eitaa logo
محسن عباسی ولدی
56هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
348 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃روشنایی امید از دیشب که از خیرات عطش آمدنت حرف زدم وحشت وجودم را فرا گرفته است. هر چه گفتم، از خوبی خیرات عطش بود آنچه گرفتارم کرده، این سؤال است: اگر من بتوانم عطش آمدنت را میان مردم پخش کنم ولی کاهلی کنم و اسیر دنیا شوم و این کار را نکنم فقط یک چیز خوب را از دست داده‌ام یا یک دنیا بدی به دست آورده‌ام؟ اگر مردم تشنۀ آمدنت نباشند یعنی تشنۀ خدا نیستند تشنۀ خدا نبودن، یعنی قدم زدن بر لب پرتگاه کفر. من اگر عطش آمدنت را میان مردم پخش نکنم به انتشار کفر در عالم کمک کرده‌ام. این یعنی آن که پخش کردن عطش تو در میان مردم وظیفۀ هر کسی است که می‌داند انتشار تو در عالم یعنی انتشار خدا و کاش حالا که تو را در عالم منتشر نمی‌کنم نمی‌دانستم که پخش کردن عطش تو تشنه کردن مردم به خداست. به اینها که فکر می‌کنم می‌بینم چه قدر گرفتار دنیا شده‌ام. کسی که روی دانسته‌ای به این بزرگی پا می‌گذارد تو در بارۀ‌ او چگونه قضاوت می‌کنی؟ تا حالا خیال می‌کردم شبیه تو شدن و نشدن خیر و شرّش به خودم بر می‌گردد ولی حالا چگونه می‌شود از این یافته گریخت که شبیه تو شدن و نشدن خیر و شرّش دامن این و آن را هم می‌گیرد؟ مرا در قیامت مؤاخذه خواهند کرد که چرا شبیه تو نشدم تا مردم تشنۀ تو شوند. یا راهی نشان بده که زودتر بتوانم شبیه تو شوم یا گریزگاهی نشانم بده تا بتوانم از دست این فکرهای ترسناک رها شوم. از وقتی که این فکرها به سراغم آمده خودم را مسئول فسق و کفر مردم می‌دانم. خودت می‌دانی اگر امید به کرامت تو نبود با این فکرها اگر همۀ یأس را در آغوش می‌کشیدم، عجیب نبود. امید به مهربانی توست که سدّی ساخته در برابر سیل یأس هر چه را از من می‌گیری این امید را از من مگیر. این سیل اگر جاری شد، هستی‌ام را به باد فنا می‌دهد. من از سیلاب یأس می‌ترسم. گاهی صدای ترک خوردن سدّ امیدم را می‌شنوم. می‌ترسم اگر زودتر شبیه تو نشوم سدّ امیدم بشکند و دیگر نشود کاری کرد. تا سدّ امیدم نشکسته، کاری برایم کن آقا! شبت بخیر روشنایی امید! @abbasivaladi
‌خلاصۀ درس چهل و یکم تا چهل و نهم.pdf
148.6K
درس چهل و یکم تا چهل و نهم ✅ توی این فایل پی دی اف👆، جواب این سؤالات👇رو پیدا می‌کنید: ⁉️می‌دونید نشونۀ موفّقیت شیطون تو منحرف کردن بنده‌های خدا چیه؟ ⁉️چرا بچّه‌ها با این که می‌دونن نماز، تشکّر از خداست، به سمت نماز نمی‌رن؟ ⁉️اخبات داشتن در برابر خدا یعنی چی؟ ⁉️نشونه‌های حزن شیرینی که تو احادیث ما از ویژگی‌های مؤمن شمرده شده، چیه و چطوری به دست میاد؟ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
safhe 013-014.mp3
4.89M
صفحه ۱۳-۱۴ آیات ۸۴-۹۳ روزهای زوج، ساعت ۹ شب 🌹بچه‌های لالایی خدا! کمک به سیل‌زده‌های عزیز یادتون نره @lalaiekhoda
هدایت شده از لالایی خدا
010 enkar payambari ke mishenakhtanash.mp3
3.24M
۱۰ : انکار پیامبری که می شناختنش! روزهای زوج، ساعت ۹ شب 🌹بچه‌های لالایی خدا! کمک به سیل‌زده‌های عزیز یادتون نره @lalaiekhoda
🍃آقای صاحب اختیارم شبیه تو بودن یک خیال نیست آرزویی است که باید محقّق شود. آرزوهای دیگر اگر رنگ این آرزو را نداشته باشند خیال‌های واهی‌اند که فکر کردن به آنها جز اتلاف عمر بهرۀ دیگری ندارد. شبیه تو بودن را اگر خیال بدانیم راه آسمان را بر خود بسته‌ایم. اگر نمی‌شد شبیه تو باشیم خدا تو را روی زمین نمی‌آورد و ما را نمی‌آفرید. تو امام شدی تا ما بدانیم باید چگونه باشیم و دنبال تو راه افتادن واجب شد تا شبیه تو شویم. مگر می‌شود دنبال تو راه افتادن واجب باشد امّا شبیه تو شدن یک خیال؟ خدا اگر تکلیف کرده که دنبال تو راه بیفتیم یعنی توانش را پیش از این تکلیف به ما داده. خدا به ما هر چه توان داده به نام «شبیه تو شدن» داده. استفاده از این توان در جای دیگر غصب توان است و حرمت دارد. حیف از توان‌هایی که بی‌رضایت تو خرج چیزهایی غیر از شبیه تو شدن شد! می‌خواهم شبیه تو باشم پس باید توحیدم را شبیه تو کنم. ربّ هر کسی،‌ صاحب‌اختیار اوست. تو جز خدا ربّ دیگری نمی‌شناسی. اختیارت را داده‌ای به دست خدا و هر کجا که او می‌کشاندَت می‌روی. تو ذرّه‌ای از اختیارت را به دست کسی جز خدا نداده‌ای حتّی خودت هم خودت را اختیاردار خویش نمی‌دانی. این و آن که جای خود دارند. وای از من و احوالاتم که صاحب‌اختیارانم بی‌شمارند و هر کدامشان راهی نشانم می‌دهند که نمی‌دانم آن سویش کجاست. اگر بناست اختیار، صاحبی داشته باشد یکی بیشترش، جز تحیّر بهرۀ دیگری ندارد و اگر بناست یکی صاحب اختیار باشد چه کسی از خدا بهتر؟ عمر بر باد رفته‌ام ثابت کرد من لایق نیستم که صاحبِ اختیارم باشم و با تحیّرهای دم به دمم به این یقین رسیدم که مردم بدترین صاحب اختیارانم هستند آقا! من دوست دارم مثل تو اختیارم را به دست خدا بدهم امّا نفس و مردم و شیطان محکم افسار اختیارم را به دست گرفته‌ و رهایم نمی‌کنند می دانم خدا اختیارهایی که به او داده می‌شود، به تو می‌سپارد پس کمکم کن تا رها شوم از غاصبان اختیار! شبت بخیر آقای صاحب اختیارم! @abbasivaladi
‍ ✅ آثار محبت پدر و مادر عزیز❗️ 🌹 بسیاری از تلاش‌هایی که شما برای تغییر فرزندتان انجام می‌دهید، بدون محبّت، به مقصد نمی‌رسد. 🌹 با محبّت، راه را باید کوتاه کرد. اگر رابطۀ عاطفی خود را با فرزندانمان تقویت کنیم، بسیاری از امر و نهی‌هایی که در طول روز به فرزندمان می‌کنیم، به صورت طبیعی، حذف خواهند شد؛ زیرا همین محبّت شدید، کار هزار امر و نهی را انجام می‌دهد. 🌹وقتی شما محبوب فرزندتان شدید، او دوست دارد همان طور باشد که شما هستید و همان طور زندگی کند که شما دوست دارید. ⚠️ در مسیر تربیت فرزند، هیچ گاه فراموش نکنید که بدون محبّت، بسیاری از گزاره‌های تصویری و رفتاری، اثربخش نخواهند بود. 📚من دیگرما، کتاب دوم، ص۴۳ @abbasivaladi
🍃منجی مشرکان دربند من هنوز شبیهِ تو بودن را همه چیز زندگی و هستی‌ام نمی‌دانم. اگر می‌دانستم، بی‌قراری جان به لبم می‌کرد. جان به لب نیستم پس تا بی‌قراریِ شبیه تو بودن راه زیاد است. من هنوز خیال می‌کنم می‌شود بی آن که شبیه تو بود، نفس کشید اگر چنین خیالی نداشتم با همۀ وجودم به شماره افتادن نفس‌هایم را حس می‌کردم پس تا نفس تنگیِ شبیه تو بودن فاصلۀ زیادی دارم. آرزوی شبیه تو بودن هنوز تنها آرزوی من نیست اگر بود، این قدر آرزوهای کوچک و بزرگ در مقابلم نمی‌رقصیدند. تا رقص این آرزوها هست باید قبول کنم طرب شبیه تو بودن در قد و اندازۀ من نیست. ولی گمان می‌کنم بیشتر از پیش می‌دانم شبیه تو بودن، همه چیز زندگی است و کسی که شبیه تو نیست با مرگ فاصله‌ای ندارد و آرزویی جز شبیه تو شدن غوطه خوردن در بازی‌های بچه‌گانه است. اینها همه از نگاه عنایت توست. معلوم است که هنوز امید داری شبیه تو شوم. من می‌خواهم شبیه تو باشم پس باید توحیدم را شبیه تو کنم. خوب بودن، کار هر کسی نیست توفیق اگر نباشد خوب بودن محال می‌شود. تو توفیق را فقط و فقط از خدا طلب می‌کنی دست التماس تو برای کسب توفیق پیش هیچ کسی دراز نمی‌شود جز خدا. تو به ما یاد داده‌ای که اگر خدا توفیق داد شکرش را به جای آوریم و پیشانی به خاک بمالیم. امّا اگر توفیقی نیامد چشم امید به هیچ خانه‌ای ندوزیم به قدری در بزنیم تا خدا در توفیق را باز کند. توفیق را هیچ کسی جز خدا به هیچ بنده‌ای نمی‌دهد. توحیدِ در توفیق، جلوۀ دیگری از توحید توست. کاش باور می‌کردیم این توحید را چون مشرکانه خیال می‌کنیم این خود ماییم که ارادۀ خوب شدن کرده‌ایم و خوبی کرده‌ایم با این نگاه مشرکانه خوبی‌هایی که باید بالمان می‌شد،‌ بارمان شد. دعا کن برایمان تا رها شویم از زنجیرهای محکم شرکی که به دست و پایمان بسته شده. شبت بخیر منجی مشرکان در بند! @abbasivaladi
🔴 گفت و گوی خواستگاری ◀️ ▶️ 📝 تا الآن نکات مختلفی را درباره گفت و گوی خواستگاری گفته ایم. 🔹 برای این‌که تا اندازه‌ای شما را در چینش سؤال‌های خواستگاری کمک کرده باشیم، قصد داریم در چند بخش، سؤالات خواستگاری را به عنوان نمونه بیاوریم. 🔻امّا قبل از آن، بهتر است نکاتی را متذکّر شویم: 1⃣ چینش این سؤال ها از اوّل تا آخر، به این معنا نیست که شما هم از اوّلین سؤال، شروع کنید و به آخرین قسمت خاتمه دهید. اصلاً بهتر است سؤالات به صورت پراکنده پرسیده شود تا از حالت کلیشه‌ای بیرون بیاید. 2⃣ وظیفۀ اصلی این بخش، خط‌دهی به شما در جهت تنظیم سؤالات مفید برای جلسۀ خواستگاری است. این‌ سؤالات، فقط نمونه است و شما می‌توانید سؤالات دیگری را به این مجموعه اضافه کنید. 3⃣ ممکن است برخی از این پرسش‌ها برای شما مهم نباشد و برخی دیگر، اهمّیت ویژه‌ای برای شما داشته باشد و در اینجا نیامده باشد. قبل از جلسۀ خواستگاری، با جهتی که این پرسش‌ها به شما می‌دهد، سؤالاتی را که بر اساس معیارهای شما مهم است، بنویسید و در جلسۀ خواستگاری مطرح کنید. 4⃣ فراموش نکنید که بسیاری از جوانان به جهت این‌که تجربۀ زندگی مشترک نداشته‌اند، از پاسخ برخی از این پرسش‌ها تصویر مبهمی در ذهن دارند. از همین رو بهتر است که این دسته از پرسش‌ها با تفکر و دقت و حتّی مشورت بیشتری، در جلسات بعدی پاسخ داده شود. 📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص۷۶. ⬅️ بخش اول نمونه پرسش های خواستگاری را در پست زیر بخوانید. 👇👇👇👇👇👇👇👇 @abbasivaladi
🔴 گفت و گوی خواستگاری ◀️ ▶️ 🔵 بخش اول: آینده زندگی 1⃣ به نظر شما، مهم‌ترین عامل موفّقیت در زندگی چیست؟ 2⃣ چه صفاتی را برای همسر آیندۀ خود لازم می‌بینید؟ 3⃣ در زندگی به کجا می‌خواهید برسید؟ 4⃣ چه توقّعات مهمّی از همسر آیندۀ خود دارید؟ 5⃣ بزرگ‌ترین آرزوی زندگی‌تان چیست؟ 6⃣ نظر شما در بارۀ مراسم عقد و عروسی چیست؟ 7⃣ نظر شما در بارۀ مهریه چیست؟ 8⃣ زندگی در شهرهای دیگر را چگونه می‌بینید؟ 📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص۷۸. ⬅️ ادامه دارد... @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
safhe 015-016.mp3
5.23M
صفحه ۱۵-۱۶ آیات ۹۴-۱۰۵ روزهای زوج، ساعت ۹ شب 🌹بچه‌های لالایی خدا! کمک به سیل‌زده‌های عزیز یادتون نره @lalaiekhoda
هدایت شده از لالایی خدا
012 natige tohin be payambar.mp3
3.73M
۱۲ : نتیجه توهین به پیامبر روزهای زوج، ساعت ۹ شب 🌹بچه‌های لالایی خدا! کمک به سیل‌زده‌های عزیز یادتون نره @lalaiekhoda
هدایت شده از لالایی خدا
011 dalile sakhtihaye donya.mp3
4.89M
۱۱ : دلیل سختی های زندگی روزهای زوج، ساعت ۹ شب 🌹بچه‌های لالایی خدا! کمک به سیل‌زده‌های عزیز یادتون نره @lalaiekhoda
🍃شیرینی زندگی تو بگو چه چیزی بیشتر از این خوش‌حالت می‌کند که کسی را شبیه خودت ببینی؟ تا من بگویم چه قدر در محبّتت صداقت دارم وقتی که خوش‌حالی ات دغدغۀ اوّل و آخرم نیست؟ تو بگو چه چیزی بیشتر از این تو را از غربت بیرون می‌آورد که کسانی که شبیه تواند زیاد شوند. تا من بگویم چه قدر در ادعای یاری تو صداقت دارم وقتی که از غربت بیرون آودنت بی‌قرارم نمی‌کند؟ تو بگو چه چیزی بیشتر از این ظهورت را نزدیک می‌کند که سربازانی بیابی شبیه خودت؟ تا من بگویم چه قدر در دعای تعجیل فرجت صداقت دارم وقتی که برای سربازی تو مهیّا نمی‌شوم؟ قصّۀ شباهت من به تو زخم عمیق دلم شده. این زخم التیام نمی‌یابد جز روزی که شبیه تو شوم. کاش می‌گفتی تا آن روز چه قدر فاصله دارم. هر روزی که به شب می‌رسد و شبیه تو نمی‌شوم چه خوب می‌فهمم که بی برکت‌ترین لحظه‌های عمرم را پشت سر گذاشته‌ام. اصلاً برکت یعنی شبیه تو شدن کسی که شبیه تو می‌شود لحظه‌های زندگی ‌اش به اندازۀ سال‌ها برکت می‌یابد و کسی که شبیه تو نیست قرنی اگر زندگی کند به اندازۀ لحظه‌ای عمرش برکت ندارد. تراکم روزهای بی‌برکت زندگی را به کامم تلخ کرده. تلخی این زندگی، تاب آوردنی نیست حالا که دارم با این تلخی زندگی می‌کنم می‌فهمم که جان‌سخت و دل‌سنگ شده‌ام. شبیه تو شدن محتاج دلی نرم است دل‌های سنگ، میلی به شبیه تو شدن ندارند. هر چه قدر دلم سنگ‌تر شود فاصله‌ام تا شبیه تو شدن بیشتر می‌شود. آقا! فکری به حال سنگ شدن دلم کن! بی‌تابیِ شبیه تو نبودن را نگیر از من خودت به فریاد برس و نگذار عادت کنم به این بی‌شباهتی. این عادت فرصت زندگی را از من می‌گیرد من هنوز طعم زندگی را نچشیده‌ام. می‌گویند زندگی، شیرین است. کاری کن برایم تا شیرینی زندگی را بچشم. شبت بخیر شیرینی زندگی! @abbasivaladi
‌خلاصۀ درس پنجاه تا پنجاه و نهم.pdf
138.6K
درس پنجاه تا پنجاه و نهم ✅ توی این فایل پی دی اف👆، جواب این سؤالات👇رو پیدا می‌کنید: ⁉️می دونید یکی از راه‌های اصلی تربیت دینی و توحیدی بچّه‌ها چیه؟ ⁉️ما چه اشتباهی کردیم که عبادت برا بچّه‌هامون سنگین تموم میشه؟ ⁉️عاقبت جامعه‌ای که اهل شکر نیست، چیه؟ ⁉️ذکر زبونی باید چطوری باشه تا برامون فایده داشته باشه؟ ⁉️چطوری می‌شه به درک حضور در محضر خدا رسید؟ @abbasivaladi
🍃حضرت ارباب کسانی که به تو شبیه‌ترند، به تو نزدیک‌ترند. شبیه‌ترین‌ها به تو می‌شوند فرماندهان لشکرت. آنها که کمی شباهتشان کمتر است می‌شوند سربازانت. به گمانم کسی که شباهتش از همه به تو بیشتر است بشود خادم درگاهت. من به خودم امید ندارم ولی به تو امیدم زیاد است. آقای من! مهربان من! امام من! محبوب من! می‌شود در میان فرماندهانت جایی را برای من خالی نگه داری؟ من دوست دارم از شبیه‌ترین‌ها شوم. کمی صبر کن شاید شدم یکی از فرماندهان لشکرت. در میان سربازانت هم جایی برای من نگهدار. تا اگر از شبیه‌ترین‌ها نشدم لااقل میان سربازانت جایی برایم پیدا شود. هر چه هست آقای من! باید در میان لشکر تو جایی برای خویش پیدا کنم. کسی که در لشکر تو حضور نداشته باشد معلوم نیست در میان لشکر تو و لشکر دشمنت جایی باشد که نه سرباز تو به حساب بیاید و نه سرباز دشمنت. اگر در میان لشکرت جایی نماند برایم چه خاکی به سر بریزم؟ باید شبیه تو شد و من دوست دارم به قدری شبیه تو شوم که مرا در خلوت خویش راه دهی و بشوم خادم درگهت. آقا! من دوست دارم خادمت شوم. تو که هیچ گاه ناامیدم نمی‌کنی و نمی‌گویی من راهی ندارم به خلوت و درگهت پس بگو اندازۀ شباهتم به تو چه قدر باید باشد که مرا در خلوت خویش راه دهی؟! اصلاً به من بگو الآن چه کسی خادم توست؟ می‌شود نشانم بدهی؟ قول شرف می‌دهم که اگر نشانم دادی او را به کسی نشان ندهم. می‌خواهم از او بپرسم راه خادم شدن را چگونه طی کرده؟ نه، از او چیزی نمی‌پرسم. فقط نگاهش می‌کنم. تماشای کسانی که شبیه تو هستند کافی است برای پیدا کردن راه. شبت بخیر حضرت ارباب! @abbasivaladi
تو می‌گم🗣، به اون بگو! ✅در این بازی بهتر است هر گروه، حدّاقل پنج نفر 5⃣باشند. 🔰یک نفر، «اوستا» می‌شود و جمله ‏ای را آرام در گوش👂 اوّلین نفر هر گروه می‏گوید. اوّلین نفر گروه، آن جمله را در گوش نفر دوم2⃣ می‏گوید، به گونه‏ ای که نفر سوم3⃣ نشنود. نفر دوم هم این جمله را در گوش نفر سوم می‏گوید. ✔️هر کدام از افراد، قبل از گفتن جمله به نفر بعدی می‏گوید: «به تو می‌گم، به اون بگو». هر گروهی که این جمله را زودتر به آخرین نفر برساند و آخرین نفر هم درست ✅ادا کند، برنده بوده، یک امتیاز می‏گیرد. ⚠️ اگر آخرین نفر یک گروه، جمله را اشتباه بیان کند، آخرین نفر گروه دیگر، جمله را می‏گوید که در صورت بیان صحیح، آن گروه، برنده می‌شود 😃و یک امتیاز می‏گیرد، و گر نه هیچ کدام از دو گروه، برنده نمی‏شوند. ✳️در ابتدای این بازی، امتیازی 💯را مشخّص می‏کنند تا هر کسی که زودتر به آن امتیاز رسید، بازی تمام شود. 🔆سرعت عمل و همچنین سرعت انتقال، در کنار تقویت حافظه، از نتایج این بازی است. جمله، با توجّه به سنّ بازیکنان، بلند و کوتاه می‏شود. 📚 بازی ، بازوی تربیت ص ۱۲۸ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
safhe 017-018.mp3
4.33M
صفحه ۱۷-۱۸ آیات ۱۰۶- ۱۱۹ روزهای زوج، ساعت ۹ شب 🌹بچه‌های لالایی خدا! کمک به سیل‌زده‌های عزیز یادتون نره @lalaiekhoda
هدایت شده از لالایی خدا
013 chashm goftan be khoda.mp3
2.52M
۱۳ : چشم گفتن به خدا روزهای زوج، ساعت ۹ شب 🌹بچه‌های لالایی خدا! کمک به سیل‌زده‌های عزیز یادتون نره @lalaiekhoda
هدایت شده از لالایی خدا
014 bahane tarashie kafran.mp3
3.81M
۱۴ : بهانه تراشی کافران روزهای زوج، ساعت ۹ شب 🌹بچه‌های لالایی خدا! کمک به سیل‌زده‌های عزیز یادتون نره @lalaiekhoda
🍃بهانه بودن آیا شباهت را می‌شود خرید؟ از کجا؟ به چه قیمتی؟ نشانی‌اش را بده هر چه قدر قیمتش باشد،‌ حرفی ندارم. من مشتری شباهت تو هستم. قیمتش هر چه دارم اگر باشد هر چه دارم را می‌دهم اما از مال دنیا چیزی ندارم که در شأن شباهتت باشد همۀ دنیا هم اگر مال من بود قیمت ذرّه‌ای شباهت به تو نبود حالا که همۀ دنیا هم برای من نیست و آنچه از دنیا دارم بال ملخی هم به حساب نمی‌آید در پیشگاه عرشی تو. آبرویی دارم و جانی. آبرویم زیاد نیست جانم نیز ارزشی ندارد ولی چه کار کنم جز اینها چیز دیگری ندارم. من محتاج شباهتم هر طور که هست باید آن را پیدا کنم. خدای تو اهل معامله‌ است جان می‌گیرد و بهشت می‌دهد. تو هم که مَثَل خدا روی زمینی به من بگو برای شباهتت چه تقدیم کنم؟ آقای من! قیمتی بگذار روی شباهتت که در حد و اندازۀ توان من باشد. شباهتت را نقد می‌خواهم نکند قیمتی بگذاری تا برای به دست آوردنش مجبور باشم صبر کنم. کاسۀ صبر من لبریز است. دیگر بس است بی‌شباهت تو زندگی کردن. یار مهربانم! من خودم را این گونه شناخته‌ام تو که بهتر از من مرا می‌شناسی اگر اشتباه است، مرا از این توهم برهان. من فکر می‌کنم اگر تو را یک لحظه ببینم همۀ وجودم می‌شود اشتیاقِ شبیه شدن به تو و احساس می‌کنم در همان دمِ دیدن دنیایی شباهت پیدا می‌کنم به تو. به جایی رسیده‌ام که گمان می‌کنم درمان شبیه نبودن من به تو دیدن توست. اگر این فقط یک بهانه است گاهی بهانه را می‌شود با بر آورده کردنش از آدم گرفت. خودت را یک لحظه نشانم بده یا شبیهت می‌شوم که چه قدر خوب یا شبیهت نمی‌شوم که دیگر بهانه از دستم می‌افتد. فعلاً دلم بهانۀ دیدنت را گرفته خودی نشان بده آقا! شبت بخیر بهانۀ بودن! @abbasivaladi