eitaa logo
کانال دروس آیت الله العظمی جوادی آملی
10.4هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
4.6هزار فایل
آخرین جلسات دروس و مباحث حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (دام ظله) در قالب تصویر، صدا و متن بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء معاونت رسانه ارتباط با ادمین: @bonyad_esra_admin فهرست: https://eitaa.com/a_javadiamoli_doross/11098
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 معادل فتح خیبر 🔹 ما یک وقت تعجب می کردیم که چرا پیغمبر (علیه أفضل صلوات المصلین) این فرمایش را فرمود!؟ جعفر بن ابیطالب برادر علی بن ابیطالب است، او چند سال در حبشه بود مأمور تبلیغ بود، با افکار حبشی ها، با تفکرات مسیحی ها، با تفکرات آنها آشنا شد. بعد از چند سال وقتی وارد مدینه شد که آن روز مسلمان ها به رهبری حضرت یعنی رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) خیبر را فتح کردند. غدّه بدخیم خیبر که سرمایه داران اسرائیلی آن جا بودند، یهودی های بدخیم آن جا بودند، مسلمان ها از آنها وام می گرفتند، مسلمان ها کوخ داشتند، آنها کاخ داشتند، قلعه داشتند درِ قلعه خیبر را که گفتند علی بن ابیطالب باز کرد درِ سبک و عادی که نبود. خیلی سخت بود برای مسلمان ها بار سنگین این بدخیم اسرائیلی های آن روز و جریان فتح خیبر و گشودن خیبر به دست توانای علی بن ابیطالب (علیه أفضل صلوات المصلین) این بود و همه مسلمان ها مخصوصاً وجود مبارک پیامبر (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) بسیار خوشحال شد. در آن روز جعفر بن ابیطالب از حبشه خود را به مدینه و به محضر حضرت رساند. 🔹 اگر بگویند این حرف طلاست و با طلا باید نوشت، اگر کسی چنین حرفی بزند مورد توبیخ قرار می گیرد. در محضر امام (علیه الصلاة و علیه السلام) سخنانی گفته شد، کسی به آن حضرت عرض کرد عجب جواهری ما امروز از شما شنیدم؟ فرمود همین! حیفت نیامد که این حرف ها را به طلا تشبیه کردی!؟ طلا و نقره اینها «إن الذهب و الفضة، إن الجواهر حجرٌ» طلا یک سنگ زردی است، نقره یک سنگ سفیدی است، حیفت نیامد که این حرف ها را به سنگ تشبیه کردی>؟![1] ما حیفمان می آید که بگوییم بیان نورانی حضرت مثل طلا و نقره است. 🔹 این روز برای همه روز باشکوه و جلال و عظمت بود روز پیروزی اسلام بود و حضرت خیلی خوشحال شد، مسلمان ها هم خیلی خوشحال شدند، یک فتحی بود. در آن روز جعفر بن ابیطالب برادر علی بن ابیطالب اینکه با بازوهای او درِ خیبر کَنده شد، با زبان او بسیاری از مسایل علمی در حبشه حل شد. وقتی وارد مدینه شد وجود مبارک پیغمبر این فرمایش را فرمود، فرمود امروز دو جشن برای من هست، من نمی دانم به کدام یک بیشتر خوشحال باشم!؟ آیا به فتح خیبر یا قدوم جعفر![2] یک یا یک او درس خوانده و جهانی را در قلمرو خود قرار داده، کتابی نوشته، کتیبه ای نوشته، سخنرانی کرده، محققانه عالم پروری کرده، عده ای را هدایت کرده به اسلام، آمدنِ جعفر بن ابی‌طالب از حبشه آن ‌قدر برای پیغمبر خوشحال کننده بود که عِدل فتح خیبر بود! یک این ‌قدر می ارزد، یک این‌قدر می ارزد! الآن هم پیغمبر همان پیغمبر است! الآن وجود مبارک ولی عصر همان ولی عصر است! الآن فاطمه زهرا همان فاطمه زهراست، این دین است! چرا ما قدر این را ندانیم!؟ از باده مغز تَر کن آن یار نغز جوی ٭٭٭ تا سر رود به سر برو تا پا به پا بپو[3] 🔹 چرا در کنار نباشیم!؟ چرا در کنار بیت نباشیم!؟ چرا از رهنمود نهج ‌البلاغه و صحیفه سجادیه و آثار نورانی اینها استفاده نکنیم!؟ مگر فرق می کند که یک روحانی برود حبشه بشود جعفر بن ابیطالب یا روحانی بشود شهید مطهری در داخل ایران و خارج ایران قلم فرسایی کند!؟ فرمود برای من این ‌قدر مسرت آور است که نمی دانم به کدام یک از اینها بیشتر خوشحال باشم!؟ الآن هم حرف پیغمبر همین است! الآن حرف وجود مبارک ولی عصر همین است! [1]. ر.ک: المناقب(ابن شهر آشوب), ج4, ص248؛ «فَسَمِعَ مِنْهُ كَلَاماً أَعْجَبَهُ فَقَالَ هَذَا وَ اللَّهِ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ الْجَوْهَرُ فَقَالَ لَهُ بَلْ هَذَا خَیرٌ مِنَ الْجَوْهَرِ وَ هَلِ الْجَوْهَرُ إِلَّا حَجَرٍ». [2]. بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج‏21، ص63؛ «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص لَمَّا فَتَحَ خَیبَرَ قَدِمَ جَعْفَرُ بْنُ أَبِی طَالِبٍ مِنَ الْحَبَشَةِ فَالْتَزَمَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ جَعَلَ یقَبِّلُ بَینَ عَینَیهِ وَ یقُولُ مَا أَدْرِی بِأَیهِمَا أَنَا أَشَدُّ فَرَحاً بِقُدُومِ جَعْفَرٍ أَمْ بِفَتْحِ خَیبَر». [3]. دیوان ملا هادی سبزواری, غزل150. 📚 پیام به همایش بین‌المللی بازاندیشی آرای استاد مطهری در مواجهه با مسائل امروز تاریخ: 1399/11/12 🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 حیات عاقلانه ▪️ ما می‌ خواهیم در جاهلیت زندگی كنیم یا در ؟ وجود مبارك پیامبر اسلام فرمود: ـ این حرف را هم شیعه ‌ها و هم سنّی ها از آن حضرت نقل كردند ـ «مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة»؛[1] كسی بمیرد و امام زمانش را نشناسد مرگ او مرگ جاهلیت است. (او [به] جاهلیت مرده است). می ‌دانید مرگ است، مرگ ما را نمی ‌میراند ما مرگ را می ‌میرانیم، در قرآن نفرمود مرگ انسان را می ‌چشد، فرمود انسان مرگ را می ‌چشد: ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ﴾.[2] ما مرگ را می ‌میرانیم نه مرگ ما را بمیراند! ما كه نابود نمی ‌شویم! مرگ یك مایه ‌ای است در یك لیوان، این یك لیوان ماست، اگر كسی عمری شیرین ‌كار بود، حرف شیرین زد، كار شیرین كرد، فكر شیرین داشت و با حلاوت بود، این لیوان خیلی شیرین است. هیچ شربتی به اندازه مرگ برای مؤمن گوارا نیست، این حرف، حرف مولوی است: مرگ اگر مرد است گو نزد من آی ٭٭٭ تا در آغوشش بگیرم تنگ ‌تنگ من از او جانی ستانم جاودان ٭٭٭ او ز من دلقی ستاند رنگ‌رنگ هیچ لذتی برای انسان مؤمن به شیرینی مرگ نیست؛ انبیا را می ‌بیند، اولیا را می ‌بیند، را می ‌بیند، فرشتگان را می ‌بیند، فرشتگان به او سلام می ‌كنند در كمال آسایش جان می ‌دهد. این مرگ است كه به این صورت است، این است؛ امّا اگر كسی مرگش مرگ جاهلی بود تمام تلخ ‌كامی های دوران یك طرف، تلخی مرگ یك طرف. فرمود: كسی امام زمانش را نشناسد و بمیرد مرگ او است: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة». مرگ وقتی جاهلیت شد معلوم می ‌شود زندگی، است، و گرنه در موقع مردن كه سخن از عقل و جهل، عدل و ظلم، حُسن و قُبح، حرام و حلال نیست. اگر عمری انسان بیراهه رفته است محصول آن عمر را در یك قدح می ‌ریزند می ‌گویند بچش! در قیامت هم همین كار را می ‌كنند می‌ گویند: ﴿ذُقْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْكَرِيمُ﴾[3] تو كه بودی بچش جزای عمل را! ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ﴾ نه «الموت یذوق كل نفس» نه مرگ ما را می ‌چشد، ما مرگ را می‌چشیم، ببینیم این قدحی كه پر كردیم تلخ است یا شیرین! فرمود: امام زمان را نشناسد تلخ است، جاهلیت است. وقتی مرگ مرگِ جاهلی بود، نشان آن است كه حیات است. ▪️ امام زمان، كسی است كه است است می ‌آورد تا مغزها فرار نكنند از یك سو، سرمایه ‌ها گریزان نباشند از سویی دیگر، طبقه محروم آشوب نكنند از سوی سوم، این می‌ شود ، این می‌ شود ، این می‌شود ؛ لذا گفتند با امام زمانت داشته باش، اسرار امامت را بشناس، دستور امام را بشناس. البته سینه‌زدن ها، ناله‌كردن ها و اشك ‌ریختن‌ ها هم در حدّ خود اثر دارد، اما آن نود درصدش است! ملّت نفهم را زود می ‌شود زیرورو كرد، اما ملت بفهم را هرگز نمی‌ شود منقلب كرد. این است كه گفتند درس ‌خواندن و عالم ‌شدن بر همه واجب است. [1]. كمال الدين و تمام النعمة (الشيخ الصدوق)، ج2، ص409؛ مسند أبي داود الطيالسي (أبو داود الطيالسي)، ج3، ص425. [2]. سوره عنکبوت، آیه 57. [3]. سوره دخان، آیه 49. 📚 سخنرانی محرم تاریخ: 1384/11/13 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 جامعه عادل 🔸 وجود مبارك حضرت كه می‌ كند دو كار می ‌كند: یكی مهم و یكی اهم, آنكه مهم است وظیفه همه است آنكه اهم است، وظیفه حوزه و دانشگاه مخصوصاً علماست. آنچه مهم است رواج هم دارد كه وجود مبارك حضرت، وقتی كرد خداوند به وسیله او: «وَ بِهِ یمْلَأُ اللَّهُ‏ الْأَرْضَ‏ قِسْطاً وَ عَدْلاً بَعدَ مَا مُلِئَت ظُلمَاً وَ جَورَاً»؛[1] یعنی به وسیله حضرت جهان پر از عدل و داد می‌ شود. اما بالاتر از این و مهم‌تر از این كه مقدور همه نیست و آن این است كه جهان را پر از بكند، مگر هر كسی چیزی می ‌فهمد؟! مگر هر كسی عاقل می ‌شود؟! مگر مردم حرف هر كسی را گوش می ‌دهند؟! مگر جامعه را به این آسانی می ‌شود كرد؟ آن دستِ ولایت حضرت است به بركت ذات اقدس الهی كه «یضَعُ عَلَی رُئُوسِ العِبَادِ فَتَكمَلَ بِهِ أَحلامَهُم وَ عُقُولَهم»؛[2] مگر یك چیز عادی است كه همه جا پیدا شود؛ این كار را حضرت می‌كند. من هر وقت درباره این حدیث نورانی كه او چطور مردم را عاقل كند هر وقت به این حدیث نورانی می ‌رسم متوقف می ‌شوم، این چه دستی است؟ چه كار می‌ كند؟ 🔸 اوّلین بخشی كه از قرآن نازل شد است و است و است و , ﴿اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ ٭ الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ ٭ عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یعْلَمْ﴾[3] اول سواد است و سواد, آن هم سوادی كه نور است و بعد عدل. عمل را عقل رهبری می ‌كند، كار را فهم رهبری می‌ كند, قیام را آن اندیشه هدایت می ‌كند؛ این كار حوزه است. تا جامعه نفهمد كه گناه سمّ است هر چه شما نصیحت كنید، دست از اختلاس بر نمی ‌دارد، این باید بفهمد كه گناه سمّ است. 🔸 جهان اگر بخواهد پر از شود باید پر از بشود این اهم است, وجود مبارك حضرت این كار را می ‌كند و شما عالمان دین كه شاگردان آن حضرت هستید باید جامعه را عاقل كنید با سیره ‌تان, سریره ‌تان, سنّتتان, سخنرانیتان, تدریستان, تألیفتان, مَشی متواضعانه ‌تان باید جامعه را عاقل كنید؛ آن وقت جامعه عاقل را می‌ شود عادل كرد آسان است. [1] . زاد المعاد ـ مفاتیح الجنان، ص423. [2] . الکافی(ط ـ الاسلامیه)، ج1، ص25؛ «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللَّهُ یدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ‏ أَحْلَامُهُمْ‏». [3] . سوره علق، آیه3 ـ 5. آپارات با کیفیت مناسب: https://aparat.com/v/euI5J 📚 سخنرانی در جمع طلاب و دانشجویان تاریخ: 1394/03/13 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 بأبی أنت و امّی یا حجّة الله 🔹 همه شما ـ ان‌ شاء الله ـ به وجود مبارك ولی‌عصر وابسته‌ هستید، به هر حال از شاگردان و فرستاده‌ های آن حضرت هستید! وجود مبارك امام زمان (ارواحنا فداه) دو كار می ‌كند كه یكی مهم است و دیگری أهم، ـ این بارها به عرض شما رسید ـ آن كار مهم, كار اجرای عدل و داد است كه «یمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلا»،[1] كار مهمی است و آن به عهده است، همه ما هم در این جهت سهیم هستیم و كاری هم أهمّ از عدل و أهمّ از داد می كند كه فرمود به بركت حضرت, ذات اقدس الهی «وَضَعَ اللَّهُ یدَهُ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُم‏»،[2] به بركت دست حضرت با ذات اقدس الهی عقل مردم زیاد می‌ شود؛ این به مراتب بالاتر از عدل است! چون جامعه ‌ای عدل‌ مدار است كه باشد؛ جامعه عقل‌ محور است كه عدل را تحمل می ‌كند! نه بیراهه می ‌رود و نه راه كسی را می‌ بندد, نه اختلاس می ‌كند و نه بی ‌عرضگی نشان می ‌دهد، این كار اصلی شما علماست كه جامعه را به , به , به , به دعوت كنید! هر وقت ما این حدیث نورانی را می ‌بینیم واقعاً برای ما حیرت ‌آور است! جامعه را می‌ شود عادل كرد، امّا چطور جامعه را عاقل كنیم؟ فرمود به بركت حضرت دستی روی سر مردم كشیده می‌شود که عقل مردم كامل می‌ شود، این چه كاری است؟! این مهم ‌ترین كار به دست شما علماست؛ كاری كه عوامانه است را، نه انجام دهیم و نه تشویق كنیم! عوام را بالا بیاوریم و به فكر عوامی نباشیم كه مردم چه می‌ خواهند, به مردم بگوییم شما چه بخواهید؟ نه ببینیم مردم چه می ‌خواهند و همان را بگوییم! باید به مردم بگوییم که شما چه بخواهید! بعد آن را برای مردم بازگو كنیم، این كارِ اصلی شما شاگردان ولی عصر است! حضرت كار اهمّش این است كه اول جامعه را عاقل می ‌كند، بعد كار مهمّش این است كه را در جامعه گسترش می‌ دهد. 🔹 را، می ‌شود به عدل و داد دعوت كرد؛ امّا اگر عاقل نباشند، چطور شما می ‌خواهید عدل را پیاده كنید؟ این طرف را ببندید، آن طرف زیرمیز؛ این طرف را ببندید، آن طرف روی میز؛ جامعه عاقل را می ‌شود عادل كرد، وگرنه با زور و بگیر و ببند این بسیار مشكل است كه انسان بتواند جامعه‌ای را پُر از كند؛ آن وقت 313 تن هم شاگردی مثل امام دارد، این البته می‌ تواند جامعه را اداره كند. چه قدرتی را ذات اقدس الهی به این ذخیره اوّلین و آخرین داد، خدا می ‌داند! این است كه وجود مبارك وقتی نام مبارك حضرت برده می‌ شود به احترام نام حضرت بلند می ‌شود و دست بر بالای سر می‌ گذارد برای همین است! این كار را كرد! وقتی نام مبارك حضرت را در حضورش بردند، به احترام وجود مبارك ولی عصر برخاست و دست بر بالای سر گذاشت،[3] این كار عادی نیست! كلّ این جهان را اول می‌ كند, بعد می‌ كند: «بأبی أنت و امّی یا حجّة الله». [1]. كتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج‏2، ص567؛ بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج‏36، ص316. [2]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص25. [3]. مستدرك سفینة البحار ج8، ص629؛ «و روی أیضاً عن مولانا الرّضا (علیه السلام) فی مجلسه بخراسان، قام عند ذكر لفظة القائم و وضع یدیه فی رأسه الشریف وقال: اللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَه‏»؛ «و روی العلاّمة المامقانی فی رجاله فی دعبل، عن محمّد بن عبدالجبار فی مشكاة الأنوار أنه لمّا قرأ دعبل قصیدته المعروفة علی الرّضا (علیه السلام) و ذكر الحجّة (علیه السلام) إلى قوله: «خروج إمام لا محالة خارج ٭٭٭ یقوم علی اسم الله والبركات» وضع الرّضا (علیه السلام) یده علی رأسه و تواضع قائماً و دعا له بالفرج» . 📚 سوره مبارکه شوری جلسه 18 تاریخ: 1394/03/12 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 فکر جهانی 🔹 همه مراکز علمی و تحقیقی و پژوهشی مخصوصاً حوزه و دانشگاه، این رسالت را دارند که فکر بکنند هرگز قمی فکر نکنند، ایرانی فکر نکنند، شرقی فکر نکنند، غرب آسیایی فکر نکنند، هرگز خاورمیانه ای فکر نکنند؛ چون قرآن از همان وقتی که نازل شده است فرمود جهانی فکر کنید! در همین سوره کوتاه اوایل بعثت که آنها گفتند: ﴿إِنْ هذا إِلاَّ قَوْلُ الْبَشَر﴾، ذات أقدس الهی فرمود نه، ﴿ذِكْرَی لِلْبَشَر﴾ من آوردم، من جهانی حرف زدم. کسی جهانی حرف می زند که باشد، سخن از مکه و مدینه و مانند آن نیست. ﴿نَذیراً لِلْبَشَر﴾، ﴿ذِكْری‏ لِلْبَشَر﴾ من حقوق بشر آوردم، آوردم، تمدن بشر آوردم. این حرف، است و حرف جهانی را فقط خالق جهان می ‌تواند بگوید، سخن از عرب و عجم نیست، من آوردم. 🔹 بر ما واجب است جهانی فکر بکنیم، حرف کانت را خوب بفهمیم، حرف دکارت را خوب بفهمیم، حرف هر فیلسوفی را خوب بفهمیم، خوب نقد کنیم. وظیفه ما این است که بزنیم، یک؛ جهانی را قانع کنیم، دو؛ اما کار ما این باشد که بین حرم و جمکران فکر کنیم، این جهانی حرف زدن و قمی فکر کردن است! ما إلا و لابد باید این باشد و باید به این سمت حرکت کنیم. 📚 پیام به بیست و دومین همایش کتاب سال حوزه تاریخ: 1399/10/17 🆔 @a_javadiamoli_esra