eitaa logo
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
2.8هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.3هزار ویدیو
229 فایل
☎️ تلفن تماس: ۳۴۶۴۲۰۷۲- ۰۲۶ 👥 ارتباط با مدیریت کانال: @admin_zeynabiyeh غنچه های زینبی: @ghonchehayezeynabi ریحانه الزینب: @reyhanatozeynab بنات الزینب: @banatozeynab فروشگاه: @zendegi_salem_zeynabiyehgolshahr کتابخانه: @ketabkhaneh_zeynabiyeh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖 : عمه ی سادات بودن؛ ما را تا شدن خادمین امام هشتم بُرد... جشن ولادت ، از جنس نور و شوق در منزل ، مهدیه مشهد مقدس. 🎙 به سخنرانی و مداحی سرکار خانمها نظری و شامی زاده. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 : بانوی ! دستانمان را در دست پر مهرت گرفتی تا در دست بگذاری و ایستادگی پای امام را یادمان دهی ....‌ چه شدیم آن روز که درگاهت شدیم .... به یُمن ولادتت آب و جارو کرده ایم و منتظر قدوم مهمانهایت هستیم 😍😊 پس 👇 💯 طوری برنامه ریزی کنید که حتما چهارشنبه کنارمون باشید 😍☺️ 🎊 ما با کلی اتفاق های عالی در منزل عمه جان منتظرتون هستیم 😉✌️ ⛔️ راستی از پذیرش پسران بالای سه سال معذوریم! 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 : بانوی ! دستانمان را در دست پر مهرت گرفتی تا در دست بگذاری و ایستادگی پای امام را یادمان دهی ....‌ چه شدیم آن روز که درگاهت شدیم .... به یُمن ولادتت آب و جارو کرده ایم و منتظر قدوم مهمانهایت هستیم 😍😊 پس 👇 💯 طوری برنامه ریزی کنید که حتما چهارشنبه کنارمون باشید 😍☺️ 🎊 ما با کلی اتفاق های عالی در منزل عمه جان منتظرتون هستیم 😉✌️ ⛔️ راستی از پذیرش پسران بالای سه سال معذوریم! 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 : بانوی ! دستانمان را در دست پر مهرت گرفتی تا در دست بگذاری و ایستادگی پای امام را یادمان دهی ....‌ چه شدیم آن روز که درگاهت شدیم .... به یُمن ولادتت آب و جارو کرده ایم و منتظر قدوم مهمانهایت هستیم 😍😊 پس 👇 💯 طوری برنامه ریزی کنید که حتما چهارشنبه کنارمون باشید 😍☺️ 🎊 ما با کلی اتفاق های عالی در منزل عمه جان منتظرتون هستیم 😉✌️ ⛔️ راستی از پذیرش پسران بالای سه سال معذوریم! 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
‌ 🔖 |لحظه نوشت| تا حالا شده یه کار خیری بکنی و کسی نفهمه؟! ولی ته دلت هم خیلی بدت نیاد که یکی متوجه بشه و تحسین ات کنه😁😉 رسانه یعنی کسی که عاشقانه کار میکنه و تقریبا مطمئنه هیچ کسی متوجه نمیشه که کار اون بوده!!! ☺️ خادم رسانه یعنی ساعت ها مشاوره و برنامه ریزی...🤓 خادم رسانه یعنی چراغ خاموش کار کردن و در جمع محاکمه شدن! 😅 خادم رسانه یعنی وقتی همه دارن برنامه های ماه آذر رو جلو میبرن، نگران اول دی ماه باشی! نگران محتوا، چشم ها، فکرها، نگرش ها، مخاطب ها، ... خادم رسانه یعنی عکس به عکس، کپشن به کپشن دنبال لبخند امام زمان بودن...☺️ به قول شهید آوینی؛ یعنی کسی که "برای خدا کار میکنه" حتی اگر بنده های خدا متوجه نشن... 🔹 پ.ن: شاید شما هیچ وقت متوجه نشید این ۲۰۳ تا پیام بین چه کسانی رد و بدل شده، ولی خدا خوووب میدونه😉👌 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
‌ ▪️دخترانه‌ترین اربعین▪️ 💢 قسمت ششم. دیشب حدود ساعت ۱۱ بود که رسیدیم ... یه از راه دور به امام دادیم و اشک و اه...🥺 بعد رفتیم موکب تا وسایلمون رو بزاریم و بیاییم برای زیارت ...😍 قسمت سخت سفر اربعین همین جاست که خسته وارد کربلا میشی و حالا باید مسافت زیادی رو تا پیدا کردن موکب طی کنی...🙈 دیگه اخرها کم آورده بودم ولی باید استقامت داشت در مسیر و ، تمرین همه آمادگی‌های ظهوره ... عضلات پشت پام بشدت گرفته و درد ناک شده ولی به خودم قول دادم هیچی نگم .... تمرین و ....☺️ خلاصه رو پیدا کردیم و اومدیم بریم جاگیر بشیم که یکی از همسفرها بدلیل گرمازدگی حالش بد شد و راهی سرم و ....🤒 تو موکب وقتی جای ما رو تحویل داد که مستقر بشیم یکی از خانم‌های زائر شروع کرد به اینکه تا این خط مال ماست و ....😐 باز هم بحث تکراری منفعت طلبی .... خیلی حرفه این همه راه با و بیایی ولی هنوز گیر این باشی که ده سانت جای تو بیشتر باشه ....😏 به هر حال جا اونقدر بود که برای خوابیدن باید به پهلو میخوابیدی...🙈 بخصوص که بغلت هم یه کوچولو خوابیده باشه و تو باید مراقب باشی بهش نزدیک نشی بیدار بشه ....🥰 بیشتر از تو این سفر مامان‌هاشون خسته میشن و باید یه خدا قوت از همین جا بهشون گفت....خلاصه یک ساعتی دراز کشیدیم و بلند شدیم تا راهی حرم ارباب بشیم 😍✋ وضو که گرفتم زیر لب شعری می‌اومد به سر زنان آمد به کربلا .....😭 دستهام ناخودآگاه به سرم میخورد انگار دلم میخواست با زینب همراه و هم ناله باشم ۶۰۰ متری تا حرم فاصله داشتیم که تو خلوت اون وقت شب به سرعت طی شد و به باب سلطانیه رسیدیم با فشار و وارد حرم شدیم و تو سرازیری قرار گرفتیم دلچسب ترین دنیا ....😭😍 سلام آقا که الان روبروتونم ....✋ من اینجام و زیارتنامه میخونم .... خدا رو شکر کردم که یک بار دیگه اربعین زیارت امام حسین علیه السلام قسمتم شد🙏 با همسفرها منتظر نماز صبح شدیم و بعد اومدیم تو زیارت ... با هر قدم بازی میکنی و کم کم نزدیک به حرم میشی و بعد یهو به خودت میای که روبروی ضریح هستی 😭 انقدر که از دور میتونی حرف بزنی نزدیک ضریح که میشی انگار وارد تونل وحشت میشی😐 چون خادمان عزیز و زحمتکش بصورت گروهی حمله می‌کنند و اصلا اجازه تمرکز نمیدن🙈 خلاصه اومدم کنار و یه گوشه‌ای خلوت کردم و زیارت اربعین رو خوندم و به نیابت همه ملتمسین و حق داران و .... من عادت دارم حتی به نیابت هم زیارت میکنم هر جا میرم ... بعد از ساعاتی اومدم بیرون و با همسفرها راهی موکب شدیم ✋😍 اما چه موکبی که چون بلد نبودیم هر چه بیشتر راه میرفتیم دورتر میشدیم! آخر سر دوباره برگشتیم نزدیک حرم تا تونستیم موکب رو پیدا کنیم راهی که ۶۰۰ متر بود رو دو کیلومتر راه رفتیم ....😔 وقتی رسیدیم موکب بی خوابی دیشب و خستگی و ....دست به دست هم داد و نزاشت گرما و سرو صدا و ...مانع بیهوشی بشه و از ساعت ۸ تا ۹/۳۰ خوابیدم🙈 بعد دیگه با بیدارشدم و .... بعد نماز ظهر راه افتادیم طرف برای زیارت دوباره و که بماند برای فردا شرح ماجرا.... 🔰 ادامه دارد. 🆔 https://eitaa.com/ZeynabiyehGolshahrKaraj