eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
باب حاجاتند اهل بیت مولایم علی می‌دهد حاجت ولی مظلومه زینب بیشتر بس که سختی دید در کرب و بلا بانوی حجب احترامش نیز پیش حضرت رب بیشتر سوخت دامان یتیمان و خیام اهل بیت دختری دردانه در بیماری و تب بیشتر بغض دشمن از علی بود و امام مجتبی در حقیقت کینه از اسلام و مکتب بیشتر با اسیران هرچه بد می‌کرد دشمن در سفر در گلوشان جمع می‌شد باد غب غب بیشتر روی نی میرفت سرها پشت سرها کاروان کودکان از دیدن سرها معذب بیشتر این وقایع کرد زینب را پریشان‌تر مدام سوخت اما در میان شهر از سب بیشتر ای زبانت لال شاعر بس کن این مکتوب را در نوشتن باش مقداری مودب بیشتر بیت اول بود کافی در مقام نوکری شد خجل در باقی‌اش حتی مرکب بیشتر
با هرچه که هست در توان می‌آییم خردیم و کمیم یا کلان می‌آییم گفتند بساط کیک و ساندیس به پاست در هیئت ساندیس‌خوران می‌آییم اسم بسیجی‌ها رو گذاشتن ساندیس‌خور☺️ راهپیمایی فراموشتون نشه ساندیس‌خورها 😁
نگاهی سرد غمگین مملو از درد نگاهی مثـل قلـب برفی‌ات سرد دمِ مــرگـی ولـی بـاز ایـسـتــادی نه می‌لرزی و نه رنگت شده زرد
به سرم داغ جنون از غم هجر افتاده مانده‌ام دور ز صحن و حرمت، شه‌زاده بطلب جان جوادت که دگر درد فراق برده تاب از دل و بر مرگ شدم آماده ✍🦋
‌ تو آمدی به جهان تا که من شوم شاعر به سینه‌ام بشود علم شاعری دائر خدا عوض دهد و حاجتت روا بشود که کربلا بشود روزی‌ات شوی زائر 🌱 ⚘️تولدتون مبارک⚘️ از خداوند منان سلامتی و بهروزی شما رو خواستاریم "شاگردان شما" ۲شهریور/۱۴۰۲ ‌ استاد گرامی تولدتون مبارک🌸🌸🌸
☆ دفتر رباعی‌های بارانی ☆☆☆ باریده ستم به شهر همچون باران جوی است تمام شهر از خون باران از غصهٔ غزه چشم‌هایم شده‌اند یک‌پارچه خون درون و بیرون باران ☆☆☆ دور از نفس سبز بهاران شده‌ای یخ‌بسته‌تر از فصل زمستان شد‌ه‌ای سد ساخته‌ای مقابل حملۀ اشک در پشت نقاب خنده پنهان شده‌ای ☆☆☆ در هر نفست عطر بهاران جاری است در رود لبت سورۀ قرآن جاری است وقتی‌که طلوع می‌کنی در دل من در چشم من آفتاب و باران جاری است ☆☆☆ از ما که دلی نمی‌رُباید باران! از چهره غمی نمی‌زُداید باران! خشکید نهال طبع شعرم بی‌او با ما غـــزلــــی نمی‌سُراید باران! ☆☆☆ از اشک، هزار مال من، صد باران باید که ببارم من و شاید باران انگار که داشت گریه بر من می‌کرد وقتی‌که به‌ روی شیشه می‌زد باران ☆☆☆ یک عمر شدیم مبتلایت باران مشتاق تو و دست عطایت باران با بارش مِهر تو غزلخوان شده‌ایم باران باران جان به فدایت باران ☆☆☆ آهنـــگ بهــــار می‌ســـراید باران غـــم از دل بـــاغ می‌زداید باران هرگاه که از غصـــه دلم می‌گیرد با بغــض گلــــو راه می‌آید باران ☆☆☆ آرام و لطیف و پاک و زیبا باران عالم شده یوسف و زلیخا باران یک نظمِ جدید در جهان برپا شد وقتی ‌که سروده شد به هرجا باران ☆☆☆ یک قطعه سروده‌ام سراپا باران در آخرِ آن نوشته: امضا باران با بارشِ آن رباعی‌ام کامل شد چون نیست در آن ردیف إلّا باران ☆☆☆ شیرین و تمیز و شاد و خندان باران درمانِ تمامِ چاره‌جویان باران هرجا که نگاه می‌کنی باران است آغازگر و میان و پایان باران ☆☆☆ در حال تکمیل...
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
شهریوری‌های عزیز کانال، تولدتون مبارک🌸 🆔@abadiyesher
‌ تو آمدی به جهان تا که من شوم شاعر به سینه‌ام بشود علم شاعری دائر خدا عوض دهد و حاجتت روا بشود که کربلا بشود روزی‌ات شوی زائر 🌸🌼 ⚘️تولدتون مبارک⚘️ از خداوند منان سلامتی و بهروزی شما رو خواستاریم "شاگردان شما" ‌ استاد گرامی تولدتون مبارک🌼🌸 🆔@abadiyesher
باز از دل معرکه خبر آوردند پیغام شهادتی دگر آوردند شد قصه‌ی یحیی و بنی‌اسراییل تکرار، ز غزه باز سر آوردند😔 @abadiyesher
تا که به گنبد نظر انداختم دل به صفای حرمت باختم زائر کوی تو شدم چند روز قدر تو را حیف که نشناختم @abadiyesher
ای کــوه‌تــر از قــلــه‌ی زیبــای دماوند ای رشته‌ی تو رشته‌تر از رشته‌ی الوند برفی که نشسته روی دامان تو زیباست با شعشعـه‌ی شمـس که پاشیده خداوند @abadiyesher
🌼اخوانیه‌ای از خانم ناهید خلفیان برای اعضاء گروه مداقه🌼 از شأن و شکوهش چقدر می‌دانی؟ اخلاصش شد الگوی هر ایرانی استاد شریفِ شعرها شد مثل شمس الشعرا محتشم کاشانی برای استاد 🌼 چشمان تو بر شعر کویری افتاد بر ما بختِ بهارگیری افتاد با خواندن شعر کم‌نظیرت:استاد! فکرم هر دم یاد نظیری افتاد برای جناب 🌼 بانوی محبت وصفا، عشق‌پرست بهر هیجان شعر خودکار به دست الهام است و زارع رزهای غزل در شعر شبیه عاطفه موسوی است برای خانم 🌼 ایشان که ملوک الشعرایی است بدیع استاد بداهه‌های زیبا و سریع او کیست به جز جناب یا صاحب صبر؟ هم‌قد بهار است، شکوفا و رفیع برای جناب 🌼 چون ماه پس ابر نهانی هستی یک بانوی شاعر جهانی هستی سیمای کلامت چقدر سیمین است بسیار شبیه بهبهانی هستی برای خانم 🌼 شیرین گشته از قلمش کام گروه پربار شده تمام ایام گروه آقای رباعیات شورانگیز است درزی شده است مثل خیام گروه برای جناب 🌼 باران بفرست، گاه برقی، رعدی یک بار ترانه گفته‌ای، کو بعدی؟ رو شد به فراخور غزل‌های شما ذوقی که به ارث برده‌ای از سعدی برای جناب 🌼 تو در شب شعرها غزل‌افروزی دایر کردی کلاس مِهرآموزی همت بکن و شبیه نامت بدرخش الحق که شما مولوی امروزی برای جناب 🌼 چندی است به جمع شاعران پیوستی بر آتش شور و شعر داری دستی فامیلی تو نبی‌حسینی است ولی بانو چقدر نجمهٔ زارع هستی برای خانم 🌼 سرشار از حس شادی معنوی است استاد ردیف شعر و حرف روی است مرضیهٔ عاطفی است اما غزلش زیبا مثل مَهَستی گنجوی است برای خانم 🌼 با شعر و غزل عهد اخوت بستی چون رود روان و ساده و یکدستی باغ غزلت سیب بهشتی دارد تو آینهٔ رابعه بلخی هستی برای خانم 🌼 خدا به خاکمان گلزار داده به ایران شاعری قهار داده که الحق مصلح شهر غزل‌هاست شبیه طاهره صفارزاده برای خانم 🌼 بازار غم به یمن کلامش کساد شد میزان و قدر و مایهٔ شعرش زیاد شد معصومهٔ عزیز پر از شاعرانگی است خیلی شبیه فاطمه عارف‌نژاد شد برای خانم 🌼 هر دفتر او رنگ بهار است یقین در فتح غزل طلایه‌دار است یقین یک شاعر فرزانه و بانویی پاک در شعر چو نغمه مستشار است یقین برای خانم 🌼 بانوی غزل، شاعر بالذات شده هم‌رنگ لباس سبز جنات شده احسنت به زینب حسامی احسنت شعرش مثل انسیه سادات شده برای خانم 🌼 شیرین‌سخن است، در غزل قناد است با شعرش عمر غصه‌ها بر باد است گفتند ابوسعیدابالخیر کجاست؟ گفتیم آنجا: جواد شاه‌آباد است برای جناب 🌼 تو داشته‌ای همیشه شعری به کفی تو صاحب سبکی، قَدَری، باهدفی الحق که نمونه و خدای غزلی تو بانوی بی‌نظیر؛ زینب نجفی برای خانم 🌼 در شهر و دیار شعرها نامی شد گاهی شده کدکنی، گهی جامی شد هر ثانیه چشمه‌سار شعرش جوشید دریای کلام: میم اسلامی شد برای جناب 🌼 در شهر مداقه شعرباران شده است از دفتر او غزل فراوان شده است طبعش که شبیه شعر قهفرخی است پروانهٔ شعر جمع مستان شده است برای خانم 🌼 بذر هیجان ریخته در جان گروه هی شوق نشانده کنج ایوان گروه یک ناصر فیض در همین‌جا داریم مهمان خدا شده است مهمان گروه برای خانم (مهمان‌ خدا_لیلاترین) 🌼 شعرش رود و قافیه‌هایش دریاست نور قلمش در دل سنقر برجاست بانوی غزل‌، نامی سنقر شده است یک نسخهٔ آقای خزایی اینجاست برای خانم 🌼 بر مریم احمدی‌ هزاران احسنت بر طبع لطیف و شعر ایشان احسنت در شعر و غزل مجید ترک‌آبادی است الله الله از دل و از جان احسنت برای خانم 🌼 کارش هجو سیاسیِ اعیانی است او وحشی بافقی است یا زاکانی است؟ الحق که قریحهٔ رفیعی دارد استاد قلم، جناب وردنجانی است برای جناب 🌼 طبعت به خیال‌ شعرها پر داده همواره به ما قدرت باور داده نای قلمت صوت رسایی دارد انگار که فاضل نظری سر داده برای خانم 🌼 منشور رباعی‌اش سراسر نور است رقص قلمش حاوی شوق و شور است سیدعلیِ میرعلی‌اکبری است در جذْبهٔ شعرش خودِ عرفان‌پور است برای جناب 🌼 همراه رباعی است و هم‌پای غزل از دفتر او رسیده دریای غزل در عالم شعرها جهانداری شد آقای محمدی است آقای غزل برای جناب 🌼 @abadiyesher