eitaa logo
محسن عباسی ولدی
56.5هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
348 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از لالایی خدا
علي -از شهر قم.mp3
7.99M
سوم 🔴 علی _ ۱۲ ساله از شهر مقدس قم 🌹 فایلای ضبط شده رو به این آدرس بفرستید: 🍃 @modir_lalaiekhoda 🍃 @lalaiekhoda
هدایت شده از لالایی خدا
محمد مکارم.m4a
6.42M
چهارم 🔴 محمد مکارم _ ۹ ساله 🌹 فایلای ضبط شده رو به این آدرس بفرستید: 🍃 @modir_lalaiekhoda 🍃 @lalaiekhoda
🍃بهانه بودن آیا شباهت را می‌شود خرید؟ از کجا؟ به چه قیمتی؟ نشانی‌اش را بده هر چه قدر قیمتش باشد،‌ حرفی ندارم. من مشتری شباهت تو هستم. قیمتش هر چه دارم اگر باشد هر چه دارم را می‌دهم اما از مال دنیا چیزی ندارم که در شأن شباهتت باشد همۀ دنیا هم اگر مال من بود قیمت ذرّه‌ای شباهت به تو نبود حالا که همۀ دنیا هم برای من نیست و آنچه از دنیا دارم بال ملخی هم به حساب نمی‌آید در پیشگاه عرشی تو. آبرویی دارم و جانی. آبرویم زیاد نیست جانم نیز ارزشی ندارد ولی چه کار کنم جز اینها چیز دیگری ندارم. من محتاج شباهتم هر طور که هست باید آن را پیدا کنم. خدای تو اهل معامله‌ است جان می‌گیرد و بهشت می‌دهد. تو هم که مَثَل خدا روی زمینی به من بگو برای شباهتت چه تقدیم کنم؟ آقای من! قیمتی بگذار روی شباهتت که در حد و اندازۀ توان من باشد. شباهتت را نقد می‌خواهم نکند قیمتی بگذاری تا برای به دست آوردنش مجبور باشم صبر کنم. کاسۀ صبر من لبریز است. دیگر بس است بی‌شباهت تو زندگی کردن. یار مهربانم! من خودم را این گونه شناخته‌ام تو که بهتر از من مرا می‌شناسی اگر اشتباه است، مرا از این توهم برهان. من فکر می‌کنم اگر تو را یک لحظه ببینم همۀ وجودم می‌شود اشتیاقِ شبیه شدن به تو و احساس می‌کنم در همان دمِ دیدن دنیایی شباهت پیدا می‌کنم به تو. به جایی رسیده‌ام که گمان می‌کنم درمان شبیه نبودن من به تو دیدن توست. اگر این فقط یک بهانه است گاهی بهانه را می‌شود با بر آورده کردنش از آدم گرفت. خودت را یک لحظه نشانم بده یا شبیهت می‌شوم که چه قدر خوب یا شبیهت نمی‌شوم که دیگر بهانه از دستم می‌افتد. فعلاً دلم بهانۀ دیدنت را گرفته خودی نشان بده آقا! شبت بخیر بهانۀ بودن! @abbasivaladi
📌صِلۀ رحِم با کسانی که ماهواره دارند 📌از طرفی می‌گویند که صِلۀ رحم، واجب است و طول عمر را افزایش می‌دهد. از طرفی هم ما اگر بخواهیم به خانۀ اقواممان برویم، دائم پای ماهواره نشسته‌اند. چه کنیم؟ 1⃣نهی از منکر ⚠️تلاش کنید ارتباط خود را با فامیل، قطع نکنید. وقتی که به خانۀ فامیل می‌روید، بدون تعارف، امّا با نرمی از آنها بخواهید که ماهواره را خاموش کنند. اگر خاموش نکردند، شما در اتاق دیگری بنشینید. 2⃣ تغییر شکل صِلۀ رحِم ✳️اگر به هر ترتیبی نهی از منکرتان جواب نداد و رفتنتان به خانۀ آنها باعث گناه بود، شکل صِلۀ رحِمتان را تغییر دهید. مثلاً با تلفن کردن و احوال‌پرسی به آنها ثابت کنید که شما قصد قطع رَحِم را ندارید؛ امّا ماهواره، مانع رفت و آمد میان ماست. 3⃣ گفتگو ✅ تلاش کنید با گفتگو در بارۀ مضرّات ماهواره، آنها را به تأمّل وادار کنید. 4⃣ تشکیل جبهۀ متّحد ❇️ به تشکیل جبهۀ متّحد که در بحث جوزدگی بیان شد، فکر کنید. 📚بشقاب‌های سفره پشت باممان ص۲۶۹ @abbasivaladi
Rozehaye_khanegi_08.mp3
2.87M
♦️صلی الله عليك يا ابا عبدالله الحسين ♦️روضه های خانگی 🍃در میان روضه‌هایت زندگی کردن خوش است🍃 @abbasivaladi
📌مرز احترام به روحیّات و حسّاسیت‌ها ❓آیا درک حسّاسیت‌ها و تنظیم رفتار با آن‌، مرزی هم دارد؟ یا این که باید هر حسّاسیتی را که همسرمان دارد، در نظر بگیریم و رفتارمان را مطابق با آن تنظیم کنیم؟ اگر این طور باشد که خیلی از اصول زندگی زیر سؤال می‌رود. ✅شرع، خط قرمز احترام به حسّاسیت‌ها مرز مشخّص درک حسّاسیت‌ها در درجۀ اوّل، خطّ قرمز شرع است. اگر توجّه به حسّاسیت‌ها موجب می‌شود همسری وظیفۀ واجب خود را ترک کرده یا مرتکب کار حرامی شود، نه تنها چنین عملی مورد ستایش قرار نمی‌گیرد، بلکه به جهت ترک یک واجب یا انجام دادن یک حرام، عقوبت هم خواهد شد. ✅حسّاسیت‌هایی که مخالف شرع نیستند 🔰در بارۀ حسّاسیت‌هایی که با حرف خدا مخالفتی ندارد، چند نکته را باید در نظر گرفت: 1⃣برخی از حسّاسیت‌ها، نه تنها با حرف خدا منافات ندارند؛ بلکه به‌جا و صحیح هستند. به این حسّاسیت‌ها باید به طور کامل، احترام گذاشت. مثلاً اگر همسرمان به استفاده از حرف‌های زشت، حسّاس است، باید این حسّاسیت را فرصت مغتنمی برای اصلاح خودمان بدانیم. 2⃣ برخی از حسّاسیت‌ها با حرف خدا منافات ندارند؛ یعنی لازمه‌‌شان انجام دادن یک عمل حرام یا ترک یک واجب نیست؛ امّا مطلوب هم نیستند برای مثال، مردی که به شدّت نسبت به دیر آماده شدن غذا حسّاس است یا زنی که نسبت به کیفیت خرید شوهرش حسّاسیت افراطی دارد. در مواجهه با این حسّاسیت‌ها، در صورتی که از خطّ قرمز شرع عبور نکرده باشد، سیاست اصلی مداراست. 3⃣مدارا، به معنای بی‌قید شدن برای اصلاح همسر نیست. در کنار مدارا، باید با در نظر گرفتن نکاتی که در این نوشتار می‌آید، سیاستی اصلاحی در برابر همسر در پیش گرفت. 4⃣معمولاً حسّاسیت‌ها، برخاسته از محیط زندگی و نوع تربیت انسان‌هاست. به همین دلیل هم در بسیاری از موارد در وجود انسان، ریشه کرده است. توجّه به این نکته، ضرورت تحمّل زمان را به ما نشان می‌دهد و صبر را سرلوحۀ زندگی ما قرار خواهد داد. 📚تا ساحل آرامش، کتاب اول،ص ١۹۹ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
فاطمه و حانیه سادات
10.37M
نفر پنجم 🔴 حانیه سادات ۱۱ساله و فاطمه سادات ۶ساله 🌹 فایلای ضبط شده رو به این آدرس بفرستید: 🍃 @modir_lalaiekhoda 🍃 @lalaiekhoda
هدایت شده از لالایی خدا
محمد داوودی.m4a
10.88M
نفر ششم 🔴 محمد داودی ۸ ساله از شیراز 🌹 فایلای ضبط شده رو به این آدرس بفرستید: 🍃 @modir_lalaiekhoda 🍃 @lalaiekhoda
🍃سرمایه خدا روی زمین می‌خواهم بهشت مشتاقم شود و خدا خودش مرا دعوت کند به بهشت. آنها که التماس می‌کنند و وارد بهشت می‌شوند نه این که بنده‌های خوبی نیستند ولی من دوست دارم از بهترین‌ها باشم. آرزو دارم که با ندای «فادخلی فی عبادی» در حلقۀ بندگان خدا وارد شوم و با دستور «و ادخلی جنّتی» داخل بهشت شوم. گواراتر از بهشت این چنینی، بهشتی نیست. «و ادخلی جنّتی» را که می‌شنوم یاد «بفرمایید»های خودمان می‌افتم. خدا به بندگان مقرّبش می‌گوید: «بفرمایید به بهشت من» خدا به چه کسانی می‌گوید: «بفرمایید به بهشت من»؟ به هر کسی نگوید به یقین به کسانی که شبیه تو هستند می‌گوید. درست می‌گویم؟ من برای «بفرمایید»ِ خدا می‌میرم پس باید شبیه تو شوم بهشت هر طور که باشد، خوب است ولی من دلم نمی‌آید وارد بهشتی شوم که پیش از آن خدا «بفرمایید»ش را نگفته باشد. زمین و زمان را به هم می‌دوزم هر چه در توان دارم به کار می‌گیرم با همۀ وجود التماست می‌کنم که تا شبیه تو نشدم، از دنیا نروم. باید مو به مو توحید تو را تا زنده‌ام یاد بگیرم و همۀ زندگی‌ام را روی پایۀ توحید تو بنا کنم. با «فقط خدا»های تو که زندگی کنم، شبیه تو می‌شوم آن وقت وارد بهشت رضوان شدن آرزوی طول و درازی نخواهد بود. تو خودت را فقط خرج خدا می‌کنی. وقتی هستی‌ات را خرج خدا می‌کنی هیچ گاه خیال نمی‌کنی که کم شده‌ای. در نگاه توحیدی تو هر کسی که فقط خرج خدا شود،‌ زیاد می‌شود. اصلاً تنها راه زیاد شدن، فقط خرج خدا شدن است. من کمم، خیلی کمم، دارم تمام می‌شوم. تمام شدن،‌ عقوبت کسی است که خودش را خرج غیر خدا کرده. تو هیچ گاه نترسیدی و تردید نکردی که خودت را فقط خرج خدا کنی من همیشه در فقط خرج خدا شدن شک داشتم تو خودت را بدهکار کسی جز خدا نمی‌دانی برای همین هم هست که خرج کسی جز خدا نمی‌شوی من خودم را بدهکار همه می‌دانم جز خدا پس خودم را خرج همه می‌کنم جز خدا. خوش به حالت! وقتی به خودت نگاه می‌کنی، می‌بینی لحظه‌های عمرت خرج خدا آبرویت خرج خدا پولت خرج خدا اشک و لبخندت خرج خدا جانت خرج خدا و هر چه داری خرج خدا. خدا هم خودش را در این دنیا خرج تو کرده و در آن دنیا همۀ خوبی‌ها را خرج تو می‌کند چه لذّتی می‌بری وقتی که خدا می‌گوید: بفرما به بهشت من. در مناجات‌هایت با خدا مرا هم جزئی از خرج‌هایت حساب کن و بگو: «خدایا! غلام سیاهی دارم که آن را هم خرج تو می کنم». بگذار با دستان تو خرج خدا شوم. شبت بخیر سرمایۀ خدا روی زمین! @abbasivaladi
🔰 کسانی که فرزندانشان از هفت سالگی گذشته‌اند و دیگر تصمیمی برای فرزندآوری ندارند، به سه دلیل باید نسبت به این مسائل، آگاهی لازم را داشته باشند: 1⃣ در گذشته، در بافت سنّتی خانواده‌ها، شیوۀ تربیت فرزندان، از پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها به پدران و مادران منتقل می‌شد؛ امّا امروزه، به جهت گسستی که میان نسل‌ها رُخ داده، این زنجیره، قطع شده و در بسیاری از خانواده‌ها، پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها، کاری به تربیت نوه‌هایشان ندارند. 🚫یکی از دلایل اصلی این گسست، آن است که بچّه‌های امروز به جهت این که خود را باسوادتر می‌دانند، حاضر نیستند به نکات تربیتی والدین، عمل کنند. 💞فرزندان شما، اگر چه از هفت سالگی عبور کرده‌اند؛ امّا به یاری خدای مهربان، در آینده ازدواج خواهند کرد و صاحب فرزند خواهند شد. ⚠️ شما با آشنایی دقیق از تربیت فرزند، می‌توانید یک بار دیگر رابطۀ میان نسل‌ها را برقرار کنید و اجازه ندهید شیوۀ اشتباه تربیت فرزند ــ که محصول دنیای مدرن است ــ ، در نسل‌های بعدی ادامه پیدا کند. ✅ فرزندان شما وقتی در آستانۀ ازدواج قرار می‌گیرند، باید با شیوۀ صحیح تربیت فرزند، آشنا شوند. شما اگر با این مباحث آشنا باشید، می‌توانید به آنها در آگاهی دادن نسبت به مسائل تربیتی کمک کنید. این آشنایی در انتخاب همسر، تأثیر ویژه‌ای دارد. 📛یکی از اصلی‌ترین مشکلات میان زن و شوهرهای امروزی، اختلاف نظر در تربیت فرزند است. ❌یکی اعتقاد به مهد کودک دارد و یکی اعتقاد ندارد. یکی معتقد به آزادی است و دیگری، دائم به بچّه، امر و نهی می‌کند. یکی محبّت را لوس کردن بچّه‌ می‌‌داند و دیگری محبّت را نیاز فرزند. ✳️وقتی جوانان ما با اصول تربیت فرزند، آشنا باشند، در تصمیم‌گیری برای ازدواج، دقّت بیشتری به خرج می‌دهند تا کسی را انتخاب کنند که در تربیت فرزند با آنان هم‌عقیده باشد. ⬅️ادامه دارد..... 📚منِ دیگرِ ما، کتاب سوم ، ص۲۴ @abbasivaladi
🍃بزرگ ترین آرزوی هستی قصّۀ شباهت ما به تو به اندازۀ همۀ روزگار امتداد دارد. مگر می‌شود به این زودی به انتهای این قصّه رسید؟ نه ما، که همۀ عالم باید شبیه تو شوند. از فرشته‌ها هم اگر بپرسیم بزرگ‌ترین آرزویشان چیست جز شبیه تو شدن، آرزوی دیگری بر زبانشان جاری نمی‌شود. قد و اندازۀ روح هر کس را آرزوهای او تعیین می‌کند. هر کسی قلۀ آرزوهایش چیزی غیر از شبیه تو شدن بود باید بداند حقیر حقیر است. البتّه آرزو آن نیست که بر زبان می‌آید آرزو آن است که آدم را به تکاپو می‌اندازد. می‌شود آرزوهای زبانی به اندازۀ یک کوه، بزرگ باشند امّا روح آدم به اندازۀ دانۀ غباری معلّق در هوا کوچک باشد. آرزوها وقتی فراتر از زبان نروند هر چه قدر بزرگ‌تر می‌شوند مشتری‌های بیشتری پیدا می‌کنند امّا وقتی بنا می‌شود تکانی به زندگی بدهند معلوم می‌شود مشتری‌های حقیقی چه کسانی هستند. بزرگ‌تر از شبیه تو شدن آرزویی نیست. این آرزو وقتی موضوع یک شعر باشد شنونده‌های اهل حالی دارد وقتی عنوان یک کتاب می‌شود خواننده‌های زیادی پیدا می‌کند اگر کسی در باره‌اش سخنرانی کند پامنبری‌هایش بسیار می‌شود امّا اگر بنا شود شبیه تو شدن افسار زندگی را به دست بگیرد آدم‌ها یکی یکی این آرزو را می‌بوسند و کنار می‌گذارند. این آرزو از آن مقدّس‌هایی است که برای دیدن و حسرت خوردن خوب است اما برای با آن زندگی کردن نه. درست مثل خود تو ما تو را مقدّس می‌دانیم به نامت احترام می‌گذاریم به دعایت اهتمام می‌ورزیم به شکوه جشن میلادت حسّاسیم امّا راستش نمی‌دانیم اگر بیایی به خودت احترام می‌گذاریم یا نه و فرمانت را گردن می‌نهیم یا نه. وقتی که نیستی، یقیناً صدایت می‌زنیم و دوست داریم جوابمان بدهی امّا نمی‌دانیم اگر بیایی و صدایمان بزنی میلی برای پاسخ دادن به تو داشته باشیم یا نه. باید بزرگ شویم به اندازۀ آرزوی شبیه تو شدن این همه کوچک ماندن دیگر بس است. تو کمک می‌کنی تا بزرگ شویم. در این تردیدی نیست. شبت بخیر بزرگ‌ترین آرزوی هستی! @abbasivaladi
n079 تا ساحل،پرسش های گام چهارم،همسرم اهل ابراز محبّت نیست.mp3
4.59M
🎧 پرسش‌های گام چهارم⬇️ 💔 همسرم اهل ابراز محبّت نیست 🔰 ده سال است که ازدواج کرده‌ام. همسرم اهل ابراز محبّت نیست، اهل بگو و بخند و رفت و آمد نیست، ما را هم بیرون نمی‌برد... من اهل جنب و جوش فراوان و حرف زدن و محبّت هستم؛ ولی او کاملاً با من متفاوت است. با بچّه‌ها هم همین طور است. ❌ مدّتی است من هم مثل خودش شده‌ام، حرف نمی‌زنم؛ امّا حالا او هم مثل من دارد اذیّت می‌شود. @abbasivaladi
❌پرهیز از غیبت و بدگویی ❌ 📛برخی هم از این‌که مبتلا به غیبت و بدگویی ِ دیگران شوند، بیزارند و به همین دلیل، وقتی مورد پرس و جو قرار می‌گیرند، از گفتن حقیت ابا می‌کنند. ‼️ در پاسخ این دسته هم باید گفت: گاهی احتیاط، در ترک احتیاط است! 🔆به این سخن پیشوای صدق و راستی، امام صادق(علیه السلام) گوش بسپارید که می‌فرماید: ❇️هر که با برادر خود مشورت کند، امّا او خالصانه راه‌نمایی‌اش نکند، خداوند اندیشۀ او را از وی می‌گیرد. ⚠️حرام بودن غیبت، حکم دین است؛ امّا همین دین در مواردی اجازه می‌دهد که انسان پشت سر ِکسی حرف بزند. یکی از این موارد، خیرخواهی در امر مشورت است که مشورت در امر ازدواج نیز مصادیق آن شمرده می‌شود. ✨شیخ انصاری رحمة الله عليه می گوید: ✅ یکی از موارد استثنا در مسئلۀ غیبت، خیرخواهی برای کسی است که به مشورت، پیش انسان آمده است. همانا خیرخواهی برای این فرد، واجب است و خیانت در حقّ او مفسدۀ بیشتری نسبت به افتادن در ورطۀ غیبت دارد. 🔆رسول رحمت، پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: ✅هر که به مسلمانان در مشورتی خیانت کند، من از او بیزارم. 🔆سرور خوبی‌ها، امیر مؤمنان علی (علیه السلام)نیز فرمود: ❇️خیانت به کسی که تسلیم توست و از تو مشورت خواسته، از شنیع‌ترین چیزها و بزرگ‌ترین بدی‌ها و واجب کنندۀ عذابِ آتشِ افروخته است. ⛔️شما تنها به فکر کسی هستید که عیب قابل توجّهی دارد. به فکر کسی هم باشید که به واسطۀ اطلاعات اشتباهی که شما می‌دهید، تصمیم نادرست خواهد گرفت. 📚نیمه دیگرم، کتاب اول،ص ۱۴۸ @abbasivaladi
🍃بنده خوشبخت خدا این روزها دلم بارانی است آسمان دلم ابری است و بنای باز شدن هم ندارد. شبیه تو شدن کار من هست یا نیست؟ وقتی به این سؤال فکر می‌کنم دلم بارانی‌تر می‌شود. به گذشته تا امروز که نگاه می‌کنم وسوسه‌ای به سراغم می‌آید و می‌گوید: کار تو نیست. می‌دانم وسوسه است ولی دلم را به آشوب می‌کشد. به تو که فکر می‌کنم و مهربانی بی‌انتهایت می‌گویم: کار من هست. می‌دانم که سرچشمۀ این فکر دریای رحمت و مهربانی توست ولی چه کار کنم وقتی که فریاد آن وسوسه بر آهنگ دل‌نشین این فکر غالب می‌شود؟ این روزها که دلم بیشتر برایت تنگ می‌شود صدای آهنگ طرب‌انگیز آن فکر بیشتر شده. من دل‌تنگی برای تو را برای خودم آرامش‌بخش‌ترین نشانه می‌دانم. نشانه‌ای که به من می‌گوید تو هم دلت برای من تنگ است و این یعنی هنوز امید هست؛ نه کم، خیلی زیاد و حتّی می‌گوید شاید شباهتی هم حاصل شده باشد زیرا دل‌تنگی برای کسی که هیچ شباهتی میان من و او نیست بعید است که معنایی داشته باشد. چه قدر آرام می‌شوم وقتی به احتمال این شباهت فکر می‌کنم. این روزها برای من «شاید کمی شبیه تو شده باشم» حکم نوش دارو را دارد، ولی پیش از مرگم. من می‌خواهم شبیه تو باشم. تو فقط وقتی احساس خوشبختی می‌کنی که در مسیر بندگی باشی، آن هم بندگی خدا. هیچ کسی از نگاه تو خوشبخت نیست مگر آن که جادۀ زندگی‌اش او را به سوی خدا ببرد و بدبخت از نگاه تو کسی است که فرصت زندگی بیابد و راهش به خدا منتهی نشود. خوشبخت از نگاه تو شاید بدبخت از نگاه من باشد و کسی که تو او را بدبخت می‌خوانی شاید از نگاه من خوشبخت باشد. می‌ترسم احساس خوشبختی کنم شاید تو مرا بدبخت بدانی حتّی می‌ترسم احساس بدبختی کنم شاید تو مرا خوشبخت بدانی حالا که می‌خواهم شبیه تو باشم از همین امروز زندگی را زیر ذرّه‌بین می‌برم هر گاه در مسیر بندگی بودم، خدا را شکر می‌کنم برای خوشبختی و هر گاه از مسیر بندگی بیرون رفتم به خدا پناه می‌برم از بدبختی. به خودم تلقین می‌کنم تا یادم بماند خوشبختی، فقط باخدایی است و بدبختی، فقط بی‌خدایی. شبت بخیر بندۀ خوشبخت خدا! @abbasivaladi
🍃خدایی ترین بنده روی زمین دلم از خودم گرفته بیشتر از آنی که بتوانم تاب بیاورم. دلم از خودم گرفته می‌خواهم «خود»م را نابود کنم. دلم از خودم گرفته باید فکری به حال «خود»م کنم. دلم از خودم گرفته با وجود این «خود»، شباهت به تو ممکن نیست. دلم از خودم گرفته هر وقت خواستم شبیه تو شوم همین «خود» آمد و نگذاشت و گفت: «خود»ت باش؛ نه او. من باید شبیه تو می‌شدم تا به خدا می‌رسیدم و اگر به خدا نرسم همۀ آمدنم در این دنیا می‌شود بیهوده. بیهوده‌ها جایی جز جهنّم ندارند. «خود»م دارد مرا جهنّمی می‌کند من، این را تازه فهمیده‌ام. دلم از خودم گرفته. «خود»م اصرار دارد که به او اعتماد داشته باشم هر چه گفت، بگویم چشم آقا! تو به «خود«ت اعتماد نمی‌کنی تنها به خدا اعتماد داری، فقط خدا. هر چه او بگوید، می‌گویی چشم. اگر من هم بخواهم شبیه تو شوم دیگر از «خود»م نباید اطاعت کنم این کابوس وحشتناک «خود»ی است که هستی‌اش در اطاعت من از اوست. دلم از خودم گرفته. مرا از «خود»م رها کن. تا وقتی که من هستم و این «خود» در شبیه شدن به تو به جایی نمی‌رسم. تو از خدا می‌خواهی چشم بر هم زدنی تو را به «خود»ت وانگذارد ولی «خود»م از من می‌خواهد لحظه‌ای او را رها نکنم. کاش می‌شد چشم بر هم زدنی از «خود»م رها می‌شدم و دستم را می‌رساندم به دست تو آن وقت دیگر این «خود»ِ از خدا بی‌خبر هر چه التماس می‌کرد گوشم را بدهکار حرف‌هایش نمی‌کردم. من احتیاج دارم به یک لحظه از «خود» رها شدن و به چشم بر هم زدنی دست در دست تو گذاشتن. این لحظه و این چشم بر هم زدن کی خواهد رسید آقا؟! می‌ترسم، می‌ترسم آخرش دیر شود. امیدم به توست و نگاه مهربانت. زودتر برسان آن لحظه را! شبت بخیر خدایی‌ترین بندۀ روی زمین! @abbasivaladi
📌 امروز(چهارشنبه ۲۱ خرداد)، حجت الاسلام و المسلمین عباسی ولدی، مهمان برنامه سمت خدا هستند. ⬅️ موضوع بحث: راه تشخیص و درمان اشکالات زندگی @abbasivaladi
🍃چقدر دلم تنگ شده برا پاکی های دوران کودکی ام! 🍃رقابت‌های دوران کودکی شادی در شادی بود. رقابت‌های امروزم شادی در غم و غم در شادی است. شادی من در غم رقیبان و غمم در شادی آنان. خسته‌ام از این همه خودخواهی! 🍃رقابت‌های کودکانه راه بزرگ شدنم بود. زمین که می‌خوردم بلند شدن را یاد می‌گرفتم. برنده که می‌شدم جوانمردی را می‌آموختم. شکست که می‌خوردم به دنبال راه پیروزی می‌گشتم. 🍃وای! هرچه بازمیگردم به کودکی دلم بیشتر می‌گیرد. بازی‌های کودکانه با بزرگ شدن من بزرگ می‌شدند. هر سال به بازی‌های سال گذشته‌ام می‌خندیدم. 🍃اما حالا چه آمده بر سرم که هرچه بزرگ‎تر می‌شوم بازی‌هایم کوچک‌تر می‌شوند؟ بازی‌هایم بوی تعفن می‌دهند 🍃من هنوز مقصدم دنیاست تا کی این همه دست بالای دست ببینم و پشت سر هم دو دستی بر سر خودم بکوبم؟ به قدری بر سرم کوبیده‌ام که دیگر نه دستم توان دارد و نه سرم تاب این دست‌ها را. خسته‌ام آقا! بگو چه کار کنم؟ 🍃نفس نفس زدن‌ها در رقابتی که تو مقصودش هستی عبادت است و چه عبادتی! تو خودت با دست خودت زمینخورده های مسیر مسابقه‌ات را بلند می‌کنی. تو به قدری زیادی که اگر همۀ عالم یکجا در این مسابقه به تو برسند به همه می‌رسی بی آن که سهم کسی حتی به اندازۀ ذره‌ای کم بیاید. 🍃شنیده‌ام تو از زمینخورده های مسابقۀ دنیا دستگیری می‌کنی و می‌اندازیشان در مسیر مسابقۀ خودت. درست شنیده‌ام؟ پس بیا و من زمینخورده را از میان انبوده رقیبان بیرون بکش که سخت محتاج دستگیریَم. 🍃در گیرودارِ نفس نفس زدن‌هایم حواست به نفَس آخرم باشد! دوست دارم نفس آخر را در مسیر به دست آوردن تو از سینه برآورم! منتظرم زیر این همه دست و پا زودتر بیا آقا! @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
سارا افخمی.mp3
1.84M
هفتم 🔴 سارا افخمی ۱۰ ساله از تهران 🌹 فایلای ضبط شده رو به این آدرس بفرستید: 🍃 @modir_lalaiekhoda 🍃 @lalaiekhoda