیات به بدن تعلق داشته باشد و خواه پس از مرگ از آن فارغ گردد. 2⃣تعلق روح به بدن ، به صورت احاطه کامل است . از این رو بدن تا تحت سیطره ، احاطه و تعلق روح است ، به حیات خود ادامه میدهد و به محض مفارقت روح ، جسدی بی ‌جان شده و میپوسد. 3⃣اما روح نمیمیرد ، بلکه فقط از ابزار لازم برای زندگی در دنیا جدا میشود ، چون دیگر در این دنیای مادی زندگی نمیکند که به این ابزار نیازمند باشد . پس به حیاتش در عالم بعدی (برزخ) با ابزار مناسب آن ادامه میدهد. 4⃣فکر کردن ، به این معنایی که منظور ما در این بحث میباشد ، رسیدن از معلوم به مجهول برای شناخت و چاره‌ جویی (تدبیر) است ، یعنی همان «تعقل» و ابزار این تعقل و تفکر نیز مغز ، ذهن، وهم ، خیال و تصور میباشد. ♦️عقل شناخت : عقل نیروی خداداد برای شناخت است . دارای اصول اولیه است که به آن "بدیهیات عقلی" میگویند . تقسیمات گوناگونی دارد [مثل عقل طبیعی یا اکتسابی] ، یا مانند [عقل نظری و عقل عملی] ، که وارد این بحث نمیشویم . اما ، پس از خروج روح از زندگی در دنیا ، به دنبال کسب دانش حکمت ، فلسفه ، ریاضیات ، یا اخلاقیات و ...نمیباشد که نیازمند به تفکر و تدبیر از این سنخ باشد. ♦️عقل معاش : 🔸به عنوان مثال : آدمی در طول زندگی دنیوی ، با برخورداری از «عقل معاش» ، روی داده‌ ها و داشته‌ ها تفکر میکند ؛ نیازهایش را میشناسد ؛ امکانات جهت رفع آنها را میشناسد ؛ سپس تدبیر میکند که از چه راهی میتواند این امکانات را بکار گرفته و نیاز خود را مرتفع سازد. ♦️برزخ : پس در عالم برزخ ، روح انسان ، نه در این دنیا زندگی میکند ؛ نه این نیازها (مثل معاش) را دارد ؛ نه جسم و اعضایی چون مغز دارد که ذهنیت داشته باشد ؛ نه به دنبال تدبیر و چاره‌ جویی برای کسب معاش میباشد. ♦️همراه ماندن دردِ بدن : وقتی روح از بدن مفارقت کرد ، دیگر بدنی ندارد که درد یا لذت جسمی را درک کند . مثلاً اگر در دنیا مبتلا به سرطان شده بود و یا یک پایش قطع شده بود ، در آن عالم نیز مبتلا به سرطان باشد و یا با یک پا زندگی کند . دقت کنیم که وقتی مصیبی به انسان وارد میشود ، دو گونه "درد ؛ الم" بر او مستولی میگردد ، یکی دردِ بدن است که از طریق سلسله اعصاب به مغز منتقل میشود و دیگری دردِ روحی و روانیِ ناشی از این مصیبت میباشد . مثل مغموم شدن ، غصه خوردن و ... . همانگونه که لذت او نیز دو قسم است ، یکی لذت نفس یا بدن ، دیگری لذت روحی و روانی ، به خاطر آن نعمت. پس وقتی روح از بدن مفارقت کرد ، نه دردِ جسمی باقی میماند و نه لذت جسمی. ♦️آنچه همراه میشود : در یک جمله دقت کنیم که آنچه به روح تعلق گرفته ، به روح چسبیده ، یا اساساً سبب چگونگی و شاکله روح شده (به تعبیری ملکه او شده) ، همراهش باقی میماند. ♦️مثالها : 1⃣شاید کسی صد کتاب توحید خوانده باشد و ده کتاب توحیدی نیز نوشته باشد ، اما خودش موحد نشده باشد ؛ پس به محض مفارقت روح از بدن ، تمامی این علوم را فراموش میکند ، حتی وقتی از او میپرسند : «ربّ تو کیست ؟ کتاب ، پیامبر و امامت کیست؟» چیزی به یاد ندارد که پاسخ دهد . متقابلاً شاید کسی اهل تحقیقات علمی نبوده ، یا اصلاً عوام بوده است ، اما به همان عقل ، علم و قلب خود ، ایمان آورده است . این ایمان ، ملکه‌ روحی او شده ، لذا سریع پاسخ میدهد ، الله ، محمد (ص) ، علی (ع) ، قرآن و ... 2⃣در برزخ ، انسان (روح) ، با روح افکار و اعمالش زندگی میکند . به عنوان مثال ساده" اگر فرمود «نماز نور چشم من است» ، یعنی نماز نور است ، پس اهل نماز در زندگی برزخی ، در نور و روشنایی زندگی میکنند و بی ‌نماز ، در ظلمت و تاریکی راه میرود ، و مبتلا به مصائبش میگردد ؛ اگر فرمود : نیاز گرفتار را تا حد توان مرتفع کن ؛ آنکه چنین کرده ، وقتی در مشقتی می ‌افتد ، کسی (ملکی یا ...) دست او را میگیرد و خارج میکند و آنکه چنین نکرده ، در آن مشقت ، دست و پا میزند و ... 3⃣روح به اذن خدا ، از برخی از امور دنیا آگاه میشود ، اما چگونگی آگاهی یا تأثیر آن نیز متناسب با شرایط روحی اوست . به عنوان مثال : تصریح و تأکید نمود که برای مؤمن «خوف و حزنی» در کار نیست ؛ هم چنین برای کافر ، شادی و سروری در کار نیست . از این رو ، روح مؤمن ، از آنچه که موجب حزن و اندوه و ناراحتی و وحشت میشود ، آگاه نمیگردد و یا نوع نگاه و آگاهی ‌اش ، با اهل دنیا متفاوت است . کافر نیز ، از آنچه موجب شادی و سرور و فرح و نشاط میگردد ، آگاه نمیشود و اگر بشود نیز برای او حزن آور میباشد. ♦️مثال روشن :
در دنیا بیماری مهلک فرزند یا همسر و ...، موجب ناراحتی ، غصه ، غم و نگرانی هر انسانی (اعم از مؤمن و کافر) میگردد ؛ اما روحی که مفارقت کرده ، یا از این مصیبت آگاه نمیشود ، یا نگاهش فرق دارد ، حقیقتی را میبیند که مانع از حزن و وحشت او میشود . در دنیا ، مرگ عزیزان ، مصیبتی دردناک است ؛ اما برای مؤمنی که در برزخ زندگی میکند ، اگر تازه وفات یافته ، مؤمن باشد ، او را میبیند و خوشحال میشود و اگر مؤمن نباشد ، اصلاً به یاد او نیست . بر عکس برای کافر است . اگر او را از اتفاق خوبی برای بازماندگان مطلع کنند ، به نوعی است که موجب حسرت و اندوه او میشود . مثلاً میگویند : ببین این مالی را که در طول عمر تلاش کردی از راه حرام به دست آوری ، و آخرت خود را برای کسب آن به باد دادی ، اکنون به فرزندت رسیده که با آن تحصیل میکند ، بهشت یا جهنم را برای خود مهیا مینماید . بدیهی است که هر دو برای او تأسف ‌بار ، غمناک و وحشت ‌آور است . و یا آنکه ، از هر چه در این دنیا موجب خشنودی ، فرح ، لذت یا نشاط میباشد ، بی‌ خبر میماند. @sh_alaviuon_1 بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe چند روایت درباره روحانیون حکومتی یوم الخلاص؛ المحجه البیضاء، ج ۲، ص ۳۹۳؛ از پیامبر. بدترین علما کسانی هستند که به دستگاه حکام وارد شوند المحجه البیضاء ج ۱ ص ۱۴۴؛ فقه الصادق سید محمد صادق الروحانی، ج ۱۶، ص ۱۷۷؛ از پیامبر. هرگاه مشاهده کردید روحانیون به دنیا تمایل پیدا کرده و بر آستان حکام حضوریافتند (وارد بازیهای سیاسی و حکومتی شدند( پس، از علم آنها بهره نگیرید (از آنها راهنمائی نجوئید و تقیلد نکنید) و پشت سر آنها نماز نخوانید و هنگامی که بیمار شوند به عیادتشان نروید و جنازه هایشان را نیز تشیع ننمائید؛ چرا که آنها آفت دین بوده و عامل تباهی و بی اعتباری اسلام هستند، همانگونه که تیزی سرکه باعث فاسد شدن عسل می شود و آنرا بی مصرف می کند. تذکره الموضوعات الفتنی، ص ۲۴؛ کنز العمال، ص ۱۸۳، ج ۱۰، ح ۲۸۹۵۲؛ از پیامبر روحانیون تا وقتی که وارد حکومت و سیاست نشوند امین و جانشین پیامبران هستند، در غیر اینصورت به پیامبران خیانت کرده اند؛ پس از چنین علمائی فاصله بگیرید ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe در این شبهه با برداشت نادرست و مغرضانه از دو روایت، چنین القا شده که روحانیان نباید در تشکیل حکومت (اسلامی) دست داشته باشند. در صورتی که تاکید روایات روی این اصل است که علما و روحانیان با دستگاه جور و حکومت های نامشروع ارتباط نداشته باشند. توضیح کامل تر و خلاصه شده به همراه اصل روایات: در تفکر شیعه، حکومت بر مردم را خداوند، به پیامبر و پس از وی، به امامان معصوم(ع) واگذارده و هر حاکمیتی برون از این دایره، نامشروع و طاغوت است. ولی این سخن، بدان معنی نیست که در زمان غیبت، مردم، به حال خود رها شده اند و یا حکومت تعطیل است. در عصر غیبت، فقهای جامع الشرایط، وظیفه دارند حکومت تشکیل دهند. با این که در گذشته فقها هیچ گاه مجال نیافته اند به تشکیل حکومت، و از این روی، بسیاری ناامید بوده اند از در دست گرفتن زمام امور، امّا بوده اند کسانی که در تاریکیها درخشیده اند و راه گشوده اند و به پیش رفته اند. تاریخ خونبار شیعه و شهادت بسیاری از عالمان راستین و مجتهدان بنام، در راه اعتلای کلمه حق و تأسیس دولت حق، گواهی است روشن بر مدعای ما. در فرهنگ شیعه، حکومت شاهان و حاکمان جائر، محکوم و غیر مشروع است. نه تنها اطاعت از آنها واجب نیست که حرام است، مگر در شرایط و مقاطع خاصّی از زمان و به انگیزه دستیابی به اهداف بلند و مصالح عالیه. گرچه نهی از کمک به پادشاهان جور و نزدیک شدن به آنها همه مسلمانان را در بر می گیرد و مخصوص گروه خاصی نیست، ولی پرواضح است که حوزه های علمیه و عالمان و مجتهدان، به لحاظ موقعیت ممتازی که در جامعه اسلامی دارند و مسؤولیت و تعهدی که در هدایت و راهبری امت، در عصر غیبت بر عهده دارند، وظیفه ویژه ای دارند. هم در نزدیک شدن به پادشاهان خودکامه، گناه بیشتری را مرتکب شده اند و شدیدتر مورد نکوهش قرار می گیرند و هم در مبارزه با حاکمان جور، وظیفه ای بیشتری دارند و کوتاهی آنان گناهی است بزرگ. به فرموده پیامبر اسلام(ص): الفقهاء امناء الرسل ما لم یدخلوا فی الدنیا. قیل: یا رسول اللّه فما دخولهم فی الدنیا؟ قال: اتّباع السلطان. فاذا فعلوا ذلک فاحذروهم علی دینکم. فقیهان، امینان پیامبرانند، تا هنگامی که در دنیا داخل نگردند. عرض شد: ای رسول خدا! منظور از داخل شدن آنان در دنیا چیست؟ فرمود: پیروی سلطان. پس هنگامی که چنین کردند، از آنان نسبت به دین خویش برحذر باشید. یا می فرماید: العلماء أحباء اللّه ما أمروا بالمعروف و نهوا عن المنکر ولم یمیلوا فی الدنیا ولم یختلفوا أبواب السلاطین، فاذا رأیتهم مالوا الی الدنیا وأختلفوا أبواب السلاطین، فلاتحملوا عنهم العلم ولاتصلوا خلفهم ولاتعودوا أمراضهم ولاتشیعوا جنائزهم، فانهم آفة الدین وفساد الإسلام یفسدون الدین کما یفسد الخل العسل. عالمان، دوستان خدایند، مادام که: امر به معروف و نهی از منکر کنند و به دنیا دل نبندند و به دربار سلاطین آمد و شد نکنند. پس هرگاه، آنان را دیدید به دنیا روی آورده اند و در دربار پادشاهانند، دیگر، از آنان دانش فرانگیرید و پشت سر آنان نماز نگزارید، به عیادت آنان نروید و جنازه های آنان را تشییع نکنید. زیرا آنان، آفت دین و مایه تباهی اسلامند. و چنانکه سرکه، عسل را فاسد می کند، آنان دین خدا را تباه می سازند. در روایات دیگری، از تقرب علما به پادشاهان، به عنوان: دوری از خدا، دین نداشتن، دزد بودن، عالم سوء و... یاد شده است. به هر اندازه، بنده ای به حاکمان جور نزدیک شود، به همان نسبت، از خدای تعالی دور می شود.
فلسفه دین، نجات انسان از ظلم و جور و استبداد و اسارت و بندگی غیرخداست. اگر عالمی با پادشاهان جور و مراکز قدرت ستمگران، به غیر انگیزه الهی، هماهنگ و هم آوا گردد و صرفا برای تقرب به آنان و دست یافتن به مال و منال و یا پست و مقام، با صدور فتوا و اطلاعیه، بر کارهای خلاف آنان صحه گذارد، در حقیقت اهداف دین را زیرپا گذاشته و برای نابودی و اضمحلال آن برخاسته است. عالم درباری، به جای آن که مردم را از عبودیت غیرخدا برهاند، آنان را به بند طاغوتیان ستمگر می افکند. واژه (اتباع السلطان) که در حدیث نبوی آمده، بیانگر آن است که عالم، توانایی فکری و اندوخته های ع لمی خویش را در اختیار سلطه طاغوتی پادشاهان جور و پیروی از آنان درآورد. عالم درباری، نه تنها امین پیامبر و مرزدار اسلام نیست که عامل نابودی اسلام و خیانت به پیامبران و بلکه بشر است. بنابراین، به موازات تاکید شیعه بر نامشروع بودن حکومتهای جور و ضدبشری، همکاری و همآوایی و هرگونه اقدامی را که به نوعی مساعدت و کمک به آنان به حساب آید، مذمت کرده و عالمان شیعی را از نزدیک شدن به حاکمان جور، برحذر داشته است. منبع: مجله حوزه، مرداد و شهریور - مهر و آبان 1373، شماره 63 و 64 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe "آیت الله خامنه ای: مجموعه ی گفتار امام، که متخذ از اسلام است، میراث گرانبها و دست آوردی عظیم است که چراغ راه ماست. بیانات در دیدار مهمانان خارجی دهه ی فجر و قشر های مختلف مردم در روز نیمه شعبان - 1371/11/18 افراد غیر از ما شیعیان، برادر ما محسوب نمی شوند؛ گرچه مسلمان باشند !!! المکاسب المحرمه تالیف امام خمینی جلد 1 صفحه 251 " ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe 1. امام خمینى حدود 30 سال فقه استدلالى تدریس کردند كه بخشی از آن در قالب کتاب المكاسب محرمه و به زبان عربى نگاشته شد . http://yon.ir/makaseb 2. این جمله از امام نیست! المکاسب یک کتاب فقهی است که در آن نظرات و روایات منقول درج شده و این جمله نیز نقل قول از شخص دیگری است! http://yon.ir/Almakaseb 3. در بحث مزبور، سخن از "برادری" معنوی، اعتقادی یا سیاسی نیست، بلکه سخن از "غیبت کردن" و موارد جایز یا غیر جایز آن است و اینکه چه کسی در بحث غیبت برادر تلقی می شود. http://yon.ir/Makaseb2 4. توسل به کتب قدیمی عربی زبان و استخراج مطالب کذب از آن در حالی برای تفرقه انگیزی انجام شده که بیانات صریح، معبتر و مستندی به زبان فارسی از امام راحل در دسترس است که بارها تاکید بر برادری شیعه و سنی نموده اند. 5. نظر امام (ره) : «ما با مسلمین اهل تسنن یکی هستیم؛ واحد هستیم که مسلمان و برادر هستیم. اگر کسی کلامی بگوید که باعث تفرقه بین ما مسلمانها بشود، بدانید که یا جاهل هستند یا از کسانی هستند که می‏خواهند بین مسلمانان اختلاف بیندازند. قضیه شیعه و سنی اصلًا در کار نیست، ما همه با هم برادریم‏ » http://yon.ir/baradari http://shayeaat.ir/post/459 بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
پاسخ دندان شکن یکی از سرداران سابق سپاه به توئیت حداد عادل!!!! پاسخ در👇👇👇 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe پاسخ دندان شکن یکی از سرداران سابق سپاه به توئیت حداد عادل!!!! ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe دلایل سکونت برخی از فرزندان در آمریکا به گزارش ایسنا، حداد عادل در مورد دلیل سکونت فرزندانش در آمریکا و تحصیل آنها گفت: اینکه می‌گویند پسرم در آمریکا درس خوانده است، درست نیست. پسرم در دانشگاه امام صادق (ع) علوم سیاسی خوانده است و اکنون در کار رسانه‌ای است. وی افزود: سه دختر دارم که دختر دومم پی‌.اچ‌.دی خود را در رشته فناوری نانو از ژاپن گرفته است، او سه سال در آمریکا زندگی کرده ولی در آنجا امکان ادامه تحصیل و یا کار را به دلیل رشته تحصیلی‌اش نداشت، شوهرش برای انجام دوران تحقیقاتی در رشته ژنتیک در آمریکا بود و به همین دلیل دختر بنده نیز مدتی در آنجا ساکن بود اما اکنون نیز در ایران است. حداد عادل ادامه داد: دختر دیگرم در رشته علوم ارتباطات در دانشگاه تهران درس خوانده و دو فوق لیسانس مدیریت خبر و فرهنگی دارد و معلم مدرسه است، سومین دخترم نیز فوق لیسانس فلسفه از دانشگاه تهران گرفته که ایشان نیز سه سال در آمریکا زندگی کرده چون شوهرش ایرانی متولد آمریکاست؛ داماد من جزو دانشجویان انجمن اسلامی و خواهرزاده شهید محسن رضوایی است که اکنون آنها نیز در ایران زندگی می‌کنند. http://yon.ir/X3K0 فرزند آقا مجتبی خامنه ای کجا بدنیا آمد؟ گفته شد برای این‌که آقا مجتبی خامنه‌ای صاحب فرزند شود او و همسرش در یکی از بیمارستان‌های لندن یک میلیون پوند خرج کرده‌اند به گزارش ایسنا، حداد عادل که در ویژه برنامه همیشه بیدار در گلستان شهدای اصفهان سخن میگفت، با اشاره به شایعات در خصوص فرزند مقام معظم رهبری اظهار کرد: در فتنه ۸۸ گفتند یک کامیون حاوی شمش طلا متعلق به آقا مجتبی خامنه ای از کشور خارج شده است و در گمرک ترکیه متوقف شده، باید از خود بپرسیم چرا این حرف مطرح میشود؟ آنها میخواهند بگویند ولایت فقیه هم مانند دیگران است و هدفشان جدایی ملت از ولایت است. وی به ترفند دیگر دشمن برای جدایی ولایت و ملت اشاره و اظهار کرد: گفته شد برای اینکه آقا مجتبی خامنه ای صاحب فرزند شود او و همسرش در یکی از بیمارستانهای لندن یک میلیون پوند خرج کرده اند، ولی من به آنها میگویم بچه آقا مجتبی، نوه بنده هم است و برای به دنیا آمدن نوه من نه کسی به خارج رفته نه پول زیادی خرج کرده است، نوه من در یکی از بیمارستانهای تهران با مبلغ ۵۰۰هزار تومان به دنیا آمده و دکتر او هم همین خانم مرضیه وحید دستجردی بوده و پرونده این عمل هم در بیمارستان موجود است http://yon.ir/U1Dp 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ سوال: ⛔️ @Wiki_Shobhe چرا کویت از عراق از حکومت جدید عراق غرامت گرفته بابت حمله به آن کشور ما نه تنها غرامت نگرفتیم کمک های میلیاردی هم کردیم ؟ ✅◀️ پاسخ: ▶️✅ @Wiki_Shobhe علي رغم اينکه براساس بند هفتم قطعنامه 598 تعيين ابعاد خسارت هاي وارده و پرداخت غرامت به هيئت کارشناسايي که از سوي دبير کل سازمان ملل متحد انتخاب مي شوند واگذار شده و در اجراي اين بند هيأت کارشناسي در خردادماه و آبان ماه 1370 وارد ايران شدند و پس از تعيين ابعاد خسارت هاي ايران در جنگ تحميلي تحقيق و بررسي هاي به عمل آمده را به صورت دو گزارش به دبير کل سازمان ملل تسليم نمودند. (منصوري، اسماعيل، بررسي حقوقي -سياسي تجاورز رژيم عراق به جمهوري اسلامي ايران، تهران، تابان، ص 185-186) اما متأسفانه به دليل امتناع رژيم بعث عراق از پرداخت خسارت ها و غرامت به جمهوري اسلامي ايران و سهل انگاري و بي توجهي سازمان ملل و شوراي امنيت نسبت به اجراي کامل مفاد قطعنامه ، اين بند از قطعنامه به اجرا در نيامد و غرامتي از سوي عراق به عنوان متجاوز جنگي به ايران پرداخت نشد. در حقيقت از آن جا که مرجع رسمي اجرايي شدن قطعنامه شوراي امنيت ، خود همين شوراست واعضاي اصلي آن با ايران اسلامي ، دچار چالش هايي بوده و بدين خاطر در پيگيري غرامت ايران از عراق همواره کارشکني مي نمايند از اين رو تا کنون اجراي ماده 7 محقق نشده و ايران نتوانسته است حتي يک دلار از غرامت جنگ 8 ساله را از کشور متجاوز بگيرد؛ اين در حالي است که به دليل حمايت اعضا دائم شوراي امنيت از کويت و اسرائيل ، هر دوي آنها توانستند از محل برنامه نفت در برابر غذا ، غرامت اشغال کويت و موشک پراني هاي عراق به اسرائيل را دريافت کنند. البته در برخورد دوگانه سازمان ملل و شوراي امنيت با اين دو قضيه جاي شگفتي نيست زيرا در جريان تصويب قطعنامه 598 از ابتداي جنگ تا سال هاي پايان جنگ تعلل و کوتاهي نمود و با گذشت نيست هفت سال از شروع جنگ شوراي امنيت حاضر شد خواسته هاي به حق جمهوري اسلامي ايران را در تعيين متجاوز و پرداخت غرامت را در نظر بگيرد که متأسفانه آن هم به اجرا در نيامد. نکته ديگر اينکه بعد از اشغال عراق نيز همواره دولتمردان جديد عراق به دلايل مختلفي ، خواهان بخشيدن اين غرامت از سوي ايران بوده اند . موضوعي که مسئولين ايران آن را رد نموده اند . بديهي است که نامساعد بودن شرايط براي پرداخت غرامت توسط عراق ، هرگز به معناي آن نيست که اين حق تاريخي ، مشمول مرور زمان شود. اما موضوع کمک ها براي بازسازي عتبات عاليات که بيشتر مردمي بوده موضوعي است که عنوان « باج دادن » بر آن صحيح نيست و ارتباطي با مساله جنگ يا دولتمردان عراق ندارد . بلکه بيانگر عشق ، علاقه و محبت شيعيان ايران به ائمه اطهار (ع) است که همواره در طول تاريخ فارغ از نوع مناسبات و روابط دو کشور وجود داشته و خواهد داشت . http://siasi.porsemani.ir/node/1234 الف – روابط سیاسی و اقتصادی کشورها، هر چند داد و ستد، مطالبات و دیون است، اما مانند روابط حاکم بر بازار نمی‌باشد که مثلاً طلبکار چک یا قرارداد بدهکار را به راحتی به اجرا بگذارد. بلکه ملاحظات بسیاری دارد که حتماً باید لحاظ گردد. ب - هر چند جمهوری اسلامی ایران تا کنون این خسارت را اخذ نکرده است، ولی نبخشیده است که بگوییم چه کسی بخشیده و با چه اجازه‌ای بخشیده و ...؛ بلکه جزو معاهدات و دیون باقی مانده است، چنان چه مطالبات و دیون بسیاری نیز از امریکا و اروپا دارد. بدیهی است که اخذ دیون کشورها از یک دیگر، نیز خودش ملاحظاتی دارد و امکانات و شرایطی می‌خواهد. حال چه از عراق باشد و چه از کشورهای دیگر، یا سایر کشورها از ایران. اکنون ایران در تحریم اقتصادی است، عراق نیز پس از سقوط صدام به اشغال نظامی امریکا درآمد و اساساً چیزی ندارد که بدهد. البته طرح شکایت در محکمه‌های بین‌المللی (مثل لاهه) و بلوکه کردن اموال و دارایی‌های عراق ممکن است، اما مسائل دیگری دارد که از آن جمله طرح مجدد دعوا (هر چند حقوقی) بین ایران و عراق از یک سو می‌باشد و از سوی دیگر موضوع به کارشناسایی‌های بین‌المللی و ... می‌انجامد که با شرایط فعلی حاکم بر دادگاه‌های بین‌المللی، معلوم نیست چه نتیجه‌ای بدهد و از سوی دیگر به نفع دشمنان ایران و عراق و رابطه فعلی این دو کشور تمام می‌شود. کشورها و دولت‌ها در ارتباط با یک دیگر، فقط به رقم نقدی و مستقیم مطالبات توجه ندارند، بلکه حتی در دیدگاه اقتصادی نیز تمامی منافع حاصله از چگونگی روابط فی‌مابین را محاسبه می‌کنند و اگر اقدامی روابط یا درآمد حاصله از آن را به مخاطره بیاندازد، در آن اقدام تأمل می‌کنند.
ج – اما در خصوص این که چه کسی بخشیده، با چه اجازه‌ای بخشیده و ...، هر چند که بیان شد نبخشیده است و هم چنان جزو مطالبات جمهوری اسلامی ایران و دیون عراق به ایران باقی است، اما کشور و حکومت نیز نظم خود را دارد و با شعار های ژورنالیستی و گاهی احساسات برانگیز اداره نمی‌شود. طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تبیین سیاست‌های کلان، به ویژه در روابط بین‌الملل، بر عهده‌ی رهبری است – تصویب قوانین [چه در سیاست و اقتصاد داخلی و چه خارجی]، بر عهده‌ی مجلس است – و اجرای احسن قوانین نیز بر عهده‌ی قوه مجریه (دولت) است. پس اگر تصمیمی برای طرح دعوای مجدد یا بخشش یا تقسیط گرفته شود، در این ساختار صورت می‌پذیرد و «چه کسی و با چه اجازه‌ای» دیگر معنا و مفهومی ندارد. http://www.x-shobhe.com/shobhe/4739.html 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe خداناباوران به عمد آیاتی از قرآن که مربوط به صحنه ی جنگ میشه رو میارن و با بی انصافی میگن قرآن گفته کافران رو فقط به خاطر عقیدشون بکشید!!! تک تک آیاتی که خدا ناباوران ادعا ميکنن قرآن گفته کافران رو بکشید رو بررسی میکنیم: ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ✳️آیه ای که خداناباوران میارن: ای کسانیکه ایمان آورده اید، کافرانی که نزد شمایند را بکشید! تا در شما درشتی و شدت را بیابند. (سوره توبه آیه 123) پاسخ: همونجور که میبینید جناب خداناباور برای گول زدن شما کلمه ی "قَاتِلُوا" رو "بکشید" ترجمه کرده درحالی که معنیش "بجنگید" هست!!! آیه داره ميگه با کافرانی که با شما وارد جنگ شدن بجنگید و در حین جنگ جوری اقتدار داشته باشین که دشمنان در شما سستی و شُل بودن نبینن. همچنین آیه ميگه بین دشمنانی که بهتون اعلام جنگ کردن اولویت با اون هایی هست که بهتون نزدیک تر هستن✅‼️ ✳️آیه ای که خداناباور میاره: چون با کافران روبرو شوید، باید گردنشان را بزنید. تا آنگاه که از خونریزی بسیار دشمن را از پا در آوردید پس از آن، اسیران جنگ را محکم به بند کشید آنگاه يا به منت آزاد کنيد یا به فدیه. تا آنگاه که جنگ به پايان آيد. (سوره محمد آيه 4) پاسخ: جالبه که سطر آخر آیه به وضوح نوشته: "تا آنگاه که جنگ پایان یابد" که به طور واضح نشون ميده این آیه مربوط به صحنه ی جنگ هست که کافران به مسلمانان حمله کردن و منظور قرآن هر کافری نیست بلکه کافرانی که برای نابودی مسلمانان حمله کردن. آیه میگه وقتی کافران حمله کردن و جنگ شروع شد در حین جنگ دشمنتون رو بکشین( که الان هم در همه ی کشور ها به سربازانشون ميگن در حین جنگ برا اینکه کشته نشین باید گلوله رو به سر دشمن بزنین که در جا بمیره و در گذشته که شمشیر بوده طبیعی هست که باید به گردن زد) تا زمانی که سپاه دشمن در هم بشکنه! بعد با نرمش بیشتری عمل کنین و بجا کشتن سعی کنین اسیر بگیرین. و در آخر هم ميگه با منت اسیر ها رو آزاد کنین که اوج زیبایی قرآن هست. کدوم کشوری الان(2016) ميگه کسایی که بهتون حمله کردن رو بعد از پایان جنگ آزاد کنین؟؟؟✅‼️ ✳️آیه ای که خداناباوران میارن: و (ای مؤمنان) با کافران نبرد کنيد تا ديگر فتنه ای نباشد و دين همه دين خدا گردد پس اگر باز ايستادند، خدا کردارشان را می بيند. (سوره انفال آیه 39) پاسخ: در ابتدا جناب خدا ناباور به عمد نوشته: "دين همه دين خدا گردد" در حالی که به وضوح آیه داره ميگه تا زمانی نبرد کنین که فتنه ای نباشد( مسلمانان دیگه توسط کافران کشته نشن یا مورد آزار و اذیت قرار نگیرن) و دين خالصانه از آن خدا گردد( مومنان بتونن آزادانه به آئین خودشون زندگی کنن). این آیه مربوط به نبرد با کفاری است که مسلمانان رو میکشتن و مورد اذیت و آزار قرار دادن✅‼️ ✳️آیه ای که خداناباوران میارن: اینان لعنت شدگانند. هرجا یافته شوند باید دستگیر گردند و به سختی کشته شوند. (سوره احزاب آیه 61) پاسخ: در ابتدای آیه نوشته: "اینان لعنت(نفرین) شدگانند". خب کیا؟؟؟؟ چرا جناب خداناباور آیه ی قبل رو نیاورده که بفهمیم منظور قرآن با کیا هست؟؟؟ این آیه مربوط به کسایی میشه که به عمد مسلمان ها رو گول میزدن و شایعاتی مثل قریب الوقوع بودن حمله ی کفار یا شکست خوردن مسلمانان در میدان جنگ رو پخش ميکردن و به هر روشی میخواستن هراس تو دل مسلمانان بندازن و با پخش شایعه باعث اضطراب مسلمانان و تزلزل در دینشون بشن. خدا در آیه ی قبل اشاره ميکنه که این اشخاص باید از این کارشون دست بردارن و در این آیه ميگه اگه دست بر ندارن و خواستن ادامه بدن به شدت باید مجازات بشن✅‼️ ✳️آیه ای که خداناباوران میارن: سزاى كسانى كه با [دوستداران] خدا و پيامبر او می‏جنگند و در زمين به فساد میكوشند جز اين نيست كه كشته شوند يا بر دار آويخته گردند يا دست و پايشان در خلاف جهت‏ يكديگر بريده شود يا از آن سرزمين تبعيد گردند. (سوره مائده آیه 33) پاسخ: این آیه اصلا کاری به کافر بودن یا نبودن نداره! این آیه درباره کسایی هست که دست به فساد میزنن. این آیه برمیگرده به راهزانی که بین راه به مردم حمله ميکردن و مردم بی گناه رو میکشتن و اموالشون رو میدزدیدن. بسته به اینکه فقط مردم رو کشتن یا فقط مالشون رو دزدین یا اینکه هم کشتن هم مالشون رو دزدیدن احکامی براشون تعیین میشه مثل کشته شدن یا تبعید شدن یا قطع دست و... کلا این آیه مربوط به کسایی هست که چنین فساد های وحشتناکی ميکنن و مردم بی گناه رو میکشن و مالشون رو میدزدن✅‼️ 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe برای پشت کردن به این باور اهریمنی همین یک آیه برایم کافیست ان الله لا یحب الفرحین به درستی که الله شادی کنندگان را دوست ندارد سوره قصص آیه 76 ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe 1- (ان الله لا یحب الفرحین) بخشی از آیه 76 از سوره مبارکه قصص است نه کل آیه. برای فهم مفهوم یک آیه باید به معنی کل آن توجه کنیم. 2- به عنوان مثال اگر کسی بگوید: "دنیا فراز و نشیب دارد، از اینکه امروز ثروت نامشروع زیادی جمع کرده ای، خوشحال نباش!" و فرد دیگری فقط قسمت "خوشحال نباش!" را برای شما نقل قول کند. آیا می توانید بگویید گوینده مخالف شادی و خوشحالی بوده است!!! 3- آیه 76 سوره مبارکه قصص می فرماید: «قارون از قوم موسى بود، اما بر آنان ستم كرد. ما آن قدر از گنج ها به او داده بوديم كه حمل كليدهاى آن براى يك گروه زورمند مشكل بود! (به خاطر آوريد) هنگامى را كه قومش به او گفتند: «اين همه شادى مغرورانه مكن، كه خداوند شادی كنندگان مغرور را دوست نمی دارد!» 4- منظور این آیه شادی و سرور گناهکارانه و کافرانه است که قهر و غضب خدا را با خود به همراه دارد. اما فرح و شادی از این که مورد نظر خدا واقع شده و نعمتی از خدا به او رسیده، مصداق شکر بوده و مورد رضای خداست. در آیات زیادی از قران خوشحالی مومنان توصیف شده است. http://yon.ir/UV0V 5- شخصی می گوید: روزی امام صادق ع از من پرسید: شوخی کردن نزد شما چه جایگاهی دارد؟ گفتم: اندک است. حضرت فرمود: پس این گونه نباشید. «بی گمان، شوخی از خوش اخلاقی است و تو با این کار، برادر خود را شاد می کنی. رسول خدا ص با افراد شوخی می کرد و می خواست آنان را شاد کند». http://yon.ir/o0wd 6- اساس دین اسلام بر پایه میانه روی گذارده شده است و درتمامی تعالیم و احکام شرع، می توان ریشه های این تفکر معتدل را مشاهده کرد اما برخی افراد مغرض و دین ستیز با بریده کردن آیات قرآن کریم و بدون آگاهی به علوم و فنون تفسیر اقدام به سم پاشی و تبلیغات منفی علیه اسلام می کنند. http://yon.ir/uYrf 💠منبع: کانال آنتی شبهه💠 https://telegram.me/Antishobheh بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
ملکه سادات دیگه انصافا نشنیده بودم... 🇮🇷 کانال ویکی شبهه @wiki_shobhe
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe مشخصات یک ایرانی اصیل: اسمش : به عربی فامیلش: به عربی کتاب مقدسش: به زبان عربی اسطوره هاش: همه عرب زبان مناجات و عبادتش: به زبان عربی شروع ازدواجش : به عربی مرگ و میرش: سبک عربی تقویم زندگیش: بر اساس عربی ایام اعیاد و عزا: همه عربی بیشتر کلمات گفتاریش: عربی سفرهای زیارتیش: مقصدش کشورهای عرب پوشش بانوانش : حجاب عربی و... فقط دغدغه ونگرانیش اینه که اسم خلیج فارسش نشه خلیج عربی ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe این پست زاییده عرق ملی گرایانست. آیا گذاشتن منافاتی با ایرانی بودن داره؟ چطور خیلی از همین ملی گراها اسامی انگلیسی و آلمانی روی فرزندانشون میگذارند هیچ تضادی پیش نمیاد پای اسم عربی که میاد وسط عرق ملی گرایانشون گل میکنه😉 قید شده کتاب مقدسش عربی!!🙄 مگه دین ملت میشناسه و جغرافیا؟ مگه اسلام فقط برای عربهاست؟!😕 زبان مصحف شریف عربیه و هر کتاب مقدسی زبانی داره. دلایل اینکه چرا به زبان عربیه بارها و بارها مفسران و نویسندگان بهش پرداختند که مهترینش کامل بودن این زبان و فصیح بودنش هست که قصد بیانش رو اینجا نداریم.. اسلام عرب و عجم نمیشناسه. اسلام فراتر از مرزها و جغرافیای مکانیست. شروع ازدواج رو قید کرده عربی طبعٱ کسیکه مسلمانه باید عقدش هم طبق اسلام باشه. اسم رو برای شروع ازدواج آورده اینطورنیست. بلکه ازدواج بر طبق اسلامه چه بسا دهها رسم در بین عرب وجود داشته باشه برای ازدواج که حتی یکیش رو هم ایرانی ها ملزمش نیستند. مناجات و عبادت هم که مشخصه،هر دینی یک زبان واحد داره. زبان واحد مسلمانها زبان عربیه، افراد از هر ملیتی باشند دعاها رو به اون زبان میخوانند،این دال بر مناجات و دعا به زبان فارسی یا سایر زبانها نیست. مسلمانها میتونن به هر زبانی بخوان با خدا مناجات کنند. قید شده به سبک عربی. طبیعتٱ مسلمانها باید آدابشون طبق دستور دینشون باشه.. نه طبق یهودیان و مسیحیان و سایر ادیان. و این اشتباهه قید شده عربیه چرا که خیلی از عربها مسلمان نیستند و ادیان دیگری دارند. ضمن اینکه التزام به شریعت اسلام و تبعیت از دستوراتش عرب و عجم نمیشناسه! اشتباه پست این هست که اسلام رو منحصر به عربها میدونه در حالیکه اسلام دینی جهانیست و مختص هیچ قومی نیست! ایام اعیاد رو ذکر کرده همه !😳😳 برپایی عید نوروز که از بزرگ ترین جشنهای ایرانیانه کجاش عربیه؟! برگزاری اعیاد مناسبتی مذهبی هم همه برگرفته از اعتقادات مسلمانانه و ارتباطی به عرب و عجم بودن نداره.. در سراسر دنیا این اعیاد گرامی داشته میشه. قید شده بیشتر کلمات گفتاریش عربی!😒 جواب نداره چون واضحه این دروغه!😕 مضحکه!قید شده سفرهای زیارتیش مقصدش عربه!😃 سفر زیارتیه! مشخصه که سفر زیارتی به آنتالیا و جزایر هاوایی و فرانسه نیست! ضمن اینکه همیشه مقصد سفرهای زیارتی کشورهای عربی نیست. پوشش بانوان رو قید کرده . حجاب تعریف مشخصی داره در اسلام که بنا بر اون تعریف قبایل مختلف و اقوام مختلف ایرانی با توجه به اون حدو مرز پوشش دارند. تنوع در پوشش بانوان مختلف ایرانی گواه خوبی بر صدق گفتار ماست. @S_Talebi @Suspicion بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe آیا بجز اسلام در بقیه ادیان و ایران قدیم حجاب به این صورت بوده؟؟؟ ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe 💢پوشش و در دوره کوروش کبیر اونایی که الان دم از کوروش میزنن اگه اون دوره بودن و...😁😁 ویل دورانت درباره ى زنان در دوران هخامنشیان می‌گوید: «زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز درتخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند. هرگز به آنان اجازه داده نمی‌شد که آشکارا با مردان اختلاط کنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را، حتی پدر یا برادرشان باشد، ببینند. در نقش‌هایی که درایران باستان برجای مانده، هیچ صورت زنی دیده نمی‌شود و نامی از ایشان به نظر نمی‌رسد.» لباس بلند و پر چینی که در نگاره های تخت جمشید به چشم می خورد و شاه نیز آن را بر تن دارد ، لباس مشخص دوره هخامنشی است و کوروش بنیان گذار این سلسله این لباس را از مادها كه نخستین دولت ایرانی آریایی و دولت قبل از هخامنشیان بودند گرفته بود و تمامی کارکنانش را متقاعد کرده بود که آن را بر تن کنند . ظاهرا او معتقد بود که این لباس نقص بدن اشخاص را می پوشاند و آدمی را زیبا و بلندبالا نشان می دهد این راز لباسهای چین دار بسیار بلندی است که انتهای آن روی زمین کشیده می شده است. ✅ یافته‌های پژوهشی نشان می‌دهد که زنان ایران زمین از زمان مادها (که نخستین ساکنان آریایی ایران زمین بوده اند) حجاب کاملی شامل پیراهن بلندچین دار و شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند روی لباس‌ها، داشته اند. این حجاب در دوران سلسله‌های مختلف پارس‌ها نیز معمول بوده است. تصویر به جا مانده بر روی تخته سنگهای دوره هخامنشی نشان می‌دهد که شباهتی بین لباس زنان و مردان پارسی وجود داشته است. زنان پارسی به جز لباس شبیه آنچه ملکه می‌پوشیده، لباس دیگری نیز داشته اند، پیراهن آنان پوششی ساده، بلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاه بوده که دامن از زانو به پایین شرابه‌هایی از مچ پا آویزان داشته، علاوه بر اینها زنان پارسی از چادر نیز استفاده می‌کردند، و آنرا بر روی تن خود می‌انداختند به طوری که تمام لباسهای زیر را می‌پوشانید. نقوشی که روی فرش پازیریک که در سیبری پیدا شده و آنرا مربوط به ایران در دوران هخامنشی می‌دانند ✅ چنان‌که کوروش بزرگ پس از فتح ماد همدان را که پایتخت دولت ماد بود، مرکز پادشاهی خود قرار داد و پارسیان از آداب و رسوم و حتی طرز پوشاک مادها بهره‌مند شدند. به نظر می‌رسد که پوشش زنان در دوران هخامنشیان با دوران مادها چندان تفاوتی نکرده باشد. پیرامون پوشاک زنان در این دوره چنین نوشته شده‌اند: «از روی برخی نقوش مانده ازآن زمان، به زنان بومی برمی‌خوریم که پوششی جالب دارند. پیراهن آنان پوششی ساده و بلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاه‌است. به زنان دیگر آن دوره نیز برمی‌خوریم که ازپهلو به اسب سوارند. اینان چادری مستطیل شکل بر روی همه لباس خود افکنده و در زیر آن، یک پیراهن با دامن بلند و در زیر آن نیز، پیراهن بلند دیگری تا به مچ پا نمایان است.» همچنین توسط یک هیئت روس در دره پازیریک قطعه فرشی کشف شده‌است که مراسم مذهبی را ترسیم می‌کنند که توسط چهار زن جشن گرفته شده‌است. آنها ایرانی الاصل هستند و لباس هخامنشی به تن دارند. رنگ پوست شخصیت‌ها سفید، چشم هایشان قهوه‌ای و موهایشان آبی است. در این فرش شباهت لباس زنان با مردان بسیار قابل توجه‌است، فرضیه‌ای که توسط هرودوت پیش از این تأیید شده‌است. ضیاءپور، پوشاک باستانی ایران ص53 پوشاک در ایران باستان، فریدون پور بهمن، صفحهٔ @mobahelegharne21 بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe "از کوروش بزرگ پرسیدند: چرا زنان شما پوشش سر ندارند؟ فرمود: "پوشش بانوی سرزمین من، "پلک های مردان" سرزمینم است ... " ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe 1⃣ همانند تمامی گفته های منتسب به ، این جمله هم بی منبع و دروغ است. بجز یک کتیبه فتح بابل که سند پرستی و پابوسی برای کوروش است، هیچ گفته دیگری از وی موجود نیست. 2⃣ برعکس چه در دوران و قبل از و چه بعد از آن بسیار سختی داشته اند. از روی به‌جا‌مانده در آثار باستانی، ظروف، تندیس‌ها و مجسمه‌های محافظت شده در موزه‌ها میتوان تصاویر حجاب زنان ایرانی را مشاهده نمود. منابع بسیارند از جمله: 1-حجاب در ایران باستان بود، بسیار شدید بود: 👤 و معروف درباره پوشش زنان ایران باستان و اینکه حجاب بسیار سختی در بین آنان رایج بوده، می گوید: «زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند. 👑 هرگز به آنان اجازه داده نمی شد که آشکارا با مردان آمیزش (اختلاط) کنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را، ولو پدر یا برادرشان باشد، ببینند. در نقشهایی که در ایران باستان بر جای مانده، هیچ صورت زن دیده نمی شود و نامی از ایشان به نظر نمی رسد. 📚 ، ، ص 434 2-زنان در زمان هخامنشیان به سر میکردند و دامن های بلند میپوشیدند: 👤 باستان شناس و در کتاب خود «پوشاک باستانی ایرانیان»: زنان در آن دوره چادری مستطیل بر روی همه لباس خود افکنده و در زیر آن، یک پیراهن با دامن بلند و در زیر آن نیز، پیراهن بلند دیگری تا به مچ پا نمایان است. 📚 ضیاءپور، پوشاک باستانی ایرانیان، ص 56 3- جايگاه حجاب در ميان زنان نجيب ايران‌‏زمين به گونه‏اي بود كه در دوران نفوذ بر شاهان هخامنشی، هنگامي كه به ملكه «وشتي» دستور داد كه بدون پوشش به بزم بيايد تا حاضران، زيبايي اندام او را بنگرند، این شهبانوی عفیف ایرانی امتناع كرد و از انجام فرمان پادشاه سر باز زد. او به دست جلاد شاه کشته شد ولی حاضر نشد سربرهنه شود. (استر زن یهودی خود را برای خوشامد شاه برهنه کرد.) (کتاب استر) 4- آئینه هویت ایرانی و تاریخ اجتماعی ایران در متجلی است. فردوسی بارها در مورد زنان از الفاظ «پوشیده رویان» و «چادر» اشاره میکند. مثال: در داستان هفت خوان اسفندیار: ✅ زپوشیده رویان ارجاسپ پنج/ برفتند با مویه و درد و رنج/ دو خواهر دو دختر یکی مادرش/ ابا مویه مادر به غم دخترش 5- تاریخ میگوید زنان اشراف زاده علاوه بر حجاب، داشتند: زنان اشراف براي حفظ حيثيت طبقه ممتاز و ايجاد حدودي كه آنان را از زنان عادي و طبقه چهارم امتياز دهد، صورت خود را مي‌پوشاندند و گيسوان خود را پنهان مي‌داشتند؛ از اين‌رو، محجوب بودن «پوشش صورت» به زنان برتر جامعه اختصاص داشت. (وشنوه‏اى، حجاب در اسلام، ص‏59، به نقل از السيرة الحلبيه، ج‏2، ص‏49) کنت گوبینو در کتاب «سه سال در ایران» معتقد است که آنچه در ایران ساسانی بوده است تنها زن نبوده، بلکه نگه داشتن زن بوده است. 🔴 پس مشخص شد جمله شبهه، هم کوروشش است! هم ادعایش درباره زنان ایران باستان دروغ است! و هم تراشی اش برای بی حجاب کردن زنان ایران! ⚠️حال سوال این است که چرا جماعت کوروش پرست ، با فرهنگ و آداب و رسوم اصیل ایرانی مخالفت میکنند؟! عفاف زن ایرانی که از نجیب ترین و باشرافت ترین زنان عالم بوده، از کدام دوره مورد تعرض قرار گرفت و چرا و چه کسانی به دنبال برداشتن تاج اصالت و نجابت 👑 از سر زنان ایرانی هستند؟! ⚠️ در ضمن چرا حرف گذاشتن در دهان کوروش مُرده در گور؟ از خود زنان نجیب ایرانی بپرسید که چرا حجاب دارند؟! جواب خواهند داد: من یک زن ایرانی مسلمان هستم. از من پرسیدند چرا مو و بدنت را از نامحرم می پوشانی؟ فرمودم: «چون میخواهم به خودم و بدنم احترام بگذارم. چون زیبایی های زنانه ام، تنها لایق پلک های پاک همسرم است 😊 و نه هیچ مرد غریبه ای.» 😉 🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع پاسخ به شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷 ☆○═════════┅ 📲 کانال ✅ ویکی شبهه ✅ در ایتا👇 🆔 https://eitaa.com/Wiki_Shobhe 📲 🇮🇷 ویکےشبهہ 🇮🇷 در تلگرام:👇 https://telegram.me/Wiki_Shobhe