eitaa logo
308 دنبال‌کننده
50 عکس
20 ویدیو
1 فایل
کانالی برای بیان تأملات عباس حیدری‌پور در موضوعات فرهنگی و اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
رئیسی و گشایش مسیر دولت‌سازی تمدنی 🖋به قلم: عباس حیدری پور 1️⃣ از 2️⃣ انقلاب اسلامی پدیده‌ای بی‌بدیل و همچنان پیش‌رو در جهان معاصر است؛ این انقلاب افقی تمدنی را هدف گرفته که کمتر از آن مساوی تحریفش خواهد بود زیرا معارضه این انقلاب با تمدن مستکبر و مادی گسترش‌یافتۀ غربی که می‌خواهد انسان را در خاک نیستی دفن کند گریزناپذیر است چه این‌که دعوت انقلاب ما -دقیقاً در نقطه مقابل تمدن غربی- رساندن انسان خاکی به عرش قرب الهی است؛ این همه البته باید در همین دنیای مادی و خاکی و با وجه جمعی انسان محقق شود و این یعنی همان ساخت تمدن متمایز ورای هژمونی غرب. انقلاب اسلامی با نگاه تمدنی باید مراحلی را بپیماید که از منظر رهبر انقلاب با خود جنبش انقلابی آغاز شد، در نظام‌سازی به تثبیت رسید و اینک باید دولت اسلامی را در تراز تمدنی محقق نماید. اما گویا دولت‌سازی اسلامی تراز تمدنی چندی است که با دشواری مواجه شده؛ به تعبیر اصحاب جبهه و جنگ: کار گره خورده. دولت‌ها با همه مزایا و معایبی که داشتند، نتوانستند در تراز انقلاب تمدنی ظاهر شوند؛ گاه عقب‌گرد از شعارهای انقلاب روی داد، برخی در عرصه اقتصاد و برخی در عرصه فرهنگ تمامیت قبله اصیل انقلاب را ندیدند و به قبله غرب لبخندهایی زدند، برخی حتی همه‌چیز را در لبخند غرب دیدند و برخی تصور کردند که با سرمایه انقلاب می‌شود بازار مستقلی راه انداخت که به‌زعمشان یک افق بشری بگشاید تا آن‌جا که حتی سرمایه‌های جبهه مقاومت را بر ضد ایده خویش دیدند. دولت رئیسی اما با اعتقاد جدی به ارزش‌های انقلابی و با تعلق خاطر و باورمندی به راه مکتبی امام ره و رهبر انقلاب و ضرورت پی‌گرفت همین مسیر، روی کار آمد و به کار جدی مشغول شد. سرمایه اصلی رئیسی هم تا آخر همین بود؛ او با اصالت‌ها، زندگی و بلکه ریاست می‌کرد. اصالت‌هایی که چون خود فطرت، بسیط و ساده به نظر می‌رسند اما بکر و شفاف‌ و البته غنی‌اند؛ چونان آبی که از سرچشمه جوشیده و خلیطی ندارد. با الهام از نگاه متفکر تمدنی‌ای چون مالک بن‌نبی که سرچشمه‌های تمدن را در عناصری چون انسان، خاک و زمان جست‌وجو می‌کند، می‌توان گفت اصالت‌های رئیسی با چنین عناصری پیوندی از درون و عمیق داشت؛ از نظر بن‌نبی انسان تمدنی را باید با عقیده و اندیشه‌ای که در طول تاریخ به همراه داشته و خاک و آنچه در آن نهفته است و و زمان و اقتضائات آن دریافت. او البته از یک سه‌گانه دیگر(روح-عقل- غریزه) و نیز ادبیات پیشا و پسا تمدن نیز در ضربی با این سه‌گانه‌ها بهره می‌جوید. رئیسی، به اندیشه انقلاب تعلق جدی داشت، عظمت ایران را در مردم دیرپا و قوام‌یافته در طول تاریخ اسلام و تشیع می‌دید و زمان را فرصت خدمتی که نباید از زمانه‌اش با همه دشواری‌ها ترسید؛ این آخری یعنی غلبه توان انسان بر شرائط محیط و این حاق تمدن‌سازی است. ایستادن در غبار بلکه در طوفان، وصف انسانی است که عزم تمدن کرده است. نکته بدیع این بود که این ایستادن را رئیسی از اصالت‌ها داشت و با پیچیدگی ثانوی تمدن نمی‌خواست مسیر تأسیس را دنبال کند. او البته امر پیچیده را درمی‌یافت اما مستوای خویش را نه رهایی از سیطره مرحله روحی و مبدأ اخلاقی حرکت تمدنی انقلاب بلکه در انقیاد بدان تعریف کرده بود؛ همان‌که از نظر بن‌نبی هنوز وارد مرحله اجتهادات و برداشت‌های شخصی رها از مبادی نشده است. شاید سرّ آن‌که دولت‌های پیشین نتوانستند گره کار دولت‌سازی تمدنی را باز کنند، همین بود؛ همگی یا در این نقطه دولت‌سازی نبودند یا دولت‌سازی را در مرحله عقل بی‌نسبت با روح انقلاب تمدنی‌مان پی می‌گرفتند. اما نکته مهم آن است که ما این حالِ نسبت‌داری با روح و مبدأ انقلاب را در دولت‌هایی تجربه کرده بودیم؛ رشحات و تراوشات آن در جان برخی دولت‌ها و برخی دولتیان نشسته بود اما گره، گره تثبیت بود. ادامه⏬ @abbas_heidaripour
ادامه یادداشت رئیسی و گشایش مسیر دولت‌سازی تمدنی به قلم: عباس حیدری پور 2️⃣ از 2️⃣ دولت رئیسی به الهام از خصال و باورداشت‌ها و کنش او، این نسبت‌داری و محاکات روح تمدنی را چندسال به میدان آورد؛ انصافاً هم خود او نه پیش از آغاز دوران ریاستش بر جمهور نه پس از آن هیچ‌گاه به اصالت‌ها پشت نکرد. حکایات ظرائف حیات او و یارانی که با او آسمانی شدند حکایت همین زیست در پرتو روح انقلاب تمدنی ماست. با این همه، باورمندی به روح و دیدن این روح و دمیدن این روح در کالبد تمامیت دولت‌سازی و تثبیتش گویی کاری نبود که با تنسیق ساختاری و تدبیر بشری به تنهایی پیش رود؛ این بار هم دست مدد و طراحی و تدبیر الهی از پس یک «یک و نیم دقیقه» مبهم و رازناگشوده و مه‌آلود در برقی اشراقی برون آمد و صحنه‌ای خاص با همۀ حیرت‌ها، انتظارها، غم‌ها و البته زیبایی‌ها رقم زد. صحنه‌ای که تابلویی است از همه آن‌چه که از یک مبدأ طوفنده آغازین و از یک روح تمدنی می‌توان در وجه جمعی‌اش انتظار داشت. پس از این اشراق آسمانی، جمعیت ما و حتی یاران رئیسی در دولتش، تصویر دولتی نوین را نه در دوردست‌ها که در همین نزدیک‌ها و البته در دسترس به عیان دید و پسندید. و این آغاز و طلیعۀ شکل‌گیری دولت‌سازی تمدنی است. اگر ما در اربعین در حال مشاهده جامعه تمدنی هستیم، با شهادت رئیسی تصویر دولت تمدنی را در دسترس دیدیم و تمنای آن نه در امر محال و دست‌نیافتنی، بلکه در همین عالم خاکی برای‌مان ممکن شد. ای‌بسا آن دولت‌ها که نتوانستند مسیر دولت‌سازی تمدنی را باز کنند از آن‌رو بود که ایشان تمنای این دولت را تمنای امر محال دانسته بودند. آری شهادت رئیسی و یارانی چون حسین امیرعبداللهیان طلیعه دولت تمدنی است، بلکه او طلیعه‌دار و پیش‌قراول ما در گشودن این در ناگشوده است. ازهمین‌روست که برخی دوگانه‌های جمع‌ناپذیر چون نزاع دیپلماسی و میدان، نزاع مقاومت و کارآمدی، مدیریت و تعهد به یک‌باره رنگ باخت و امکان انحلالشان نوید داده شد. ما با شهادت رئیسی از حال منتشر و پراکندۀ دولت‌سازی به طلیعه کسب ملکه جمعی ورود به دولت تمدنی رسیده‌ایم و یک گام بیشتر تا این افق باقی نیست. از منظر برونی هم دولت رئیسی الگویی از اقتدار مظلومانه در جهان قدرت‌طلب ظالم بود؛ الگویی که نظم دیگر تمدنی را به جهانیان پیشنهاد می‌کند؛ به‌ویژه تشییع جنازه پرشکوه ایشان در اقصی نقاط ایران اسلامی به جهانیان نشان داد که ما از چه الگوی متفاوت دولت و دولتمردی سخن می‌گوییم. قابی متمایز درمقابل رقابت دیوانه‌کننده و وحشیانه و البته به ظاهر اتوکشیده دولتیان غرب. اما چرا رئیسی طلایه‌دار شد؟ چرا امیر عبداللهیان به تعبیر اصحاب مقاومت «حامل الرایه» شد؟ سرّ در همان نقطه‌های آغازین است. بازکردن میدان مین منسدّ جز با جان‌بازی و پاک‌بازی که نتیجه‌اش جز سوختن و فانی‌شدن از خود و باقی‌شدن به بقای الهی نیست، مقدور نیست که نیست. پیکر سوخته رئیسی و وزیرش تمثیل و مُذکّری از همین معناست؛ اِن نَفَعَت الذِّکری... ⏹ @abbas_heidaripour
📜پیرامون "وزیر" یا: رئیسی عزیز، وارث کدام کهن الگوی تاریخ ایران است؟ 🖊شهرنامه؛ قاسم قربانی 🔹شاهنامه را به عنوان سند مادر روایت ملی، می توان به سه بخش تقسیم کرد. قهرمان بخش نخست «شاه» است. از دوران کیومرث تا پایان پادشاهی فریدون، شاه مظهر و جامع تمامی خصلتهای ستوده حکمرانی است. او هم حاکم شهر است، هم پهلوان میدان مبارزه است و هم حکیم و مدبر امور سیاسی. با پایان فصل اول شاهنامه، شاه جامه رزم و پهلوانی را به در می آورد و آن را به پهلوان واگذار می کند. سخنان سام، نیای رستم به منوچهر شاه در ابیات زیر نمایان گر آغاز این فصل از شاهنامه است: تو از باستان یادگار منی به تخت کئی بر بهار منی از این پس همه نوبت ماست رزم تو را جای تخت است و شادی و بزم 🔹قهرمان این فصل از شاهنامه، جهان پهلوان رستم است و شاه در سایه پهلوان، سررشته امور را به دست دارد. با عروج کیخسرو به آسمان و رسیدن شاهی به لهراسب و سپس گشتاسب، این فصل نیز به پایان می رسد. با مرگ اسفندیار و سپس مرگ رستم و خاندانش و به بند کشیده شدن زال توسط بهمن، طومار دوران پهلوانی نیز در هم پیچیده می شود و فصل سوم که فصل تاریخی شاهنامه است آغاز می گردد. 🔹در این دوران، دیوان سالاری دربار، تاب تحمل آزادگی و بی چارچوبی پهلوان را ندارد. کهن الگوی قهرمان این فصل «وزیر» و نماد آن شخصیت «بزرگمهر» است. شخصیتی که با سرپنجه تدبیر امور را به سامان می رساند. وزیر، هر چند در دل دیوان سالاری ظهور کرده است اما، همچنان گوهر پهلوانی را در نهان به همراه دارد و سعی می کند ایران شهر را از ورطه سیاست منحط نجات دهد. حکیم توس، بارها به عمد برای وزیران از واژه «پهلوان» استفاده می کند تا خط روایی این شخصیت گم نشود. گویی شمّ و ذوق حکیمانه او دریافته بود که امر خطیر سیاسی در زمانه او و بار حفظ معنای ایران در زمانه غلبه سلسله های ترک و مغول در آینده، بر دوش وزیر خواهد بود. دوران پر محنت حاکمیت سلسله های بیگانه بر ایران، دوران ظهور وزیران و دبیران بزرگی همچون خواجه نظام الملک، خواجه نصیر و بیهقی است. 🔹در دوران معاصر، صفویه معنای «شاه» را از نو زنده کردند و ایران جدید را پایه گذاری کردند. با زوال صفویه و انحطاط شاه، مجددا وزیر می بایست بار سیاست را بر دوش می کشید. شیخ علی خان زنگنه وزیر سالهای پایانی صفویان، قائم مقام فراهانی و امیرکبیر، امتداد این خط کهن تاریخی و فرهنگی بودند و نگذاشتند پیکر نیم جان ایران از رمق بیفتد. کهن الگوی «وزیر»، در کنار تدبیر، جوهره ای رندانه و خارج از چارچوب سیاست رسمی دارد که آن را به معنای کهن ایران پیوند می زند. این کهن الگو به هنگامه انحطاط سیاست رسمی، پدیدار می گردد و نقش تاریخی خود را بازی می کند. 🔹ابراهیم رئیسی در زمانه ای پا به عرصه سیاست جمعی نهاد که شخصیت پهلوان در فرودگاه بغداد با تیر دشمن از میان ما رفته بود و عرصه سیاست رسمی، به جولانگاه بازیهای رسانه ای و جناح بندی و صف کشی های طائفه ای و خیابانی و مجازی بدل گشته بود. کار این گونه منحط سیاست ورزی به جایی رسیده بود که حتی امنیت و مصالح بین الملل کشور نیز بیش از هر چیز توسط سیاستمداران به مفاهیم و واژگانی برای له و لورده کردن رقبای سیاسی تبدیل شده بود. در این چنین فضایی معنای «هوش سیاسی» بیش از هر چیز به قدرت ایجاد هیجانات اجتماعی و سوار شدن بر موج آنها نزدیک شده بود. شخصیت ابراهیم رئیسی، هیچ تناسبی با فضای سیاست رسمی در ایران پایان دهه نود شمسی، نداشت و طبیعی بود که با عینک عادت کرده به این گونه از سیاست، رئیسی شخصیتی ساده دل، کم هوش، کم دانش و بی اراده دیده شود. 🔹هر زمان که ساحت عادی و رسمی به انحطاط می گراید، راه حل را باید در خلاف آمد عادت جست و جو کرد. در زمانه ای که هوش سیاسی معنایی جز «رندی» و مسوولیت ناپذیری و سخنوری نداشت، خلاف آمد عادت و رندانگی حقیقی در «سادگی»، معمولی بودن و سکوت بود. آری ابراهیم رئیسی، مردی بود به غایت ساده، ساکت و معمولی. گوهری کمیاب که در عصر انحطاط سیاست ایران پدیدار شد و سیاست ایران را از منجلاب هیاهو و جنجال و رسانه زدگی بیرون آورد. او شبانه روز دوید و کار کرد و سرانجام به صورتی رازآلود در غریبستانی دور از تمامی دوربین ها، به ملاقات پروردگار رفت. 🔹سیاست بازان بر او خرده گرفته اند و باز هم خرده خواهند گرفت که او ساکت و کم هوش و بی اراده بود و ما خواهیم گفت: چه باک؟ این فحشها که به عنوان شلاق ملامت بر شخصیت او روانه می گردد، در واقع جز تعریف و تمجید از او نیست. ابراهیم رئیسی نامی برای خود نخواست و نداشت و چه خوب که این گونه بود. او پیش از آن که بدنش در غریبستانی دور بسوزد، نامش را سوزانده بود تا نام ایران بماند. اکنون او در سکوت و با تیغ برنده واقعیت به ما ثابت کرده است که می توان تحریم را خنثی کرد، مقاوم بود و زندگی کرد. اکنون ماییم و میراث او. خداحافظ آقای وزیر... @shahr_naame
🔸سلسله نشست‌های ایران آینده🔸 🔈صوت نشست: 🔹دولت فردا و الگوی سیاست ورزی شهید🔹 🎙حمزه وطن فدا 📍دولت شهید رییسی و سیاست ورزی در افق حقیقت ولایت 🎙حمید ابدی 📍بنای سیاست در مقام دولتکاری که احمدی نژاد نتوانست، با شهید رییسی شد 🎙علی سعیدی 📍مردمی سازی به مثابه شیوه حکمرانی؛ دلالت‌هایی از سیره عملی شهید رییسی 🎙علی مومن 📍تداوم دولت رئیسی در گرو تولید علوم اجتماعی متناظر با وضعیت تاریخی انقلاب اسلامی 🎙حمید ساجدیان 📍دولت کارآمد و ضرورت نیروی سوم 🎙مجتبی کاظمی 📍بنیاد دولت دینی اصیل در جهان سیاسی بی بنیاد 🎙سید محسن موتورچی 📍انتخابات پیش‌رو و بیم و امیدهای گفتمانی 🎙مجتبی عرب 📍سیاست توحیدی ، سیاست موحدانه میدان به اراده های انقلابی 🎙فرشاد توسلی 📍سادگیروایت جمعی و ضرورت حکمرانی 🎙رضا طراوت 📍جریان عبودیت در سیاست و احیای سیاست قدسی در دهه پنجم انقلاب اسلامی 🎙عباس حیدری پور 📍تحلیل تمدنی دولت رئیس جمهور شهید ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/4069130343Cba3978c77a
برای طفل بی‌نام و نشانی که در بمباران خیمه‌های آوارگان در رفح با سرِ بریده در میان آتش سوخت... آتش گرفت تا که بگوید هنوز هم، این سرزمین تجسم میدان کربلاست تکرار پر تواتر عصر دهم شده، این خیمه‌ها که در دل طوفان شعله‌هاست در بین گاهواره خود گرمِ خواب بود، رویای کودکانه‌ی باغ بهشت داشت تعبیر خواب او شده این شعله‌های داغ، این صحنه‌ها چقدر برای من آشناست آتش گرفت خیمه‌ی زن‌ها و دختری، دِق کرد در هجوم حرامی و مادری رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول، بنگر حرم به زیر قدم‌های اشقیاست حس غرور حرمله از صید کودکان، با دست تیر و حنجره را می‌دهد نشان خولی و شمر و زجر و سنان هلهله کنان، امشب دوباره در دل من روضه‌ای به پاست اصلا عجیب نیست که از سال شصت و یک، هر لحظه روز واقعه تکرار می‌شود دیگر رسیده نوبت پیکار واپسین، حالا زمینِ غزه تجلی کربلاست 💔🇵🇸 @kriyaassess
🔸بازیابی مکتب شیعی «تلفیق» به‌بهانه‌ی نامه رهبر معظم انقلاب به دانشجویان مقاوم آمریکایی؛ 🖋به قلم: فاضل حوزوی حجت الاسلام محمدهادی شریعتی ▫️اسلام در هنگامه تحقق، همیشه با مسائل دشواری روبرو بوده است؛ بخش بزرگی از پاسخ‌های تاریخی به این دشواری‌ها، با طرح نوعی همراه بوده است؛ تفکیک عقل و‌ نقل، تفکیک دنیا و اخرت، تفکیک دین و سیاست. ▫️اما همیشه گونه‌ای از پاسخ‌ها نیز وجود داشته‎اند که به‌جای تحلیل و تفکیک، نوعی ترکیب و را پیشنهاد داده‌اند. حکمت، فقه، کلام و سیاست در جهان تشیع با آشنایی و الهام‌گرفتن از ایده «امر بین‎الامرین»، الگوی تاریخ‌داری از مکتب تلفیق را ارایه نموده‌اند. ▫️مکتب تلفیق برخلاف رویکردهای تفکیکی، از منطقی سه‎ارزشی برخوردار است و همیشه از میانه دو گزینه‎ی ناهمسان، به ساخت گزینه‌ای میانه و پاسخگو اندیشیده است. فارابی در جمع بین عقل و نقل، مفهوم ملت را آفرید، بوعلی در جمع بین واجب و ممکن، واجب بالغیر را معرفی کرد و صدرا با طرح ایده ای میانه از وجود، امکان جمع میان قرآن، برهان و عرفان را فراهم ساخت. ▫️این سلسله‌ی ملهم از انگاره کلامی «امر بین‌الامرین»، به میدان زندگی و سیاست نیز امتداد یافت و با اندیشه «دولت در دولت» شیخ مفید آغاز شده و در اندیشه «سلطان ماذون» محقق کرکی و سپس در «مشروطه مشروعه» شیخ فضل‌الله ظهور کرد؛ تا آنجا که به امام خمینی (ره) رسیده و جمع میان حاکمیت مردم و خدا، در ساخت جمهوری اسلامی ممکن شد. ▫️راهبری‌های رهبر معظم انقلاب را نیز باید ذیل همین مکتب علمی و عملی تلفیق، تفسیر نمود؛ اندیشه «راه سوم» که الگوی تلفیقی انقلاب اسلامی در جمع میان دین و دنیاست، گزاره‌ای پرتکرار در میان سخنان ایشان است. این اندیشه دو محور ناهمسان دنیای بدون‌دین و دین بدون‌دنیا را طرد کرده و صورت سومی از حیات انسان را ذیل تلفیق دین و دنیا ترسیم می‌کند. ▫️اندیشه خود نمونه‌ای از رهیافت‌های مکتب تلفیق است. این اندیشه به‌ غایت احیاء و بازیابی هویت معنوی جهان همراه با آبادانی دنیای انسان، الگویی کارساز جهت مقاومت در برابر هاضمه طواغیت ارائه می‌کند. الگویی که در آن تفکیکی میان امر دنیوی و امر دینی و میان مظلومان یافت نمی‌شود. ▫️پیشبرد اندیشه تلفیقی مقاومت، گفتگو با دو گونه مخاطب را ضروری می‌سازد؛ نخست گروهی که دین گوشه‌نشین و‌ بی‌ربط به اجتماع و سیاست را می‌پسندند و گروه دیگر، آنان که آبادی دنیا بدون حضور دین را پی‌می‌گیرد، این هر دو باید به موقفی میانه دعوت شوند. ▫️رهبر معظم انقلاب، حج امسال را نامیدند تا آنان که دین را همچون واعظی گوشه‌نشین می‌خواهند، را به میدان بیاورند و حج، این مناسک عظیم دینی را به رسانه‌ای فراگیر برای طرح الگوی سوم حیات یا اندیشه دین در میدان زندگی بدل سازند. ▫️از سوی دیگر در گفتگو با آمریکایی، تلاش ظلم‌ستیزانه آنان را ستوده و با تعریف قرآن به عنوان از ایشان دعوت می‌کنند تا اندیشه مقاومت را ذیل «فاسقم کما امرت» و امت یکپارچه «لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون» پی‌گیری کنند. ▫️ امروز بیش همه، به ترویج این اندیشه ظریف تلفیق نیازمندیم و نهضت احیای هویت معنوی و توحیدی جهان را باید در این الگو ره‌گیری کنیم. @HekmateFarhang
🍃 السلام علیک یا جواد الائمه روحی فداک این که پیچیده به خود تشنه و دور از وطن است خاک عالم به سرم گل پسر بوالحسن است مثل یک شمع کف حجره چکیدن سخت است وسط خانه خود زهر چشیدن سخت است از سوی همسر خود طعنه شنیدن سخت است پر خود را به روی خاک کشیدن سخت است نیست یک مرد، کمی یاری مظلوم دهد قطره‌ای آب به این تشنه مغموم دهد بی‌وفا خواست که آقای مرا پیر کند غصه را در دل محزون‌شده تکثیر کند پسر فاطمه را کوچک و تحقیر کند خواست او را وسط حجره زمین‌گیر کند بی‌حیا بر جگر سوخته‌اش می‌خندید با کنیزان جلوی حجره او می‌رقصید پسر شاه خراسان جگرش می‌سوزد از غم زهر جفا چشم ترش می‌سوزد دست و پا می زند و بال و پرش می‌سوزد وسط حجره، تن شعله‌ورش می‌سوزد باورم نیست که این‌ها به کمک برخیزند آب را پیش نگاهش به زمین می‌ریزند گاهی از شرم کمی رحم و مدارا خوب است نگذارید تنش را به تماشا خوب است نکشیدش به سوی بام، همین جا خوب است چه کسی گفته قد و قامت رعنا خوب است؟! حمل او روی سر چند نفر، دردسر است تیزی پله و تنگی گذر، دردسر است خوبی بام به این است مصیبت نکشد بدنش زیر سم اسب مشقت نکشد نیزه و سنگ به پیشانی حضرت نکشد آخر روضه او کار به غارت نکشد تشنه جان داده ولی در بدنش سر دارد صحن این بام چه خوب است، کبوتر دارد شاه عالم به زمین خورده و بی‌حال شده پیکرش در ته گودال لگدمال شده بر سر پیرهنش صحبت و جنجال شده شمر با خنجر خود وارد گودال شده داشت با خنجر خود ضربه به آقا می‌زد ناگهان صوت فراگیر بُنَیَّ آمد محمد جواد شیرازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پسرک برادرش شهید شده دستای کوچکش رو گرفته تا آفتاب اذیتش نکنه...
اخلاقی تر، اصلح است! ❓ماجرای اسفندیاری_ ، تکرار ماجرای احمدی نژاد و همسر موسوی در مناظرات۸۸ نبود؟! ❗️۸۸هم از بگم! بگم! و آن مچ گیری در جدال انتخاباتی کیف کردیم اما مجبور به اعتراف شدیم که اخلاقی نبود! همان اخلاق به جایی کشاند که در ریاست جمهوری اش، رهبری فرمود: اگر برخی از ضعفهای اخلاقی و غیر اخلاقی ما نبود، ما از این هم جلوتر میرفتیم.(۹۰/۳/۸) "سِيَاسَةُ اَلنَّفْسِ أَفْضَلُ سِيَاسَةٍ" صرف یک اعتبار نیست؛ حقیقتا سیاست از تربیت نفس می گذرد؛ خوبی جامعه دینی کشف و التزام به این اصل است نه جعل و اعتبار آن. "تحلیل سیاسی" بر "قواعد اخلاقی" غلبه نکند که موسوی دیروز و امروز از قبل قصد فتنه دارند! و الا استاد اخراجی (در زمان روحانی) را مشاور خود نمی کرد و همزمان از نفی مطلق اخراج اساتید دانشگاه نمی گفت! حمل بر صحت هم که نکنی، نباید تو آتش زنه ی فتنه شوی! دیشب روشن شد ترجیح "حکمرانی خوب" بر "حاکم خوب" ، غلط مشهوری است و کماکان حکمرانی خوب از می گذرد. قال امیرالمومنین: مَنْ نَصَبَ نَفسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْيَبْدَأْ بِتعلِمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعليمِ غَيرِهِ وَ لْيَكُنْ تَأديبُهُ بِسِيرَتِهِ قَبلَ تَأديبهِ بِلسانِهِ: هر که خود را در مقام پیشوایی مردم قرار دهد باید قبل از تعلیم دیگران، به تعلیم خود بپردازد و پیش از آنکه به زبانش تربیت کند، با رفتار خود تربیت نماید. اخلاق، قدرت نرم اداره است. دیشب جای خالی و اخلاقِ مدارا و تحملش بیشتر خالی شد! عنصر اخلاق در تشخیص اصلح، سهم بیشتری یافت! 📝 محسن قنبریان ۱۴۰۳/۳/۳۱ ☑️ @m_ghanbarian