eitaa logo
نهج البلاغه و صحیفه سجادیه
502 دنبال‌کننده
177 عکس
29 ویدیو
5 فایل
📚حکمتهای نهج البلاغه ✔️هر روز یک حکمت بهمراه شرح انشالله https://eitaa.com/a_fatemi24/652 ✔️نکات قرآنی https://eitaa.com/a_fatemi24/660
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️استفاده از مواهب الهی 🖇تنعم و استفاده از نعمت‌های حلال دنیا اشکالی ندارد؛ قرآن کریم می‌فرماید: «قل من حرّم زینة الله التی اخرج لعباده و الطیّباتِ من الرزق؛ [ اعراف (۷)، آیه ۳۲] بگو: چه کسی زینت‌های الهی را که برای بندگان خود آفریده و روزی‌های پاکیزه را حرام کرده است؟». 📌از آیه مذکور برمی‌آید که استفاده از مواهب الهی امری منطقی و شرعی است و پیشوایان معصوم علیهم‌السلام نیز از نعمت‌های الهی استفاده می‌کردند. 🔸 بیان یک روایت شخص زاهد سطحی‌نگری به حضرت امام صادق علیه‌السلام که لباس زیبایی به تن داشت عرض کرد: پدرت علی علیه‌السلام لباس ساده می‌پوشید، چرا شما لباس فاخر پوشیده‌ای؟ امام علیه‌السلام در پاسخ، آیه «قل من حرّم زینة الله ...» را تلاوت کرد https://eitaa.com/a_fatemi24/1264
- آیه ۱ سوره تحریم 🔹خداوند متعال در سوره تحریم، آیه ۱، خطاب به پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ می‌فرماید: «یا ایها النبی لم تحرم ما احل الله لک تبتغی مرضات ازواجک و الله غفور رحیم؛ [تحریم (۶۶)، آیه ۱] ای پیامبر! چرا چیزی را که خدا بر تو حلال کرده به خاطر جلب رضایت همسرانت بر خود حرام می‌کنی؟! و خداوند آمرزنده و رحیم است». 👈 شأن نزول آیه مذکور به این مناسبت نازل شد که دو تن از همسران پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ بر ضد آن حضرت توطئه کردند. ماجرا به این صورت بود که پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ گاهی نزد همسرش زینب بنت حجش می‌رفت و او پیامبر را نگه می‌داشت و برای او عسل می‌آورد و آن حضرت میل می‌کرد. این خبر به گوش عایشه رسید و موضوع را با حفصه همسر دیگر پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ در میان گذاشت و با هم توطئه کردند که به پیامبر بگویند بوی نامناسبی از دهنش تراوش می‌کند و آن حضرت نیز به این مسأله بسیار حساس بودند، پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ بعد از شنیدن آن سخن از حفصه فرمود: من نزد زینب بنت حجش عسل خوردم و من سوگند یاد می‌کنم که دیگر از آن عسل ننوشم، چون ممکن است زنبور آن عسل بر روی گیاه نامناسب و بدبویی نشسته باشد و تأکید کرد که این موضوع را به کسی نگویند. ولی سرانجام این راز فاش شد و بعدها معلوم شد این قضیه توطئه بوده است. پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ سخت ناراحت شد و آیات یادشده، نازل شد و ماجرا را پایان داد https://eitaa.com/a_fatemi24/1264
✳️حرام نکردن حلال خداوند بنابراین آیه مذکور ارتباط چندانی با زهد ندارد، چون مسأله ترک آن عسل توسط پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ به خاطر توطئه دیگران بود و پیامبر نفرمود که من هیچ‌گونه عسلی را نمی‌نوشم، بلکه فرمود: از آن عسلی که در نزد زینب بنت حجش است دیگر نمی‌نوشم. گرچه می‌توان برداشت کرد که انسان نباید حلال خدا را برخود حرام کند و می‌تواند از نعمت‌های مشروع و حلال خداوند متعال استفاده صحیح بکند. ♻️ زینت‌های جسمانی و معنوی در سوره اعراف، آیات ۳۱ و ۳۲، سخن از پوشش تن و سایر نعمت‌های زندگی و روش استفاده صحیح از آن‌ها سخن گفته است. می‌فرماید: «... زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود بردارید و بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید، که خداوند مسرفان را دوست نمی‌دارد». آیه مذکور زینت‌های جسمانی مثل پوشیدن لباس مرتب و پاکیزه، خوش‌بو بودن و... و نیز شامل زینت‌های معنوی و صفات انسانی و فضائل اخلاقی و ... می‌شود. در ادامه می‌فرماید: از نعمت‌های خدا بخورید و بیاشامید؛ ولی زیاده‌روی نکنید، در آیه‌ بعدی تأکید می‌کند که تحریم زینت‌ها و پرهیز از غذاها و روزی‌های پاک و حلال نشانه‌ زهد و پارسایی و مایه قرب الهی نیست، و اگر نعمت‌های مشروع و حلال بد بودند، خداوند آن‌ها را خلق نمی‌کرد؛ بلکه زهد به معنای پرهیز از حرام‌های الهی، دل نبستن به دنیا، نداشتن حرص، قانع‌ بودن، اسراف و زیاده‌روی نکردن، و استفاده صحیح از نعمت‌ها می‌باشد. https://eitaa.com/a_fatemi24/1264
‼️ زهد به معنای بی‌رغبتی به دنیا و به زبان ساده، مرحله‌ای از -هیجانی است که موجب می‌شود منفعت دنیایی موجب شادی بسیار زیاد و مصیبت دنیایی مایه اندوه بیش از حد نشود. ‼️‼️«زهد دینی در روانشناسی باعث شادی‌ها و اندوه‌ها می‌شود» آدمی زمانی می‌تواند نسبت به موضوعات دنیایی از خود زهد نشان دهد که نسبت به وجودی دنیا و منزلگاه آخرت شناخت و درک صحیح پیدا کرده باشد. ‼️😳 شناخت صحیح از دنیا، انسان را در خود با رخدادها و وقایع زندگی یاری می‌کند و به این درک می‌رساند که دنیا گذراست. ‼️👌 خداوند متعال در قرآن کریم دنیا را توصیف می‌کند. این توصیف و توضیح را با ارزش و قیمت دنیا آشنا می کند و در نتیجه انسان درمی‌یابد که دنیایی از قبیل دارایی، ثروت و غیره چه میزان ارزش دارد و چقدر باید به این موضوعات بها بدهد. همچنین از سوی دیگر، خداوند متعال برای روشن شدن بیشتر موضوع، قیامت و زندگی پس از مرگ را نیز در قرآن برای بشر توضیح می‌دهد. ‼️🤭با روشن شدن ارزش‌ها، این قابلیت و درک در انسان ایحاد می‌شود که چگونه باید نسبت به موضوعات مختلف دنیایی و آخرتی سرمایه‌گذاری کند. ‼️یک مشاور، تنها با ارائه شناخت درست از فلسفه دنیا و امیال دنیایی به مراجعه کننده، نمی‌تواند موفق باشد. باید در مراجعه کننده، مرحله بالاتری از شناخت یعنی باور ایجاد شود. در این مرحله مشاور باید از تکنیک‌های روانشناسی استفاده کند. https://eitaa.com/a_fatemi24/1264
🔰موقعیت های دوگانه و واکنش منفی به آن 🔺زندگی از یک منظر به دو دوره تقسیم می شود: دوران «خوشایند» و «ناخوشایند». 🔺الدهر یومان: یوم لک و یوم علیک، فاذا کان فلاتبطر، و اذا کان علیک فاصبر. (میزان الحکمه، ج4، ص149) 🔹گاه زندگی به انسان رو می کند و خواسته ها و انتظاراتش می شود و از نعمت های آن برخوردار می گردد. 🔹و گاه دنیا به انسان پشت می کند و مشکلات و ها فرو می ریزند و از آنچه انسان دارد برخی را از دست می دهد و در تحقق خواسته هایش می گردد(لنبلونکم بشیء من الخوف والجوع و نقص من الاموال والانفس والثمرات). ⚠️ 😊نکته مهم" چگونگی واکنش ما نسبت به این دو دوره است. چگونگی واکنش ما تعیین کننده کیفیت زندگی و سرنوشت آن است. 🔺واکنش مناسب می تواند آسیب های منفی هردو دوره را از بین ببرد و آن را به یک فرصت برای زندگی تبدیل و اما واکنش نامناسب هردو موقعیت را به عاملی برای نابودی زندگی تبدیل می کند. درحقیقت، 👈سودمندی یا زیانباری این دو موقعیت به ما بستگی تام دارد؛ نه عوامل بیرونی. از این رو، نمی توان نسبت به نوع واکنش ها بی تفاوت بود و آن را ساده انگاشت. 🌀«افسوس» در ناخوشایندی ها و «خوش گذرانی» در خوشایندی ها دو پدیده مهم زندگی هستند که پیامدهای ناگوار به بار می آورند. 💠😊برخی افراد هنگام ناخوشایند زندگی بردباری خود را از دست داده، دچار حالت حسرت و افسوس و بی تابی و ناراحتی های شدید می شوند؛( (ان الانسان خلق هلوعا* اذا مسه الشر جزوعا). (سوره معارج، آیه 19 و 20)) به گونه ای که تعادل خود را از دست داده ولب به شکایت و اعتراض می گشایند و آنچه که نباید انجام دهند، انجام دهند. 💠😡هنگام خوشایند زندگی نیز برخی آن قدر خوشحال و خرسند می شوند که تعادل خود را از دست داده و از یک سو در خوشی کردن از حد گذشته و در خرج کردن زیاده روی می کنند و دچار حالت ترف و بطر می شوند، و از سوی دیگر نسبت به وظایف خود در این دوره کوتاهی می کنند((و اذا مسه الخیر منوعا) سوره معارج، آیه 21.) و درمجموع، خود را آلوده به گناه می کنند. ☺️نکته مهم، پیوستگی این دوحالت با یکدیگر است؛ بدین معنا که اگر کسی در حالت خوشایند دچار به و خوش گذرانی گردد، بدون تردید در حالت ناخوشایند نیز دچار تابی و نابردباری خواهد شد. https://eitaa.com/a_fatemi24/1264
🌀قرآن کریم در چند آیه به این دو پدیده نابهنجار پرداخته است. در آیه 36 سوره روم به خرسندی انسان در نعمت ها و ناامیدی او در بلاها پرداخته شده است: «و اذا اذقنا الناس رحمه فرحوا بها و ان تصبهم سیئه بما قدمت ایدیهم اذا هم یقنطون». 🌀و درآیه 48 سوره شوری، گذشته از خرسندی در نعمت ها، به ناسپاسی انسان در سختی ها اشاره شده است: «و انا اذا اذقنا الانسان منا رحمه فرح بها و ان تصبهم سیئه بما قدمت ایدیهم فان الانسان کفور». 🌀و اما در آیات نهم و دهم سوره هود، برای دوران خوشایند زندگی گذشته از خرسندی، به فخر فروشی و برای دوران ناخوشایند هردو ویژگی ناسپاسی وناامیدی بیان شده است: «و لئن اذقنا الانسان منا رحمه ثم نزعناها منه انه لیئوس کفور* ولئن اذقناه نعماء بعد ضراء مسته لیقولن ذهب السیئات عنی انه لفرح فخور». ✳️در برخی دیگر ازآیات به یک بعد مساله پرداخته شده که به دلیل پرهیز از طولانی شدن از ذکر آنها خودداری می کنیم. آنچه مسلم است، 🔴این دو واکنش منفی، سلامت روان فرد را به مخاطره می اندازند. افرادی که در موقعیت خوشایند بدمستی کرده و دچار در خوشگذرانی می شوند و هنگام بروز ناخوشایندی به شدت دچار افسوس و حسرت و ناراحتی می شوند، افراد نیستند. 🔵این نوسانات شدید روحی، ضربات زیادی به روان آنان وارد ساخته و آن را به مخاطره می اندازد. بروز این دو موقعیت، در زندگی اجتناب ناپذیر است. 🔴از این رو انسان موفق کسی است که بتواند در این دو موقعیت خود را کنترل کرده و تعادل خود را حفظ کند. حال، سوال این است که چگونه می توان این مشکل را برطرف ساخت و تعادل در هر دو موقعیت را به دست آورد؟ ➕ و به طور مشخص، چگونه می توان هم از فواید نعمت های الهی استفاده کرد و دچار پیامدهای منفی آن نشد و هم هنگام بروز گرفتاری کنترل خود را از دست نداده و دچار پیامدهای ناگوار بی تابی نگردید؟ https://eitaa.com/a_fatemi24/1264
✔️پاسخ این پرسش رغبت و دلبستگی به دنیاست. ➗اگر رشته علاقه انسان به دنیا گره خورد، چنان به وجودمی آید که از یک سو به دست آوردن و یافتن آن موجب شدت فرح و خوشحالی می گردد و از سوی دیگر، فقدان آن موجب بی تابی و حسرت شدید می شود. ➗وقتی انسان رشته دل خود را به دنیا گره زد با دنیا به شدت دچار نوسان روحی و روانی می گردد؛ بدین معنا که رویکرد دنیا او را بالا برده و به شدت خرسند وسرمست می سازد، و رویگردانی آن نیز به شدت او را بر زمین می زند و ناامید و افسرده می سازد. ✖️امام کاظم(ع) در زمره سفارشاتی که به هشام بن حکم دارند، می فرمایند که روزی حضرت مسیح(ع) به حواریان خود فرمود که کسی در هنگام بلا بی تاب ترین است که علاقه مندترین فرد به دنیا باشد. (یاهشام، ان المسیح(ع) قال للحواریین…ان اجزعکم عندالبلاء لاشدکم حبا للدنیا، و ان اصبرکم علی البلاء لازهدکم فی الدنیا. تحف العقول، ص392-393.) ✖️همچنین امام علی(ع) و امام صادق(ع) نیز می فرمایند کسی که همه هم و غمش دنیا باشد و در آن بسته باشد، هنگام جداشدن از آن به شدت دچار حسرت می گردد.(من کانت الدنیا همته، اشتدت حسرته عند فراقها. کتاب من لایحضره الفقیه، ج4، ص382) ✖️دلبستگی به دنیا انسان را " 🔷دچار سیری ناپذیری می گرداند که با هیچ مقدار از دنیا سیراب نمی شود و به نهایت آرزوهای خود نمی رسد. او پیوسته دچار احساس ونیازمندی خواهد شد. 🔷همچنین دچار پریشانی و آشفتگی خاطر و اشتغال فکری و روانی خواهد شد.(رسول الله(ص) من اصبح و امسی والدنیا اکبر همه، جعل الله تعالی الفقر بین عینیه و شتت امره، ولم ینل من الدنیا الا ماقسم له) 🔷به همین جهت، هر چند از نعمت های دنیا برخوردار باشد، اما باز دچار حزن و اندوه خواهند بود.(. رسول الله(ص): الرغبه فی الدنیا تکثر الهم والحزن.) 🔷در نتیجه، فقط رنج و درد و خستگی خود را افزایش داده است.(رسول الله(ص): الزهد فی الدنیا یریح البدن، والرغبه فی الدنیا تتعب البدن.) https://eitaa.com/a_fatemi24/1264
چطوری با ظرفیت باشیم و در فراز و نشیب ها متعادل و مسلط وشیک باشیم 👇
🟠درمان 🟡گفتیم که رغبت و دلبستگی به دنیا – که ریشه عدم تعادل در خوشایند و ناخوشایند زندگی است – موجب بروز بدمستی و خوش گذرانی در حالت اول و بی تابی و نابردباری در حالت دوم می گردد. با توجه به این حقیقت، معلوم می گردد که راه درمان این مشکل، قطع رغبت و دلبستگی به دنیاست. اگر رشته دلبستگی به دنیا قطع گردد انسان نه در خوشایند زندگی بدمستی می کند ونه در ناخوشایند زندگی بی تاب می گردد. 🟡این، همان چیزی است که در ادبیات دین به عنوان «زهد» شناخته می شود. اگر زهد یا بی رغبتی به دنیا در فرد به وجود آید نه دچار حسرت در ناخوشایندی ها می گردد و نه دچار مستی در خوشایندی ها. 🟡 این، بدان جهت است که فرد زاهد«وابسته» نبوده و از قید و بند دنیا «آزاد» است، از این رو، در کش و قوس زندگی دچار نوسانات روانی سخت نمی گردد و به همین جهت، راحت زندگی می کند. در قران کریم از این حالت روانی مثبت، با عبارت (لکیلا تاسوا علی مافاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم و الله لایحب کل مختال فخور)( حدید، آیه 23.) یادشده 🟥و در روایات، آن را محصول زهد دانسته اند. در روایات تصریح شده که زهد و بی رغبتی به دنیا موجب می شود که نه مصیبت ها و گرفتاری ها او را دچار حسرت و افسوس سازد و نه نعمت ها و بهره های دنیوی او را دچار فرح و بدمستی سازد. ☑️امام علی(ع) در این باره می فرماید: الزهد کله بین کلمتین من القران، قال الله سبحانه: (لکیلا تاسوا علی مافاتکم و لاتفرحوا بما آتاکم)، و من لم یاس علی الماضی و لم یفرح بالآتی فقد اخذ الزهد بطرفیه؛(نهج البلاغه، حکمت 439) تمام زهد در دو جمله از قرآن[گرد آمده] است. خداوند سبحان فرموده است که تا برآنچه از دست شما رفته، افسوس نخورید و برای آنچه به شما داده است شادمان نشوید. کسی که برگذشته افسوس نخورد و برای آنچه به دست می رسد شاد نشود، هردو جانب زهد (زهد کامل) را گرفته است. ☑️در کتاب الامالی صدوق به نقل از حفص بن غیاث آمده است : قلت للصادق جعفر بن محمد(ع): ما الزهد فی الدنیا؟ فقال: قد حد الله ذلک فی کتابه، فقال: (لیکلا تاسوا علی مافاتکم و لاتفرحوا بما آتاکم)؛ به امام صادق(ع) گفتم: زهد به دنیا چیست؟ فرمود: خداوند آن را درکتابش تعریف کرده است« تا برآنچه از دست شما می رود، افسوس نخورید و برای آنچه به شما می دهد، شادمان نشوید.» ☑️در جای دیگر، امام علی(ع) هنگام طبقه بندی انسان ها از این منظر، به سه گروه اشاره می کنندکه یکی از آنها زاهد است و در توصیف او به همین حقیقت اشاره می کند: انما الناس ثلاثه: زاهد و راغب و صابر. فاما الزاهد فلا یفرح بشیء من الدنیا اتاه و لایحزن علی شیء منها فاته، و اما الصابر فیتمنا ها بقلبه، فان ادرک منها شیئا صرف عنها نفسه لما یعلم من سوء عاقبتها، و اما الراغب فلا یبالی من حل اصابها ام من حرام؛(حار الانوار، ج10، ص 120) مردم، سه دسته اند: زاهد، دنیا خواه و شکیبا. زاهد، هرگاه چیزی از دنیا به او برسد، بدان شاد نمی شود و برای از دست دادن چیزی از آن نیز اندوهگین نمی شود. شکیبا، در دل تمنای دنیا را دارد، اما اگر به چیزی از آن دست یابد، چون عاقبت بدش را می داند، از آن روی برمی تابد. دنیا خواه، اهمیتی نمی دهد که از حلال به دنیا برسد یا حرام. 📚همراه با نهج‌البلاغه وصحیفه @a_fatemi24 ┄┄┅═✧❁🌹💎🌹❁✧═┅
⭕️شیوه تغییر رغبت ❗️اگر درمان مشکل یاد شده، زهد است، پرسش مهم دیگر این است که چگونه می توان زهد را به وجود آورد و در وجود انسان پرورش داد؟ ❗️در پاسخ باید گفت: هرچند زهد به معنای بی رغبتی به دنیاست، اما بدان معنا نیست که فرد زاهد به لحاظ روحی و روانی نباید به هیچ چیز دیگری رغبت داشته باشد. ❗️ رغبت و میل از وجود انسان سالم قابل حذف نیست. آنچه در زهد اتفاق می افتد، «تغییر رغبت» است. باید نظام رغبت را تغییر داد تا انسان در خوشایند زندگی دچار بدمستی و در ناخوشایند آن دچار حسرت و افسوس نگردد. 🛩در یک نگاه کلان موضوع رغبت، یا دنیاست و یا آخرت. اگر انسان نسبت به هریک رغبت پیدا کند، نسبت به دیگری، زاهد و بی رغبت خواهد شد(امام علی(ع) می فرماید: کن فی الدنیا زاهدا وفی الاخره راعبا.) ❗️اگر کسی نسبت به دنیا رغبت ونسبت به آخرت بی رغبت گردد، همه هستی و خوشبختی و هویت خود را در این دنیا فانی می بیند. لذا با رویکرد دنیا بسیار خرسند شده، تمام سعی خود را در بهره برداری و لذت بری از آن به کار می بندد. ❗️ همچنین از رویگرد دنیا بسیار ناراحت می گردد، چون همه چیز خود را از دست داده می بیند و از این رو، به شدت دچار حسرت و بی تابی می گردد. ❗️اما در طرف مقابل، اگر کسی نسبت به دنیا بی رغبت و نسبت به آخرت رغبت داشته باشد، همه دنیا را کالایی اندک و بی ارزش می داند( قل متاع الدنیا قلیل.) و آخرت را به خاطر همه نعمت ها و لذت های بی پایان و پایدارش، بهتر از هرچیزی به حساب می آورد، و لذا از رویکرد دنیا آن چنان خرسند نمی گردد که خود را گم کرده، دچار غفلت و خوشگذرنی شود و از روی گردانی آن نیز چنان بی تاب نمی گردد که دچار حزن و حسرت گردد. ❗️برای راغب دنیا، متاع دنیا آن قدر عظیم و بزرگ است که آمد و نیامدش نوسان ها و طوفان های شدیدی در زندگی اش ایجاد می کند و برای زاهد دنیا و راغب آخرت، خدا و آخرت چنان جذبه واهمیتی دارد که آمد و نیامد متاع اندک دنیا تاثیر چندانی در او به وجود نمی آورد. این، معجزه رغبت به آخرت و زهد و بی رغبتی به دنیاست. ❗️بنابراین، مهم ترین مساله، «تغییر رغبت» است و در این میان، سوالی اساسی این است که چگونه می توان به این هدف دست یافت و رغبت را تغییر داد؟
🔰آثار مثبت زهد در سلامت روانی 💢انسان زاهد به دلیل وابسته نبودن به بهره‌های دنیایی، از آسایش و آرامش در زندگی برخوردار است. بیشتر اضطراب‌ها و ناراحتی‌های انسان ناشی از تعلق خاطری است که به لذات مادی دارد. کسی که از این وابستگی رها شده و دل از بهره‌مندی‌های دنیوی کنده است، زندگی بی‌دغدغه و راحتی خواهد داشت. 💢زهد دراخلاق اسلامی به معنای اعراض و صرف نظر کردن از برخی لذات مادی، برای رسیدن به اهداف والاتر است. زاهد برای رسیدن به اهداف والاتر، دل به دنیا نمی‌بندد. «زهد یعنی اعراض و بی‌میلی، در مقابل رغبت که کشش و میل است. زاهد کسی است که توجهش از مادیات دنیا به عنوان کمال مطلوب و بالاترین خواسته عبور کرده و متوجه چیزهای دیگری...، شده است. بی رغبتی زاهد، بی‌رغبتی در ناحیه اندیشه و آمال و ایده و آرزو است، نه بی‌رغبتی در ناحیه طبیعت، که طبع انسان نسبت به چیز تمایلی نداشته باشد». ⭕️اکنون به آثار مثبت زهد در سلامت روانی اشاره می‌کنیم: 1. آرامش و راحتی. انسان زاهد به دلیل وابسته نبودن به بهره‌های دنیایی، از آسایش و آرامش در زندگی برخوردار است. بیشتر اضطراب‌ها و ناراحتی‌های انسان ناشی از تعلق خاطری است که به لذات مادی دارد. کسی که از این وابستگی رها شده و دل از بهره‌مندی‌های دنیوی کنده است، زندگی بی‌دغدغه و راحتی خواهد داشت. امیرالمؤمنین علیه السلام زهد را به بهترین وجه معرفی می‌فرماید: «زهد در قرآن، در دو جمله خلاصه شده است: "تا متأسف نشوید بر آنچه از دست شما می‌رود و شاد نگردید به آنچه خدا به شما می‌دهد".[حدید، 23.] هر کس بر گذشته، اندوه نخورد و بر آینده، شادمان نشود، به هر دو جانب زهد دست یاقته است».[الزهد کله بین کلمتین من القرآن قال الله سبحانه: لکیلا تأسوا علی مافاتکم و لا تفرحوا بما اَتاکم و من لم یأس علی الماضی و لم یفرح بالاتب فقد اخذ الزهد بطرفیه» (نهج البلاغه، حکمت 439] مسلماً کسی که چنین دیدگاهی به دنیا دارد و رفتاری متناسب با آن انجام می‌دهد، جسم و جانش آسوده و فارغ از ناراحتی‌های معمول زندگی این جهانی است. تأکید بر حال و اکنون که در بیان بسیاری روان‌شناسان دیده می‌شود، ریشه در همین آموزه دینی دارد. 2. آزادگی. کسی که به دلیل وارستگی، میل و رغبتی به ثروت و موقعیت دنیوی ندارد، از عزت نفس بالایی برخوردار است و مجبور نیست برای رسیدن به مطامع مادی پیش همه سر خم کند و ذلت را بپذیرد. «آزادگان جهان که سبک‌باری و سبک‌بالی و قابلیت تحرک و پرواز، اصیل‌ترین آرزوی آنان است، از آن جهت زهد و قناعت را پیشه می‌سازند که نیازها را تقلیل دهند و به نسبت تقلیل نیازها خویشتن را از قید اسارت اشیا و اشخاص رها سازند. ولی یک سلسله نیازها طبیعی و ضروری نیست و به وسیله خود انسان یا عوامل تاریخی و اجتماعی بر او تحمیل می‌شود و آزادیش را از آنچه هست، محدودتر می‌سازد. گرایش انسان به زهد، ریشه در آزادمنشی او دارد. انسان میل به تملک و بهره‌مندی از اشیا دارد، ولی آنجا که می‌بیند اشیا به همان نسبت که در بیرون، او را مقتدر ساخته است، در درون، ضعیف و زبونش کرده و مملوک و برده خویش ساخته است، در مقابل این بردگی طغیان می‌کند و نام این طغیان، زهد است».[سیری در نهج البلاغه، ص 231 و 232.] امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «دنیا خانه‌ای است که از آن بگذرند نه جایی که در آن بمانند و مردم در این دنیا دو گونه‌اند: یکی آنکه خود را فروخت و خویش را به تباهی انداخت و دیگری آنکه خود را خرید و آزاد ساخت».[«الدنیا دار ممر لادار مقر والناس فیه رجلان: رجل باع فیها نفسه فاوبقها و رجل ابتاع نفسه فاعتقها» ( حکمت 133).] 👇👇
3. محبوبیت. انسان وارسته به دلیل آنکه توقعی از دیگران ندارند، بلکه حاضر است در راه آنان ایثار و فداکاری کند، محبوب دل‌ها می‌شود. «زاهد از آن جهت ساده و بی‌تکلف و در کمال قناعت زندگی می‌کند و بر خود تنگ می‌گیرد که دیگران را به آسایش برساند. او آنچه دارد به نیازمندان می‌بخشد، زیرا دل درد آشنای او آنگاه به نعمت‌های جهان دست می‌یازد که انسان نیازمندی وجود نداشته باشد. او محرومیت و گرسنگی و رنج و درد را از آن جهت تحمل می‌کند که دیگران برخوردار و بی‌دردسر زندگی کنند. ایثار از پرشکوه‌ترین مظاهر جمال و جلال انسانیت است و تنها انسان‌های بزرگ به این قله شامخ صعود می‌کنند. قرآن کریم داستان ایثار علی علیه السلام و خاندان گرامیش را در آیات قرآن منعکس کرده است».[ سیری در نهج البلاغه، ص 222 و 223.] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «به آنچه نزد خداست، مشتاق باش تا خداوند تو را دوست بدارد و نسبت به آنچه نزد مردم است، بی‌رغبت باش تا مردم دوستت بدارند».[ارغب فی ما عند الله عزّوجلّ یحبک الله و ازهد فی ما عند الناس یحبک الناس» (مجلسی، بحارالانوار، ج 67، ص 15).] 4. استقامت و تحمل. انسان زاهد از آنجا که در ناز و نعمت بزرگ نشده است، استقامت زیادی در مشکلات دارد و به آسانی تسلیم نمی‌شود. امام علی علیه السلام فرمود: «شکیباترین فرد در بلاها، زاهدترین و بی‌رغبت‌ترین فرد نسبت به دنیاست».[ان اصبرکم علی البلاء لا زهدکم فی الدنیا» (محمدی ری شهری، منتخب میزان الحکمه، بخش 23، ماده صبر).]
و اما چندین داستان درباره زهد 👇