eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
42 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
لشکری می رسد از راه خدا رحم کند بددهن،بددل و بدخواه خدا رحم کند از همان دور صدای بدشان می آید ناسزا و بد و بیراه خدا رحم کند یک طرف چندهزارآدم بیرحم کثیف یک طرف غربت یک شاه خدا رحم کند وفَدَیناه بِذبحی که لبانش خشک است تشنه سر میبردَش آه خدا رحم کند حاجی آماده ی قربانی و دَه روز دگر می رسد آخر شش ماه خدا رحم کند ارباًارباشدن یک قدرعنا سخت است نکند لشکر گمراه؟ خدا رحم کند باعمودی که دراین لشکرشب می بینم آخرش می شکند ماه خدا رحم کند : سایه‌ی روی سرم، خیمه نزن، برگردیم دل ندارم که نباشد به تنت سر، برویم بر زمین میخوری و وای بمیرم نگذار قتلگاهت بشود قاتل خواهر، برویم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
بازهم ازعمل خویش به دل غم دارم خسته از این همه آلودگی و تکرارم دل من تنگ برای همه شد الا تو وای از تیرگی این دل بی مقدارم معصیت کرده مرا دور ز تو، میدانم پر شده نامه ی من از گنه بسیارم نامه ام اشک تورا باز درآورده، ببخش وای بر من که همیشه سر تو سربارم مهربانتر زخودت درهمه ی عالم نیست با همه تیرگی ام سوی شما رو آرم یک نظرکن که من ازدست خودم خسته شدم بی نگاه تو اثر نیست بر استغفارم من اسیر غم دنیا شده ام کاری کن تا رها گردم از این زندگی غم بارم هرکه دورازسرکوی تو شده خوار شده نده غیرازخودت آقا به کسی افسارم باهمه پستی من دست مرا میگیری ای فدای تو و بخشیدن تو دلدارم سِمَتِ نوکریت را به دو عالم ندهم فخرم این است که من نوکراین دربارم : گرچه این شهر شلوغ است، ولی باورکن آنچنان جای تو خالیست، صدا می پیچد سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
غربت کشیده آشنایش فرق دارد آهش، صدایش، گریه هایش فرق دارد فهمیده هرکس ذره ای دوری چشیده هجران زده حال و هوایش فرق دارد گیرم که مجنون در مسیر عشق لیلا طعنه شنید اصلا برایش فرق دارد؟ بامن نگوییداینقَدَرازطب و مرهم بیماریِ هجران دوایش فرق دارد قلبی که خون شدازفراق حضرت دوست یابن الحسن آقا بیایش فرق دارد لطف و کرم بر اغنیا فرقی ندارد اما گدا خیلی برایش فرق دارد چیزی ندارم غیرِ اشک و مهر زهرا عشقِ نگار است و بهایش فرق دارد پروازمابسته به وتر اهل بیت است پربسته، رفتن تا خدایش فرق دارد گمراه کن من را به زلف تابدارش عاشق شدن هم إهْدنایش فرق دارد سردابِ سامرا، سحر، با سینه زنها سرگشته سرتاسر صفایش فرق دارد زائر اگر یکبار نه یک لحظه حتی با یار باشد، کـربلایش فرق دارد : انگشت به لَب مانده ام ازقاعده ی عشق ما یار ندیده تَب معشوق کشیدیم سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
نشسته ام رمضان را کنار خوان رقیه منم گدای همین لطف بیکران رقیه اگرچه رانده شدم از همه ولی به امیدی رسانده ام سر خود را به آستان رقیه نمیزند لب خود را به لقمه ای که حرام است هر آنکه میخورد از رزق آب ونان رقیه خدا کند نزنم باز زیر قول وقرارم و سربلند بمانم در امتحان رقیه گره گشایی ما روضه های سوم ماه است که میهمان خدائیم و میهمان رقیه به ناله های منِ تحبس الدعا نظری کن به ناله ی ابتا، یاحسین جان رقیه نشسته ام سر سجاده واکند به دعایش زبان لال مرا لکنت زبان رقیه کمان شده قد من با گناههای زیادم مرا ببخش قسم بر قد کمان رقیه به خاک چادر زینب قسم که در صف محشر تمام گریه کنانند در امان رقیه خمیده راه اگر میرود بخاطر این است که خورده ضربِ لگدها به استخوان رقیه گرفته است چه محکم به دست معجر خود را رسیده آتش خیمه به گیسوان رقیه : روز سوم‌ آمد و یاد‌ رقیه‌ کرده‌ ام هدیه‌ کردم‌ روزه‌ام‌ را‌ من‌ به‌ بانوی‌ دمشق♥️ سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
به دامن پر مهرش زدم مکرر دست به دامنی که گرفته ز صد پیمبر دست به او که کل ملائکه ندیمه های وی اند به او که رسولان به محضرش ور دست خیال اهل حرم تخت میشود وقتی گرفته ای علم شاه کربلا در دست تو در مبارزه هم بارز است آقائی ات به وقت بخشش و احسان دهی ز پیکر دست ز دست بی علمت دست شسته ای یعنی نداده ای به کسی غیر آل حیدر دست همین که ماه حرم در خسوف نی ها رفت غریب کرببلا زد دو دست خود بر دست همین که بر سر سهم از سر تو دعوا شد میان خیمه سکینه گذاشت بر سر دست دو دست تو به روی خاک و در عوض حالا دراز کرده حرامی به سمت معجر دست : نهمین روز صیام است به عباس بگو کودکان با لب عطشان عمو میخواهند😔 سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
•| |• حسین جان ما از تو به غیر تو نداریم تمنّا حلوا به کسی ده که محبت نچشیده‌است
غزل مرثیه با الهام از غزل عرفانی امام خمینی (ره): من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم حال سجاد تو را دیدم و بیمار شدم در حسینیه ارباب شبی خوابم برد صبح پشت در یک میکده بیدار شدم چه شبی بود که از بین دو انگشت شما ناگهان با خبر از عالم اسرار شدم بچه بودم که علمدار، شفا داد مرا تا قیامت به ابالفضل(ع) بدهکار شدم خلق در روضه گرفتند برات عتبات من بیچاره ولی دیر خبردار شدم رشته بر گردنم افکنده ای و در پی تو هر شب آواره هر کوچه و بازار شدم کربلا اوج عزا بود ولی چون زینب از بلایای پس از شام عزادار شدم "من از آن روز که در بند توام آزادم" نوکر فاطمه (س)و حیدر کرّار شدم احمدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•| |• جز وصل تو دل به هرچه بستم توبه بی یاد تو هر جا که نشستم توبه...
•| |• بسم رب النور رب العشق رب العالمین بسم احمد ، بسم زهرا و امیرالمؤمنین . بسم رب الجود بسم مجتبی بسم کریم بسم ثارالله بسم الله رحمن الرحیم . السلام ای بهترین ماه ای محرم السلام السلام ای بهترین ارباب عالم السلام . از تو ممنونم که از غم راحتم کردی حسین با تمام روسیاهی دعوتم کردی حسین . تا شدم مجنون تو عقلم دو چندان رشد کرد در محرم نور ایمانم فراوان رشد کرد . ذره ای هستم که از مهر شما آکنده ام شک اگر کردم به درمان شما شرمنده ام . آنکه اهل حرف بود و در عمل جا زد منم آنکه دائم پای عشقت رنگ می بازد منم . تو همان آقایی و روضه همان دارالشفاست گریه بر داغ تو بر هر درد بی درمان دواست . قطره ی اشکی سبب شد کور بینا بازگشت با عصا آمد به سوی روضه با پا بازگشت . هست مدیون تو سر تا پا وجودم یا حسین بی نگاهت صد کفن پوسانده بودم یا حسین . حرف پیر زیرکی همواره در یاد من است مثل او این حرف در طوفان فریاد من است . ” هر که هستم هر چه هستم بر کسی مربوط نیست “ جود اربابم حسین بن علی مشروط نیست . پیرهن مشکی به تن کردن عبادت کردن است یا حسینِ ما همان قرآن تلاوت کردن است . واجب عینی است گریه قابل تبدیل نیست کعبه هم تعطیل باشد روضه ات تعطیل نیست . می شود این روضه ها بی سایبان هم برقرار برتر از عرش است روضه سقف می خواهد چه کار . چادر زهرای اطهر سایبان روضه هاست بانوی پهلو شکسته میزبان روضه هاست . روضه ای را که به پا کرده در این دنیا خودش اختیارش نیست دست هیچ کس الا خودش . پس به پای هم چرا بیهوده می پیچیم ما پای زهرا که وسط باشد همه هیچیم ما . ما تأسی می کنیم امسال بر بانو رباب سینه زن خواهیم شد حتی به زیر آفتاب . بی اراده غرق ناله بی امان بی اختیار گریه باید کرد مثل مادران داغدار . گریه های مادرانه یادگار فاطمه است روضه خواندن کار ماها نیست کار فاطمه است . سوختی در آتش صحرا بُنَیّ سوختم رفت غارت آن لباسی که برایت دوختم . کاش در گودالِ خون عطشان نبودی لااقل پیش چشم این و آن عریان نبودی لااقل ✍
با محبت آمدی، صید کمندم کرده ای با همین ترفند ساده، پایبندم کرده ای بی بهاتر از همه هستم ولی با لطف خود در میان عـاشقـانت ارجمـندم کرده ای بار سنگین گناهانم ذلیلم کرده بود با نگاه رحمت خود سربلندم کرده ای در پناه گرم آغـوشت مـرا جا داده ای در پناه خود مصون از هر گزندم کرده ای بیشتر از دیگران دارم صدایت می زنم بیشتر از دیگران چون دردمندم کرده ای راستش این است آقاجان اگر می خواهی ام چون محب مادرت بودم، پسندم کرده ای تا قیامت روزی ام از خوان زهرا می رسد شاکرت هستم که بر او مستمندم کرده ای : هرشب یتیم توست دل جمکرانی‌ام جانم به لب رسیده، بیا یار جانی‌ام سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
دلتنگ روی ماه تو هستیم ماهِ ما چشمان خیس وقت سحرها گواه ما معلوم می‎شود که دلت را شکسته‎ایم از بس که بی اثر شده این سوز آه ما نگذشته‎ایم محض رضای تو از گناه بگذر عزیز فاطمه از اشتباه ما یارانتان که سیصد و اندی نشد ببخش محبوس شد میان معاصی سپاه ما در زیر نور ماه کجا خیمه می‎زنی؟ تنها پناه عالمیان، تکیه گاه ما بیچاره آنکه مثل شما اهل گریه نیست حال بکاء و روضه و غم شد سلاح ما یک قطره اشک در غم جد تو کوه ساخت از این عبادت کم و قدر کاه ما دلخوش به گریه بر غم زهرای اطهریم تا بر دو چشم خیس تو افتد نگاه ما : روز سه شنبه بود که رفتی و سالهاست بغض غروب جمعه ی من این سه شنبه هاست سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، معطر بنام
حال و روزم را بیا آقا ببین بهتر نشد این گدای بی وفا هم واقعا نوکر نشد درد و غمهایم زیاد و این دلم آلوده است معصیت عادت شد و از من جدا آخر نشد از فراقت گریه و ناله نکردم یک شبی دل ندادم به تو و این فاصله کمتر نشد توبه ها کردم ولی توبه شکستم بعد از آن این چنین بودم که درد من دوا دیگر نشد با چه رویی حاجتم را بر زبان جاری کنم من که دیدم غربتت اما دلم مضطر نشد خوب کن بدحالی ام، رو برنگردان از گدا غیر تو اصلا برای من کسی یاور نشد تو بیا کـرببلایی کن مرا آرزویی بهتر از شش گوشه ی دلبر نشد مادر ارباب ما در بستر و دردش زیاد چند روزی میشود هم صحبت حیدر نشد زینبش دیده میان شعله ها پهلو چه شد بعد از آن تب کرد و بهتر حال آن دختر نشد : بیا ای وارث حیدر که زخم سینه ی زهرا به شمشیر تو می‌گردد مداوا یا اباصالح سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•| |• 🎥 از وقتی که رو کام من یه ذره تربتت نشست دست خودم نبود توی دلم محبتـت نشسـت... عمری از اون روز تا حالا گریه می‌کنم تا نبریم به کربلا گریه می‌کنم.... 🎙مداحی سوزناک مداح روشندل کرمانی در برنامه که داوران را حسابی به وجد آورد. ✨خِیـٰـالِ وَصـْـلْ @KhyaleVasl
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•| |• 🌿🌻 تولدت مبارک ای تولد دوباره زندگی‌م... یا 🎙 علیه السلام و مبارک 🍃🌹 ✨خِیـٰـالِ وَصـْـلْ @KhyaleVasl
‌•| |• مادر به اشک روضه مرا داده است شیر در شیرم آب کرده، ولی سود با من است... 🏴