نهج البلاغه و صحیفه سجادیه
🌸🍃﷽🍃🌸 ✋نهج البلاغه حکمت 31 - شناخت پايه هاى ایمان و کفر 🌹 وَ سُئِلَ عليهالسلام عَنِ اَلْإِيمَانِ
سلام علیکم
در ادامه بحث ایمان که فرمود ایمان ۴ رکن دارد یکی صبر است
و صبر چهار رکن دارد که یکی شوق ویکی شفق صحبت شد رکن سوم آن زهد هست
اما مباحثی در رابطه با زهد از اینجا به بعد مطرح میشود👇
دو نکته در باره زهد
https://eitaa.com/a_fatemi24/1266
معنی اصطلاحی زهد و اثر آن
https://eitaa.com/a_fatemi24/1267
سه مرتبه زهد
https://eitaa.com/a_fatemi24/1268
پنج مرحله اعراض در زهد
https://eitaa.com/a_fatemi24/1269
زهد حقیقی
https://eitaa.com/a_fatemi24/1270
حقیقت دنیا در قرآن
https://eitaa.com/a_fatemi24/1271
مردم سه دسته اند
https://eitaa.com/a_fatemi24/1272
استفاده از مواهب دنیا
https://eitaa.com/a_fatemi24/1273
شان نزول آیه در سوره تحریم
https://eitaa.com/a_fatemi24/1274
حرام کردن حلالهای خدا
https://eitaa.com/a_fatemi24/1275
زهد به معنی مدیریت کردن شادی و غم
https://eitaa.com/a_fatemi24/1276
👈جلوه ای از زهد حضرت زهرا سلام الله علیها
https://eitaa.com/a_fatemi24/1305
بحث زهد در روزهای آینده ادامه دارد
داستان های از زهد👇
https://eitaa.com/a_fatemi24/1306
زهد، یکی از بارزترین محسنات اخلاقی است و هرکس این صفت را دارا باشد زاهد میگویند.
زهد یعنی روی گردانیدن از دنیا برای آخرت و از غیر خداوند دل بریدن. از این تعریف برمیآید که
اولاً، زهد نسبت به کسی صادق است که امکان تحصیل دنیا و برخورداری از آن را داشته باشد.
ثانیاً، روی برتافتن او از دنیا به دلیل پستی و حقارت دنیا نسبت به آخرت باشد. هرگاه ترک دنیا به دلیل عدم امکان تحصیل آن و یا به هدفی غیر از رضایت خداوند و تحصیل آخرت باشد ـ
مانند جلب رضایت و محبت مردم و یا به علت فرار از سختی و مشقت تحصیل آنـ به آن «زهد» گفته نمیشود. مقابل آن «رغبت» قرار دارد که به معناى میل به چیزى است
https://eitaa.com/a_fatemi24/1264
معنای اصطلاحی زهد
البته زهد در ترک دنیا خلاصه نمىشود. زهد کامل و تام عبارت است از رویگردانى دل، از آنچه انسان را از خدا غافل کرده، از توجه به او باز مىدارد.
از اینرو، طبق روایتى، جبرئیل در پاسخ پیامبر (صلّیاللهعلیهوآله) که تفسیر زهد را از او پرسیده بود، گفت: «زاهد، آنچه را آفریدگارش دوست دارد، دوست مىدارد و آنچه را آفریدگارش ناخوش دارد، ناخوش مىدارد و در حلال دنیا بر خود سخت مىگیرد (و از آن در حدّ ضرورت استفاده مىکند) و به حرام آن توجه نمىکند؛ زیرا حلال آن حساب دارد و حرامش کیفر».
در روایات بسیارى به زهد در دنیا ترغیب و تشویق شده و آثار بزرگ و ارزشمندى براى آن بیان گشته است؛ از جمله:
من زهد في الدنيا أثبت الله الحكمة في قلبه ، وأنطق بها لسانه ، وبصره عيوب الدنيا دائها ودوائها ، وأخرحه منها سالما إلى دار السلام.
امام صادق (علیهالسّلام) مىفرماید: هر کس در دنیا زهد پیشه کند، خداوند قلب او را کانون حکمت قرار مىدهد و زبانش را بدان گویا مىسازد و او را به عیوب دنیا؛ هم درد و هم درمان آن بینا مىگرداند و وى را با سلامت از دنیا به بهشت مىبرد»
https://eitaa.com/a_fatemi24/1264
📚مراتب شدّت و ضعف زهد
۱. فرد به دنیا پشت میکند، در حالی که به آن تمایل دارد و در واقع با زحمت و مشقّت و تکلّف خود را از دنیا دور میکند.
۲. شخص با میل و رغبت و به آسانی از دنیا اعراض میکند؛ بدون آنکه تمایلی به آن داشته باشد. زیرا در نظر او دنیا نسبت به لذتهای اخروی کوچک و حقیر است. او در واقع مبادرت به یک معامله کرده است و چیز کمارزشتری را به انتظار رسیدن به کالای ارزندهتر از دست میدهد و البته از این معامله خشنود است.
۳. بالاترین درجه زهد آن است که با رغبت و اشتیاق، دنیا را ترک نماید و اصلاً احساس از دست دادن چیزی را نکند. احساس ننماید که معاملهای صورت گرفته است؛ چنانکه اگر کسی از مُشتی خاک بگذرد تا به یاقوتی دست یابد، هرگز احساس نمیکند که چیزی را به قیمت دستیابی به شی ارزندهتر از دست داده و معاملهای کرده است.
https://eitaa.com/a_fatemi24/1264
درجات اعراض در زهد
۱. ترک و اعراض از محرمات؛ یعنی زهدورزی نسبت به محرمات که به آن «زهد واجب» گویند.
۲. اعراض از شبهات؛ زهد ورزیدن نسبت به آنها که موجب سالم ماندن انسان از ارتکاب محرمات میگردد.
۳. زهد ورزیدن نسبت به مقدار بیشتر از نیاز از چیزهای حلال؛ یعنی خوراک، پوشاک، مسکن، اثاثیه زندگی و امثال آن و ابزارهای دستیابی به آنها از قبیل مال و جاه، به مقدار ضروری اکتفا کردن.
۴. زهد ورزیدن نسبت به همه آنچه که موجب لذت نفس میشود، حتی نسبت به مقدار لازم و ضروری از دنیا. به این معنا که بهرهمندی و استفاده او از مقدار ضروری نیز برای لذت آن نباشد، نه این که حتی قدر ضروری از دنیا را هم ترک نماید که اصولاً چنین چیزی امکان ندارد. این درجه از زهد و نوع ما قبل آن، زهدورزی در حلال است.
رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآله) فرمود: خوشا به حال آنان که در مقابل خداوند فروتنی میکنند و در آنچه برایشان حلال شده است، زهد میورزند، بدون آنکه از سیره من روی بگردانند.
الدُّنْيَا عَلَى غَيْرِهِمْ وَجَبَ وَ حَتَّى كَأَنْ لَمْ يَسْمَعُوا وَ يَرَوْا مِنْ خَبَرِ الْأَمْوَاتِ قَبْلَهُمْ سَبِيلُهُمْ سَبِيلُ قَوْمٍ سَفْرٍ[1] عَمَّا قَلِيلٍ إِلَيْهِمْ رَاجِعُونَ بُيُوتُهُمْ أَجْدَاثُهُمْ وَ يَأْكُلُونَ تُرَاثَهُمْ فَيَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُخَلَّدُونَ بَعْدَهُمْ[2] هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ [أَ] مَا يَتَّعِظُ آخِرُهُمْ بِأَوَّلِهِمْ لَقَدْ جَهِلُوا وَ نَسُوا كُلَّ وَاعِظٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ وَ آمَنُوا شَرَّ كُلِّ عَاقِبَةِ سُوءٍ وَ لَمْ يَخَافُوا نُزُولَ فَادِحَةٍ[3] وَ بَوَائِقَ حَادِثَةٍ طُوبَى لِمَنْ شَغَلَهُ خَوْفُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ خَوْفِ النَّاسِ طُوبَى لِمَنْ مَنَعَهُ عَيْبُهُ عَنْ عُيُوبِ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ إِخْوَانِهِ طُوبَى لِمَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ عَزَّ ذِكْرُهُ وَ زَهِدَ فِيمَا أَحَلَّ اللَّهُ لَهُ مِنْ غَيْرِ رَغْبَةٍ عَنْ سِيرَتِي وَ رَفَضَ زَهْرَةَ الدُّنْيَا مِنْ غَيْرِ تَحَوُّلٍ عَنْ سُنَّتِي[4] وَ اتَّبَعَ الْأَخْيَارَ مِنْ عِتْرَتِي مِنْ بَعْدِي وَ جَانَبَ أَهْلَ الْخُيَلَاءِ وَ التَّفَاخُرِ وَ الرَّغْبَةِ فِي الدُّنْيَا الْمُبْتَدِعِينَ خِلَافَ سُنَّتِي الْعَامِلِينَ بِغَيْرِ سِيرَتِي طُوبَى لِمَنِ اكْتَسَبَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ مَالًا مِنْ غَيْرِ مَعْصِيَةٍ فَأَنْفَقَهُ فِي غَيْرِ مَعْصِيَةٍ وَ عَادَ بِهِ عَلَى أَهْلِ الْمَسْكَنَةِ طُوبَى لِمَنْ حَسُنَ مَعَ النَّاسِ خُلُقُهُ وَ بَذَلَ لَهُمْ مَعُونَتَهُ وَ عَدَلَ عَنْهُمْ شَرَّهُ طُوبَى لِمَنْ أَنْفَقَ الْقَصْدَ وَ بَذَلَ الْفَضْلَ وَ أَمْسَكَ قَوْلَهُ عَنِ الْفُضُولِ وَ قَبِيحِ الْفِعْلِ.
۵. روی گردانیدن از هر آنچه غیر خدا است، حتی از خودش. البته توجه به بعضی از اشیا مانند خوراک و پوشاک و معاشرت با مردم در حدّ ضرورت منافاتی با این درجه از زهد ندارد؛ زیرا توجه کامل به خداوند جز با بقا و زنده ماندن انسان ممکن نیست و زندگی انسان هم در گرو برخورداری از ضروریات زندگی است. چنانکه از امام صادق (علیهالسّلام) نقل شده است: زهد کلید درِ بهشت و برائت از جهنم است و آن ترک کردن هر چیزی است که آدمی را از خداوند غافل گرداند، و افسوس نخوردن بر از دست دادن دنیا و دچار خودپسندی نشدن از ترک آن.
[قَالَ الصَّادِقُ ع الزُّهْدُ مِفْتَاحُ بَابِ الْآخِرَةِ وَ الْبَرَاءَةُ مِنَ النَّارِ وَ هُوَ تَرْكُ كُلِّ شَيْءٍ يَشْغَلُكَ عَنِ اللَّهِ تَعَالَى مِنْ غَيْرِ تَأَسُّفٍ عَلَى فَوْتِهَا وَ لَا إِعْجَابٍ فِي تَرْكِهَا وَ لَا انْتِظَارِ فَرَجٍ مِنْهَا وَ لَا طَلَبِ مَحْمَدَةٍ عَلَيْهَا وَ لَا غَرَضٍ لَهَا بَلْ تَرَى فَوْتَهَا رَاحَةً وَ كَوْنَهَا آفَةً وَ تَكُونُ أَبَداً هَارِباً مِنَ الْآفَةِ مُعْتَصِماً بِالرَّاحَةِ وَ الزَّاهِدُ الَّذِي يَخْتَارُ الْآخِرَةَ عَلَى الدُّنْيَا وَ الذُّلَّ عَلَى الْعِزِّ وَ الدُّنْيَا وَ الْجُهْدَ عَلَى الرَّاحَةِ وَ الْجُوعَ عَلَى الشِّبَعِ وَ عَافِيَةَ الْآجِلِ عَلَى الْمِحْنَةِ الْعَاجِلِ وَ الذِّكْرَ عَلَى الْغَفْلَةِ وَ تَكُونُ نَفْسُهُ فِي الدُّنْيَا وَ قَلْبُهُ فِي الْآخِرَةِ]
امام علی (علیهالسّلام) در پاسخ پرسش از ماهیت زهد میفرماید:
همه زهد در دو کلمه از قرآن گرد آمده است. خدای سبحان فرمود: تا بر آنچه از دستتان رفته دریغ نخورید، و بدانچه به شما داده شادمان مباشید. [۲۰] و آنکه بر گذشته دریغ نخورد و به آینده شادمان نباشد، از دو سوی زهد ورزیده است
https://eitaa.com/a_fatemi24/1264
زهد حقیقی
با توجه به آنچه در تعریف زهد و درجات آن بیان گردید، معلوم میگردد که مراد از دنیا تنها مال و ثروت، خوراک و پوشاک و مانند اینها نیست؛ زیرا کنارهگیری از همه این امور برای کسی که شهره شدن به زهد و ستوده شدن به پارسایی را دوست میدارد، بسیار آسان خواهد بود. بلکه دنیا شامل مقام و ریاست و همه بهرهمندیهای نفسانی ممکن از دنیا میشود. زهد حقیقی یعنی رویگردانیدن و عدم دلبستگی به مال و مقام. زاهد راستین کسی است که فقر و غنا، مدح و ذمّ و عزّت و ذلت در نزد مردم برای او یکسان باشد و جز در جستوجوی محبت و رضایت خداوند نباشد.
بنابر نظر امام خمینی زهد واقعی آن است که سالک را بر قلب سلیم، یعنی اعراض از ماسوی الله رهنمون کند.
زهد در دنیا همان فارغ شدن قلب برای آخرت و انصراف و تنفر قلب از حقیقت دنیا و توجه به مبدا حق تعالی است.
لکن زهد در دنیا به معنای ترک امور ضروری حیات نیست؛ این نوعی رهبانیت است که در شرایع الهی از آن منع شده است.بنابراین غنا و بی نیازی از غیر خدا، خالص شدن قلب از غیر خدا در امور مادی و معنوی و ساده زیستی از آثار زهد محسوب میشوند.
زهد بزرگترین جنود عقل به شمار میرود که انسان به واسطه آن به سوی عالم قدس و طهارت ارتقاء پیدا میکند و از عالم طبیعت و کثرات رهایی یافته و انقطاع کامل به سوی خداوند برای او حاصل میشود.
در مقابل اگر شخص رغبت به دنیا و زخارف آن پیدا کند، همین توجه به زینتهای دنیا بزرگترین جنود جهل و شیطان است و از دقیقترین دامهای نفس میباشد که به واسطه آن انسان از راه هدایت و برخورداری از ثمره شجره ولایت، محروم و محجوب میشود.
https://eitaa.com/a_fatemi24/1264
💎حقیقت دنیا در قرآن
📙قرآن در تبیین حقیقت آن میفرماید، «اعْلَمُوا اَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْاَمْوالِ وَ الْاَوْلادِ؛ [حدید/سوره۵۷، آیه۲۰. ]
بدانید که زندگی دنیا، در حقیقت، بازی و سرگرمی و آرایش و فخرفروشی شما به یکدیگر و فزونخواهی در اموال و فرزندان است.» و سرانجام به آنان که زندگی دنیوی خویش را با دنیا سودا کردهاند، در قیامت گفته میشود.»
📙قالَ اخْسَؤُا فِیها وَ لا تُکَلِّمُونِ؛ (بروید) در آن گم شوید و با من سخن مگویید. اُولئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الْحَیاةَ الدُّنْیا بِالآخِرَةِ فَلا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ؛ [بقره/سوره۲، آیه۸۶.] همین کسانند که زندگی دنیا را به (بهای) جهان دیگر خریدند. پس نه عذاب آنان سبک گردد، و نه ایشان یاری شوند.»
👇
🗂هنگامى كه انسان به اين مرتبه والا دست يافت و زاهد شد ، نسبت به اقبال و ادبار دنيا بى تفاوت مى گردد ؛ نه اِقبال دنيا او را شادمان مى كند و نه اِدبار دنيا او را اندوهناك مى نمايد ، چنان كه امام على عليه السلام در تبيين خصلت «زهد» مى فرمايد :
📌الزُّهدُ كُلُّهُ بَينَ كَلِمَتَينِ مِنَ القُرآنِ ، قالَ اللّهُ سُبحانَهُ : «لِّكَيْلاَ تَأْسَوْاْ عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلاَ تَفْرَحُواْ بِمَا ءَاتَـلـكُمْ » .زهد ، در دو جمله از قرآن جمع شده است . خداوند سبحان مى فرمايد : « تا براى آنچه از دست شما مى رود ، افسوس نخوريد و براى آنچه به شما مى دهد ، شادمان نشويد » .
🖇و آنچه در تبيين زهد و تفاوت آن با صبر گفتيم ، در اين سخن نورانى امير مؤمنان عليه السلام خلاصه شده است :
📌إنَّمَا النّاسُ ثَلاثٌ : زاهِدٌ ، وراغِبٌ ، وصابِرٌ . فَأَمَّا الزّاهِدُ فَلا يَفرَحُ بِالدُّنيا إذا أتَتهُ ، ولا يَحزَنُ عَلَيها إذا فاتَتهُ ، وأمَّا الصّابِرُ فَيَتَمَنّاها بِقَلبِهِ ، فَإِن أدرَكَ مِنها شَيئا صَرَفَ عَنها نَفسَهُ لِعِلمِهِ بِسوءِ العاقِبَةِ ، وأمَّا الرّاغِبُ فَلا يُبالي مِن حِلٍّ أصابَها أم مِن حَرامٍ.
مردم ، سه دسته اند : دنياگريز و دنياخواه و شكيبا . دنياگريز ، هر گاه دنيا به او برسد ، شاد نمى شود ، و هر گاه از دستش برود برايش غم نمى خورد . شكيبا ، دنيا را قلبا آرزو مى كند؛ اما چون به چيزى از آن برسد ، جانش از آن روى برمى گرداند ؛ زيرا از فرجام بد آن آگاه است . و دنيا خواه اهمّيتى نمى دهد كه از طريق حلال به دنيا رسد يا از حرام .
https://eitaa.com/a_fatemi24/1264
♦️استفاده از مواهب الهی
🖇تنعم و استفاده از نعمتهای حلال دنیا اشکالی ندارد؛ قرآن کریم میفرماید: «قل من حرّم زینة الله التی اخرج لعباده و الطیّباتِ من الرزق؛ [ اعراف (۷)، آیه ۳۲] بگو: چه کسی زینتهای الهی را که برای بندگان خود آفریده و روزیهای پاکیزه را حرام کرده است؟».
📌از آیه مذکور برمیآید که استفاده از مواهب الهی امری منطقی و شرعی است و پیشوایان معصوم علیهمالسلام نیز از نعمتهای الهی استفاده میکردند.
🔸 بیان یک روایت
شخص زاهد سطحینگری به حضرت امام صادق علیهالسلام که لباس زیبایی به تن داشت عرض کرد: پدرت علی علیهالسلام لباس ساده میپوشید، چرا شما لباس فاخر پوشیدهای؟ امام علیهالسلام در پاسخ، آیه «قل من حرّم زینة الله ...» را تلاوت کرد
https://eitaa.com/a_fatemi24/1264
- آیه ۱ سوره تحریم
🔹خداوند متعال در سوره تحریم، آیه ۱، خطاب به پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ میفرماید: «یا ایها النبی لم تحرم ما احل الله لک تبتغی مرضات ازواجک و الله غفور رحیم؛ [تحریم (۶۶)، آیه ۱]
ای پیامبر! چرا چیزی را که خدا بر تو حلال کرده به خاطر جلب رضایت همسرانت بر خود حرام میکنی؟! و خداوند آمرزنده و رحیم است».
👈 شأن نزول
آیه مذکور به این مناسبت نازل شد که دو تن از همسران پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ بر ضد آن حضرت توطئه کردند. ماجرا به این صورت بود که پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ گاهی نزد همسرش زینب بنت حجش میرفت و او پیامبر را نگه میداشت و برای او عسل میآورد و آن حضرت میل میکرد. این خبر به گوش عایشه رسید و موضوع را با حفصه همسر دیگر پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در میان گذاشت و با هم توطئه کردند که به پیامبر بگویند بوی نامناسبی از دهنش تراوش میکند و آن حضرت نیز به این مسأله بسیار حساس بودند، پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ بعد از شنیدن آن سخن از حفصه فرمود: من نزد زینب بنت حجش عسل خوردم و من سوگند یاد میکنم که دیگر از آن عسل ننوشم، چون ممکن است زنبور آن عسل بر روی گیاه نامناسب و بدبویی نشسته باشد و تأکید کرد که این موضوع را به کسی نگویند.
ولی سرانجام این راز فاش شد و بعدها معلوم شد این قضیه توطئه بوده است. پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ سخت ناراحت شد و آیات یادشده، نازل شد و ماجرا را پایان داد
https://eitaa.com/a_fatemi24/1264
✳️حرام نکردن حلال خداوند
بنابراین آیه مذکور ارتباط چندانی با زهد ندارد، چون مسأله ترک آن عسل توسط پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ به خاطر توطئه دیگران بود و پیامبر نفرمود که من هیچگونه عسلی را نمینوشم، بلکه فرمود: از آن عسلی که در نزد زینب بنت حجش است دیگر نمینوشم. گرچه میتوان برداشت کرد که انسان نباید حلال خدا را برخود حرام کند و میتواند از نعمتهای مشروع و حلال خداوند متعال استفاده صحیح بکند.
♻️ زینتهای جسمانی و معنوی
در سوره اعراف، آیات ۳۱ و ۳۲، سخن از پوشش تن و سایر نعمتهای زندگی و روش استفاده صحیح از آنها سخن گفته است. میفرماید: «... زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود بردارید و بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید، که خداوند مسرفان را دوست نمیدارد».
آیه مذکور زینتهای جسمانی مثل پوشیدن لباس مرتب و پاکیزه، خوشبو بودن و... و نیز شامل زینتهای معنوی و صفات انسانی و فضائل اخلاقی و ... میشود.
در ادامه میفرماید: از نعمتهای خدا بخورید و بیاشامید؛ ولی زیادهروی نکنید، در آیه بعدی تأکید میکند که تحریم زینتها و پرهیز از غذاها و روزیهای پاک و حلال نشانه زهد و پارسایی و مایه قرب الهی نیست، و اگر نعمتهای مشروع و حلال بد بودند، خداوند آنها را خلق نمیکرد؛ بلکه زهد به معنای پرهیز از حرامهای الهی، دل نبستن به دنیا، نداشتن حرص، قانع بودن، اسراف و زیادهروی نکردن، و استفاده صحیح از نعمتها میباشد.
https://eitaa.com/a_fatemi24/1264