Jane Mani To - Hojat Ashrafzadeh - dobeit .mp3
8.74M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ
ㅤㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤㅤㅤ↻
🎵 جان منی تو
🎙#حجت_اشرف_زاده
در خانه ی قلبم شده مهمان باران
با عطـر گل میخک گیلان باران
تِق تِق، تِق تِق، ترانه ای زیبا شد
ای عشق بخوان به نام باران، باران
#منیژه_کمالی
#شفق
#حضرت_زهرا_س_مدح
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
صعودت بود، هجده سالِ نوری در زمین بودن
عروجِ عرش یعنی با امیرالمومنین بودن
غبارِ ردّ پایت آسمان را نقشهی راه است
نخی از چادرت میگوید از حبلُالمَتین بودن
بگو از خاطراتِ قدسیات؛ از دفترِ لولاک
بگو از سالهای با خدایت همنشین بودن
بگو از رازِ زهرا بودنت؛ از زینتُاللّهی
بگو یعنی رکابِ آفرینش را نگین بودن
نمیفهمیم حتی معنی پایینترینها را
چگونه شأن تو میگوید از بالاترین بودن
هوای همنشینت هر دَم از فردوس میگوید
گلِ سجّادهات از رازِ فردوسآفرین بودن
که میگوید پس از ختمِ رُسُل وحی از زمین پَر زد؟!
بگو از روزها همصحبتِ روحالامین بودن
بخند ای دلخوشیهای علی آیاتِ لبخندت!
نمیآید به نورِ چهرهات اندوهگین بودن
* *
قنوتِ خستهات عَجّل وفاتی میبرد بالا
گریزان است مرغِ عرش، از روی زمین بودن
#رضا_قاسمی
#یکشنبههای_علوی
#یکشنبه_های
#علوی_و_فاطمی❤️
رزق ما یکشنبه ها از خوانِ زهرا وعلیست
آبــرو داریـم اگر ، از اعتبــار حیـــدر است
#رقیه_سعیدی(کیمیا)
#یکشنبه_های
#علوی_و_فاطمی❤️
رزق ما یکشنبه ها از خوانِ زهرا وعلیست
آبــرو داریـم اگر ، از اعتبــار حیـــدر است
#رقیه_سعیدی(کیمیا)
کاش روزی حال و روز بهتری پیدا کنم
گوهری بی قیمتم؛ انگشتری پیدا کنم
عکست از اشک روان من مکدر شد؛ ببخش!
می روم سنگ صبور دیگری پیدا کنم
شاعران گل گفته اند، اما برای وصف تو
باز باید معنی نازکتری پیدا کنم
بین ما تقدیر دیواری بنا کرده ست و من
از مدارا خسته ام، باید دری پیدا کنم
کشتی جانم به سوی مرگ راه افتاده است
سخت می ترسم؛ مبادا لنگری پیدا کنم!
#حسین_دهلوی
چه رود و چشمه ای به به روان است
همیشه میزبانی مهرَبان است
عیان است و نیازی بر بیان نیست
بهشت کوچکم مازندران است
#نوروزرمضانی
#روز_مازندران_مبارک
به باران دل نبند
که هر چهار فصل دیوانهات خواهد کرد
اگر ببارد، از شوق
اگر نبارد، از دلتنگی
#سیدعلی_میرافضلی
آنکس که شد دلبند تو ، کی میرهد از بند تو
آشفته گردد حال دل ، با فتنه ی لبخند تو
برگرد تو پروانه سان ، گردم اگر سوزد پرم
منعم نکن از عشق خود ، سودی ندارد پند تو
لب را چه گویم مختصر ، کندویی ازشهد و شکر
با بوسه ای کام و دهن ، شیرین شود از قند تو
گفتم خریدارش تویی ، گرمای بازارش تویی
حقّا روا باشد دهد ، جان برسر سوگند تو
هر لحظه با سنبل رخان ، خلوت نشینی میکنی
گویی روایت میکنم، از زلف میخک بند تو
باید تو را زندان کنم، همچون زلیخا زین سبب
از خواهشم داری حذر، دل شد گلایه مند تو
“نسرین” حذر از دیده کن هر دم فریبت میدهد
سازد تو را سوزد تو را از ریشه تا آوند تو
#نسرین_حسینی
بکوش و دانشی آموز و پرتوی افکن
که فرصتی که ترا داده اند، بی بدل است
« #پروین_اعتصامی »
دلبر نازنین ماهی دارم
بالای سرم چه سرپناهی دارم
از اینکه همیشه با منی ممنونم
دنیای قشنگ رو به راهی دارم
#عباس_آزادمنش