عمریست دلم میل به جایی دارد
جایی که زمین حال و هوایی دارد
یک روز میاید و ز جان میخوانم
#ایوان_بقیع_عجب_صفایی_دارد
به مژگانش دلم سرگرم بازی گشته میترسم
ز بیپروایی طفلی که با خنجر کند بازی
- #قصاب_کاشانی
شبیه صاعقه از غم سرود ویران شد
کسی برای اذانم صدای قرآن شد
من از نماز و زمانم زیاد ظن بردم
که ضاد و ذال زبانم نماد ایمان شد
اگر خدا به دعاهای عشق اثر داده
جزای چشم دلیلش،که داغ و گریان شد
به کهکشان به فلک هم قسم که من دیدم
🌸میان کوچه که رفتی ستاره باران شد
ستاره ای رخ ماهت ستاره ای چشمت
از این درخشش زیبا نگاه حیران شد
فدا شود به خدا هم همیشه میگویم
دلی که دست تو دادم چو عید قربان شد
تلاش کن که طلایش کنی همین مس را
که زرگری همه شعرم دوباره پنهان شد
تو را که دو سَ زَ تزْ تزْ دَ زا رَزم خیلی
و راه ویژهٔ ما بر شما نمایان شد
تو ای مخاطب شعرم جناب لا ادری
برای نام تو سرچشمه(معشوقه)شاد و خندان شد
#بداهه
#سید_طباطبایی
احساس غریبی به دلم زمزمه ساز است
چون بوی عجیبی بدهد پنجره باز است
آخ من چه بگویم که از این غم شده شامم
بد سوخته چون از خود شب بر سر گاز است😫
#سید_طباطبایی
شامم امشبمون سوزیده😫
بچه ها هم ب زور میگن سید باید برامون از بیرون شام بیاری😢
"احساس غریبی به دلم زمزمه ساز است"
آهنگ بنان خوانده، که او طالب ناز است
در محفل عشقش سخنی نیست به جز یار
شعر و غزل آرید که دل قافیه ساز است
شب تا به سحر فکر و خیالم همه از اوست
در خواب ببینم که شبی مَحرم راز است
هر بار صدای نفسش را که شنیدم
دیدم که نوای دَمش آهنگِ مُجاز است
آواز بلند است و غزل قصه شد این بار
بنشین و ببین! چون سَرِ این قصه دراز است
هر کس که بیاید قدمش بر سَرِ دیده
بیرون بنشینید، در و پنجره باز است
این خانه حقیر است ولی طعنه زند بر
آن کاخ که آبادیش از باب مَجاز است
در باز و درونش پُر از عطر اقاقی
بشنو که نسیم خوش آن عین نیاز است
یک سفرهی از نور شده پهن ، که شبنم
با نان و طراوت ، همه اش روح نواز است
#هاتف ۱۴۰۰/۲/۳۰
#نقد
در کتابش خوانده ام که بهترین رنگها
رنگِ زیبای خداوند است...! الله الصمد
#کویر
کتابش: قرآن
عشق را درمن دمیدی، کاش میدیدی ز من
بعداز آن طوفان ویرانگر چه باقی مانده است...!
#فاضل_نظری
تو را آنگونه میخواهم که باغی باغبانش را
شبیه مادر پیری که می بوسد جوانش را
#علی_سلیمانی
سینه ام این روز ها بوی شقایق میدهد
داغ از نوعی که من دیدم تو را دق میدهد
#کاظم_بهمنی♥️
گفتی غزل بگو ! چه بگویم ؟ مجال کو ؟
شیرین من ! برای غزلْ شور و حال کو ؟
پر میزند دلم به هوای غزل ، ولی
گیرم هوای پر زدنم هست ، بال کو ؟
گیرم به فال نیک بگیرم بهار را
چشم و دلی برای تماشا و فال کو ؟
تقویم چارفصل دلم را ورق زدم
آن برگهای سبزِ سرآغاز سال کو ؟
رفتیم و پرسشِ دل ما بیجواب ماند
حالِ سوال و حوصلهی قیل و قال کو ؟
#قیصر_امین_پور
به گلو بغض و به لب اشک و به آغوشم درد
شانهای نیست ولی شکر که دیواری هست!
#هخا_هاشمی♥️
هر لحظه نگو: "میروم از شهر خیالت"
بگذار نگاهم به تو "پیوسته" بماند
#معصومه_سلیمی
آب وجارو کرده ام باز این دل دیوانه را
تا نمردم از غم چشم انتظاری... دربزن
#لاادری
هر ڪہ در ؏ـاشقی قدم نزده اسٺ
بر دل از خون دیده نم نزده اسٺ
او چہ داند ڪہ چیسٺ حالٺ ؏ـشق
ڪہ بر او ؏ـشق، ٺیر غم نزده اسٺ...
؟؟