eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
40 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
شور معطر نذرکریمه‌ی آل‌الله، حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها چون شاخه‌هایی درهم این شعر تر آوردم از بید مجنون‌های باغ قمصر آوردم دستی شمیم بیدمشک تازه باخود داشت این چندبرگ خشک، لای دفتر آوردم بی‌تابی نیلوفران درباد، دیدن داشت با باد رفتم تا کجاها سر درآوردم در روشنای چشمه آنجا چای دم کردم یا استکانی از شراب خلر آوردم پای کدامین صخره با تو درددل کردم؟ پای کدامین صخره، شعری دیگر آوردم؟ پیچیدم از آنجا تمام جاده‌ی قم را جای گلاب این اشک‌های پرپر آوردم در گردباد بی‌ترحم سخت پیچیدم پیچیدم و این گونه کفرش را درآوردم ازچلچراغ گنبدش دستی تکان می‌داد باگریه شعری تازه را پشت در آوردم از حضرت شاه‌چراغ ای ابر می‌بینی این نامه را بر آستان خواهر آوردم بر روی دست آوردم این شور معطر را از کوچه باغ قمصر این برگ و بر آوردم چون کودکی معصوم در پای ضریح آن‌گاه یاد از غروب چشم‌های مادر آوردم درجاده هم چشمم زیارت‌نامه سر می‌داد از جاده تا گلدسته چشمان تر آوردم شب بود و دیدم استجابت‌های گیسویی تا رو به این خاک شقایق‌پرور آوردم چشمم بر اوراق زیارت‌نامه بود اما دست از مدار کهکشان آن‌سوتر آوردم حس کرده‌ام بال کبوترهای گنبد را درحسرت پروازشان مشتی پر آوردم ازچشم زخم روزگار آسوده‌ام بانو! تا از تو حرزی خاصه بر انگشتر آوردم چیزی شبیه یک سفرنامه است شعر من این تحفه را در شامگاه آخر آوردم @abadiyesher
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
شاعر! به فکرِ کوچ از اين کوچه‌سار باش بر اسبِ بادپایِ تأمّل سوار باش با او قرار بسته‌ای ای تخته‌بندِ تن! مثلِ نسيمْ دربه‌در و بی‌قرار باش شاعر! هنوز شعرِ شريفی نگفته‌ای! شاعر! هنوز... آه! برو شرمسار باش چيزی نمانده است بپوسی در اين سکون از پيله‌های وهم به فکرِ فرار باش عمرت به وصفِ سبزه گذشت و به شرحِ باغ يک‌بار هم بيا و سراپا بهار باش شاعر! شروع کن به صفادادنِ خودت شاعر! زُلال مثل دلِ جويبار باش پلکِ شهود می‌پَرد از شوقِ ديدنت آيينه باش آينهٔ بی‌غبار باش تقسيم می‌کنند سحر شعرِ ناب را شاعر! به پاسِ شعر، سحرزنده‌دار باش شاعر! طريقِ زمزمه تغيير کرده است شاعر! بيا و شاعرِ اين روزگار باش...
🛑🏴 مراسم چهارپایه خوانی به مناسبت شهادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها_ ساعت ۲۱ 🔹سخنران: حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری 🔹مداحان: مهدی رسولی و سیدرضا نریمانی 🔹امشب یکشنبه ۲۲ مهرماه، ساعت ۲۱ 🔹صحن صاحب‌الزمان(عج) حرم مطهر @abadiyesher
اگر دیوانه‌ام هستی، به من چه! اگر از دیدنم مستی، به من چه! مگر من گفته‌ بودم عاشقم باش؟ از اول دل نمی‌بستی، به من چه! @abadiyesher
از دفترِ اشعارِ ولایت غزلی رفت معصومه‌ای از طایفهٔ پاکِ ولی رفت بر لوحِ دلِ شیعهٔ مولا بنویسید یک فاطمهٔ دیگری از دستِ علی رفت. @abadiyesher
‌ 🏴 اَلسَّلاَمُ عَلَیکِ یَا فَاطِمَةَ المَعصُومَة 🌹 شبیه مادر پای تا سر عفاف و مهر و یقین کوه ایمان و روح باران بود دختر نور بود و خواهر نور گلی از شاخۀ بهاران بود ماه و خورشید وام‌دار رخش آب و آیینه از غلامانش چادرش یادگار فاطمه بود دست حجب و حیا به دامانش فاطمه‌نام و فاطمی‌سیرت چشمه‌ای از زلال کوثر شد پدرش تا به او "فِداها" گفت بیشتر او شبیه مادر شد گل دامان اهل‌بیت نبی دست موسی‌بن‌جعفرش بر سر با همه مهر و انس داشت ولی با رضا داشت الفتی دیگر از جفای زمانۀ غدّار ماند معصومه از برادر دور بست بار سفر به‌سوی حبیب تا شود از وصال او مسرور هرکجا پا نهاد گلشن شد همه‌جا بذر معرفت پاشید گفت از راه و از ولایت عشق از غم و مهر حضرت خورشید ناگهان حمله کرد لشکر غم کاروانش اسیر طوفان شد لاله‌هایش به خاک افتادند او به قم خانه کرد و مهمان شد سخت بیمار بود و آزرده در فراق رضا به سوزوگداز مردم قم به خدمتش مشغول بود معصومه گرم رازونیاز گرچه شد دور از برادر خویش قصۀ کربلا نشد تکرار همدمش زخم تازیانه نشد او نشد خوار و زار در بازار می‌رسد از غبار مرقد او به جهان و جهانیان برکات جان عالم فدای معصومه خاک درگاه اوست آب حیات @abadiyesher
🟡قبل از اینکه تو هر چیزی «خوب» باشی، یه مدت زیادی قراره توش «معمولی» باشی. 🌼 🟡کاش هر زنی ی نزار قبانی داشت که که چشماشو بفهمه و بوقت غم با دستش به سینه اش اشاره کنه و بگه: "اینجا سرزمین توست...! 🌼 🟡آدما نه به اندازه‌ای که نشون میدن خوشحالن نه به میزانی که تظاهر میکنن، فهمیده و با درک و نه به قدری که اصرار دارن ثابت کنن، موفق! اما عادت کردن که برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران ویترینی از خودشون نشون بدن که جذابیت بیشتری داره و همین اول از همه باعث رنج خودشونه 🌼 🟡‏مراقب همنشینان خود باشید، سلولهای عصبی خاصی در مغز هست به نام نورون های آینه ای که وظیفه آنها تقلید ناآگاهانه از رفتار دیگران است، مثل خمیازه... نورون‌های آینه‌ای مغزتان بدون آگاهی خودتان شما را شبیه اطرافیانتان میکنند، با هر شخصی در یک محیط نباشید. @abadiyesher
ای خواهر غمخوارِ رضا،معصومه محبوبه‌ی آل مرتضی،معصومه یا فاطمه اِشفَعی لَنا فِی الجَنّه ای شافعه‌ی روز جزا، معصومه @abadiyesher
سلام و عرض تسلیت 🏴 وفات شهادت‌گونه خانم حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها را خدمت اعضا محترم تسلیت عرض می‌کنم. مراسم چهارپایه‌خوانی حاج مهدی رسولی و حاج سید رضا نریمانی حرم حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها 🏴 دعاگوی همه‌ی دوستان هستم
آبادی شعر 🇵🇸
سلام و عرض تسلیت 🏴 وفات شهادت‌گونه خانم حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها را خدمت اعضا محترم تسلیت عرض می‌
غریب شهر قمی... نه، که آشنا هستی تو مثل فاطمه، معصومۀ خدا هستی هزار فخر تو را هست در جهان امّا همین بس است شرف، خواهر رضا هستی... نوشته‌اند به تقدیر تو که زائر باش هنوز زائر آن مشهدالرضا هستی... به بارگاه تو دل از یقین شود لبریز تویی که معنی «یَهدی لِمَن یَشا» هستی... شکسته پشت من از این همه گناه، اما چه غم مرا که توأم شافع جزا هستی... چه خوانمت که زبان، عاجز است از وصفت چه گویمت که تو مستغنی از ثنا هستی @abadiyesher
به ساحت نورانی کریمه‌ اهلبیت حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها هر کس که نهاده است به این خانه قدم را از خاطر خود برده همان ثانیه غم را مانند بهشت است و ضرر کرده یقینا هر کس که ندیده است خیابان ارم را هر قدر حرم آمدم از یاد نبردم آن بار که با مادر خود آمده‌ام را در آینه‌کاری حرم فلسفه این است بسیار کنند از کرم این طائفه کم را می‌خواست که وصفش کند اما نتوانست شاعر خجل از کار خود انداخت قلم را @abadiyesher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوب می‌دانم که آخر در حرم گل می‌کنم فصل دوری را اگر دارم تحمل می‌کنم می‌روم از خانه بیرون، بی‌نهایت تشنه‌ام بر حریم خواهر باران توسل می‌کنم درّه‌ی تاریک دلتنگی امانم را برید پس برایش می‌نویسم، شعر را پل می‌کنم می‌رسم با واژه‌ها میدان هفتاد و دو تن شهر را در سایه‌ی مهرش تخیّل می‌کنم خسته و درمانده با صدها سوال بی‌جواب می‌گذارم سر به روی شانه‌های آفتاب می‌نشینم با خیالم در حوالی حرم در بهشت خاطراتم، در خیابان ارم می‌روم نزدیک‌تر، نزدیک‌تر، نزدیک‌تر هرچه هست و نیست را جا می‌گذارم پشت سر اقتدا بر خواهر خورشید هشتم می‌کنم با یقین و نور روحم را تیمم می‌کنم دفترم را چشمه‌ی دل آبیاری می‌کند قلبم اینجا جای خون احساس جاری می‌کند در شگفتم کاغذم طعم محبت می‌دهد یا دهان واژه‌ها بوی حقیقت می‌دهد گرچه امروز آمدم با بقچه‌ای شعر جدید من همانم،شاعر دلتنگ از خود ناامید السلام ای نبض شعر از نفس افتاده‌ها ای تمام دلخوشی در قفس افتاده‌ها لابه‌لای بوته‌های بیشه‌ی عشق خدا سبز می‌ماند غزل با ریشه‌ی عشق شما @abadiyesher
به به به‌به، به حزب الله و عزم اقتدارَش آتش به جان کین زده با شاهکارَش در لشگر صهیونیان خیسیده، هرسو شلوارِ هر واداده‌یِ بی‌اختیارش حالِ نتان‌یاهوی یابو چمچمال است از وق وقِ پیوسته‌ی سگ‌های هارش قلاده قلاده سگ‌ هار است هر سو افتاده گیج از لحظه‌هایِ مرگبارش این شام آخر بر ستم شامِ عزا شد درآمده با حمله‌ای عالی، دمارش شد کوفت بر اصحابِ صهیون"شامِ آخر" هستیم پایِ وعده‌ی فردا، ناهارش شیران حزب الله در یک حمله‌ی نو سازند انواع غذاها را نثارش جانی نمانده در تن ناپاکِ صهیون اینک رسیده لحظه‌های احتضارش هرکس که با حزبِ الهی در بیفتد اینگونه خواهد بود از این پس روزگارش تا هست حزب الله، نصرالله زنده است نصرِ الهی هست در هر لحظه یارش می‌آید او که مژده‌ی فتح بزرگ است هستیم با جان، جملگی چشم انتظارش @abadiyesher
۱۱۰ زخمی در «شام آخر»! عملیات پیچیده حزب الله در پاسخ به رژیم غاصب. هنوز نمی‌دانند از کجا خوردند ولی گفته شده اگر پاسخی به لبنان بدهند، موشک‌های سختی در انتظارشان است. علی الخصوص که حالا «هدهد» تصاویر دقیقی از پایگاه‌ها ثبت کرده‌ست. سید ما گفته بود که: زیاد گریه خواهید کرد! @abadiyesher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از اشعار "عاصی"
من از دنیا نمی خواهم مگریک کنج تنهایی که دنیا از من عاصی دریغش کرده در دنیا "عاصی" 🍁🍂🍁🍂