eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مَلک به امر خدا سجده بر علی دارد یقین که شکر علی در مسیرِ شکر خداست
من فقط یک نوکرم، کار خودم را می‌کنم او خودش هر وقت لازم شد به نوکر می‌رسد ✍ دستم مقابل کس و ناکس دراز نیست تا روی پای نوکر‌ی‌ام ایستاده‌ام ✍ مداح و روضه‌خوان و سخنران و چای‌ریز کارِ تمام ما درِ این خانه نوکری‌ست ✍ در لباسِ نوکری، موی سپیدم آرزوست تا نفس دارم درِ این خانه خدمت می‌کنم ✍ من زنده‌ام به نوکری خانه‌ی شما! پس نوکری به کار نگیری به جای من! ✍ سرمایه‌ی من نوکریِ حضرت سلطان هر ثانیه‌اَش ناب‌ترین گنجِ زمان‌ست ✍ بهترین روزی ما نوکریِ ارباب است عبد را خوبتر از صوم و صلاتش بدهند ✍ بهترین آوازه‌ها در خادمیِ کوی توست شهرتِ خالی زشوقِ نوکری، شهرت نشد ✍ آبرودار شدن، ماحصل نوکری است هست، عزت همه‌اش تحت لوای حَسَنین ✍ تا غلامت شدیم فهمیدیم نوکری، احترام هم دارد ✍ آبروداری ما بی آبروها پای اوست تا قیامت نوکری کردن برایش پای ماست ✍ من مفتخر به نوکری حضرت توأم تو سفره‌دار هستی و من دعوت توأم ✍ حُکم قبول بندگیِ ماست با خدا حُکم قبولِ نوکری ماست با حسین ✍ از حب قیمتیِ تو قیمت گرفته‌ایم با نوکری تو همه عزت گرفته‌ایم ✍ عشق تو شغل شریف انبیای عالم است در سرایت نوکری دارد مراتب یاحسین ✍ با نوکریِ آل علی زنده‌ام فقط عینِ حقیقت است کلامم، شعار نیست ✍ غلام خانه‌ی زهرا حسابمان کردند برای نوکری‌اش انتخابمان کردند ✍ در لباس نوکری موی سپیدم آرزوست تا نفس دارم درِ این خانه خدمت می‌کنم ✍ از نوکری توست به هرجا که رسیدیم یعنی که غلامیِّ تو تنها هنر ماست ✍ مادرم با نمک روضه بزرگم کرده من به این نوکری از کودکی‌ام منصوبم ✍ عمری به عشق نوکریِ تو دویده‌ام حالا که اوفتاده‌ام از پا نمی‌خری؟ ✍ ذره‌ای هم که آبرو داریم همه از نوکری او داریم ✍ نوکری فاطمه محشر به دادم می‌رسد از غلام مادرش آقا تشکر می‌کند ✍ دلخوشی‌ام چیست به جز نوکری؟ حیدری‌ام حیدری‌ام حیدری ✍ از همان روز ولادت شده‌ام پابستت قِدمت نوکری‌ام از سَنَواتم پیداست ✍ مطمئنم بیشتر از هر عمل، روز جزا نوکریِ خانه‌ی زهرا به دردم می‌خورد ✍ خدمت‌گزار اهل خرابات اگر شدی ایام نوکریِ تو شاهانه بگذرد ✍ هر آنکه نوکری نوکر تو را کرده‌ست به قول مُرشد ما، بسته‌ست بارش را ✍ با نوکری‌ات سینه‌زن شوکت گرفته هر چه گرفته از همین کِسوَت گرفته ✍ دم تو گرم و کرم‌خانه‌ی شما آباد که بین خانه‌ی تو گرم نوکری هستم ✍
در ، نثار بر نور مبین حی سرمد صلوات بر جمع کسای آل احمد صلوات بر دشمنِ پنج‌تن، دمادم لعنت بر پنج‌تنِ آل محمد صلوات ✍
به‌مناسبت بر هیبت عترت پیمبر صلوات بر جان نبی حضرت حیدر صلوات بر فاطمه و دو نور چشمش، حسنین بر عید مباهله مکرر صلوات ✍
ای آنکه در فضای دعا میخری مرا تا اوج وصل حضرت خود میبری مرا مثل همیشه با نظر رحمتت ببخش حال دعا و زمزمه ی بهتری مرا حال قنوت و حال بکا حال بندگی کن مرحمت ز عاطفه کوثری مرا آئینه جمال خودت را نشان بده من اظهر الجمیل نما حیدری مرا لطف شماست خوانده مرا ورنه ای کریم شایسته نیست این سمت نوکری مرا هرگاه حال توبه مرا دست میدهد گویم که هست این گنه آخری مرا ای کاش پای لنگ مرا سنگ میزدی تا میزدود رنگ خطا یاوری مرا تنبیه میکنی بکن اما خودت بزن هرگز مده به کس دیگری مرا با یک اشاره قلب حسینی به من بده زهرا کند ز لطف مگر مادری مرا شش گوشه حسین دلم را ربوده است یعنی دوباره کرده علی اکبری مرا
ای آنکه در فضای دعا میخری مرا تا اوج وصل حضرت خود میبری مرا مثل همیشه با نظر رحمتت ببخش حال دعا و زمزمه ی بهتری مرا حال قنوت و حال بکا حال بندگی کن مرحمت ز عاطفه کوثری مرا آئینه جمال خودت را نشان بده من اظهر الجمیل نما حیدری مرا لطف شماست خوانده مرا ورنه ای کریم شایسته نیست این سمت نوکری مرا هرگاه حال توبه مرا دست میدهد گویم که هست این گنه آخری مرا ای کاش پای لنگ مرا سنگ میزدی تا میزدود رنگ خطا یاوری مرا تنبیه میکنی بکن اما خودت بزن هرگز مده به کس دیگری مرا با یک اشاره قلب حسینی به من بده زهرا کند ز لطف مگر مادری مرا شش گوشه حسین دلم را ربوده است یعنی دوباره کرده علی اکبری مرا
ای آنکه در فضای دعا میخری مرا تا اوج وصل حضرت خود میبری مرا مثل همیشه با نظر رحمتت ببخش حال دعا و زمزمه ی بهتری مرا حال قنوت و حال بکا حال بندگی کن مرحمت ز عاطفه کوثری مرا آئینه جمال خودت را نشان بده من اظهر الجمیل نما حیدری مرا لطف شماست خوانده مرا ورنه ای کریم شایسته نیست این سمت نوکری مرا هرگاه حال توبه مرا دست میدهد گویم که هست این گنه آخری مرا ای کاش پای لنگ مرا سنگ میزدی تا میزدود رنگ خطا یاوری مرا تنبیه میکنی بکن اما خودت بزن هرگز مده به کس دیگری مرا با یک اشاره قلب حسینی به من بده زهرا کند ز لطف مگر مادری مرا شش گوشه حسین دلم را ربوده است یعنی دوباره کرده علی اکبری مرا
بر هیبت عترت پیمبر صلوات بر جان نبی حضرت حیدر صلوات بر فاطمه و دو نور چشمش، حسنین بر عید مباهله مکرر صلوات بر نور مبین حی سرمد صلوات بر جمع کسای آل احمد صلوات بر دشمن پنج تن دمادم لعنت بر پنج تن آل محمد صلوات
. شب جمعه است صدایت نکنم پس چکنم جان و سر را بفدایت نکنم پس چکنم با حسینِ تو مناجات، شود زیباتر در دلِ روضه نوایت نکنم پس چکنم او سرش رفت به نیزه، بدنش عریان شد من سری هدیه برایت نکنم پس چکنم عاقبت خاک مرا کرب و بلا خواهی کرد سینه را کرب و بلایت نکنم پس چکنم مادری گفت شب جمعه، میان گودال گریه بر راس جدایت نکنم پس چکنم خواهری گریه کنان با بدنِ بی سر گفت شکرِ درگاهِ خدایت نکنم پس چکنم دختری ضجه زنان گفت که از کعب نی و غربتِ عمه شکایت نکنم پس چکنم با تنِ پاره ی بی پیرهنی، وقتِ وداع از دلی خسته روایت نکنم پس چکنم همه بر ناقه سوارند بجز دختِ علی یااَخا فکرِ دعایت نکنم پس چکنم بانکِ تکبیر ز رگهای بریده برخاست از رگِ پاره حکایت نکنم پس چکنم محرمان نقشِ زمین، خنده نامحرم سخت اینچنین شرحِ جنایت نکنم پس چکنم تازیانه زدنِ شمرِ لعین جای خودش زین بلا ناله به غایت نکنم پس چکنم گفت مضروبه ی گودال بزیرِ ضربات از یتیمِ تو حمایت نکنم پس چکنم @abadiyesher
مبارک، مدح زیبای و امام صادق بگو کیست محمد هوالاحمد و محمود هوالعبد هوالحمد هوالشاهد و مشهود هوالنور هوالطور هوالصادر و مصدور هوالحقّ هوالحیّ هوالشاکر و مشکور هوالخَلق هوالخُلق هوالرازق و مرزوق هوالحِلم هوالعِلم هوالخالق و مخلوق هوالکَهف هوالحِصن هوالظاهر و باطن هوالعَدل هوالقِسط هوالآمِن و مؤمن هوالفضل هوالبَذل هوالعالِم و حاکم هوالعهد هوالشهد هوالقائم و دائم به اخلاق رحیم است علیم است و حکیم است به رفتار کریم است عظیم است و قدیم است خدا راست مباهات بر آن خُلقِ عظیمش گواراست به آیات ز کِردارِ کریمش ستوده ست صفاتش به اوصافِ الهی خدا گونۀ ذاتش همه لایتناهی سترگ است مقامش که او بابِ نجات است سرودیست بنامش سلام و صلوات است مَجلّیست به قرآن مُهَیمِن به رسولان مجلّاست به سبحان مبَیِّن به امامان به موساست مؤیِد به عیساست معرِّف به تورات مقیَد به انجیل معارِف توَلّاست تبَراست همه دینِ مبینش چه زیباست که هر جاست علی نقشِ نگينش نبی اوست علی اوست شفیعِ دو سرا اوست جلی اوست ولی اوست اَنیسُ الفقرا اوست نذیر است بشیر است به عالَم همه میر است مجیر است منیر است علمدارِ غدیر است رسولیست معظَّم قرارِ همه عالَم به مولاست معلِم به یکتاست معلَم به اوصاف مبارک وجودش متبرک به الطاف تبارک سجودش متبرک مصلّاش به کعبه به زایشگهِ حیدر تماشاش به قبله به زهرائیِ کوثر حسین است چو جانش حسن جانِ جهانش و زهراست جنانش علی شاهِ شَهانش حیات است ممات است غمش فُلکِ نجات است صراط است نشاط است لبش حَبِّ نبات است مگر مدح توان گفت از آن لعلِ گهربار مگر شرح توان کرد از آن چشمۀ سرشار چه خوب است شود یاد از این پرتوِ میلاد که صد سال پس از اوست از او میکده آباد دوتا نور دمیدَست در این ماهِ پر از شور دوتا ماه دوتا مهر دوتا نورٌ علی نور دوتا شوق دوتا عشق دوتا رهبرِ عاشق یکی نام محمد یکی جعفرِ صادق از او حلم از این علم به عالَم شده معلوم از او اصل از این فرع بنازم به دو معصوم چه بسیار که دیدند در این عرصه بلایا چه بسیار نمودند تحمل به رزایا رساندند علَم را اگر دستِ علمدار بیا قدر بدانیم به رفتار و به گفتار به هر قوم به هر رنگ همه گِردِ ولایت بگیریم ز هر کوی همه راهِ هدایت بمانیم در این راه چنان حجِّ تمتُّع بسازیم به وحدت تسنُّن و تشیُّع بپرهیز از آن روز که قومی متملِّق ز رَهدار نمایند شما را متفرق چو آنروز که آتش به یک خانه کشیدند چهل مَرد به یک مَرد غریبانه کشیدند بترسیم از آنروز که باز از دلِ فتنه به مظلوم بر آرَند همه خنجر و دِشنه و هیهات که ایام به دنیا کند اقبال و هیهات که آیند اَراذل سوی گودال بمیریم نبینیم که در اوجِ حقارت بیارند به بازار زنان را به اسارت به بازار کشاندند چو ناموسِ خدا را لگد مال نمودند رؤسِ شهدا را بگِرییم بگوییم امان از دل زینب بسوزیم بنالیم که خون شد دل زینب
مُسلمت را کوفیان کُشتند، امّا اربعین هست هر زائر برای تو سفیری یاحسین... @abadiyesher