🔹بسم الله الرحمن الرحیم
گه گه خیال در سرم آید که این منم
ملک عجم گرفته به تیغ سخنوری
#سعدی
🔹شبهای سعدی راس ساعت۹:۳۰دقیقه
دوشنبه ها،شب
🌹یک حکایت گلستان و یک غزل...🌹
🔹لایو صوتی در روبیکا🔹
https://rubika.ir/joing/FIDEFIHA0BISXZQAPSPHHUKUMPBLFXDK
شیرینِ قصه را به کلاغان نمیدهند
یک چای تلخ با تو عزیزم غنیمت است
#آرش_پورعلیزاده
مرا از خود رها كردی و بالِ پرزدن دادی
اگر این است آزادی مرا بیبال و پر گردان
#فاضل_نظری
بس که خود را در تو میبینم تو را در خویشتن
خَلق حیراناند و مینامند ما را خودپرست...
#نفیسه_ساداتموسوی
خیال روی توام غمگسار و روی تو نه
به هر سوئی که کنم راه، راه سوی تو نه
خیال تو همه شب ره به کوی من دارد
اگرچه بخت مرا رهنما به کوی تو نه
دریغ کاش تو را خوی چون خیال بُدی
که خرمم ز خیال تو و ز خوی تو نه
دل من آرزوی وصل میکند چه کنم
که آرزوی من این است و آرزوی تو نه...
#خاقانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 مـراقـبـــه چـیـسـت؟
👈| فـرمـایـش علـامـه طبـاطبـایـی ره
👤بـه نقـل از علـامـه طـهـرانـی ره |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در خیالم نیست جز این بارگاهِ باشکوه
جذبهی صحن و سرایش، خانه زادم کرده است
#یا_ضامن_آهو
#یا_امام_رضا
#مشهدی_زاده
چای می نوشم که با حسرت فراموشت کنم
چای می نوشم،ولی از اشک فنجان پر شده است...
#فاضل_نظری
شب سردی است، دلم دیدهی تر میخواهد
دل ِ آشفتهی من از تو خبر میخواهد
قهوه و شعر و خیال ِ تو و این باد خنک
باز لبخند بزن، قهوه شکر می خواهد
امشب آبستنم از تو غزلی شور انگیز
باخبر باش که این طفل پدر میخواهد
غارتم کردهای و خندهکنان میگویی
صید دل از کف یک سنگ هنر میخواهد
ترس در جام دلم ریخت، در این راه اگر…؟
یادم آمد سفر عشق جگر میخواهد
#صفورا_یال_وردی
نگو!
نگو که سوار تو مرده است،
ای پريشانی يالهايت،
سرآغاز آشوب آسمان و زمين!
آرام بگير در اين دشتهای بی سمضربه اسبان.
بگذار خون خشک شده بر گردنت را بشويم.
کاش باز نگشته بودی!
تا اميد بازگشت سوارت،
ادامه زندگی را بهانه باشد.
نگو!
نگو که سوار تو مرده است.
#علی_صالحی_بافقی
اکنون مرا بهار دل انگیز دیگری
آورده است وعده ی پاییز دیگری
ویرانههای خانهی من ایستادهاند
چشم انتظار حملهی چنگیز دیگری
تا مرگ، یک پیاله فقط راه مانده است
کی میرسد پیاله ی لبریز دیگری؟
آتش بزن مرا که به جز شاخههای خشک
باقی نمانده از تن من چیز دیگری
تهران و تلخ کامی من مانده است،کاش
تبریز دیگری و شکر ریز دیگری...
#فاضل_نظری"
یک سینه پر از قصه ی هجر است ولیکن
از تنگدلی طاقت گفتار ندارم ...
#امیر_خسرو_دهلوی
گر دل نبوَد کجا وطن سازد عشق؟!
ور عشق نباشد به چه کار آید دل؟!
#ابوسعید_ابوالخیر
غزل غزل ترانه شد، نگاه عاشقانهات
قسم به چشمهای تو، گرفته دل بهانهات
قلم نوشته از غمت، سرود تلخ انتظار
تمام حرفهای من، ز غم شده ترانهات
کجا شدی که تا ابد، در اشتیاق دیدنت
به جستجوی تو دلم، روانه شد به خانهات
هنوز مانده در فضا، شمیم عطر عاشقی
طنین خندههای تو، صدای جاودانهات
به روی قاب عکس تو، غبار غم نشسته و
شده همه وجود من، دو چشم شاعرانهات .
برای چشمهای تو، اگر چه شعر گفتهام
نه شاعرم نه مدع ، گرفته دل بهانهات
#آنجلا_راد
هر که با پاکدلان، صبح و مسائی دارد
دلش از پرتو اسرار، صفائی دارد
#پروین_اعتصامی
باران موشک بود روی غنچه هایت
با سرو های ریشهدارت گریه کردم
در آتشِ اینکه به خاکستر نشستند
پروانه های بیمزارت، گریه کردم...
#امیرحسین_پورعزیز
بیتابِ تب شدی، تب و تاب آفریده شد
غرقِ عرق شدی و گلاب آفریده شد
آتش گرفته بود گُلِ گونههای تو
اشکت بر آن چکید و شراب آفریده شد
هفت آسمان ستاره شمردم، نیامدی
در شب گریختی و شهاب آفریده شد
بیدار بود شوقِ تماشای چشم تو
پلکی به هم فشردی و ... خواب آفریده شد ...
#بهمن_صباغزاده
شد لوح دلم همیشه درگیر سکوت
دائم به لبم نشسته تصویر سکوت
از روی ادب خورده دلم حرفش را
فریاد از این بغضِ گلوگیرِ سکوت
#نگین_نقیبی