eitaa logo
279 دنبال‌کننده
94 عکس
98 ویدیو
4 فایل
کانالی برای بیان تأملات عباس حیدری‌پور در موضوعات فرهنگی و اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸بازیابی مکتب شیعی «تلفیق» به‌بهانه‌ی نامه رهبر معظم انقلاب به دانشجویان مقاوم آمریکایی؛ 🖋به قلم: فاضل حوزوی حجت الاسلام محمدهادی شریعتی ▫️اسلام در هنگامه تحقق، همیشه با مسائل دشواری روبرو بوده است؛ بخش بزرگی از پاسخ‌های تاریخی به این دشواری‌ها، با طرح نوعی همراه بوده است؛ تفکیک عقل و‌ نقل، تفکیک دنیا و اخرت، تفکیک دین و سیاست. ▫️اما همیشه گونه‌ای از پاسخ‌ها نیز وجود داشته‎اند که به‌جای تحلیل و تفکیک، نوعی ترکیب و را پیشنهاد داده‌اند. حکمت، فقه، کلام و سیاست در جهان تشیع با آشنایی و الهام‌گرفتن از ایده «امر بین‎الامرین»، الگوی تاریخ‌داری از مکتب تلفیق را ارایه نموده‌اند. ▫️مکتب تلفیق برخلاف رویکردهای تفکیکی، از منطقی سه‎ارزشی برخوردار است و همیشه از میانه دو گزینه‎ی ناهمسان، به ساخت گزینه‌ای میانه و پاسخگو اندیشیده است. فارابی در جمع بین عقل و نقل، مفهوم ملت را آفرید، بوعلی در جمع بین واجب و ممکن، واجب بالغیر را معرفی کرد و صدرا با طرح ایده ای میانه از وجود، امکان جمع میان قرآن، برهان و عرفان را فراهم ساخت. ▫️این سلسله‌ی ملهم از انگاره کلامی «امر بین‌الامرین»، به میدان زندگی و سیاست نیز امتداد یافت و با اندیشه «دولت در دولت» شیخ مفید آغاز شده و در اندیشه «سلطان ماذون» محقق کرکی و سپس در «مشروطه مشروعه» شیخ فضل‌الله ظهور کرد؛ تا آنجا که به امام خمینی (ره) رسیده و جمع میان حاکمیت مردم و خدا، در ساخت جمهوری اسلامی ممکن شد. ▫️راهبری‌های رهبر معظم انقلاب را نیز باید ذیل همین مکتب علمی و عملی تلفیق، تفسیر نمود؛ اندیشه «راه سوم» که الگوی تلفیقی انقلاب اسلامی در جمع میان دین و دنیاست، گزاره‌ای پرتکرار در میان سخنان ایشان است. این اندیشه دو محور ناهمسان دنیای بدون‌دین و دین بدون‌دنیا را طرد کرده و صورت سومی از حیات انسان را ذیل تلفیق دین و دنیا ترسیم می‌کند. ▫️اندیشه خود نمونه‌ای از رهیافت‌های مکتب تلفیق است. این اندیشه به‌ غایت احیاء و بازیابی هویت معنوی جهان همراه با آبادانی دنیای انسان، الگویی کارساز جهت مقاومت در برابر هاضمه طواغیت ارائه می‌کند. الگویی که در آن تفکیکی میان امر دنیوی و امر دینی و میان مظلومان یافت نمی‌شود. ▫️پیشبرد اندیشه تلفیقی مقاومت، گفتگو با دو گونه مخاطب را ضروری می‌سازد؛ نخست گروهی که دین گوشه‌نشین و‌ بی‌ربط به اجتماع و سیاست را می‌پسندند و گروه دیگر، آنان که آبادی دنیا بدون حضور دین را پی‌می‌گیرد، این هر دو باید به موقفی میانه دعوت شوند. ▫️رهبر معظم انقلاب، حج امسال را نامیدند تا آنان که دین را همچون واعظی گوشه‌نشین می‌خواهند، را به میدان بیاورند و حج، این مناسک عظیم دینی را به رسانه‌ای فراگیر برای طرح الگوی سوم حیات یا اندیشه دین در میدان زندگی بدل سازند. ▫️از سوی دیگر در گفتگو با آمریکایی، تلاش ظلم‌ستیزانه آنان را ستوده و با تعریف قرآن به عنوان از ایشان دعوت می‌کنند تا اندیشه مقاومت را ذیل «فاسقم کما امرت» و امت یکپارچه «لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون» پی‌گیری کنند. ▫️ امروز بیش همه، به ترویج این اندیشه ظریف تلفیق نیازمندیم و نهضت احیای هویت معنوی و توحیدی جهان را باید در این الگو ره‌گیری کنیم. @HekmateFarhang
هدایت شده از MESBAHYAZDI.IR
🔰 شهید سیدحسن نصرالله بعد از خبر شهادت عماد مغنیه چه حالی داشت؟ «ایمان استوار» 🏴 @mesbahyazdi_ir
🔆 بدری باشیم نه اُحدی! ▫️ ناترازی نظامی در بدر دو گزینه روی میز مسلمین بود: - تصرف کاروان تجاری مشرکان و ترجیح منافع موقت اقتصادی. - جنگ با گروه نظامی مشرکان و لحاظ مصالح دور بُرد. ترجیح مسلمین، ابتدائا اولی بود لکن اراده خداوند دومی بود.(۷انفال) البته مواجهه سخت با مشرکین یک مشکل اساسی داشت: ناترازی نظامی! نه کمیت و نه کیفیت نظامی مسلمین در اولین مواجهه در تراز نظامی سپاه مشرکان نبود! ⬅️ خداوند جبران ناترازی نظامی در جهاد فی سبیل الله را تضمین کرد!(۹انفال) پیروزی رقم خورد. بدریون ضرب المثل فئه حق شدند؛ ۳۱۳ عددشان، عدد مقدس فئه حق تا ظهور شد. ▫️ ناترازی ایمانی و گرایشی! در اُحد اما با ناترازی گرایشی و ایمانی در بخشی از نیروها و مواجه بودیم! ⬅️ ترس یا طمع فرقی نمی کند؛ خداوند این ناترازی را جبران نکرد! بلکه جایش شیطان از آن بهره برد، لغزش در تصمیم و عملکرد آن ماموران را موجب شد! (۱۵۵ آل عمران) ۱ تنگه رها شد، جنگِ پیروز، مغلوبه شد؛ حتی تا مرز کشته شدن پیامبر(ص) کشید! عجیب تر اینکه: این شکست در اُحد، مشرکانی را جسور کرد تا به غیر نظامیان هم آسیب برسانند و فضای خیانت و ارعاب درست کنند! سفیر فرهنگی هم مصون نباشد! مسلمانانی را اسیر و به مشرکان مکه تحویل دهند تا انتقام بدر ازشان گرفته شود! فاجعه رجیع و فاجعه بئر معونه پشت سر هم رخ داد! ........................ ۱. درباره نسبت ناترازی گرایشی و اخلاقی با لغزشهای سیاسی و امنیتی و حکمرانی این مجموعه فیش را بخوانید! 📝 محسن قنبریان ۱۴۰۳/۷/۱۰ ☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از حسینیه هدایت
🔰 آغاز نصرالله ویژه برنامه تحلیل و بررسی آخرین تحولات محور مقاومت باحضور آقای مهدی افراز و حجت الاسلام والمسلمین علی محمدی امشب ساعت 19 از صفحه آپارات حسینیه هدایت 🌐پخش زنده در صفحه آپارات حسینیه هدایت با حسینیه هدایت همراه باشید... | 🔻 | اینجا انقلاب جریان دارد... @hoseinie_hedayat
🌕مقاومت، زیبایی مستور 🔺1.معجزه را امر خلاف عادت، فراطبیعی، غیرقابل محاسبه علمی و نشانه ای از دست ربوبی دانسته‌اند. برای مردمان ظاهربین، عصا اژدها می‌شود، مرده زنده می‌شود، غذا نازل می‌شود، و برای برخی دیگر کلام و بیان الهی اعجاز می‌کند. اگر زنده کردن بدن یک مُرده، اعجاز الهی است، احیای قلوب زنگ زده میلیون ها نفر اعجاز نیست؟ شهادت و خون، دل‌ها را زنده می‌کند، ولی معجزه مقاومت بیش از شهادت است. شهید روی دستان مردم قرار می گیرد و اشک ها را جاری می کند، و ممکن است حتی به حرکت و قیام مردم بینجامد، ولی وقتی از حاج قاسم سلیمانی و سیدحسن نصرالله یاد می‌کنیم درباره امری سخن می گوییم فراتر از شهادت. آن‌ها قبل از شهید شدن، معجزه می کردند، با سخن خود، با لبخند و قهر خود و با حماسه خود. این ها جذابیت‌های یک چریک مبارز نیست، بلکه یک زیبایی اخلاقی نمونه است که در مرز نزاع‌های سیاسی حاضر شده و صداقت خود را با فداشدن نشان می‌دهد. به تعبیری که امروزه از تکرار آن طفره می‌رویم، این همان «پیوند قدرت و معنویت» و «دین و سیاست» است؛ همان که «مقاومت» می‌نامیم. مقاومت «زیبا» است، و این زیبایی، معنا و معجزه جدید الهی برای مردمان عصر ماست. 🔸2. جامعه‌شناس معروف غربی در شلوغی انقلاب ایران، از دمیدن روح معنوی انقلاب در کالبد جهان بی روح می‌گوید، و یا آن پژوهشگر غربی، زمان انقلاب ما ایرانیان را زمانی غیر زمان‌ها و برقی از ملکوت توصیف می‌کند. همگی می‌دانیم که زندگی روزمره اهمیت دارد، GDP خیلی اهمیت دارد، توسعه نامتوازن نیز مساله مهمی است، ولی آیا به اندازه این‌ها، از جهان بی‌معنا می‌ترسیم؟ وارد این مشاجره بی پایان نشویم که این سخنان آرمانی و عافیت‌طلبانه چه ارزشی دارد، اگر در تامین آب و نان خود مانده‌ایم! و این دوگانه‌های تکراری که انقلاب ایران یک خیزش «معنوی» بود یا یک اصلاح «مدنی»، انقلاب ایران یک راز آسمانی است یا یک مساله زمینی! شیعه یک تمنای آرمان گرایانه معنوی است یا یک طرح برای ساخت مدینه فاضله! اگر نتوانیم از این دوگانه ها بیرون بیاییم میان معنویت و مدنیت تعارضی می‌سازیم که با هر انتخابی شکست خورده‌ایم. نورانی‌ترین امر دوران ما و بلکه معجزه زیبای دوران ما «پیوند سیاست و معنویت» است و این یعنی مدینه معنوی. زندگی روزمره با تمام نیازهای آن بدیهی‌ترین و اولی‌ترین دستور سیاست است، ولی از سیاست بی‌معنا و نازیبا نیز باید ترسید. چرا که با از دست رفتن معنای زندگی، دلیلی برای زندگی کردن باقی نمی‌ماند. حال این زندگی با تولید ناخالص بالا همراه باشد یا پایین! جامعه روشنفکری ایران متوجه این دارایی بی بدیل جامعه ایران است؟ 🔸3. معنویت در این روایت، یک رویداد به ناچار موقت یا یک برق زودگذر در بیابان تاریک نبوده و نیست، که حسرت نداشتن آن را داشته باشیم که «یاد باد آن روزگاران یاد باد»! مقاومت روح حاضر و پایدار در جامعه ایران است. چه می‌شود که این زیبایی دلبرانه در زندگی روزمره به محاق می رود و پنهان می‌شود؟ چگونه است که شرافت و صداقت سیاسی، امری موهوم و بلکه بی‌اهمیت قلمداد می‌شود؟! «زیبایی»، تماشایی و دیدنی است، بیش از آنکه موضوع تحلیل و اثبات باشد. حاضر شدن در معرض تجارب معنوی و مشارکت در خلق آن‌ها، گمشده امروز بسیاری از جامعه‌شناسان و تحلیل‌گران است؛ مشاهده و مشارکت است که ما را از حجاب معاصرت خارج می‌کند. معاصرت، قدرت پوشانندگی عجیبی دارد؛ چنانکه پرده بر زیبایی‌های دوران ما کشیده و زندگی معمولی را بهتر و شدنی‌تر از زندگی معنوی بازنمایی می‌کند! 🔸در این دوران سخت، نیازمند حظ بردن از اصیل‌ترین حقایق زندگی هستیم، و این در زمان ما بیش از آنکه در سرگرمی‌های مدرن یا آئین‌های مذهبی سنتی پیدا شود، در مرز جدی‌ترین، زنده‌ترین، پویاترین و واقعی‌ترین نقطه جهان یافت می‌شود و آن نقطه، مقاومت و مبارزه صادقانه است. چیزی که در بسیاری از زمان‌ها نسیه و آرزو بوده و در دوران ما نقد و آشکار. این کوشش نه در پی عافیت‌طلبی که با هزینه و سختی فراوان حاصل شده است که آن‌ را شایسته حرمت‌گذاری کرده است. این مبارزه معنوی، مردان بی ادعایی داشته است که در دوران ما خلأ معنا و زوال زیبایی را جبران کرده‌اند. آن‌ها نماد و نمود این زیبایی بوده‌اند و همچون «امام»، جامعه ای را به شوق و شور انداخته‌اند؛ و اکنون نگرانی پیشروی ما این است که آینده این راه، بدون حضور مردانی چون حاج قاسم، شهید نصرالله، شهید رئیسی و امثالهم، چگونه خواهد بود؟ چگونه بدون رهبران بزرگ و خطابه‌های الهام بخش، شوق میدان برانگیخته می‌شود؟ @esharat_57@mpourkiani
هدایت شده از تعلیقات
🔖 جنگ، جامعه، مسجد (نگاهی به مسئولیت ما در جهاد با اسرائیل) 🔹 بیش از اینکه مستقر و متمرکز بر ادوات و امکانات باشد، متمرکز و مستقر بر اراده‌هاست. و نکته‌ای که تعیین‌کننده در است، واحدهای انسانی است. تمرکز دشمن به این سمت خواهد رفت که نسبت جامعه‌ی جنگ‌پذیر با امتداد جنگ را دچار اخلال کند تا نتواند ایستادگی و مبارزه را ادامه دهد. وظیفه و این است که به میدان نبرد بروند و سرنوشت جنگ را پیش ببرند، ولی ما نیز در پشت دارای وظایف جدی هستیم. نحوه و و ما به این نحو است که باید جنگ و بسازیم و ما نیز باید در یک میدان مستقر باشیم؛ یکی از زوایای جهاد، ایستادن ما در است که چند لایه است. 🔹 انسجام اجتماعی لایه اول هماهنگی، همگرایی و انسجام اجتماعی است. مردم در سختی در جامعه اسلامی بیش از آنکه دنبال باشند، دنبال هستند. دنبال توزیع منفعت‌اند. من کمتر از امکانات بهره ببرم که دیگران نیز در این امکانات شریک باشند. از این رو باید در جامعه را، جامعه‌ای منسجم کنیم. باید هر اتفاقی، کنشی و رفتاری که باعث ، و به جان هم افتادن مردم شود، با آن فاصله بگیریم و مقابله بکنیم. 🔹 مهربانی اجتماعی در گام دوم باید را توسعه دهیم. مردم در سختی باید بیش از دوران آسایش و عادی همدیگر را دوست بدارند. این دوست‌داشتن و غم‌خوار یکدیگربودن را باید نسبت به همدیگر ابراز بکنند. این ابراز باعث می‌شود که واحدهای اجتماعی نسبت به هم منسجم، متماسک و دارای عِرق شوند. جامعه باید به این ادراک برسد که ما دارای یک هستیم. سوار بر یک کشتی شدیم و در این کشتی با یکدیگر به پیش می‌رویم. این سرنوشت مشترک در گِرو هماهنگی، مهربانی و پشتیبانی ما از یک سخن واحد است که آن هم حرف و سخن واحد و است. 🔹 مواسات و رسیدگی به محرومین گام سوم، به معنای رسیدگی مضاعف به است. به این معنا که وقتی شرایط تغییر می‌کند، امکان محرومین برای تامین مایحتاجشان طبیعتا کمتر می‌شود. ما در این‌جا باید خدمت‌رسانی را توسعه دهیم. 🔺 کنشگری اجتماعی در راستای ایجاد روحیه و عزم دلسوزی مردم برای همدیگر است. این بزرگترین دستاوردی است که می‌شود تصویر کرد. ما کاری کنیم که مردم دلسوز یکدیگر باشند و این دلسوزی را نسبت به همدیگر ابراز کنند. برای این دلسوزی هزینه و کاری بکنند. همین کارکردن و فعال‌شدن این‌ها خودش سوق جامعه و وجهه جامعه را تغییر می‌دهد. 🔹مسجد و روحانیت، کانون و محور مواسات برای تولید انسجام و مهربانی اجتماعی و یا به تعبیر قرآنی و اسلامی مواسات، ما نیاز به یک محور و کانون داریم. مهم‌ترین کانون، نهادهای دین‌پایه ما همچون مساجد، هیئات و کانون‌های این‌چنینی‌اند و مهم‌ترین محور است؛ لذا ما باید بتوانیم مساجد را کانون تولید آرامش در محل بکنیم. 🔻 روحانیت و به‌ویژه ائمه جاعات و امامان جمعه در هر شهر باید کنشگری اجتماعی آن‌ها هم تغییر کند و هم اتصال و ارتباط اجتماعی آن‌ها تصاعد پیدا کند و هم تعاملات مردمی آن‌ها با اقشار مختلف توسعه پیدا کند. 🔺 این توسعه در ارتباط باید برای آن خلق معنا شود؛ هم خلق مدل شود و هم خلق معنا. اولا تعیین شود که ما در این ارتباط چه چیزی را می‌خواهیم انتقال دهیم یا چه هدفی را دنبال می‌کنیم و ثانیا این هدف را در چه قالبی دنبال کنیم. اینکه مسجد امروز در شرایط جنگی چه محوریت و عملکردی داشته باشد، موضوعی است که باید جداگانه در مورد آن گفتگو بکنیم. 🔹 در محله باید در این ایام کانون باشد. باید کانون و و باشد. نباید در این ایام فعالیت مسجد منحصر شود در ساعات نماز، بلکه بایستی مسجد با محوریت و معتمدین محل، در ساعات پویایی اجتماعی و ساعاتی که محل رفت و آمد مردم است، بیرون از مسجد به‌نحوی حضور زنده و پویای خودش در محله را نشان دهد. براساس موقعیت‌ها و مناسبت‌های مختلف. 🔹 مساجد باید باشند؛ سازماندهی کمک‌های مردمی به نیازمندان؛ سازماندهی رسیدگی به افرادی که در فرآیند حملات آسیب دیدند؛ کانون سرزدن به خانواده‌های شهدا؛ کانون ثبت‌نام برای اعزام به جبهه‌های مقابله با اسرائیل (حتی نمادین) اکنون باید از انواع ایده‌هایی که می‌شود برای فعال‌کردن مسجد و واحدهای کوچک اجتماعی و ایجاد حس در آن‌ها نسبت به این پدیده و مسئولیت در آن‌ها استفاده کرد، بهره برد. 🔹 کارکرد دیگر مسجد، تبدیل‌شدن به کانون و جهت‌دهی به است. ما باید بتوانیم در مسجد حماسه و سوگ را همزمان و با هم پیش ببریم. 🆔 @taalighat
هدایت شده از اصرار
خالد طعیمه از غزه، این تصویر از یک رزمنده‌ را حین انجام عملیات به اشتراک گذاشت و نوشت: این استعاره نیست، بلکه در سخن و عمل همین است: سایه علی بن ابی طالب در میان ما راه می‌رود، در حالی که غبار به تن دارد و از گرسنگی فرسوده است، اما طوری سرش را بالا گرفته است که انگار میراث بدر و احد را حمل می‌کند. این تصویر را بردارید، در حیاط خانه‌هایتان و بالای تخت‌هایتان بیاویزید، و بگذارید آینه‌ای باشد که هر صبح و شب شما را بازخواست کند. به‌جای ریاکاری، به‌جای پُست‌ گذاشتن درباره‌ی «خیانت شرافتمندانه» و «قهرمانیِ بی ثمر»، خودتان را مؤاخذه کنید، نه دیگران را. به وجدان‌تان دروغ نگویید: بدون ذره‌ای شک و تردید، شما این‌ها را تنها گذاشتید. و اگر این سایه به سخن درآید، چنان شما را ملامت خواهد کرد که سخت‌دل‌ترین شاعران عرب را به زانو درمی‌آورد؛ و پاسخی نخواهید داشت، جز سکوتی آکنده از شرم. 🧷گاهی می‌بینیم برخی در این دو دستگی‌های شیعی_سنی ابا دارند از غزه بگویند، گو اینکه غزه از ما شیعیان نیست. اما بنا به فرموده رهبر انقلاب «هرکس ایستادگی کند در راه ائمه هدی است». خط و نهج امام، مقاومت و ایستادگی‌ست. امروز غزه آن چنان در راه است و آن چنان پیرو است که سایه‌ی علی بن ابی طالب (ع) را هم سر راهش می‌بیند. امروز نگفتن از غزه؛ نگفتن از حضرت رسول، نگفتن از علی بن ابی طالب و نگفتن از حسین بن علی‌ هم‌ردیفِ هم است. نگفتن از غزه نگفتن از نبوت و امامت است. نگفتن از غزه نگفتن از قرآن و کربلاست. پیوسته از غزه بگویید، غزه را یاد کنید که امروز امام و قیام آنجاست. @ESRAR3