#امام_زمان_عج_مناجات
لبریز شود از تو هوایم ای کاش
یک شب برسد به تو صدایم ای کاش
بستم هر روز با تو عهدی تازه
از عُهدهی عَهد خود برآیم ای کاش
#یوسف_رحیمی
خانه دلتنگ و همه پنجرهها حیرانند
کوچهها منتظر آمدن مهمانند
باز چشم غزل جمعه شدیدا ابریست
مژهها سربه هوا تشنه لب بارانند
عقربه هی پی تقدیر خودش میچرخد
خسته از این همه تکرار همه یارانند
یک نفر رفته ولی دیر شده آمدنش
عید را فلسفهی آمدنش میدانند
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
التماس دعا
شبی ز قدِ تو افتاد سایه بر دیوار
هنوز، عاشقِ بیچاره رو به دیوار است...
#آصفی_هروی
هدایت شده از آوای سکوت
🍁🍃
موسیقی غصههاست آوای سکوت
دنیای نگفتههاست، بلوای سکوت
از کوچهٔ تنهایی خود رد شدهام
با پای خودم که خیر! با پای سکوت
#رباعی
#مرتضی_درزی
@avayesokut
آبادی شعر 🇵🇸
🍁🍃 موسیقی غصههاست آوای سکوت دنیای نگفتههاست، بلوای سکوت از کوچهٔ تنهایی خود رد شدهام با پای خود
کانال اشعار جناب مرتضی درزی👌🌼🌼🌼
پیشنهاد عضویت👌
شبِ بیهوده ی ما را چه به خیر ؟!
خیر آنجاست که دلداده و دلداری هست ...
#لیلا_مقربی
#شب_بخیر
نسیمی روی دوشش میهمان شد...استراحت کرد
پس از آن روسری از روی مویش رفعِ زحمت کرد
برایم شیطنت میکرد و روی شانه میآمد
گمانم گفت سنگین باش...مویش را نصیحت کرد
به آرامی پریشان کرد خاطرجمعیِ ما را
اصولِ دلبری را مو به مو امشب رعایت کرد
دهانم را به صرفِ بوسهای از طعمِ لبهایش
به لبخندی به این مهمانیِ پُرشور دعوت کرد
به قدری چرخ زد با دامنِ گلدار و رنگینش
که عطرِ دامنش را با تمامِ خانه قسمت کرد...
#محمد_شریف
مقصدِ عشق آنگونه که گفتند به ما ،
روشن نیست
دوستان نیمهی راهید اگر، برگردید
#کاظم_بهمنی
#حماسه_ی_نهم_دی_ماه
#جمهوری_اسلامی_ایران
#انقلاب_اسلامی #شعر_پایداری
عمریست بیقرار، به سر میبریم ما
بر این قرار تا نفس آخریم ما
همراز روضهها و نواخوان نوحهها
دمساز سوز سینه و چشم تریم ما
ما را به سر هوای شهیدان بی سر است
از سر گذشتهایم چو بر این سریم ما
نام حسین محشر عظمای جان ماست
جاندادگان زندهی این محشریم ما
محشر به پا کنیم به فریاد یا حسین
امروز لشکر شه بیلشکریم ما
ما را به دست، پرچم صبر و بصیرت است
با عشق و شور همدم و همسنگریم ما
ما امّت نه دی و اهل حماسهایم
مرد جهاد و همقدم حیدریم ما
حرف ولیّ ماست که «من انقلابیام»
در راه انقلاب ز جان بگذریم ما
با طلحه و زبیر بگویید تا ابد
عمّاروار همنفس رهبریم ما
«اَلفتنةُ أشدُّ مِنَ القَتْل» خواندهایم
هرگز ز جرم فتنهگران نگذریم ما
با فاتحان بدر ز سازش سخن مگو
امروز رهسپار دژ خیبریم ما
چشم انتظار منتقم آل مصطفی
چشم انتظار معرکهی آخریم ما
#محمدمهدی_سیار
تصویر عشق در نم چشمت زلال بود
اما سراب چشم قشنگت خیال بود
بااینکه روز و شب به تو مشغول شد دلم
دیدار تو در آینۀ دل محال بود
از باغ عشق، سیب تو را چید قلب من
افسوس! سیب سرخ درخت تو کال بود
من با یقین به سمت تو ای عشق آمدم
غافل از اینکه دیدن تو احتمال بود
در انتظار بارش عشقت گذشت عمر
آخر همیشه شهر دلم خشکسال بود
من در قفس به شوق تو پر میزدم؛ اگر-
بر دوش عشق و شانۀ اندیشه بال بود
آغوش را برای که وا میکنی؟ بگو!
جز من برای هر که به در زد حلال بود؟
از بخت بد، شبی که به پابوس آمدم
همراه من چه بود؟ زبانی که لال بود!
اصلا مرا به شعر عزیز دلم چه کار؟
این هم غزل نبود! فقط عرض حال بود
در چشم تو به نقش خوش عشق زل زدم
تصویر عشق مثل سرابی زلال بود
#زینب_نجفی