eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
10.7هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 اسم اعظم 🔸 شیخنا الاستاد (رضوان الله تعالی علیه) مرحوم علامه شعرانی در کتاب نثر طوبی[1] ذیل کلمه «ربّ» که برخی ‌ها گفتند این اسم اعظم ذات اقدس الهی است نقل می‌کند که مرحوم ابوالفتوح رازی در تفسیرشان در جلد اوّل از وجود مبارک امام صادق (سلام الله علیه) این روایت را نقل کردند که کسی خدمت امام صادق (سلام الله علیه) آمد و عرض کرد که می ‌خواهم اسم اعظم را از شما یاد بگیرم. هوای سردی بود، آب سردی هم در حوض بود، حضرت فرمود برو در حوض، او هم فرمایش امام را اطاعت کرد. مگر یک انسان در آن هوای سرد چقدر می ‌تواند مقاومت کند؟! این شخص خیال کرد که مثلاً عادی است، بعد وقتی که دید مرتّب می ‌لرزد، مدام استغاثه کرد که مرا در بیاورید، اما به اذن امام کسی او را در نیاورد. بعد از ته دل ناله زد: «یا ربّ اغثنی»! حضرت فرمود از این جا شروع می‌ شود.[2] 🔸 اسم اعظم حال است! مقام است! آن جایی که وقتی کسی در اتاق عمل می ‌رود و پزشک ناامیدش کرده، آن پدر یا آن مادر چگونه ناله می ‌زند؟ این آغاز راه است. اسم اعظم مفهوم نیست که انسان در حال عادی چند تا ذکر را بگوید که «یا الله»، «یا الله» و بتواند مشکلی را حلّ کند، است که آغازش از آن ناله شروع می ‌شود، به هر حال جنگ درونی است، این جا آه می‌ خواهد! سلاح بیرونی آهن است، سلاح درونی است «وَ سِلَاحُهُ‏ الْبُكَاء»،[3] ناله است و ضجّه است. اگر گفتند اسم اعظم، طلیعه ‌اش همین است. [1]. نثر طوبی، ص283. [2]. روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج‏1، ص69. [3]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص850. 📚 درس تفسیر سوره مبارکه مجادله جلسه 4 تاریخ: 1396/11/03 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 سرّ ولایی ولایت 🔹 جریان علی بن ابی طالب (صلوات الله و سلامه علیه) را غیر از خود آن حضرت و خاندان گرامی و کرام او مقدور کسی نیست تا تبیین کند. بعد از جریان نهروان یک خطبه و سخنرانی تقریباً چهل یا پنجاه صفحه ‌ای ایراد کردند[1] که ترجیع ‌بند آن خطبه نورانی، «سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی» است. همان طوری که ذات أقدس الهی در وصف قرآن گاهی جهانی سخن می ‌گوید، گاهی مقطعی، گاهی کل قرآن را محور تحدی قرار می‌ دهد که ﴿لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلی‏ أَنْ یأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهیراً﴾؛[2] گاهی ده آیه [3] و گاهی یک سوره،[4] بیان نورانی علی بن ابی طالب (صلوات الله و سلامه علیه) هم به شرح ایضاً است؛ گاهی می ‌فرماید: «أَنَا أَسْمَاءُ اللَّهِ الْحُسْنَی‏»[5] نه تنها من هستم، نه تنها خدایم، من جامع همه ‌ام. امیر المؤمنین (سلام الله علیه) فرمود: «مَا لِلَّهِ آیةٌ أَكْبَرُ مِنِّی»[6] از علی بزرگ ‌تر در عالم کسی نیست! نه اینکه علی جزء بزرگ ‌ترین مرد عالم است؛ زیرا وجود مبارک رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) در آن بهال یعنی خدای سبحان فرمود: ﴿وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ﴾،[7] غیر از وجود مبارک پیامبر کسی نمی ‌تواند افضل از علی بن ابی طالب باشد. آن ‌گاه خود حضرت به عنوان ترجیع ‌بند، این خطبه تقریباً چهل صفحه ‌ای را بازگو می ‌کند می ‌فرماید: «أَنَا الَّذی فَقَأْتُ عَینَ الْفِتْنَةِ شَرْقِیهَا وَ غَرْبِیهَا وَ مُنَافِقِهَا وَ مَارِقِهَا»؛[8] من چشم فتنه را کَندم چه شرقی و چه غربی، چه منافق و چه مارق، چه قاسط و چه ناکس، همه اینها را کور کردم، چشم فتنه را کور کردم و غیر از من احدی توان چنین کاری را نداشت. 🔹 آن‌گاه اسرار ولایی خود را بازگو می ‌کند که می‌ فرماید سرّ ولایی ما را غیر از فرشتگان و غیر از انبیای مُرسل و غیر از عبد صالحی که خدا قلب او را به ایمان و آزمود کسی به آن نمی‌ رسد که «لَا یحْتَمِلُهُ إِلَّا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِی مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَان‏‏».[9] مستحضرید که این گرچه دشوار است ولی رسیدن به این مقام میسور و ممکن است، معسور یا متعذّر نیست؛ البته بخشی از عسر را به همراه دارد. حضرت فرمود بنده مؤمنی که نه بیراهه برود و نه راه کسی را ببندد او می‌ تواند در مسیر فرشته‌ ها حرکت کند و همتای فرشته به ما بار یابد. [1]. تمام نهج البلاغه، ص259 ـ 298. [2]. سوره إسراء، آیه88. [3]. سوره هود، آیه13؛ ﴿أَمْ یقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیاتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقین﴾.‏ [4]. سوره بقره، آیه23؛ ﴿وَ إِنْ كُنْتُمْ فی‏ رَیبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقین﴾‏؛ سوره یونس، آیه38؛ ﴿أَمْ یقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقین﴾.‏ [5]. بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج53، ص47. [6]. بصائر الدرجات، ج‏1، ص77. [7]. سوره آل عمران, آیه61. [8]. تمام نهج البلاغه، ص260. [9]. بصائر الدرجات، ج‏1، ص26. 📚 . کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) تاریخ: 1398/10/21 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 منشأ برکت 🔹 در قرآن كریم وقتی از نظیر وجود مبارک پیامبر یا حضرت ابراهیم (سلام الله علیهما) سخن به میان می‌آ ید قرآن از زبان او نقل می‌کند: ﴿إِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحْیای وَ مَماتی لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ﴾؛[1] یعنی نه تنها مناسک حج من, عبادت ‌های حج و عمره من و نماز من برای خداست، بلکه تمام شئون حیات و ممات من برای خداست. پس کسانی‌ هستند که جمیع شئون زندگی و مرگ آنها الهی است. اگر مردان الهی به جایی رسیدند که حیات و ممات آنها, قیام و قعود آنها, رکوع و سجود آنها, سخن گفتن و سکوت آنها برای رضای خداست, جا دارد که ما بر تک ‌تک این شئون سلام عرض کنیم. اگر ﴿إِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحْیای وَ مَماتی لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ﴾ ما هم باید کنیم، عرض کنیم به پیشگاه ولی عصر «السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تَقْعُدُ السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تَقُومُ السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تَقْرَأُ وَ تُبَینُ السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تُصَلِّی وَ تَقْنُتُ السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تَرْکعُ وَ تَسْجُدُ السَّلَامُ عَلَیک‏». ما در نماز آموختیم که بگوییم «بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ»;[2] یعنی تمام قیام و قعود ما به نام خدا و با حول و قوه الهی است. اگر کسی این‌‌ چنین اندیشید و بود حیات و ممات‌‌ او الهی می‌شود, ما بر تک ‌تک این شئون سلام عرض می ‌کنیم. 🔹 ما در «دعای کمیل» به ذات أقدس الهی عرض می‌کنیم: خدایا تو را به اسمای حسنایت قسم می ‌دهیم که این «اسمای تو» کل آسمان و زمین را پُر کرده‌اند: «وَ بِأَسْمَائِک الَّتِی مَلَأَتْ أَرْکانَ کلِّ شَی‏ء»؛[3] به اسمی که کل صحنه را پُر کرده است. مستحضرید اسمی که در قرآن و روایت هست از سنخ لفظ نیست، یک; از سنخ مفهوم نیست، دو; اینها «اسماء، اسماء الاسماء» هستند. اینکه می‌ گویند اگر کسی بداند بسیاری از مشکلات را حل می‌ کند، «اسم اعظم» لفظ نیست که با یک لفظ کسی بتواند در جهان اثر کند, مفهوم نیست که با یک تصور مفهوم و امر ذهنی بتواند مُرده‌ ای را زنده کند، اینها «اسماء اسماء الاسماء» هستند. آن اسمی که کل جهان را پُر کرده است آنها را می ‌گویند . اگر در جریان «آصف بن برخیا»[4] و مانند آن که مقداری از اسمای الهی را آشنا بود[5] و کمتر از چشم به هم زدن تختی را از یمن به فلسطین آورد، آن حقیقت را آشنا بود، آنها را «اسم اعظم» می ‌گویند که نزد ائمه است, نه الفاظ را و نه مفاهیم را. 🔹 در «دعای کمیل» به خدا عرض می‌کنیم: «وَ بِأَسْمَائِک الَّتِی مَلَأَتْ أَرْکانَ کلِّ شَی‏ء»، در دعاهای ماه رجب نسبت به ائمه(علیهم السلام) عرض می ‌کنیم: خدایا ائمه ما, اهل بیت عصمت و طهارت, اینها کسانی هستند که «فَبِهِمْ مَلَأْتَ سَمَاءَک وَ أَرْضَک»;[6]‏ آسمان و زمین را علی و اولاد علی پُر کردند! این است, این است, این است, اینها هستند که معلم ملائکه هستند. بنابراین برابر آنچه که در «دعای کمیل» آمده با آنچه که در دعای ماه رجب آمده، همان طوری که آیات قرآن یکدیگر را تفسیر می‌کنند، ادعیه هم یکدیگر را تفسیر می‌ کنند, روایات هم یکدیگر را تفسیر می ‌کنند, زیارات هم یکدیگر را تفسیر می ‌کنند و این ذوات قدسی در کل عالَم هستند. اگر وجود مبارک ولی عصر حقیقتی را داراست که با آن حقیقت کل آسمان و زمین را می ‌تواند تشخیص بدهد و به اذن خدای سبحان حضور داشته باشد، ما به چنین انسانی عرض می ‌کنیم بر تک‌تک شئون تو سلام می ‌فرستیم: «السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تَقْعُدُ السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تَقُومُ السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تَقْرَأُ وَ تُبَینُ السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تُصَلِّی وَ تَقْنُتُ السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تَرْکعُ وَ تَسْجُدُ السَّلَامُ عَلَیک‏» و مانند آن. [1]. سوره انعام، آیه162. [2]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج‏3، ص338. [3]. البلد الأمین و الدرع الحصین، ص188. [4]. آصف در روایات و تفاسیر، همه جا وزیری خردمند، سیاستمدار و مدبّر معرفی شده است. مشهور است او داننده اسم اعظم و علم کتاب(علم لدنی) بوده است. [5]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص230؛«عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ(علیه السّلام) قَالَ: إِنَّ اسْمَ اللَّهِ الْأَعْظَمَ عَلَی ثَلَاثَةٍ وَ سَبْعِینَ حَرْفاً وَ إِنَّمَا كَانَ عِنْدَ آصَفَ‏ مِنْهَا حَرْفٌ وَاحِدٌ ...». [6]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص804. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1389/04/31 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 اسم اعظم 🔹 اینكه خدای سبحان فرمود نام مرا گرامی بدارید، معلوم می‌ شود این نام از برخوردار است. این نام را فرمود متبارك بدانید ﴿تَبَارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِی الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ﴾،[1] برای اینكه این نام است. این نام نشانه و علامت آن است كه همه خیرات از ناحیه اوست. فرمود: ﴿تَبَارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِی الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ﴾ این برای كسی است كه به حق به این اسم رسیده باشد و تلفظ كرده باشد. آنها كه به حق به این اسم رسیده ‌اند، این چنین می گویند: (بسم الله الرحمن الرحیم من العبد بمنزلة كن من المولی)؛ همان طوری كه خدای سبحان هر چه را كه بخواهد با «كن» انجام می‌ دهد، بنده آن مولی هم به اذن آن مولی، هر چه را بخواهد با «بسم الله» انجام می ‌دهد. نمونه‌ آن را قرآن در جریان نوح بیان كرده است كه ﴿بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها﴾. [2] جریان نوح را كه قرآن كریم طرح می ‌كند، می ‌فرماید او كه مسلط بر این طوفان سهمگین بود، كشتی را با نام خدا حركت می‌ داد و با نام خدا آرام می ‌كرد. یا سیر و سكون این كشتی با نام خدا بود. (بسم الله مجریها و بسم الله مرسیها) لنگرگاهش به نام خدا، حركتش هم به نام خدا. نوح وقتی می ‌خواست این كشتی حركت كند به نام خدا حركت می ‌داد، وقتی هم می ‌خواست این كشتی بایستد و لنگر بیاندازد، به نام خدا بود. 🔹 آنكه است به اذن خدا از «بسم الله» كاری می ‌گیرد كه مولای او از «كن» كاری را می‌ گیرد. اگر انسان به جایی رسید كه جز ، خواسته ‌ای نداشت، هر كاری را كه به اذن خدا بخواهد با ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم﴾ انجام می ‌دهد. ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم﴾ اثرش آن است كه بنده اگر بگوید مثل آن است كه خدایش بگوید «كن». ﴿إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیئًا أَنْ یقُولَ لَهُ كُنْ فَیكُونُ ﴾؛[3] منتها آن بنده، خداست؛ نظیر انبیای الهی، نظیر اولیای الهی، نظیر ائمه معصومین. آنکه با یك «بسم الله» این كشتی را در امواج به مقصد می ‌رساند، لنگر گاهش به اسم خداست، سیرش به اسم خداست، دیگران هم همین كار را می ‌كنند. به اسم خدا از دریا می‌ گذرند، به اسم خدا وارد آتش می ‌شوند و آتش گلستان خواهد شد. این نقش را دارد. 🔹 لفظ نیست، مفهوم نیست، صورت ذهنی نیست و مانند آن كه اگر كسی این كلمات را یاد گرفت بتواند مرده‌ ای را زنده كند. اسم اعظم است، جزء‌ درجات اولیای الهی است كه اگر روح به آن رسید،‌ این الفاظ را بگوید این كلمات را بر زبان جاری كند آن اثر را خواهد داشت. [1] . سوره الرّحمن، آیه 78. [2] . سوره هود، آیه 41. [3] . سوره یس، آیه 82. 📚 سوره مبارکه فاتحة الکتاب جلسات 2 و 3 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠
   عظمت بسم الله
🔸 وجود مبارك فرمود: «بِسمِ اللّه ِ الرحمنِ الرحیمِ أقرَبُ إلى اسمِ اللّه ِ الأعظَمِ مِن سَوادِ العَینِ إلى بَیاضِها»؛ یعنی كلمه طیبه «بسم الله الرحمن الرحیم» به نزدیك ‌تر از سیاهی چشم است به سفیدی چشم. 🔸 كسانی كه راهیان این راه ‌اند می ‌گویند با «بسم الله الرحمن الرحیم» كاری می ‌كند كه ذات اقدس الهی با «كُن» همان كار را انجام می‌ دهد؛ یعنی اگر كسی خدای سبحان شد، به اذن خدای سبحان، چونان عیسای مسیح، هم از گل به صورت پرنده می ‌سازد به اذن او، هم در آن می ‌دمد به اذن او و هم آن طائر پر می ‌كشد به اذن او: ﴿وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ كَهَیئَةِ الطَّیرِ بِإِذْنی فَتَنْفُخُ فیها فَتَكُونُ طَیرًا بِإِذْنی﴾. 🔸 چنین کسی به اذن خدا مرده را زنده می ‌كند، به اذن خدا پرنده می‌آفریند، به اذن خدا كار ﴿نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی﴾ را انجام می ‌دهد و مانند آن؛ لذا گفتند «بسم الله الرحمن الرحیم» از ، به منزله «كُن» از ذات اقدس الهی است یعنی همان كار را به اذن خدا انجام می‌ دهد. 📚 سخنرانی در کنگره بزرگداشت حضرت معصومه (سلام الله علیها) تاریخ: 1385/02/16 🌐 https://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠
دعوت عالمانِ بی عمل

🔹 یك وقت انسان است، او دعوت به خیر ندارد او دعوت به دارد. 👈 خداوند اسمای حُسنای فراوانی دارد: هم علیم است هم غفار است هم خیر مطلق است هم الله است كه است و جامع همه اسما؛ اگر كسی عالم بی عمل بود گفتار او, رفتار او, نوشتار او كتاب ‌های او رسائل او سخنرانی ‌های او عالمانه بود، چنین كسی انسان را به دعوت نمی ‌كند به دعوت می ‌كند... . 👇👇👇👇 🌐 https://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠
 دعوت عالمانِ بی عمل

🔹 یك وقت انسان است، او دعوت به خیر ندارد او دعوت به دارد. 👈 خداوند اسمای حُسنای فراوانی دارد: هم علیم است هم غفار است هم خیر مطلق است هم الله است كه است و جامع همه اسما؛ اگر كسی عالم بی عمل بود گفتار او, رفتار او, نوشتار او كتاب ‌های او رسائل او سخنرانی ‌های او عالمانه بود، چنین كسی انسان را به دعوت نمی ‌كند به دعوت می ‌كند. 🔹 یك انسان عالم بی عمل محدوده هدایت او فقط علم است; حالا این علم سودمند باشد یا نباشد بحث خاص خود را دارد كه از وجود مبارك رسول اكرم رسیده است كه «أَعُوذُ بِكَ مِنْ عِلْمٍ لَا ینْفَع‏». 🔹 پس ممكن است كسی سخنان عالمانه داشته باشد و نوشته‌ های عالمانه داشته باشد، چون است چنین انسانی چنین دعوت كننده ‌ای هرگز كسی را به خیر دعوت نمی ‌كند به علم دعوت می ‌كند, به عالم شدن دعوت می‌ كند و خداوند ما را به چنین سِمتی فرا نخوانده است. 🔹 نگفت سخنرانی عالمانه كنید، حرف ‌های عالمانه بزنید و نوشته ‌های عالمانه داشته باشید، چون این یك گوشه قضیه است، یك بال بشریت است، هرگز با یك بال كسی نمی‌ تواند پرواز بكند؛ لذا دعوت به علیم را خیلی نستودند. دعوت به علیم صِرف، كارِ عالمان بی عمل است. 📩 📚 درس اخلاق تاریخ: 1376/05/02 http://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra