✅ آثار محبت
⛔️یک شبهۀ اساسی🔻🔻🔻
⁉️به نظر میرسد تغییراتی که از نظر اخلاقی یا اعتقادی در فرزندان ما ایجاد میشود، اگر ریشه در محبّت ما به آنها داشته باشد، چندان پایدار نخواهد بود؛🤔
زیرا آنها بدون دلیل و برهان و تنها به جهت تعلّق عاطفی که به ما دارند، راه ما را انتخاب میکنند.
به همین دلیل هم اگر در فضایی قرار بگیرند که شبهاتی در بارۀ دینشان مطرح شود، به راحتی عقاید و اخلاقشان رنگ میبازد.
اگر هم پایدار باشد، ارزش چندانی ندارد؛ زیرا با تفکّر و تأمّل و اعتقاد درونی به دست نیامده است.❗️
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
❇️ پاسخ به این شبهه🔻🔻🔻
1⃣ محبّت، یک نیاز است.
⚠️پاسخگویی به این نیاز، یک وظیفه و سیر شدن از محبّت هم یک حق برای فرزندان ماست.
پس تردیدی در این نیست که بدون در نظر گرفتن نتیجهای که محبّت در تربیت دارد، باید به این نیاز، پاسخ گفت.♥️
2⃣ بسیاری از این آثار، نتیجۀ طبیعی محبّت است؛ یعنی این طور نیست که ما محبّت کنیم و علاوه بر آن، انتخاب کنیم که کدام یک از این نتایج برای فرزندمان به وجود بیاید.
3⃣ میان آثاری که محبّت در اخلاق و عقاید فرزندان ما تولید میکند، با آموزش منطقی و عقلانی آموزههای دینی، هیچ منافاتی نیست.
🌹بسیاری از افراد، ابتدا تحت تأثیر رفتار مهربانانۀ پیامبر عزیز ما و امامان مهربانمان علیهمالسلام مسلمان میشدند و پس از آن، آرام آرام، معارف دین را به صورت منطقی فرا میگرفتند.
✴️ اگر محبّتورزی برای والدین، یک وظیفه است، آموزش معارف دینی هم یک وظیفۀ اساسی است.
🍃امیر نیکانِ عالم، علی علیهالسلام فرمودهاند:
✨حقّ فرزند بر پدر، آن است که نام نیکو بر او بگذارد و او را نیکو تربیت کند و به او قرآن بیاموزد.✨
💝 پدر و مادری که این وظیفه را انجام میدهند، به پاداشهای بزرگی میرسند.
🍃پیامبر مهربانی، محمّد مصطفی صلیاللهعلیهوآلهوسلّم فرمود:
✨هر کس به فرزندش قرآن بیاموزد، روز قیامت، پدر و مادرِ آن فرزند را فرا میخوانند و دو جامه بر آن دو میپوشانند که از نور آن، چهرههای بهشتیان روشن میشود.✨
❌کسانی هم که از این وظیفه، شانه خالی میکنند، به شدّت مورد مذمّت قرار گرفتهاند.
🍃روزی پیامبر عزیزمان به برخی از کودکان چشم دوخت و فرمود:
✨«وای بر فرزندان آخر الزمان به سبب پدرانشان!».
کسی از ایشان پرسید: پدران مشرکشان
فرمود: «نه. به سبب پدران مؤمنشان که چیزی از واجبات دینی را به فرزندانشان نمیآموزند و وقتی که فرزندان به سراغ آموختن دین میروند، آنها را منع میکنند و به بهرۀ اندکی از دنیا که از فرزندانشان به آنان میرسد، رضایت میدهند. من از آنان بیزارم و آنان نیز از من جدایند».✨
4⃣ در مسیر یادگیری آموزههای دینی، هر اندازه فرزندان ما آرامش داشته باشند، کار ما راحتتر و آموزش معارف دینی، اثربخشتر خواهد بود.
🌈یکی از اصلیترین پایههای آرامش فرزندان، رابطۀ عاطفی والدین با آنهاست.
📚من دیگرما، کتاب دوم، ص۶۴
#من_دیگر_ما
#کتاب_دوم
#تربیت_فرزند
#گزارههای_رفتاری
@abbasivaladi
🍃معنای تواضع و بندگی
زندگی منتظرانه را که گاهی خیال میکنم
از شیرینیاش دهانم آب میافتد.
زنی که منتظر است
در خانهای که خانۀ انتظار است
با مردی که منتظر توست زندگی میکند
و در این خانه فرزندانی هستند
که برای قربانی شدن به پای تو تربیت میشوند.
نفس کشیدن در این خانه
عمر آدمها را زیاد میکند.
این خانهها را باید زیارتگاه کرد
زیرا تردیدی نیست که قدمگاه تو هستند
مگر میشود تو به این خانهها سر نزنی؟
نمیشود.
اگر چنین خانهای بیابم
و خدا توفیق زیارتش را به من بدهد
به یقین باید پیش از ورود به خانه
کفشهایم را از پا بکَنم؛ زیرا احترام قدمگاه تو واجب است.
من که تو را ندیدم و شایستۀ دیدارت نیستم
کاش میشد یکی از این خانهها را نشانم بدهی
گر چه میدانم که این خانهها زیاد نیستند
ولی عادت شما این است که توفیق زیارت را
هم به خوبها میدهید و هم به بدها.
شاید چنین خانهای را زیارت کردم
و عزمم برای انتظار تو بیشتر شد، شاید.
میخواهم منتظر تو باشم
پس باید شبیه تو شوم.
آقا!
من خستهام از باد غروری که در سرم افتاده
و قصد بیرون آمدن ندارد
و میدانم تا کبر و غرور در درونم جولان میدهد
میدان منتظر شدن را هر روز برایم تنگتر و تنگتر میکند.
کیست که تو را ببیند و احساس کند خودت را برتر از او میدانی؟
اصلاً اگر کسی تو را نشناسد و با تو همراه شود
چگونه میفهمد که تو خلیفۀ خدا روی زمینی؟
تو که نشستنت چونان نشستن بردگان
و سخن گفتنت مانند سخن گفتن یک دوست با دوست است
تو که لباست بویی از تفاخر ندارد
و در میان حرفهایت ردّی از تکبّر نیست
چگونه میشود با تو بود
و احساس کرد تو خودت را برتر از دیگران میدانی؟
آن وقت کسی که خودش را بالاتر از همه میداند
و دیگران را درست زیر پای خویش میبیند
و از سخنانش بوی تعفّن کبر و غرور میآید
چگونه میتواند خودش را منتظر تو ببیند؟
اگر باد کبر و غرور از سرمان بیرون نرود
میترسم وقتی که آمدی و تواضعت را دیدیم
شک کنیم که آیا تو همان ذخیرۀ خدایی که از پردۀ غیب بیرون آمدهای!
ما توان هضم این همه تواضع را نداریم.
پس خودت به فریادمان برس.
خانههایمان را این تکبّرها ویران کرده.
ما را از زیر آوار غرور بیرون بکش
داریم دست و پا میزنیم و جان میدهیم.
شبت بخیر معنای تواضع و بندگی!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
n047 تا ساحل،پرسشهای گام هفتم، تعارض در حرفهای مشاوران.mp3
2.3M
#تا_ساحل_آرامش
#کتاب_اول
#کتاب_صوتی
#فانوس_دانایی
#شناختهای_لازم_در_زندگی_مشترک
🎧❓پرسشهای گام هفتم، تعارض در حرفهای مشاوران
@abbasivaladi
#مهارتهای_انتخاب_همسر
🔴 تحقیق در خواستگاری
▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
از پشت مردمک مردم❗️
✅ در مواردی ممکن است با هر شگردی که در گفت و گو به کار میبریم، نتوانیم به آنچه در درون او میگذرد، پی ببریم؛ امّا اگر تحقیق به صورت اصولی انجام بگیرد، میتواند کمک شایانی به شناخت طرف مقابل کند.
❇️ در تحقیق، باید چند نکتۀ مهم را در نظر گرفت:
1️⃣ شیوۀ پرسش:
❗️شیوۀ پرسش برخی، سادهانگارانه است. مثلاً پدر خانواده به صورت ناشناس، به محلّۀ خواستگار میرود و از دو سه همسایه میپرسد: «آیا اینها خانوادۀ خوبی هستند؟ آیا پسرشان جوان خوبی است؟» و آنها میگویند: بله یا نه.
⁉️ امّا مگر خوب بودن، از نظر همه یکی است؟ آن کسی که از نظر شما خوب است، شاید از نظر یک نفر دیگر، بد باشد.
✔️ باید سؤالهای تحقیق را هم مثل پرسشهای خواستگاری، توضیحی پرسید.
🔻برای نمونه:
▫️روابط اینها با همسایهها چگونه است؟
▫️مجالسشان را چگونه برگزار میکنند؟
▫️دخترهایشان چگونه در خیابان ظاهر میشوند؟ و... .
♦️شما میتوانید در تحقیق، از برخی سؤالهایی که به صورت نمونه در پرسشهای خواستگاری آمده، استفاده کنید تا از صداقت و عدم صداقت او در پاسخگویی مطّلع شوید.
📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص۹۳.
⬅️ ادامه دارد...
▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
#نیمه_دیگرم
#کتاب_اول
#از_من_بودن_تا_ما_شدن
#ازدواج
@abbasivaladi
🍃آمادۀ آمدنت
من خانهام را همیشه آمادۀ آمدنت نگه میدارم
و روزی نیست که تو را
در جای جای خانهام خیال نکنم.
بگذار کمی از خیالم را با صدای بلند بگویم:
وقتی که بیاید این جا مینشیند یا آن جا؟
این جا بنشیند بهتر است.
آن جا آفتاب میتابد
و صورت از گل نازکترش را آزار میدهد.
وقتی که آمد، آب به او بدهم یا شربت؟
چه شربتی دوست دارد؟
با زعفران و گلاب شربتی درست میکنم
که بنوشد و جگرش خنک شود.
ته ماندهاش را هم میگیرم و سر میکشم.
وقت غذا که شد
میایستم و غذا خوردنش را تماشا میکنم
نه، اذیت میشود.
مینشینم کنارش و همغذا میشوم با او.
خودم برایش لقمه میگیرم و میگویم او هم برای من لقمه بگیرد.
اگر خواست استراحت کند، جای خوابش را کجا پهن کنم؟
این جا خوب است؟
راحت است.
کسی او را نمیبیند.
تاریک هم هست.
خواب راحتی میکند.
ولی من دوست دارم وقتی که میخوابد
در تیر رس نگاهم باشد.
هر جا که راحت بود، جای خوابش را پهن میکنم
امّا از او اجازه میگیرم که بایستم و خوابش را تماشا کنم.
آقا!
اینها خیالاتی است که شب و روزم را با آن طی میکنم
امّا تو فقط اذن دیدار بده
هر جا که باشد هر طور که باشد هر قدر که باشد راضیام
من تو را ببینم، از شوق میمیرم
دیگر برایم فرقی نمیکند کجا بمیرم؛ خانهام یا جای دیگری.
منتظر اذن دیدارم عزیزم!
شبت بخیر رمز مرگ شیرینم!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
160 درس صد و شصتم دلیل اصلی سقوط شیطون چی بود؟.pdf
236.5K
#درس ‼️جدید‼️
درس صد و شصتم:
دلیل اصلی سقوط شیطون چی بود؟
✅ توی این فایل پی دی اف👆، جواب این سؤالات👇رو پیدا میکنید:
⁉️منفیترین شخصیتی که تو قرآن بهش پرداخته شده، کیه؟
⁉️اندازۀ زشتی و خطرناکی گناه «تکبّر» رو میدونیم؟
⁉️چرا خدا اون همه عبادت شیطون رو ندید گرفت؟
⁉️تفاوت اصلی شیطون با بقیّۀ شخصیتای منفی قرآنی چیه؟
@abbasivaladi
🍃حبیب طبیب من
سرم درد میکند
به قدری که کاسۀ صبرم
میخواهد ترَک بردارد
امّا کاسۀ صبرم حتّی اگر تکّه تکّه شود
باز هم دوست دارم این سردرد را.
این دردها نشانۀ حیاتاند.
در کشاکش میان من و مرگ
چه قدر نیاز دارم به این جور نشانهها.
سرم درد میکند
طوری که احساس میکنم
صخرهای روی آن گذاشتهاند و سنگینش کردهاند
امّا روی سرم حتّی اگر کوهی بگذارند
باز هم دوست دارم این سردرد را
این دردها نشانۀ محبّتاند.
در نبرد میان من و سنگدلی
چه قدر محتاج این جور نشانهها هستم.
سرم درد میکند
و انگار به چشمهایم فرمان بسته شدن میدهد
امّا به چشمهایم حتّی اگر فرمان کور شدن هم بدهد
باز هم دوست دارم این سردرد را.
این دردها نشانۀ نگاه تو به من هستند.
در نزدیکی گرداب ناامیدی از رسیدن به تو
به این نشانهها بیشتر از نان شب نیاز دارم.
سرم درد میکند
مثل این که امشب بنا گذاشته
پشتم را بر زمین بمالد
امّا تیغ تیزش را حتّی اگر روی گلویم بگذارد
باز هم دوست دارم این سردرد را.
این دردها شاید نشانهای باشند از دردهای تو.
در میان این همه فاصلهای که از تو دارم
این نشانهها مثل هوای نفس کشیدن است برایم.
سرم درد میکند
و مثل همیشه باز هم در عالم خیال
تو را میبینم که آمدهای بر بالینم
دستی روی سرم میکشی
و لبی روی پیشانیام میگذاری و میبوسی
و من سنگینترین دردها را فراموش میکنم.
من با این خیال زندگی میکنم
و این دردها را دوام میآورم.
با این خیال، هیچ دردی توان بر زمین زدنم را ندارد.
برای تو واقعی کردن خیالهای من کاری ندارد.
شاد کردن دل مسلمان ثواب دارد.
مرا مسلمان بدان و دلم را شاد کن.
شبت بخیر حبیب طبیب من!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
بازی با سایه🌓🌓
✅آن روزها که برق💡 زیاد میرفت، ما با چراغهای گردسوز یا فانوس و یا زنبوری، فضای خانه را روشن میکردیم. 🌝
🔹این زمان هم فرصتی برای بازی بود. دستمان✋ را میان دیوار و این وسایل گرفته، با سایۀ دستانمان، شکلهایی روی دیوار درست میکردیم.
🔸گاهی دو سه نفری به کمک هم می آمدیم و شکلهای متنوّع و بزرگتری را درست میکردیم.
💢 امروز هم میتوان این بازی را در شب، انجام داد. اگر چه امروز برق مثل گذشته، ناز ندارد و معمولاً پای ثابت خانه هاست، امّا میتوان گاهی لامپها💡 را خاموش کرد و با روشن کردن یک شمع🕯، فرصت این بازی مفرّح 😃را برای کودک، فراهم کرد.
🔰این بازی، آموزش بخشی از قوانین نور ✨است.
🔻بزرگ و کوچک شدن سایه با دور و نزدیک شدن دستها✋ به نور، روی هم قرار گرفتن سایه ها و محو شدن سایۀ کوچکتر در دل سایۀ بزرگتر، از زمرۀ این قوانین است.
✔️فهم خسوف🌜 و کسوف🌞 برای کسی که این بازی را انجام داده، خیلی ساده است.
📚 بازی ، بازوی تربیت ص ۶۳
#بازی_بازوی_تربیت
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0069 baghareh 180-182.mp3
8.9M
#لالایی_خدا ۶۹
#سوره_بقره آیه ۱۸۰ - ۱۸۲
#محسن_عباسی_ولدی
#قصه
✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب
با تشکر از گروه "نسیم قدر" که زحمت اجرای تیتراژ این برنامه رو کشیدن.
دوستای خوب لالایی خدا!
یادتون نره که هموطنای عزیزِ سیل زدهمون، هنوز به کمک ما نیاز دارن.💐
@lalaiekhoda
🍃سرمایۀ نشاط زمین و آسمان
امروز بهانهای پیدا کردم برای خندیدن.
خیلی خندیدم.
جای تو خالی بود.
ولی مگر این خندهها به دل مینشیند؟
وقتی در پس هر خندهای
نقش رخ تو به ذهن میآید
خندهها زهر میشود به دلم.
من خندیدن را دوست دارم
امّا وقتی تو نیستی که با هم بخندیم
خندهها هر چه قدر زیاد هم که باشند
طعم تلخی دارند به کامم.
فراق تو مگر طعم شیرین گذاشته برایم؟
من دوست دارم تو لبخند بزنی
تا با تماشای لبخند تو
لب من هم به خنده باز شود.
شیرینترین لبخند دنیا
همین لبخند است.
لب تو سر جای خودش
لبی که با تماشای لبخند تو
به خنده باز شده
عالمی را شاد میکند.
تو رُخت را به من نشان بده
و بعد هم لبخند بزن
سرت را بر نگردان
و بگذار من تماشایت کنم
و به تماشای لبخندت
لبم به خنده بنشیند.
آن وقت لب میزنم به یک کاسۀ سفالین پر از آب
هر قطره از این آب
جماعت جماعت آدم افسرده را
مست و مطرب میکند.
من از خندههای تلخ خستهام
دلم خندۀ شیرین میخواهد.
بخند و خندهات را نشانم بده
بگذار طعم شادی را بچشم آقا!
شبت بخیر سرمایۀ نشاط زمین و آسمان!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
📡 پیامدهای ماهواره در خانواده
⁉️چه شد که پای ماهواره به خانههایمان باز شد؟
فصل4️⃣ : همرنگ جماعت شو؟! (جوزدگی)
🔰باید پذیرفت که برخی از مردم در زندگی خویش، فکر مستقلّی نداشتهاند و در اصل، جوّ جامعۀ اطراف 🗣آنهاست که برایشان تصمیم🚦میگیرد.
در نگاه این دسته، اصالت با همرنگ شدن با جماعت👥 است. اگر جماعت اطراف چنین فردی، ماهواره را قسمتی از زندگی بدانند، او هم به دنبال این جو رفته و ماهوارهای خواهد شد.
❌خدا نکند به این عدم استقلال فکری، چشم و همچشمی👀 هم اضافه شود! از کسی که در امور دنیایی با اطرافیان خود به رقابت برخاسته و اصلیترین دغدغۀ او هم عقب نیفتادن از جامعۀ اطراف خویش است، نمیتوان توقع چندانی داشت که در بارۀ مسائل اطراف خویش، از جمله خرید ماهواره، عاقلانه بیندیشد.
📚بشقابهای سفره پشت باممان، ص 173-175
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#ماهواره
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃بهانۀ بودن و بهانۀ مردنم
چند شبی هست که دنبال چاره میگردم
برای دلی که برای تو تنگ شده.
چه قدر خوب!
هزار مرتبه نه، هزار روزگار شکر خدا
که میدانی چه قدر دلم برای تو تنگ شده.
حتّی اگر راه چارهای نشان ندهی
برای دل بیچاره و تنگم
همین که دل تنگم
در تیررس نگاه توست، کافی است.
یکی میگفت دلتنگی خودش دردی است
که وقتی از حد بگذرد
خوف مرگ دارد به دنبال خودش.
وای که تصوّرش هم مست میکند مرا:
من از شدّت دلتنگی برای تو بمیرم!
یعنی میشود؟
چه قدر خوب!
وقتی که مُردم
حرفم که نقل مجلس این و آن شد
بخواهند یا نه
حرف تو نقل مجلس مردم میشود!
میپرسند: چرا مُرد؟
میگویند: از درد دلتنگی.
میپرسند: دلش برای چه کسی تنگ شده بود؟
میگویند برای تو.
یعنی میشود مرگ من
نام تو را روی زبانهای مردم بیندازد؟
این طور اگر بمیرم
چه قدر برکت میکند مرگم.
من این مرگهای با برکت را دوست دارم.
راستش را بگویم؟
حالا که دارم در خیالم به مرگی فکر میکنم
که بانی آن دلتنگی توست
دوست دارم با همین دلتنگی بمانم تا وقتی که بمیرم
و نوک زبانم آمده این خواهش:
آقا! چارهای اگر داری برای دلتنگی
نشان بیچارههای دیگر بده.
من برای دلتنگیام، دیگر دنبال چاره نمیگردم.
کاش بمیرم از درد دلتنگیات.
شبت بخیر بهانۀ بودن و بهانۀ مردنم!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🏴 يا اَبا جَعْفَرٍ، يا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی، اَيُّهَا الْباقِرُ، يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ، يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ، يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا، اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ، وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ.
@abbasivaladi
🍃مسافر
این هم از یک جمعۀ منتظر دیگر
آمد و رفت بی آن که تو بیایی.
این آمدنها و رفتنهای جمعهها و نیامدنهای تو
یک روز سر انجام تمام خواهد شد
آن روز ما هستیم یا نه خدا میداند
ولی سؤالی ذهنم را مشغول خودش کرده:
مردم دوران ظهور تو
جمعههایشان چه رنگی است؟
درست است که جمعههای انتظار ما
پر از خاطرههای نیامدن توست
ولی انتظار خودش یک مقام است
ما به مقام انتظار میبالیم.
لحظههای انتظار تو
صیقلی داده به روح ما
که سالها ریاضت چنین توانی ندارد.
مردم دوران ظهور تو
به جای انتظار
با چه چیزی روحشان را صیقلی میکنند؟
آقا!
ما اگر رفتیم و ظهورت را ندیدیم
حتماً برای مردمانی که تو را میبینند
قصّۀ ما را تعریف میکنی
من میدانم که آنها غبطۀ حال ما را خواهند خورد.
وقتی که خواستی قصّهمان را برایشان بگویی
از لحظههای غروب جمعه بیشتر بگو
لحظههایی که روز جان میکَند
و ما هم دست و پای احتضارمان را میزدیم
و بگو ما هر غروب جمعه
مرگ را با چشممان میدیدیم.
یک چیز دیگر هم از جانب ما بگو
به کسانی که هر ظهر جمعه
پای خطبههای نماز جمعهات مینشینند
بگو ما حسرت شنیدن یک حرف از زبان تو به دلمان ماند
قدر این همه جملههای آسمانی را بدانند.
شبت بخیر مسافر!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
8⃣استفاده از نامه
💌 یکی از کارهای خوب و تأثیرگذار در این زمینه، نوشتن نامه به همسرتان است.
دغدغههای خود را در قالب نامه برای او بنویسید و از او بخواهید که پس از تأمّل، پاسخ شما را به صورت کتبی بدهد.
9⃣انجام دادن وظیفه
شما فقط به وظیفۀ خود فکر کنید. ممکن است با عمل کردن به همۀ نکتهها، همسرتان تغییر نکند و یا این که به اندازهای که شما دوست دارید، عوض نشود.
اگر به گام اوّل توجّه کنید که خوشبختی، در عمل به وظیفهای است که خداوند برای انسان مقرّر داشته، دیگر هیچ گاه احساس شکست نمیکنید.
اگر همسرتان تغییر کرد، خدا را شکر میکنید و اگر هم این چنین نشد، باز هم شاکر خدا خواهید بود که شما را در انجام دادن وظیفه، یاری نموده است.
📚تا ساحل آرامش، کتاب اول، ص ١٠١ - ١٠٠
#تا_ساحل_آرامش
#کتاب_اول
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0070 baghareh 183-184.mp3
8.98M
#لالایی_خدا ۷۰
#سوره_بقره آیات ۱۸۳ - ۱۸۴
#محسن_عباسی_ولدی
#قصه
روزهای زوج، ساعت ۹شب
منبع قصّه این برنامه👇
📚برگرفته از کتاب «قصۀ کربلا، صفحات ۱۱۰ - ۱۲۶»؛ اثر علی نظری منفرد
با تشکر از گروه "نسیم قدر" که زحمت اجرای تیتراژ این برنامه رو کشیدن.
🌹بچههای لالایی خدا!
کمک به سیلزدههای عزیز یادتون نره
@lalaiekhoda
🍃پناه زمین و آسمان
چند شب است که دارم
به تنگ شدن دلم برای تو فکر میکنم.
از سویی نگرانم تو را ندیده، فراموش کنم
و دلتنگیام تمام شود
از سویی با شوق داشتن دلی که برای تو تنگ شده
دارم مستی میکنم.
خودت میدانی این شوق و خوف
چه کار میکند با آدم.
همین که دلتنگیام برای تو کم میشود
دنبال دلیل میگردم.
نکند عشقت در دلم کم شده
که دلم کمتر برایت تنگ میشود.
چند روز پیش داشتم به این فکر میکردم:
وقتهایی که کمی دلم کمتر تنگ میشود برایت
شاید آن زمانی باشد
که تو را دیدهام و سلامم دادهای و جوابت دادهام
امّا امروز خیلی دلم کمتر تنگ شده بود برایت
و همین خوفم را زیاد کرده بود که فکری به سرم زد.
گفتم وقتی ما تو را میبینیم و بی آن که تو را بشناسیم
دلمان کمتر تنگ میشود برایت
اگر تو به ما دست بدهی
در آغوشمان بگیری
پیشانیمان را ببوسی
آن وقت چه قدر کمتر دلمان تنگ میشود برایت؟
تو که از کسانی نیستی که فقط سلام میکنند و رد میشوند.
دوستانت را که ببینی میایستی
سلامشان میدهی
دستشان را میفشاری
در آغوششان میگیری
و از بوسیدنشان بخل نمیورزی.
درست میگویم؟
من که امروز فراموشت نکرده بودم
عشقت هم که در دلم کم نشده بود
نکند این همه کمتر تنگ شدن دلم برایت
برای دستی بود که به من دادی
و آغوشی که میزبان سرم شد
و بوسهای که نشست روی پیشانیام.
در جمعی که امروز
بازار دست دادن و در آغوش کشیدن و بوسیدنشان گرم بود
تو کدامشان بودی آقا؟!
دلم خوش است
تو به خیالات من نمیخندی!
ممنونم که این قدر خوب میفهمی مرا.
شبت بخیر پناه زمین و آسمان!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi